۵۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
امامخمینی نیز درباره سابقه نهضتهای دینی بر این باور بود که ریشه این نهضتها را باید در رسالت و مبارزات پیامبران بزرگ خدا همچون حضرت ابراهیم(ع) <ref> امامخمینی، صحیفه، 20/316.</ref>، حضرت موسی(ع) <ref> امامخمینی، صحیفه، 4/216.</ref>، حضرت عیسی(ع) <ref> امامخمینی، صحیفه، 20/411.</ref> و حضرت محمد(ص) <ref> امامخمینی، صحیفه، 5/36.</ref> جستجو کرد که هر یک به اقتضای زمان و مکان، قیام برای خدا و اجتناب از طاغوت و ستم را سرلوحه زندگی خویش قرار دادند و در این راه رنجها و هزینههای زیادی را تحمل کردند. از نظر ایشان هسته مرکزی جنبش اسلامی، با بعثت رسول خدا(ص) و ایمان حضرت علی(ع) و حضرت خدیجه(س.</ref> شکل گرفت. همفکرسازی با روشهای دعوت زیرزمینی، دعوت از خویشاوندان و دعوت عمومی به شکل مرحلهای در شهر مکه آغاز و بهتدریج، در 23 سال بر گروندگان به دین اسلام افزوده شد. پس از هجرت پیامبر اکرم(ص) به مدینه و شکلگیری جامعه سیاسی و حکومت اسلامی، جنبش اسلامی وارد مرحله تازهای شد که با جهاد و استقامت آن بزرگوار و اصحاب ایشان، گستره نهضت در زمان کوتاهی شرق و غرب جهان را فرا گرفت<ref> امامخمینی، صحیفه، 7/244 ـ 245.</ref>. پس از رحلت رسول خدا(ص) نیز نهضت اسلامی به رهبری ائمه اطهار(ع) و با راهبردهای گوناگون ادامه یافت<ref> امامخمینی، صحیفه، 4/21 ـ 22.</ref>. امیرالمؤمنین علی(ع) در زمان حکومت خود، برای توحید و نشر علم شمشیر زد<ref> امامخمینی، صحیفه، 6/286 ـ 287.</ref> و استقرار عدالت و پیکار با ستمکاران را در دستور کار خویش قرار داد<ref> امامخمینی، صحیفه، 19/214 و 20/362.</ref>. در ادامه مقابله، امیرالمؤمنین علی(ع) ، امامحسن(ع) نیز در برابر معاویه ایستاد؛ اما به علت شرایط و مقتضیات، با راهبرد صلح از چهره ظلم و ستم پرده برداشت{{ببینید|امام حسنبنعلی مجتبی(ع)}} امامحسین(ع) هم با نهضت بزرگ عاشورایی در کربلا برابر ظلم و طاغوت یزید، تمام هستی و سرمایه خود را در راه خدا هزینه کرد<ref> امامخمینی، صحیفه، 2/371 و 17/52.</ref>{{ببینید|سیّدالشهدا حسینبنعلی(ع)|عاشورا}} | امامخمینی نیز درباره سابقه نهضتهای دینی بر این باور بود که ریشه این نهضتها را باید در رسالت و مبارزات پیامبران بزرگ خدا همچون حضرت ابراهیم(ع) <ref> امامخمینی، صحیفه، 20/316.</ref>، حضرت موسی(ع) <ref> امامخمینی، صحیفه، 4/216.</ref>، حضرت عیسی(ع) <ref> امامخمینی، صحیفه، 20/411.</ref> و حضرت محمد(ص) <ref> امامخمینی، صحیفه، 5/36.</ref> جستجو کرد که هر یک به اقتضای زمان و مکان، قیام برای خدا و اجتناب از طاغوت و ستم را سرلوحه زندگی خویش قرار دادند و در این راه رنجها و هزینههای زیادی را تحمل کردند. از نظر ایشان هسته مرکزی جنبش اسلامی، با بعثت رسول خدا(ص) و ایمان حضرت علی(ع) و حضرت خدیجه(س.