Image-reviewer، emailconfirmed، مدیران
۴٬۵۲۶
ویرایش
(خالی کردن صفحه تمرین) برچسبها: خالی کردن واگردانی دستی |
(اصلاح ارقام) برچسب: برگرداندهشده |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''محمدعلی گرامی'''، شاگرد امامخمینی، روحانی مبارز و از استادان حوزه علمیه قم. | |||
محمدعلی گرامی مهر ۱۳۱۷ در شهر قم زاده شد (گرامی، ۱۹؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱۱/۵۹۹). پدرش عباس، خواهرزاده ابوالقاسم کبیر قمی از عالمان وارسته در قم بود و پدر و پدربزرگ گرامی، هر دو از تجار مشهور قم بودند (گرامی، ۱۹). وی تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه باقریه آغاز کرد (همان، ۲۲ و ۲۵) و پس از آن با تأثیرپذیری از اکبر تربتی واعظ، یکی از منبریهای شهر، به طلبگی علاقهمند شد و در سال ۱۳۲۹، با وجود مخالفت پدر، تحصیلات حوزوی را در قم آغاز کرد (همان، ۲۶ ـ ۲۷؛ صالح، ۳/۳۵۷؛ طاهری خرمآبادی، ۲/۱۶۸). گرامی تا هجدهسالگی درسهای سطح حوزه را طی پنج سال و نزد استادانی چون یعقوب زنجانی، محمد مجاهدی، حسین جزایری، محمدتقی ستوده، سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی و علیاکبر مشکینی گذراند. همچنین درس خارج را از سال ۱۳۳۵ و به مدت شانزده سال، از محضر استادانی چون سیدحسین بروجردی (چهار سال)، امامخمینی، سیدمحمد محقق داماد، سیدحسن فرید اراکی و به مدت محدودتر از درس مرتضی حائری یزدی، میرزاهاشم آملی و سیدمحمدرضا گلپایگانی بهره برد (گرامی، ۳۴ ـ ۳۷؛ صالح، ۳/۳۵۸؛ روحانی، ۱۱۹). در علوم عقلی نیز استادانی چون حسینعلی منتظری و سیدمحمدحسین طباطبایی داشت (گرامی، ۳۵ و ۶۵). او در میان استادان خود، به امامخمینی و درس ایشان بسیار علاقهمند بود (همان، ۱۸۳). | |||
گرامی که از سال ۱۳۳۴ و در حالیکه هنوز معمم نشده بود، تدریس را برای طلاب مبتدی آغاز کرده بود (همان، ۵۲؛ جنتی، ۱۶۹)، از سال ۱۳۴۴ به صورت جدی به تدریس مشغول شد (گرامی، ۵۳ ـ ۵۴) و در کنار تدریس فقه، اصول و علوم نقلی، علوم عقلی ازجمله شرح منظومه ملاهادی سبزواری و اسفار ملاصدرا را نیز تدریس کرده است (همان، ۵۴ ـ ۵۸؛ صالح، ۳/۳۵۹). وی در بهمن ۱۳۴۰ از امامخمینی در امور حسبیه اجازهنامه گرفت (← امامخمینی، ۱/۷۵) و ازجمله فضلای حوزه بود که در سال ۱۳۴۱ همزمان با آغاز نهضت امامخمینی، به صف مبارزان پیوست (صالح، ۱/۵۶؛ ربانی شیرازی، ۳۶۳؛ باقری، ۲/۱۶۵) و در این راه چند بار زندانی، تبعید و شکنجه شد (صالح، ۱/۳۸۷؛ گرامی، ۲۰۰، ۳۲۱، ۳۲۹ و ۳۸۱). او در زمان حضور امامخمینی در قم، ارتباط بسیاری با ایشان داشت (گرامی، ۲۷۳ ـ ۲۷۴). | |||
