confirmed، templateeditor
۶۲۹
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «'''ایثار'''، ازخودگذشتگی و مقدمداشتن دیگران بر خود. ==مفهومشناسی== «ایثار» به معنای مقدمداشتن دیگری بر خود <ref>جوهری، الصحاح، تاج اللغة و صحاح العربیه، ۲/۵۷۵.</ref> یا به هر گونه تفضیل و ترجیح میان دو چیز <ref>عسکری، الفروق فی اللغه، ۱۱۸؛ ابنمنظ...» ایجاد کرد) |
(ابرابزار) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''ایثار'''، ازخودگذشتگی و مقدمداشتن دیگران بر خود. | '''ایثار'''، ازخودگذشتگی و مقدمداشتن دیگران بر خود. | ||
==مفهومشناسی== | == مفهومشناسی == | ||
«ایثار» به معنای مقدمداشتن دیگری بر خود<ref>جوهری، الصحاح، تاج اللغة و صحاح العربیه، ۲/۵۷۵.</ref> یا به هر گونه تفضیل و ترجیح میان دو چیز<ref>عسکری، الفروق فی اللغه، ۱۱۸؛ ابنمنظور، لسان العرب، ۴/۷.</ref> میگویند. علمای اخلاق ایثار را به معنای بخشش با وجود نیاز<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۰/۴۷؛ نراقی، معراج السعاده، ۴۰۹.</ref> گذشتن از ضروریات زندگی و بخشش آن به نیازمندان<ref>گیلانی، ترجمه و شرح مصباح الشریعة و مفتاح الحقیقه، ۴۶۴.</ref> و مقدمشمردن دیگری بر خود در کسب سود یا دفع ضرر<ref>جرجانی، التعریفات، ۱۸ و ۱۰۴.</ref> تعریف کردهاند. بعضی صفت مقابل ایثار را «[[بخل]]» میدانند.<ref>جرجانی، التعریفات، ۱۹.</ref> اهل معرفت ایثار را مقدمداشتن دیگری بر خود<ref>کاشانی، لطائف الاعلام، ۱۲۸.</ref> و بخشش آنچه خود به آن نیازمند است<ref>ابنعربی، الفتوحات المکیه، ۱/۵۸۵.</ref> تعریف کردهاند. | |||
ایثار با مفاهیمی چون [[سخاوت]]، [[انفاق]] و [[احسان]] مرتبط است. فرق ایثار با سخاوت در آن است که ایثار بخشش چیزی است که شخص خود به آن نیازمند است و سخاوت بخشش چیزی است که فرد به آن نیاز ندارد،<ref>ورام، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر، ۱/۱۷۲.</ref> خواه بخشیدن به نیازمند یا غیر آن باشد.<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۰/۴۷.</ref> انفاق به معنای صرفکردن مال در موارد نیاز است<ref>جرجانی، التعریفات، ۱۷.</ref> و احسان به هر فعلی از افعال نیک که سزاوار انجام است، گفته میشود<ref>جرجانی، التعریفات، ۵.</ref> بدون اینکه نیاز شخص در آن دخیل باشد. | |||
ایثار | == پیشینه == | ||
ایثار ازجمله ویژگیهایی است که ریشه در فطرت انسانی دارد<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۲۲/۳۸۲.</ref> و در ادیان الهی و غیر الهی وجود دارد. در ادیان غیر الهی، بارزترین ظهور آن، قربانیکردن است.<ref>منصوری لاریجانی، از قیام تا قیام، ۱۸۰.</ref> در مکاتب الهی این ویژگی از جایگاه بلندی برخوردار است. در آیین قبالا که مکتب عرفانی [[یهود]] است، از ایثار و ازجانگذشتگی یادشده است<ref>منصوری لاریجانی، از قیام تا قیام، ۱۷۳–۱۷۴.</ref> و در مسیحیت از ایثار [[حضرت مسیح(ع)]]، در به صلیب کشیدهشدن سخن به میان آمدهاست و پارهای از تفاسیر متون مسیحی بر این امر تأکید میورزند که مرگ حضرت مسیح (ع)، ایثاری برای پاککردن [[گناهان]] مردم بودهاست.<ref>هینلز، راهنمای ادیان زنده، ۱/۲۶۳.</ref> برخی بر این باورند که ویژگی ایثار جایگاه مهمی در رشد و شکوفایی جوامع و تمدنها داشتهاست؛ چنانکه منشأ ظهور دولتها و تمدنها در کشورهای مختلف، ایثار و جانفشانیهای افراد بر پایه اصول و عقایدی است که به آن اعتقاد راسخ دارند؛ اما اگر این اعتقادات و مقاصد ضعیف باشد، از مرگ میترسند و به شکست و خواری دچار میشوند.<ref>ابنخلدون، تاریخ ابنخلدون، ۱/۱۹۷–۱۹۹.</ref> بخشی از ظهور تمدن عظیم اسلامی نیز به دلیل روحیه والای مسلمانان، بهویژه ایثار و فداکاری آنان بودهاست.<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۱۴/۳۴۱–۳۴۲.</ref> در صدر اسلام نیز، قدرت تحمل و ایثار مسلمین در [[شعب ابیطالب]]<ref>ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ۲/۸۷–۹۰.</ref> و مقدمداشتن مهاجرین توسط [[انصار]] در [[مدینه]]<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۹/۲۰۶.</ref> نقش مؤثری در رشد و بالندگی [[اسلام]] داشتهاست. | |||
