۵۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
==زمینهها و آغاز مشروطهخواهی== | ==زمینهها و آغاز مشروطهخواهی== | ||
تا آغاز قرن نوزدهم تنها شکل شناختهشده نظام سیاسی در ایران، نظام سلطنتی بود و این امر تا زمان سلطنت قاجار بهویژه دوره ناصری، همچنان پابرجا بود و همچنان در تفکر سیاسی ایرانیان، شاه «ظل الله» بود و به عنوان اراده خدا بر مردم حکم میراند<ref> کریمی، جمهوریخواهی ایرانی، 19.</ref>. تحولات دوره قاجار و اصلاحات شخصیتهایی چون عباسمیرزا، قائممقام فراهانی، امیرکبیر، میرزاجعفرخان مشیرالدوله و میرزاحسینخان سپهسالار ـ بهرغم نرسیدن به موفقیت کامل ـ منجر به ایجاد تغییراتی در تمامی ابعاد سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور شد<ref> | تا آغاز قرن نوزدهم تنها شکل شناختهشده نظام سیاسی در ایران، نظام سلطنتی بود و این امر تا زمان سلطنت قاجار بهویژه دوره ناصری، همچنان پابرجا بود و همچنان در تفکر سیاسی ایرانیان، شاه «ظل الله» بود و به عنوان اراده خدا بر مردم حکم میراند<ref> کریمی، جمهوریخواهی ایرانی، 19.</ref>. تحولات دوره قاجار و اصلاحات شخصیتهایی چون عباسمیرزا، قائممقام فراهانی، امیرکبیر، میرزاجعفرخان مشیرالدوله و میرزاحسینخان سپهسالار ـ بهرغم نرسیدن به موفقیت کامل ـ منجر به ایجاد تغییراتی در تمامی ابعاد سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور شد<ref> کریمی، جمهوریخواهی ایرانی، 29.</ref>. نتیجه مهم این تغییرات در زمینه اندیشه سیاسی، آشنایی ایرانیان با نظامهای سیاسی جدید و توجه مردم و دولتمردان به ضرورت قانون در کشور بود<ref> آدمیت، ایدئولوژی نهضت، 1/13 ـ 14.</ref>. در این دوره، آشنایی ایرانیان با تجدد و تمدن غرب و شکستهای ایران در جنگ با روس، احساس عقبماندگی و نیاز به بازسازی را آشکار کرد<ref> جعفریان، بررسی و تحقیق، 79.</ref>. واقعه رژی یا جنبش تنباکو در پایان دوره ناصری<ref> ناطق، بازرگانان، 86.</ref>، گذشته از همه ابعاد و زوایای پنهان و پیدای آن، نشاندهنده وجود روحیه عصیان ملت علیه دولت در این دوره و طغیان عمومی بر ضد شیوه حکمرانی بود{{ببینید|نهضت تحریم تنباکو}} و قتل ناصرالدینشاه نیز برخلاف شاهکشیهای گذشته، کاملاً تحت تأثیر تحولات اجتماعی بود<ref> کریمی، جمهوریخواهی ایرانی، 37؛ آدمیت، ایدئولوژی نهضت، 1/49؛ ناظمالاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، 83.</ref>. | ||
پس از قتل ناصرالدینشاه در 18/11/1313ق/ 11/2/1275ش، مظفرالدینشاه که براى پذیرش افکار اصلاحطلبانه آمادگى بیشتری داشت، به سلطنت رسید<ref> براون، 72 و 103.</ref>. همپای عوامل اصلی پدیدآورنده نهضت مشروطه در ایران، وقوع مجموعهای حوادث و دستاویزهای سیاسی اجتماعی در آستانه نهضت مشروطیتْ گسترش مبارزات مذهبی و ملی علیه حکومت قاجار را موجب شد<ref> آجدانی، 66.</ref>. صدراعظمی عینالدوله<ref> که مردی خشن و مستبد بود) و چگونگی رفتار وی با مردم و علما<ref> ناظمالاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، 131 ـ 140.</ref>، بیتوجهی حکومت قاجار به اعتراضهای گروهی از تاجران به سیاستهای اقتصادی نوز بلژیکی ـ سرپرست اداره گمرک ایران ـ و انتشار تصویری از نوز با لباس روحانیت در مجلس بالماسکه<ref> آدمیت، 1/151 ـ 155؛ کسروی، تاریخ مشروطه ایران، 36 ـ 38.</ref>، اقدام حاکم کرمان<ref> در پی درگیریهای فرقه شیخیه و متشرعه.</ref> در محرم سال 1323ق به بازداشت، شلاقزدن و تبعید میرزامحمدرضا مجتهد<ref> ناظمالاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، 237 ـ 243.</ref>، واگذاری زمین قبرستان و مدرسه چال تهران به کارگزاران دولت روسیه برای احداث عمارت بانک<ref> کسروی، تاریخ مشروطه ایران، 54 ـ 55؛ دولتآبادی، 2/7 ـ 8.</ref>، و اقدام علاءالدوله حاکم تهران به بازداشت و شلاقزدن چند تن از تاجران به بهانه گرانشدن قند<ref> ناظمالاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، 273 ـ 275.