با مطرحشدن لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی از سوی رژیم پهلوی در سال ۱۳۴۱، گرامی به همراه برخی علما با شرکت در جلساتی که در خانه علمای قم و گاه با حضور امامخمینی برگزار میشد، به آن اعتراض کرد (همان، ۲۱۴). پس از دستگیری امامخمینی در شب ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ش/ محرم ۱۳۸۳ق، جلسهای عمومی با حضور مراجع تقلید وقت سیدمحمدرضا گلپایگانی، سیدکاظم شریعتمداری، میرزاهاشم آملی و... در خانه سیداحمد زنجانی تشکیل شد. گرامی در این جلسه، ازجمله کسانی بود که قیام و اعتراض به این دستگیری را درخواست کرد. پس از جلسه نیز به همراه مرتضی حائری یزدی به سوی حرم حرکت کردند که درگیری و تیراندازی شد (همان، ۲۵۰ ـ ۲۵۱). او در آغاز حصر امامخمینی در داوودیه تهران، در ۴/۵/۱۳۴۲ به دیدار ایشان رفت و با ایشان مکاتباتی داشت (همان، ۲۶۴). وی که پیش از این نیز با نوشتن نامه به امامخمینی، سؤالات فقهی خود را میپرسید (← امامخمینی، ۱/۲۳۷)، در مدت حصر که امکان ارتباط با امامخمینی دشوار بود نیز به بهانه طرح چند پرسش فقهی، در نامهای محبتآمیز و طولانی در ۲۹/۱۰/۱۳۴۲، به ایشان ابراز علاقه و دلتنگی کرد (گرامی، ۲۶۴ ـ ۲۶۵؛ صالح، ۱/۱۵۵). امامخمینی در پاسخ نامه، با آرزوی توفیق علم و عمل صالح برای همه، عواطف دوستان و علاقهمندان را بار سنگینی بر دوش خود خواند و تأکید کرد رحمتهایی که به صورت نقمت بروز میکند، شاید از رحمتهای ظاهر، لطیفتر و به عواطف نزدیکتر باشد (۱/۲۵۹). ایشان در همین نامه به استفتائات گرامی نیز پاسخ داد (گرامی، ۲۶۶). | |||
با ادامهیافتن حصر امامخمینی، در اسفند ۱۳۴۲ گرامی به همراه جمعی از علمای حوزه علمیه، در نامهای به حسنعلی منصور، نخستوزیر وقت توجه دولت به خواستههای ملی ازجمله آزادی زندانیان، لغو مصوبههای ضد دینی و رسیدگی به وضعیت نامناسب اقتصادی کشور را درخواست کردند (مرکز اسناد، ۳/۱۰۹ ـ ۱۱۰؛ صالح، ۴/۴۱ ـ ۴۲). امامخمینی پس از بازگشت به قم در فروردین ۱۳۴۳، از گرامی خواست با مطالعه مطبوعات، از آنها برای ایشان گزارش تهیه کند (گرامی، ۲۷۲). پس از تصویب لایحه مصونیت مستشاران امریکایی، معروف به کاپیتولاسیون (← مقاله کاپیتولاسیون) در مهر ۱۳۴۳ نیز گرامی در جلسات اعتراض امامخمینی به تصویب این لایحه، حضور داشت (همان، ۲۸۰). او پیش از تبعید امامخمینی به ترکیه، با تشکیل جلسات پنهانی به همراه افرادی چون حسینعلی منتظری، احمد آذری قمی و حسین نوری همدانی، برای سفرهای تبلیغی ماه رمضان، معرفی امامخمینی و تکثیر و پخش نوارهای سخنرانی ایشان در شهرهای مختلف، برنامهریزی میکردند (صالح، ۱/۱۹۸). | |||
در سالهای ۱۳۴۳ تا ۱۳۴۴، گرامی و گروهی دیگر از علمای حوزه علمیه قم، در نامههایی به امیرعباس هویدا، نخستوزیر وقت، با اعتراض به وضع کشور، آزادی امامخمینی و دیگر علما و استادان حوزه را درخواست کردند (مشکینی، ۳۷ ـ ۳۹؛ مرکز اسناد، ۳/۱۲۸ ـ ۱۳۰، ۱۴۹ ـ ۱۵۰، ۱۶۱ ـ ۱۶۴ و ۱۸۵ ـ ۱۸۸؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۹/۲۷۴ ـ ۲۷۷؛ همو، امام در آینه اسناد، ۳/۳۲۵ ـ ۳۲۸). | |||
