۵۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
نویسندگی یکی از راههای تفهیم مقاصد انسان از دوران گذشته بوده که با کشیدن شکل اشیا بر روی سنگها آغاز و با اختراع خط میخی به دست «سومریان» متحول شد. پس از گذشت دورههای مختلف، با اختراع الفبای صدادار، خط و نوشتن به کمال رسید و بهتدریج خطوط عِبری، سریانی و یونانی ابداع شد<ref> دوانی، هنر نویسندگی، 13 ـ 15.</ref>؛ بدین ترتیب ابداع خط منجر به نویسندگی و نوشتن کتاب گردید. در ایران در دوران هخامنشیان کتابخانههای بزرگی وجود داشت. پیش از نابودی این کتابخانهها به دست اسکندر مقدونی آثار زیادی از ایرانیان به فرمان وی ترجمه و به اسکندریه فرستاده شد<ref> قدیانی، تأثیر فرهنگ، 109 ـ 110.</ref>. | نویسندگی یکی از راههای تفهیم مقاصد انسان از دوران گذشته بوده که با کشیدن شکل اشیا بر روی سنگها آغاز و با اختراع خط میخی به دست «سومریان» متحول شد. پس از گذشت دورههای مختلف، با اختراع الفبای صدادار، خط و نوشتن به کمال رسید و بهتدریج خطوط عِبری، سریانی و یونانی ابداع شد<ref> دوانی، هنر نویسندگی، 13 ـ 15.</ref>؛ بدین ترتیب ابداع خط منجر به نویسندگی و نوشتن کتاب گردید. در ایران در دوران هخامنشیان کتابخانههای بزرگی وجود داشت. پیش از نابودی این کتابخانهها به دست اسکندر مقدونی آثار زیادی از ایرانیان به فرمان وی ترجمه و به اسکندریه فرستاده شد<ref> قدیانی، تأثیر فرهنگ، 109 ـ 110.</ref>. | ||
با ورود اسلام به ایران، فشارهای سیاسی حاکمان از یکسو و تأثیر ادبیات عرب بر زبان مردم از سوی دیگر، باعث شد بیشتر نویسندگان ایرانی آثار خود را به زبان عربی بنویسند. این روند و تمایل به عربینویسی در زمان طاهریان، صفاریان و سامانیان ادامه یافت<ref> پرویز، تاریخ سرزمین ایران، 446.</ref>. ابنمقفع<ref> مترجم کلیله و دمنه از پهلوی به عربی.</ref> یکی از نویسندگان بزرگ ایرانی است که در بلاغت و فصاحت در زبان عربی شناختهشده است<ref> رضایی، گنجینه تاریخ ایران، 11/354.</ref>. دراین میان از مهمترین آثار نثر فارسی در زمان سامانیان ترجمه تاریخ طبری نوشته ابوجعفر محمدبنجریر طبری است<ref> رضایی، گنجینه تاریخ ایران، 11/357.</ref>. با آمدن غزنویان، به نویسندگی توجه بیشتری شد و سیاستمدارانِ نویسندهای همانند ابوالفضل بیهقی<ref> نویسنده تاریخ بیهقی.</ref> آثار ارزشمندی بر جای گذاشتند<ref> | با ورود اسلام به ایران، فشارهای سیاسی حاکمان از یکسو و تأثیر ادبیات عرب بر زبان مردم از سوی دیگر، باعث شد بیشتر نویسندگان ایرانی آثار خود را به زبان عربی بنویسند. این روند و تمایل به عربینویسی در زمان طاهریان، صفاریان و سامانیان ادامه یافت<ref> پرویز، تاریخ سرزمین ایران، 446.</ref>. ابنمقفع<ref> مترجم کلیله و دمنه از پهلوی به عربی.</ref> یکی از نویسندگان بزرگ ایرانی است که در بلاغت و فصاحت در زبان عربی شناختهشده است<ref> رضایی، گنجینه تاریخ ایران، 11/354.</ref>. دراین میان از مهمترین آثار نثر فارسی در زمان سامانیان ترجمه تاریخ طبری نوشته ابوجعفر محمدبنجریر طبری است<ref> رضایی، گنجینه تاریخ ایران، 11/357.</ref>. با آمدن غزنویان، به نویسندگی توجه بیشتری شد و سیاستمدارانِ نویسندهای همانند ابوالفضل بیهقی<ref> نویسنده تاریخ بیهقی.