</ref> شکل گرفت. همفکرسازی با روشهای دعوت زیرزمینی، دعوت از خویشاوندان و دعوت عمومی به شکل مرحلهای در شهر مکه آغاز و بهتدریج، در 23 سال بر گروندگان به دین اسلام افزوده شد. پس از هجرت پیامبر اکرم(ص) به مدینه و شکلگیری جامعه سیاسی و حکومت اسلامی، جنبش اسلامی وارد مرحله تازهای شد که با جهاد و استقامت آن بزرگوار و اصحاب ایشان، گستره نهضت در زمان کوتاهی شرق و غرب جهان را فرا گرفت<ref> امامخمینی، صحیفه، 7/244 ـ 245.</ref>. پس از رحلت رسول خدا(ص) نیز نهضت اسلامی به رهبری ائمه اطهار(ع) و با راهبردهای گوناگون ادامه یافت<ref> امامخمینی، صحیفه، 4/21 ـ 22.</ref>. امیرالمؤمنین علی(ع) در زمان حکومت خود، برای توحید و نشر علم شمشیر زد<ref> امامخمینی، صحیفه، 6/286 ـ 287.</ref> و استقرار عدالت و پیکار با ستمکاران را در دستور کار خویش قرار داد<ref> امامخمینی، صحیفه، 19/214 و 20/362.</ref>. در ادامه مقابله، امیرالمؤمنین علی(ع) ، امامحسن(ع) نیز در برابر معاویه ایستاد؛ اما به علت شرایط و مقتضیات، با راهبرد صلح از چهره ظلم و ستم پرده برداشت{{ببینید|امام حسنبنعلی مجتبی(ع)}} امامحسین(ع) هم با نهضت بزرگ عاشورایی در کربلا برابر ظلم و طاغوت یزید، تمام هستی و سرمایه خود را در راه خدا هزینه کرد<ref> امامخمینی، صحیفه، 2/371 و 17/52.</ref>{{ببینید|سیّدالشهدا حسینبنعلی(ع)|عاشورا}} | ||
در تاریخ معاصر، جنبش تحریم تنباکو علیه استعمارگران به رهبری مرجعیت شیعه میرزای شیرازی<ref> امامخمینی، صحیفه، 3/241.</ref>{{ببینید|نهضت تحریم تنباکو}}، جنبش مشروطیت با هدایت علمای بزرگ<ref> امامخمینی، صحیفه، 3/242.</ref>{{ببینید|نهضت مشروطه}}، نهضت ملیشدن صنعت نفت<ref> امامخمینی، صحیفه، 5/267 ـ 268.</ref>{{ببینید|ملیشدن صنعت نفت}} و قیام پانزده خرداد<ref> امامخمینی، صحیفه، 3/432 و 10/405.</ref>{{ببینید|پانزده خرداد}} در سخنان امامخمینی بازتاب یافته است. همچنین مبارزه مردم مسلمان افغانستان در برابر تجاوزهای شوروی<ref> امامخمینی، صحیفه، 8/114.</ref>، انتفاضه فلسطین مقابل رژیم غاصب اسرائیل{{ببینید|فلسطین|رژیم اشغالگر قدس}}، جنبش مقاومت لبنان<ref> امامخمینی، صحیفه، 2/461 و 15/339 ـ 340.</ref>{{ببینید|لبنان}}، قیام مردم عراق علیه رژیم بعث<ref> امامخمینی، صحیفه، 13/238.</ref>{{ببینید|حزب بعث عراق}} و انقلاب الجزایر<ref> امامخمینی، صحیفه، 12/231.</ref> توجه شده است. انقلاب اسلامی مردم ایران به رهبری امامخمینی نیز ازجمله مهمترین نهضتهای رهاییبخش دوران معاصر است که با انگیزه رهایی از استبداد رژیم پهلوی، کسب استقلال و برقراری حکومت اسلامی به وقوع پیوست<ref> ابوالنصر، 78 ـ 79 و 116 ـ 117.</ref>{{ببینید|انقلاب اسلامی ایران}} | در تاریخ معاصر، جنبش تحریم تنباکو علیه استعمارگران به رهبری مرجعیت شیعه میرزای شیرازی<ref> امامخمینی، صحیفه، 3/241.