emailconfirmed
۲٬۵۷۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
در نگاه عرفا و [[حکمت متعالیه]]، فیض الهی بر دو گونه است: | در نگاه عرفا و [[حکمت متعالیه]]، فیض الهی بر دو گونه است: | ||
# [[فیض اقدس]] که به ظهور [[اسمای الهی]] و اعیان ثابته میانجامد که بر اساس آن ساحت تعینات حقی مطرح است؛ | # [[فیض اقدس]] که به ظهور [[اسمای الهی]] و اعیان ثابته میانجامد که بر اساس آن ساحت تعینات حقی مطرح است؛ | ||
# فیض مقدس که به وسیله آن تعینات خلقی ظاهر میشود <ref>یزدانپناه، مبانی و اصول، ۵۱۹ ـ ۵۲۴.</ref>. تجلیات صقع ربوبی (تعینات حقی) همان عالم [[اسما و صفات]] است که گاهی از آن به عالم [[لاهوت]]، عالم سرمدیت و صقع ربوبی یاد میشود <ref>سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۲/۱۲۳۰.</ref>. امامخمینی، عالم لاهوت را مبدأ سلسله نزولی میداند که از وجود ذات باریتعالی آغاز میشود و جامع جمیع اسمای حسنای خداوند و منبع فیض مقدس و گستره نور و وجود است <ref>امامخمینی، تقریرات، ۱/۷۲.</ref>. نامهای دیگر این عالم عبارتاند از: عالم ربوبی <ref>امامخمینی، دعاء السحر، ۲۰.</ref> عالم سرمد و عالم اسما <ref>امامخمینی، تقریرات، ۱/۷۷.</ref>. امامخمینی این عالم را عالمی محیط بر عالم دهر و آنچه پایینتر آن است میداند، به گونهای که تمام عوالم مبدعات، مخترعات و کائنات و بر تمام کره وجودی محیط است <ref>امامخمینی، تقریرات، ۱/۷۶ ـ ۷۷.</ref> | # فیض مقدس که به وسیله آن تعینات خلقی ظاهر میشود <ref>یزدانپناه، مبانی و اصول، ۵۱۹ ـ ۵۲۴.</ref>. تجلیات صقع ربوبی (تعینات حقی) همان عالم [[اسما و صفات]] است که گاهی از آن به عالم [[لاهوت]]، عالم سرمدیت و صقع ربوبی یاد میشود <ref>سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۲/۱۲۳۰.</ref>. امامخمینی، عالم لاهوت را مبدأ سلسله نزولی میداند که از وجود ذات باریتعالی آغاز میشود و جامع جمیع اسمای حسنای خداوند و منبع فیض مقدس و گستره نور و وجود است <ref>امامخمینی، تقریرات، ۱/۷۲.</ref>. نامهای دیگر این عالم عبارتاند از: عالم ربوبی <ref>امامخمینی، دعاء السحر، ۲۰.</ref> عالم سرمد و عالم اسما <ref>امامخمینی، تقریرات، ۱/۷۷.</ref>. امامخمینی این عالم را عالمی محیط بر عالم دهر و آنچه پایینتر آن است میداند، به گونهای که تمام عوالم مبدعات، مخترعات و کائنات و بر تمام کره وجودی محیط است <ref>امامخمینی، تقریرات، ۱/۷۶ ـ ۷۷.</ref>. | ||
اما تجلیات خارج از صقع ربوبی (تعینات خلقی) همه در سه تعین کلی و در سه عالم تنظیم و سازمان یافتهاند این عوالم خلقی عبارتاند از: | |||
===عالم عقل=== | ===عالم عقل=== | ||
[[عالم عقل]] با نظر به موجوداتی که در آناند، به دو مرتبه تقسیم میشود. مرتبه [[جبروت]] که مرتبه فوقانی عالم [[عقل]] است، جایگاه «کروبیان» است <ref>ملاصدرا، المبدأ و المعاد، ۲۷۷؛ تهانوی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ۱/۵۴۹.</ref> و مرتبه دیگر که مرتبه نازله عالم عقل است، جایگاه «روحانیان» و «[[نفوس ناطقه]]» است. عالم جبروت را عالم ارواح، عالم مفارقات تامه و یا عالم امر و عالم عقول نامیدهاند. عالم جبروت صریحاً عالم عقول مجرد نامیده میشود؛ با این مبنا که عقول کلیه در مرتبه کمال، از عالم اجسام نقائص را جبران میکنند <ref>ملاصدرا، المظاهر الالهیه، ۴۸؛ ملاصدرا، المبدأ و المعاد، ۴۴۲؛ سبزواری، التعلیقات علی الشواهد الربوبیه، ۵۲۵؛ تهانوی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ۱/۵۴۹ ـ ۵۵۰.</ref>. در عالم جبروت، صورتهای اشیا و حقایق آنها شکل میگیرد <ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۶/۲۹۴.</ref> و هرچه از آغاز عالم تا انتهای آن خلق شده، از عالم جبروت نشئت میگیرد؛ از اینرو جبروت صورت قضای الهی است که «امالکتاب» خوانده میشود <ref>ملاصدرا، المظاهر الالهیه، ۴۷.</ref>. | [[عالم عقل]] با نظر به موجوداتی که در آناند، به دو مرتبه تقسیم میشود. مرتبه [[جبروت]] که مرتبه فوقانی عالم [[عقل]] است، جایگاه «کروبیان» است <ref>ملاصدرا، المبدأ و المعاد، ۲۷۷؛ تهانوی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ۱/۵۴۹.</ref> و مرتبه دیگر که مرتبه نازله عالم عقل است، جایگاه «روحانیان» و «[[نفوس ناطقه]]» است. عالم جبروت را عالم ارواح، عالم مفارقات تامه و یا عالم امر و عالم عقول نامیدهاند. عالم جبروت صریحاً عالم عقول مجرد نامیده میشود؛ با این مبنا که عقول کلیه در مرتبه کمال، از عالم اجسام نقائص را جبران میکنند <ref>ملاصدرا، المظاهر الالهیه، ۴۸؛ ملاصدرا، المبدأ و المعاد، ۴۴۲؛ سبزواری، التعلیقات علی الشواهد الربوبیه، ۵۲۵؛ تهانوی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ۱/۵۴۹ ـ ۵۵۰.</ref>. در عالم جبروت، صورتهای اشیا و حقایق آنها شکل میگیرد <ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۶/۲۹۴.</ref> و هرچه از آغاز عالم تا انتهای آن خلق شده، از عالم جبروت نشئت میگیرد؛ از اینرو جبروت صورت قضای الهی است که «امالکتاب» خوانده میشود <ref>ملاصدرا، المظاهر الالهیه، ۴۷.</ref>. |