</ref>، ازجمله رویدادهایی بود که افزایش هیجان عمومی بر ضد عینالدوله<ref> صدراعظم.</ref>، و ائتلاف گسترده گروههای مخالف دربار بهویژه گروهی از بازرگانان، روشنفکران و روحانیان به رهبری علما را به دنبال داشت<ref> همان.</ref>. | پس از قتل ناصرالدینشاه در 18/11/1313ق/ 11/2/1275ش، مظفرالدینشاه که براى پذیرش افکار اصلاحطلبانه آمادگى بیشتری داشت، به سلطنت رسید<ref> براون، انقلاب مشروطیت ایران، 72 و 103.</ref>. همپای عوامل اصلی پدیدآورنده نهضت مشروطه در ایران، وقوع مجموعهای حوادث و دستاویزهای سیاسی اجتماعی در آستانه نهضت مشروطیتْ گسترش مبارزات مذهبی و ملی علیه حکومت قاجار را موجب شد<ref> آجدانی، 66.</ref>. صدراعظمی عینالدوله<ref> که مردی خشن و مستبد بود) و چگونگی رفتار وی با مردم و علما<ref> ناظمالاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، 131 ـ 140.</ref>، بیتوجهی حکومت قاجار به اعتراضهای گروهی از تاجران به سیاستهای اقتصادی نوز بلژیکی ـ سرپرست اداره گمرک ایران ـ و انتشار تصویری از نوز با لباس روحانیت در مجلس بالماسکه<ref> آدمیت، ایدئولوژی نهضت، 1/151 ـ 155؛ کسروی، تاریخ مشروطه ایران، 36 ـ 38.</ref>، اقدام حاکم کرمان<ref> در پی درگیریهای فرقه شیخیه و متشرعه.</ref> در محرم سال 1323ق به بازداشت، شلاقزدن و تبعید میرزامحمدرضا مجتهد<ref> ناظمالاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، 237 ـ 243.</ref>، واگذاری زمین قبرستان و مدرسه چال تهران به کارگزاران دولت روسیه برای احداث عمارت بانک<ref> کسروی، تاریخ مشروطه ایران، 54 ـ 55؛ دولتآبادی، 2/7 ـ 8.</ref>، و اقدام علاءالدوله حاکم تهران به بازداشت و شلاقزدن چند تن از تاجران به بهانه گرانشدن قند<ref> ناظمالاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، 273 ـ 275.</ref>، ازجمله رویدادهایی بود که افزایش هیجان عمومی بر ضد عینالدوله<ref> صدراعظم.</ref>، و ائتلاف گسترده گروههای مخالف دربار بهویژه گروهی از بازرگانان، روشنفکران و روحانیان به رهبری علما را به دنبال داشت<ref> همان.</ref>. | ||
در پی واقعه بهچوببستن عدهای از تاجران، گروههایی از مردم و روحانیان در اعتراض به سیاستهای عینالدوله، به تعطیل بازار و اجتماع در مسجد شاه پرداختند و برکناری علاءالدوله از حکومت تهران و تأسیس عدالتخانه را از خواستههای خود اعلام کردند<ref> همان، 275 ـ 280.</ref>. این اجتماع گرچه با آشوب و درگیری هواداران میرزاابوالقاسم، امامجمعه وقت، به پراکندگی انجامید<ref> دولتآبادی، 2/12 ـ 14؛ ناظمالاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، 282 ـ 283؛ آجدانی، 67.</ref>، اما دو نتیجه مهم درپی داشت: | در پی واقعه بهچوببستن عدهای از تاجران، گروههایی از مردم و روحانیان در اعتراض به سیاستهای عینالدوله، به تعطیل بازار و اجتماع در مسجد شاه پرداختند و برکناری علاءالدوله از حکومت تهران و تأسیس عدالتخانه را از خواستههای خود اعلام کردند<ref> همان، 275 ـ 280.</ref>. این اجتماع گرچه با آشوب و درگیری هواداران میرزاابوالقاسم، امامجمعه وقت، به پراکندگی انجامید<ref> دولتآبادی، 2/12 ـ 14؛ ناظمالاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، 282 ـ 283؛ آجدانی، 67.</ref>، اما دو نتیجه مهم درپی داشت: | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
اول تشدید تضاد میان دربار و نیروهای مخالف و دوم نزدیکی بیشتر گروههای مختلف مخالف دربار بهرغم انگیزهها و اهداف متفاوت آنان<ref> آجدانی، 67.</ref>. | اول تشدید تضاد میان دربار و نیروهای مخالف و دوم نزدیکی بیشتر گروههای مختلف مخالف دربار بهرغم انگیزهها و اهداف متفاوت آنان<ref> آجدانی، 67.</ref>. | ||