</ref>{{ببینید|نهضت تحریم تنباکو}}، جنبش مشروطیت با هدایت علمای بزرگ<ref> امامخمینی، صحیفه، 3/242.</ref>{{ببینید|نهضت مشروطه}}، نهضت ملیشدن صنعت نفت<ref> امامخمینی، صحیفه، 5/267 ـ 268.</ref>{{ببینید|ملیشدن صنعت نفت}} و قیام پانزده خرداد<ref> امامخمینی، صحیفه، 3/432 و 10/405.</ref>{{ببینید|پانزده خرداد}} در سخنان امامخمینی بازتاب یافته است. همچنین مبارزه مردم مسلمان افغانستان در برابر تجاوزهای شوروی<ref> امامخمینی، صحیفه، 8/114.</ref>، انتفاضه فلسطین مقابل رژیم غاصب اسرائیل{{ببینید|فلسطین|رژیم اشغالگر قدس}}، جنبش مقاومت لبنان<ref> امامخمینی، صحیفه، 2/461 و 15/339 ـ 340.</ref>{{ببینید|لبنان}}، قیام مردم عراق علیه رژیم بعث<ref> امامخمینی، صحیفه، 13/238.</ref>{{ببینید|حزب بعث عراق}} و انقلاب الجزایر<ref> امامخمینی، صحیفه، 12/231.</ref> توجه شده است. انقلاب اسلامی مردم ایران به رهبری امامخمینی نیز ازجمله مهمترین نهضتهای رهاییبخش دوران معاصر است که با انگیزه رهایی از استبداد رژیم پهلوی، کسب استقلال و برقراری حکومت اسلامی به وقوع پیوست<ref> ابوالنصر، رویارویی، 78 ـ 79 و 116 ـ 117.</ref>{{ببینید|انقلاب اسلامی ایران}} | ||
==رسالت و اهداف نهضتهای اسلامی== | ==رسالت و اهداف نهضتهای اسلامی== | ||
شکلگیری جنبشهای اسلامی، از یک سو متأثر از عوامل عینی مانند استعمار غرب، انحطاط فکری و استبداد داخلی، سکولارسازی شتابزده، شکستهای نظامی مسلمانان از بیگانگان و از سوی دیگر، متأثر از عوامل فکری و اندیشهای مانند آموزههای اصلاحطلبانه اسلامی و دستورهای دینی مبنی بر مبارزه با ظلم، کفر و طاغوت است<ref> فوزی، 154.</ref>. این نهضتها پس از پیدایش، مراحل مختلفی را در چالش با مسائل ملی و فراملی پشت سر گذاشتهاند. در مرحله نخست، نهضتهای اسلامی برخوردهای عملی و نظامی سختی را در برابر حضور نظامی استعمار تجربه کردند. گرچه به دلیل ضعف بنیه نظامی سرکوب شدند، در جلوگیری از گسترش و سلطه استعمار نقش قابل قبولی بر عهده گرفتند. در مرحله بعد تحولاتی در جهت تشکیلاتیشدن نهضتها و نیز تحولات فکری ـ فرهنگی صورت گرفت؛ هرچند همچنان چیرگی با جنبههای نظامی و مبارزه با سلطه نظامی و اقتصادی استعمار در سرزمینهای اسلامی بود<ref> پاشاپور، نهضتهای اسلامی، 79 ـ 80.</ref>. | شکلگیری جنبشهای اسلامی، از یک سو متأثر از عوامل عینی مانند استعمار غرب، انحطاط فکری و استبداد داخلی، سکولارسازی شتابزده، شکستهای نظامی مسلمانان از بیگانگان و از سوی دیگر، متأثر از عوامل فکری و اندیشهای مانند آموزههای اصلاحطلبانه اسلامی و دستورهای دینی مبنی بر مبارزه با ظلم، کفر و طاغوت است<ref> فوزی، گونهشناسی فکری، 154.