پیش از اسلام این مفهوم برای مردم شبهجزیره مفهومی شناختهشده بود<ref>علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ۴/۵۷۵–۵۸۴.</ref> قرآن کریم با تأیید این رفتار نیک و بهکارگیری آن در آموزههای دینی، به تکمیل آن پرداختهاست.<ref>بقره، ۱۷۷؛ حشر، ۹.</ref> روایات فراوانی نیز این موضوع را بیان و بر اهمیت و ارزش آن تأکید کرده و در برخی کتب روایی نیز بابی بر آن اختصاص داده شدهاست.<ref>کلینی، الکافی، ۴/۱۸؛ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، ۹/۴۲۹.</ref> در روایات از ایثار به عنوان نهایت احسان و بهترین [[عبادت]] و روش و [[خلقوخوی]] نیکان یادشده است.<ref>آمدی، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ۳۹۵–۳۹۶.</ref> علمای اخلاق، کمتر به صورت مستقل به این موضوع پرداختهاند، بلکه در بیشتر منابع اخلاقی، تنها در ضمن بحثهایی، نظیر زهد، جود و سخاوت از آن سخن گفتهاند،<ref>ابنمسکویه، تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق، ۱۰۴؛ فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۶/۷۹–۸۲؛ نراقی، جامع السعادات، ۲/۱۲۲.</ref> اما اهل معرفت به این موضوع توجهی ویژه کردهاند و در آثار عرفانی باب مستقلی برای آن گشودهاند؛ چنانکه [[خواجهعبدالله انصاری]] ایثار را یکی از مقامات عرفانی میشمرد.<ref>انصاری، منازل السائرین، ۷۵–۷۶.</ref> [[صوفیه]] نیز یکی از ارکان تصوف را ایثار میدانند.<ref>کلاباذی، التعرف، ۹۰.</ref> | |||
[[امامخمینی]] در کتابهای اخلاقی خود، مستقل به این مسئله نپرداخته و تنها ذیل موضوعاتی، مانند [[صدقه]] و [[انفاق]] از آن سخن گفتهاست،<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۴۹۲.</ref> اما در سخنرانیهای خود بحثهای فراوانی دربارهٔ ایثار و فداکاری مطرح کردهاست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۳۱۱؛ ۱۲/۳۸۷ و ۱۶/۱۹۶–۱۹۹.</ref> | |||
== حقیقت و منشأ == | |||
برخی علمای اخلاق ایثار را فضیلتی نفسانی دانستهاند که [[انسان]] با آن نهتنها از برخی نیازهایش چشم میپوشد، بلکه به نیازمندان نیز بذل و [[بخشش]] میکند.<ref>ابنمسکویه، تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق، ۱۰۴.</ref> سخاوت از اخلاق انبیا (ع)،<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۰/۲۵.</ref> و ایثار بالاترین درجه آن است.<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۰/۴۷؛ نراقی، جامع السعادات، ۲/۱۲۲.</ref> اهل معرفت ایثار را از ارکان<ref>مستملی، شرح التعرف لمذهب التصوف، ۳/۱۱۶۷.</ref> و آداب تصوف<ref>سلمی، تسعة کتب فی اصول التصوف و الزهد، ۲۵۱.</ref> شمرده و آن را منبع رشد درخت محبت میدانند که با ایثار و انفاق آبیاری میشود.<ref>← ابونعیم، حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیاء، ۱۰/۲۱۴.</ref> به باور ایشان ایثار خُلق و رفتار پسندیدهای در سلوک است که اگر ملکه نفس شده باشد و ایثارکننده بهآسانی و از روی علاقه به این کار اقدام کند، نیکوست<ref>انصاری، منازل السائرین، ۷۵؛ کاشانی، شرح منازل، ۳۸۶.</ref> برخی اهل معرفت، منشأ ایثار را متصفشدن بنده به اسمای الهی میدانند.<ref>ابنعربی، الفتوحات المکیه، ۲/۱۷۹.</ref> | |||
امامخمینی نفسانیت و انانیت را در حقیقت ایثار دخیل میداند و باور دارد ایثار در جایی است که ایثارگر، خود و عمل خود را مشاهده کند؛ اما اگر خود را نبیند و تنها خدا را ببیند، این ایثار نیست بلکه بالاتر است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۴۹.</ref> ایشان اسلام را عامل تحرک و جانفشانی میداند و بر این باور است که اعتقاد به وجود عالم آخرت و [[بهشت]] سبب جانفشانیهای صدر اسلام و آنچه در [[ایران]] پیدا شد، بودهاست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۱۸۲–۱۸۳.</ref> ایشان متحولشدن<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۴۴۰.</ref> و دستبرداشتن از حجاب خودیت و مشاهده جمال الهی را زمینهساز ایثار معرفی میکند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۳۳۳–۳۳۴.</ref> | |||
