confirmed، emailconfirmed، templateeditor
۱٬۵۵۴
ویرایش
(←منابع) |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
در [[رژیم پهلوی]] با اجرای سیاستهای دیکتهشده غرب، بخش زیادی از بانوان بهخصوص در محیطهای آموزشی و دانشگاهی دچار از خود بیگانگی و انحرافات فرهنگی شدند. رژیم با ایجاد مراکز و کانونهایی ازجمله کانون بانوان و برگزاری کنگرههایی تلاش کرد زنان را از [[فرهنگ اسلامی]] جدا و فرهنگ غربی را در میان آنان رواج دهد. نمونه روشن آن قانون [[کشف حجاب]] بود.<ref>بامداد، انقلاب مشروطیت تا انقلاب سفید، ۹۲؛ صلاح، کشف حجاب، زمینهها، واکنشها، پیامدها، ۹۱ ـ ۲۴۱.</ref> پهلوی اول و دوم، چنانکه [[امامخمینی]] خاطرنشان کردهاست، به اسم [[آزادی]] شخصیت، عزت و شرافت زن را هدف گرفتند و مفاسد اخلاقی را در میان زنان رواج دادند و انسانیت زن را از او گرفته، از دید مادی و حیوانی به او نظر کردند؛ حال آنکه زن، انسانی بزرگ و مربی جامعه است و [[سعادت]] و شقاوت کشورها بسته به وجود اوست.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۷/۳۳۸ ـ ۳۳۹.</ref> | در [[رژیم پهلوی]] با اجرای سیاستهای دیکتهشده غرب، بخش زیادی از بانوان بهخصوص در محیطهای آموزشی و دانشگاهی دچار از خود بیگانگی و انحرافات فرهنگی شدند. رژیم با ایجاد مراکز و کانونهایی ازجمله کانون بانوان و برگزاری کنگرههایی تلاش کرد زنان را از [[فرهنگ اسلامی]] جدا و فرهنگ غربی را در میان آنان رواج دهد. نمونه روشن آن قانون [[کشف حجاب]] بود.<ref>بامداد، انقلاب مشروطیت تا انقلاب سفید، ۹۲؛ صلاح، کشف حجاب، زمینهها، واکنشها، پیامدها، ۹۱ ـ ۲۴۱.</ref> پهلوی اول و دوم، چنانکه [[امامخمینی]] خاطرنشان کردهاست، به اسم [[آزادی]] شخصیت، عزت و شرافت زن را هدف گرفتند و مفاسد اخلاقی را در میان زنان رواج دادند و انسانیت زن را از او گرفته، از دید مادی و حیوانی به او نظر کردند؛ حال آنکه زن، انسانی بزرگ و مربی جامعه است و [[سعادت]] و شقاوت کشورها بسته به وجود اوست.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۷/۳۳۸ ـ ۳۳۹.</ref> | ||
در برابر این تهاجم، مؤمنان و علمای متعهد [[حوزه علمیه|حوزههای علمیه]]، احساس تکلیف کردند و مراکزی را برای تعلیم و تربیت اسلامی زنان تأسیس کردند. بانوی مجتهد [[نصرت امین]] در اصفهان با تأسیس مدرسه اسلامی و مکتب فاطمیه در دهه چهل و برگزاری جلسات [[تفسیر قرآن|تفسیر]] و تدریس معارف اسلامی برای زنان گامهای مؤثری دراینباره برداشت.<ref>موحد ابطحی، ریشهها و جلوههای تشیع و حوزه علمیه اصفهان، ۱/۶۵۰؛ رضاپور، ۶۳.</ref> مدرسههای دینی و حوزههای علمیه دیگری نیز در شهرهای مختلف کشور مخصوص بانوان در بین سالهای ۱۳۴۰ تا ۱۳۴۶ تأسیس شد، ازجمله مدرسه زهرای اطهر(س) در تهران (۱۳۴۰)، فاطمیه(س) در فسا (۱۳۴۰)، الزهراء(س) در شیراز (۱۳۴۳)، مرکز علوم اسلامی در آبادان (۱۳۴۵)، کوثر در کاشان (۱۳۴۵) و مکتب نرجس(س) در زاهدان (۱۳۴۶).