confirmed، emailconfirmed، templateeditor
۱٬۱۸۸
ویرایش
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
دعایی پس از [[هجرت امامخمینی|هجرت امامخمینی به پاریس]]، با سفارش امامخمینی و دعوت سیداحمد خمینی در دوم بهمن ۱۳۵۷ به پاریس رفت؛<ref>دعایی، پابهپای آفتاب، ۲۱۱/۲.</ref> سپس به سفارش سیداحمد خمینی به سفارت ایران در پاریس رفت و اعضای سفارت را برای دیدار با امامخمینی نزد ایشان برد.<ref>دعایی، گوشهای از خاطرات حجتالاسلام و المسلمین سیدمحمود دعایی، ۱۹۲.</ref> وی در ۱۲ بهمن همراه امامخمینی به ایران بازگشت.<ref>دعایی، پابهپای آفتاب، ۲۱۱/۲.</ref> | دعایی پس از [[هجرت امامخمینی|هجرت امامخمینی به پاریس]]، با سفارش امامخمینی و دعوت سیداحمد خمینی در دوم بهمن ۱۳۵۷ به پاریس رفت؛<ref>دعایی، پابهپای آفتاب، ۲۱۱/۲.</ref> سپس به سفارش سیداحمد خمینی به سفارت ایران در پاریس رفت و اعضای سفارت را برای دیدار با امامخمینی نزد ایشان برد.<ref>دعایی، گوشهای از خاطرات حجتالاسلام و المسلمین سیدمحمود دعایی، ۱۹۲.</ref> وی در ۱۲ بهمن همراه امامخمینی به ایران بازگشت.<ref>دعایی، پابهپای آفتاب، ۲۱۱/۲.</ref> | ||
=== پس از انقلاب === | |||
دعایی پس از پیروزی [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب اسلامی]] به عضویت دفتر امامخمینی درآمد<ref>سلیمی بنی و مظفری، مجمع روحانیون مبارز، ۳۰۶.</ref> و در آغازین روزهای سال ۱۳۵۸، به دستور ایشان سفیر جمهوری اسلامی ایران در عراق شد<ref>سلیمی بنی و مظفری، مجمع روحانیون مبارز، ۳۰۶؛ قوچانی، خاطرات، ۱۶۳/۱.</ref> و در اسفند همان سال به دلیل تیرهشدن روابط ایران و عراق حدود ششماه پیش از آغاز جنگ تحمیلی به ایران بازگشت.<ref>اطلاعات ۸۰ سال، ۸۰ سال حضور مستمر در صحنه اطلاعرسانی کشور، ۲۹۸/۲؛ دعایی، گوشهای از خاطرات حجتالاسلام و المسلمین سیدمحمود دعایی، ۱۷۴.</ref> درباره اهداف و برنامه عراقیها و پیشبینی جنگ، وی با امامخمینی دیدار کرد و به ایشان اطلاع داد که دولت عراق اصرار دارد فردی مرتبط با ایشان و خارج از [[دولت موقت]] با [[صدام حسین]] مذاکره کند؛ اما امامخمینی در پاسخ تأکید کرد ممکن است عراقیها حُسن نیت نداشته باشند و صلاح نیست کسی از جانب ایشان وارد [[مذاکره]] شود و تصمیم مذاکره با صدام حسین را به پس از انتخابات ریاستجمهوری و تعیین دولت و مجلس شورای اسلامی که کشور نظم به خود بگیرد، واگذار کرد.<ref>دعایی، گوشهای از خاطرات حجتالاسلام و المسلمین سیدمحمود دعایی، ۱۷۴ ـ ۱۷۵.</ref> | دعایی پس از پیروزی [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب اسلامی]] به عضویت دفتر امامخمینی درآمد<ref>سلیمی بنی و مظفری، مجمع روحانیون مبارز، ۳۰۶.</ref> و در آغازین روزهای سال ۱۳۵۸، به دستور ایشان سفیر جمهوری اسلامی ایران در عراق شد<ref>سلیمی بنی و مظفری، مجمع روحانیون مبارز، ۳۰۶؛ قوچانی، خاطرات، ۱۶۳/۱.