امامخمینی نفسانیت و انانیت را در حقیقت ایثار دخیل میداند و باور دارد ایثار در جایی است که ایثارگر، خود و عمل خود را مشاهده کند؛ اما اگر خود را نبیند و تنها خدا را ببیند، این ایثار نیست بلکه بالاتر است. <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۴۹.</ref> ایشان اسلام را عامل تحرک و جانفشانی میداند و بر این باور است که اعتقاد به وجود عالم آخرت و [[بهشت]] سبب جانفشانیهای صدر اسلام و آنچه در [[ایران]] پیدا شد، | |||
== مراتب ایثار == | |||
[[قرآن کریم]] به مراتبی از ایثار، مانند ایثار مال<ref>حشر، ۹؛ انسان، ۸.</ref> و ایثار نفس<ref>بقره، ۲۰۷؛ توبه، ۱۱۱؛ غزالی، احیاء علوم الدین، ۴/۴۹.</ref> اشاره کردهاست. اندیشمندان اسلامی بذل جان و مال را بالاترین مراتب سخاوت میدانند.<ref>فیض کاشانی، الوافی، ۱/۷۸؛ نراقی، جامع السعادات، ۲/۱۲۲.</ref> برخی عارفان برای ایثار مراتبی برشمردهاند که عبارتاند از: | |||
# ترجیح و برگزیدن خلق بر خود، در اموری که حرام نیست. | # ترجیح و برگزیدن خلق بر خود، در اموری که حرام نیست. | ||
# | ## مقدمداشتن [[رضای خدا]] بر رضای دیگران، هرچند دشواریها و ناهمواریهایی در پی داشته باشد. | ||
# مقدمداشتن [[رضای خدا]] بر رضای دیگران، هرچند دشواریها و ناهمواریهایی در پی داشته باشد. | ## خود را ندیدن و ایثار را از [[خداوند]] دانستن که بالاترین مرتبه ایثار است.<ref>انصاری، منازل السائرین، ۷۵–۷۶.</ref> برخی، از این مراتب به ایثار شریعت و ایثار طریقت و ایثار حقیقت تعبیر کردهاند.<ref>کاشانی، لطائف الاعلام، ۱۲۸.</ref> | ||
# | |||
# خود را ندیدن و ایثار را از [[خداوند]] دانستن که بالاترین مرتبه ایثار است. <ref>انصاری، منازل السائرین، | |||
امامخمینی کمال ایثار را در [[اخلاص]]، [[حضور قلب]] و جهات باطنی آن میداند که برای اولیای الهی حاصل میشود <ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۱۶؛ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/ | امامخمینی کمال ایثار را در [[اخلاص]]، [[حضور قلب]] و جهات باطنی آن میداند که برای اولیای الهی حاصل میشود<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۱۶؛ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۱۹۷–۱۹۸.</ref> همانطور که نزول آیه «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ»<ref>انسان، ۸.</ref> در مدح [[اهل بیت(ع)]]، به سبب ایثار چند قرص نان نبوده، بلکه جهات باطنی و نورانی عمل در نظر بودهاست.<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۱۶.</ref> ایشان ایثار در راه خدا همراه با اخلاص را آنچنان ارزشمند میداند که حتی در ترازوی عالم سنجیدنی نیست و تنها نزد خداوند متعال سنجیده میشود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۱۹۸.</ref> ایشان ایثار [[حضرت ابراهیم(ع)]]، و [[پیامبر اسلام(ص)]]، در فداکردن ثمره وجودشان را نهایت ایثار و فداکاری دانسته و باور دارد مراتب فداکاری به سبب تفاوت معرفت افراد متفاوت است و هر چه معرفت انسان بیشتر باشد، مرتبه فداکاری او بالاتر خواهد بود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۱۲۱.</ref> | ||
==ثمرهها و آفات== | == ثمرهها و آفات == | ||
در روایات برای ایثار آثاری، مانند به دست آوردن قلوب دیگران و رسیدن به مرتبه مروت بیان شدهاست.<ref>آمدی، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ۳۹۶.</ref> اهل معرفت، ایثار را سبب و علامت محبت و معرفت الهی میدانند.<ref>تستری، تفسیر التستری، ۱۶۷؛ مکی، قوت القلوب فی معاملة المحبوب، ۲/۹۰.</ref> امامخمینی باور دارد اگر انسان به واسطه صدقهدادن و ایثار دیگران بر نفس خویش بتواند علاقهمندی و محبت به مال را از میان ببرد یا کم کند، ماده فساد را در وجود خودش از میان برده و راه به دست آوردن معارف و انقطاع به [[عالم غیب]] و [[عالم ملکوت|ملکوت]] و تحصیل ملکات فاضله را بر خود گشودهاست.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۴۹۲.</ref> ایشان روحیه ایثارگری را مقدمهای بر این میداند که انسان قابلیت خدمتکردن به اسلام را پیدا کند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۵۰.</ref> همچنین ازجمله ثمرهای ایثار را سرافرازی و روسفیدی در پیشگاه [[پروردگار]]، الگوشدن نزد دیگران و نجات از سلطه مستکبران میداند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲۰۴، ۲۰/۲۰۷ و ۲۱۸.</ref> | |||
