۵۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
در آغاز ورود امامخمینی به پاریس، دولت فرانسه ایشان را از فعالیتهای سیاسی منع کرد و ایشان مصاحبهای با رسانههای خبری نداشت تا اینکه با پیگیری [[صادق قطبزاده]] روزنامه فیگارو، از روزنامههای نزدیک به دولت ژیسکاردستن و مؤثر در [[حکومت فرانسه]]، نخستین مصاحبه با امامخمینی را با عنوان مذاکره در ۲۲/۷/۱۳۵۷ منتشر کرد و این موجب شد در عمل مصاحبه آزاد شود<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۴۹۷؛ مؤسسه تنظیم، کوثر، ۱/۵۳۹ ـ ۵۴۰؛ بصیرتمنش، امامخمینی، ۱۱۲ ـ ۱۱۳؛ یزدی، شصت سال، ۳/۲۱۵؛ امامخمینی، صحیفه امام، ۴/۱.</ref> در این مصاحبه ایشان [[اسلام]] را موافق پیشرفت و ترقی خواند و مخالفت خود را با [[رژیم سلطنتی]] اعلام کرد و جایگزین آن را [[جمهوری اسلامی]] نامید<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۱؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۴۹۷.</ref> و در پی آن، مصاحبههای متعدد با خبرگزاریها، رادیو تلویزیونها، روزنامهها و مجلات کشور [[فرانسه]] و امریکا و دیگر کشورهای اروپایی، آسیایی و افریقایی انجام شد<ref>امامخمینی، صحیفه، ج۴ و ۵.</ref>{{ببینید|مصاحبهها}} در این روزها [[ساواک]] از طریق همکاری با سرویسهای جاسوسی خارجی سعی داشت با استفاده از پوشش خبرنگاران خارجی به اهداف و برنامههای امامخمینی پی ببرد و این امر از نگاه تیزبین ایشان دور نماند و چنانچه مورد مشکوکی را تشخیص میداد از مصاحبه خودداری میکرد؛ چنانکه به این نکته از قول سرویس اطلاعاتی فرانسه اشاره شده است<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۴۹۸ و ۵۵۳.</ref>. در برخی اسناد ساواک با اشاره به مصاحبه امامخمینی در ۲۶/۷/۱۳۵۷ با خبرگزاری آسوشیتدپرس ادعا شده چون امریکا به ایشان اجازه ورود به آن کشور را نداده به [[کارتر]] [[رئیسجمهور امریکا]] بد و بیراه گفته است<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۴۹۸ و ۵۴۹.</ref>. این موضوع با اینکه چند بار در اسناد ساواک تکرار شده ولی درست نیست؛ زیرا امامخمینی پس از مصاحبه با روزنامه فیگارو در ۲۲/۷/۱۳۵۷ که در ۲۶ همان ماه منتشر شد تا پایان مهر مصاحبه دیگری نداشته است. افزون بر این ساواک نیز این موضوع را در گزارشهای دیگر خود تکذیب کرده است<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۴۹۸ و ۵۴۹.</ref>. | در آغاز ورود امامخمینی به پاریس، دولت فرانسه ایشان را از فعالیتهای سیاسی منع کرد و ایشان مصاحبهای با رسانههای خبری نداشت تا اینکه با پیگیری [[صادق قطبزاده]] روزنامه فیگارو، از روزنامههای نزدیک به دولت ژیسکاردستن و مؤثر در [[حکومت فرانسه]]، نخستین مصاحبه با امامخمینی را با عنوان مذاکره در ۲۲/۷/۱۳۵۷ منتشر کرد و این موجب شد در عمل مصاحبه آزاد شود<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۴۹۷؛ مؤسسه تنظیم، کوثر، ۱/۵۳۹ ـ ۵۴۰؛ بصیرتمنش، امامخمینی، ۱۱۲ ـ ۱۱۳؛ یزدی، شصت سال، ۳/۲۱۵؛ امامخمینی، صحیفه امام، ۴/۱.</ref> در این مصاحبه ایشان [[اسلام]] را موافق پیشرفت و ترقی خواند و مخالفت خود را با [[رژیم سلطنتی]] اعلام کرد و جایگزین آن را [[جمهوری اسلامی]] نامید<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۱؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۴۹۷.</ref> و در پی آن، مصاحبههای متعدد با خبرگزاریها، رادیو تلویزیونها، روزنامهها و مجلات کشور [[فرانسه]] و امریکا و دیگر کشورهای اروپایی، آسیایی و افریقایی انجام شد<ref>امامخمینی، صحیفه، ج۴ و ۵.</ref>{{ببینید|مصاحبهها}} در این روزها [[ساواک]] از طریق همکاری با سرویسهای جاسوسی خارجی سعی داشت با استفاده از پوشش خبرنگاران خارجی به اهداف و برنامههای امامخمینی پی ببرد و این امر از نگاه تیزبین ایشان دور نماند و چنانچه مورد مشکوکی را تشخیص میداد از مصاحبه خودداری میکرد؛ چنانکه به این نکته از قول سرویس اطلاعاتی فرانسه اشاره شده است<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۴۹۸ و ۵۵۳.</ref>. در برخی اسناد ساواک با اشاره به مصاحبه امامخمینی در ۲۶/۷/۱۳۵۷ با خبرگزاری آسوشیتدپرس ادعا شده چون امریکا به ایشان اجازه ورود به آن کشور را نداده به [[کارتر]] [[رئیسجمهور امریکا]] بد و بیراه گفته است<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۴۹۸ و ۵۴۹.</ref>. این موضوع با اینکه چند بار در اسناد ساواک تکرار شده ولی درست نیست؛ زیرا امامخمینی پس از مصاحبه با روزنامه فیگارو در ۲۲/۷/۱۳۵۷ که در ۲۶ همان ماه منتشر شد تا پایان مهر مصاحبه دیگری نداشته است. افزون بر این ساواک نیز این موضوع را در گزارشهای دیگر خود تکذیب کرده است<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۴۹۸ و ۵۴۹.</ref>. | ||
