۲۱٬۲۱۷
ویرایش
(+ 4 categories; ±رده:مقالههای آماده ارزیابی←رده:مقالههای ارزیابیشده using HotCat) |
|||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
صبح روز دوم فروردین ۱۳۴۲/ ۲۵ شوال ۱۳۸۲ق سالروز شهادت امامصادق(ع) مجالس مختلف عزاداری در خانه علما و نیز [[خانه امامخمینی]] برگزار شد. نیروهای اعزامی رژیم،<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱/۲۲۱؛ آل طه، مصاحبه، ۱/۲۹.</ref> برخی در قالب عزاداران روستاهای اطراف قم در این مجالس شرکت کردند.<ref>روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/۳۶۷.</ref> در مراسم عزاداری خانه امامخمینی تعدادی از این نیروها با ذکر صلواتهای نابجا قصد برهمزدن مجلس را داشتند؛ ولی ایشان با مشاهده اوضاع، [[محمدصادق خلخالی]] را مأمور کرد که به اخلالگران اعلان کند اگر این وضعیت ادامه داشته باشد، ایشان به سمت حرم مطهر حرکت میکند و در آنجا سخنان مهمی را خواهد گفت. این تهدید امامخمینی، باعث ناکامی مأموران ساواک شد.<ref>کرباسچی، تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی، ۲/۱۷۴–۱۷۵؛ طاهری خرمآبادی، خاطرات، ۱/۱۶۹–۱۷۰؛ مؤسسه تنظیم، کوثر، ۱/۵۵.</ref> به همین مناسبت [[سیدکاظم شریعتمداری]] نیز در [[مدرسه حجتیه]] مجلسی برقرار کرد که به دلیل روابط دو تن از پهلوانان قم که برگزارکنندگان اصلی مراسم بودند با شهربانی، به این مجلس حمله نشد.<ref>کرباسچی، تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی، ۲/۱۷۵؛ ذاکری، طلوع خورشید، ۱۹۳؛ هاشمی رفسنجانی، دوران مبارزه، ۱/۱۳۸.</ref> | صبح روز دوم فروردین ۱۳۴۲/ ۲۵ شوال ۱۳۸۲ق سالروز شهادت امامصادق(ع) مجالس مختلف عزاداری در خانه علما و نیز [[خانه امامخمینی]] برگزار شد. نیروهای اعزامی رژیم،<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱/۲۲۱؛ آل طه، مصاحبه، ۱/۲۹.</ref> برخی در قالب عزاداران روستاهای اطراف قم در این مجالس شرکت کردند.<ref>روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/۳۶۷.</ref> در مراسم عزاداری خانه امامخمینی تعدادی از این نیروها با ذکر صلواتهای نابجا قصد برهمزدن مجلس را داشتند؛ ولی ایشان با مشاهده اوضاع، [[محمدصادق خلخالی]] را مأمور کرد که به اخلالگران اعلان کند اگر این وضعیت ادامه داشته باشد، ایشان به سمت حرم مطهر حرکت میکند و در آنجا سخنان مهمی را خواهد گفت. این تهدید امامخمینی، باعث ناکامی مأموران ساواک شد.<ref>کرباسچی، تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی، ۲/۱۷۴–۱۷۵؛ طاهری خرمآبادی، خاطرات، ۱/۱۶۹–۱۷۰؛ مؤسسه تنظیم، کوثر، ۱/۵۵.</ref> به همین مناسبت [[سیدکاظم شریعتمداری]] نیز در [[مدرسه حجتیه]] مجلسی برقرار کرد که به دلیل روابط دو تن از پهلوانان قم که برگزارکنندگان اصلی مراسم بودند با شهربانی، به این مجلس حمله نشد.<ref>کرباسچی، تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی، ۲/۱۷۵؛ ذاکری، طلوع خورشید، ۱۹۳؛ هاشمی رفسنجانی، دوران مبارزه، ۱/۱۳۸.</ref> | ||