</ref>. این نهضتها پس از پیدایش، مراحل مختلفی را در چالش با مسائل ملی و فراملی پشت سر گذاشتهاند. در مرحله نخست، نهضتهای اسلامی برخوردهای عملی و نظامی سختی را در برابر حضور نظامی استعمار تجربه کردند. گرچه به دلیل ضعف بنیه نظامی سرکوب شدند، در جلوگیری از گسترش و سلطه استعمار نقش قابل قبولی بر عهده گرفتند. در مرحله بعد تحولاتی در جهت تشکیلاتیشدن نهضتها و نیز تحولات فکری ـ فرهنگی صورت گرفت؛ هرچند همچنان چیرگی با جنبههای نظامی و مبارزه با سلطه نظامی و اقتصادی استعمار در سرزمینهای اسلامی بود<ref> پاشاپور، نهضتهای اسلامی، 79 ـ 80.</ref>. | ||
آخرین مرحله که از لحاظ زمانی ربع آخر قرن بیستم میلادی را دربر میگرفت، موجب طیشدن فرایند تکاملی جنبشهای اسلامی شد و آنها را به یکی از پدیدههای مهم صحنه سیاست جهانی در پایان دهه هفتاد میلادی و دهههای بعدی تبدیل کرد<ref> همان، 81.</ref>. همزمان با حرکت استعماری غرب از یک سو و عقبماندگی مسلمانان در حوزه علمی از سوی دیگر، بیداری اسلامی به صورت پدیدهای فراگیر با حرکت نخبگان جهان اسلام آغاز شد و بهتدریج به توده مردم سرایت کرد. در مبارزات اولیه مسلمانان علیه استعمار، کمتر رنگ و بوی ایدئولوژی دیده میشد؛ اما نمایانشدن جلوههای سیاسی و فرهنگی استعمار و پیدایش استعمار نو و استعمار فرانو، باعث شد گفتمان اسلام سیاسی قد برافراشته و به صورت یک ایدئولوژی مدعی در برابر لیبرالیسم مقاومت کند<ref> گنجی، موج سوم، 11.</ref>{{ببینید|استعمار و استثمار}} | آخرین مرحله که از لحاظ زمانی ربع آخر قرن بیستم میلادی را دربر میگرفت، موجب طیشدن فرایند تکاملی جنبشهای اسلامی شد و آنها را به یکی از پدیدههای مهم صحنه سیاست جهانی در پایان دهه هفتاد میلادی و دهههای بعدی تبدیل کرد<ref> همان، 81.</ref>. همزمان با حرکت استعماری غرب از یک سو و عقبماندگی مسلمانان در حوزه علمی از سوی دیگر، بیداری اسلامی به صورت پدیدهای فراگیر با حرکت نخبگان جهان اسلام آغاز شد و بهتدریج به توده مردم سرایت کرد. در مبارزات اولیه مسلمانان علیه استعمار، کمتر رنگ و بوی ایدئولوژی دیده میشد؛ اما نمایانشدن جلوههای سیاسی و فرهنگی استعمار و پیدایش استعمار نو و استعمار فرانو، باعث شد گفتمان اسلام سیاسی قد برافراشته و به صورت یک ایدئولوژی مدعی در برابر لیبرالیسم مقاومت کند<ref> گنجی، موج سوم، 11.</ref>{{ببینید|استعمار و استثمار}} | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
==اقسام و ویژگیهای نهضتهای اسلامی== | ==اقسام و ویژگیهای نهضتهای اسلامی== | ||
جنبشهای اسلامی با انگیزه اصلاح، همواره یکسان نبودهاند. برخی حقیقتاً مصلح بودند، مانند قیامهای علویین در دوره اموی و عباسی و برخی دیگر اصلاح را بهانه افساد قرار دادند، مانند جنبش بابک خرمدین و برخی دیگر، مانند نهضت شعوبیه که در آغاز مصلح بودند؛ ولی در ادامه راه به انحراف رفتند<ref> مطهری، مجموعه آثار، 24/28.