۲۱٬۱۴۹
ویرایش
(ابرابزار) |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''اسرار عبادت'''، حقایق باطنی و حکمتهای [[عبادت]]. | '''اسرار عبادت'''، حقایق باطنی و حکمتهای [[عبادت]]. | ||
==معنای لغوی و اصطلاحی== | |||
اسرار جمع «[[سر|سرّ]]» به معنای چیزهایی است که پنهان و پوشیده است.<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ۴/ | == معنای لغوی و اصطلاحی == | ||
==پیشینه== | اسرار جمع «[[سر|سرّ]]» به معنای چیزهایی است که پنهان و پوشیده است.<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ۴/۳۵۶–۳۵۷؛ فیومی، المصباح المنیر، ۲۷۳.</ref> اسرار عبادت، در اصطلاح عرفانی و اخلاقی، به معنای [[حقیقت]]<ref>فناری، مصباح الانس، ۵۶۱.</ref> و باطن عبادت، مانند [[خضوع]] و تذلل است که با فهم آنها میتوان به [[تزکیه نفس]] دست یافت<ref>جوادی آملی، عرفان عمره، ۳۶.</ref>؛ همچنین به حکمت تشریع تکالیف بر بندگان گفته میشود.<ref>کاشانی، لطائف الاعلام، ۳۲۱.</ref> [[امامخمینی]] نیز اسرار عبادت را حقایق باطنی عبادت میداند که نتیجه آن رسیدن به ذلّت [[عبودیت]] و عزّت [[ربوبیت]] است<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۹.</ref> و حرکات و اقوال ظاهری عبادات، مظاهر آن اسرار محسوب میشوند.<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۲۰.</ref> از الفاظ مرتبط با اسرار، هدف و فلسفه است. هدف در لغت و اصطلاح به معنای غرض و مقصود است.<ref>فیومی، المصباح المنیر، ۶۳۵؛ مدنی، ریاض السالکین، ۷/۲۸۱.</ref> | ||
[[پیامبران الهی(ع)]] در طول تاریخ بر حقیقت و اسرار عبادت | |||
امامخمینی در آثار خود به اسرار عبادات، بهویژه نماز توجه بسیاری کرده است. دو اثر [[سر الصلاة|سرّ الصلاة]] و [[آداب الصلاة]]، بیانگر اهتمام ایشان به این موضوع است. ایشان در این دو کتاب به بیان اسرار مقدمات و اجزای [[نماز]]، مانند [[طهارت]]، <ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، | == پیشینه == | ||
[[امامخمینی]] توجه به اسرار باطنی عبادات را برای رسیدن به حقایق آن ضروری | [[پیامبران الهی(ع)]] در طول تاریخ بر حقیقت و اسرار عبادت تأکید کرده، برای آن حقایق و آثار باطنی برشمردهاند.<ref>صدوق، الامالی، ۳۱۶–۳۱۷.</ref> در [[ادیان الهی]] نیز به بعضی اسرار عبادت اشاره شده است؛ چنانکه در [[عهد قدیم]] آمده روزه هدف نیست، بلکه وسیلهای است که انسان میتواند با آن از گناهانی که انجام داده، اظهار ندامت کند،<ref>کتاب مقدس، سموئیل اول، ب۷.</ref> [[نفس]] را ذلیل و به درگاه [[خداوند]] [[تضرع]] کند.<ref>کتاب مقدس، اشعیاء، ب۵۸، ۶–۷.</ref> در [[اسلام]] نیز به بحث اسرار عبادت توجه شده است و بعضی آیات<ref>عنکبوت، ۴۵؛ طه، ۱۴؛ بقره، ۱۸۳ و ۱۸۹.</ref> و روایات،<ref>صدوق، علل الشرائع، ۲/۳۱۷، ۳۶۷، ۳۶۸ و ۳۷۸.</ref> به گوشههایی از حکمت و اسرار عبادت اشاره کردهاند. کتاب [[مصباح الشریعه]] را که منسوب به امام[[صادق(ع)]] است، میتوان ازجمله مهمترین کتابها در این زمینه دانست.<ref>مصباح الشریعه، منسوب به امامصادق(ع)، ۴۷–۵۵ و ۸۷–۱۰۳.</ref> [[اهل معرفت]] نیز با الهام از روایات یادشده، مباحث مهمی در ابعاد عرفان عملی و نظری، مطرح کردهاند. [[ابونصر سراج|ابونصر سرّاج]] (م۳۷۸ق) را میتوان از نخستین کسانی دانست که در کتاب خود بابی به آداب باطنی عبادات اختصاص داده است.<ref>سراج، اللمع فی التصوف، ۱۹۱–۲۰۷.</ref> بعدها عرفا در دو بعد [[عرفان عملی]]<ref>مکی، قوت القلوب، ۲/۱۵۵؛ غزالی، احیاء علوم الدین، ۲/۲۲۲ و ۲۵۹.</ref> و [[عرفان نظری|نظری]]<ref>ابنعربی، الفتوحات المکیه، ۱/۳۲۹، ۳۸۶ و ۴۵۱؛ آملی، انوار الحقیقه، ۴۰۴.</ref> به تکمیل آن پرداختند و در دوران معاصر نیز [[میرزاجوادآقا ملکی تبریزی]] به بیان [[اسرار نماز]] پرداخته است.<ref>ملکی تبریزی، اسرار الصلاة.</ref> | ||