پس از انتقال امامخمینی از ترکیه به نجف اشرف در مهر ۱۳۴۴، گرامی به همراه گروهی از فضلا و مدرسان حوزه علمیه قم، در تلگرامی که خطاب به ایشان نوشتند، با اظهار شادمانی از حضور ایشان در محیطی مناسبتر، بازگشت ایشان به قم را نیز آرزو کردند (مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۵/۲۶۷ ـ ۲۶۸ و ۳۹۸؛ صالح، ۴/۷۷ ـ ۷۸). گرامی که ممنوعالخروج بود و امکان و توان خروج غیر قانونی از کشور را نیز نداشت، در زمان حضور امامخمینی در نجف، با وجود دعوت سیدمصطفی خمینی از وی، نتوانست به نجف سفر کند؛ با این حال مکاتبات خود با امامخمینی را ادامه داد (گرامی، ۳۵۳). سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک)، در بهمن ۱۳۴۴، به دلیل واریز پول به حساب برخی مبارزان ازجمله گرامی و هزینه آن به نفع مبارزه، پیگیری و نظارت بر فعالیت این افراد را درخواست کرد (مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۹/۲۹۶ ـ ۲۹۷). افزون بر این، سخنرانیهای او در جلسات اعتراضی که در اسفند ۱۳۴۴ با حضور برخی علما و برای اعتراض به اقدامات رژیم مانند تبعید امامخمینی و جمعآوری رساله ایشان، وضع اوقاف و اعدام محمد بخارایی (از اعضای هیئتهای مؤتلفه پس از قتل حسنعلی منصور)، تشکیل شده (همان، ۱۱/۱۶؛ صالح، ۱/۲۱۴؛ گرامی، ۲۸۷، ۲۹۸) و گاه به تظاهرات پس از سخنرانی به سمت خانه مراجع منجر میشد (گرامی، ۲۸۷، ۳۰۰؛ صالح، ۱/۲۱۰ ـ ۲۱۱)، حساسیت ساواک را برانگیخت (مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱۱/۱۶، ۱۴۲؛ همو، امام در آینه اسناد، ۳/۴۴۰) و نام گرامی در فهرست مبارزانی قرار گرفت که تبعید یا اخراج آنان درخواست شده بود (ربانی املشی، ۹۰). | |||
گرامی که در فروردین ۱۳۴۵، به همراه فضلا و محصلان حوزه علمیه، در نامه و تلگرامی به مراجع تقلید عراق، به بازداشت حسینعلی منتظری و ادامه تبعید امامخمینی اعتراض کرده، به اقدامات غیر قانونی رژیم که مقدمات انفجار عمیق در کشور را فراهم میکرد، هشدار داده بود (مرکز اسناد، ۳/۱۹۵ ـ ۱۹۶ و ۱۹۹؛ صالح، ۴/۱۰۲ ـ ۱۰۳ و ۱۰۶ ـ ۱۰۷)، به عنوان یکی از محرکان و عاملان اصلی بعضی تحرکات شناخته شد (جنتی، ۵۶؛ صالح، ۱/۲۳۰) و در اردیبهشت ۱۳۴۵ به مدت چهارماه به گنبدکاووس تبعید شد (ربانی املشی، ۱۰۲؛ صالح، ۱/۲۳۳). او در دوره تبعید نیز سخنرانی و ارتباط با جوانان را ترک نکرد؛ همچنین در سالگرد قیام پانزده خرداد، به همراه فضلا و استادان حوزه علمیه قم، نامهای به امامخمینی نوشت و در آن با اعتراض به وضع اختناق در کشور و حبس و تبعید علما، به پایان تبعید ایشان، ابراز امیدواری کرد (گرامی، ۳۰۵ ـ ۳۰۶؛ مرکز اسناد، ۳/۲۰۱ ـ ۲۰۲؛ مؤسسه تنظیم، امام در آینه اسناد، ۴/۱۴ ـ ۱۷). گرامی در این دوره، جزوهای از شرح حال خود با نام مستعار «علی ابومحمد» منتشر کرد (گرامی، ۱۹). او پس از پایان تبعید نیز به فعالیت خود ادامه داد و گاه با محدودیتهایی مانند محدودیت در منبر و سخنرانی روبهرو شد (صالح، ۱/۳۸۷). | |||
