۲۵٬۴۴۳
ویرایش
(ابرابزار) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== معنی == | == معنی == | ||
عماء به معنای ابر انبوه، متراکم، پرباران و مرتفع است<ref>ابنفارس، مقاییس اللغه، ۴/۱۳۵؛ ابنمنظور، لسان العرب، ۱۵/۹۹.</ref> یا ابری است که آب و باران خود را فرو ریخته، ولی پراکنده و منقطع نشده باشد.<ref>فراهیدی، کتاب العین، ۲/۲۶۶.</ref> عما (بدون همزه) به معنای پوشیدهبودن از شناخت مردم<ref>ابناثیر، النهایة، ۳/۳۰۴.</ref> و از همین جهت به معنای نابینایی و نیز به معنای حیرت و عدم تعلق | عماء به معنای ابر انبوه، متراکم، پرباران و مرتفع است<ref>ابنفارس، مقاییس اللغه، ۴/۱۳۵؛ ابنمنظور، لسان العرب، ۱۵/۹۹.</ref> یا ابری است که آب و باران خود را فرو ریخته، ولی پراکنده و منقطع نشده باشد.<ref>فراهیدی، کتاب العین، ۲/۲۶۶.</ref> عما (بدون همزه) به معنای پوشیدهبودن از شناخت [[مردم]]<ref>ابناثیر، النهایة، ۳/۳۰۴.</ref> و از همین جهت به معنای نابینایی و نیز به معنای حیرت و عدم تعلق معرفت است.<ref>قاضیسعید، شرح توحید الصدوق، ۳/۴۰.</ref> در [[عرفان]] تعریفهای مختلفی از عماء کردهاند؛ ازجمله اینکه عماء [[نفس رحمانی]]<ref>قونوی، اعجاز البیان، ۱۲۰.</ref> یا [[احدیت و واحدیت|مرتبه واحدیت]] و تعین ثانی<ref>کاشانی، لطائفالاعلام، ۴۲۵.</ref> است. [[امامخمینی]] نیز عماء را [[فیض اقدس]] و [[تجلی]] اول غیبی احدی میداند که از وجهه غیبی، باطن [[اسم اعظم]] «الله» است و از جهت ظاهری، اسم «الله» و جامع [[اسمای الهی]] است.<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۲۹۱؛ امامخمینی، مصباح الهدایه، ۲۹.</ref> | ||
از واژههای مرتبط با عماء، غماء است. عماء به نهفتگی رب در حضرت احدیت و در مقام | از واژههای مرتبط با عماء، غماء است. عماء به نهفتگی رب در حضرت احدیت و در مقام غیب و کمون اشاره دارد؛ در حالیکه غماء به مربوب بازمیگردد و اشاره به نشر تعینات خلقی و ظهور تعینات اسمائی دارد که گاه از آن به رقّ منشور یاد میکنند.<ref>جندی، شرح فصوص الحکم، ۷۲؛ فناری، مصباح الانس، ۳۳۰.</ref> | ||
== پیشینه == | == پیشینه == | ||
موضوع عماء ریشه در روایات دارد و از حدیث [[پیامبر(ص)]] گرفته شده است. آن حضرت در جواب این پرسش که پروردگار پیش از آفرینشِ خلق کجا بوده است، فرمود: «در عماء که بالا و پایین آن هوا نبوده است». این روایت در بعضی منابع [[اهل سنت]]<ref>احمدابنحنبل، مسند الامام، ۴/۱۱؛ ابنماجه، سنن، ۱/۶۵؛ ترمذی، سنن، ۴/۳۵۱.</ref> و برخی | موضوع عماء ریشه در روایات دارد و از حدیث [[پیامبر(ص)]] گرفته شده است. آن حضرت در جواب این پرسش که پروردگار پیش از آفرینشِ خلق کجا بوده است، فرمود: «در عماء که بالا و پایین آن هوا نبوده است». این روایت در بعضی منابع [[اهل سنت]]<ref>احمدابنحنبل، مسند الامام، ۴/۱۱؛ ابنماجه، سنن، ۱/۶۵؛ ترمذی، سنن، ۴/۳۵۱.</ref> و برخی منابع شیعی<ref>احسائی، عوالی اللئالی العزیزیة، ۱/۵۴.</ref> نقل شده است. برخی متکلمان این حدیث را بر جهت مادی و تشبیهی حمل کردهاند.<ref>بیهقی، الاسماء و الصفات، ۵۳۴، صرصری، الانتصارات الاسلامیهٔ، ۱/۱۳۲.</ref> [[عارفان]] در آثار خود به بررسی و تحلیل عمیق آن پرداختهاند<ref>ابنعربی، الفتوحات، ۱/۱۴۸ و ۲۱۳–۲۱۶؛ کاشانی، اصطلاحات الصوفیه، ۱۰۴؛ فناری، مصباح الانس، ۷۴–۷۵ و ۲۰۰–۲۰۸.