۵۷۲
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{ویرایش}} نوزده دی، تظاهرات خونین مردم و روحانیان قم در اعتراض به اهانت رژیم پهلوی به امامخمینی، 1356. سیدمصطفی خمینی فرزند ارشد امامخمینی که همراه پدر، از سال 1343 در تبعید به سر میبرد، سحرگاه 1/8/1356/ 9 ذیالقعده 1397ق<ref>امامخمینی، 3/233.</ref> به...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
نوزده دی، تظاهرات خونین مردم و روحانیان قم در اعتراض به اهانت رژیم پهلوی به امامخمینی، 1356. | نوزده دی، تظاهرات خونین مردم و روحانیان قم در اعتراض به اهانت رژیم پهلوی به امامخمینی، 1356. | ||
سیدمصطفی خمینی فرزند ارشد امامخمینی که همراه پدر، از سال 1343 در تبعید به سر میبرد، سحرگاه 1/8/1356/ 9 ذیالقعده 1397ق<ref>امامخمینی، 3/233.</ref> به طرز مشکوکی درگذشت{{ببینید|خمینی، سیدمصطفی}} پس از انتشار خبر درگذشت وی، اعلامیههایی از طرف گروههای مختلف ازجمله علمای حوزه علمیه قم<ref> مرکز اسناد، 4/364.</ref> و روحانیان مبارز ایران در داخل و خارج کشور<ref> | سیدمصطفی خمینی فرزند ارشد امامخمینی که همراه پدر، از سال 1343 در تبعید به سر میبرد، سحرگاه 1/8/1356/ 9 ذیالقعده 1397ق<ref>امامخمینی، صحیفه، 3/233.</ref> به طرز مشکوکی درگذشت{{ببینید|خمینی، سیدمصطفی}} پس از انتشار خبر درگذشت وی، اعلامیههایی از طرف گروههای مختلف ازجمله علمای حوزه علمیه قم<ref> مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، 4/364.</ref> و روحانیان مبارز ایران در داخل و خارج کشور<ref> مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، 4/365 ـ 373.</ref> صادر شد. برگزاری مجلسهای ختم و بزرگداشت وی فرصت مناسبی برای افشاگری علیه رژیم پهلوی بود<ref> مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، 1/11، 22، 30 ـ 32، 34 ـ 36، 38 و 51؛ مرکز بررسی اسناد، نوزده دی به روایت، 21.</ref>. نخستین مجلس، بعد از ظهر اول آبان از طرف مرجع تقلید وقت، سیدمحمدرضا گلپایگانی در مسجد اعظم قم برگزار شد که سیدشهابالدین مرعشی نجفی، سیدکاظم شریعتمداری و مرتضی حائری یزدی(پدر همسر سیدمصطفی خمینی)، به همراه جمع بسیاری از روحانیان و قشرهای مختلف حضور داشتند. شماری از طلاب از همان مجلس، با شعار «درود بر خمینی» و پخش اعلامیه<ref> مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، 1/3؛ مرکز بررسی اسناد، نوزده دی به روایت، 2؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/29.</ref>، در پی یادآوریِ راه و مبارزات امامخمینی بودند. صبح دوم آبان نیز گلپایگانی و بعد از ظهر شریعتمداری مجلسی در مسجد اعظم برگزار کردند؛ همچنین پس از نماز مغرب و عشا، مجلسی از طرف مرعشی نجفی در حسینیه نجفی برگزار شد<ref> مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، 1/6 و 9 ـ 10؛ مرکز بررسی اسناد، نوزده دی به روایت، 4.</ref>. | ||
این رویدادها با بیاعتنایی رسانههای دولتی روبهرو شد<ref> اطلاعات، 2/8/1356؛ کیهان، 2/8/1356.</ref>، اما طلاب و شاگردان امامخمینی، با برگزاری متناوب مجلسها تلاش کردند فضای امنیتی را بشکنند و از بازگشت رکود و رخوت به نهضت اسلامی جلوگیری کنند. پس از مجلسهای ختم تهران، از سوی جامعه روحانیت مرکز و میرزامحمد ثقفی تهرانی | این رویدادها با بیاعتنایی رسانههای دولتی روبهرو شد<ref> اطلاعات، روزنامه، 2/8/1356؛ کیهان، روزنامه، 2/8/1356.</ref>، اما طلاب و شاگردان امامخمینی، با برگزاری متناوب مجلسها تلاش کردند فضای امنیتی را بشکنند و از بازگشت رکود و رخوت به نهضت اسلامی جلوگیری کنند. پس از مجلسهای ختم تهران، از سوی جامعه روحانیت مرکز و میرزامحمد ثقفی تهرانی(پدر همسر امامخمینی)، شیراز، مشهد و قم که از صبح پنجشنبه پنجم آبان تا پس از نماز مغرب و عشاء برگزار شدند<ref> مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، 1/22 ـ 31؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبازرات، 6/43.</ref>، صبح جمعه ششم آبان مدرسان حوزه علمیه قم، مجلس ترحیمی در مسجد اعظم و با حضور حدود بیست هزار نفر برگزار کردند. بعد از ظهر همان روز مجلسی در مسجد بازار قم و پس از نماز مغرب و عشا مجلس دیگری در مسجد اعظم از طرف حائری یزدی برگزار شد. مشارکت گسترده، سخنان بیپرده و بیواهمه ابوالقاسم خزعلی، محمدمهدی ربانی املشی، محمدتقی عبدوس و عبدالمجید معادیخواه و حضور چهرههای سیاسی(داریوش فروهر، حسین شاهحسینی و شاپور بختیار)، توجه و تعجب سازمان اطلاعات امنیت کشور(ساواک) را برانگیخت<ref> مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/39 ـ 41؛ مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، 1/31 ـ 35.</ref>. | ||
یکی از مهمترین جلسات ترحیم، مجلسِ یکشنبه هشتم آبان در مسجد ارگ تهران بود که جمع بسیاری از طلاب و مردم قم نیز حضور داشتند<ref> مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، 1/51 ـ 52؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/64.</ref>. حسن روحانی سخنران مراسم، با اقتباس از تفسیر آیه «إِنِّی جاعِلُک لِلنَّاسِ إِماماً»<ref> بقره، 124.</ref> که حضرت ابراهیم(ع) پس از سرفرازی از امتحانات الهی، خداوند مقام امام را برای ایشان قرار داد، لقب «امام» را که تا آن زمان به صورت عمومی و گسترده، برای امامخمینی گفته نمیشد، پیشنهاد کرد که با شور و احساسات مردم روبهرو شد<ref> مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، 1/52؛ اکبرزاده، 32؛ روحانی، 1/416 ـ 417؛ ناطق نوری، 1/110.</ref>؛ البته کاربرد این لقب برای ایشان بیسابقه نبود و پیش از این نیز گفته شده بود{{ببینید|رهبری}} ذکر صلوات پس از شنیدن نام امامخمینی نیز از همین مجلس آغاز شد<ref> روحانی، 1/417؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/89.</ref>. مجلسهای ترحیم سیدمصطفی خمینی، فرصتی برای ابراز مخالفت با رژیم پهلوی و نقطه تجمعی برای همه قشرهای پیشرو، لیبرال، آزادیخواه، جبهه ملی، گروههای چپ و هرچه جز رژیم پهلوی بود که با رهبری مذهبی بسیج شده بودند<ref> همایون، 223 ـ 224.