پس از این اتفاق، برای پیشگیری از درگیری و دودستگی در شهر و به پیشنهاد طباطبایی، گروهی از علما مانند سیدعبدالله بهبهانی، شیخمرتضی آشتیانی، محمدجعفر صدرالعلما و سیدجمالالدین افجهای، با همراهی گروهی از مردم از شهر هجرت کردند و در شانزدهم شوال 1323ق/ 23/9/1284ش، در صحن عبدالعظیم حسنی(ع) شهر ری متحصن شدند<ref> ناظمالاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، 281 ـ 284.</ref>. پس از موفقنشدن عینالدوله در حل مسئله از راه تطمیع و تهدید، سرانجام مظفرالدینشاه در مذاکره با نمایندگان علما، به تأسیس عدالتخانه و اجرای احکام شریعت متعهد شد و این تحصن که به «مهاجرت صغرا» معروف شد، در شانزدهم ذیالقعده 1323ق پایان یافت<ref> دولتآبادی، 2/29 ـ 33؛ ناظمالاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، 283 ـ 306؛ کسروی، تاریخ مشروطه ایران، 71 ـ 72.</ref>. بر همین اساس کمیسیونی از علما و رجال دولت برای تدوین مقررات لازم جهت تأسیس عدالتخانه تشکیل شد؛ اما به دلیل توجهنکردن دولت به اجرای مفاد دستور شاه و تعارض موجود میان اعضای کمیسیون در موضوعاتی چون تأسیس مجلس ملی، انتخاب نمایندگان و قانون اساسی، فعالیت جدی در زمینه تشکیل عدالتخانه صورت نگرفت<ref> آدمیت، 158؛ دولتآبادی، 2/50 ـ 56.</ref>. | پس از این اتفاق، برای پیشگیری از درگیری و دودستگی در شهر و به پیشنهاد طباطبایی، گروهی از علما مانند سیدعبدالله بهبهانی، شیخمرتضی آشتیانی، محمدجعفر صدرالعلما و سیدجمالالدین افجهای، با همراهی گروهی از مردم از شهر هجرت کردند و در شانزدهم شوال 1323ق/ 23/9/1284ش، در صحن عبدالعظیم حسنی(ع) شهر ری متحصن شدند<ref> ناظمالاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، 281 ـ 284.</ref>. پس از موفقنشدن عینالدوله در حل مسئله از راه تطمیع و تهدید، سرانجام مظفرالدینشاه در مذاکره با نمایندگان علما، به تأسیس عدالتخانه و اجرای احکام شریعت متعهد شد و این تحصن که به «مهاجرت صغرا» معروف شد، در شانزدهم ذیالقعده 1323ق پایان یافت<ref> دولتآبادی، 2/29 ـ 33؛ ناظمالاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، 283 ـ 306؛ کسروی، تاریخ مشروطه ایران، 71 ـ 72.</ref>. بر همین اساس کمیسیونی از علما و رجال دولت برای تدوین مقررات لازم جهت تأسیس عدالتخانه تشکیل شد؛ اما به دلیل توجهنکردن دولت به اجرای مفاد دستور شاه و تعارض موجود میان اعضای کمیسیون در موضوعاتی چون تأسیس مجلس ملی، انتخاب نمایندگان و قانون اساسی، فعالیت جدی در زمینه تشکیل عدالتخانه صورت نگرفت<ref> آدمیت، ایدئولوژی نهضت، 158؛ دولتآبادی، 2/50 ـ 56.</ref>. | ||
عملینشدن وعده مظفرالدینشاه و پیگیری مردم و علما برای تأسیس عدالتخانه<ref> ناظمالاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، 317 ـ 399.</ref>، بازداشت شیخمحمد واعظ به دستور عینالدوله و اعتراض طلاب به این امر که موجب درگیری و کشتهشدن طلبه جوانی به نام سیدعبدالحمید شد<ref> همان، 403 ـ 405؛ دولتآبادی، 2/68.</ref>، به اجتماع مردم خشمگین و علما در مسجد جامع و پس از آن، تصمیم علما برای هجرت به عتبات منجر شد<ref> دولتآبادی، 2/68 ـ 70؛ ناظمالاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، 406 ـ 423.</ref>. این مهاجرت که از نظر هدف هجرت و تعداد مهاجران و صدمات واردشده، بزرگتر بود، به «مهاجرت کبرا» معروف شد<ref> ناظمالاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، 426.</ref>. برخی از علما مانند شیخفضلالله نوری، سیدحسین قمی و سیداسدالله طباطبایی که در مهاجرت صغری نبودند نیز در این سفر به مهاجران پیوستند<ref> همان، 424؛ آبراهامیان، 107.</ref>. | عملینشدن وعده مظفرالدینشاه و پیگیری مردم و علما برای تأسیس عدالتخانه<ref> ناظمالاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، 317 ـ 399.</ref>، بازداشت شیخمحمد واعظ به دستور عینالدوله و اعتراض طلاب به این امر که موجب درگیری و کشتهشدن طلبه جوانی به نام سیدعبدالحمید شد<ref> همان، 403 ـ 405؛ دولتآبادی، 2/68.</ref>، به اجتماع مردم خشمگین و علما در مسجد جامع و پس از آن، تصمیم علما برای هجرت به عتبات منجر شد<ref> دولتآبادی، 2/68 ـ 70؛ ناظمالاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، 406 ـ 423.</ref>. این مهاجرت که از نظر هدف هجرت و تعداد مهاجران و صدمات واردشده، بزرگتر بود، به «مهاجرت کبرا» معروف شد<ref> ناظمالاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، 426.</ref>. برخی از علما مانند شیخفضلالله نوری، سیدحسین قمی و سیداسدالله طباطبایی که در مهاجرت صغری نبودند نیز در این سفر به مهاجران پیوستند<ref> همان، 424؛ آبراهامیان، 107.</ref>. | ||