</ref> و در اسفند همان سال به دلیل تیرهشدن روابط ایران و عراق حدود ششماه پیش از آغاز جنگ تحمیلی به ایران بازگشت.<ref>اطلاعات ۸۰ سال، ۸۰ سال حضور مستمر در صحنه اطلاعرسانی کشور، ۲۹۸/۲؛ دعایی، گوشهای از خاطرات حجتالاسلام و المسلمین سیدمحمود دعایی، ۱۷۴.</ref> درباره اهداف و برنامه عراقیها و پیشبینی جنگ، وی با امامخمینی دیدار کرد و به ایشان اطلاع داد که دولت عراق اصرار دارد فردی مرتبط با ایشان و خارج از [[دولت موقت]] با [[صدام حسین]] مذاکره کند؛ اما امامخمینی در پاسخ تأکید کرد ممکن است عراقیها حُسن نیت نداشته باشند و صلاح نیست کسی از جانب ایشان وارد [[مذاکره]] شود و تصمیم مذاکره با صدام حسین را به پس از انتخابات ریاستجمهوری و تعیین دولت و مجلس شورای اسلامی که کشور نظم به خود بگیرد، واگذار کرد.<ref>دعایی، گوشهای از خاطرات حجتالاسلام و المسلمین سیدمحمود دعایی، ۱۷۴ ـ ۱۷۵.</ref> | ||
دعایی در خرداد ۱۳۵۸ از [[امامخمینی]] اجازه امور حسبیه و استفاده از وجوه شرعی را دریافت کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۳۶/۸.</ref> امامخمینی، دعایی را در اردیبهشت ۱۳۵۹ به سرپرستی مؤسسه اطلاعات منصوب کرد تا با همکاری کارمندان متعهد، روزنامه اطلاعات بتواند آرمانهای انقلاب اسلامی را برای مردم بیان کند<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۸۳/۱۲.</ref> و این مسئولیت تاکنون (۱۳۹۹) ادامه دارد. امامخمینی در شهریور ۱۳۵۹، در جمع کارکنان مؤسسه اطلاعات از دعایی به عنوان نمونه یک کارگزار سالم و خدمتگزار در [[جمهوری اسلامی|جمهوری اسلامی ایران]] نام برد که جایگزین کارکنان ناسالم [[حکومت پهلوی|رژیم پهلوی]] شدند؛<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۵۹/۱۳.</ref> چنانکه در مرداد ۱۳۶۲، به سابقه طولانی همراهی دعایی با خود و خدمتهایی که در عراق و ایران کرده، اشاره کردهاست و خاطرنشان کرد که نباید فراموش شود.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۶۱/۱۸.</ref> دعایی از آغاز سرپرستی مؤسسه اطلاعات هیچگونه حقوقی دریافت نکرده و با شهریه طلبگی زندگی خود را گذراندهاست.<ref>سلیمی بنی و مظفری، مجمع روحانیون مبارز، ۳۰۶.</ref> همچنین وی از دوره نخست [[مجلس شورای اسلامی]] تا پایان دوره ششم (سال ۱۳۸۲) از حوزه انتخابی استان تهران نماینده مجلس بود<ref>دعایی، خاطرات ۱۵ خرداد، ۳۹۰/۱؛ روابط عمومی مجلس شورای اسلامی با همکاری سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، نگرشی به اولین دوره مجلس شورای اسلامی، ۲۳۴.</ref> و از حقوق و مزایای نمایندگی بهره نبرد.<ref>سلیمی بنی و مظفری، مجمع روحانیون مبارز، ۳۰۶.</ref> یکی از فعالیتهای دعایی پس از انقلاب عضویت در شورای مرکزی [[جامعه روحانیت مبارز تهران|جامعه روحانیت مبارز]] بود؛ اما به دنبال بروز اختلاف سلیقه میان اعضای جامعه روحانیت مبارز و انشعاب [[مجمع روحانیون مبارز تهران|مجمع روحانیون مبارز]] از آن، اسم وی در شمار اعضای مؤسس مجمع اعلام شد،<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۸/۲۱.