==حقیقت سرّ عبادت== | امامخمینی در آثار خود به اسرار عبادات، بهویژه نماز توجه بسیاری کرده است. دو اثر [[سر الصلاة|سرّ الصلاة]] و [[آداب الصلاة]]، بیانگر اهتمام ایشان به این موضوع است. ایشان در این دو کتاب به بیان اسرار مقدمات و اجزای [[نماز]]، مانند [[طهارت]]،<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۳۴–۴۶.</ref> [[مکان نماز|مکان]]،<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۰۱.</ref> [[وقت نماز|وقت]]،<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۶۰.</ref> [[قرائت نماز|قرائت]]،<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۸۰.</ref> [[رکوع]]،<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۹۴–۹۹.</ref> [[سجود]]<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۹۹–۱۰۸.</ref> و مانند آن پرداخته، در بعضی آثار اخلاقی عرفانی خود نیز به سرّ [[تکبیر]] در نماز<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۵۰۴–۵۰۷.</ref> و آداب قلبی عبادت<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۷–۵۵.</ref> توجه کرده است.{{ببینید|متن=ببینید|نماز}} ایشان افزون بر اسرار نماز، به [[اسرار حج]] نیز در پیامهای خود اشاره کرده است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۱۷۵–۱۷۷ و ۱۵/۱۶۸–۱۷۲.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|حج ابراهیمی}} | ||
امامخمینی مانند دیگر عرفا، <ref>ابنطاووس، الاقبال، ۳/۲۳۵؛ ملکی تبریزی، المراقبات، ۳۱۲ و ۳۴۳.</ref> معتقد است آموزههای دین افزون بر معنای ظاهری ([[شریعت]])، حقایق و باطنهای رازگونه ([[طریقت]] و حقیقت) دارند و هر سه با هم هماهنگ هستند، و طریقت و حقیقت جز از راه شریعت حاصل نمیشوند<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۲۰۱.</ref> و [[شارع]] که افزون بر احکام ظاهری، بر احکام باطنی نیز تکلیف کرده است<ref>آملی، انوار | [[امامخمینی]] توجه به اسرار باطنی عبادات را برای رسیدن به حقایق آن ضروری دانسته، بر سالک لازم میداند که همه توجه خویش را در تصحیح ظاهر عبادت صرف نکند،<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۲۰۵.</ref> بلکه ظواهر عبادت را مقدمه رسیدن به حقایق باطنی آن بداند.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۶۴.</ref> ایشان بر این باور است که گروهی در این موضوع راه افراط پیش گرفتهاند؛ مانند [[فرقه حشویه]] که اعمال و عبادات ظاهری را برای جهال و عوام دانستهاند و شماری نیز به تفریط افتاده، غیر از ظاهر [[عبادت]]، تمام مقامات و اسرار آن را انکار کردهاند.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۷۹ و ۲۲۳.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|عبادت}} | ||
اهل معرفت، حقیقت سرّ عبادت را خضوع ذاتی<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۷/۲۲۲.</ref> و نهایتِ [[خضوع]] در برابر خداوند<ref>قشیری، لطائف الاشارات، ۱/۷۹.</ref> میدانند. امامخمینی مانند استاد خود [[محمدعلی شاهآبادی]]، <ref>← امامخمینی، سرّ الصلاة، | |||
از سوی دیگر، به اعتقاد امامخمینی از آنرو که عبادات در [[شریعت]]، شامل حقایق باطنیاند، توقیفی بوده، خدا برای انسان تعیین ساخته است؛ بنابراین انسان نمیتواند از نزد خود عبادتی را [[تشریع]] کند یا در آن تصرفی نماید؛ زیرا بر تمام حقایق و باطن عبادات آگاهی ندارد و تنها از طریق وحی و رسالت میتواند چگونگی عبادت و [[عبودیت]] را اخذ کند.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، | == حقیقت سرّ عبادت == | ||
==مراتب عبادتکنندگان== | امامخمینی مانند دیگر عرفا،<ref>ابنطاووس، الاقبال، ۳/۲۳۵؛ ملکی تبریزی، المراقبات، ۳۱۲ و ۳۴۳.</ref> معتقد است آموزههای دین افزون بر معنای ظاهری ([[شریعت]])، حقایق و باطنهای رازگونه ([[طریقت]] و حقیقت) دارند و هر سه با هم هماهنگ هستند، و طریقت و حقیقت جز از راه شریعت حاصل نمیشوند<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۲۰۱.</ref> و [[شارع]] که افزون بر احکام ظاهری، بر احکام باطنی نیز تکلیف کرده است<ref>آملی، انوار الحقیقه، ۴۰۹–۴۱۰.</ref>؛ این تکلیف، برای کمال عبادت است و عقابی بر ترک آن مترتب نیست<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۳۲۵.</ref>؛ از اینرو ایشان برای رسیدن به کمال عبادت، توجه به اسرار باطنی را در عباداتی چون روزه،<ref>امامخمینی، جهاد اکبر، ۳۷–۳۹.</ref> حج،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۱۶۸.</ref> طهارت در نماز،<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۳۴–۳۵.</ref> بهویژه اجزا و ارکان و متعلقات آن، مانند [[اذان و اقامه]]،<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۲۵.</ref> لازم دانسته است؛ با این حال، ایشان خاطرنشان کرده است که معرفت به اسرار عبادت، برای شمار اندکی اتفاق میافتد و اهل معرفت، مقدار کمی از آن را بیان کردهاند.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۴۳۴؛ امامخمینی، سرّ الصلاة، ۱۸.</ref> | ||