</ref>. | یکی از مهمترین جلسات ترحیم، مجلسِ یکشنبه هشتم آبان در مسجد ارگ تهران بود که جمع بسیاری از طلاب و مردم قم نیز حضور داشتند<ref> مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، 1/51 ـ 52؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/64.</ref>. حسن روحانی سخنران مراسم، با اقتباس از تفسیر آیه «إِنِّی جاعِلُک لِلنَّاسِ إِماماً»<ref> بقره، 124.</ref> که حضرت ابراهیم(ع) پس از سرفرازی از امتحانات الهی، خداوند مقام امام را برای ایشان قرار داد، لقب «امام» را که تا آن زمان به صورت عمومی و گسترده، برای امامخمینی گفته نمیشد، پیشنهاد کرد که با شور و احساسات مردم روبهرو شد<ref> مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، 1/52؛ اکبرزاده، حماسه 19 دی، 32؛ روحانی، خاطرات، 1/416 ـ 417؛ ناطق نوری، خاطرات، 1/110.</ref>؛ البته کاربرد این لقب برای ایشان بیسابقه نبود و پیش از این نیز گفته شده بود{{ببینید|رهبری}} ذکر صلوات پس از شنیدن نام امامخمینی نیز از همین مجلس آغاز شد<ref> روحانی، خاطرات، 1/417؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/89.</ref>. مجلسهای ترحیم سیدمصطفی خمینی، فرصتی برای ابراز مخالفت با رژیم پهلوی و نقطه تجمعی برای همه قشرهای پیشرو، لیبرال، آزادیخواه، جبهه ملی، گروههای چپ و هرچه جز رژیم پهلوی بود که با رهبری مذهبی بسیج شده بودند<ref> همایون، روایت رادیو بی بی سی، 223 ـ 224.</ref>. | ||
امامخمینی به سیره معهود، نگران فراموشی مسائل اصلی بود و دائماً خود و مخاطبان را به توحید و جنبههای تربیتی اسلام توجه میداد؛ چنانکه با تکیه بر آیه «اللَّهُ لَطِیفٌ بِعِبادِهِ»<ref> شوری، 19.</ref> که خداوند بر بندگانش لطف دارد، در واکنش به فقدان فرزند خود با سپاسگزاری از افراد و قشرهای مختلفی که در کشورهای مختلف با ایشان همدردی کردند و با اشاره به عدم اهمیت درگذشت فرزند خود و نیز اشاره به الطاف آشکار و پنهان خداوند، ذکر «الطاف خفیه الهی» در وقوع حوادث، عجز و ناله بشر در مواجهه با حوادث را ناشی از نقص علم و عمل دانست و تصریح کرد آگاهی از الطاف خفی الهی به بندگان و مصلحت و تربیت الهی در وقوع ناملایمات، مانع بیتابی در برابر حوادث جزئی دنیاست. ایشان در عین حال با اشاره به وظایف و تکالیف همه انسانها که تا زمانی که در حیاتاند، برای تنظیم اجتماع موظفاند، همه تکالیف الهی را لطف خداوند دانست و ضمن اظهار علاقه به همه جناحهای سیاسی و روشنفکر که برای اسلام خدمت میکنند، درباره برخی اظهار نظرهای پارهای روشنفکران درباره علما و فقها گلایه کرد<ref> 3/234 ـ 247.</ref> که ازجمله اشاره روشن به برخی نوشتههای علی شریعتی بود{{ببینید|علی شریعتی}} چنانکه به برخی علما و روحانیان نیز تذکر داد که روشنفکران و دانشگاهیان را طرد نکنند و بر لزوم وحدت این دو قشر تأکید ورزید<ref> 3/247 ـ 252.</ref>. | امامخمینی به سیره معهود، نگران فراموشی مسائل اصلی بود و دائماً خود و مخاطبان را به توحید و جنبههای تربیتی اسلام توجه میداد؛ چنانکه با تکیه بر آیه «اللَّهُ لَطِیفٌ بِعِبادِهِ»<ref> شوری، 19.</ref> که خداوند بر بندگانش لطف دارد، در واکنش به فقدان فرزند خود با سپاسگزاری از افراد و قشرهای مختلفی که در کشورهای مختلف با ایشان همدردی کردند و با اشاره به عدم اهمیت درگذشت فرزند خود و نیز اشاره به الطاف آشکار و پنهان خداوند، ذکر «الطاف خفیه الهی» در وقوع حوادث، عجز و ناله بشر در مواجهه با حوادث را ناشی از نقص علم و عمل دانست و تصریح کرد آگاهی از الطاف خفی الهی به بندگان و مصلحت و تربیت الهی در وقوع ناملایمات، مانع بیتابی در برابر حوادث جزئی دنیاست. ایشان در عین حال با اشاره به وظایف و تکالیف همه انسانها که تا زمانی که در حیاتاند، برای تنظیم اجتماع موظفاند، همه تکالیف الهی را لطف خداوند دانست و ضمن اظهار علاقه به همه جناحهای سیاسی و روشنفکر که برای اسلام خدمت میکنند، درباره برخی اظهار نظرهای پارهای روشنفکران درباره علما و فقها گلایه کرد<ref>امامخمینی، صحیفه، 3/234 ـ 247.</ref> که ازجمله اشاره روشن به برخی نوشتههای علی شریعتی بود{{ببینید|علی شریعتی}} چنانکه به برخی علما و روحانیان نیز تذکر داد که روشنفکران و دانشگاهیان را طرد نکنند و بر لزوم وحدت این دو قشر تأکید ورزید<ref>امامخمینی، صحیفه، 3/247 ـ 252.</ref>. | ||
مراسم چهلمین روز درگذشت سیدمصطفی خمینی در یازدهم آذر، همزمان با عید غدیر و با تأکید میرزاهاشم آملی و ناصر مکارم شیرازی بر برگزاری مراسم چهلم به جای جشن عید<ref> مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/115.</ref>، در قم و نقاط مختلف کشور برگزار شد<ref> | مراسم چهلمین روز درگذشت سیدمصطفی خمینی در یازدهم آذر، همزمان با عید غدیر و با تأکید میرزاهاشم آملی و ناصر مکارم شیرازی بر برگزاری مراسم چهلم به جای جشن عید<ref> مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/115.</ref>، در قم و نقاط مختلف کشور برگزار شد<ref> مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/92 و 103.</ref>. سخنرانان این مراسم در مسجد اعظم قم، محمدمهدی ربانی املشی{{ببینید|ربانی املشی، محمدمهدی}}، صادق خلخالی{{ببینید|خلخالی، محمدصادق}}، عبدالمجید معادیخواه و محمدجواد حجتی کرمانی{{ببینید|حجتی کرمانی|محمدجواد}} بودند<ref> مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/85 ـ 86، 90 و 95.</ref>. معادیخواه در سخنان خود امامخمینی را به ابراهیم(ع) و سیدمصطفی را به اسماعیل(ع) تشبیه کرد<ref> مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/90؛ معادیخواه، خاطرات، 3/353.</ref>. حجتی کرمانی نیز در پایان مراسم، پس از ذکر مقدماتی، قطعنامهای در سیزده ماده خواند که برخی از مهمترین خواستههای آن عبارت بود از: | ||