</ref>. در گونهشناسی نهضتهای اسلامی، تفاوت محورهای مورد توجه محققان و اهداف مختلف آنان از تقسیم این جنبشها، تقسیمبندیهای متفاوتی را از این نهضتها موجب شده است؛ برای نمونه بر اساس نوع رویارویی این نهضتها با غرب، به نوگرا و بنیادگرا یا غربگرا و غربستیز تقسیم شدهاند. همچنین توجه به مشی مبارزاتی نهضتهای اسلامی، آنها را به نهضتهای تندرو، میانهرو یا محافظهکار تقسیم کرده است. این نهضتها بر اساس قاره و منطقه جغرافیایی<ref> شمال افریقا، آسیای جنوب شرقی، آسیای میانه، شبهقاره هند یا خاورمیانه.</ref>، یا نوع فعالیت<ref> فرهنگی، نظامی، سیاسی یا تلفیقی از آنها.</ref> نیز قابل تقسیماند<ref> فوزی، 156.</ref>. در تقسیمبندیای دیگر، این جنبشها به جنبشهای فکری، اجتماعی یا فکری ـ اجتماعی تقسیم شدهاند و مثلاً نهضت محمد غزالی را که در صدد احیای علوم دین برآمد، یک نهضت فکری محض، نهضتهای علویان یا نهضت سربداران را نهضتی اجتماعی علیه حاکمان زمان و نهضت اخوانالصفا را نیز نهضتی فکری و اجتماعی معرفی کردهاند<ref> مطهری، مجموعه آثار، 24/29.</ref>. از نظر محققان بعضی از این نهضتها، مانند نهضتهای علویان یا اخوانالصفا پیشرو بودند و برخی دیگر چون نهضت اشعری در قرن چهارم یا اخباریگری در قرن دهم یا نهضت وهابیگری در قرن دوازدهم ازجمله جنبشهای واپسگرا محسوب میشوند<ref> همان.</ref>. | جنبشهای اسلامی با انگیزه اصلاح، همواره یکسان نبودهاند. برخی حقیقتاً مصلح بودند، مانند قیامهای علویین در دوره اموی و عباسی و برخی دیگر اصلاح را بهانه افساد قرار دادند، مانند جنبش بابک خرمدین و برخی دیگر، مانند نهضت شعوبیه که در آغاز مصلح بودند؛ ولی در ادامه راه به انحراف رفتند<ref> مطهری، مجموعه آثار، 24/28.</ref>. در گونهشناسی نهضتهای اسلامی، تفاوت محورهای مورد توجه محققان و اهداف مختلف آنان از تقسیم این جنبشها، تقسیمبندیهای متفاوتی را از این نهضتها موجب شده است؛ برای نمونه بر اساس نوع رویارویی این نهضتها با غرب، به نوگرا و بنیادگرا یا غربگرا و غربستیز تقسیم شدهاند. همچنین توجه به مشی مبارزاتی نهضتهای اسلامی، آنها را به نهضتهای تندرو، میانهرو یا محافظهکار تقسیم کرده است. این نهضتها بر اساس قاره و منطقه جغرافیایی<ref> شمال افریقا، آسیای جنوب شرقی، آسیای میانه، شبهقاره هند یا خاورمیانه.</ref>، یا نوع فعالیت<ref> فرهنگی، نظامی، سیاسی یا تلفیقی از آنها.</ref> نیز قابل تقسیماند<ref> فوزی، گونهشناسی فکری، 156.</ref>. در تقسیمبندیای دیگر، این جنبشها به جنبشهای فکری، اجتماعی یا فکری ـ اجتماعی تقسیم شدهاند و مثلاً نهضت محمد غزالی را که در صدد احیای علوم دین برآمد، یک نهضت فکری محض، نهضتهای علویان یا نهضت سربداران را نهضتی اجتماعی علیه حاکمان زمان و نهضت اخوانالصفا را نیز نهضتی فکری و اجتماعی معرفی کردهاند<ref> مطهری، مجموعه آثار، 24/29.</ref>. از نظر محققان بعضی از این نهضتها، مانند نهضتهای علویان یا اخوانالصفا پیشرو بودند و برخی دیگر چون نهضت اشعری در قرن چهارم یا اخباریگری در قرن دهم یا نهضت وهابیگری در قرن دوازدهم ازجمله جنبشهای واپسگرا محسوب میشوند<ref> همان.</ref>. | ||