</ref> اما او در آغاز چند ماه در جلسات مجمع روحانیون شرکت کرد و در ادامه از شرکت در نشستها و حضور در مجمع خودداری و اعلام کرد هیچ مسئولیت و عضویتی در مجمع روحانیون مبارز ندارد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۸/۲۱.</ref> | دعایی در خرداد ۱۳۵۸ از [[امامخمینی]] اجازه امور حسبیه و استفاده از وجوه شرعی را دریافت کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۳۶/۸.</ref> امامخمینی، دعایی را در اردیبهشت ۱۳۵۹ به سرپرستی مؤسسه اطلاعات منصوب کرد تا با همکاری کارمندان متعهد، روزنامه اطلاعات بتواند آرمانهای انقلاب اسلامی را برای مردم بیان کند<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۸۳/۱۲.</ref> و این مسئولیت تاکنون (۱۳۹۹) ادامه دارد. امامخمینی در شهریور ۱۳۵۹، در جمع کارکنان مؤسسه اطلاعات از دعایی به عنوان نمونه یک کارگزار سالم و خدمتگزار در [[جمهوری اسلامی|جمهوری اسلامی ایران]] نام برد که جایگزین کارکنان ناسالم [[حکومت پهلوی|رژیم پهلوی]] شدند؛<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۵۹/۱۳.</ref> چنانکه در مرداد ۱۳۶۲، به سابقه طولانی همراهی دعایی با خود و خدمتهایی که در عراق و ایران کرده، اشاره کردهاست و خاطرنشان کرد که نباید فراموش شود.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۶۱/۱۸.</ref> دعایی از آغاز سرپرستی مؤسسه اطلاعات هیچگونه حقوقی دریافت نکرده و با شهریه طلبگی زندگی خود را گذراندهاست.<ref>سلیمی بنی و مظفری، مجمع روحانیون مبارز، ۳۰۶.</ref> همچنین وی از دوره نخست [[مجلس شورای اسلامی]] تا پایان دوره ششم (سال ۱۳۸۲) از حوزه انتخابی استان تهران نماینده مجلس بود<ref>دعایی، خاطرات ۱۵ خرداد، ۳۹۰/۱؛ روابط عمومی مجلس شورای اسلامی با همکاری سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، نگرشی به اولین دوره مجلس شورای اسلامی، ۲۳۴.</ref> و از حقوق و مزایای نمایندگی بهره نبرد.<ref>سلیمی بنی و مظفری، مجمع روحانیون مبارز، ۳۰۶.</ref> یکی از فعالیتهای دعایی پس از انقلاب عضویت در شورای مرکزی [[جامعه روحانیت مبارز تهران|جامعه روحانیت مبارز]] بود؛ اما به دنبال بروز اختلاف سلیقه میان اعضای جامعه روحانیت مبارز و انشعاب [[مجمع روحانیون مبارز تهران|مجمع روحانیون مبارز]] از آن، اسم وی در شمار اعضای مؤسس مجمع اعلام شد،<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۸/۲۱.</ref> اما او در آغاز چند ماه در جلسات مجمع روحانیون شرکت کرد و در ادامه از شرکت در نشستها و حضور در مجمع خودداری و اعلام کرد هیچ مسئولیت و عضویتی در مجمع روحانیون مبارز ندارد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۸/۲۱.</ref> | ||