<ref>رضاپور، ۶۵.</ref> مدرسه عصمتیه سمنان (۱۳۵۴) و الزهراء(س) خمینیشهر اصفهان (۱۳۵۶) نیز در سالهای پیش از پیروزی انقلاب تأسیس شدند.<ref>رضاپور، ۶۵.</ref> در شهر مشهد نیز مکتب عصمتیه (۱۳۴۰)، مکتب حضرت رقیه (۱۳۴۵) و مکتب نرجس (۱۳۴۵) مشغول فعالیت بودند.<ref>رضاپور، ۶۵.</ref> مکتب نرجس با مدیریت فاطمه خاموشی معروف به طاهایی و حمایت مرجع تقلید وقت، [[سیدمحمدهادی میلانی]] راهاندازی و شعبههایی از آن در سبزوار و زابل در سال ۱۳۴۷، در تربت جام در سال ۱۳۴۸، در زاهدان و کاشمر در سال ۱۳۴۹ تشکیل شد.<ref>عیسینژاد، نقد و بررسی فعالیت حوزویان در رویارویی با فمینیستها، ۱۷۷.</ref> در [[قم]] نیز مکتب توحید، مکتب قدسیه، مکتب علی(ع) و [[مکتب الزهراء(س)]] مشغول فعالیت بودند.<ref>رضاپور، ۶۵.</ref> | در برابر این تهاجم، مؤمنان و علمای متعهد [[حوزه علمیه|حوزههای علمیه]]، احساس تکلیف کردند و مراکزی را برای تعلیم و تربیت اسلامی زنان تأسیس کردند. بانوی مجتهد [[نصرت امین]] در [[اصفهان]] با تأسیس مدرسه اسلامی و مکتب فاطمیه در دهه چهل و برگزاری جلسات [[تفسیر قرآن|تفسیر]] و تدریس معارف اسلامی برای زنان گامهای مؤثری دراینباره برداشت.<ref>موحد ابطحی، ریشهها و جلوههای تشیع و حوزه علمیه اصفهان، ۱/۶۵۰؛ رضاپور، ۶۳.</ref> مدرسههای دینی و حوزههای علمیه دیگری نیز در شهرهای مختلف کشور مخصوص بانوان در بین سالهای ۱۳۴۰ تا ۱۳۴۶ تأسیس شد، ازجمله مدرسه زهرای اطهر(س) در تهران (۱۳۴۰)، فاطمیه(س) در فسا (۱۳۴۰)، الزهراء(س) در [[شیراز]] (۱۳۴۳)، مرکز علوم اسلامی در [[آبادان]] (۱۳۴۵)، کوثر در [[کاشان]] (۱۳۴۵) و مکتب نرجس(س) در [[زاهدان]] (۱۳۴۶).<ref>رضاپور، ۶۵.</ref> مدرسه عصمتیه [[سمنان]] (۱۳۵۴) و الزهراء(س) خمینیشهر اصفهان (۱۳۵۶) نیز در سالهای پیش از پیروزی انقلاب تأسیس شدند.<ref>رضاپور، ۶۵.</ref> در شهر مشهد نیز مکتب عصمتیه (۱۳۴۰)، مکتب حضرت رقیه (۱۳۴۵) و مکتب نرجس (۱۳۴۵) مشغول فعالیت بودند.<ref>رضاپور، ۶۵.</ref> مکتب نرجس با مدیریت فاطمه خاموشی معروف به طاهایی و حمایت مرجع تقلید وقت، [[سیدمحمدهادی میلانی]] راهاندازی و شعبههایی از آن در سبزوار و زابل در سال ۱۳۴۷، در تربت جام در سال ۱۳۴۸، در زاهدان و [[کاشمر]] در سال ۱۳۴۹ تشکیل شد.<ref>عیسینژاد، نقد و بررسی فعالیت حوزویان در رویارویی با فمینیستها، ۱۷۷.</ref> در [[قم]] نیز مکتب توحید، مکتب قدسیه، مکتب علی(ع) و [[مکتب الزهراء(س)]] مشغول فعالیت بودند.<ref>رضاپور، ۶۵.</ref> | ||
