confirmed، emailconfirmed، templateeditor
۱٬۱۸۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''دستگیری امامخمینی'''، بازداشت و حبس و حصر | '''دستگیری امامخمینی'''، بازداشت و حبس و حصر [[امامخمینی]]، خرداد ۱۳۴۲. | ||
امامخمینی به دلیل مبارزه با رژیم پهلوی دو بار دستگیر شد؛ پانزدهم خرداد ۱۳۴۲ که در اینجا گزارش میشود و سیزدهم آبان ۱۳۴۳ که به تبعید ایشان انجامید. {{ببینید|تبعید امامخمینی}} امامخمینی از سال ۱۳۴۱ مبارزه علنی با رژیم پهلوی را آغاز کرد و در ۱۳۴۱/۱۲/۲۲ در اعلامیهای خطاب به علما و روحانیان، به علت تلاش رژیم پهلوی برای نابودی احکام ضروری اسلام، عید نوروز سال ۱۳۴۲ را عزای ملی اعلام کرد و از آنان خواست عید را عزا بگیرند تا مردم از مصائب گریبانگیر اسلام و مسلمانان آگاه شوند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۵۶/۱؛ روحانی، نهضت امامخمینی، ۳۴۴/۱ ـ ۳۴۶.</ref> برخی از علمای دیگر نیز عید را عزا اعلام کردند.<ref>روحانی، نهضت امامخمینی، ۳۵۶/۱ ـ ۳۵۷؛ مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، ۷۲/۱، ۵۶/۲ و ۳۶/۵ ـ ۳۷.</ref> {{ببینید|انقلاب سفید}} | امامخمینی به دلیل مبارزه با [[حکومت پهلوی|رژیم پهلوی]] دو بار دستگیر شد؛ پانزدهم خرداد ۱۳۴۲ که در اینجا گزارش میشود و سیزدهم آبان ۱۳۴۳ که به تبعید ایشان انجامید. {{ببینید|تبعید امامخمینی}} امامخمینی از سال ۱۳۴۱ مبارزه علنی با رژیم پهلوی را آغاز کرد و در ۱۳۴۱/۱۲/۲۲ در اعلامیهای خطاب به علما و روحانیان، به علت تلاش رژیم پهلوی برای نابودی احکام ضروری اسلام، [[عید نوروز]] سال ۱۳۴۲ را عزای ملی اعلام کرد و از آنان خواست عید را عزا بگیرند تا مردم از مصائب گریبانگیر [[اسلام]] و مسلمانان آگاه شوند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۵۶/۱؛ روحانی، نهضت امامخمینی، ۳۴۴/۱ ـ ۳۴۶.</ref> برخی از علمای دیگر نیز عید را عزا اعلام کردند.<ref>روحانی، نهضت امامخمینی، ۳۵۶/۱ ـ ۳۵۷؛ مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، ۷۲/۱، ۵۶/۲ و ۳۶/۵ ـ ۳۷.</ref> {{ببینید|انقلاب سفید}} | ||
رژیم پهلوی در واکنش به موضعگیری روشن امامخمینی و برخی دیگر علما و مراجع در برابر کارهای ضد اسلامی رژیم، در واپسین روزهای سال ۱۳۴۱، برای تهدید و ارعاب مردم، نظامیان بسیاری را به قم اعزام کرد. امامخمینی در آخرین جلسه درس سال ۱۳۴۱ در مسجد اعظم | رژیم پهلوی در واکنش به موضعگیری روشن امامخمینی و برخی دیگر علما و [[مراجع تقلید|مراجع]] در برابر کارهای ضد اسلامی رژیم، در واپسین روزهای سال ۱۳۴۱، برای تهدید و ارعاب مردم، نظامیان بسیاری را به قم اعزام کرد. امامخمینی در آخرین جلسه درس سال ۱۳۴۱ در [[مسجد اعظم قم]]، فضای ترس و خفقان حاکم بر کشور را در هم شکست و آمادگی خود را برای فداکاری در راه اسلام اعلام کرد.<ref>امامخمینی، کوثر، ۵۲/۱.