به اعتقاد اهل معرفت، عبادات درجات و بطونی دارند که هر عبادتکنندهای به | اهل معرفت، حقیقت سرّ عبادت را خضوع ذاتی<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۷/۲۲۲.</ref> و نهایتِ [[خضوع]] در برابر خداوند<ref>قشیری، لطائف الاشارات، ۱/۷۹.</ref> میدانند. امامخمینی مانند استاد خود [[محمدعلی شاهآبادی]]،<ref>← امامخمینی، سرّ الصلاة، ۱۲–۱۳.</ref> حقیقت همه عبادات را ثنا و ستایش معبود میداند و معتقد است هیچ عبادتی خالی از مرتبهای از ثنای معبود نیست<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۱۲–۱۳.</ref>؛ چنانکه برخی عبادات، ثنای حق به بعضی از اسما و صفات است؛ مانند روزه که ثنای حق به صمدیت و ظهور ثنای او به قدّوسیت و سبّوحیت است<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۱۳.</ref>؛ اما بعضی از عبادات مانند نماز، ثنای حق به جمیع [[اسما و صفات الهی|اسما و صفات]] است.<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۱۳؛ امامخمینی، چهل حدیث، ۴۳۳.</ref> به اعتقاد امامخمینی، عبادات، [[مناسک دینی]] و [[ریاضات شرعیه]]، آثار و کارکردهای رازگونهای دارند که سبب میشوند [[روح]] قوت گرفته، شخص صاحب عزم شود؛ همچنین ملکوت نفس بر جهت ملکی و قوای طبیعی او چیره شده، بدن و قوای طبیعی تابع و مطیع روح گردند تا آنجا که روح بدون مشقت و تکلف، قوای طبیعی را به کاری وادارد یا از کاری بازدارد<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۱۲۵؛ امامخمینی، آداب الصلاة، ۳۲.</ref>؛ در این صورت قوای طبیعی بدن نیز مانند فرشتگانند که عصیان و نافرمانی نمیکنند و همه، ظاهر و باطن، در تسخیر اراده الهیاند. تحقق این اثر در عبادات نیز به نسبت مشقتی که دارند متفاوت است و این آثار در عبادات سختتر، بیشتر فراهم است.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۱۲۵.</ref> ایشان یکی از اسرار عبادت را نیز حصول [[معارف الهی]] میداند.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۱۹۶.</ref> | ||
[[امامخمینی]] در یک | از سوی دیگر، به اعتقاد امامخمینی از آنرو که عبادات در [[شریعت]]، شامل حقایق باطنیاند، توقیفی بوده، خدا برای انسان تعیین ساخته است؛ بنابراین انسان نمیتواند از نزد خود عبادتی را [[تشریع]] کند یا در آن تصرفی نماید؛ زیرا بر تمام حقایق و باطن عبادات آگاهی ندارد و تنها از طریق وحی و رسالت میتواند چگونگی عبادت و [[عبودیت]] را اخذ کند.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۴۳۳–۴۳۴.</ref> از اینرو ایشان نماز خاصی که به بعضی عرفا نسبت داده شده، و آن را نماز سکوت مینامند، امری بیمعنا میداند که برخاسته از تصرفات [[شیطان]] و [[انانیت نفس]] سالک است. این افراد در این نماز ترتیب خاصی را رعایت میکنند؛ برای مثال لفظ «[[الله]]» را به گونهای تصور میکنند که به عدد [[حضرات خمس]] شود.<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۱۲.</ref> | ||
== مراتب عبادتکنندگان == | |||
به اعتقاد اهل معرفت، عبادات درجات و بطونی دارند که هر عبادتکنندهای به اندازه ظرفیت وجود و مرتبه کمالی خود به آنها میرسد و از آنها بهرهمند میگردد؛ برای مثال روزه عوام ترک طعام و شهوات است و روزه خواص، محافظت جوارح و زبان از مخالفت با اوامر الهی و روزه خاصالخواص، نگهداری قلب از [[وسوسه]]، و اشتغال به [[ذکر الهی]] و مشاهده حق در مظاهر است.<ref>آملی، تفسیر المحیط، ۴/۲۱۴–۲۱۷.</ref> | |||
[[امامخمینی]] در یک تقسیمبندی، عبادتکنندگان را به اعتبار توجه به سرّ عبادت، به چهار دسته تقسیم کرده است: گروه اول، کسانی هستند که از نماز و سایر عبادات جز صورت ظاهری و حرکات بدنی، چیز دیگری نمیدانند و از مفاهیم اذکار و ادعیه تنها به معانی عرفی و ساده آن بسنده میکنند و به آن مقید هستند. گروه دوم، کسانی هستند که حقایق عبادات و اذکار را با قوه عقل و فکر درک میکنند. گروه سوم، افزون بر فکر، آنها را به لوح قلب خود میرسانند و قلبشان با این حقایق آشنا گشته، ایمان میآورند. گروه چهارم، افزون بر مرتبه قلبی با مجاهدتها و ریاضات شرعی به مرتبه [[کشف و شهود]] رسیده، حقایق را با چشم ملکوتی و مشاهده حضوری در مییابند؛ چنانکه هنگام تکبیرهای افتتاحیه نماز، برطرفشدن [[حجابهای هفتگانه]] را مشاهده میکنند<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۱۸–۲۰.</ref>؛ البته ایشان احاطه کامل بر اسرار عبادت و چگونگی مدح و ثنای حق را مخصوص اصفیای کامل الهی میداند که از راه [[وحی]] به آن دست مییابند.<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۱۸.</ref> | |||
