پرش به محتوا

سیدحسین بروجردی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۶: خط ۲۶:
|اساتید =[[ابوالمعالی کلباسی]]، [[سیدمحمدباقر درچه‌ای]]، [[سیدمحمدتقی مدرس]]، [[آخوند کاشی]]، [[جهانگیرخان قشقایی]]، [[ابوالقاسم دهکردی]]، [[سیدمحمدکاظم یزدی طباطبایی]]، [[فتح‌الله شریعت اصفهانی]]، [[آخوند خراسانی]]
|اساتید =[[ابوالمعالی کلباسی]]، [[سیدمحمدباقر درچه‌ای]]، [[سیدمحمدتقی مدرس]]، [[آخوند کاشی]]، [[جهانگیرخان قشقایی]]، [[ابوالقاسم دهکردی]]، [[سیدمحمدکاظم یزدی طباطبایی]]، [[فتح‌الله شریعت اصفهانی]]، [[آخوند خراسانی]]
|شاگردان =
|شاگردان =
|تالیفات =تجرید اسانید الکافی، تجرید اسانید التهذیب، تجرید اسانید الفقیه، حاشیه بر کتاب‌هایی مانند عروة الوثقی، کفایة الاصول، [[مجمع المسائل]]، [[فرائد الاصول]]، [[القول الصراح فی نقد الصحاح]]، تعلیقات بر [[رجال نجاشی]] و [[منهج المقال]] و [[وسائل الشیعه]]
|تالیفات =تجرید اسانید الکافی، تجرید اسانید التهذیب، تجرید اسانید الفقیه، حاشیه بر کتاب‌هایی مانند عروة الوثقی، کفایة الاصول، مجمع المسائل، فرائد الاصول، القول الصراح فی نقد الصحاح، تعلیقات بر رجال نجاشی و منهج المقال و وسائل الشیعه
|وبگاه رسمی =
|وبگاه رسمی =
|امضا =
|امضا =
خط ۵۲: خط ۵۲:


== روابط امام‌خمینی و بروجردی ==
== روابط امام‌خمینی و بروجردی ==
امام‌خمینی در تثبیت زعامت و مرجعیت بروجردی نقشِ مهمی داشت<ref>فاضل لنکرانی، مصاحبه، ۱۴۵؛ تمری، شکوه شیعه، سیری در زندگانی و فعالیت‌های آیت‌الله‌العظمی بروجردی، ۴۸ و ۷۸.</ref> و دراین‌باره نامه‌های متعددی به علمای سراسر کشور نوشت.<ref>خمینی، امام، حوزه و سیاست، ۱/۱۵–۱۶.</ref> ایشان در سال ۱۳۲۸ طی نامه‌ای به [[محمدتقی فلسفی]] بر تقویت مرجعیت بروجردی تأکید ورزید و آن را امری مهم و حیاتی در راستای رضای الهی و صلاح حال [[جامعه]] معرفی کرد. ایشان در این نامه قوام رشته تعلیمات دینی را به حوزه‌های علمیه نجف و قم و اصفهان و مشهد و بعضی بلاد دیگر دانسته که اداره و سرپرستی آنها در اختیار بروجردی است. ایشان همچنین از خطر انحلال حوزه‌ها اظهار نگرانی کرده و دلایلی مانند بی‌اثر بودن وکلای بروجردی در بلاد، جلوگیری بسیاری از علمای بلاد از رسیدن وجوه به ایشان، تبلیغات سوء بعضی مغرضین در تهران و بعضی شهرهای دیگر علیه بروجردی و کمی دلسوزان وی را برشمرده و مشی کریمانه وی مبنی بر عدم مراجعه به تجار و بازرگانان و شرح احتیاج حوزه‌های علمیه را یادآوری کرده است. ایشان در این نامه، افزون بر درخواست ترویج برای پشتیبانی از حوزه و شخص بروجردی، تشکیل یک مجمع خصوصی را پیشنهاد کرده است تا با کمک‌جستن از تجار خیرخواه بتوانند بدهی‌های ایشان را پرداخت کنند و به‌طور اساسی متعهد شوند هر ماه ایشان را مساعدت کنند. امام‌خمینی در پایان اعلامِ خطر کرده و تسامح در پشتیبانی هماهنگ از بروجردی را باعث وقوع مسایل تأسف‌برانگیز دانسته است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۴–۲۵؛ فلسفی، خاطرات و مبارزات حجت‌الاسلام فلسفی، ۱۸۳–۱۸۵.</ref> با آغاز تدریس بروجردی در قم، امام‌خمینی -با وجود داشتن سطح بالای علمی- همراه شاگردان خود جهت تقویت ایشان در درس او شرکت کرد. ایشان خود خاطرنشان کرده که از این درس بهره نیز برده است<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۴۲۷.</ref> چنان‌که تقریراتی از درس ایشان را نوشته و به نام [[لمحات الاصول]] منتشر شده است. همچنین امام‌خمینی طی‌کردن دقیق دروس مقدمات و سطح با داشتن استعداد خوب و دو تا سه ماه شرکت در درس بروجردی را سبب [[اجتهاد]] می‌دانست؛ طوری که شخص می‌تواند همان روش را در دیگر ابواب فقه به کار گیرد.<ref>صافی گلپایگانی، مصاحبه، ۱۳۲.</ref>{{سخ}}