</ref>؛ چنانکه موضوع عماء به مسائلی چون حقیقت وجود پیش از [[ظهور و بطون|ظهور]] و تعین، نخستین [[تجلی]] و تعین [[وجود]]، مراتب وجود و امثال آن مرتبط است که از مهمترین مباحث عرفان در حوزه عرفان نظریاند.<ref>مبلغ، امامخمینی و مسئله عماء، ۱۲۶.</ref> این بحث، از مسائل پیچیدهای است زیرا از یک سو به مقام و جایگاهی مربوط میشود که منشأ خلقت و فرایندهای غیبی آن است و از سوی دیگر، به گستره شهود و معرفت عارف.<ref>مبلغ، امامخمینی و مسئله عماء، ۱۲۶.</ref> برخی از عارفان «خلق» در روایت یادشده را به معنای تجلی در عالم شهادت و اعیان خارجی دانستهاند.<ref>ابنعربی، الفتوحات، ۴/۲۳۲.</ref> | ||
امامخمینی در آثار خود به این بحث پرداخته و مرتبه عماء را به گونهای گسترش داده که علاوه بر اعیان خارجی و علمی، شامل اسمای الهی نیز میشود.<ref>امامخمینی، دعاء السحر، ۵۷.</ref> ایشان به موضوعاتی چون حقیقت عماء<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۲۹۲؛ امامخمینی، مصباح الهدایه، ۲۹.</ref> و احکام و ویژگیهای آن پرداخته و در [[شرح دعاءالسحر (کتاب)|شرح دعای سحر]] دیدگاه خود را به صورت اجمالی مطرح کرده است<ref>امامخمینی، دعاء السحر، ۵۷، ۷۲ و ۱۲۰.</ref>؛ اما در اثر دیگر خود با گستردگی به این بحث پرداخته<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۱۷–۱۹، ۱۱۷ و ۲۳۴.</ref> و در [[مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایة (کتاب)|مصباح الهدایه]] دیدگاه نهایی خود را بیان کرده و احتمالات گوناگون دربارهٔ عماء را بررسی و تحلیل کرده، در این خصوص نظریه بدیع خود را بیان نموده است.<ref>امامخمینی، مصباح الهدایه، ۲۸–۲۹.</ref> | [[امامخمینی]] در آثار خود به این بحث پرداخته و مرتبه عماء را به گونهای گسترش داده که علاوه بر اعیان خارجی و علمی، شامل اسمای الهی نیز میشود.<ref>امامخمینی، دعاء السحر، ۵۷.</ref> ایشان به موضوعاتی چون حقیقت عماء<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۲۹۲؛ امامخمینی، مصباح الهدایه، ۲۹.</ref> و احکام و ویژگیهای آن پرداخته و در [[شرح دعاءالسحر (کتاب)|شرح دعای سحر]] دیدگاه خود را به صورت اجمالی مطرح کرده است<ref>امامخمینی، دعاء السحر، ۵۷، ۷۲ و ۱۲۰.</ref>؛ اما در اثر دیگر خود با گستردگی به این بحث پرداخته<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۱۷–۱۹، ۱۱۷ و ۲۳۴.</ref> و در [[مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایة (کتاب)|مصباح الهدایه]] دیدگاه نهایی خود را بیان کرده و احتمالات گوناگون دربارهٔ عماء را بررسی و تحلیل کرده، در این خصوص نظریه بدیع خود را بیان نموده است.<ref>امامخمینی، مصباح الهدایه، ۲۸–۲۹.</ref> | ||
== حقیقت عماء و گفتهها در آن == | == حقیقت عماء و گفتهها در آن == | ||