گرامی در طول سالهای ۱۳۴۵ ـ ۱۳۴۸ در نامههایی که به امامخمینی مینوشت، مشکلات نهضت، وضع حوزه و طلاب، همچنین لزوم تقویت روحانیان را شرح میداد (گرامی، ۳۵۵ ـ ۳۵۶). امامخمینی در پاسخهای جداگانه به نامههای او، با تشکر از ابراز محبت وی و تأیید وضع حوزه و مشکلات فضلا، شرایط جهان اسلام و بلاهایی که به نام اسلام بر سر اسلام میآورند را موجب تأسف دانست و در عین حال تأکید کرد پیروزی نزدیک است و این عوامل نباید باعث سستی در مبارزه شود (۲/۱۱۲). ایشان با اشاره به اهمیت امتحان الهی در این مبارزه، ضرورت عمل به تکلیف الهی، صرفنظر از اینکه نتیجه چه خواهد بود را یادآوری کرد و با بیاهمیتخواندن مشکلاتی چون نرسیدن وجوه شرعی، هر گونه پیشامد در راه خدمت به دیانت و اسلام را مطلوب دانست و بر تقویت روحیه فضلا و مقاومت در برابر فشارها تأکید کرد (۲/۱۶۷). ایشان همچنین با ابراز لطف به سفرهای تبلیغی گرامی به شهرهای کوچک، ارزش تبلیغات او را بزرگ شمرد و برای موفقیت او دعا کرد (۲/۲۴۱). | |||
گرامی و گروهی از مدرسان حوزه علمیه قم، پس از درگذشت سیدمحسن حکیم در خرداد ۱۳۴۹، پیام تسلیتی خطاب به امامخمینی نوشتند و ایشان را «مرجع بزرگ شیعه» خطاب کردند (مشکینی، ۱۶۲؛ جنتی، ۱۳۵؛ مرکز اسناد، ۳/۲۲۲؛ صالح، ۴/۱۲۸ ـ ۱۲۹) (← مقاله مرجعیت امامخمینی). گرامی در سال ۱۳۵۰ در نامهای به امامخمینی، با اشاره به مطالبی درباره خود و نهضت، نظر ایشان را درباره انجمن حجتیه و جلسات محمود حلبی و سخنرانیهای این انجمن که با وجود فعالیت علیه نهضت اسلامی، سهم امام نیز دریافت میکردند و پیش از این مورد تأیید ایشان بودند، جویا شد (گرامی، ۳۵۸). امامخمینی در پاسخ درباره جلسات حلبی، تأکید کرد از زمان اطلاع بر آن، دیگر این گروه را تأیید نکرده و نخواهد کرد (۲/۳۵۷) (← مقاله انجمن حجتیه). او همچنین در ادامه نامههای خود، امامخمینی را از وضع روحانیت در ایران و مشکلاتی که از جانب برخی از آنان ایجاد میشد، باخبر کرد. امامخمینی در پاسخ، با اظهار تأسف از مشکلات گفتهشده که خود از بسیاری از آنها باخبر بوده است، از گرامی خواست با نوشتن نامهای بدون امضا، درباره برخی جزئیات، توضیح بیشتری دهد (۲/۴۸۰). | |||
گرامی در سال ۱۳۵۱ با سفر به کرمانشاه، تنکابن و شاهرود، در حمایت از نهضت امامخمینی سخنرانی کرد (صالح، ۱/۴۵۰؛ گرامی، ۳۵۰ ـ ۳۵۱). او در اردیبهشت همین سال، به همراه محمدمهدی ربانی املشی، محمد یزدی، احمد جنتی و احمد آذری قمی به اتهام تبلیغ و فعالیت به نفع امامخمینی، تحریک علما و تلاش برای ممانعت از اعدام محمد حنیفنژاد، یکی از اعضای اصلی سازمان مجاهدین خلق، به مدت یک ماه بازداشت شد (مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱۱/۴۴۰؛ ربانی املشی، ۱۴۱؛ گرامی، ۳۲۱ و ۳۳۰). | |||