امامخمینی ایثار و ازخودگذشتگی اولیای الهی را عامل مهم اصلاح مردم و خروج آنان از غفلت و ندامت میشمرد<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۲۵۶.</ref> و در سطح جامعه، ارتقای وجودی اجتماع، برپایی کمالات والای انسانی در بستر اجتماع و سربلندی نسلهای آینده را یکی دیگر از ثمرهای ایثار معرفی میکند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲۰۴.</ref> ایشان ایثار ملت ایران را طی دوران نهضت اسلامی میستاید و این ایثار جان و مال را سبب پاکشدن جامعه از لوث اجانب،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۲۵۴ و ۳۸۳.</ref> رهایی از بند ستمگران،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۵۰۱.</ref> پیروزی ملت ایران،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۲۱۷–۲۱۸.</ref> سر فرودآوردن دنیا در مقابل آنان،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۳۰۵.</ref> نشاندهنده شکست توطئههای داخلی و خارجی در مقابل ملت،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۸۰.</ref> نترسیدن از دشمنان<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۱۹۸.</ref> و زمینهساز ظهور [[حضرت مهدی(ع)]]،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۳۲۵.</ref> میشمارد. همچنین ایثار و شهادت را عامل دوام و حیات انقلاب اسلامی میداند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۸۰ و ۱۶/۷۵، ۱۹۶.</ref> که توانست کشور را در برابر انبوه توطئههای استکباری مصون گرداند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۱۹۶–۱۹۸.</ref> | |||
امامخمینی افزون بر اینکه حجم تحمل زحمتها و رنجها و بهویژه ایثارها را متناسب با حجم بزرگی هدف و ارزشمندی و بلندی رتبه آن میداند، هدفی را که ملت ایران برای آن به ایثار مال و جان پرداختهاست نیز بالاترین و ارزشمندترین هدف برمیشمارد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۴۴۹.</ref> ایشان در پیامهای خود، ایثارگریهای ملت ایران را الگوی دیگر ملتهای محروم برشمرده است تا با الهام از آن بتوانند با استعمارگران مبارزه کنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۲۱۷–۲۱۸.</ref> | |||
امامخمینی افزون بر اینکه حجم تحمل زحمتها و رنجها و بهویژه ایثارها را متناسب با حجم بزرگی هدف و ارزشمندی و بلندی رتبه آن میداند، هدفی را که ملت ایران برای آن به ایثار مال و جان | |||
امامخمینی برای ایثار و فداکاری آفاتی نیز قائل است که مانع از بهثمرنشستن آن است؛ ازجمله: | امامخمینی برای ایثار و فداکاری آفاتی نیز قائل است که مانع از بهثمرنشستن آن است؛ ازجمله: | ||
# نداشتن اخلاص: یکی از اموری که عمل را به تباهی میکشاند، انجامدادن عمل برای [[هوای نفس]] و [[شیطان]] است. از این جهت ایثار و فداکاری باید برای رضای خداوند باشد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲۰۲.</ref> | |||
## غرور: ابتلا به [[غرور]] سبب میشود انسان به جای [[توکل]] به خداوند، به نیروی خود متکی باشد و از کمکهای غیبی محروم بماند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲۰۲.</ref> و این یکی از کیدهای شیطان است که انسان را از توجه به خداوند بازمیدارد و به پیروی از هوا و شرک خفی میکشاند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۱۴۸.</ref> | |||
## نداشتن تحمل: یکی از عواملی که سبب میشود ایثار و فداکاریها به نتیجه نرسد، نداشتن [[صبر]] در برابر مشکلات و تخریبهای دشمنان است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۶۳.</ref> | |||
== نمونههای ایثار == | |||