پس از خروج علما از شهر، برخی از تاجران و گروههای مختلف مردم از ترس واکنش دولت، به سفارت انگلستان پناه بردند و در آنجا تحصن کردند<ref> کسروی، تاریخ مشروطه ایران، 107 ـ 109.</ref>. افزایش تحصنکنندگان در سفارت، حمایت دولت انگلستان از آنان، همچنین اعلام حمایت علما و روحانیان شهرهای تبریز، اصفهان، شیراز و نجف اشرف از تحصنکنندگان، به استعفای عینالدوله از صدارت و تلگرافِ درخواست مظفرالدینشاه به علما برای بازگشت به تهران و دیدار حضوری با آنان منجر شد<ref> جعفریان، بررسی و تحقیق، 105 ـ 151؛ شمیم، 441؛ ناظمالاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، 1458 ـ 461.</ref>. مظفرالدینشاه عضدالملک را مأمور کرد تا برای بازگرداندن علما به قم سفر کند<ref> دولتآبادی، 2/81؛ ناظمالاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، 458.</ref>. در جریان رویدادهای گفتهشده، درخواستِ رهبران تحصنکنندگان در سفارت، برای تشکیل مجلس شورای ملی، روند حوادث را تغییر داد<ref> آبراهامیان، 108 ـ 109؛ جعفریان، بررسی و تحقیق، 264 ـ 265.</ref>؛ چنانکه ده روز پس از آغاز تحصن، بستنشینان خواستههای خود را تأسیس مجلس شورای ملی، بازگشت محترمانه علما از قم و مجازات عوامل سرکوب مردم اعلام کردند<ref> آدمیت، 1/168 ـ 170؛ کسروی، تاریخ مشروطه ایران، 112 ـ 113.</ref>. | پس از خروج علما از شهر، برخی از تاجران و گروههای مختلف مردم از ترس واکنش دولت، به سفارت انگلستان پناه بردند و در آنجا تحصن کردند<ref> کسروی، تاریخ مشروطه ایران، 107 ـ 109.</ref>. افزایش تحصنکنندگان در سفارت، حمایت دولت انگلستان از آنان، همچنین اعلام حمایت علما و روحانیان شهرهای تبریز، اصفهان، شیراز و نجف اشرف از تحصنکنندگان، به استعفای عینالدوله از صدارت و تلگرافِ درخواست مظفرالدینشاه به علما برای بازگشت به تهران و دیدار حضوری با آنان منجر شد<ref> جعفریان، بررسی و تحقیق، 105 ـ 151؛ شمیم، 441؛ ناظمالاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، 1458 ـ 461.</ref>. مظفرالدینشاه عضدالملک را مأمور کرد تا برای بازگرداندن علما به قم سفر کند<ref> دولتآبادی، 2/81؛ ناظمالاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، 458.</ref>. در جریان رویدادهای گفتهشده، درخواستِ رهبران تحصنکنندگان در سفارت، برای تشکیل مجلس شورای ملی، روند حوادث را تغییر داد<ref> آبراهامیان، 108 ـ 109؛ جعفریان، بررسی و تحقیق، 264 ـ 265.</ref>؛ چنانکه ده روز پس از آغاز تحصن، بستنشینان خواستههای خود را تأسیس مجلس شورای ملی، بازگشت محترمانه علما از قم و مجازات عوامل سرکوب مردم اعلام کردند<ref> آدمیت، ایدئولوژی نهضت، 1/168 ـ 170؛ کسروی، تاریخ مشروطه ایران، 112 ـ 113.</ref>. | ||
به این ترتیب چهاردهم جمادىالثانى 1324ق/ 14/5/1285ش، فرمان مشروطیت و دستور تشکیل مجلسی مرکب از تمام طبقات، به دست مظفرالدینشاه صادر شد. به دلیل ابهام در فرمان نخست شاه، سه روز بعد فرمان دوم مبنی بر تشکیل مجلس، انتخاب اجزای مجلس و ترتیب فصول و شرایط نظام آن، موافق تصویب و امضای منتخبان، چنانکه شایسته ملت و قوانین شرع باشد، صادر شد. پس از آن تحصنکنندگان، سفارت انگلستان را ترک کردند و علما نیز در میان استقبال مردم به تهران بازگشتند<ref> آدمیت، 1/171؛ شمیم، 443 ـ 445؛ کسروی، تاریخ مشروطه ایران، 119 ـ 120.</ref>. در همین زمان، مجلسی با حضور سران مشروطهخواه ازجمله طباطبایی، بهبهانی و عدهاى از وزیران و درباریان، به دعوت دربار و در محل مدرسه نظام، تشکیل شد. این مجلس مقدمه تشکیل انجمن انتخابات، برای تهیه و تدوین نظامنامه انتخابات مجلس شوراى ملى بود. قانون انتخابات پس از تدوین در سیزدهم رجب 1324ق، به امضاى مظفرالدینشاه رسید<ref> ناظمالاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، 490 ـ 514.