== ویژگیهای امامخمینی از نگاه دعایی == | |||
به باور دعایی، امامخمینی در همه ویژگیها میان علما ممتاز بود؛ اما برخی از آنها مثل عمل به تکلیف نمود بیشتری داشت که از هیچ اصول تخطی نمیکرد و اگر چیزی را تکلیف شرعی تشخیص میداد هیچ ارادهای نمیتوانست ایشان را از تصمیماش منصرف کند. امامخمینی در کسب اطلاعات دقیق بود و هیچگاه تحت تأثیر شرایط و جریان حزبی تصمیم نمیگرفت و مبارزه علیه [[حکومت پهلوی|رژیم پهلوی]] را وظیفه خود میدانست؛ به همین دلیل زندان و تبعید را تحمل کرد و تمام پیامدهای آن را پذیرا شد.<ref>دعایی، پابهپای آفتاب، ۲۱۳/۲ و ۲۱۶.</ref> دعایی خاطرنشان کردهاست که امامخمینی اعتقاد داشت [[مبارزه مسلحانه]] کارایی ندارد و با آگاهیدادن به مردم میتوان حرکت عمومی را ایجاد کرد و به نتیجه رساند. این شیوه برای همه قابل قبول نبود؛ اما امامخمینی تأکید میکرد حتی اگر ایشان در دهکده دورافتاده و متروک برود و کسی به ایشان توجه نکند و از چشم مردم بیفتد، او بر اساس تشخیص خود به وظیفه خویش عمل خواهد کرد. وی [[امامخمینی]] را انسانی سازشناپذیر با عناصر مخالف [[اسلام]] و ستمپیشه در [[ایران]] و غیر ایران میدانست؛ انسانی که با وجود فشارها به هیچکس اجازه نداد از وجود ایشان سوء استفاده کند.<ref>دعایی، پابهپای آفتاب، ۲۲۰/۲.</ref> دعایی کتابی به نام گوشهای از خاطرات و نیز مقالاتی در نشریات کشور منتشر کردهاست. وی چهار پسر و دو دختر دارد. | به باور دعایی، امامخمینی در همه ویژگیها میان علما ممتاز بود؛ اما برخی از آنها مثل عمل به تکلیف نمود بیشتری داشت که از هیچ اصول تخطی نمیکرد و اگر چیزی را تکلیف شرعی تشخیص میداد هیچ ارادهای نمیتوانست ایشان را از تصمیماش منصرف کند. امامخمینی در کسب اطلاعات دقیق بود و هیچگاه تحت تأثیر شرایط و جریان حزبی تصمیم نمیگرفت و مبارزه علیه [[حکومت پهلوی|رژیم پهلوی]] را وظیفه خود میدانست؛ به همین دلیل زندان و تبعید را تحمل کرد و تمام پیامدهای آن را پذیرا شد.<ref>دعایی، پابهپای آفتاب، ۲۱۳/۲ و ۲۱۶.</ref> دعایی خاطرنشان کردهاست که امامخمینی اعتقاد داشت [[مبارزه مسلحانه]] کارایی ندارد و با آگاهیدادن به مردم میتوان حرکت عمومی را ایجاد کرد و به نتیجه رساند. این شیوه برای همه قابل قبول نبود؛ اما امامخمینی تأکید میکرد حتی اگر ایشان در دهکده دورافتاده و متروک برود و کسی به ایشان توجه نکند و از چشم مردم بیفتد، او بر اساس تشخیص خود به وظیفه خویش عمل خواهد کرد. وی [[امامخمینی]] را انسانی سازشناپذیر با عناصر مخالف [[اسلام]] و ستمپیشه در [[ایران]] و غیر ایران میدانست؛ انسانی که با وجود فشارها به هیچکس اجازه نداد از وجود ایشان سوء استفاده کند.<ref>دعایی، پابهپای آفتاب، ۲۲۰/۲.</ref> دعایی کتابی به نام گوشهای از خاطرات و نیز مقالاتی در نشریات کشور منتشر کردهاست. وی چهار پسر و دو دختر دارد. | ||