برخی علمای اخلاق با استناد به بعضی آیات<ref>حشر، ۹.</ref> و برخی گزارشهای تاریخی، نمونههای گوناگونی از ایثار در زندگی [[پیامبران(ع)]]، و اولیا ذکر کردهاند<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۰/۴۸؛ نراقی، جامع السعادات، ۲/۱۲۲–۱۲۳.</ref> همانند ایثار حضرت علی (ع)، در [[لیلةالمبیت]] (شب بیتوته) که با خوابیدن در بستر پیامبر (ص)، جان آن حضرت را بر جان خود مقدم داشت<ref>نراقی، جامع السعادات، ۲/۱۲۳.</ref> و ایثار اهل بیت (ع)، در اطعام افطاری در سه روز پیاپی به [[فقیر]] و [[یتیم]] و [[اسیر]] که سبب نزول [[سوره انسان]] شد.<ref>زمخشری، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل و عیون الاقاویل فی وجوه التأویل، ۴/۶۷۰؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۲۰/۱۳۲.</ref> همچنین ایثار مالی [[حضرت خدیجه(س)]]، که سبب شد فقر و تنگدستی [[مسلمانان]] را از پای در نیاورد.<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۱۶/۱۸۱.</ref> | |||
==نمونههای ایثار== | |||
برخی علمای اخلاق با استناد به بعضی آیات <ref>حشر، ۹.</ref> و برخی گزارشهای تاریخی، نمونههای گوناگونی از ایثار در زندگی [[پیامبران(ع)]]، و اولیا ذکر کردهاند <ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۰/۴۸؛ نراقی، جامع السعادات، ۲/ | |||
امامخمینی نیز [[عید قربان]] را نماد ایثار و فداکاری در اسلام و [[حضرت ابراهیم(ع)]]، را بنیانگذار آن میداند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۴۸–۴۹.</ref> و بر این باور است که قربانیکردن [[اسماعیل(ع)]]، در راه خدا به دست پدرش، ابراهیم (ع)، پیش از آنکه جنبه توحیدی و عبادی داشته باشد، عبادتی با جنبههای سیاسی و ارزشهای اجتماعی است؛ زیرا به معنای فداکردن عزیزان خویش در راه خداوند است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۸۶.</ref> و ثمره آن برپایی دین خدا و نظام عدل و داد است. به باور ایشان، ابراهیم (ع)، به همه دینداران آموخت که [[مکه]] و [[منا]] قربانگاه عاشقان و محل نشر توحید و نفی شرک است و دلبستگی به جان و عزیزان از مصادیق شرک بهشمار میآید و لازم است در این مکان عظیم، ایثار، فداکاری و ازخودگذشتگی در راه حق و اقامه [[عدل الهی]] و کوتاهکردن دست مشرکان زمان به جهانیان ابلاغ شود،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۸۶.</ref> البته به باور ایشان کار ابراهیم (ع)، و اسماعیل (ع)، که در نگاه عرف، ایثار و کمال بزرگی است، برای آنان معنای دیگری دارد؛ زیرا ایثار در جایی است که نفسانیت و خودیت انسان باقی باشد و ایثارکننده، خود و عمل ایثار و شخصی را که برای او ایثار میکند، ببیند؛ اما آنان خود را نمیبینند تا ایثاری کرده باشند. دیدن خود و عمل خود و دیدن دیگری بهجز حقتعالی در نگاه بزرگان معرفت و اولیای خدا [[شرک]] است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۴۹.</ref> نمونه روشن دیگر ایثار، [[شهادت سیدالشهدا]] (ع)، است که با ایثار خون خود و عزیزانش، اسلام و [[عدالت]] را نجات داد و دستگاه [[بنیامیه]] را نابود کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۲۸۳.</ref> | |||
به باور امامخمینی، الهامگرفتن از ایثارگری و [[شهادت امامعلی]] (ع)، و [[امامحسین(ع)]]، و [[روز عاشورا]] سبب شد مردم قیام کنند و خود را ادامهدهنده آن راه بدانند و در نتیجه از ایثار و شهادت در راه انقلاب بههیچوجه هراسی به دل راه ندهند و حتی مشتاقانه به سوی آن گام بردارند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۱۹۷–۱۹۹.</ref> همان گونه که در [[جنگ تحمیلی هشتساله عراق علیه ایران]]، مفهوم ایثار و شهادت در میان رزمندگان بسیار مقدس و الهی شد. امامخمینی باور داشت در حوادث پس از پیروزی انقلاب، گروههای فراوانی با ایثار و فداکاری و شهادتطلبی، کشور را بیمه کردند که مصداق کامل آن بسیجیاناند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۱۹۴.</ref> | |||
== | == سیره عملی امامخمینی == | ||