</ref> رژیم در عصر روز ۲۵ شوال ۱۳۸۲ق/ ۱۳۴۲/۱/۲ش هنگام برگزاری مراسم سوگواری [[امام جعفر صادق(ع)|امامصادق(ع)]] در [[مدرسه فیضیه]]، به مدرسه حمله کرد و به ضرب و جرح [[طلاب]] پرداخت.<ref>روحانی، نهضت امامخمینی، ۳۶۷/۱.</ref> این کار با واکنش منفی مراجع تقلید، روحانیان و عموم طبقات مردم روبهرو شد.<ref>مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، ۵۹/۳ ـ ۸۲؛ روحانی، نهضت امامخمینی، ۳۹۲/۱ ـ ۴۰۹؛ امامخمینی، صحیفه، ۱۶۸/۱ ـ ۱۷۳.</ref> | ||
امامخمینی تصمیم گرفت با بهرهگیری از فضای محرم و مجالس عزاداری امامحسین(ع) در سراسر کشور، کارهای ضد دینی رژیم پهلوی را افشا و مردم را از نفوذ اسرائیل در ایران آگاه کند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹۱/۱ و ۱۹۴.</ref> ایشان افزون بر این تصمیم، در چهلمِ رخداد حمله رژیم به مدرسه فیضیه، با انتشار پیامی، شخص محمدرضا پهلوی را در این حادثه مقصر دانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹۶/۱.</ref> {{ببینید|حمله به مدرسه فیضیه}} رژیم پهلوی برای مهار بحران و بیاثرساختن اقدامات روحانیان در ماه محرم، ضمن تهدید و ارعاب وعاظ و هیئتهای مذهبی، از آنان تعهد گرفت در این ماه از سخنان تحریکآمیز پرهیز کنند و بر ضد پهلوی و اسرائیل و در مورد درخطربودن اسلام سخنی نگویند.<ref>روحانی، نهضت امامخمینی، ۴۶۵/۱؛ جلالی خمینی، مصاحبه، ۱۸/۸ ـ ۱۹.</ref> | امامخمینی تصمیم گرفت با بهرهگیری از فضای محرم و مجالس عزاداری [[امام حسین(ع)|امامحسین(ع)]] در سراسر کشور، کارهای ضد دینی رژیم پهلوی را افشا و مردم را از نفوذ [[اسرائیل]] در [[ایران]] آگاه کند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹۱/۱ و ۱۹۴.</ref> ایشان افزون بر این تصمیم، در چهلمِ رخداد حمله رژیم به مدرسه فیضیه، با انتشار پیامی، شخص [[محمدرضا پهلوی]] را در این حادثه مقصر دانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹۶/۱.</ref> {{ببینید|حمله به مدرسه فیضیه}} رژیم پهلوی برای مهار بحران و بیاثرساختن اقدامات روحانیان در ماه محرم، ضمن تهدید و ارعاب وعاظ و هیئتهای مذهبی، از آنان تعهد گرفت در این ماه از سخنان تحریکآمیز پرهیز کنند و بر ضد پهلوی و اسرائیل و در مورد درخطربودن اسلام سخنی نگویند.<ref>روحانی، نهضت امامخمینی، ۴۶۵/۱؛ جلالی خمینی، مصاحبه، ۱۸/۸ ـ ۱۹.</ref> | ||
امامخمینی در واکنش به این اقدام | [[امامخمینی]] در واکنش به این اقدام [[حکومت پهلوی|رژیم]]، در اطلاعیهای، چنین تعهداتی را بیارزش خواند و با آن مخالفت کرد و التزامگیرندگان را مجرم و قابل تعقیب معرفی کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۲۹/۱.</ref> ایشان همچنین به مبلغان و هیئتهای مذهبی، یادآور شد بر آنان لازم است در ماه محرم فریضه دینی خود را در اجتماعات ادا کنند و از [[امام حسین(ع)|امامحسین(ع)]] فداکاری در راه احیای شریعت را فرا گرفته، از زندان و [[شکنجه]] نترسند. ایشان خاطرنشان کرد که خطر رژیم پهلوی برای [[اسلام]] کمتر از خطر بنیامیه نیست؛ زیرا این رژیم با [[اسرائیل]] و عمال آنان همراهی کرده و دستگاه تبلیغات کشور و تمام شغلهای حساس در [[ارتش ایران|ارتش]] و فرهنگ و دیگر وزارتخانهها را به آنان سپردهاست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۲۹/۱ ـ ۲۳۰.</ref> | ||