اهل معرفت با توجه به اینکه عماء به معنای ابر انبوه و بخار متراکم و دارنده قطرات فشرده باران و منشأ ریزش باران است، «عماء» در روایت را اصل و ریشه همه اعیان خارجی، مظاهر عینی و چشمه تمامی تجلیات وجودی میشمارند و معتقدند ماده امکانی تمام تعینات حقایق، نخستین مرتبه از مراتب تجلی و نقطه آغاز تنزل حضرت حق سبحانه است.<ref>قونوی، مفاتیح الغیب، ۴۵.</ref> همچنین عماء طبق روایت، هویتی برزخی دارد که در مراتب خلقی نیست؛ زیرا در روایت، عماء جایگاه حق سبحانه پیش از آفرینش خلق است<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۴۳.</ref>؛ بنابراین عماء در صقع ربوبی و در میان تعینات حقی است که یکی از این تعینات، تعین اول و دیگری تعین ثانی است<ref>قونوی، اعجاز البیان، ۲۵۸؛ جامی، نقد النصوص، ۳۶–۳۸.</ref> و اگر عماء این خصایص را به گونه اجمالی دارا باشد، در تعین اول و اگر به گونه تفصیلی داشته باشد، در تعین ثانی قرار میگیرد.<ref>قونوی، مفتاح الغیب، ۵۶؛ قونوی، اعجاز البیان، ۴۸.</ref> | |||
امامخمینی معنای خلق را در روایت به گونهای گسترش داده است که شامل تعینات اسمائی نیز میشود. ایشان در بیان جایگاه عماء به مراتب طیشده وجود از عوالم غیب و شهود اشاره میکند و قائل است کلام الهی در آغاز به واسطه هوا که مرتبه عمائیه است، از مرتبه هویت غیبیه (مقام غیب احدیت) خارج میشود و سپس از آسمان الوهیت (در مقام واحدیت) نازل شده و متجلی به [[اسما و صفات]] میگردد<ref>امامخمینی، دعاء السحر، ۵۷.</ref>؛ از اینرو ایشان مرتبه عمائیه را که واسطه میان [[احدیت و واحدیت|مقام احدیت و واحدیت]] است، همان [[فیض اقدس]]<ref>امامخمینی، مصباح الهدایه، ۲۹.</ref> و تجلی اول غیبی احدی میداند که از حیث وجهه غیبیه، باطن [[اسم اعظم]] «الله» است و از جهت ظاهرش حضرت اسم «الله» است که جامع اسمای الهی است.<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۲۹۱.</ref> | |||
[[عارفان]] ازجمله امامخمینی در بیان ماهیت عماء آراء و احتمالات مختلفی بیان کردهاند: | [[عارفان]] ازجمله امامخمینی در بیان ماهیت عماء آراء و احتمالات مختلفی بیان کردهاند: | ||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
=== حضرت احدیت === | === حضرت احدیت === | ||
برخی عماء را حضرت احدیت میدانند؛ زیرا هرگز معرفتی به آن تعلق نمیگیرد و همواره در حجاب جلال پنهان است.<ref>کاشانی، اصطلاحات الصوفیه، ۱۰۴؛ آملی، المقدمات، ۴۳۹؛ ← امامخمینی، مصباح الهدایه، ۲۹.</ref> | برخی عماء را حضرت احدیت میدانند؛ زیرا هرگز معرفتی به آن تعلق نمیگیرد و همواره در [[حجب|حجاب]] جلال پنهان است.<ref>کاشانی، اصطلاحات الصوفیه، ۱۰۴؛ آملی، المقدمات، ۴۳۹؛ ← امامخمینی، مصباح الهدایه، ۲۹.</ref> | ||
=== حضرت واحدیت === | === حضرت واحدیت === | ||
برخی حقیقت عماء را مرتبه [[احدیت و واحدیت|واحدیت]] و تعین ثانی میدانند؛ زیرا این مرتبه، برزخیت میان جهت وحدت حقی و کثرت خلقی است و مشتمل بر حقایق کلیه اسمائی و اعیانی است. این حقیقت وجههای به سوی حق دارد که وجهه اصلی آن را تشکیل میدهد و وجههای به سوی خلق دارد که انواع و جزئیات آن حقایق کلی، از آن حاصل میشود.<ref>فرغانی، مشارق الدراری، ۱۲۹–۱۳۰؛ فناری، مصباح الانس، ۲۰۵.</ref> امامخمینی این احتمال را از بعضی جهات ضعیف میشمارد که عماء وجود صرفی باشد که واسطه میان احدیت ذات ـ که از کثرات بری است ـ و مظاهر خلقی ـ که متصف به کثرات واقعیاند ـ است.<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۱۷–۱۸؛ امامخمینی، مصباح الهدایه، ۲۹.