گرامی پس از آزادی از زندان، در بخشی از فعالیتهای سیاسی خود، به برخی افراد سازمان مجاهدین خلق، کمکهای مؤثری کرد؛ به همین دلیل در میانه سال ۱۳۵۲، در حالیکه پیش از آن نام او در فهرست محکومان به تبعید قرار گرفته بود، پس از مدتی تعقیبوگریز، دستگیر و زندانی شد. او در این دوره از بازداشت، شکنجههای سختی تحمل کرد و سرانجام با وساطتهایی که صورت گرفت، به دو سال زندان محکوم شد و بعدها یکونیم سال دیگر به آن اضافه شد (صالح، ۱/۳۹۱ ـ ۳۹۲). وی در سال آخر حبس، با حسینعلی منتظری، سیدمحمود طالقانی، اکبر هاشمی رفسنجانی، محمدباقر انواری و حسن لاهوتی همبند بود و ازجمله امضاکنندگان فتوای مشهور لزوم اجتناب از مارکسیستها بود که پس از اعلام تغییر مواضع ایدئولوژی سازمان مجاهدین خلق، از سوی گروهی از روحانیان در زندان صادر شد (← مقاله سازمان مجاهدین خلق ایران). | |||
از دیگر فعالیتهای مهم گرامی در دوران زندان، مطالعه، نگارش، تدریس و توضیح مباحث اسلامی، منطق و فلسفه بود (همان، ۱/۳۹۲ ـ ۳۹۳). بر اساس اسناد ساواک، نام گرامی در فهرست امضاکنندگان اعلامیههای مختلف علما علیه رژیم در سالهای ۱۳۵۲ و ۱۳۵۳ وجود دارد؛ ازجمله تسلیت شهادت روحانیون مبارز، مخالفت با اعمال ضد دینی و مفاسد حکومت، کشتار مردم، برپایی جشنهای ۲۵۰۰ساله، حمله به دانشگاهها و تبعید بسیاری از علما و روحانیون و درخواست قیام مردم و برقراری حکومت اسلامی (مرکز اسناد، ۴/۲۵۴ ـ ۲۵۶؛ ۲۷۲ ـ ۲۷۶ و ۲۷۹ ـ ۲۸۱). او در سال ۱۳۵۵ از زندان آزاد شد و مبارزات خود را پیگرفت (صالح، ۱/۳۹۳). | |||
پس از درگذشت مشکوک سیدمصطفی خمینی در اول آبان ۱۳۵۶، گرامی با حضور در مجالس ختم، صدور اعلامیه تسلیت و تحصن در مقابل مسجد اعظم قم، با نهضت همراهی کرد (مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۶۹؛ مرکز اسناد، ۳/۲۲۹؛ صالح، ۴/۱۵۹ ـ ۱۶۰) و سخنرانی وی در مراسم چهلم فرزند امامخمینی در کرمانشاه با استقبال فراوان روبهرو شد (گرامی، ۳۷۸؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۹۶). او همچنین به دعوت بهاءالدین محلاتی و سیدعبدالحسین دستغیب، در مسجد جامع بازار شیراز که زیر نظر شدید ساواک بود، درباره زندگی امامخمینی سخنرانی کرد (گرامی، ۳۷۸ ـ ۳۷۹). | |||
در این روزها، جلسات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم که گرامی از بدو تأسیس، به عضویت آن درآمده بود، برگزار میشد (گرامی، ۳۷۹؛ صالح، ۳/۳۶۱) (← مقاله جامعه مدرسین حوزه علمیه قم). وی پس از چاپ مقاله توهینآمیز روزنامه اطلاعات در ۱۷ دی ۱۳۵۶ علیه امامخمینی، در جلسهای که در خانه حسین نوری همدانی و با حضور چند تن از علما مانند حسین وحید خراسانی و ناصر مکارم شیرازی تشکیل شد، شرکت کرد؛ نتیجه این جلسه، تعطیلی مجلس درس علما و مراجع تقلید