امام‌خمینی در تثبیت زعامت و مرجعیت بروجردی نقشِ مهمی داشت<ref>فاضل لنکرانی، مصاحبه، ۱۴۵؛ تمری، شکوه شیعه، سیری در زندگانی و فعالیت‌های آیت‌الله‌العظمی بروجردی، ۴۸ و ۷۸.</ref> و دراین‌باره نامه‌های متعددی به علمای سراسر کشور نوشت.<ref>خمینی، امام، حوزه و سیاست، ۱/۱۵–۱۶.</ref> ایشان در سال ۱۳۲۸ طی نامه‌ای به [[محمدتقی فلسفی]] بر تقویت مرجعیت بروجردی تأکید ورزید و آن را امری مهم و حیاتی در راستای رضای الهی و صلاح حال [[جامعه]] معرفی کرد. ایشان در این نامه قوام رشته تعلیمات دینی را به [[حوزه علمیه نجف|حوزه‌های علمیه نجف]] و قم و اصفهان و مشهد و بعضی بلاد دیگر دانسته که اداره و سرپرستی آنها در اختیار بروجردی است. ایشان همچنین از خطر انحلال حوزه‌ها اظهار نگرانی کرده و دلایلی مانند بی‌اثر بودن وکلای بروجردی در بلاد، جلوگیری بسیاری از علمای بلاد از رسیدن وجوه به ایشان، تبلیغات سوء بعضی مغرضین در تهران و بعضی شهرهای دیگر علیه بروجردی و کمی دلسوزان وی را برشمرده و مشی کریمانه وی مبنی بر عدم مراجعه به تجار و بازرگانان و شرح احتیاج حوزه‌های علمیه را یادآوری کرده است. ایشان در این نامه، افزون بر درخواست ترویج برای پشتیبانی از حوزه و شخص بروجردی، تشکیل یک مجمع خصوصی را پیشنهاد کرده است تا با کمک‌جستن از تجار خیرخواه بتوانند بدهی‌های ایشان را پرداخت کنند و به‌طور اساسی متعهد شوند هر ماه ایشان را مساعدت کنند. امام‌خمینی در پایان اعلامِ خطر کرده و تسامح در پشتیبانی هماهنگ از بروجردی را باعث وقوع مسایل تأسف‌برانگیز دانسته است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۴–۲۵؛ فلسفی، خاطرات و مبارزات حجت‌الاسلام فلسفی، ۱۸۳–۱۸۵.</ref> با آغاز تدریس بروجردی در قم، امام‌خمینی -با وجود داشتن سطح بالای علمی- همراه شاگردان خود جهت تقویت ایشان در درس او شرکت کرد. ایشان خود خاطرنشان کرده که از این درس بهره نیز برده است<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۴۲۷.</ref> چنان‌که تقریراتی از درس ایشان را نوشته و به نام [[لمحات الاصول]] منتشر شده است. همچنین امام‌خمینی طی‌کردن دقیق دروس مقدمات و سطح با داشتن استعداد خوب و دو تا سه ماه شرکت در درس بروجردی را سبب [[اجتهاد]] می‌دانست؛ طوری که شخص می‌تواند همان روش را در دیگر ابواب فقه به کار گیرد.<ref>صافی گلپایگانی، مصاحبه، ۱۳۲.</ref>{{سخ}}
از سوی دیگر، امام‌خمینی که حضور بروجردی را مایه حفظ حوزه و [[روحانیت]] می‌دانست<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۰۷–۲۰۸.</ref> افزون بر همکاری جدی با بروجردی در اداره حوزه و حضور در هیئت اصلاح آن از سوی وی<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۷.</ref> با برگزاری جلساتی با بزرگان حوزه و بررسی مسایل کشور به بروجردی مشاوره می‌داده است. نامه ایشان و گروهی از بزرگان حوزه به بروجردی در پی شایعه موافقت وی با نظر [[محمدرضا پهلوی]] مبنی بر تشکیل مجلس مؤسسان<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۶؛ حسین‌بخش، آیت‌الله بروجردی، ۴۲.</ref> و نیز انتقال درخواست حوزه از طریق بروجردی به رژیم پهلوی<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۴۸۳.</ref> نشان از تعاملات و مشاوره‌های سیاسی امام‌خمینی و بروجردی است.{{سخ}}