</ref>. پس از تصویب نظامنامه و برگزاری انتخابات تهران که کاملاً جنبه طبقاتی و صنفی داشت، مجلس شورای ملی با شصت نماینده از تهران تشکیل شد. به هنگام تدوین قانون اساسى، نمایندگان شهرستانها نیز حضور یافتند<ref> همان، 540 ـ 544.</ref>{{ببینید|مجلس شورای ملی}} | به این ترتیب چهاردهم جمادىالثانى 1324ق/ 14/5/1285ش، فرمان مشروطیت و دستور تشکیل مجلسی مرکب از تمام طبقات، به دست مظفرالدینشاه صادر شد. به دلیل ابهام در فرمان نخست شاه، سه روز بعد فرمان دوم مبنی بر تشکیل مجلس، انتخاب اجزای مجلس و ترتیب فصول و شرایط نظام آن، موافق تصویب و امضای منتخبان، چنانکه شایسته ملت و قوانین شرع باشد، صادر شد. پس از آن تحصنکنندگان، سفارت انگلستان را ترک کردند و علما نیز در میان استقبال مردم به تهران بازگشتند<ref> آدمیت، ایدئولوژی نهضت، 1/171؛ شمیم، 443 ـ 445؛ کسروی، تاریخ مشروطه ایران، 119 ـ 120.</ref>. در همین زمان، مجلسی با حضور سران مشروطهخواه ازجمله طباطبایی، بهبهانی و عدهاى از وزیران و درباریان، به دعوت دربار و در محل مدرسه نظام، تشکیل شد. این مجلس مقدمه تشکیل انجمن انتخابات، برای تهیه و تدوین نظامنامه انتخابات مجلس شوراى ملى بود. قانون انتخابات پس از تدوین در سیزدهم رجب 1324ق، به امضاى مظفرالدینشاه رسید<ref> ناظمالاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، 490 ـ 514.</ref>. پس از تصویب نظامنامه و برگزاری انتخابات تهران که کاملاً جنبه طبقاتی و صنفی داشت، مجلس شورای ملی با شصت نماینده از تهران تشکیل شد. به هنگام تدوین قانون اساسى، نمایندگان شهرستانها نیز حضور یافتند<ref> همان، 540 ـ 544.</ref>{{ببینید|مجلس شورای ملی}} | ||
==نقش گروههای مختلف== | ==نقش گروههای مختلف== | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
====علمای موافق==== | ====علمای موافق==== | ||
علمای بزرگ تهران مانند بهبهانی و طباطبایی که رهبری جنبش را به دست گرفتند، به دلیل ارتباط و نزدیکی با روشنفکران، به عنوان علمای متجدد در نهضت به ایفای نقش پرداختند. این روحانیان حتی در قضیه اختلاف برخی علما با افکار روشنفکران، جانب روشنفکران را میگرفتند و اگرچه هدف آنان نیز رواج شریعت بود، در مفاهیم و قواعد تازهای که منتشر میشد، سختگیری رایج اهل شریعت را نداشتند<ref> جعفریان، بستنشینی، 30 ـ 32.</ref>. قدیمیترین رساله در دفاع از مشروطیت و اثبات مشروعیت آن، رساله «مقاله سؤال و جواب در فواید مجلس ملی» نگارش سیدنصرالله تقوی اخوی از علمای معروف جنبش مشروطه بود<ref> زرگرینژاد، 259.</ref>. علاوه بر مراجع بزرگ و علمای تراز اول در حوزه، حضور و همراهی بسیاری از طلاب علوم دینی، واعظان و خطیبان، مانند محمد سلطان، ملک المتکلمین، صدرالعلما، مرتضی آشتیانی، سیدجمالالدین واعظ اصفهانی و میرزامحمد ناظمالاسلام کرمانی، در مبارزه مشروطهخواهی تأثیر مهمی داشت<ref> کسروی، تاریخ مشروطه ایران، 86؛ دولتآبادی، 2/6 ـ 7؛ دوانی، 2 ـ 1/114؛ براون، 118 و 124.</ref>. | علمای بزرگ تهران مانند بهبهانی و طباطبایی که رهبری جنبش را به دست گرفتند، به دلیل ارتباط و نزدیکی با روشنفکران، به عنوان علمای متجدد در نهضت به ایفای نقش پرداختند. این روحانیان حتی در قضیه اختلاف برخی علما با افکار روشنفکران، جانب روشنفکران را میگرفتند و اگرچه هدف آنان نیز رواج شریعت بود، در مفاهیم و قواعد تازهای که منتشر میشد، سختگیری رایج اهل شریعت را نداشتند<ref> جعفریان، بستنشینی، 30 ـ 32.</ref>. قدیمیترین رساله در دفاع از مشروطیت و اثبات مشروعیت آن، رساله «مقاله سؤال و جواب در فواید مجلس ملی» نگارش سیدنصرالله تقوی اخوی از علمای معروف جنبش مشروطه بود<ref> زرگرینژاد، 259.</ref>. علاوه بر مراجع بزرگ و علمای تراز اول در حوزه، حضور و همراهی بسیاری از طلاب علوم دینی، واعظان و خطیبان، مانند محمد سلطان، ملک المتکلمین، صدرالعلما، مرتضی آشتیانی، سیدجمالالدین واعظ اصفهانی و میرزامحمد ناظمالاسلام کرمانی، در مبارزه مشروطهخواهی تأثیر مهمی داشت<ref> کسروی، تاریخ مشروطه ایران، 86؛ دولتآبادی، 2/6 ـ 7؛ دوانی، 2 ـ 1/114؛ براون، انقلاب مشروطیت ایران، 118 و 124.</ref>. | ||