</ref> همچنین نمیتواند مراد حضرت واحدیت به اعتبار اینکه در پس پرده اعیان | برخی حقیقت عماء را مرتبه [[احدیت و واحدیت|واحدیت]] و تعین ثانی میدانند؛ زیرا این مرتبه، برزخیت میان جهت وحدت حقی و کثرت خلقی است و مشتمل بر حقایق کلیه اسمائی و اعیانی است. این حقیقت وجههای به سوی حق دارد که وجهه اصلی آن را تشکیل میدهد و وجههای به سوی خلق دارد که انواع و جزئیات آن حقایق کلی، از آن حاصل میشود.<ref>فرغانی، مشارق الدراری، ۱۲۹–۱۳۰؛ فناری، مصباح الانس، ۲۰۵.</ref> امامخمینی این احتمال را از بعضی جهات ضعیف میشمارد که عماء وجود صرفی باشد که واسطه میان احدیت ذات ـ که از کثرات بری است ـ و مظاهر خلقی ـ که متصف به کثرات واقعیاند ـ است.<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۱۷–۱۸؛ امامخمینی، مصباح الهدایه، ۲۹.</ref> همچنین نمیتواند مراد حضرت واحدیت به اعتبار اینکه در پس پرده [[اعیان ثابت]]<nowiki/>ه پنهان و پیش از خلق در حجاب تعینات علمی بوده باشد<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۱۸–۱۹؛ امامخمینی، مصباح الهدایه، ۲۹.</ref>؛ زیرا این حضرت مقام [[وحدت و کثرت|کثرت]] عملی است اما مقام عماء، مقام تنزل ربانی و منبع وجود ذاتی از حضرت غیب هویت است که سبب ظهور اسمای الهی است.<ref>امامخمینی، مصباح الهدایه، ۲۹–۳۰.</ref> | ||
=== نفس رحمانی === | === نفس رحمانی === | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
=== فیض اقدس === | === فیض اقدس === | ||
به لحاظ بسط آن در مقام تعینات، مشروط بر اینکه معنای «خلق» در حدیث نبوی تعمیم داده شود تا تعینات اسمائیه را نیز شامل شود<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۱۸.</ref>؛ زیرا فیض | به لحاظ بسط آن در مقام تعینات، مشروط بر اینکه معنای «خلق» در حدیث نبوی تعمیم داده شود تا تعینات اسمائیه را نیز شامل شود<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۱۸.</ref>؛ زیرا [[فیض اقدس و مقدس|فیض اقد]]<nowiki/>س، برزخ میان حضرت احدیت غیبی و هویت غیر ظاهر از یک طرف و حضرت واحدیت از طرف دیگر است؛ بنابراین دارای دو نسبت است: از حیث نسبتی که با حقیقت غیبِ مطلق و وجودِ صرف واجبی دارد، ظهور ندارد و متصف به تعینی از تعینات نمیشود و از این حیث قابل درک و شناخت نیست و از حیث نسبتی که با [[اسما و صفات]] در مقام واحدیت دارد، متجلی در اسما و صفات است.<ref>←آشتیانی، شرح مقدمه قیصری بر فصوص الحکم، ۶۴۵–۶۴۶.</ref> از این حقیقت، در سخن امامخمینی به فیض اقدس، [[حقیقت محمدیه|حقیقت محمدیه(ص)]] و خلیفه کبری<ref>امامخمینی، مصباح الهدایه، ۲۹ و ۴۵.</ref> و مقام «او أدنی» ـ که اشاره به آیه ۸ سوره نجم دارد ـ تعبیر میشود.<ref>امامخمینی، مصباح الهدایه، ۴۵؛ امامخمینی، صحیفه، ۱/۴؛ امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۴۴.</ref> در واقع خلیفه کبری، خلیفه و جانشین حقیقت غیبی در [[ظهور و بطون|ظهور]] اسماست که از جهت [[ظهور و بطون|بطون]]، با هویت غیبی و از جهت ظهور، با عالم اسما و صفات مرتبط است. نخستین چیزی که از فیض اقدس و خلیفه کبری کسب فیض میکند، [[اسم اعظم]] است<ref>امامخمینی، مصباح الهدایه، ۱۷.</ref> و فیض اقدس به واسطه اسم اعظم در حضرت اعیان تجلی میکند.<ref>امامخمینی، مصباح الهدایه، ۳۰.</ref> | ||
=== مقام ذات === | === مقام ذات === | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
== ویژگیها و اعتبارات عماء == | == ویژگیها و اعتبارات عماء == | ||