در اعتراض به این رویداد بود (طاهری خرمآبادی، ۲/۱۶۸ ـ ۱۶۹). او همچنین پس از رویداد ۱۹ دی ۱۳۵۶ در قم (← مقاله نوزده دی)، در ضمن اعلامیه استادان این حادثه را به پیشگاه حضرت ولی عصر(ع)، روحانیت و عموم مسلمانان تسلیت گفت و درباره اعمال وحشیانه رژیم، اعلام انزجار کرد (مرکز اسناد، ۳/۲۳۸ ـ ۲۳۹). این اعلامیه که سقوط نزدیک رژیم پهلوی را نوید داده بود (صالح، ۱/۴۸۱)، در سطح گسترده توزیع شد؛ همچنین ادامه جلسات جامعه مدرسین، حساسیت ساواک را برانگیخت (گرامی، ۳۸۰) و گرامی به اتهام تحریک مردم به تظاهرات و اخلال در نظم، طبق رأی کمیسیون اجتماعی، به سه سال اقامت اجباری در شوشتر محکوم شد (ربانی املشی، ۳۱۹؛ صالح، ۱/۴۸۴؛ جنتی، ۱۶۹). | |||
سخنرانیهای گرامی در محل تبعید، با وجود ممنوعیت منبر ادامه یافت و در مرداد ۱۳۵۷، با انتشار اعلامیهای، به جزئیاتی از طرح استعماری و ظالمانه کشت و صنعت ایران و امریکا در خوزستان، برنامه ضد مذهبی و غیر قانونی رژیم در منطقه، محرومشدن دانشجویان دختر از تحصیل در دانشگاه به جرم داشتن حجاب و بازداشتهای بیدلیل و فضای ارعاب اشاره کرد و ملت ایران را به قیام و تشکیل حکومت اصیل اسلامی فراخواند (صالح، ۱/۴۸۶ ـ ۴۸۷؛ مرکز اسناد، ۲/۳۲۴ ـ ۳۲۶). او در ۱۵ مرداد ۱۳۵۷ همزمان با محمدمهدی ربانی املشی، سیدعلی خامنهای، عبدالرحیم ربانی شیرازی و عبدالمجید معادیخواه از شوشتر به جیرفت منتقل شد (ربانی املشی، ۳۸۲ ـ ۳۸۳؛ گرامی، ۳۸۳ ـ ۳۸۴؛ شیرعلینیا، ۱۷۴؛ باقری، ۲/۱۶۵؛ معادیخواه، ۳/۳۹۲) و با اوجگیری نهضت در مهر ۱۳۵۷، تبرئه شد و در میان استقبال مردم به قم بازگشت و مبارزه خود را پی گرفت (صالح، ۱/۴۸۸؛ گرامی، ۳۸۵؛ شیرعلینیا، ۱۸۰). | |||
پس از ورود امامخمینی به پاریس در ۱۳ مهر ۱۳۵۷، گرامی به همراه گروهی از علما، در نامهای خطاب به رئیسجمهور فرانسه، مهماننوازی و احترامی درخور امامخمینی را از وی خواستند (مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱۱/۵۹۵؛ مشکینی، ۴۰۷). او همچنین به همراه علما و روحانیان حوزه علمیه، درباره حوادث سیاسی ایران و چهلمین روز شهدای هفده شهریور ۱۳۵۷ (مرکز اسناد، ۳/۴۰۳ ـ ۴۰۵؛ صالح، ۴/۲۱۳ ـ ۲۱۵)، هشدار به توطئههای رژیم پهلوی در میان ملت مسلمان (مرکز اسناد، ۳/۴۱۸ ـ ۴۲۰؛ صالح، ۴/۲۱۶ ـ ۲۱۸)، پیام به کارکنان نفت و اعلام حمایت و همراهی با اعتصاب آنان (مرکز اسناد، ۳/۴۳۳ ـ ۴۳۴؛ صالح، ۴/۲۳۱ ـ ۲۳۲)، محکومیت کشتار رژیم در تهران و سایر شهرها (آذر ۱۳۵۷) (مرکز اسناد، ۳/۴۵۹ ـ ۴۶۲؛ صالح، ۴/۲۵۱ ـ ۲۵۳) و اعتراض به دیدار سیدابوالقاسم خویی با فرح دیبا و اعلام نگرانی از این دیدار (آذر ۱۳۵۷) (مرکز اسناد، ۳/۴۷۱ ـ ۴۷۳؛ صالح، ۴/۲۳۷ ـ ۲۳۹) اعلامیههایی صادر کردند و پس از تشکیل دولت غلامرضا ازهاری نیز طبق نظر امامخمینی، در بیانیهای دولت او را غیر قانونی و غیر شرعی اعلام