امامخمینی نورانیت و مراتب کمال عبادت را وابسته به [[حضور قلب]] و مراتب آن میداند<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۴۳۳.</ref> و آن را به دو مرتبه اجمالی و تفصیلی تقسیم میکند. در حضور قلب اجمالی، انسان در عین اشتغال به عبادت، به اجمال میداند ثنای معبود میگوید؛ هرچند خود نمیداند چه ثنایی گفته و چه اسمی از اسمای حق را میخواند. در این مرتبه، انسان از اسرار عبادات و ارتباط آنها با اسما و چگونگی ثنای حق بیخبر است؛ اما به ایناندازه میداند که هر عبادت، ثنایی از معبود مطلق است که ذات مقدس او خود را ثنا فرموده و بندگان را نیز بدان امر کرده است.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۴۳۴.</ref> در حضور قلب تفصیلی، در مرحله اول، انسان معنای الفاظ در [[ادعیه]] و [[نماز]] و در مرحله بعد به قدر امکان، اسرار عبادات و چگونگی ثنای معبود را در هر یک از افعال نماز درک میکند.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۴۳۴.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|قلب}} | امامخمینی نورانیت و مراتب کمال عبادت را وابسته به [[حضور قلب]] و مراتب آن میداند<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۴۳۳.</ref> و آن را به دو مرتبه اجمالی و تفصیلی تقسیم میکند. در حضور قلب اجمالی، انسان در عین اشتغال به عبادت، به اجمال میداند ثنای معبود میگوید؛ هرچند خود نمیداند چه ثنایی گفته و چه اسمی از اسمای حق را میخواند. در این مرتبه، انسان از اسرار عبادات و ارتباط آنها با اسما و چگونگی ثنای حق بیخبر است؛ اما به ایناندازه میداند که هر عبادت، ثنایی از معبود مطلق است که ذات مقدس او خود را ثنا فرموده و بندگان را نیز بدان امر کرده است.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۴۳۴.</ref> در حضور قلب تفصیلی، در مرحله اول، انسان معنای الفاظ در [[ادعیه]] و [[نماز]] و در مرحله بعد به قدر امکان، اسرار عبادات و چگونگی ثنای معبود را در هر یک از افعال نماز درک میکند.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۴۳۴.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|قلب}} | ||
==راه رسیدن به اسرار عبادت== | |||
امامخمینی راه رسیدن به برخی از اسرار عبادت (نماز) را حفظ ظواهر و آداب احکام شریعت بدون [[تحجر]] و جمود میداند<ref>← جوادی آملی، مقدمه امامخمینی، سرّ الصلاة، ۲۲.</ref>؛ زیرا طریقت و حقیقت، باطن شریعتاند که جز از طریق پیروی از شریعت | == راه رسیدن به اسرار عبادت == | ||
امامخمینی راه رسیدن به برخی از اسرار عبادت (نماز) را حفظ ظواهر و آداب احکام شریعت بدون [[تحجر]] و جمود میداند<ref>← جوادی آملی، مقدمه امامخمینی، سرّ الصلاة، ۲۲.</ref>؛ زیرا طریقت و حقیقت، باطن شریعتاند که جز از طریق پیروی از شریعت به دست نمیآیند و ظاهر و باطن شریعت، از یکدیگر جدایی ندارند.<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۲۰۱.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|ظهور و بطون}} به اعتقاد ایشان هر یک از عبادات اسراری دارند که برای اهل آن ثابت است و از راه کشف و مشاهده حاصل میشود.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۱۹۶.</ref> راه دستیابی به اسرار عبادت، توجه کامل قلب به عبادت است. ایشان برای درک مقام رکوع و اسرار نهفته در آن توصیه میکند نمازگزار بزرگی مقام رکوع را در نظر بگیرد و آن را با توجه کامل و مجاهده، به قلب خود بچشاند و تنها متوجه محضر پروردگار و ذات او شده، از توجه به خود، حتی توجه به ذلت و فقر خود، دست بردارد.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۳۵۴–۳۵۵.</ref> اگر سالک از تعینات نفسی خود جدا شود و حقیقت فاعلیت و قیومیت حق را به [[قلب]] برساند و این حقیقت در قلب او متمکن شود، ذاکر و مذکور، خود حق گردد و قرائت و ذکر او به زبان حق واقع شود، در این هنگام، به بعضی از اسرار قدر، دست مییابد و بعضی از اسرار عبادت برای او معلوم میگردد.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۴۷.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|سرّالقدر}} | |||
