confirmed، templateeditor
۸۴۸
ویرایش
A.sharefat (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.sharefat (بحث | مشارکتها) (←پیشینه) |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
پیشینه تکفیر در میان مسلمانان به سال ششم هجری بر میگردد. [[ولیدبنعقبه]]، [[تیره بنیمصطلق]] را به کفر و ارتداد [[متهم]] کرد و آیه «إِنْ جاءَکمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَینُوا» <ref>حجرات، ۶</ref>، در تکذیب وی نازل شد <ref>سیوطی، الدر المنثور، ۶/۸۸</ref>. نیز [[حاطببنابیبلتعه]] که با مشرکان همکاری میکرد، از سوی [[عمربنخطاب]] تکفیر شد و وی در صدد کشتن حاطب بود که [[پیامبر اکرم(ص)]] او را از این کار بازداشت <ref>سیوطی، الدر المنثور، ۶/۲۰۴</ref>. [[عثمانبنعفان]] خلیفه سوم را نیز مخالفانش تکفیر میکردند <ref>ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ۷/۷۳</ref>. [[خوارج]] نیز مخالفان خود <ref>ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ۸/۱۱۳؛ ساعدی، نفی ظاهرة التکفیر عند الامامیه، ۱۶</ref>، ازجمله [[امیرالمؤمنین علی(ع)]] را تکفیر میکردند <ref>نهج البلاغه، ترجمه سیدجمالالدین دینپرور، ح۴۱۲، ۵۹۹؛ مقدسی، البدأ و التاریخ، ۵/۱۳۴-۱۳۵؛ مطهری، مجموعه آثار، ۱۶/۳۲۶</ref>. [[معاویه بن ابوسفیان|معاویه]]، [[حجربنعدی]] [[صحابی]] پیامبر(ص) و از بزرگان [[شیعه]] را به جرم مخالفت با خود تکفیر کرد و او و یارانش را کشت <ref>بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۵/۲۵۴؛ ابناثیر، علیبنمحمد، اسد الغابه، ۱/۴۶۱-۴۶۲؛ ابنحجر، الاصابه، ۲/۳۲-۳۳</ref>. [[عبدالملکبنمروان]] نیز مخالفان خود را متهم به کفر میکرد <ref>خلیفه، تاریخ خلیفه، ۱۷۷</ref>. | پیشینه تکفیر در میان مسلمانان به سال ششم هجری بر میگردد. [[ولیدبنعقبه]]، [[تیره بنیمصطلق]] را به کفر و ارتداد [[متهم]] کرد و آیه «إِنْ جاءَکمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَینُوا» <ref>حجرات، ۶</ref>، در تکذیب وی نازل شد <ref>سیوطی، الدر المنثور، ۶/۸۸</ref>. نیز [[حاطببنابیبلتعه]] که با مشرکان همکاری میکرد، از سوی [[عمربنخطاب]] تکفیر شد و وی در صدد کشتن حاطب بود که [[پیامبر اکرم(ص)]] او را از این کار بازداشت <ref>سیوطی، الدر المنثور، ۶/۲۰۴</ref>. [[عثمانبنعفان]] خلیفه سوم را نیز مخالفانش تکفیر میکردند <ref>ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ۷/۷۳</ref>. [[خوارج]] نیز مخالفان خود <ref>ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ۸/۱۱۳؛ ساعدی، نفی ظاهرة التکفیر عند الامامیه، ۱۶</ref>، ازجمله [[امیرالمؤمنین علی(ع)]] را تکفیر میکردند <ref>نهج البلاغه، ترجمه سیدجمالالدین دینپرور، ح۴۱۲، ۵۹۹؛ مقدسی، البدأ و التاریخ، ۵/۱۳۴-۱۳۵؛ مطهری، مجموعه آثار، ۱۶/۳۲۶</ref>. [[معاویه بن ابوسفیان|معاویه]]، [[حجربنعدی]] [[صحابی]] پیامبر(ص) و از بزرگان [[شیعه]] را به جرم مخالفت با خود تکفیر کرد و او و یارانش را کشت <ref>بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۵/۲۵۴؛ ابناثیر، علیبنمحمد، اسد الغابه، ۱/۴۶۱-۴۶۲؛ ابنحجر، الاصابه، ۲/۳۲-۳۳</ref>. [[عبدالملکبنمروان]] نیز مخالفان خود را متهم به کفر میکرد <ref>خلیفه، تاریخ خلیفه، ۱۷۷</ref>. | ||