امامخمینی که از آغاز مبارزات خود مردم را به صبر و فداکاری در برابر مشکلات فرامیخواند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۶۳ و ۲۹۳.</ref> سیره عملی خودشان لبریز از ایثارها و فداکاریهاست. در شرایطی که یأس از حرکت و قیام مکتبی، حوزهها و علما را فرا گرفته بود و همگان گمان میکردند اگر دست به قیام و حرکت اسلامی بزنند، توانایی اداره و بهثمرنشاندن آن را تا پایان ندارند، ایشان راه مبارزه را انتخاب میکند و با بیان اینکه سینهاش را برای سرنیزههای دشمنان آماده کردهاست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۷۹.</ref> ایثارگرانه حرکت خود را آغاز میکند و در این راه به زندان میافتد و تبعید میشود، تا انقلاب را به ثمر میرساند.<ref>انصاری کرمانی، خاطرات، ۲/۱۰۸–۱۱۱.</ref> ایشان نهتنها در فقدان فرزندش، [[سیدمصطفی خمینی|سیدمصطفی]]، در پیشگاه الهی اظهار رضایت کرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۲۳۴–۲۳۵.</ref> بلکه برای فداشدن [[سیداحمد خمینی|سیداحمد]] در راه اسلام نیز اعلام آمادگی کرد.<ref>هاشمی رفسنجانی، خاطره، ۴/۲۷.</ref> ایشان در اواخر عمر خود نیز با غریبدانستن اسلام در دنیا، آرزو میکند برای نجات اسلام یکی از قربانیان آن باشد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۱۶۰.</ref> و همین ایثار و فداکاری ایشان، الگوی کاملی برای ملت بهشمار آمد. {{ببینید|متن=ببینید|اخلاق و سیره امامخمینی}} | |||
{{پانویس}} | == پانویس == | ||
{{پانویس|۲}} | |||
== منابع == | |||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
* قرآن کریم. | * قرآن کریم. | ||
* آمدی، عبدالواحد، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، تحقیق مصطفی درایتی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۶ش. | * آمدی، عبدالواحد، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، تحقیق مصطفی درایتی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۶ش. | ||
* ابناثیر، علیبنمحمد، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق. | * ابناثیر، علیبنمحمد، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق. | ||
* ابنخلدون، عبدالرحمنبنمحمد، تاریخ ابنخلدون، تحقیق خلیل شحاده، بیروت، دارالفکر، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق. | * ابنخلدون، عبدالرحمنبنمحمد، تاریخ ابنخلدون، تحقیق خلیل شحاده، بیروت، دارالفکر، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق. | ||
* ابنعربی، محیالدین، الفتوحات المکیه، بیروت، دار صادر، بیتا. | * ابنعربی، محیالدین، الفتوحات المکیه، بیروت، دار صادر، بیتا. | ||
* ابنمسکویه، احمد، تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق، تحقیق عماد هلالی، قم، طلیعه نور، چاپ اول، ۱۴۲۶ق. | * ابنمسکویه، احمد، تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق، تحقیق عماد هلالی، قم، طلیعه نور، چاپ اول، ۱۴۲۶ق. | ||
* ابنمنظور، محمدبنمکرم، لسان العرب، تحقیق جمالالدین میردامادی، بیروت، دارالفکردار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق. | |||
* ابنمنظور، محمدبنمکرم، لسان العرب، تحقیق جمالالدین میردامادی، بیروت، | |||
* ابونعیم اصفهانی، احمدبنعبدالله، حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیاء، قاهره، دار ام القری، بیتا. | * ابونعیم اصفهانی، احمدبنعبدالله، حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیاء، قاهره، دار ام القری، بیتا. | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، سرِّ الصلاة (معراج السالکین و صلاة العارفین)، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ سیزدهم، ۱۳۸۸ش. | * امامخمینی، سیدروحالله، سرِّ الصلاة (معراج السالکین و صلاة العارفین)، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ سیزدهم، ۱۳۸۸ش. | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، شرح امامخمینی، چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش. | |||
* امامخمینی، سیدروحالله، شرح امامخمینی، چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم | * امامخمینی، سیدروحالله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ دوازدهم، ۱۳۸۷ش. | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش. | |||
* امامخمینی، سیدروحالله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم | |||
* امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم | |||