==علت دستگیری== | ==علت دستگیری== | ||
با آغاز ماه محرم سال ۱۳۸۳ق/ ۱۳۴۲ش و شروع مراسم عزاداری امامحسین(ع) اعتراضهای مردم به رژیم پهلوی شدت گرفت. اوج آن، سخنرانی از پیش اعلامشده امامخمینی در عصر عاشورای این سال برابر با ۱۳/۳/۱۳۴۲ در مدرسه فیضیه بود. شب پیش از آن برخی افراد مرتبط با رژیم به سیداحمد زنجانی خبر دادند که رژیم قصد جدی برای دستگیری امامخمینی دارد و همین خبر را صبح عاشورا نیز سیدمحمدرضا گلپایگانی به زنجانی رساند و با توجه به دوستی وی با امامخمینی از او خواست مانع سخنرانی ایشان شود و زنجانی خبر را به واسطه فرزند خود سیدموسی زنجانی از طریق شهابالدین اشراقی به ایشان رساند، اما امامخمینی آن را تهدید شمرد (شبیری زنجانی، ۵). امامخمینی برای سخنرانی در مدرسه فیضیه با خودرویی روباز در حالتی که یک سر عمامه را رها کرده بود، با حالت عزا و گِل به پیشانی، با وجود تراکم جمعیت در مسیر و میدان آستانه، از خانه به سوی فیضیه حرکت کرد (روحانی، ۱/۴۹۳ ـ ۴۹۵؛ مؤمن، ۳/۱۱۹). ایشان در سخنان خود، به شخص محمدرضا پهلوی حمله کرد و حکومت پهلوی را به دستگاه یزید و بنیامیه تشبیه کرد و درباره همسویی شاه با اسرائیل هشدار داد و بار دیگر موضوع تهدید وعاظ و تعهد نامشروع از آنان را مطرح کرد (صحیفه، ۱/۲۲۹ و ۲۴۳). | با آغاز ماه محرم سال ۱۳۸۳ق/ ۱۳۴۲ش و شروع مراسم عزاداری امامحسین(ع) اعتراضهای مردم به رژیم پهلوی شدت گرفت. اوج آن، سخنرانی از پیش اعلامشده امامخمینی در عصر عاشورای این سال برابر با ۱۳/۳/۱۳۴۲ در مدرسه فیضیه بود. شب پیش از آن برخی افراد مرتبط با رژیم به سیداحمد زنجانی خبر دادند که رژیم قصد جدی برای دستگیری امامخمینی دارد و همین خبر را صبح عاشورا نیز سیدمحمدرضا گلپایگانی به زنجانی رساند و با توجه به دوستی وی با امامخمینی از او خواست مانع سخنرانی ایشان شود و زنجانی خبر را به واسطه فرزند خود سیدموسی زنجانی از طریق شهابالدین اشراقی به ایشان رساند، اما امامخمینی آن را تهدید شمرد (شبیری زنجانی، ۵). امامخمینی برای سخنرانی در مدرسه فیضیه با خودرویی روباز در حالتی که یک سر عمامه را رها کرده بود، با حالت عزا و گِل به پیشانی، با وجود تراکم جمعیت در مسیر و میدان آستانه، از خانه به سوی فیضیه حرکت کرد (روحانی، ۱/۴۹۳ ـ ۴۹۵؛ مؤمن، ۳/۱۱۹). ایشان در سخنان خود، به شخص محمدرضا پهلوی حمله کرد و حکومت پهلوی را به دستگاه یزید و بنیامیه تشبیه کرد و درباره همسویی شاه با اسرائیل هشدار داد و بار دیگر موضوع تهدید وعاظ و تعهد نامشروع از آنان را مطرح کرد (صحیفه، ۱/۲۲۹ و ۲۴۳). |