بازگشت سریع امامخمینی به کشور، آزادی زندانیان سیاسی ازجمله حسینعلی منتظری و سیدمحمود طالقانی، آزادی اجتماعات و رفع منع از منابر و سخنرانیها، قطع کامل همه روابط رژیم پهلوی با رژیم اسرائیل و بازگشت تاریخ رسمی کشور<ref> مرکز بررسی اسناد، نوزده دی، 36.</ref>. شعار مردم پس از مراسم چهلم، «درود بر خمینی» و «مرگ بر حکومت یزیدی» بود<ref> شجاعی، 83؛ مرکز بررسی اسناد، نوزده دی، 29 و 37.</ref>. | بازگشت سریع امامخمینی به کشور، آزادی زندانیان سیاسی ازجمله حسینعلی منتظری و سیدمحمود طالقانی، آزادی اجتماعات و رفع منع از منابر و سخنرانیها، قطع کامل همه روابط رژیم پهلوی با رژیم اسرائیل و بازگشت تاریخ رسمی کشور<ref> مرکز بررسی اسناد، نوزده دی، 36.</ref>. شعار مردم پس از مراسم چهلم، «درود بر خمینی» و «مرگ بر حکومت یزیدی» بود<ref> شجاعی، حماسه نوزده دی، 83؛ مرکز بررسی اسناد، نوزده دی، 29 و 37.</ref>. | ||
==انتشار مقاله روزنامه اطلاعات== | ==انتشار مقاله روزنامه اطلاعات== | ||
دو سال پس از ریاستجمهوریِ جیمی کارتر در امریکا و مطرحشدن فضای باز سیاسی در ایران<ref> طاهری خرم آبادی، 2/166؛ موسوی تبریزی، 1/389.</ref>{{ببینید|جیمیکارتر}}، وی در دهم دی 1356 به همراه همسرش به ایران سفر کرد<ref> توانانیا و آقاجانی، 139.</ref>. سفر کارتر و ستایش او از محمدرضا پهلوی سبب غرور وی شد و با توجه به ارزیابیهای نادرست رژیم و اقدامی که از نظر حامیان رژیم هم غلط بود، به جنگ مستقیم با امامخمینی روی آورد<ref> موسوی تبریزی، 1/389؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/152.</ref>. در فضایی که به دلیل درگذشت سیدمصطفی خمینی، سراسر کشور تحت تأثیر قرار گرفته و نام امامخمینی فراگیر شده بود، ارزیابی اشتباه رژیم موجب شد پهلوی برای کاستن از محبوبیت امامخمینی در میان مردم، به ترور شخصیتی ایشان روی آورد<ref> عابدینی، 433؛ موسوی تبریزی، 1/393 ـ 394.</ref>. در نتیجه مقاله اهانتآمیزی با عنوان «ایران و استعمار سرخ و سیاه»، با امضای شخصی با نام مستعار احمد رشیدی مطلق، در روزنامه اطلاعات 17/10/1356/ 27 محرم 1398ق منتشر شد<ref> 7.</ref>. | دو سال پس از ریاستجمهوریِ جیمی کارتر در امریکا و مطرحشدن فضای باز سیاسی در ایران<ref> طاهری خرم آبادی، خاطرات، 2/166؛ موسوی تبریزی، خاطرات، 1/389.</ref>{{ببینید|جیمیکارتر}}، وی در دهم دی 1356 به همراه همسرش به ایران سفر کرد<ref> توانانیا و آقاجانی، روزشمار انقلاب اسلامی، 139.</ref>. سفر کارتر و ستایش او از محمدرضا پهلوی سبب غرور وی شد و با توجه به ارزیابیهای نادرست رژیم و اقدامی که از نظر حامیان رژیم هم غلط بود، به جنگ مستقیم با امامخمینی روی آورد<ref> موسوی تبریزی، خاطرات، 1/389؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/152.</ref>. در فضایی که به دلیل درگذشت سیدمصطفی خمینی، سراسر کشور تحت تأثیر قرار گرفته و نام امامخمینی فراگیر شده بود، ارزیابی اشتباه رژیم موجب شد پهلوی برای کاستن از محبوبیت امامخمینی در میان مردم، به ترور شخصیتی ایشان روی آورد<ref> عابدینی، مطبوعات رژیم شاه، 433؛ موسوی تبریزی، خاطرات، 1/393 ـ 394.</ref>. در نتیجه مقاله اهانتآمیزی با عنوان «ایران و استعمار سرخ و سیاه»، با امضای شخصی با نام مستعار احمد رشیدی مطلق، در روزنامه اطلاعات 17/10/1356/ 27 محرم 1398ق منتشر شد<ref> 7.</ref>. | ||
نویسنده مقاله به تشریح اتحاد استعمار سرخ و سیاه یا به تعبیر دیگر اتحاد استعمار کهن و نو<ref> مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/163 ـ 166.</ref> برای چپاول و بهرهکشی از طریق تحمیق افکار عمومی پرداخت و اوج این اتحاد را پانزده خرداد 1342 دانست. نویسنده رهبر جنبش پانزده خرداد را، نه یک روحانی بلکه ماجراجویی بیاعتقاد و سرسپرده مراکز استعماری شمرده بود که با هدف از میانبردن حقوق روستاییان و تنها برای رسیدن به اهداف خود، رهبری جنبش را به دست گرفته و با وجود تمام حمایتها، نتوانسته به موقعیتی دست یابد. وی همچنین با معرفی امامخمینی به عنوان عامل اصلی واقعه پانزده خرداد، ایشان را فردی مجهول و بیگانه نامید که به «سید هندی» معروف بوده و با شهرتطلبی، در پی ایجاد ناامنی و اجرای نقشه استعمار سرخ و سیاه علیه برنامههای تقسیم املاک، آزادی زنان و ملیشدن جنگلهاست و باید مراقب او بود<ref> | نویسنده مقاله به تشریح اتحاد استعمار سرخ و سیاه یا به تعبیر دیگر اتحاد استعمار کهن و نو<ref> مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/163 ـ 166.</ref> برای چپاول و بهرهکشی از طریق تحمیق افکار عمومی پرداخت و اوج این اتحاد را پانزده خرداد 1342 دانست. نویسنده رهبر جنبش پانزده خرداد را، نه یک روحانی بلکه ماجراجویی بیاعتقاد و سرسپرده مراکز استعماری شمرده بود که با هدف از میانبردن حقوق روستاییان و تنها برای رسیدن به اهداف خود، رهبری جنبش را به دست گرفته و با وجود تمام حمایتها، نتوانسته به موقعیتی دست یابد. وی همچنین با معرفی امامخمینی به عنوان عامل اصلی واقعه پانزده خرداد، ایشان را فردی مجهول و بیگانه نامید که به «سید هندی» معروف بوده و با شهرتطلبی، در پی ایجاد ناامنی و اجرای نقشه استعمار سرخ و سیاه علیه برنامههای تقسیم املاک، آزادی زنان و ملیشدن جنگلهاست و باید مراقب او بود<ref> مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/163 ـ 166.</ref>. انتشار این مقاله از سوی رژیم و برجستهکردن ارتجاع سرخ و سیاه، میتوانست بهانهای برای بازگشت به فضای بسته و متقاعدکردن امریکا برای این امر باشد<ref> طالبی دارابی، جایگاه 19 دی 1356، 55.</ref>؛ همچنانکه میتوانست ضد حملهای علیه امامخمینی برای خدشهدارکردن شخصیت و آبروی ایشان در میان مردم باشد<ref> طالبی دارابی، جایگاه 19 دی 1356، 55 ـ 56.</ref>. | ||
==واکنش مردم و علما== | ==واکنش مردم و علما== | ||
در نخستین واکنش به مقاله، جلسهای به همت سیدحسین موسوی تبریزی | در نخستین واکنش به مقاله، جلسهای به همت سیدحسین موسوی تبریزی(داماد حسین نوری همدانی){{ببینید|موسوی سیدحسین تبریزی}}، با حضور علما و استادان حوزه در خانه نوری همدانی برگزار شد. تصمیم این جلسه که تعطیلی درسهای حوزه در هجدهم دیماه بود، به اطلاع مراجع تقلید وقت مرعشی نجفی، گلپایگانی و شریعتمداری رسید<ref> طاهری خرمآبادی، خاطرات، 2/168؛ موسوی تبریزی، خاطرات، 1/396 ـ 397.</ref>. تعطیلی درسهای حوزه در هجدهم دی، همراهی بازار را در نوزدهم دی هم در پی داشت<ref> مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/154، 169، 170 و 220.</ref>. | ||
