Image-reviewer، emailconfirmed، مدیران
۴٬۵۲۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
پس از فروکشکردن نسبی قضایای مربوط به حمله به مدرسه فیضیه، دولت از طریق یکی از اقوام کمالوند از وی خواست میان دولت و روحانیت پادرمیانی کند.<ref>دالوند، انقلاب اسلامی در لرستان، ۲/۵۱.</ref> کمالوند پیش از هر چیز با اعزام نماینده، نظر [[امامخمینی]] را جویا شد و ایشان با این شرط که کمالوند به نمایندگی از دولت واسطهگری کند، با آن موافقت کرد. در پی آن کمالوند به صورت پنهانی وارد قم شد و پس از مذاکره خصوصی با امامخمینی به تهران رفت و پس از دریافت نظر دولت، به قم بازگشت.<ref>طاهری خرمآبادی، خاطرات آیتالله طاهری خرمآبادی، ۱/۱۸۸ ـ ۱۸۹.</ref> وی در این دوره با [[اسدالله علم]] نخست وزیر و محمدرضا پهلوی دیدار کرد.<ref>سهرابی مقدمی و عبدالهی چیرانی، نقدی بر مدخل خمینی روحالله در دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۴۵.</ref> پس از این دیدار، امامخمینی در پاسخ [[علی نخعی]] فرستاده رژیم که از اعزام کمالوند به تهران و مصالحه با دولت ابراز خوشحالی کرده بود، تصریح کرد، کمالوند از طرف ایشان نرفته است؛ بلکه دیدار وی به درخواست دولت بوده و حتی ایشان به کمالوند گوشزد کرده است مادامى که دولت عَلَم در رأس کار باشد، با هیچکسی مذاکره نخواهد کرد و ایشان با شرایط موجود مذاکره سران حوزه علمیه با دولت را خودکشی روحانیت میداند و تا آنجا که اختیار روحانیت با اوست، تن به چنین صلح و اصلاحى نخواهد داد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۹۲.</ref> [[ساواک]] در گزارش خود از شایعات مربوط به این دیدار در خرمآباد، به نظر مخالف امامخمینی نسبت به آن اشاره کرده است.<ref>مرکز بررسی اسناد تاریخی، آیتالله روحالله کمالوند به روایت اسناد ساواک، ۶۰.</ref> | پس از فروکشکردن نسبی قضایای مربوط به حمله به مدرسه فیضیه، دولت از طریق یکی از اقوام کمالوند از وی خواست میان دولت و روحانیت پادرمیانی کند.<ref>دالوند، انقلاب اسلامی در لرستان، ۲/۵۱.</ref> کمالوند پیش از هر چیز با اعزام نماینده، نظر [[امامخمینی]] را جویا شد و ایشان با این شرط که کمالوند به نمایندگی از دولت واسطهگری کند، با آن موافقت کرد. در پی آن کمالوند به صورت پنهانی وارد قم شد و پس از مذاکره خصوصی با امامخمینی به تهران رفت و پس از دریافت نظر دولت، به قم بازگشت.<ref>طاهری خرمآبادی، خاطرات آیتالله طاهری خرمآبادی، ۱/۱۸۸ ـ ۱۸۹.</ref> وی در این دوره با [[اسدالله علم]] نخست وزیر و محمدرضا پهلوی دیدار کرد.<ref>سهرابی مقدمی و عبدالهی چیرانی، نقدی بر مدخل خمینی روحالله در دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۴۵.