[[امامخمینی]] دستیابی به نتایج اسرار عبادات را بدون [[تفکر]] و حضور قلب در عبادت میسر نمیداند.<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۶۴.</ref> ایشان معتقد است توجه قلب هنگام عبادت برای رسیدن به حقیقت عبادت ضروری است و [[غفلت]] مانع دستیابی به باطن و ملکوت عبادت میشود.<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۲۹.</ref> ایشان رساندن معنای قرآن و اذکار به قلب را از آداب قلبی عبادات میشمارد که بدون آن شخص از اسرار عبادت بهره نمیبرد و نتیجه آن گشودهشدن زبان قلب به ذکر است که در این صورت قلب بدون رنج و زحمت به ذکر میپردازد<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۹.</ref>؛ همچنین ایشان تکرار عبادت و ذکر را برای سالک لازم میداند تا قلب با روح عبادت متحد گردد و آن اذکار و افعال به باطن نفس سرایت کند.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۷.</ref> | [[امامخمینی]] دستیابی به نتایج اسرار عبادات را بدون [[تفکر]] و حضور قلب در عبادت میسر نمیداند.<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۶۴.</ref> ایشان معتقد است توجه قلب هنگام عبادت برای رسیدن به حقیقت عبادت ضروری است و [[غفلت]] مانع دستیابی به باطن و ملکوت عبادت میشود.<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۲۹.</ref> ایشان رساندن معنای قرآن و اذکار به قلب را از آداب قلبی عبادات میشمارد که بدون آن شخص از اسرار عبادت بهره نمیبرد و نتیجه آن گشودهشدن زبان قلب به ذکر است که در این صورت قلب بدون رنج و زحمت به ذکر میپردازد<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۹.</ref>؛ همچنین ایشان تکرار عبادت و ذکر را برای سالک لازم میداند تا قلب با روح عبادت متحد گردد و آن اذکار و افعال به باطن نفس سرایت کند.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۷.</ref> | ||
==اسرار فردی عبادات== | |||
در روایات به برخی آثار عبادات اشاره شده است؛ ازجمله در حدیثی از [[امامرضا(ع)]] سرّ بلندکردن دو دست هنگام [[تکبیرة | == اسرار فردی عبادات == | ||
امامخمینی در بیان اسرار عبادات، افزون بر تبیین آداب باطنی، پیوند خاصی میان اسرار عبادت و عرفان عملی و نظری برقرار کرده و تفسیرهای بدیعی از اسرار عرفانی عبادات بهویژه نماز به دست داده است. ایشان سرّ طهارت اصحاب قلوب را پاکی از [[تلوین]] (تبدل احوال) و طهارت اهل محبت را جدایی از توجه به غیر میشمارد.<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۳۵.</ref> ایشان حدیث یادشده امامرضا(ع) را مطابق گفتار [[اهل معرفت]] میداند که سرّ بلندکردن دستها، | در روایات به برخی آثار عبادات اشاره شده است؛ ازجمله در حدیثی از [[امامرضا(ع)]] سرّ بلندکردن دو دست هنگام [[تکبیرة الاحرام]] نماز، نوعی انقطاع و تضرع شمرده است که خداوند دوست دارد در وقت ذکر او، بنده منقطع به سوی او باشد و به واسطه بلندکردن دستها، انسان متوجه شود و احضار نیت کند و به قلب توجه دهد.<ref>صدوق، علل الشرائع، ۱/۲۶۴.</ref> بعضی از اندیشمندان دربارهٔ آیه ۱۲۵ [[سوره بقره]]، اسراری از [[حج]] را بیان کردهاند؛ ازجمله قلب عارف، بیتالله است؛ همان گونه که [[کعبه]] بیتالله است. همچنین [[مقام ابراهیم(ع)]] را به مقام خلّت و محبت تفسیر کردهاند.<ref>ملاصدرا، شرح اصول الکافی، ۱/۵۰۰–۵۰۱.</ref> | ||
==اسرار اجتماعی عبادت== | امامخمینی در بیان اسرار عبادات، افزون بر تبیین آداب باطنی، پیوند خاصی میان اسرار عبادت و عرفان عملی و نظری برقرار کرده و تفسیرهای بدیعی از اسرار عرفانی عبادات بهویژه نماز به دست داده است. ایشان سرّ طهارت اصحاب قلوب را پاکی از [[تلوین]] (تبدل احوال) و طهارت اهل محبت را جدایی از توجه به غیر میشمارد.<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۳۵.</ref> ایشان حدیث یادشده امامرضا(ع) را مطابق گفتار [[اهل معرفت]] میداند که سرّ بلندکردن دستها، پشتسرانداختن غیر و از میانبرداشتن خار طریق وصول و خود را منقطع از غیر خدا گرداندن است<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۵۰۵–۵۰۶.