</ref> آثار ارزشمندی بر جای گذاشتند<ref> نویسنده تاریخ بیهقی، 11/365.</ref>. در روزگار سلجوقیان نیز نویسندگان امکان زیادی برای نوشتن داشتند و ادبیات نیرو و پیشرفت دوچندانی پیدا کرد<ref> نویسنده تاریخ بیهقی، 11/368.</ref>. ازجمله این نویسندگان میتوان به ناصرخسرو قبادیانی اشاره کرد<ref> سایکس، تاریخ ایران، 2/85.</ref>. زبان فارسی در اواخر دوران خوارزمشاهیان، نویسندگان بزرگی چون سعدی را به خود دید که نثر فارسی را از تکلف واژگان رهانید و به آن، اعتدالی مطبوع بخشید<ref> یوسفی، برگهایی در آغوش باد، 1/261 ـ 278.</ref>. | ||
به دلیل مشکلات نگارش دستنویس، پس از ورود فن چاپ به ایران در 1043ق در زمان صفویان، نویسندگان به آن روی آوردند<ref> رضوی، 23.</ref>{{ببینید|مطبوعات}} و عمده مشکلات خود در تکثیر مطالب در شمارگان زیاد را برطرف کردند؛ ولی تا عصر قاجاریه، نویسندگان و آثار بهجایمانده از آنان چندان تأثیری در ایجاد تحول در جامعه نداشتند و بیشتر نویسندگان آن دوران از وابستگان دربار بودند<ref> رضایی، گنجینه تاریخ ایران، 12/830.</ref>. در دوران ناصرالدینشاه، اوضاع فرهنگی و سیاسی ایران دگرگون شد و فشارهای سیاسی باعث گردید بسیاری از روشنفکران و نویسندگانی که امکان نوشتن در داخل را نداشتند، دور از ایران مشغول بیان دیدگاهها و اعتراضات خود و نوشتن مقالات تند و انتقادی علیه حکومت، رجال سیاسی و صاحبمنصبان شوند<ref> رحیمیان، 9.</ref>. در این روزگار شعر و شاعری رونق داشت و رسالههای علمی، حکمی و تعلیمی به نظم سروده میشدند و مخاطب آنان نیز خواص و اعیان بودند<ref> همان، 17.</ref>. | به دلیل مشکلات نگارش دستنویس، پس از ورود فن چاپ به ایران در 1043ق در زمان صفویان، نویسندگان به آن روی آوردند<ref> رضوی، مروری بر تاریخچه چاپ، 23.</ref>{{ببینید|مطبوعات}} و عمده مشکلات خود در تکثیر مطالب در شمارگان زیاد را برطرف کردند؛ ولی تا عصر قاجاریه، نویسندگان و آثار بهجایمانده از آنان چندان تأثیری در ایجاد تحول در جامعه نداشتند و بیشتر نویسندگان آن دوران از وابستگان دربار بودند<ref> رضایی، گنجینه تاریخ ایران، 12/830.</ref>. در دوران ناصرالدینشاه، اوضاع فرهنگی و سیاسی ایران دگرگون شد و فشارهای سیاسی باعث گردید بسیاری از روشنفکران و نویسندگانی که امکان نوشتن در داخل را نداشتند، دور از ایران مشغول بیان دیدگاهها و اعتراضات خود و نوشتن مقالات تند و انتقادی علیه حکومت، رجال سیاسی و صاحبمنصبان شوند<ref> رحیمیان، ادوار نثر فارسی، 9.</ref>. در این روزگار شعر و شاعری رونق داشت و رسالههای علمی، حکمی و تعلیمی به نظم سروده میشدند و مخاطب آنان نیز خواص و اعیان بودند<ref> همان، 17.</ref>. | ||