در آغاز راهپیمایی، عدهای از روحانیان در مدرسه خان که روبهروی میدان آستانه قرار دارد، گرد آمدند و پس از آن جمعیتی حدود پانصد نفر در میدان آستانه جمع شدند که شعار درود بر خمینی و مرگ بر حکومت پهلوی سر دادند<ref> اکبرزاده، 36؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/167؛ مرتضوی، 152.</ref>. جمعیت به سمت خانه گلپایگانی رفتند و در آنجا تجمع کردند. گلپایگانی در جمع تظاهرکنندگان، حرکت رژیم را اشتباه خواند و قول پیگیری و حمایت داد که موجب قوت قلب جمعیت شد<ref> مرکز بررسی اسناد، نوزده دی، 63؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/167.</ref>. تجمعکنندگان همچنین به سمت خانه شریعتمداری رفتند. وی نیز پس از حضور در جمع طلاب، آنان را به اتحاد و آرامش دعوت کرد و خواستار محاکمه فرد توهینکننده شد. وی از اهانت به امامخمینی در مقاله، ابراز تأسف کرد و این کار را به ضرر حکومت دانست؛ زیرا به گفته وی مردم ایران بهخوبی با شخصیت ایشان آشنا هستند<ref> مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، 2/2؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/168؛ حیدری، 101.</ref>. بعد از ظهر هجدهم دی نیز جمعیتی از روحانیان و مردم به سمت خانه مرعشی نجفی حرکت و در حسینیه ایشان تجمع کردند. مرعشی نجفی در سخنان خود، امامخمینی را دوستدار ائمه(ع) و با خلوص نیت دانست و تأکید کرد ایشان با این قبیل جملات کوچک نمیشود<ref> شجاعی، 89؛ مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، 2/6؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/168.</ref>. پس از آن، مردم به سمت خانه سیدصادق روحانی و مرتضی حائری یزدی رفتند و آنان نیز توهین به امامخمینی را محکوم کردند و آن را توهین به امام زمان(ع) خواندند<ref> شیرخانی، 91 و 239.</ref>. | در آغاز راهپیمایی، عدهای از روحانیان در مدرسه خان که روبهروی میدان آستانه قرار دارد، گرد آمدند و پس از آن جمعیتی حدود پانصد نفر در میدان آستانه جمع شدند که شعار درود بر خمینی و مرگ بر حکومت پهلوی سر دادند<ref> اکبرزاده، حماسه 19 دی، 36؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/167؛ مرتضوی، حماسه نوزده دی، 152.</ref>. جمعیت به سمت خانه گلپایگانی رفتند و در آنجا تجمع کردند. گلپایگانی در جمع تظاهرکنندگان، حرکت رژیم را اشتباه خواند و قول پیگیری و حمایت داد که موجب قوت قلب جمعیت شد<ref> مرکز بررسی اسناد، نوزده دی، 63؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/167.</ref>. تجمعکنندگان همچنین به سمت خانه شریعتمداری رفتند. وی نیز پس از حضور در جمع طلاب، آنان را به اتحاد و آرامش دعوت کرد و خواستار محاکمه فرد توهینکننده شد. وی از اهانت به امامخمینی در مقاله، ابراز تأسف کرد و این کار را به ضرر حکومت دانست؛ زیرا به گفته وی مردم ایران بهخوبی با شخصیت ایشان آشنا هستند<ref> مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، 2/2؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/168؛ حیدری، شریعتمداری به روایت اسناد، 101.</ref>. بعد از ظهر هجدهم دی نیز جمعیتی از روحانیان و مردم به سمت خانه مرعشی نجفی حرکت و در حسینیه ایشان تجمع کردند. مرعشی نجفی در سخنان خود، امامخمینی را دوستدار ائمه(ع) و با خلوص نیت دانست و تأکید کرد ایشان با این قبیل جملات کوچک نمیشود<ref> شجاعی، حماسه نوزده دی، 89؛ مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، 2/6؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/168.</ref>. پس از آن، مردم به سمت خانه سیدصادق روحانی و مرتضی حائری یزدی رفتند و آنان نیز توهین به امامخمینی را محکوم کردند و آن را توهین به امام زمان(ع) خواندند<ref> شیرخانی، حماسه 19 دی، 91 و 239.</ref>. | ||
در روز نوزدهم دی، مردم به نشانه اعتراض و حمایت از حوزه و مرجعیت، بازار و اغلب مغازهها را تعطیل کردند<ref> مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/232.</ref> و پس از تجمع در مسجد نو | در روز نوزدهم دی، مردم به نشانه اعتراض و حمایت از حوزه و مرجعیت، بازار و اغلب مغازهها را تعطیل کردند<ref> مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/232.</ref> و پس از تجمع در مسجد نو(محل درس سیدحسین موسوی تبریزی) همراه با طلاب به سمت حرم فاطمه معصومه(س.</ref> و سپس به سمت مسجد اعظم تظاهرات کردند و درس شریعتمداری را به تعطیلی کشاندند و عملاً درسهای دیگر حوزه در ساعات بعد تعطیل شد<ref> موسوی تبریزی، خاطرات، 398 ـ 399؛ مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، 2/10.</ref>؛ سپس به سمت خانه میرزاهاشم آملی رفتند<ref> مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، 2/11؛ مرکز بررسی اسناد، نوزده دی به روایت، 66.</ref> و ایشان نیز از مردم حمایت و اهانت روزنامه را محکوم کرد<ref> مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، 2/15؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/171.</ref>. پس از آن تظاهرکنندگان به خانه سیدمحمدحسین طباطبایی رفتند<ref> مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، 2/11 و 15؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/171.</ref>. وی به دلیل کسالت سخنان کوتاهی در محکوم ساختن عمل دولت بیان کرد؛ اما محمد یزدی از طرف وی، در سخنان قاطعی، مقاله روزنامه اطلاعات را محکوم و از امامخمینی حمایت کرد<ref> یزدی، خاطرات، 258؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/154؛ مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، 2/15.</ref>. پس از آن، مردم به سمت مدرسه امیرالمؤمنین(ع) ، محل تدریس مکارم شیرازی رفتند<ref> مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/154.</ref> و وی در سخنانی یادآور شد «اگر بخواهیم زنده بمانیم همه با هم زنده میمانیم و اگر بمیریم همه با هم خواهیم مرد»<ref> مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/172؛ مرکز بررسی اسناد، نوزده دی، 66 ـ 67؛ مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، 2/15.</ref>. | ||