</ref> چنانکه سرّ [[وضو]] را اضمحلال کثرات در عین جمع<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۴۲.</ref> و سرّ [[رکوع]] را ترک [[خودبینی]] بر حسب [[مقام اسما و صفات]]<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۳۵۰.</ref> و سرّ [[سجده]] را چشمفروبستن از غیر و [[فنا]] در حضرت ذات میداند.<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۱۰۱.</ref> حقیقت رکوع را نیز تمامکردن قوس [[عبودیت]] و فانیشدن در نور عظمت [[ربوبیت]] تفسیر میکند<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۹۴.</ref> و بلندکردن سر از رکوع را انصراف از کثرات اسمائیه و فنا در صفات و توقف در آن مقامات میشمارد<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۹۹.</ref>؛ همچنین [[تکبیر]] بعد از رکوع را رفع کثرات اسمائیه میداند که نمازگزار با دست خالی متوجه منزل ذلت و مسکنت میگردد.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۳۵۴–۳۵۵.</ref> سرّ سجده نیز، چشمشستن از خود است و ادب قراردادن پیشانی بر خاک به این است که مقامات خود را مشاهده نکند و خود را از خاک پستتر ببیند<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۳۵۶–۳۵۷.</ref>؛ زیرا سجده، رسیدن به مقام فنای ذاتی عبد و ترک غیر و غیریت است<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۳۷۶.</ref> که در سجده اول، از مشاهده انوار عظمت حق، حالت فنا و غشوه برای سالک حاصل میشود، و چون در خود اثری از [[انانیت]] مشاهده کند، با تجلی دوم، حقتعالی بقیه آن انانیت را نابود میگرداند و فنای ذاتی و فنای از فنا برای او حاصل میشود<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۳۶۱؛ امامخمینی، سرّ الصلاة، ۱۴.</ref> و این، آخرین مرتبه [[توحید]] است که به مقام لامقامی-که اهل معرفت به آن مقام «[[مقام او ادنی|اَوْ اَدْنی]]» میگویند-منتهی میشود.<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۱۰۰–۱۰۱.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|نماز}} | ||
افزون بر آثار اخلاقی امامخمینی که پیش از [[انقلاب اسلامی]] نوشته شده است، در آثار پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایشان نیز به موضوع اسرار عبادت توجه شده، این موضوع در نامهها و سخنرانیهای ایشان در مناسبتهای مختلف دیده میشود؛ با این توضیح که پس از انقلاب، نگاه سیاسی و اجتماعی با نگاه معنوی و عرفانی ایشان درآمیخته، کاربردیتر شده است. به باور ایشان، برخی از عبادات افزون بر اسرار عرفانی، دارای اسرار و فلسفه سیاسی و اجتماعی هستند؛ | |||
[[امامخمینی]] بزرگترین درد جوامع اسلامی را درک نکردن فلسفه واقعی بسیاری از [[احکام الهی]] میداند؛ چنانکه حج با آن همه راز و عظمتی که دارد، هنوز به صورت یک عبادت خشک و یک حرکت بیحاصل و | == اسرار اجتماعی عبادت == | ||
==آثار توجه به اسرار عبادت== | افزون بر آثار اخلاقی امامخمینی که پیش از [[انقلاب اسلامی]] نوشته شده است، در آثار پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایشان نیز به موضوع اسرار عبادت توجه شده، این موضوع در نامهها و سخنرانیهای ایشان در مناسبتهای مختلف دیده میشود؛ با این توضیح که پس از انقلاب، نگاه سیاسی و اجتماعی با نگاه معنوی و عرفانی ایشان درآمیخته، کاربردیتر شده است. به باور ایشان، برخی از عبادات افزون بر اسرار عرفانی، دارای اسرار و فلسفه سیاسی و اجتماعی هستند؛ از اینرو ایشان به ابعاد اجتماعی و سیاسی بعضی عبادات، مانند [[نماز جمعه]] و [[حج]]، توجه ویژهای داشت و معتقد بود در نماز جمعه باید مسائل سیاسی و اجتماعی و گرفتاریهای مسلمانان مطرح شود؛ زیرا دیانت [[اسلام]] دیانت عبادی و سیاسی است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۴۴۷–۴۴۸.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|نماز جمعه}} | ||