نهضت مشروطه از رویدادهایی بود که تاریخ نویسندگی در ایران را متحول کرد و نویسندگان به عنوان افرادی مطرح و تأثیرگذار وارد فعالیت شدند و مفاهیم تازهای چون آزادی، وطندوستی، تجدّدخواهی و عدالتجویی، دفاع از حاکمیت قانون و سنتشکنی به معنای مبارزه با باورهای خرافی وارد عرصه نوشتاری شد<ref> همان، ۱۱.</ref>. یکی از معروفترین مقالات سیاسی ـ انتقادیِ متعلق به این دوره را علیاکبر دهخدا با عنوان «چرند و پرند» منتشر کرد<ref>دهخدا، 1/31 ـ 37.</ref> و در عرصه شعر ملکالشعرای بهار، عارف قزوینی و ابوالقاسم لاهوتی از تأثیرگذاران این دوره بودند<ref> رحیمیان، 15.</ref>. با ایجاد تغییرات زیاد در زمینههای سیاسی و اجتماعی، نویسندگان این دوران با حجم عظیمی از قتلها، تبعیدها و حبسها دست به گریبان بودند<ref> سفری، 1/72 ـ 73.</ref>. با آمدن رضاخان پهلوی، فضای اختناق بیشتری بر کشور حاکم شد و نویسندگان بیشتری از نوشتن بازماندند<ref> | نهضت مشروطه از رویدادهایی بود که تاریخ نویسندگی در ایران را متحول کرد و نویسندگان به عنوان افرادی مطرح و تأثیرگذار وارد فعالیت شدند و مفاهیم تازهای چون آزادی، وطندوستی، تجدّدخواهی و عدالتجویی، دفاع از حاکمیت قانون و سنتشکنی به معنای مبارزه با باورهای خرافی وارد عرصه نوشتاری شد<ref> همان، ۱۱.</ref>. یکی از معروفترین مقالات سیاسی ـ انتقادیِ متعلق به این دوره را علیاکبر دهخدا با عنوان «چرند و پرند» منتشر کرد<ref>دهخدا، 1/31 ـ 37.</ref> و در عرصه شعر ملکالشعرای بهار، عارف قزوینی و ابوالقاسم لاهوتی از تأثیرگذاران این دوره بودند<ref> رحیمیان، ادوار نثر فارسی، 15.</ref>. با ایجاد تغییرات زیاد در زمینههای سیاسی و اجتماعی، نویسندگان این دوران با حجم عظیمی از قتلها، تبعیدها و حبسها دست به گریبان بودند<ref> سفری، قلم وسیاست، 1/72 ـ 73.</ref>. با آمدن رضاخان پهلوی، فضای اختناق بیشتری بر کشور حاکم شد و نویسندگان بیشتری از نوشتن بازماندند<ref> سفری، قلم وسیاست، 1/67.</ref>. فعالیت نویسندگان با انتشار مقالات سیاسی در شهریور۱۳۲۰ همزمان با تبعید پهلوی از ایران از سر گرفته شد و برای مدتی ادبیات سیاسی دوباره رونق گرفت<ref> سفری، قلم وسیاست، 1/67 ـ 68 و 97.</ref>. یکی از نویسندگانی که شکل نوینی از نوشتن را در این دوران ایجاد کرد، احسان طبری بود. او به دلیل آشنایی با گنجینه شعر و ادب و عرفان اسلامی، آثار متفاوتی در متون متعارف مارکسیستی از خود به جای گذاشت<ref> مؤسسه مطالعات، 1112 ـ 1114.</ref> و بخش مهمی از نویسندگان و شعرای متجدد ایران را پرورش داد<ref> همان، 1115.</ref>. | ||
از دهه 1330 نویسندگان با سانسور دولتی روبهرو شدند و سازمان اطلاعات و امنیت کشور رژیم پهلوی<ref> ساواک.</ref> به صورت پنهانی در کار نویسندگان خلل وارد میکرد<ref> خسروی، 164 ـ 165.</ref>. اواسط دهه 1340، محمدرضا پهلوی زمینههایی را فراهم کرد تا گروهی از اهل قلم و هنر را با سیاستهای خود هماهنگ کند. شماری از نویسندگان از حضور در زیر این چتر خودداری کردند و برای حمایت از حقوق مادی و معنوی آثارشان، تشکلِ مستقل «کانون نویسندگان ایران» را ایجاد کردند. جلال آل احمد ازجمله افرادی بود که از سر تعهد و با هدف اصلاح امور جامعه و حل معضلات، قلم در دست گرفت<ref> بشیری، 12.</ref> و تلاش زیادی برای رونق کانون نویسندگان کرد{{ببینید|جلال آلاحمد}} با درگذشت آل احمد در شهریور 1348 و بستهشدن کانون به دست ساواک، این تشکل ضربات سختی خورد و بدین ترتیب دوره اول از حیات فرهنگی ـ سیاسی آن پایان یافت<ref> مرکز بررسی اسناد، ۹ ـ ۱۲.