نخستین گامها برای تأسیس مدارس علوم دینی دخترانه در قم را [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]] از [[مراجع تقلید]] برداشت و [[سیدکاظم شریعتمداری]] نیز مدرسه الزهراء(س) را تأسیس کرد. این مدرسه وابسته به «دارالتبلیغ» بود.<ref>موسوی آشان، زندگینامه شهید آیتالله علی قدوسی، ۶۰.</ref> در اسناد [[سازمان اطلاعات و امنیت کشور]] (ساواک) آمدهاست که مدرسه گلپایگانی، حدود هفتاد دانشآموز دختر از شهرهای [[کرمان]]، [[قم]]، [[یزد]] و [[مشهد]] را پذیرفته و به صورت شبانهروزی فعالیت میکند.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۱۷/۳۴۱.</ref> | نخستین گامها برای تأسیس مدارس علوم دینی دخترانه در قم را [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]] از [[مراجع تقلید]] برداشت و [[سیدکاظم شریعتمداری]] نیز مدرسه الزهراء(س) را تأسیس کرد. این مدرسه وابسته به «دارالتبلیغ» بود.<ref>موسوی آشان، زندگینامه شهید آیتالله علی قدوسی، ۶۰.</ref> در اسناد [[سازمان اطلاعات و امنیت کشور]] (ساواک) آمدهاست که مدرسه گلپایگانی، حدود هفتاد دانشآموز دختر از شهرهای [[کرمان]]، [[قم]]، [[یزد]] و [[مشهد]] را پذیرفته و به صورت شبانهروزی فعالیت میکند.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۱۷/۳۴۱.</ref> | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
پس از پیروزی [[انقلاب اسلامی]] امامخمینی برای ارتقای علمی و دینی بانوان اهتمام ویژهای داشت. ایشان که بارها ازجمله در ۱۷ مهر ۱۳۵۸ در دیدار محصلان مکتب توحید بر نقش بانوان در نهضت اسلامی و نیز نقش آنان در سازندگی کشور تأکید کرده، <ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۰/۲۴۲ ـ ۲۴۷؛ مقاله زن.</ref> در ۲۲ اسفند ۱۳۶۳ پس از اشاره به اینکه با انقلاب اسلامی و همت بانوان، بسیاری از حقوق پایمالشده زنان احیا شدهاست، به نقش مؤثر آنان در موفقیتهای انقلاب اشاره کرد<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۸۳.</ref> و از آنان خواست [[فاطمه زهرا(س)]] را الگوی خود قرار دهند و برای دستیابی به [[علم]] و [[تقوا]] تلاش کنند؛ زیرا علم و تقوا به هیچکس انحصار ندارد. از مسئولان نیز خواست برای ارتقای علمی و فرهنگی بانوان برنامهریزی کنند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۸۴ ـ ۱۸۵.</ref> | پس از پیروزی [[انقلاب اسلامی]] امامخمینی برای ارتقای علمی و دینی بانوان اهتمام ویژهای داشت. ایشان که بارها ازجمله در ۱۷ مهر ۱۳۵۸ در دیدار محصلان مکتب توحید بر نقش بانوان در نهضت اسلامی و نیز نقش آنان در سازندگی کشور تأکید کرده، <ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۰/۲۴۲ ـ ۲۴۷؛ مقاله زن.</ref> در ۲۲ اسفند ۱۳۶۳ پس از اشاره به اینکه با انقلاب اسلامی و همت بانوان، بسیاری از حقوق پایمالشده زنان احیا شدهاست، به نقش مؤثر آنان در موفقیتهای انقلاب اشاره کرد<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۸۳.</ref> و از آنان خواست [[فاطمه زهرا(س)]] را الگوی خود قرار دهند و برای دستیابی به [[علم]] و [[تقوا]] تلاش کنند؛ زیرا علم و تقوا به هیچکس انحصار ندارد. از مسئولان نیز خواست برای ارتقای علمی و فرهنگی بانوان برنامهریزی کنند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۸۴ ـ ۱۸۵.</ref> | ||