شمار بسیاری از علمای ایرانیِ مشروطهخواه مقیم نجف هم بودند که نقش مهمی در تمامی مراحل و مقاطع نهضت مشروطه داشتند. صدور و انتشار فتاوا، اعلامیه و تلگرامهای متعدد این مراجع در سالهای 1320ق تا پیش از آغاز استبداد صغیر، یکی از عوامل مهم در فراهمکردن زمینههای لازم برای گسترش مشارکت مردمی در این نهضت و تضعیف حکومت قاجاریه بود<ref> احمدی، 184 ـ 185؛ فیرحی، 72.</ref>. برجستهترینِ این علما، محمدکاظم خراسانی، ملاعبدالله مازندرانی و میرزاحسین خلیلی تهرانی بودند که از ارکان رهبری مذهبی مشروطه بودند و فتواهای مذهبیسیاسیِ مهم معمولاً به امضای این سه مجتهد انتشار مییافت<ref> فیرحی، 72؛ حائری، عبدالحسین، 1/5، 11، 13 ـ 15 و 17.</ref>. | شمار بسیاری از علمای ایرانیِ مشروطهخواه مقیم نجف هم بودند که نقش مهمی در تمامی مراحل و مقاطع نهضت مشروطه داشتند. صدور و انتشار فتاوا، اعلامیه و تلگرامهای متعدد این مراجع در سالهای 1320ق تا پیش از آغاز استبداد صغیر، یکی از عوامل مهم در فراهمکردن زمینههای لازم برای گسترش مشارکت مردمی در این نهضت و تضعیف حکومت قاجاریه بود<ref> احمدی، 184 ـ 185؛ فیرحی، 72.</ref>. برجستهترینِ این علما، محمدکاظم خراسانی، ملاعبدالله مازندرانی و میرزاحسین خلیلی تهرانی بودند که از ارکان رهبری مذهبی مشروطه بودند و فتواهای مذهبیسیاسیِ مهم معمولاً به امضای این سه مجتهد انتشار مییافت<ref> فیرحی، 72؛ حائری، عبدالحسین، 1/5، 11، 13 ـ 15 و 17.</ref>. | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
=== روشنفکران=== | === روشنفکران=== | ||
روشنفکران که یکی از عوامل مهم شکلگیری نهضت مشروطه بودند، با وجود اختلاف نظر در مبارزه با استبداد، در به دست آوردن آزادی و برقراری قانون، همنظر بودند<ref> فراستخواه، 63، 84 ـ 85 و 101.</ref>. پایگاه معتبر روشنفکران یا «تربیتیافتگان جدید» در جامعه و انبوه نوشتههای اجتماعی و سیاسی که حاصل کار روشنفکران این دوره بود، تأثیر بسزایی در جریانهای ملی و ازجمله نهضت مشروطه داشت<ref> آدمیت، 1/147 ـ 148.</ref>. | روشنفکران که یکی از عوامل مهم شکلگیری نهضت مشروطه بودند، با وجود اختلاف نظر در مبارزه با استبداد، در به دست آوردن آزادی و برقراری قانون، همنظر بودند<ref> فراستخواه، 63، 84 ـ 85 و 101.</ref>. پایگاه معتبر روشنفکران یا «تربیتیافتگان جدید» در جامعه و انبوه نوشتههای اجتماعی و سیاسی که حاصل کار روشنفکران این دوره بود، تأثیر بسزایی در جریانهای ملی و ازجمله نهضت مشروطه داشت<ref> آدمیت، ایدئولوژی نهضت، 1/147 ـ 148.</ref>. | ||
روشنفکران عصر مشروطه، بر پایه چگونگی برداشتشان از دین و روحانیت، در دو گروه روشنفکران دینستیز و روشنفکران دیندار قرار دارند. فتحعلی آخوندزاده را میتوان مهمترین نماینده فکری روشنفکران ضد دین دانست. طالبوف تبریزی و افرادی چون میرزاملکمخان، مستشارالدوله و میرزاآقاخان کرمانی نیز برجستهترین نمایندگان فکری روشنفکران دیندار ایرانی در عصر مشروطیت بودند<ref> آجدانی، 107.</ref>. | روشنفکران عصر مشروطه، بر پایه چگونگی برداشتشان از دین و روحانیت، در دو گروه روشنفکران دینستیز و روشنفکران دیندار قرار دارند. فتحعلی آخوندزاده را میتوان مهمترین نماینده فکری روشنفکران ضد دین دانست. طالبوف تبریزی و افرادی چون میرزاملکمخان، مستشارالدوله و میرزاآقاخان کرمانی نیز برجستهترین نمایندگان فکری روشنفکران دیندار ایرانی در عصر مشروطیت بودند<ref> آجدانی، 107.</ref>. | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
===توده مردم و اصناف=== | ===توده مردم و اصناف=== | ||