اهل معرفت، ازجمله آثار توجه به اسرار عبادت را خروج از ظلمت به نور، روحانیت نفس و درمان امراض قلبی دانسته، <ref>ملکی تبریزی، المراقبات، | [[امامخمینی]] بزرگترین درد جوامع اسلامی را درک نکردن فلسفه واقعی بسیاری از [[احکام الهی]] میداند؛ چنانکه حج با آن همه راز و عظمتی که دارد، هنوز به صورت یک عبادت خشک و یک حرکت بیحاصل و بیثمر باقی مانده است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۷۶.</ref> از نظر ایشان، عبادتی مانند فریضه حج، برای جامعه انسانی، بهویژه [[جامعه اسلامی]]، منافع بزرگی در پی دارد و ادامهدهنده بتشکنیهای [[حضرت ابراهیم(ع)]] و [[حضرت محمد(ص)]] و طاغوتشکنیهای [[حضرت موسی(ع)]] است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۸۹.</ref> ایشان حج مؤمنان را مهاجرت از خانه تن و دنیا، به سوی خدا و رسول گرامیاش(ص) میشمرد و بر این نکته تأکید میکند که یکی از اسرار حج، آن است که حجاج با هماهنگی زایران سراسر جهان، مکه مکرمه را به کانون فریاد علیه ستمگران تبدیل کنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۹۷.</ref> ایشان از مسلمانان میخواهد در اجتماع عظیم الهی که هیچ قدرتی جز قدرت لایزال خداوند نمیتواند آن را فراهم کند، به بررسی مشکلات عمومی مسلمانان بپردازند و در راه رفع آنها با مشورت همگانی کوشش کنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۱۶۹.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|حج ابراهیمی}} | ||
==پانویس == | |||
{{پانویس}} | == آثار توجه به اسرار عبادت == | ||
==منابع== | اهل معرفت، ازجمله آثار توجه به اسرار عبادت را خروج از ظلمت به نور، روحانیت نفس و درمان امراض قلبی دانسته،<ref>ملکی تبریزی، المراقبات، ۳۱۴–۳۱۵.</ref> بعضی عبادات مانند [[روزه]] را سبب صفای قلب، طهارت اعضا و آبادشدن ظاهر و باطن میدانند.<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۲/۱۳۱.</ref> [[امامخمینی]] توجه به اسرار عبادت را موجب طهارت سرّ، تعمیر قلب و ترقی باطن میداند و غفلت از آن را موجب دورافتادن از طریق سعادت و صراط مستقیم میشمارد.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۸۰.</ref> به اعتقاد ایشان، از هر عبادتی، اثری در قلب به وجود میآید که در روایات از آن به نقطه سفید در قلب تعبیر شده است<ref>کلینی، الکافی، ۲/۲۷۳.</ref>؛ زیرا میان ظاهر و باطن شکلی از ارتباط وجود دارد که آثار و افعال هر یک در دیگری تأثیر شگرفی بر جای میگذارد.<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۲۸.</ref> ایشان اطلاع بر اسرار عبادات مانند [[نماز]] و بهکاربستن آداب باطنی آن را تکمیل ذات و کلید سعادت و معراج [[قرب الهی]] میشمارد<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۵۸.</ref> و با استناد به بعضی روایات که دربارهٔ [[معصومان(ع)]] آمده است و آنان خود را آیات الهی، قرآن ناطق<ref>قندوزی، ینابیع المودة، ۱/۲۱۴.</ref> و نماز، روزه و حج<ref>مجلسی، ۲۴/۳۰۳.</ref> دانستهاند، معتقد است یکی از اسرار بزرگ عبادت، تکرار آن است که باطن و [[قلب انسان]]، به حقیقت [[عبادت]] برسد و با آن متحد گردد؛ از اینرو معصومان(ع) به حقیقت [[قرآن]] رسیدهاند و با آن متحد هستند و باطن ذات و قلب آنها، همان صورت عبادت است.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۴۹۸–۴۹۹؛ امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۷.</ref> | ||
== پانویس == | |||
{{پانویس|۲}} | |||
== منابع == | |||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
* قرآن کریم. | * قرآن کریم. | ||
خط ۳۷: | خط ۴۷: | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ شانزدهم، ۱۳۸۸ش. | * امامخمینی، سیدروحالله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ شانزدهم، ۱۳۸۸ش. | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الانس، قم، پاسدار اسلام، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق. | * امامخمینی، سیدروحالله، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الانس، قم، پاسدار اسلام، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق. | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، جهاد اکبر، تهران، مؤسسه | * امامخمینی، سیدروحالله، جهاد اکبر، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ هجدهم، ۱۳۸۷ش. | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، سرّ الصلاة (معراج السالکین و صلاة العارفین)، تهران، مؤسسه | * امامخمینی، سیدروحالله، سرّ الصلاة (معراج السالکین و صلاة العارفین)، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ سیزدهم، ۱۳۸۸ش. | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه | * امامخمینی، سیدروحالله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش. | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه | * امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ پنچم، ۱۳۸۹ش. | ||