==تأسیس مکتب خواهران و جامعةالزهراء(س)== | ==تأسیس مکتب خواهران و جامعةالزهراء(س)== | ||
پس از پیروزی انقلاب اسلامی شوق به تحصیل علوم دینی در میان خواهران افزایش یافت و مراکز تحصیلی حوزوی بانوان که «مکتب» نام گرفته بود، یکی پس از دیگری در حال پیدایش بود؛ ولی دو نگرانی وجود داشت: یکی افرادی بودند که صلاحیت لازم برای تأسیس چنین مدارسی را نداشتند و دیگری عدم امکان نظارت کامل مراجع و [[علما]] بود که ممکن بود برنامههای درسی و تربیتی نامناسبی در این مکتبها به اجرا درآید؛<ref>طباطبایی، مصاحبه، ۱۲.</ref> از اینرو پس از گذشت ده سال از تأسیس مکتب توحید، امامخمینی در ۳۱ مرداد ۱۳۶۳ [[علیاکبر مشکینی]]، [[سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی]]، [[احمد جنتی]]، [[محمد فاضل]]، محمدعلی شرعی، [[محمدرضا توسلی]] و [[حسن صانعی]] را هیئت مؤسس مکتب خواهران تعیین کرد تا برای تعیین هیئتمدیره و تنظیم اساسنامه و تعیین نام مکتب و سایر امور مؤسسه اقدامات مقتضی را انجام دهند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۷.</ref> ایشان در این حکم به این نکته اشاره کرد که علوم مطلقاً، بهویژه علوم اسلامی، ویژه قشر خاصی نیست و بانوان ایران در طول انقلاب ثابت کردند که همدوش مردان میتوانند حتی در فعالیتهای اجتماعی و سیاسی خدمتهای ارزشمندی به [[اسلام]] و [[مسلمانان]] کنند و در تربیت و تعلیم جامعه پیشتاز باشند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۷.</ref> | پس از پیروزی انقلاب اسلامی شوق به تحصیل علوم دینی در میان خواهران افزایش یافت و مراکز تحصیلی حوزوی بانوان که «مکتب» نام گرفته بود، یکی پس از دیگری در حال پیدایش بود؛ ولی دو نگرانی وجود داشت: یکی افرادی بودند که صلاحیت لازم برای تأسیس چنین مدارسی را نداشتند و دیگری عدم امکان نظارت کامل مراجع و [[علما]] بود که ممکن بود برنامههای درسی و تربیتی نامناسبی در این مکتبها به اجرا درآید؛<ref>طباطبایی، مصاحبه، ۱۲.</ref> از اینرو پس از گذشت ده سال از تأسیس مکتب توحید، امامخمینی در ۳۱ مرداد ۱۳۶۳ [[علیاکبر مشکینی]]، [[سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی]]، [[احمد جنتی]]، [[محمد فاضل]]، محمدعلی شرعی، [[محمدرضا توسلی]] و [[حسن صانعی]] را هیئت مؤسس مکتب خواهران تعیین کرد تا برای تعیین هیئتمدیره و تنظیم اساسنامه و تعیین نام مکتب و سایر امور مؤسسه اقدامات مقتضی را انجام دهند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۷.</ref> ایشان در این حکم به این نکته اشاره کرد که علوم مطلقاً، بهویژه علوم اسلامی، ویژه قشر خاصی نیست و بانوان ایران در طول انقلاب ثابت کردند که همدوش مردان میتوانند حتی در فعالیتهای اجتماعی و سیاسی خدمتهای ارزشمندی به [[اسلام]] و [[مسلمانان]] کنند و در تربیت و تعلیم جامعه پیشتاز باشند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۷.</ref> |