جمعیت در ادامه مسیر به خانه حسین وحید خراسانی رفتند<ref> مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، 2/16؛ | جمعیت در ادامه مسیر به خانه حسین وحید خراسانی رفتند<ref> مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، 2/16؛ مرکز بررسی اسناد، نوزده دی، 66؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/154 و 172.</ref> و نخست هادی مروی{{ببینید|ابوالقاسم خزعلی}} سخنرانی کرد و از مقامات دولت خواست نویسنده مقاله را محاکمه کنند و سپس وحید خراسانی در سخنانی علت توهین به امامخمینی را نگهبانی وی از اسلام دانست و در ادامه، این حوادث را به نفع مردم شمرد و با استناد به شعر «کی شود دریا به پوز سگ نجس، کی شود خورشید از پف منطمس» امامخمینی را به «دریا» و نویسندگان مقاله موهن را به «سگ» تشبیه کرد<ref> مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/172؛ شجاعی، حماسه نوزده دی، 92؛ شیرخانی، حماسه 19 دی، 256 ـ 259.</ref>. | ||
عصر روز نوزدهم دی، طلاب دوباره در مسجد اعظم و مدرسه خان تجمع کردند و پس از آن به طرف خیابان ارم و صفائیه رفتند و به سمت خانه نوری همدانی حرکت کردند<ref> توانانیا و آقاجانی، 144؛ مرکز بررسی اسناد، نوزده دی، 67؛ | عصر روز نوزدهم دی، طلاب دوباره در مسجد اعظم و مدرسه خان تجمع کردند و پس از آن به طرف خیابان ارم و صفائیه رفتند و به سمت خانه نوری همدانی حرکت کردند<ref> توانانیا و آقاجانی، روزشمار انقلاب اسلامی، 144؛ مرکز بررسی اسناد، نوزده دی، 67؛ مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، 2/22؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/172.</ref>. در این هنگام مأموران رژیم پهلوی در میدان فاطمی مستقر و منتظر فرمان حمله بودند. پس از رسیدن جمعیت به خانه نوری همدانی، ایشان از حمایت طلاب از امامخمینی و علما تشکر و مردم را به آرامش دعوت<ref> رفیعی، حماسه نوزده دی، 78.</ref> و بر حمایت از نهضت امامخمینی، تا پیروزی نهایی تأکید کرد<ref> فلسفی، یاران امام، 618.</ref>. جمعیت پس از خروج از خانه وی حدود ده هزار تن تخمین زده شدند<ref> شجاعی، حماسه نوزده دی، 93؛ مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، 2/14؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/231.</ref> که با رعایت سکوت در خیابان صفاییه به راهپیمایی پرداختند و وقتی به چهارراه بیمارستان(شهدا) رسیدند یکی از مأموران با حرام اعلامکردن سد معبر، از مردم خواست از پیادهرو به مسیر خود ادامه دهند. در همین حین مأموری که بلندگو در اختیار داشت با پای خود محکم به شیشه بانک صادرات زد و آن را شکست. پس از وی چند نفر دیگر که با لباس رسمی بودند به طرف بانک پارهآجر پرتاب کردند و پس از این صحنهسازی، مأموران به بهانه شکستن شیشه، به جمعیت حمله کردند<ref> شجاعی، حماسه نوزده دی، 94؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/173 و 231؛ مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، 2/16.</ref>. این کار، نخست موجب عقبنشینی موقت و متفرقشدن جمعیت شد؛ اما پس از آن، جمعیت به مأموران حمله کردند و آنان را به عقب راندند و بخشی نیز وارد مدرسه حجتیه شده و در آن پناه گرفتند<ref> مرتضوی، حماسه نوزده دی، 157.</ref>. پس از تکرار چندباره این اتفاق، یکی از مأموران با سلاح کمری شروع به تیراندازی کرد<ref> مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، 2/14؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/173.</ref> و بر اثر آن چند تن از طلاب و دانشآموزان به شهادت رسیدند<ref> شجاعی، حماسه نوزده دی، 96؛ شیرخانی، حماسه 19 دی، 283 ـ 291؛ فلسفی، یاران امام، 618 ـ 619.</ref>. بنابر اعلام بیمارستان، در این مرحله، تعداد کشتهشدگان شش نفر و مجروحان حادثه، نُه نفر بودند<ref> مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، 2/18 و 27؛ مرکز بررسی اسناد، نوزده دی، 68؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/155.</ref>. مردم به خانهها و مدارس، پناه بردند و اجساد شهدا و مجروحان به مدارس و بیمارستان منتقل شد<ref> مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/231؛ باهر، حماسه نوزده دی قم، 57 ـ 61؛ رفیعی، حماسه نوزده دی، 79.</ref>. تیراندازی نیروهای نظامی مستقر در میدان آستانه با تفنگ ژ3 به مردم، به اصابت گلوله به سه نفر منجر شد. مردم هم با شعار «از جان خود گذشتیم، با خون خود نوشتیم، یا مرگ یا خمینی»، پاسخ مأموران را دادند<ref> شجاعی، حماسه نوزده دی، 97 ـ 98.</ref>. تیراندازی تا پاسی از شب ادامه داشت<ref> دستافکن، حماسه نوزده دی، 75.</ref>. در پی این درگیریها بیمارستان آیتالله گلپایگانی اعلام کرد زخمیها به خون نیاز دارند. طلاب دو دسته شدند؛ برخی برای اهدای خون به بیمارستان و دسته دیگر برای کسب تکلیف به خانه گلپایگانی رفتند. مأموران مسلح به افرادی که برای اهدای خون رفته بودند حمله و آنان را متفرق کردند؛ گروهی را نیز بازداشت و به نقطه نامعلومی بردند<ref> شجاعی، حماسه نوزده دی، 100.</ref>. گلپایگانی، مرعشی نجفی و شریعتمداری اعلامیهای با امضای هر سه نفر تهیه کردند و به محمد یزدی مأموریت دادند به اطلاع تظاهرکنندگان برساند. این اعلامیه از مردم خواست با توجه به شرایط موجود، به تظاهرات و اعتراضات خود خاتمه دهند<ref> مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، 2/33.</ref>. گلپایگانی نیز به بیمارستان رفت و از مجروحان عیادت کرد<ref> مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، 2/31؛ مرکز بررسی اسناد، نوزده دی به روایت، 91.</ref>. | ||
بازداشت و کتکزدن مردم تا چند روز ادامه داشت و پس از نوزده دی چیزی که زیاد شنیده میشد تبعید علما به نقاط دوردست بود. برخی از افرادی که تبعید شدند عبارت بودند از: | بازداشت و کتکزدن مردم تا چند روز ادامه داشت و پس از نوزده دی چیزی که زیاد شنیده میشد تبعید علما به نقاط دوردست بود. برخی از افرادی که تبعید شدند عبارت بودند از: | ||
