۵۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
نهضت های اسلامی، جنبشهای اصلاحگرایانه با محوریت اسلام. | نهضت های اسلامی، جنبشهای اصلاحگرایانه با محوریت اسلام. | ||
نهضت واژهای عربی از ریشه «نهض»، به معنای قیام، خیزش، بیداری و مانند آن است<ref> آذرنوش، فرهنگ معاصر عربی ـ فارسی، 718.</ref>. این واژه در فارسی به معنای برخاستن و قصدکردن، قیام، حرکت، عزیمت و جنبش بهکار رفته است<ref> دهخدا، لغتنامه دهخدا، 14/20250،؛ انوری، فرهنگ بزرگ سخن، 8/8058.</ref>. دو واژه جنبش و نهضت در اصطلاح به حرکت یا تلاش سنجیده و مداوم گروهی برای رسیدن به اهداف مشترک<ref> شیرودی، 18.</ref>، یا عمل جمعی چالشگرانه به منظور دگرگونی وضع موجود و دستیابی به وضع مطلوب با روش مسالمتآمیز یا خشونتآمیز<ref> عضدانلو، 238 ـ 239.</ref>. برخی منابع، میان جنبش و نهضت، تفاوت قائل شدهاند، ولی در اینجا بر مبنای معنای لغوی و نیز کاربرد مشترک این دو واژه در کلام امامخمینی، از هر دو واژه یک معنا اراده شده است. | نهضت واژهای عربی از ریشه «نهض»، به معنای قیام، خیزش، بیداری و مانند آن است<ref> آذرنوش، فرهنگ معاصر عربی ـ فارسی، 718.</ref>. این واژه در فارسی به معنای برخاستن و قصدکردن، قیام، حرکت، عزیمت و جنبش بهکار رفته است<ref> دهخدا، لغتنامه دهخدا، 14/20250،؛ انوری، فرهنگ بزرگ سخن، 8/8058.</ref>. دو واژه جنبش و نهضت در اصطلاح به حرکت یا تلاش سنجیده و مداوم گروهی برای رسیدن به اهداف مشترک<ref> شیرودی، جنبشها، 18.</ref>، یا عمل جمعی چالشگرانه به منظور دگرگونی وضع موجود و دستیابی به وضع مطلوب با روش مسالمتآمیز یا خشونتآمیز<ref> عضدانلو، 238 ـ 239.</ref>. برخی منابع، میان جنبش و نهضت، تفاوت قائل شدهاند، ولی در اینجا بر مبنای معنای لغوی و نیز کاربرد مشترک این دو واژه در کلام امامخمینی، از هر دو واژه یک معنا اراده شده است. | ||
گفته میشود وجه تمایز اصلی جنبش اجتماعی و انقلاب در نوع برخورد آنها با نظام حاکم است. جنبش اگرچه غالباً با خشونت همراه میشود، لزوماً به معنای انقلاب نیست؛ یعنی اگر به مفهوم خاص جامعهشناختیاش خواهان اصلاح نظام باشد، جنبشی انقلابی نیست؛ ولی اگر خواهان تغییرات ساختاری و اساسی باشد، انقلاب خوانده میشود؛ اما به طور کلی جنبشهای هواخواهِ تغییر و تحول اساسیِ اجتماعی سیاسی، استعداد تبدیلشدن به انقلاب را نیز دارند<ref> موثقی، 1 ـ 2؛ شیرودی، 18.</ref>. جنبشهای اجتماعی بخشی از زندگی اجتماعی و سیاسی در غرباند و بهویژه در دوران مدرن به امری کم و بیش عادی تبدیل شدهاند و غربیان در چند سده گذشته تقریباً به شکل پیاپی با جنبشهای اجتماعی روبهرو بودهاند<ref> مشیرزاده، 9.</ref>. | گفته میشود وجه تمایز اصلی جنبش اجتماعی و انقلاب در نوع برخورد آنها با نظام حاکم است. جنبش اگرچه غالباً با خشونت همراه میشود، لزوماً به معنای انقلاب نیست؛ یعنی اگر به مفهوم خاص جامعهشناختیاش خواهان اصلاح نظام باشد، جنبشی انقلابی نیست؛ ولی اگر خواهان تغییرات ساختاری و اساسی باشد، انقلاب خوانده میشود؛ اما به طور کلی جنبشهای هواخواهِ تغییر و تحول اساسیِ اجتماعی سیاسی، استعداد تبدیلشدن به انقلاب را نیز دارند<ref> موثقی، 1 ـ 2؛ شیرودی، جنبشها، 18.</ref>. جنبشهای اجتماعی بخشی از زندگی اجتماعی و سیاسی در غرباند و بهویژه در دوران مدرن به امری کم و بیش عادی تبدیل شدهاند و غربیان در چند سده گذشته تقریباً به شکل پیاپی با جنبشهای اجتماعی روبهرو بودهاند<ref> مشیرزاده، 9.</ref>. | ||