<br> | <br> | ||
این شیوه بعدها نیز در میان برخی از فرقههای اسلامی ادامه پیدا کرد؛ چنانکه در سده دوم گروه کلامی [[اشاعره]]، [[معتزله]] را به دلیل هماهنگنبودن آنان با خود در اعتقاد به [[زائدبودن صفات خدا بر ذات]]، تکفیر کردند <ref>آشتیانی، مقدمه مصباح الهدایه، ۹۹</ref>. در سده هشتم [[ابنتیمیه]] و مخالفان وی از پیروان مذاهب مشهور اسلامی، همدیگر را کافر خواندند <ref>ابنبطوطه، رحله ابنبطوطه، ۹۰-۹۱؛ ابنحجر، الدرر، ۱/۱۴۷؛ رضوانی، وهابیان را بهتر بشناسیم، ۱۰۵-۱۱۰</ref>. ابنتیمیه با توسعه در مفهوم [[عبادت]] بسیاری از عقاید و اعمال مسلمانان بهویژه شیعیان مانند [[توسل]] به پیامبر(ص) و ائمه و [[زیارت]] صالحان و شفیع قراردادن آنان را از مصادیق [[شرک]] شمرد و آرا و نظریات او بعدها مورد سوء استفاده افراطگرایان اسلامی قرار گرفت؛ چنانکه او را پدر معنوی [[افراطگرایی سنی]] نامیدهاند <ref>علیپور و دیگران، تأثیر اندیشههای ابنتیمیه، ۴۱-۴۳</ref>. در دو سده اخیر [[فرقه وهابیت]] به بنیانگذاری [[ | این شیوه بعدها نیز در میان برخی از فرقههای اسلامی ادامه پیدا کرد؛ چنانکه در سده دوم گروه کلامی [[اشاعره]]، [[معتزله]] را به دلیل هماهنگنبودن آنان با خود در اعتقاد به [[زائدبودن صفات خدا بر ذات]]، تکفیر کردند <ref>آشتیانی، مقدمه مصباح الهدایه، ۹۹</ref>. در سده هشتم [[ابنتیمیه]] و مخالفان وی از پیروان مذاهب مشهور اسلامی، همدیگر را کافر خواندند <ref>ابنبطوطه، رحله ابنبطوطه، ۹۰-۹۱؛ ابنحجر، الدرر، ۱/۱۴۷؛ رضوانی، وهابیان را بهتر بشناسیم، ۱۰۵-۱۱۰</ref>. ابنتیمیه با توسعه در مفهوم [[عبادت]] بسیاری از عقاید و اعمال مسلمانان بهویژه شیعیان مانند [[توسل]] به پیامبر(ص) و ائمه و [[زیارت]] صالحان و شفیع قراردادن آنان را از مصادیق [[شرک]] شمرد و آرا و نظریات او بعدها مورد سوء استفاده افراطگرایان اسلامی قرار گرفت؛ چنانکه او را پدر معنوی [[افراطگرایی سنی]] نامیدهاند <ref>علیپور و دیگران، تأثیر اندیشههای ابنتیمیه، ۴۱-۴۳</ref>. در دو سده اخیر [[فرقه وهابیت]] به بنیانگذاری [[محمدبنعبدالوهاب]] دیگر فرقههای اسلامی اعم از [[شیعه]] و [[سنی]] را تکفیر کرد <ref>الوردی، لمحات اجتماعیة، ۱/۱۸۰؛ ساعدی، نفی ظاهرة التکفیر عند الامامیه، ۴۱؛ اندیشکده یقین، گزارش بازتاب کنفرانس، ۱۴-۱۶</ref>. امتداد این جریان در دوره معاصر در دنیای عرب و شبهقاره هند خود را در قالب گروههای تکفیری نشان داد <ref>صفری، تکفیر از دیدگاه بزرگان دیوبند، ۴۹-۵۰؛ روحی، مبانی اعتقادی تروریسم، ۶، ۱۲ و ۲۰-۲۱</ref>. [[گروههای سلفی مصر]] متأثر از اندیشههای [[سید قطب]] هر کدام به شیوهای توجیهگر تکفیر مخالفان شدند <ref>هادیفر، روزنامه شرق، ۶؛ علویان و گرشاسبی، تحلیل گفتمانی، ۲۵-۲۷</ref>. | ||
<br> | <br> | ||