مکارم شیرازی، محمدعلی گرامی، یزدی، مرتضی فهیم کرمانی، نوری همدانی، خزعلی و حسن صانعی<ref> | مکارم شیرازی، محمدعلی گرامی، یزدی، مرتضی فهیم کرمانی، نوری همدانی، خزعلی و حسن صانعی<ref> مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، 2/53 و 54.</ref>؛ همچنین صدور اعلامیهها توسط اقشار مختلف مردم در قم و دیگر نقاط کشور در محکومکردن فجایع روز نوزده دی در قم قابل توجه بود. بازار هم با وجود تهدید رژیم مبنی بر تیغهکشی در صورت تعطیلی، تعطیل شد<ref> مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، 2/40؛ مرکز بررسی اسناد، نوزده دی به روایت، 105؛ شجاعی، حماسه نوزده دی، 104 ـ 107.</ref>. طلاب حوزه علمیه، روز بیستم دی در اعلامیهای، با انتقاد از دموکراسی و حقوق بشر محمدرضا پهلوی، رژیم پهلوی را با توجه به اینکه دم از اسلام میزند، از تلاش برای نابودی آن برحذر داشتند و اعلام کردند رژیم برخلاف ادعای خود در دموکراسی، دست به کشتار مردم زده و آن را مساوی با کشتار مردم دانسته است<ref> مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، 4/387 و 388.</ref>. در این حال، گفته شده کارگران دخانیات مرکزی نیز اعتصاب کردند و دانشآموزان آمل هم دست به تظاهرات زدند<ref> مؤسسه تنظیم، کوثر، 1/341.</ref>. همچنین به مناسبت هفتمین روز حادثه، گلپایگانی، مرعشی نجفی و شریعتمداری، در بیانیهای اعلام عزای عمومی کردند<ref> مؤسسه تنظیم، کوثر، 1/341.</ref> و حوزه علمیه و مراکز تجاری و فرهنگی تعطیل شدند<ref> مؤسسه تنظیم، کوثر، 1/341 ـ 342.</ref>. در مقابل روزنامههای اطلاعات و کیهان در انعکاس این حوادث، تظاهرکنندگان را افرادی اخلالگر نامیدند که در روز هفدهم و نوزدهم دی که مصادف با روز آزادی زنان و اصلاحات ارضی بود، به مخالفت با آزادی پرداختند و مقابله مأموران با تظاهرکنندگان نیز به دلیل قصد اخلال و آشوب آنان بود<ref> اطلاعات، روزنامه، 19/10/1356، 6؛ کیهان، روزنامه، 19/10/1356، 2.</ref>. | ||
با گذشت چهل روز از کشتار مردم قم، خشم مردم فرو ننشست؛ بنابراین در 29 بهمن، به مناسبت چهلمین روز شهادت مردم قم، در بسیاری از شهرها مراسم بزرگداشت چهلم شهدای قم برگزار کردند<ref> مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/310.</ref>. در این روز از طرف گلپایگانی، سیدمحمد وحیدی میاندوآبی و شریعتمداری اعلامیهای منتشر شد. در گزارش ساواک وضع شانزده استان، غیر عادی گزارش شد<ref> مرکز بررسی اسناد، نوزده دی، 255 ـ 266.</ref>؛ ازجمله در تبریز بازارها تعطیل شد و مردم دست به تظاهرات زدند. مأموران مسلح با حمله به مردم بیدفاع، فاجعهای همانند قم را پدید آوردند که شش نفر کشته و 25 نفر مجروح شدند{{ببینید|بیست و نه بهمن}} | با گذشت چهل روز از کشتار مردم قم، خشم مردم فرو ننشست؛ بنابراین در 29 بهمن، به مناسبت چهلمین روز شهادت مردم قم، در بسیاری از شهرها مراسم بزرگداشت چهلم شهدای قم برگزار کردند<ref> مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/310.</ref>. در این روز از طرف گلپایگانی، سیدمحمد وحیدی میاندوآبی و شریعتمداری اعلامیهای منتشر شد. در گزارش ساواک وضع شانزده استان، غیر عادی گزارش شد<ref> مرکز بررسی اسناد، نوزده دی، 255 ـ 266.</ref>؛ ازجمله در تبریز بازارها تعطیل شد و مردم دست به تظاهرات زدند. مأموران مسلح با حمله به مردم بیدفاع، فاجعهای همانند قم را پدید آوردند که شش نفر کشته و 25 نفر مجروح شدند{{ببینید|بیست و نه بهمن}} | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
==واکنش امامخمینی== | ==واکنش امامخمینی== | ||
پس از کشتار نوزده دی در قم، امامخمینی به منظور همدردی با مردم مظلوم، یک هفته نماز جماعت و درس خود را تعطیل کرد<ref> توانانیا و آقاجانی، 144؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/221، 234 و 248.</ref> و پس از آن دستکم در هفت پیام و سخنرانی، به حادثه نوزده دی واکنش نشان داد و آن را محکوم کرد. نخستین بار در پایان دی در سخنرانی مفصلی در مسجد شیخ انصاری نجف، ضمن عرض تسلیت به رسول الله(ص) ، ائمه معصومان(ع) ، امام زمان(ع) ، عموم مردم ایران، قم و علما و همچنین تشکر از مردم به دلیل مقاومت در برابر رژیم، مردم را پیروز نهایی خواند و وجود سلاح در دست ناصالحان را دلیل این مشکلات دانست که تا خلع سلاح نشوند، مشکلات حل نخواهد شد<ref> 3/297.</ref>. ایشان وجود اسلحهداران ناشایست را سبب وقوع جنایات گوناگون در ادوار مختلف تاریخ بیان کرد<ref> 3/298.</ref> و حمله به مردم با توجه به حضور آرام آنان در تظاهرات و کشتن کودک سیزدهساله را با وجود تبلیغات گسترده رژیم در نفی جنایتِ واقعشده، جنایتی بزرگ و ضرب شستی برای تثبیت قدرت خود ارزیابی کرد<ref> 3/301 ـ 304.</ref>. ایشان در این سخنان، با تبیین لزوم عدالت در همه ارکان حکومت اسلامی، شرط ضروری برای زمامدار را عدالت و نبود آن را موجب بروز این جنایتها دانست؛ چنانکه جنایتهای آن زمان رژیم هم کاملاً با ادعای عدالت اجتماعیِ تبلیغشده از جانب رژیم متناقض بود<ref> 3/304 ـ 305.</ref>. | پس از کشتار نوزده دی در قم، امامخمینی به منظور همدردی با مردم مظلوم، یک هفته نماز جماعت و درس خود را تعطیل کرد<ref> توانانیا و آقاجانی، روزشمار انقلاب اسلامی، 144؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/221، 234 و 248.</ref> و پس از آن دستکم در هفت پیام و سخنرانی، به حادثه نوزده دی واکنش نشان داد و آن را محکوم کرد. نخستین بار در پایان دی در سخنرانی مفصلی در مسجد شیخ انصاری نجف، ضمن عرض تسلیت به رسول الله(ص) ، ائمه معصومان(ع) ، امام زمان(ع) ، عموم مردم ایران، قم و علما و همچنین تشکر از مردم به دلیل مقاومت در برابر رژیم، مردم را پیروز نهایی خواند و وجود سلاح در دست ناصالحان را دلیل این مشکلات دانست که تا خلع سلاح نشوند، مشکلات حل نخواهد شد<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 3/297.</ref>. ایشان وجود اسلحهداران ناشایست را سبب وقوع جنایات گوناگون در ادوار مختلف تاریخ بیان کرد<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 3/298.</ref> و حمله به مردم با توجه به حضور آرام آنان در تظاهرات و کشتن کودک سیزدهساله را با وجود تبلیغات گسترده رژیم در نفی جنایتِ واقعشده، جنایتی بزرگ و ضرب شستی برای تثبیت قدرت خود ارزیابی کرد<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 3/301 ـ 304.</ref>. ایشان در این سخنان، با تبیین لزوم عدالت در همه ارکان حکومت اسلامی، شرط ضروری برای زمامدار را عدالت و نبود آن را موجب بروز این جنایتها دانست؛ چنانکه جنایتهای آن زمان رژیم هم کاملاً با ادعای عدالت اجتماعیِ تبلیغشده از جانب رژیم متناقض بود<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 3/304 ـ 305.</ref>. | ||