عارفان ویژگیهایی برای عماء ذکر کردهاند، ازجمله: | عارفان ویژگیهایی برای عماء ذکر کردهاند، ازجمله: | ||
# عماء جهت نسبت | # عماء جهت نسبت ربوبیت و حقایق الهیه است. | ||
# عماء به جهت اشتمال بر حقایق، مانند آینهای است که نقش تعینات وجودی در آن ظاهر میشود.<ref>قونوی، مفتاح الغیب، ۴۵–۴۶؛ فناری، مصباح الانس، ۳۸۷–۳۸۹.</ref> | # عماء به جهت اشتمال بر حقایق، مانند آینهای است که نقش تعینات وجودی در آن ظاهر میشود.<ref>قونوی، مفتاح الغیب، ۴۵–۴۶؛ فناری، مصباح الانس، ۳۸۷–۳۸۹.</ref> | ||
# امامخمینی نیز ویژگیهایی برای عماء برشمرده است: | # امامخمینی نیز ویژگیهایی برای عماء برشمرده است: | ||
# حجاببودن: از آنجاکه حقتعالی پیش از خلق در عماء بوده است، عماء حجاب برای ذات است، و مقصود از بودن پروردگار در عماء، بودن او در حجاب اسما ذاتی است؛ یعنی ذات حضرت حق در حجاب | # حجاببودن: از آنجاکه حقتعالی پیش از خلق در عماء بوده است، عماء حجاب برای ذات است، و مقصود از بودن پروردگار در عماء، بودن او در حجاب اسما ذاتی است؛ یعنی ذات حضرت حق در حجاب اسمای ذاتی پنهان است و تنها از طریق این اسماست که میتوان به او راه یافت<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۱۷–۱۹.</ref>؛ | ||
# برزخبودن: از آنجاکه عماء برزخ میان مرتبه | # برزخبودن: از آنجاکه عماء برزخ میان مرتبه احدیت و مراتب خلقی است، دارای جهت برزخیت است<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۱۸.</ref>؛ | ||
# بسط و ظهور در مراتب تعینات: به این حقیقت به اعتبار انبساط آن در مراتب تعینات، [[نفس رحمانی]] و فیض منبسط گفته میشود؛ البته [[امامخمینی]] برای حقیقت عمائیه و نفس رحمانی دو جهت قائل است؛ یک جهت باطن و دیگری جهت [[ظهور و بطون|ظهور]]، همچنانکه در جمیع حقایق الهیه و اسمای ربوبی اینچنین است. باطن عماء و نفس رحمانی [[فیض اقدس]] و تجلی اول است که به اعتبار برزخیت و [[احدیت و واحدیت|احدیتِ]] جمع به آن عماء گفته میشود و به اعتبار ظهور در کثرات اسمای ذاتی بر آن نفس رحمانی اطلاق میگردد و رقیقه آن [[تجلی]] ظهوری فعلی و فیض مقدس و وجود منبسط است که به اعتبار برزخیت به آن عماء و به اعتبار بسط و ظهور در مراتب تعینات، به آن نفس رحمانی گفته میشود.<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۲۹۱–۲۹۳؛ امامخمینی، مصباح الهدایه، ۲۹.</ref> | # بسط و ظهور در مراتب تعینات: به این حقیقت به اعتبار انبساط آن در مراتب تعینات، [[نفس رحمانی]] و فیض منبسط گفته میشود؛ البته [[امامخمینی]] برای حقیقت عمائیه و نفس رحمانی دو جهت قائل است؛ یک جهت باطن و دیگری جهت [[ظهور و بطون|ظهور]]، همچنانکه در جمیع حقایق الهیه و اسمای ربوبی اینچنین است. باطن عماء و نفس رحمانی [[فیض اقدس]] و تجلی اول است که به اعتبار برزخیت و [[احدیت و واحدیت|احدیتِ]] جمع به آن عماء گفته میشود و به اعتبار ظهور در کثرات اسمای ذاتی بر آن نفس رحمانی اطلاق میگردد و رقیقه آن [[تجلی]] ظهوری فعلی و فیض مقدس و وجود منبسط است که به اعتبار برزخیت به آن عماء و به اعتبار بسط و ظهور در مراتب تعینات، به آن نفس رحمانی گفته میشود.<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۲۹۱–۲۹۳؛ امامخمینی، مصباح الهدایه، ۲۹.</ref> | ||