از سوی دیگر، مخالفان [[فلسفه]] نیز در سدههای مختلف موافقان این علوم را تکفیر کردهاند <ref>مجلسی، بحار الانوار، ۸/۳۲۸-۳۲۹</ref>؛ چنانکه مخالفان فلسفه، [[بوعلی سینا]]، [[خواجهنصیرالدین طوسی]]، [[فیض کاشانی]] <ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۶/۳۲۶</ref> و [[ملاصدرا]] <ref>صدوقی سها، تاریخ حکما و عرفاء متاخرین، ۲۶</ref> را تکفیر کردهاند و حتی [[امامخمینی]] نیز از حربه تکفیر مخالفان دور نماند و به گفته خود ایشان، مخالفان به سبب اینکه ایشان فلسفه تدریس میکرد، کوزهای را که فرزند ایشان [[سیدمصطفی خمینی|سیدمصطفی]] از آن آب خورده بود، آب کشیدند <ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۷۹</ref>. | از سوی دیگر، مخالفان [[فلسفه]] نیز در سدههای مختلف موافقان این علوم را تکفیر کردهاند <ref>مجلسی، بحار الانوار، ۸/۳۲۸-۳۲۹</ref>؛ چنانکه مخالفان فلسفه، [[بوعلی سینا]]، [[خواجهنصیرالدین طوسی]]، [[فیض کاشانی]] <ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۶/۳۲۶</ref> و [[ملاصدرا]] <ref>صدوقی سها، تاریخ حکما و عرفاء متاخرین، ۲۶</ref> را تکفیر کردهاند و حتی [[امامخمینی]] نیز از حربه تکفیر مخالفان دور نماند و به گفته خود ایشان، مخالفان به سبب اینکه ایشان فلسفه تدریس میکرد، کوزهای را که فرزند ایشان [[سیدمصطفی خمینی|سیدمصطفی]] از آن آب خورده بود، آب کشیدند <ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۷۹</ref>. | ||
<br> | <br> | ||
پس از [[انقلاب اسلامی]] جریانهای تکفیری گوناگونی به هدف مقابله با تشیع بهویژه تشیع انقلابی در [[خاورمیانه]] شکل گرفت <ref>عباسی کاظمی، جریانهای تکفیری فعال، ۲۷۷ و ۲۸۰</ref>. عربستان سعودی <ref>صادقی، نقش عربستان، ۸</ref> و پاکستان از پایگاههای اصلی گروهها و جریانهای تکفیری به شمار میروند. در [[پاکستان]] مدارس بسیاری بر مبنای تفکر افراطی تکفیری تأسیس شد و به جذب نوجوانان پرداخت. دولت پاکستان مدارک این مدارس را معتبر و دستگاههای دولتی بهویژه ارتش را موظف به استخدام آنان در ردههای مختلف کرد <ref>عباسی کاظمی، جریانهای تکفیری فعال، ۵/۴۴۹ و ۴۵۱-۴۶۳</ref>. این جریانها با مدیریت دشمنان اسلام و قدرتهای جهانی خونهای بیگناهان را به زمین ریختند <ref>ساعدی، نفی ظاهرة التکفیر عند الامامیه، ۱۵</ref> و افراد نخبه و شخصیتهای اسلامی برجسته فراوانی در جهان اسلام بهویژه پاکستان به دست آنان به قتل رسیدند <ref>عباسی کاظمی، جریانهای تکفیری فعال، ۵/۴۵۸-۴۵۹</ref> و راه را برای منافع [[استعمار]] و [[استکبار]] غرب از راه ایجاد [[اسلامهراسی]] و نیز ایجاد اختلاف در میان مسلمانان و تضعیف آنان فراهم کردند <ref>هانی، تکفیر تکفیریان، ۴/۴۱۸-۴۱۹، ۴۳۸ و ۴۴۹-۴۵۰</ref>. | پس از [[انقلاب اسلامی]] جریانهای تکفیری گوناگونی به هدف مقابله با تشیع بهویژه تشیع انقلابی در [[خاورمیانه]] شکل گرفت <ref>عباسی کاظمی، جریانهای تکفیری فعال، ۲۷۷ و ۲۸۰</ref>. عربستان سعودی <ref>صادقی، نقش عربستان، ۸</ref> و پاکستان از پایگاههای اصلی گروهها و جریانهای تکفیری به شمار میروند. در [[پاکستان]] مدارس بسیاری بر مبنای تفکر افراطی تکفیری تأسیس شد و به جذب نوجوانان پرداخت. دولت پاکستان مدارک این مدارس را معتبر و دستگاههای دولتی بهویژه ارتش را موظف به استخدام آنان در ردههای مختلف کرد <ref>عباسی کاظمی، جریانهای تکفیری