کرده، خواستار زنده نگاهداشتن نهضت، از سوی مردم شدند (مرکز اسناد، ۳/۴۲۵ ـ ۴۲۷؛ صالح، ۴/۲۲۳ ـ ۲۲۵). گرامی در ماههای آخر نهضت اسلامی، بحثی درباره «قانون اساسی اسلام» در خانه شخصی خود برگزار کرد و نتیجه این بحث، انتشار جزوهای با نام «دولت جمهوری اسلامی ایران» بود (صالح، ۱/۵۹۲). او همچنین در بهمن ۱۳۵۷، ازجمله روحانیان متحصّن بود که در اعتراض به بستن فرودگاه و ممانعت از بازگشت امامخمینی، در دانشگاه تهران تحصن کردند (جنتی، ۱۶۹؛ صالح، ۱/۶۱۱) (← مقاله بازگشت امامخمینی). | |||
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، گرامی در ۲۵/۱/۱۳۵۸ از سوی امامخمینی مأمور شد با سفر به شهرکرد و بازدید از کمیتههای این شهر و شهرهای اطراف، به وضع آنان رسیدگی کند و مردم را از اختلاف و تفرقه در شرایط خاص کشور پرهیز دهد (۷/۱۵)؛ اما این سفر به دلایلی منتفی شد. وی دلیل نرفتن خود به این سفر را پیام تلفنی سیدهاشم رسولی محلاتی از دفتر امامخمینی، دو روز پس از ارسال نامه برای خود میداند که حاکی از انصراف یا تردید امامخمینی از این تصمیم بود. پس از این پیام، گرامی نامه را به امامخمینی بازگرداند (گرامی، ۳۸۹). او همچنین در کرج جمعیتی با نام «المراقبون» تشکیل داد تا ضمن دفاع از وضع شهر، توطئههای گروههای مخالف را نیز خنثی کنند؛ اما تأکید بیشتر اعضای گروه به کار نظامی بیش از فعالیت فرهنگی، موجب فاصلهگرفتن گرامی از این گروه شد (همان، ۳۸۸ ـ ۳۸۹؛ صالح، ۳/۳۶۱). او در نخستین انتخابات ریاستجمهوری، از سیدابوالحسن بنیصدر حمایت کرد، اما با تغییر رویه بنیصدر، در نامهای از تبدیل مبارزات تاکتیکی او به مبارزات ایدئولوژیک، ابراز نگرانی کرد (گرامی، ۳۹۰ ـ ۳۹۱). | |||
گرامی که مجذوب شخصیت امامخمینی بود، ایشان را دارای روحی بلند، در اوج آرامش و اطمینان و در برابر دشمن، توفنده و خروشنده میدانست و ویژگیهای ایشان، مانند روشنبینی اجتماعی، خضوع، بیاعتنایی به دنیا، سادهزیستی، احترام به مراجع و دیگران، حفظ حرمت روحانیت و دوریجستن از شهرت را میستود (۱۸۷ ـ ۱۸۹، ۱۹۱ ـ ۱۹۲، ۱۹۵ ـ ۱۹۶ و ۱۹۸). | |||
گرامی تلاش اصلی خود را پس از پیروزی انقلاب، صرف فعالیتهای علمی ـ فرهنگی و تدریس کرد (صالح، ۳/۳۶۱) و سالها به تدریس درس خارج فقه و اصول اشتغال داشته است. وی در زمینههای مختلف علوم اسلامی، دارای آثار تألیفی فراوانی است (روحانی، ۱۱۹؛ ربانی شیرازی، ۳۶۳؛ باقری، ۲/۱۶۵)؛ ازجمله: تعلیقه بر تحریر الوسیله دو جلد (مؤسسه تنظیم، کتابخانه تخصصی)، مالکیت خصوصی در اسلام (صالح، ۳/۳۵۹ ـ ۳۶۰؛ گرامی، ۶۱)، مقدمهای بر امامت (صالح، ۳/۳۵۹ ـ ۳۶۰؛ گرامی، ۶۳)، منطق مقارن، خدا در نهج البلاغه، شناخت قرآن، نگاهی به بردگی، شرح عروۀ الوثقی (صالح، ۳/۳۵۹ ـ ۳۶۰؛ گرامی، ۶۸ ـ ۶۹)، رساله توضیح المسائل، مناسک حج و عمره، عدالت اجتماعی در اسلام و خاطرات (صالح، ۳/۳۵۹ ـ ۳۶۰). محمدعلی گرامی همچنین، ترجمه برخی آثار مانند نحو الدستور الاسلامی از ابوالاعلی مودودی و بدایة الحکمه سیدمحمدحسین طباطبایی را در فهرست آثار خود دارد (گرامی، ۶۰ و ۶۶). گرامی در سال ۱۳۴۰ ازدواج کرده و چهار فرزند (دو دختر و دو پسر) دارد (همان، ۲۵) و یکی از پسران وی در شمار روحانیون حوزه علمیه قم میباشد. | |||