* انصاری کرمانی، محمدعلی، خاطرات، چاپشده در سرگذشتهای ویژه از زندگی حضرت امامخمینی، تدوین مصطفی وجدانی، تهران، پیام آزادی، چاپ اول، ۱۳۶۷ش. | * انصاری کرمانی، محمدعلی، خاطرات، چاپشده در سرگذشتهای ویژه از زندگی حضرت امامخمینی، تدوین مصطفی وجدانی، تهران، پیام آزادی، چاپ اول، ۱۳۶۷ش. | ||
* انصاری، خواجهعبدالله، منازل السائرین، تحقیق علی شیروانی، تهران، دارالعلم، چاپ اول، ۱۴۱۷ق. | * انصاری، خواجهعبدالله، منازل السائرین، تحقیق علی شیروانی، تهران، دارالعلم، چاپ اول، ۱۴۱۷ق. | ||
* تستری، سهلبنعبدالله، تفسیر التستری، تحقیق باسل عیونالسود، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۲۳ق. | * تستری، سهلبنعبدالله، تفسیر التستری، تحقیق باسل عیونالسود، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۲۳ق. | ||
* جرجانی، سیدشریف، کتاب التعریفات، تهران، ناصرخسرو، چاپ چهارم، ۱۳۷۰ش. | * جرجانی، سیدشریف، کتاب التعریفات، تهران، ناصرخسرو، چاپ چهارم، ۱۳۷۰ش. | ||
* جوهری، اسماعیلبنحماد، الصحاح، تاج اللغة و صحاح العربیه، تحقیق احمد عبدالغفور عطار، بیروت، دارالعلم للملایین، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق. | * جوهری، اسماعیلبنحماد، الصحاح، تاج اللغة و صحاح العربیه، تحقیق احمد عبدالغفور عطار، بیروت، دارالعلم للملایین، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق. | ||
* حر عاملی، محمدبنحسن، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، قم، مؤسسه آلالبیت (ع)، چاپ اول، ۱۴۰۹ق. | |||
* حر عاملی، محمدبنحسن، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، قم، مؤسسه آلالبیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۹ق. | |||
* زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل و عیون الاقاویل فی وجوه التأویل، تحقیق مصطفی حسین احمد، بیروت، دارالکتاب العربی، چاپ سوم، ۱۴۰۷ق. | * زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل و عیون الاقاویل فی وجوه التأویل، تحقیق مصطفی حسین احمد، بیروت، دارالکتاب العربی، چاپ سوم، ۱۴۰۷ق. | ||
* سلمی، محمدبنحسین، تسعة کتب فی اصول التصوف و الزهد، تحقیق سلیمان ابراهیم آتش، بیروت، الناشر للطباعة و النشر، چاپ اول، ۱۴۱۴ق. | * سلمی، محمدبنحسین، تسعة کتب فی اصول التصوف و الزهد، تحقیق سلیمان ابراهیم آتش، بیروت، الناشر للطباعة و النشر، چاپ اول، ۱۴۱۴ق. | ||
* طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق. | * طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق. | ||
* عسکری، حسنبنعبدالله، الفروق فی اللغه، بیروت، دارالآفاق الجدیده، چاپ اول، ۱۴۰۰ق. | * عسکری، حسنبنعبدالله، الفروق فی اللغه، بیروت، دارالآفاق الجدیده، چاپ اول، ۱۴۰۰ق. | ||
* علی، جواد، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، بیروت، دارالساقی، چاپ چهارم، ۱۴۲۲ق. | * علی، جواد، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، بیروت، دارالساقی، چاپ چهارم، ۱۴۲۲ق. | ||
* غزالی، ابوحامد، احیاء علوم الدین، تحقیق عبدالرحیمبنحسین عراقی، بیروت، دارالکتاب العربی، بیتا. | * غزالی، ابوحامد، احیاء علوم الدین، تحقیق عبدالرحیمبنحسین عراقی، بیروت، دارالکتاب العربی، بیتا. | ||
* فیض کاشانی، ملامحسن، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، تصحیح علیاکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ چهارم، ۱۴۱۷ق. | * فیض کاشانی، ملامحسن، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، تصحیح علیاکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ چهارم، ۱۴۱۷ق. | ||
* فیض کاشانی، ملامحسن، الوافی، تحقیق سیدضیاءالدین علامه، اصفهان، کتابخانه امیرالمؤمنین (ع)، چاپ اول، ۱۴۰۶ق. | |||
* فیض کاشانی، ملامحسن، الوافی، تحقیق سیدضیاءالدین علامه، اصفهان، کتابخانه امیرالمؤمنین(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۶ق. | |||
* کاشانی، عبدالرزاق، شرح منازل السائرین، تصحیح محسن بیدارفر، قم، بیدار، چاپ سوم، ۱۳۸۵ش. | * کاشانی، عبدالرزاق، شرح منازل السائرین، تصحیح محسن بیدارفر، قم، بیدار، چاپ سوم، ۱۳۸۵ش. | ||