جنبش یا نهضت اسلامی، نهضتی است که همه اهداف آزادیخواهانه و عدالتطلبانه را در سایه اسلام جستجو میکند<ref> مطهری، مجموعه آثار، 24/169.</ref>. نهضتهای اسلامی با واژههای دیگری چون: احیاگری، تجدید حیات اسلام، خیزش اسلامی، رستاخیز، بنیادگرایی و اصلاحطلبی اسلامی نیز معرفی شدهاند و بیشتر جنبشهای اسلامی نیز همین نامها را برای وصف نهضت خود بر میگزینند<ref> گنجی، 9؛ شیرودی، 20.</ref>. اگرچه برخی از این واژهها را غیر مسلمانان و با اراده معنای منفی و ارتجاعی وضع کردهاند، اما برداشت مسلمانان انقلابی از این واژهها، برداشتی مثبت است و مفهوم مشترک همه آنها «بازگشت به اسلام خالص، پویا و تمدنساز» است<ref> شیرودی، 21.</ref>. اصولاً مفهوم جنبش اسلامی با مفهوم اصلاح یکی است و اصلاحطلبی از مهمترین ویژگیهای این جنبشهاست<ref> مطهری، مجموعه آثار، 24/27.</ref>{{ببینید|احیاگری و اصلاح}} در اسلام، اصلاح در برابر انقلاب و به معنای ساماندادن آرام و تدریجی نیست، بلکه اصلاح اعم از تدریجی و ظاهری یا بنیادی و جوهری و در برابر افساد است<ref> همان، 24/113.</ref>. | جنبش یا نهضت اسلامی، نهضتی است که همه اهداف آزادیخواهانه و عدالتطلبانه را در سایه اسلام جستجو میکند<ref> مطهری، مجموعه آثار، 24/169.</ref>. نهضتهای اسلامی با واژههای دیگری چون: احیاگری، تجدید حیات اسلام، خیزش اسلامی، رستاخیز، بنیادگرایی و اصلاحطلبی اسلامی نیز معرفی شدهاند و بیشتر جنبشهای اسلامی نیز همین نامها را برای وصف نهضت خود بر میگزینند<ref> گنجی، 9؛ شیرودی، جنبشها، 20.</ref>. اگرچه برخی از این واژهها را غیر مسلمانان و با اراده معنای منفی و ارتجاعی وضع کردهاند، اما برداشت مسلمانان انقلابی از این واژهها، برداشتی مثبت است و مفهوم مشترک همه آنها «بازگشت به اسلام خالص، پویا و تمدنساز» است<ref> شیرودی، جنبشها، 21.</ref>. اصولاً مفهوم جنبش اسلامی با مفهوم اصلاح یکی است و اصلاحطلبی از مهمترین ویژگیهای این جنبشهاست<ref> مطهری، مجموعه آثار، 24/27.</ref>{{ببینید|احیاگری و اصلاح}} در اسلام، اصلاح در برابر انقلاب و به معنای ساماندادن آرام و تدریجی نیست، بلکه اصلاح اعم از تدریجی و ظاهری یا بنیادی و جوهری و در برابر افساد است<ref> همان، 24/113.</ref>. | ||
در ادبیات امامخمینی واژه نهضت، مترادف واژگانی چون جنبش، قیام{{ببینید|قیام}}، بیداری، حرکت، مبارزه، مقاومت، نبرد و جنگ بهکار رفته و از واژههایی چون جمود و تحجر به عنوان مخالف کلمه نهضت یاد شده است. مقوله نهضت اسلامی، همچون رکنی از ارکان مؤثر گفتمان امامخمینی است. ایشان در جایگاه یک عالِم اسلامی و مجتهد شیعی از زمان آغاز جنبش اسلامی ایران و پذیرش مسئولیت رهبری تا پایان عمر به تناسب شرایط و مقتضیات زمان