==پانویس== | |||
{{پانویس|۲}} | |||
==منابع== | |||
{{منابع}} | |||
* امامخمینی، سیدروح الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش. | |||
* باقری، علی، خاطرات ۱۵ خرداد، قم (دفتر دوم)، تهران، سوره مهر، چاپ دوم، ۱۳۸۸ش. | |||
* جنتی، احمد، یاران امام به روایت اسناد ساواک، آیتالله احمد جنتی، مرکز اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۹۷ش. | |||
* ربانی املشی، مهدی، یاران امام به روایت اسناد ساواک روایت پایداری شرح مبارزات حضرت آیتالله حاجشیخمهدی ربانی املشی، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۸۰ش. | |||
* ربانی شیرازی، شیخعبدالرحیم، یاران امام به روایت اسناد ساواک روایت پایداری شرح مبارزات حضرت آیتالله حاجشیخعبدالرحیم ربانی شیرازی، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۷۹ش. | |||
* روحانی، حسن، خاطرات حجتالاسلام و المسلمین دکتر حسن روحانی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۸ش. | |||
* شیرعلینیا، جعفر، روایتی از زندگی و زمانه آیتالله سیدعلی خامنهای، تهران، سایان، چاپ اول، ۱۳۹۴ش. | |||
* صالح، سیدمحسن، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۵ش. | |||
* طاهری خرمآبادی، سیدحسن، خاطرات آیتالله سیدحسن خرمآبادی، تدوین محمدرضا احمدی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش. | |||
* گرامی، محمدعلی، خاطرات آیتالله محمدعلی گرامی، تدوین محمدرضا احمدی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۱ش. | |||
* مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴ش. | |||
* مشکینی، علیاکبر، یاران امام به روایت اسناد ساواک، آیتالله حاجمیرزا علیاکبر فیض مشکینی اردبیلی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات و دارالحدیث، چاپ دوم، ۱۳۸۷ش. | |||
* معادیخواه، عبدالمجید، جام شکسته خاطرات حجتالاسلام عبدالمجید معادیخواه، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۲ ـ ۱۳۸۴ش. | |||
* مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، امام در آینه اسناد، سیر مبارزات امامخمینی به روایت اسناد شهربانی، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۳ش. | |||
* مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۶ش. | |||
* مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، کتابخانه تخصصی دفتر قم. | |||
{{پایان}} | |||
زهره رضایی |