* کاشانی، عبدالرزاق، لطائف الاعلام فی اشارات اهل الالهام، تصحیح مجید هادیزاده، تهران، میراث مکتوب، چاپ اول، ۱۳۷۹ش. | * کاشانی، عبدالرزاق، لطائف الاعلام فی اشارات اهل الالهام، تصحیح مجید هادیزاده، تهران، میراث مکتوب، چاپ اول، ۱۳۷۹ش. | ||
* کلاباذی، محمدبنابراهیم، کتاب التعرف، به کوشش محمدجواد شریعت، تهران، اساطیر، چاپ اول، ۱۳۷۱ش. | * کلاباذی، محمدبنابراهیم، کتاب التعرف، به کوشش محمدجواد شریعت، تهران، اساطیر، چاپ اول، ۱۳۷۱ش. | ||
* کلینی، محمدبنیعقوب، الکافی، تصحیح علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق. | * کلینی، محمدبنیعقوب، الکافی، تصحیح علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق. | ||
* گیلانی، عبدالرزاق، ترجمه و شرح مصباح الشریعة و مفتاح الحقیقه، منسوب به امامصادق (ع)، تحقیق رضا مرندی، تهران، پیام حق، چاپ اول، ۱۳۷۷ش. | |||
* گیلانی، عبدالرزاق، ترجمه و شرح مصباح الشریعة و مفتاح الحقیقه، منسوب به امامصادق(ع)، تحقیق رضا مرندی، تهران، پیام حق، چاپ اول، ۱۳۷۷ش. | |||
* مستملی بخاری، اسماعیلبنمحمد، شرح التعرف لمذهب التصوف، تحقیق محمد روشن، تهران، اساطیر، چاپ اول، ۱۳۶۳ش. | * مستملی بخاری، اسماعیلبنمحمد، شرح التعرف لمذهب التصوف، تحقیق محمد روشن، تهران، اساطیر، چاپ اول، ۱۳۶۳ش. | ||
* مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۱۴، تهران، صدرا، چاپ دهم، ۱۳۸۶ش. | * مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۱۴، تهران، صدرا، چاپ دهم، ۱۳۸۶ش. | ||
* مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۱۶، تهران، صدرا، چاپ چهارم، ۱۳۸۰ش. | * مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۱۶، تهران، صدرا، چاپ چهارم، ۱۳۸۰ش. | ||
* مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۲۲، تهران، صدرا، چاپ اول، ۱۳۸۳ش. | * مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۲۲، تهران، صدرا، چاپ اول، ۱۳۸۳ش. | ||
* مکی، ابوطالب محمدبنعلی، قوت القلوب فی معاملة المحبوب، تصحیح باسل عیونالسود، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۷ق. | |||
* مکی، ابوطالب | * منصوری لاریجانی، اسماعیل، از قیام تا قیام، قیام امامحسین (ع)، و قیام امامخمینی (ره)، قم، خادمالرضا (ع)، چاپ اول، ۱۳۸۹ش. | ||
* منصوری لاریجانی، اسماعیل، از قیام تا قیام، قیام امامحسین(ع)، و قیام امامخمینی(ره)، قم، خادمالرضا(ع)، چاپ اول، ۱۳۸۹ش. | |||
* نراقی، ملااحمد، معراج السعاده، تحقیق محمد نقدی، قم، هجرت، چاپ ششم، ۱۳۷۸ش. | * نراقی، ملااحمد، معراج السعاده، تحقیق محمد نقدی، قم، هجرت، چاپ ششم، ۱۳۷۸ش. | ||
* نراقی، ملامهدی، جامع السعادات، تصحیح سیدمحمد کلانتر، بیروت، اعلمی، چاپ چهارم، بیتا. | * نراقی، ملامهدی، جامع السعادات، تصحیح سیدمحمد کلانتر، بیروت، اعلمی، چاپ چهارم، بیتا. | ||
* ورام، مسعودبنعیسی، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر (مجموعة ورام)، قم، مکتبة فقیه، چاپ اول، ۱۴۱۰ق. | * ورام، مسعودبنعیسی، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر (مجموعة ورام)، قم، مکتبة فقیه، چاپ اول، ۱۴۱۰ق. | ||
* هاشمی رفسنجانی، اکبر، خاطره، چاپشده در برداشتهایی از سیره امامخمینی، تدوین غلامعلی رجایی، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۸۱ش. | * هاشمی رفسنجانی، اکبر، خاطره، چاپشده در برداشتهایی از سیره امامخمینی، تدوین غلامعلی رجایی، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۸۱ش. | ||
* هینلز، جان. ر، راهنمای ادیان زنده، ترجمه عبدالرحیم گواهی، قم، بوستان کتاب، چاپ سوم، ۱۳۷۸ش. | * هینلز، جان. ر، راهنمای ادیان زنده، ترجمه عبدالرحیم گواهی، قم، بوستان کتاب، چاپ سوم، ۱۳۷۸ش. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
==پیوند به بیرون== | == پیوند به بیرون == | ||
علی گرامی، «[https://books.khomeini.ir/books/10002/506/ ایثار]»، دانشنامه امام خمینی، ج۲، ص۵۰۶–۵۱۱. | |||
علی گرامی، «[https://books.khomeini.ir/books/10002/506/ ایثار]»، دانشنامه امام خمینی، ج۲، | |||
[[رده:مقالههای آماده ارزیابی]] | [[رده:مقالههای آماده ارزیابی]] |