نهضت مشروطه اصولاً جنبشی مردمی در مخالفت با ظلم و استبداد بود؛ بر همین اساس نقش توده مردم در این نهضت، از اهمیت بسیار برخوردار است<ref> مزینانی، شیوههای تبلیغاتی، 623.</ref>. رشد آگاهی مردم بر اثر گسترش مطبوعات<ref> کسروی، تاریخ مشروطه ایران، 128.</ref> و اعتماد توده مردم را به علما که رهبری جنبش را بر عهده گرفته بودند<ref> همان، 729 ـ 730؛ جعفریان، بستنشینی، 24 ـ 25.</ref>، میتوان از مهمترین دلایل همراهی توده مردم با نهضت مشروطه به شمار آورد. علاوه بر توده مردم، طبقه سرمایهدار و تاجر نیز به دلیل پیوستگی فکری و عملیای که میان آنان و روشنفکران این دوره برقرار بود، سهم عمدهای در مشروطهخواهی داشتند<ref> آدمیت، 1/149 ـ 150.</ref>. | نهضت مشروطه اصولاً جنبشی مردمی در مخالفت با ظلم و استبداد بود؛ بر همین اساس نقش توده مردم در این نهضت، از اهمیت بسیار برخوردار است<ref> مزینانی، شیوههای تبلیغاتی، 623.</ref>. رشد آگاهی مردم بر اثر گسترش مطبوعات<ref> کسروی، تاریخ مشروطه ایران، 128.</ref> و اعتماد توده مردم را به علما که رهبری جنبش را بر عهده گرفته بودند<ref> همان، 729 ـ 730؛ جعفریان، بستنشینی، 24 ـ 25.</ref>، میتوان از مهمترین دلایل همراهی توده مردم با نهضت مشروطه به شمار آورد. علاوه بر توده مردم، طبقه سرمایهدار و تاجر نیز به دلیل پیوستگی فکری و عملیای که میان آنان و روشنفکران این دوره برقرار بود، سهم عمدهای در مشروطهخواهی داشتند<ref> آدمیت، ایدئولوژی نهضت، 1/149 ـ 150.</ref>. | ||
امامخمینی حضور مردم در نهضت مشروطه و دیگر جنبشهای صد سال اخیر را از مهمترین عوامل پیروزی نهضتها شمرده و معتقد است این حضور به دلیل اعتماد مردم به علما و تبعیت از آنان بوده است<ref> امامخمینی، صحیفه، 6/238؛ 9/172 و 10/186.</ref>؛ چنانکه بیطرفی مردم در جریانات بعدی نهضت، و سکوت و کنارهگیری علما، افول نهضت را در پی داشت<ref> همان، 15/328.</ref>. | امامخمینی حضور مردم در نهضت مشروطه و دیگر جنبشهای صد سال اخیر را از مهمترین عوامل پیروزی نهضتها شمرده و معتقد است این حضور به دلیل اعتماد مردم به علما و تبعیت از آنان بوده است<ref> امامخمینی، صحیفه، 6/238؛ 9/172 و 10/186.</ref>؛ چنانکه بیطرفی مردم در جریانات بعدی نهضت، و سکوت و کنارهگیری علما، افول نهضت را در پی داشت<ref> همان، 15/328.</ref>. | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
==برپایی مجلس و تدوین قانون اساسی== | ==برپایی مجلس و تدوین قانون اساسی== | ||
نخستین دوره مجلس شورای ملی در هجدهم شعبان 1324 قمرى، چنانکه در ماده نوزده نظامنامه آمده بود، بیدرنگ پس از انتخابات پایتخت و بدون انتظار برای ورود نمایندگان استانها<ref> براون، 134 ـ 135.</ref>، در کاخ گلستان و به دست مظفرالدینشاه رسماً افتتاح شد<ref> ناظمالاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، 490 و 552 ـ 554.</ref>. مهمترین وظیفه این مجلس تدوین و تصویب قانون اساسى مشروطه بود که نخست «نظامنامه اساسى» خوانده شد و چهاردهم ذىالقعده 1324ق به امضاى مظفرالدینشاه رسید. این قانون که با استفاده از قوانین اساسی بلژیک و فرانسه در پنج فصل و 51 اصل تدوین شده بود<ref> دولت آبادى، 2/97؛ ورعی، نظارت بر قدرت سیاسی، 32.</ref>، ساختار کلی قوای مقننه و مجریه و رابطه آن دو با هم را به طور مبهم بیان میکرد<ref>کتاب قانون اساسی مشروطه.</ref>. طبق اصول 15 ـ 31 قانون اساسی مشروطه، نگرش کلی، مبرادانستن شاه از مسئولیت اجرایی بود. | نخستین دوره مجلس شورای ملی در هجدهم شعبان 1324 قمرى، چنانکه در ماده نوزده نظامنامه آمده بود، بیدرنگ پس از انتخابات پایتخت و بدون انتظار برای ورود نمایندگان استانها<ref> براون، انقلاب مشروطیت ایران، 134 ـ 135.</ref>، در کاخ گلستان و به دست مظفرالدینشاه رسماً افتتاح شد<ref> ناظمالاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، 490 و 552 ـ 554.</ref>. مهمترین وظیفه این مجلس تدوین و تصویب قانون اساسى مشروطه بود که نخست «نظامنامه اساسى» خوانده شد و چهاردهم ذىالقعده 1324ق به امضاى مظفرالدینشاه رسید. این قانون که با استفاده از قوانین اساسی بلژیک و فرانسه در پنج فصل و 51 اصل تدوین شده بود<ref> دولت آبادى، 2/97؛ ورعی، نظارت بر قدرت سیاسی، 32.</ref>، ساختار کلی قوای مقننه و مجریه و رابطه آن دو با هم را به طور مبهم بیان میکرد<ref>کتاب قانون اساسی مشروطه.</ref>. طبق اصول 15 ـ 31 قانون اساسی مشروطه، نگرش کلی، مبرادانستن شاه از مسئولیت اجرایی بود. | ||