* جوادی آملی، عبدالله، عرفان عمره، تهران، مشعر، چاپ ششم، ۱۳۸۸ش. | * جوادی آملی، عبدالله، عرفان عمره، تهران، مشعر، چاپ ششم، ۱۳۸۸ش. | ||
* امامخمینی، مقدمه سرّ الصلاة، | * امامخمینی، مقدمه سرّ الصلاة، تألیف امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ سیزدهم، ۱۳۸۸ش. | ||
* سرّاج طوسی، ابونصر، اللمع فی التصوف، ترجمه مهدی محبتی، تهران، اساطیر، چاپ دوم، ۱۳۸۸ش. | * سرّاج طوسی، ابونصر، اللمع فی التصوف، ترجمه مهدی محبتی، تهران، اساطیر، چاپ دوم، ۱۳۸۸ش. | ||
* صدوق، محمدبنعلی، الامالی، تهران، کتابچی، چاپ ششم، ۱۳۷۶ش. | * صدوق، محمدبنعلی، الامالی، تهران، کتابچی، چاپ ششم، ۱۳۷۶ش. | ||
* صدوق، محمدبنعلی، علل الشرائع، قم، کتابفروشی داوری، چاپ اول، ۱۳۸۵ق. | * صدوق، محمدبنعلی، علل الشرائع، قم، کتابفروشی داوری، چاپ اول، ۱۳۸۵ق. | ||
* طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق. | * طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق. | ||
* غزالی، ابوحامد، احیاء | * غزالی، ابوحامد، احیاء علوم الدین، تحقیق عبدالرحیمبنحسین عراقی، بیروت، دارالکتاب العربی، بیتا. | ||
* فناری، محمدبنحمزه، مصباح الانس بین المعقول و المشهود، تصحیح محمد خواجوی، تهران، مولی، چاپ اول، ۱۳۷۴ش. | * فناری، محمدبنحمزه، مصباح الانس بین المعقول و المشهود، تصحیح محمد خواجوی، تهران، مولی، چاپ اول، ۱۳۷۴ش. | ||
* فیض کاشانی، ملامحسن، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، تصحیح علیاکبر غفاری، نقش نیروهای بیگانه در پاگیری و گسترش تئوری توطئه در ایران، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ چهارم، ۱۴۱۷ق. | * فیض کاشانی، ملامحسن، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، تصحیح علیاکبر غفاری، نقش نیروهای بیگانه در پاگیری و گسترش تئوری توطئه در ایران، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ چهارم، ۱۴۱۷ق. | ||
خط ۵۳: | خط ۶۳: | ||
* قشیری، عبدالکریمبنهوازن، لطائف الاشارات، تحقیق ابراهیم بسیونی، مصر، الهیئة المصریه، چاپ سوم، ۱۹۸۱م. | * قشیری، عبدالکریمبنهوازن، لطائف الاشارات، تحقیق ابراهیم بسیونی، مصر، الهیئة المصریه، چاپ سوم، ۱۹۸۱م. | ||
* قندوزی، سلیمانبنابراهیم، ینابیع المودة لذوی القربی، تحقیق سیدعلی جمال اشرف، قم، اسوه، چاپ اول، ۱۴۱۶ق. | * قندوزی، سلیمانبنابراهیم، ینابیع المودة لذوی القربی، تحقیق سیدعلی جمال اشرف، قم، اسوه، چاپ اول، ۱۴۱۶ق. | ||
* کاشانی، عبدالرزاق، لطائف الاعلام فی اشارات اهل الالهام، تصحیح | * کاشانی، عبدالرزاق، لطائف الاعلام فی اشارات اهل الالهام، تصحیح مجیدهادیزاده، تهران، میراث مکتوب، چاپ اول، ۱۳۷۹ش. | ||
* کتاب مقدس، بیجا، | * کتاب مقدس، بیجا، دارالکتاب المقدس، ۱۹۸۰م. | ||
* کلینی، محمدبنیعقوب، الکافی، تصحیح علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق. | * کلینی، محمدبنیعقوب، الکافی، تصحیح علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق. | ||
* مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق. | * مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق. | ||
خط ۶۴: | خط ۷۴: | ||
* ملکی تبریزی، میرزاجوادآقا، المراقبات، اعمال السنة، تصحیح سیدعبدالکریم محمد موسوی، قم، اعتصام، چاپ اول، ۱۴۱۶ق. | * ملکی تبریزی، میرزاجوادآقا، المراقبات، اعمال السنة، تصحیح سیدعبدالکریم محمد موسوی، قم، اعتصام، چاپ اول، ۱۴۱۶ق. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
==پیوند به بیرون== | |||
محمدهادی فلاح، مقاله «[https://books.khomeini.ir/books/10001/709/ اسرار عبادت]»، دانشنامه امامخمینی | == پیوند به بیرون == | ||
*محمدهادی فلاح، مقاله «[https://books.khomeini.ir/books/10001/709/ اسرار عبادت]»، [[دانشنامه امامخمینی]]، ج۱، ص۷۰۹–۷۱۵. | |||
[[رده:مقالههای آماده ارزیابی]] | [[رده:مقالههای آماده ارزیابی]] | ||
[[رده:مقالههای جلد اول دانشنامه]] | [[رده:مقالههای جلد اول دانشنامه]] |