امامخمینی ادعای رژیم در همراهی و موافقت علما با اصلاحات انقلاب سفید را دروغ خواند و تأکید کرد جنایتهای صورت گرفته و تبلیغات وارونه آن از سوی رژیم پهلوی، نشانه قرارگرفتن سلاح و قلم در دست ناصالحان فاسد است<ref> 3/305 ـ 306.</ref>. ایشان همچنین با انتقاد از دانشگاههای غیر مستقل و مجلس غیر ملی و نقش آن در وضعیت ایجادشده در کشور<ref> 3/307.</ref>، شخص پهلوی را منشأ فساد معرفی کرد؛ زیرا هیچکس بدون اجازه وی، قادر به انجام چنین جنایتی نبود<ref> 3/308.</ref>. همچنین تعطیلی عمومی بازار را نشانه بیداری مردم دانست و از همه اقشار مردم، علما و احزاب خواست با حفظ اتحاد و همدلی و رفع اسباب تشتت، شرایط پیروزی را فراهم کنند و اسلحه را از دست ناصالح بگیرند<ref> 3/309 ـ 310.</ref>. | امامخمینی ادعای رژیم در همراهی و موافقت علما با اصلاحات انقلاب سفید را دروغ خواند و تأکید کرد جنایتهای صورت گرفته و تبلیغات وارونه آن از سوی رژیم پهلوی، نشانه قرارگرفتن سلاح و قلم در دست ناصالحان فاسد است<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 3/305 ـ 306.</ref>. ایشان همچنین با انتقاد از دانشگاههای غیر مستقل و مجلس غیر ملی و نقش آن در وضعیت ایجادشده در کشور<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 3/307.</ref>، شخص پهلوی را منشأ فساد معرفی کرد؛ زیرا هیچکس بدون اجازه وی، قادر به انجام چنین جنایتی نبود<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 3/308.</ref>. همچنین تعطیلی عمومی بازار را نشانه بیداری مردم دانست و از همه اقشار مردم، علما و احزاب خواست با حفظ اتحاد و همدلی و رفع اسباب تشتت، شرایط پیروزی را فراهم کنند و اسلحه را از دست ناصالح بگیرند<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 3/309 ـ 310.</ref>. | ||
امامخمینی در پیام دوم بهمن 1356 نیز ضمن عرض سلام و ارادت و درود به تمامی طلاب، جوانان و دانشگاهیان که وفاداریشان را به اسلام ثابت کردند، از خداوند متعال برای تمامی مقتولان حادثه نوزده دی، آرزوی رحمت کرد<ref> 3/314.</ref>. ایشان حرکت مردم را نشانه بیزاری آنان از رژیم و واکنش رژیم را نشانه وحشت و درماندگی آن خواند<ref> 3/315.</ref> و دمزدن از اسلام و قرآن را از سوی رژیمی که جز محو اسلام هدفی ندارد، فریب و مضحک دانست<ref> 3/317.</ref>. | امامخمینی در پیام دوم بهمن 1356 نیز ضمن عرض سلام و ارادت و درود به تمامی طلاب، جوانان و دانشگاهیان که وفاداریشان را به اسلام ثابت کردند، از خداوند متعال برای تمامی مقتولان حادثه نوزده دی، آرزوی رحمت کرد<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 3/314.</ref>. ایشان حرکت مردم را نشانه بیزاری آنان از رژیم و واکنش رژیم را نشانه وحشت و درماندگی آن خواند<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 3/315.</ref> و دمزدن از اسلام و قرآن را از سوی رژیمی که جز محو اسلام هدفی ندارد، فریب و مضحک دانست<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 3/317.</ref>. | ||
افزون بر این، امامخمینی در پیامی دیگر خواستار افشای جنایات پهلوی در نوزده دی شد و بر زنده نگهداشتن این قیام و رساندن پیام آن برای نسلهای بعد تأکید کرد<ref> 3/324.</ref>. ایشان در چهلم شهدای نوزده دی قم نیز در سخنانی، اقدامات مراجع تقلید، طلاب و مردم قم را در بیان شجاعانه مسائل روز و زنده نگهداشتن حادثه نوزده دی تحسین کرد و قم را مرکز علم و عمل و تحرک اسلامی معرفی کرد<ref> 3/330 ـ 331.</ref>. ایشان در این سخنان با اشاره به زرق و برق ظاهری اعلامیه حقوق بشر، آن را اغفال و فریبی از سوی امضاکنندگان آن دانست؛ زیرا امضاکنندگان این اعلامیه، خود از سلبکنندگان آزادی از ملتها هستند و سرلوحه این اعلامیه، حق آزادی همه آحاد جامعه است. نمونه آن هم پنجاه سال رنج ملت ایران و جنایت رژیم پهلوی است که با وجود امضای این اعلامیه، بر مردم تحمیل کرده است<ref> 3/332 و 334.</ref>. ایشان واکنش مردم در شهرهای مختلف پس از حادثه نوزده دی قم، بهویژه تعطیلی بازارها را معمولی ندانست و آن را تودهنی به رژیم برشمرد<ref> 3/335.</ref> و با مجرمخواندن محمدرضا پهلوی در کشتار مردم، بر اهمیت و لزوم مقابله با اعمال دستگاه فاسد تأکید کرد و با توجه به جنایات پهلوی و غارت مدارس علمیه، نشستن و تنها دعاکردن در خانه را بیمعنا خواند<ref> 3/339 ـ 341.</ref>. | افزون بر این، امامخمینی در پیامی دیگر خواستار افشای جنایات پهلوی در نوزده دی شد و بر زنده نگهداشتن این قیام و رساندن پیام آن برای نسلهای بعد تأکید کرد<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 3/324.</ref>. ایشان در چهلم شهدای نوزده دی قم نیز در سخنانی، اقدامات مراجع تقلید، طلاب و مردم قم را در بیان شجاعانه مسائل روز و زنده نگهداشتن حادثه نوزده دی تحسین کرد و قم را مرکز علم و عمل و تحرک اسلامی معرفی کرد<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 3/330 ـ 331.</ref>. ایشان در این سخنان با اشاره به زرق و برق ظاهری اعلامیه حقوق بشر، آن را اغفال و فریبی از سوی امضاکنندگان آن دانست؛ زیرا امضاکنندگان این اعلامیه، خود از سلبکنندگان آزادی از ملتها هستند و سرلوحه این اعلامیه، حق آزادی همه آحاد جامعه است. نمونه آن هم پنجاه سال رنج ملت ایران و جنایت رژیم پهلوی است که با وجود امضای این اعلامیه، بر مردم تحمیل کرده است<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 3/332 و 334.</ref>. ایشان واکنش مردم در شهرهای مختلف پس از حادثه نوزده دی قم، بهویژه تعطیلی بازارها را معمولی ندانست و آن را تودهنی به رژیم برشمرد<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 3/335.</ref> و با مجرمخواندن محمدرضا پهلوی در کشتار مردم، بر اهمیت و لزوم مقابله با اعمال دستگاه فاسد تأکید کرد و با توجه به جنایات پهلوی و غارت مدارس علمیه، نشستن و تنها دعاکردن در خانه را بیمعنا خواند<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 3/339 ـ 341.</ref>. | ||