</ref>. علی شریعتی نیز ازجمله افرادی بود که در آن دوره با کتابهایش به روشنگری در عرصه سیاسی پرداخت{{ببینید|علی شریعتی}} | از دهه 1330 نویسندگان با سانسور دولتی روبهرو شدند و سازمان اطلاعات و امنیت کشور رژیم پهلوی<ref> ساواک.</ref> به صورت پنهانی در کار نویسندگان خلل وارد میکرد<ref> خسروی، 164 ـ 165.</ref>. اواسط دهه 1340، محمدرضا پهلوی زمینههایی را فراهم کرد تا گروهی از اهل قلم و هنر را با سیاستهای خود هماهنگ کند. شماری از نویسندگان از حضور در زیر این چتر خودداری کردند و برای حمایت از حقوق مادی و معنوی آثارشان، تشکلِ مستقل «کانون نویسندگان ایران» را ایجاد کردند. جلال آل احمد ازجمله افرادی بود که از سر تعهد و با هدف اصلاح امور جامعه و حل معضلات، قلم در دست گرفت<ref> بشیری، 12.</ref> و تلاش زیادی برای رونق کانون نویسندگان کرد{{ببینید|جلال آلاحمد}} با درگذشت آل احمد در شهریور 1348 و بستهشدن کانون به دست ساواک، این تشکل ضربات سختی خورد و بدین ترتیب دوره اول از حیات فرهنگی ـ سیاسی آن پایان یافت<ref> مرکز بررسی اسناد، ۹ ـ ۱۲.</ref>. علی شریعتی نیز ازجمله افرادی بود که در آن دوره با کتابهایش به روشنگری در عرصه سیاسی پرداخت{{ببینید|علی شریعتی}} | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
==نویسندگان در دوران پهلوی== | ==نویسندگان در دوران پهلوی== | ||
نویسندگان بهرغم جایگاهی که در ارتقای سطح فرهنگی جامعه دارند، در رژیم استبدادی پهلوی از جایگاه درخوری برخوردار نبودهاند. رضاخان پهلوی از دوره وزارت جنگ و نخستوزیری تلاش کرد عوامل تأثیر گذار فرهنگی، سیاسی ازجمله نویسندگان را به انقیاد در آورد و در این راستا تعداد زیادی از جراید را تعطیل و تعدادی را نیز با افکار خود همراه ساخت؛ به گونهای که دوره سلطنت او از سیاهترین زمانها در تاریخ اندیشه ایران به شمار میرود. در این زمان چاپ هر برگهای منوط به کسب اجازه از بازرس ویژه در شهربانی بود که در قالب مهر «روا» در بالای صفحات انجام میپذیرفت<ref> خسروی، 158 ـ 159.</ref>. در دوره محمدرضا پهلوی نیز اگر چه در برهه نخست به خاطر شرایط سیاسی، اجتماعی گشایشی در کار نویسندگان ایجاد شد، اما پس از کودتای 28 مرداد 1332، بهویژه پس از تأسیس ساواک در سال 1336، محدودیتها افزایش یافته، به اختناق انجامید<ref> همان، 163 ـ 183.</ref>. در این دوره نه تنها اصنافی چون کانون نویسندگان موفق به اخذ مجوز فعالیت از ساواک نمیشدند، بلکه نویسندگان با انواع فشار از سوی دستگاههای امنیتی نیز روبهرو بودند<ref>مرکز بررسی اسناد تاریخی، یازده، 22، 51 و....</ref>. فشار بر نویسندگان برای بهخدمتگرفتن در راستای اهداف رژیم، جاسوسی برای حکومت، انحلال سندیگای صنفی، اختلاف میان نویسندگان و ممنوعالقلم شدن و ممنوعیت کار ازجمله مصادیق خفقان در این دوره میباشد<ref> سفری، 2/217 ـ 218 و 3/633، 634، 660 ـ 661.