از سوی دیگر، امام‌خمینی که حضور بروجردی را مایه حفظ حوزه و [[روحانیت]] می‌دانست<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۰۷–۲۰۸.</ref> افزون بر همکاری جدی با بروجردی در اداره حوزه و حضور در هیئت اصلاح آن از سوی وی<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۷.</ref> با برگزاری جلساتی با بزرگان حوزه و بررسی مسایل کشور به بروجردی مشاوره می‌داده است. نامه ایشان و گروهی از بزرگان حوزه به بروجردی در پی شایعه موافقت وی با نظر [[محمدرضا پهلوی]] مبنی بر تشکیل مجلس مؤسسان<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۶؛ حسین‌بخش، آیت‌الله بروجردی، ۴۲.</ref> و نیز انتقال درخواست حوزه از طریق بروجردی به رژیم پهلوی<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۴۸۳.</ref> نشان از تعاملات و مشاوره‌های سیاسی امام‌خمینی و بروجردی است.{{سخ}}
با این همه روابط امام‌خمینی و بروجردی فراز و نشیب داشته و در برهه‌ای رو به سردی گذاشته‌ است. برخی آغاز این فترت را بست‌نشستن طرفداران [[سیدابوالقاسم کاشانی]] در خانه بروجردی و دستور او به اخراج آنان می‌دانند<ref>حائری، خاطرات دکتر مهدی حائری یزدی، ۸۹.</ref> البته بروجردی به کاشانی خدمت‌های مهمی کرده است که جلوگیری از محاکمه و اعدام وی و کمک‌های مادی در اواخر عمر او ازجمله آنهاست<ref>فاضل لنکرانی، مصاحبه، ۱۶۱–۱۶۲.</ref> همچنین بروجردی دیدگاه [[فداییان اسلام]] را عملی نمی‌دانست و از آنان حمایت نمی‌کرد.<ref>واعظ‌زاده، چشم و چراغ، ۲۳۹–۲۴۰.</ref> با تندروی‌های آنان مخالف بود و حرکات آنان را مخلّ حوزه می‌دانست<ref>علوی بروجردی، حریم امام، ۱۲.</ref> گرچه گفته شده پنهانی از آنان حمایت مالی می‌کرد<ref>بدلا، مصاحبه، ۱۰۴–۱۰۵.</ref> امام‌خمینی گرچه موافق [[مبارزه مسلحانه]] نبود. و از این نظر با روش فداییان اسلام موافق نبود، ولی به آنان نظر خوش‌بینانه داشت؛ اما به دلیل رعایت ادب در برابر بروجردی علنی از آنان حمایت نمی‌کرد<ref>بدلا، مصاحبه، ۲۴۲.</ref> و حادثه اعدام فداییان اسلام موجب تألم روحی امام‌خمینی گردید.<ref>خمینی، امام، حوزه و سیاست، ۱۷.</ref>{{سخ}}
با این همه روابط امام‌خمینی و بروجردی فراز و نشیب داشته و در برهه‌ای رو به سردی گذاشته‌ است. برخی آغاز این فترت را بست‌نشستن طرفداران [[سیدابوالقاسم کاشانی]] در خانه بروجردی و دستور او به اخراج آنان می‌دانند<ref>حائری، خاطرات دکتر مهدی حائری یزدی، ۸۹.</ref> البته بروجردی به کاشانی خدمت‌های مهمی کرده است که جلوگیری از محاکمه و اعدام وی و کمک‌های مادی در اواخر عمر او ازجمله آنهاست<ref>فاضل لنکرانی، مصاحبه، ۱۶۱–۱۶۲.</ref> همچنین بروجردی دیدگاه [[فداییان اسلام]] را عملی نمی‌دانست و از آنان حمایت نمی‌کرد.<ref>واعظ‌زاده، چشم و چراغ، ۲۳۹–۲۴۰.</ref> با تندروی‌های آنان مخالف بود و حرکات آنان را مخلّ حوزه می‌دانست<ref>علوی بروجردی، حریم امام، ۱۲.</ref> گرچه گفته شده پنهانی از آنان حمایت مالی می‌کرد<ref>بدلا، مصاحبه، ۱۰۴–۱۰۵.</ref> امام‌خمینی گرچه موافق [[مبارزه مسلحانه]] نبود. و از این نظر با روش فداییان اسلام موافق نبود، ولی به آنان نظر خوش‌بینانه داشت؛ اما به دلیل رعایت ادب در برابر بروجردی علنی از آنان حمایت نمی‌کرد<ref>بدلا، مصاحبه، ۲۴۲.</ref> و حادثه اعدام فداییان اسلام موجب تألم روحی امام‌خمینی گردید.<ref>خمینی، امام، حوزه و سیاست، ۱۷.</ref>{{سخ}}
۲۱٬۱۴۹

ویرایش