پس از کشتار 29 بهمن در تبریز که در چهلم شهدای قم اتفاق افتاد، امامخمینی فجایع پیشآمده در تبریز را موجب سوگ و ناراحتی خود دانست<ref> 3/354.</ref> و اربعین شهدای تبریز را که مصادف با جشن نوروز بود، عزای عمومی اعلام کرد<ref> 3/362.</ref>. با ادامه فجایع رژیم، اعیاد شعبانیه در تیر 1357 را نیز تحریم کرد و از مردم و سخنرانان مراسم اعیاد خواست بدون هیچگونه تشریفاتی جشن مراسم را تبدیل به اعتراض و قیام ملت علیه رژیم پهلوی کنند<ref> 3/426.</ref>. سیر حوادث پیدرپی موجب شد امامخمینی در آستانه رمضان سال 1357ش نیز در پیامی هشتمادهای، افشای جنایتهای پهلوی در تمام نقاط ایران، حتی روستاها را واجب بداند<ref> 3/431 ـ 435؛ مؤسسه تنظیم، کوثر، 1/چهل و چهار.</ref>. | پس از کشتار 29 بهمن در تبریز که در چهلم شهدای قم اتفاق افتاد، امامخمینی فجایع پیشآمده در تبریز را موجب سوگ و ناراحتی خود دانست<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 3/354.</ref> و اربعین شهدای تبریز را که مصادف با جشن نوروز بود، عزای عمومی اعلام کرد<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 3/362.</ref>. با ادامه فجایع رژیم، اعیاد شعبانیه در تیر 1357 را نیز تحریم کرد و از مردم و سخنرانان مراسم اعیاد خواست بدون هیچگونه تشریفاتی جشن مراسم را تبدیل به اعتراض و قیام ملت علیه رژیم پهلوی کنند<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 3/426.</ref>. سیر حوادث پیدرپی موجب شد امامخمینی در آستانه رمضان سال 1357ش نیز در پیامی هشتمادهای، افشای جنایتهای پهلوی در تمام نقاط ایران، حتی روستاها را واجب بداند<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 3/431 ـ 435؛ مؤسسه تنظیم، کوثر، 1/چهل و چهار.</ref>. | ||
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، امامخمینی در 19/10/1358 که برابر با دومین سالگرد کشتار مردم قم بود، مصیبتهای واقع شده برای ملت ایران در دو سال گذشته ازجمله فاجعه نوزده دی را توأم با سرافرازی شهادت برای اسلام و استقلال شمرد و آن را آغاز تحول مبارکی برای ملت دانست که موجب پیروزی و قطع دست بیگانگان شد<ref> 12/84.</ref>. | پس از پیروزی انقلاب اسلامی، امامخمینی در 19/10/1358 که برابر با دومین سالگرد کشتار مردم قم بود، مصیبتهای واقع شده برای ملت ایران در دو سال گذشته ازجمله فاجعه نوزده دی را توأم با سرافرازی شهادت برای اسلام و استقلال شمرد و آن را آغاز تحول مبارکی برای ملت دانست که موجب پیروزی و قطع دست بیگانگان شد<ref>امامخمینی، صحیفه، 12/84.</ref>. | ||
==تأثیر قیام در فرایند انقلاب== | ==تأثیر قیام در فرایند انقلاب== | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
*قرآن | *قرآن کریم. | ||
*اطلاعات، روزنامه، 2/8/1356 و 19/10/1356ش. | |||
*اکبرزاده، محمدمهدی، مصاحبه، چاپشده در حماسه 19 دی قم، به کوشش علی شیرخانی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، 1377ش. | *اکبرزاده، محمدمهدی، مصاحبه، چاپشده در حماسه 19 دی قم، به کوشش علی شیرخانی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، 1377ش. | ||
*امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، 1389ش. | *امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، 1389ش. | ||
خط ۷۹: | خط ۸۰: | ||
*کیهان، روزنامه، 2/8/1356 و 19/10/1356ش. | *کیهان، روزنامه، 2/8/1356 و 19/10/1356ش. | ||
*مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چاپ اول، 1386ش. | *مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چاپ اول، 1386ش. | ||
* | *مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، کوثر، مجموعه سخنرانیهای امامخمینی، تهران، چاپ دوم، 1373ش. | ||
*مرتضوی، سیدضیاء، مصاحبه، چاپشده در حماسه نوزده دی قم، به کوشش علی شیرخانی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، 1377ش. | *مرتضوی، سیدضیاء، مصاحبه، چاپشده در حماسه نوزده دی قم، به کوشش علی شیرخانی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، 1377ش. | ||
*مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، تهران، چاپ اول، 1374ش. | *مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، تهران، چاپ اول، 1374ش. | ||
*مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک جلد 1، تهران، چاپ اول، 1376ش. | *مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک جلد 1، تهران، چاپ اول، 1376ش. | ||
* | *مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک جلد 2، تهران، چاپ اول، 1377ش. | ||
* | *مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، نوزده دی به روایت اسناد ساواک، تهران، چاپ اول، 1382ش. | ||
*معادیخواه، عبدالمجید، جام شکسته خاطرات حجتالاسلام عبدالمجید معادیخواه، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، 1387ش. | *معادیخواه، عبدالمجید، جام شکسته خاطرات حجتالاسلام عبدالمجید معادیخواه، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، 1387ش. | ||
*موسوی تبریزی، سیدحسین، خاطرات آیتالله موسوی تبریزی، تهران، عروج، چاپ اول، 1384ش. | *موسوی تبریزی، سیدحسین، خاطرات آیتالله موسوی تبریزی، تهران، عروج، چاپ اول، 1384ش. |
ویرایش