</ref> پس از این دیدار، امامخمینی در پاسخ [[علی نخعی]] فرستاده رژیم که از اعزام کمالوند به تهران و مصالحه با دولت ابراز خوشحالی کرده بود، تصریح کرد، کمالوند از طرف ایشان نرفته است؛ بلکه دیدار وی به درخواست دولت بوده و حتی ایشان به کمالوند گوشزد کرده است مادامى که دولت عَلَم در رأس کار باشد، با هیچکسی مذاکره نخواهد کرد و ایشان با شرایط موجود مذاکره سران حوزه علمیه با دولت را خودکشی روحانیت میداند و تا آنجا که اختیار روحانیت با اوست، تن به چنین صلح و اصلاحى نخواهد داد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۹۲.</ref> [[ساواک]] در گزارش خود از شایعات مربوط به این دیدار در خرمآباد، به نظر مخالف امامخمینی نسبت به آن اشاره کرده است.<ref>مرکز بررسی اسناد تاریخی، آیتالله روحالله کمالوند به روایت اسناد ساواک، ۶۰.</ref> | ||
[[پرونده:کمالوند 3.jpg|بندانگشتی]] | |||
در این میان، اعزام طلاب به سربازی از سوی دولت، موجب ناراحتی کمالوند و پیام تند وی به دولت شد. پس از چندبار رد و بدلکردن پیام میان دولت و کمالوند، ایشان شروط مراجع تقلید ازجمله امامخمینی را که پس از جلسات مکرر با آنان گرفته بود، به دولت ابلاغ کرد. برکناری اسدالله علم از نخستوزیری، عذرخواهی رسمی دولت از روحانیت و ملغیکردن قوانین خلاف شرع و قانون، سه شرط روحانیت بود که از سوی رژیم پذیرفته نشد و کمالوند به خرمآباد بازگشت.<ref>طاهری خرمآبادی، خاطرات آیتالله طاهری خرمآبادی، ۱/۱۸۷ ـ ۱۹۷؛ خدابخشی، انقلاب اسلامی و لرستان، ۸۸.</ref> | در این میان، اعزام طلاب به سربازی از سوی دولت، موجب ناراحتی کمالوند و پیام تند وی به دولت شد. پس از چندبار رد و بدلکردن پیام میان دولت و کمالوند، ایشان شروط مراجع تقلید ازجمله امامخمینی را که پس از جلسات مکرر با آنان گرفته بود، به دولت ابلاغ کرد. برکناری اسدالله علم از نخستوزیری، عذرخواهی رسمی دولت از روحانیت و ملغیکردن قوانین خلاف شرع و قانون، سه شرط روحانیت بود که از سوی رژیم پذیرفته نشد و کمالوند به خرمآباد بازگشت.<ref>طاهری خرمآبادی، خاطرات آیتالله طاهری خرمآبادی، ۱/۱۸۷ ـ ۱۹۷؛ خدابخشی، انقلاب اسلامی و لرستان، ۸۸.</ref> | ||
پس از دستگیری امامخمینی در وقایع پانزده خرداد ۱۳۴۲، کمالوند به مهاجرت تاریخی علما به تهران پیوست و همراه آنان خواستار آزادی امامخمینی شد. وی در این دوره نیز به نمایندگی از علمای مهاجر با محمدرضا پهلوی دیدار کرد و از سلامتی امامخمینی اطمینان به دست آورد.<ref>فردوسیپور، خاطرات حجتالاسلام و المسلمین فردوسیپور، ۵۸ ـ ۵۹.</ref> گفته شده وی در این دوره هشت بار با محمدرضا پهلوی دیدار و او را از اعدام امامخمینی منصرف کرد؛ اما خود از سوی پهلوی به [[مشهد]] تبعید شد.<ref>کمالوند، نگاهی به شخصیت و زندگی آیتالله روحالله کمالوند خرمآبادی، ۱۰.</ref> در گزارشی دیگر، کمالوند پس از چندی، با مخالفت رژیم برای حضور علما در تهران، نخست بهاجبار به دماوند مهاجرت کرد و سپس با فشار رژیم به خرمآباد بازگشت.