عصر این روز، در [[مدرسه فیضیه]] مرجع تقلید وقت، [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]] همانند سالهای گذشته، با حضور گسترده عموم مردم، طلاب، علما و مراجع، مجلس عزاداری شهادت امامصادق(ع) را برگزار کرد.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱/۱۸۱.</ref> برخی افراد معتقدند امامخمینی و سیدکاظم شریعتمداری پیشاپیش از ترفند کارگزاران امنیتی اطلاع یافته بودند و گلپایگانی را از تشکیل آن جلسه منع کردند؛ ولی وی هیچیک از این توصیهها را نپذیرفت و وی در این مراسم حاضر بود<ref>گرامی، خاطرات، ۲۳۵؛ بهشتی، خاطرات، ۲۲۷–۲۲۸.</ref> و حیاط مدرسه، بالکنهای طبقه دوم و شبستانهای آن از جمعیت عزادار پر شده بود. تعداد زیادی از نیروهای ویژه رژیم با لباس مبدل در لابهلای جمعیت نشسته بودند. همچنین نیروهای نظامی و ساواک در بیرون مدرسه و در میدان آستانه مستقر بودند.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱/۲۲۸؛ روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/۳۶۷.</ref> با سه اقدام این نیروها، یعنی پوشیدن کفش یکشکل سربازی، شعار دستهجمعی «جاوید شاه» و بهصفایستادن منظم آنها، ماهیتشان آشکار شد | عصر این روز، در [[مدرسه فیضیه]] مرجع تقلید وقت، [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]] همانند سالهای گذشته، با حضور گسترده عموم مردم، طلاب، علما و مراجع، مجلس عزاداری شهادت امامصادق(ع) را برگزار کرد.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱/۱۸۱.</ref> برخی افراد معتقدند امامخمینی و سیدکاظم شریعتمداری پیشاپیش از ترفند کارگزاران امنیتی اطلاع یافته بودند و گلپایگانی را از تشکیل آن جلسه منع کردند؛ ولی وی هیچیک از این توصیهها را نپذیرفت و وی در این مراسم حاضر بود<ref>گرامی، خاطرات، ۲۳۵؛ بهشتی، خاطرات، ۲۲۷–۲۲۸.</ref> و حیاط مدرسه، بالکنهای طبقه دوم و شبستانهای آن از جمعیت عزادار پر شده بود. تعداد زیادی از نیروهای ویژه رژیم با لباس مبدل در لابهلای جمعیت نشسته بودند. همچنین نیروهای نظامی و ساواک در بیرون مدرسه و در میدان آستانه مستقر بودند.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱/۲۲۸؛ روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/۳۶۷.</ref> با سه اقدام این نیروها، یعنی پوشیدن کفش یکشکل سربازی، شعار دستهجمعی «جاوید شاه» و بهصفایستادن منظم آنها، ماهیتشان آشکار شد.<ref>کاظمینی، ارزیابی یادماندههای سپهبد مبصر از قیام ۱۵ خرداد۴۲.</ref> [[اکبر هاشمی رفسنجانی]] که مدتی پس از این واقعه، دستگیر و به خدمت سربازی اعزام شد، به نقل از نظامیانی که در پادگان بودند خاطرنشان کرده است، عاملان فاجعه مدرسه فیضیه قم، ترکیبی از گاردیها، ساواکیها و ارتشیها بودند.<ref>هاشمی رفسنجانی، دوران مبارزه، ۱/۱۳۷–۱۳۸.</ref> در دیگر خاطرات نیز در خصوص وجه ممیز اخلالگران از دیگر مردم آمده است؛ ازجمله همه آنان «چوبهای تراشیده مثل چماق» داشتند<ref>کوثری، مصاحبه، ۲/۱۵۳.</ref> و «دستکش به دست» بودند.<ref>یثربی، مصاحبه، ۲/۴۳۴.</ref> | ||