فعال، ۵/۴۴۹ و ۴۵۱-۴۶۳</ref>. این جریانها با مدیریت دشمنان اسلام و قدرتهای جهانی خونهای بیگناهان را به زمین ریختند <ref>ساعدی، نفی ظاهرة التکفیر عند الامامیه، ۱۵</ref> و افراد نخبه و شخصیتهای اسلامی برجسته فراوانی در جهان اسلام بهویژه پاکستان به دست آنان به قتل رسیدند <ref>عباسی کاظمی، جریانهای تکفیری فعال، ۵/۴۵۸-۴۵۹</ref> و راه را برای منافع [[استعمار]] و [[استکبار]] غرب از راه ایجاد [[اسلامهراسی]] و نیز ایجاد اختلاف در میان مسلمانان و تضعیف آنان فراهم کردند <ref>هانی، تکفیر تکفیریان، ۴/۴۱۸-۴۱۹، ۴۳۸ و ۴۴۹-۴۵۰</ref>. | ||
==ماهیت و حکم تکفیر== | ==ماهیت و حکم تکفیر== | ||
در [[اسلام]] [[شهادتین|شهادت]] به وحدانیت خداوند تعالی و [[رسالت پیامبر اکرم(ص)]] معیار مسلمانی است . قرآن <ref>نساء، ۹۴</ref> و سنت <ref>مجلسی، بحار الانوار، ۶۹/۲۰۸-۲۰۹</ref>، مسلمانان را از تکفیر یکدیگر منع کردهاند <ref>مجلسی، بحار الانوار، ۲۱/۶۵</ref>. پیامبر(ص)، [[اسامةبنزید]] را که [[مرداسبننهیک]] را به گمان کافربودن به قتل رساند، نکوهش کرد و در پاسخ اسامه که ادعا میکرد، مرداس تظاهر به اسلام کرده است، پرسید مگر وی قلب مرداس را شکافته است و آیه «ولا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقى إِلَیکُمُ السَّلامَ لَسْتَ مُؤْمِناً» <ref>نساء، ۹۴</ref> دراینباره نازل شد <ref>طبری، جامع البیان، ۵/۱۴۰-۱۴۴؛ سیوطی، الدر المنثور، ۲/۱۹۹-۲۰۲؛ مجلسی، بحار الانوار، ۲۲/۹۲</ref>. پیامبر(ص) نسبتدادن کفر به مسلمان را کشتن وی شمرده است <ref>بخاری، صحیح البخاری، ۷/۸۴؛ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة، ۱۶/۲۸۰</ref>. [[امیرالمؤمنین علی(ع)]] نیز مخالفان و ستیزهگران با خود را [[کافر]] نخواند و با آنان بسان کفار رفتار نکرد <ref>حمیری، قرب الاسناد، ۹۳؛ مغربی، دعائم الاسلام، ۱/۳۸۸؛ نوری، مستدرک الوسائل، ۱۱/۶۶</ref>. | در [[اسلام]] [[شهادتین|شهادت]] به وحدانیت خداوند تعالی و [[رسالت پیامبر اکرم(ص)]] معیار مسلمانی است . قرآن <ref>نساء، ۹۴</ref> و سنت <ref>مجلسی، بحار الانوار، ۶۹/۲۰۸-۲۰۹</ref>، مسلمانان را از تکفیر یکدیگر منع کردهاند <ref>مجلسی، بحار الانوار، ۲۱/۶۵</ref>. پیامبر(ص)، [[اسامةبنزید]] را که [[مرداسبننهیک]] را به گمان کافربودن به قتل رساند، نکوهش کرد و در پاسخ اسامه که ادعا میکرد، مرداس تظاهر به اسلام کرده است، پرسید مگر وی قلب مرداس را شکافته است و آیه «ولا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقى إِلَیکُمُ السَّلامَ لَسْتَ مُؤْمِناً» <ref>نساء، ۹۴</ref> دراینباره نازل شد <ref>طبری، جامع البیان، ۵/۱۴۰-۱۴۴؛ سیوطی، الدر المنثور، ۲/۱۹۹-۲۰۲؛ مجلسی، بحار الانوار، ۲۲/۹۲</ref>. پیامبر(ص) نسبتدادن کفر به مسلمان را کشتن وی شمرده است <ref>بخاری، صحیح البخاری، ۷/۸۴؛ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة، ۱۶/۲۸۰</ref>. [[امیرالمؤمنین علی(ع)]] نیز مخالفان و ستیزهگران با خود را [[کافر]] نخواند و با آنان بسان کفار رفتار نکرد <ref>حمیری، قرب الاسناد، ۹۳؛ مغربی، دعائم الاسلام، ۱/۳۸۸؛ نوری، مستدرک الوسائل، ۱۱/۶۶</ref>. |