توجه به کاستیها و نقائص این قانون، نمایندگان مجلس را به اندیشه تدوین متممی برای قانون اساسی واداشت و برای این منظور کمیته هفتنفرهای تشکیل و متمم قانون اساسی در ده فصل و 107 اصل تنظیم شد<ref> آدمیت، 1/408.</ref>. پس از پایان نگارش متن اولیه، مجلس از علما برای ارائه دیدگاههای خود درباره این قانون دعوت کرد. برخی از علما یادآوری کردند پارهای از اصول با مبانی دینی ناسازگاری دارند و همین موجب تشکیل کمیسیونی در مجلس شورای ملی برای اصلاح قانون، با شرکت علمایی مانند شیخفضلالله نوری و تغییر این مواد قانونی شد<ref> ترکمان، 2/179 ـ 180؛ مزینانی، چرایی رویارویی، 62.</ref>. | توجه به کاستیها و نقائص این قانون، نمایندگان مجلس را به اندیشه تدوین متممی برای قانون اساسی واداشت و برای این منظور کمیته هفتنفرهای تشکیل و متمم قانون اساسی در ده فصل و 107 اصل تنظیم شد<ref> آدمیت، ایدئولوژی نهضت، 1/408.</ref>. پس از پایان نگارش متن اولیه، مجلس از علما برای ارائه دیدگاههای خود درباره این قانون دعوت کرد. برخی از علما یادآوری کردند پارهای از اصول با مبانی دینی ناسازگاری دارند و همین موجب تشکیل کمیسیونی در مجلس شورای ملی برای اصلاح قانون، با شرکت علمایی مانند شیخفضلالله نوری و تغییر این مواد قانونی شد<ref> ترکمان، 2/179 ـ 180؛ مزینانی، چرایی رویارویی، 62.</ref>. | ||
یکی از مهمترین تغییراتی که سرانجام پس از بحثهای بسیار، به عنوان اصل دوم متمم قانون اساسی به آن اضافه شد، لایحه «نظارت مجتهدان بر تصویب قوانین مجلس» بود که نوری ارائه کرد<ref> آجدانی، 83؛ کسروی، تاریخ مشروطه ایران، 372.</ref>. طبق اصل دوم متمم قانون اساسی ضمن تأکید بر لزوم موافقت قوانین مصوب با شرع مقدس اسلام، تشخیص این موافقت را بر عهده علمای اعلام دانسته و مقرر کرده است مراجع شیعه بیست نفر از علمای واجد شرایط را به مجلس شورای ملی معرفی کنند تا در هر دوره، با تعیین پنج نفر یا بیشتر از میان خود، بر قوانین مجلس نظارت کنند. متمم قانون اساسی که با استفاده از ترجمه قوانین کشورهای اروپایی نوشته و با شرایط جامعه ایران منطبقشده بود، علیرغم مخالفت نخستین محمدعلیشاه قاجار با آن، سرانجام پس از اعتراضهای عمومی در بسیاری از شهرهای بزرگ ایران، در چهاردهم مهر 1286ش/ 29 شعبان 1325ق، به امضای وی رسید<ref> ناظمالاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، 199؛ شمیم، 449؛ فیرحی، 139 ـ 140.</ref>. | یکی از مهمترین تغییراتی که سرانجام پس از بحثهای بسیار، به عنوان اصل دوم متمم قانون اساسی به آن اضافه شد، لایحه «نظارت مجتهدان بر تصویب قوانین مجلس» بود که نوری ارائه کرد<ref> آجدانی، 83؛ کسروی، تاریخ مشروطه ایران، 372.</ref>. طبق اصل دوم متمم قانون اساسی ضمن تأکید بر لزوم موافقت قوانین مصوب با شرع مقدس اسلام، تشخیص این موافقت را بر عهده علمای اعلام دانسته و مقرر کرده است مراجع شیعه بیست نفر از علمای واجد شرایط را به مجلس شورای ملی معرفی کنند تا در هر دوره، با تعیین پنج نفر یا بیشتر از میان خود، بر قوانین مجلس نظارت کنند. متمم قانون اساسی که با استفاده از ترجمه قوانین کشورهای اروپایی نوشته و با شرایط جامعه ایران منطبقشده بود، علیرغم مخالفت نخستین محمدعلیشاه قاجار با آن، سرانجام پس از اعتراضهای عمومی در بسیاری از شهرهای بزرگ ایران، در چهاردهم مهر 1286ش/ 29 شعبان 1325ق، به امضای وی رسید<ref> ناظمالاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، 199؛ شمیم، 449؛ فیرحی، 139 ـ 140.</ref>. |
ویرایش