و مکان و نیز پیشرفت نهضت، به تبیین ویژگیهای نهضت اسلامی پرداخته است. | در ادبیات امامخمینی واژه نهضت، مترادف واژگانی چون جنبش، قیام{{ببینید|قیام}}، بیداری، حرکت، مبارزه، مقاومت، نبرد و جنگ بهکار رفته و از واژههایی چون جمود و تحجر به عنوان مخالف کلمه نهضت یاد شده است. مقوله نهضت اسلامی، همچون رکنی از ارکان مؤثر گفتمان امامخمینی است. ایشان در جایگاه یک عالِم اسلامی و مجتهد شیعی از زمان آغاز جنبش اسلامی ایران و پذیرش مسئولیت رهبری تا پایان عمر به تناسب شرایط و مقتضیات زمان و مکان و نیز پیشرفت نهضت، به تبیین ویژگیهای نهضت اسلامی پرداخته است. | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
امامخمینی که معتقد بود نهضت اسلامی مردم ایران با همه ابعادش در تاریخ بیسابقه است<ref> امامخمینی، صحیفه، 5/73.</ref>، یکی از ابعاد مهم این نهضت را شکستن ترس و ابهت ابرقدرتها میدانست که ملتهای مسلمان را به قیام علیه آنها ترغیب کرده است<ref> همان، 13/303.</ref>. ایشان با قدردانی از حمایتهای جنبش الفتح از نهضت اسلامی مردم ایران، بر حمایت متقابل ملت ایران از نهضت مردم فلسطین تأکید و ابراز امیدواری کرد هر دو ملت در کنار هم به آرمانهای اسلامی و انسانی خود برسند<ref> همان، 5/73 ـ 74.</ref>{{ببینید|فلسطین}} به باور ایشان مبارزات و مقاومت جوانان کشورهای اسلامی مانند حزبالله لبنان در برابر اسرائیل، اتمام حجتی برای علما و روحانیان جهان اسلام است که راه بهانه برای هر گونه سکوت و مماشات را میبندد<ref> همان، 20/338.</ref>. ایشان همچنین با دعوت از مسلمانان کشورهای مختلف چون عراق، اندونزی، پاکستان<ref> همان، 11/106 و 19/177.</ref>، مصر<ref> همان، 6/503.</ref>، ترکیه<ref> همان، 6/349.</ref> و کشورهای مسلمان حاشیه خلیج فارس<ref> همان، 16/514.</ref> برای قیام علیه استثمار و استعمار، بر قدرت مسلمانان جهان در صورت اتحاد تأکید کرد و در صورت این اتحاد، پیروزی را حتمی میدانست<ref> همان، 11/105.</ref>. | امامخمینی که معتقد بود نهضت اسلامی مردم ایران با همه ابعادش در تاریخ بیسابقه است<ref> امامخمینی، صحیفه، 5/73.</ref>، یکی از ابعاد مهم این نهضت را شکستن ترس و ابهت ابرقدرتها میدانست که ملتهای مسلمان را به قیام علیه آنها ترغیب کرده است<ref> همان، 13/303.</ref>. ایشان با قدردانی از حمایتهای جنبش الفتح از نهضت اسلامی مردم ایران، بر حمایت متقابل ملت ایران از نهضت مردم فلسطین تأکید و ابراز امیدواری کرد هر دو ملت در کنار هم به آرمانهای اسلامی و انسانی خود برسند<ref> همان، 5/73 ـ 74.</ref>{{ببینید|فلسطین}} به باور ایشان مبارزات و مقاومت جوانان کشورهای اسلامی مانند حزبالله لبنان در برابر اسرائیل، اتمام حجتی برای علما و روحانیان جهان اسلام است که راه بهانه برای هر گونه سکوت و مماشات را میبندد<ref> همان، 20/338.</ref>. ایشان همچنین با دعوت از مسلمانان کشورهای مختلف چون عراق، اندونزی، پاکستان<ref> همان، 11/106 و 19/177.</ref>، مصر<ref> همان، 6/503.</ref>، ترکیه<ref> همان، 6/349.</ref> و کشورهای مسلمان حاشیه خلیج فارس<ref> همان، 16/514.</ref> برای قیام علیه استثمار و استعمار، بر قدرت مسلمانان جهان در صورت اتحاد تأکید کرد و در صورت این اتحاد، پیروزی را حتمی میدانست<ref> همان، 11/105.</ref>. | ||