<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۴ ـ ۳/۴۹۹؛ طاهری خرمآبادی، خاطرات آیتالله طاهری خرمآبادی، ۱/۲۶۰؛ حیدریان، روحالله کمالوند خرمآبادی، ۱/۱۴۰.</ref> وی در نگاه کلی، [[قیام ۱۵ خرداد]] را بسیار خوب و بهموقع میدانست؛ زیرا پهلوی در دیدار با وی با بیاعتنایی عنوان کرده بود روحانیت پشتوانه مردمی ندارد و با چند [[طلبه]] و چند مرید کاری از دستش بر نمیآید؛ اما حادثه خونین ۱۵ خرداد و حرکت مردمی و کشتار آنان توسط رژیم ثابت کرد آنچه در ذهن پهلوی میگذرد، بیپایه و اساس است.<ref>طاهری خرمآبادی، خاطرات آیتالله طاهری خرمآبادی، ۱/۱۶۱ ـ ۱۶۲.</ref> افزون بر مکاتبات و مذاکرات یادشده، نامههای احوالپرسی دوستانه نیز میان کمالوند و امامخمینی رد و بدل شده و برخی از آنها در دسترس است<ref>← امامخمینی، صحیفه امام، ۱/۱۴۰ و ۳۱۷.</ref> | پس از دستگیری امامخمینی در وقایع پانزده خرداد ۱۳۴۲، کمالوند به مهاجرت تاریخی علما به تهران پیوست و همراه آنان خواستار آزادی امامخمینی شد. وی در این دوره نیز به نمایندگی از علمای مهاجر با محمدرضا پهلوی دیدار کرد و از سلامتی امامخمینی اطمینان به دست آورد.<ref>فردوسیپور، خاطرات حجتالاسلام و المسلمین فردوسیپور، ۵۸ ـ ۵۹.</ref> گفته شده وی در این دوره هشت بار با محمدرضا پهلوی دیدار و او را از اعدام امامخمینی منصرف کرد؛ اما خود از سوی پهلوی به [[مشهد]] تبعید شد.<ref>کمالوند، نگاهی به شخصیت و زندگی آیتالله روحالله کمالوند خرمآبادی، ۱۰.</ref> در گزارشی دیگر، کمالوند پس از چندی، با مخالفت رژیم برای حضور علما در تهران، نخست بهاجبار به دماوند مهاجرت کرد و سپس با فشار رژیم به خرمآباد بازگشت.<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۴ ـ ۳/۴۹۹؛ طاهری خرمآبادی، خاطرات آیتالله طاهری خرمآبادی، ۱/۲۶۰؛ حیدریان، روحالله کمالوند خرمآبادی، ۱/۱۴۰.</ref> وی در نگاه کلی، [[قیام ۱۵ خرداد]] را بسیار خوب و بهموقع میدانست؛ زیرا پهلوی در دیدار با وی با بیاعتنایی عنوان کرده بود روحانیت پشتوانه مردمی ندارد و با چند [[طلبه]] و چند مرید کاری از دستش بر نمیآید؛ اما حادثه خونین ۱۵ خرداد و حرکت مردمی و کشتار آنان توسط رژیم ثابت کرد آنچه در ذهن پهلوی میگذرد، بیپایه و اساس است.<ref>طاهری خرمآبادی، خاطرات آیتالله طاهری خرمآبادی، ۱/۱۶۱ ـ ۱۶۲.</ref> افزون بر مکاتبات و مذاکرات یادشده، نامههای احوالپرسی دوستانه نیز میان کمالوند و امامخمینی رد و بدل شده و برخی از آنها در دسترس است<ref>← امامخمینی، صحیفه امام، ۱/۱۴۰ و ۳۱۷.</ref> | ||
[[پرونده:کمالوند 2.jpg|بندانگشتی]] | |||
== درگذشت == | == درگذشت == | ||