</ref>. | نویسندگان بهرغم جایگاهی که در ارتقای سطح فرهنگی جامعه دارند، در رژیم استبدادی پهلوی از جایگاه درخوری برخوردار نبودهاند. رضاخان پهلوی از دوره وزارت جنگ و نخستوزیری تلاش کرد عوامل تأثیر گذار فرهنگی، سیاسی ازجمله نویسندگان را به انقیاد در آورد و در این راستا تعداد زیادی از جراید را تعطیل و تعدادی را نیز با افکار خود همراه ساخت؛ به گونهای که دوره سلطنت او از سیاهترین زمانها در تاریخ اندیشه ایران به شمار میرود. در این زمان چاپ هر برگهای منوط به کسب اجازه از بازرس ویژه در شهربانی بود که در قالب مهر «روا» در بالای صفحات انجام میپذیرفت<ref> خسروی، 158 ـ 159.</ref>. در دوره محمدرضا پهلوی نیز اگر چه در برهه نخست به خاطر شرایط سیاسی، اجتماعی گشایشی در کار نویسندگان ایجاد شد، اما پس از کودتای 28 مرداد 1332، بهویژه پس از تأسیس ساواک در سال 1336، محدودیتها افزایش یافته، به اختناق انجامید<ref> همان، 163 ـ 183.</ref>. در این دوره نه تنها اصنافی چون کانون نویسندگان موفق به اخذ مجوز فعالیت از ساواک نمیشدند، بلکه نویسندگان با انواع فشار از سوی دستگاههای امنیتی نیز روبهرو بودند<ref>مرکز بررسی اسناد تاریخی، یازده، 22، 51 و....</ref>. فشار بر نویسندگان برای بهخدمتگرفتن در راستای اهداف رژیم، جاسوسی برای حکومت، انحلال سندیگای صنفی، اختلاف میان نویسندگان و ممنوعالقلم شدن و ممنوعیت کار ازجمله مصادیق خفقان در این دوره میباشد<ref> سفری، قلم وسیاست، 2/217 ـ 218 و 3/633، 634، 660 ـ 661.</ref>. | ||
با این حال، نقش نویسندگان متعهد و مسئول در شکوفایی انقلاب و دمیدن روح اعتراض در جامعه غیر قابل انکار است و پیدایش روح انقلابی و مسلحشدن افراد یک ملت به سلاح آگاهی، از طریق مطالعه آثار نویسندگان متعهد و مسئول امکانپذیر شده است<ref> افشار، ۱.</ref>. در برهه انقلاب اسلامی، نویسندگان متعهد با برگزاری جلسات ادبی و شب شعر به موضوعاتی چون سانسور، خفقان و محدودیتهای نویسندگی در دوران پهلوی میپرداختند<ref> مؤذن، 9 ـ 10.</ref>. امامخمینی با اشاره به وجود خفقان و ارعاب در رژیم پهلوی برای نویسندگان<ref> 3/۲۶۰ ـ ۲۶۱.</ref>، بر این باور بود که نویسندگان متعهد در آن شرایط، برای پیروزی نهضت، شجاعانه خیانتها و فجایع پهلوی را نوشته و منتشر کردند<ref> 3/407.</ref>. ایشان استمرار انقلاب را نیازمند نویسندگان بزرگی میدانست که با قلم، دین خود را ادا و جنایات بیشمار دستگاه را براى ملت و دیگر مردم جهان روشن کنند<ref> 4/156 و 5/266.</ref>. | با این حال، نقش نویسندگان متعهد و مسئول در شکوفایی انقلاب و دمیدن روح اعتراض در جامعه غیر قابل انکار است و پیدایش روح انقلابی و مسلحشدن افراد یک ملت به سلاح آگاهی، از طریق مطالعه آثار نویسندگان متعهد و مسئول امکانپذیر شده است<ref> افشار، ۱.</ref>. در برهه انقلاب اسلامی، نویسندگان متعهد با برگزاری جلسات ادبی و شب شعر به موضوعاتی چون سانسور، خفقان و محدودیتهای نویسندگی در دوران پهلوی میپرداختند<ref> مؤذن، 9 ـ 10.</ref>. امامخمینی با اشاره به وجود خفقان و ارعاب در رژیم پهلوی برای نویسندگان<ref> 3/۲۶۰ ـ ۲۶۱.</ref>، بر این باور بود که نویسندگان متعهد در آن شرایط، برای پیروزی نهضت، شجاعانه خیانتها و فجایع پهلوی را نوشته و منتشر کردند<ref> 3/407.</ref>. ایشان استمرار انقلاب را نیازمند نویسندگان بزرگی میدانست که با قلم، دین خود را ادا و جنایات بیشمار دستگاه را براى ملت و دیگر مردم جهان روشن کنند<ref> 4/156 و 5/266.</ref>. |
ویرایش