الگوی انقلاب اسلامی ایران برای جنبشهای آزادیبخش به شکلهای مختلفی بروز یافت. برخی گروههای اسلامی در جهان تسنن و تشیع خواهان استقرار حکومت اسلامی بر مبنای الگوی انقلاب ایران شدند. اساسنامه «مجلس اعلای انقلاب عراق»، اعلامیههای «حزب الدعوه»، تأکید بر لزوم اجرای شریعت در«جمعیت ارشاد اسلامی مصر»، ترجمه کتاب حکومت اسلامی امامخمینی از سوی«الیسار الاسلامی مصر» و تأکید «جبهه نجات اسلامی الجزایر» بر الگوبودن جمهوری اسلامی ایران به عنوان تنها راه حل، نمونههایی از این الگوبرداریاند<ref> شیرودی، 183 ـ 184.</ref>. | الگوی انقلاب اسلامی ایران برای جنبشهای آزادیبخش به شکلهای مختلفی بروز یافت. برخی گروههای اسلامی در جهان تسنن و تشیع خواهان استقرار حکومت اسلامی بر مبنای الگوی انقلاب ایران شدند. اساسنامه «مجلس اعلای انقلاب عراق»، اعلامیههای «حزب الدعوه»، تأکید بر لزوم اجرای شریعت در«جمعیت ارشاد اسلامی مصر»، ترجمه کتاب حکومت اسلامی امامخمینی از سوی«الیسار الاسلامی مصر» و تأکید «جبهه نجات اسلامی الجزایر» بر الگوبودن جمهوری اسلامی ایران به عنوان تنها راه حل، نمونههایی از این الگوبرداریاند<ref> شیرودی، جنبشها، 183 ـ 184.</ref>. | ||
اصل حمایت از آزادیخواهان جهان که به یکی از ارکان اساسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تبدیل شد، در اصل 11 قانون اساسی کشور نیز آمده است؛ چنانکه این قانون، به حکم آیه کریمه «إِنَّ هذِهِ أُمَّتُکمْ أُمَّةً واحِدَةً»<ref> انبیاء، 92.</ref>، همه مسلمانان را یک امت دانسته و دولت را به تبیین سیاست کلی بر مبنای ائتلاف و اتحاد ملتهای اسلامی و محققساختن وحدت سیاسی، اقتصادی و فرهنگیِ جهان اسلام موظف کرده است. اصل 154 قانون اساسی همچنین سعادت انسان در کل جامعه بشری را آرمان خود خوانده و استقلال و آزادی و حکومت حق و عدل را حق همه مردم جهان شمرده است؛ بنابراین در عین خودداری کامل از هر گونه دخالت در امور داخلی ملتهای دیگر، از مبارزه حقطلبانه مستضعفان در برابر مستکبران در هر نقطه از جهان حمایت میکند. | اصل حمایت از آزادیخواهان جهان که به یکی از ارکان اساسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تبدیل شد، در اصل 11 قانون اساسی کشور نیز آمده است؛ چنانکه این قانون، به حکم آیه کریمه «إِنَّ هذِهِ أُمَّتُکمْ أُمَّةً واحِدَةً»<ref> انبیاء، 92.</ref>، همه مسلمانان را یک امت دانسته و دولت را به تبیین سیاست کلی بر مبنای ائتلاف و اتحاد ملتهای اسلامی و محققساختن وحدت سیاسی، اقتصادی و فرهنگیِ جهان اسلام موظف کرده است. اصل 154 قانون اساسی همچنین سعادت انسان در کل جامعه بشری را آرمان خود خوانده و استقلال و آزادی و حکومت حق و عدل را حق همه مردم جهان شمرده است؛ بنابراین در عین خودداری کامل از هر گونه دخالت در امور داخلی ملتهای دیگر، از مبارزه حقطلبانه مستضعفان در برابر مستکبران در هر نقطه از جهان حمایت میکند. |
ویرایش