یکی دیگر از عوامل مهم تقسیمبندی جنبشهای اسلامی، مبانی معرفتشناسی دینی و فقهی و نیز مبانی کلامی این جنبشهاست که موجب تقسیم این جنبشها به دو جریان کلی عقلگرا و نقلگرا شده است. نقلگرایان با محور قراردادن قرآن کریم و سنت به صورت امری فراتاریخی و بینیاز از تفسیر، به لازمالاجرابودن آن در همه زمانها و مکانها معتقدند؛ اما جنبشهای عقلگرا با تأکید بر نقش عقل در استنباط احکام شریعت، ایجاد ارتباط درست میان عقل و شرع را پیگیری میکنند<ref> فوزی، 157 ـ 162.</ref>. | یکی دیگر از عوامل مهم تقسیمبندی جنبشهای اسلامی، مبانی معرفتشناسی دینی و فقهی و نیز مبانی کلامی این جنبشهاست که موجب تقسیم این جنبشها به دو جریان کلی عقلگرا و نقلگرا شده است. نقلگرایان با محور قراردادن قرآن کریم و سنت به صورت امری فراتاریخی و بینیاز از تفسیر، به لازمالاجرابودن آن در همه زمانها و مکانها معتقدند؛ اما جنبشهای عقلگرا با تأکید بر نقش عقل در استنباط احکام شریعت، ایجاد ارتباط درست میان عقل و شرع را پیگیری میکنند<ref> فوزی، گونهشناسی فکری، 157 ـ 162.</ref>. | ||
از ویژگیهای برجسته نهضتهای اسلامی، میتوان به خصوصیت دَوری آنها اشاره کرد؛ چنانکه دورههای پیدرپی رکود و رستاخیز را دربر میگیرند و جلوههای تجدید حیات مذهبی با دورانهای بحران شدید روحی، اجتماعی و سیاسی همزمان است. در واقع در طول تاریخ اسلامی، وقوع جنبش و تجدید حیات بنیادگرایانه، بیشتر همراه با دورانهای آشفتگی بزرگ بوده که بر اثر آن، موجودیت جامعه اسلامی و وحدت و انسجام روحی آن در معرض تهدید و خطر قرار گرفته است<ref> دکمجیان، 31.</ref>؛ همچنین یکی از ویژگیهای اسلامگرایی معاصر، پافشاری بر اصول و مبانیای است که هیچگونه حساسیت مذهبی قومی را برنمیانگیزد و با محور قراردادن اوضاع کنونی مسلمانان، عزت مسلمانان را در سایه وحدت جستجو میکند<ref> پاشاپور، نهضتهای اسلامی، 85.</ref>. | از ویژگیهای برجسته نهضتهای اسلامی، میتوان به خصوصیت دَوری آنها اشاره کرد؛ چنانکه دورههای پیدرپی رکود و رستاخیز را دربر میگیرند و جلوههای تجدید حیات مذهبی با دورانهای بحران شدید روحی، اجتماعی و سیاسی همزمان است. در واقع در طول تاریخ اسلامی، وقوع جنبش و تجدید حیات بنیادگرایانه، بیشتر همراه با دورانهای آشفتگی بزرگ بوده که بر اثر آن، موجودیت جامعه اسلامی و وحدت و انسجام روحی آن در معرض تهدید و خطر قرار گرفته است<ref> دکمجیان، 31.</ref>؛ همچنین یکی از ویژگیهای اسلامگرایی معاصر، پافشاری بر اصول و مبانیای است که هیچگونه حساسیت مذهبی قومی را برنمیانگیزد و با محور قراردادن اوضاع کنونی مسلمانان، عزت مسلمانان را در سایه وحدت جستجو میکند<ref> پاشاپور، نهضتهای اسلامی، 85.</ref>. |
ویرایش