پس از سخنرانیِ [[سیدمحمد آل طه]] یکی از واعظان قم، [[مرتضی انصاری قمی]] از منبریهای معروف قم، به منبر رفت که با اخلال نیروهای رژیم، سخنانش ناتمام ماند. یکی از آنان با بلندگو برای روح «رضاشاه کبیر» درخواست صلوات کرد که با واکنش مردم، درگیریها آغاز شد.<ref>آل طه، مصاحبه، ۱/۲۸–۲۹؛ عراقی، ناگفتهها، ۱۵۸–۱۵۹.</ref> سرهنگ علیاکبر مولوی فرمانده عملیات که با لباس مبدل در ایوان یکی از حجرهها مستقر شده بود، فرمان حمله را صادر کرد<ref>روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/۳۷۰.</ref> و بدین ترتیب نیروهای حکومتی با چوب و چماق به طلاب و مردم حملهور شدند.<ref>احمدی میانجی، ۱۹۵؛ مرکز بررسی اسناد، ۲/۵۶؛ عراقی، ناگفتهها، ۱۵۹–۱۶۰.</ref> مأمورانی که در جلوی مدرسه فیضیه مستقر بودند، در حدود ساعت پنج بعد از ظهر از راه مسافرخانههای مجاور به پشت بام مدرسه فیضیه رسیدند و برای سرکوب طلاب در طبقه دوم مدرسه، دست به سلاح گرم بردند.<ref>یثربی، مصاحبه، ۲/۴۳۲؛ مرکز بررسی اسناد، ۲/۲۹.</ref> کماندوها نیز حجرههای طلاب را ویران کردند، درها، پنجرهها، اسباب و اثاث طلاب تخریب و غارت شد و گفته شده گروهی را به حیاط فیضیه پرت کردند. نیروهای رژیم به طلاب و علما و مردم فحاشی کردند و طلاب پناهگرفته را نیز زدند و مجروح کردند.<ref>کرباسچی، تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی، ۲/۱۸۶–۱۸۷؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱/۲۲۸ و ۲۳۴؛ عبایی خراسانی، مصاحبه، ۲/۱۱–۱۲ و ۱۳۶–۱۳۸.</ref> | پس از سخنرانیِ [[سیدمحمد آل طه]] یکی از واعظان قم، [[مرتضی انصاری قمی]] از منبریهای معروف قم، به منبر رفت که با اخلال نیروهای رژیم، سخنانش ناتمام ماند. یکی از آنان با بلندگو برای روح «رضاشاه کبیر» درخواست صلوات کرد که با واکنش مردم، درگیریها آغاز شد.<ref>آل طه، مصاحبه، ۱/۲۸–۲۹؛ عراقی، ناگفتهها، ۱۵۸–۱۵۹.</ref> سرهنگ علیاکبر مولوی فرمانده عملیات که با لباس مبدل در ایوان یکی از حجرهها مستقر شده بود، فرمان حمله را صادر کرد<ref>روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/۳۷۰.</ref> و بدین ترتیب نیروهای حکومتی با چوب و چماق به طلاب و مردم حملهور شدند.<ref>احمدی میانجی، ۱۹۵؛ مرکز بررسی اسناد، ۲/۵۶؛ عراقی، ناگفتهها، ۱۵۹–۱۶۰.</ref> مأمورانی که در جلوی مدرسه فیضیه مستقر بودند، در حدود ساعت پنج بعد از ظهر از راه مسافرخانههای مجاور به پشت بام مدرسه فیضیه رسیدند و برای سرکوب طلاب در طبقه دوم مدرسه، دست به سلاح گرم بردند.<ref>یثربی، مصاحبه، ۲/۴۳۲؛ مرکز بررسی اسناد، ۲/۲۹.</ref> کماندوها نیز حجرههای طلاب را ویران کردند، درها، پنجرهها، اسباب و اثاث طلاب تخریب و غارت شد و گفته شده گروهی را به حیاط فیضیه پرت کردند. نیروهای رژیم به طلاب و علما و مردم فحاشی کردند و طلاب پناهگرفته را نیز زدند و مجروح کردند.<ref>کرباسچی، تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی، ۲/۱۸۶–۱۸۷؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱/۲۲۸ و ۲۳۴؛ عبایی خراسانی، مصاحبه، ۲/۱۱–۱۲ و ۱۳۶–۱۳۸.</ref> |