روحالله کمالوند در ۱۶ اردیبهشت ۱۳۴۳ به علت بیماری قلبی در تهران درگذشت.<ref>عیدی، آیتالله کمالوند به روایت حجتالاسلام و المسلمین دکتر حمید عیدی، ۹۲؛ دالوند، انقلاب اسلامی در لرستان، ۲/۷۵.</ref> امامخمینی که از درگذشت دوست قدیمی خود متأثر و غمگین شده بود، [[سعید اشراقی]] و [[علیاکبر اسلامی تربتی]] را برای استقبال از جنازه وی به تهران فرستاد و اشراقی در میانه راه در جمع تشییعکنندگان سخنرانی کرد و پیام همدردی امامخمینی را به جمعیت عزادار اعلام کرد؛ چنانکه خود امامخمینی در تشییع جنازه قم که از [[مسجد امامحسن عسکری(ع)]] برگزار شد، شرکت کرد و این مراسم با [[شعار|شعارهایی]] در ستایش امامخمینی و حمایت از ایشان، به مراسمی سیاسی تبدیل شد.<ref>طاهری خرمآبادی، خاطرات آیتالله طاهری خرمآبادی، ۱/۲۸۶ ـ ۲۸۸؛ حیدریان، روحالله کمالوند خرمآبادی، ۱/۱۴۱ ـ ۱۴۲.</ref> پس از تشیع جنازه کمالوند و دفن وی در [[حرم فاطمه معصومه(س)]]، امامخمینی برای کمالوند مجلس ختم برگزار کرد و در مجالس ختمی که از سوی مراجع تقلید([[سیدمحمدرضا گلپایگانی]] و [[سیدشهابالدین مرعشی نجفی]]) برگزار شد نیز شرکت کرد و پس از برگزاری مراسم چهلم نیز [[عیسی جزایری]] از علمای خرمآباد به همراه شماری از مردم آن شهر به دیدار امامخمینی در قم رفتند و از حضور ایشان در مراحل مختلف عزاداری سپاسگزاری کردند.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۹/۱۵۳؛ طاهری خرمآبادی، خاطرات آیتالله طاهری خرمآبادی، ۱/۲۹۴؛ حیدریان، روحالله کمالوند خرمآبادی، ۱/۱۴۳.</ref> | روحالله کمالوند در ۱۶ اردیبهشت ۱۳۴۳ به علت بیماری قلبی در تهران درگذشت.<ref>عیدی، آیتالله کمالوند به روایت حجتالاسلام و المسلمین دکتر حمید عیدی، ۹۲؛ دالوند، انقلاب اسلامی در لرستان، ۲/۷۵.</ref> امامخمینی که از درگذشت دوست قدیمی خود متأثر و غمگین شده بود، [[سعید اشراقی]] و [[علیاکبر اسلامی تربتی]] را برای استقبال از جنازه وی به تهران فرستاد و اشراقی در میانه راه در جمع تشییعکنندگان سخنرانی کرد و پیام همدردی امامخمینی را به جمعیت عزادار اعلام کرد؛ چنانکه خود امامخمینی در تشییع جنازه قم که از [[مسجد امامحسن عسکری(ع)]] برگزار شد، شرکت کرد و این مراسم با [[شعار|شعارهایی]] در ستایش امامخمینی و حمایت از ایشان، به مراسمی سیاسی تبدیل شد.<ref>طاهری خرمآبادی، خاطرات آیتالله طاهری خرمآبادی، ۱/۲۸۶ ـ ۲۸۸؛ حیدریان، روحالله کمالوند خرمآبادی، ۱/۱۴۱ ـ ۱۴۲.</ref> پس از تشیع جنازه کمالوند و دفن وی در [[حرم فاطمه معصومه(س)]]، امامخمینی برای کمالوند مجلس ختم برگزار کرد و در مجالس ختمی که از سوی مراجع تقلید([[سیدمحمدرضا گلپایگانی]] و [[سیدشهابالدین مرعشی نجفی]]) برگزار شد نیز شرکت کرد و پس از برگزاری مراسم چهلم نیز [[عیسی جزایری]] از علمای خرمآباد به همراه شماری از مردم آن شهر به دیدار امامخمینی در قم رفتند و از حضور ایشان در مراحل مختلف عزاداری سپاسگزاری کردند.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۹/۱۵۳؛ طاهری خرمآبادی، خاطرات آیتالله طاهری خرمآبادی، ۱/۲۹۴؛ حیدریان، روحالله کمالوند خرمآبادی، ۱/۱۴۳.</ref> |