== | نهضت سوادآموزی، نهادی شکلگرفته در [[جمهوری اسلامی ایران]] برای ریشهکنکردن بیسوادی. | ||
==مفهوم شناسی== | |||
علم و دانش و سواد خواندن و نوشتن در [[اسلام]] جایگاه ویژهای دارد و قرآن کریم<ref>علق، ۱.</ref> و سنت<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱/۱۷۷.</ref> مردم را به علمآموزی تشویق کردهاند. [[پیامبر اسلام(ص)]] به اسیران [[جنگ بدر]] یادآور شد هر اسیری که توان پرداخت [[فدیه]] خود را ندارد با سوادآموختن به چند تن از کودکان مدینه آزاد خواهد شد<ref>احمدبنحنبل، مسند، ۱/۲۴۷؛ زرینکوب، کارنامه اسلام، ۲۶.</ref>. [[مساجد]] و مکتبخانهها و کانونهای آموزش قرآن در طول [[تاریخ اسلام]] پرچمدار [[مبارزه]] با بیسوادی بودهاند<ref>پیام حوزه، تاریخچه نظام، ۲۳.</ref>. | |||
==پیشینه== | |||
برابر آخرین سرشماری در سال ۱۳۵۵ نسبت بیسوادی جمعیت شش سال به بالا در [[ایران]] ۲/۵۲ درصد و در جمعیت پانزده تا ۴۹ سال ۵۷ درصد و در جمعیت هفت تا چهارده سال ۲۶ درصد بوده است. این شمار در روستاها بهمراتب بیشتر از [[شهر]] بوده است. در مناطق روستایی نرخ بیسوادی [[زنان]] در سال ۱۳۵۰(هفت سال به بالا)، ۹۱ درصد بود. تنها نُه درصد [[زنان]] روستایی بهزحمت قادر به خواندن و نوشتن بودند و در سال ۱۳۵۵ نرخ بیسوادی در مناطق روستایی حدود هفتاد درصد و در میان [[زنان]] روستایی حدود ۸۳ درصد بود<ref>همایونپور، ۴۴ درس، ۷.</ref>. نرخ باسوادی در گروه سنی یاد شده(۶ تا ۲۹ ساله) در سال ۱۳۵۶ به حدود ۶۶ درصد رسید<ref>ازغندی، تاریخ تحولات، ۳۰.</ref> و در سال ۱۳۵۷ در حالیکه نسبت باسوادی برای جمعیت شش تا ۲۹ساله در کشور ۸/۶۵ درصد و در مناطق شهری ۲/۸۲ درصد بود، تنها ۵/۴۸ درصد از روستاییان ۶ تا ۲۹ساله باسواد بودند<ref>ازغندی، تاریخ تحولات، ۳۰.</ref>. تعداد نیروی آموزشی در سال تحصیلی ۱۳۵۶ ـ ۱۳۵۷ در مناطق روستایی نسبت به سال پیش، حدود یازده درصد کاهش یافت و به نیروی آموزشی و تربیتی مناطق شهری ۱/۱۰ درصد افزوده شد<ref>ازغندی، تاریخ تحولات، ۳۲.</ref>. | |||
با وجود آمارهای [[رژیم پهلوی]] سطح سواد عمومی در جامعه نگرانکننده و غیر قابل تحمل بود<ref>هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، ۴۱۵؛ مهاجری، انقلاب اسلامی، ۱۳۷؛ واحد فرهنگی، تاریخچه مختصری، ۱/۲۸۰.</ref>. آمارهای یادشده بیانگر نرخ بالای [[بیسوادی]] و آهنگ نامطلوب سوادآموزی در کشور بود<ref>همایونپور، ۴۴ درس، ۷ ـ ۸.</ref>. این امر حتی با توجه به انتخابهای مکرر در پیشرو که مردم میبایست رأی خود را بر روی برگهها بنویسند، چندان مناسب و زیبنده نبود<ref>هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، ۴۱۵.</ref>. | |||
از سوی دیگر، [[امامخمینی]] پیش از انقلاب اسلامی با احساس ضرورت سوادآموزی وعده داد با بیسوادی به بهترین شکل ممکن مبارزه خواهد کرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۴۲۳ ـ ۴۲۴.</ref>. دغدغه ایشان در [[قانون اساسی]] بازتاب یافت. به موجب بند سوم از اصل سوم و اصل سیام قانون اساسی، دولت موظف شد وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسایل [[تحصیلات عالی]] را تا سر حد خودکفایی [[کشور]] به طور رایگان گسترش دهد. | |||
==شکلگیری== | |||
امامخمینی در ۷/۱۰/۱۳۵۸ طی پیامی با ذکر آیه کریمه «ن وَ الْقَلَمِ وَ مَا یسْطُرُونَ»<ref>قلم، ۱.</ref> و با اشاره به کمکاری [[رژیم پهلوی]] در آموزش عمومی و محرومبودن اکثر افراد کشور از نعمت خواندن و نوشتن، مردم و مسئولان را به نهضت سوادآموزی در کشور فراخواند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۴۴۶ ـ ۴۴۷.</ref> و باسوادبودن مردم را از نیازهای اولیه برای هر [[ملت]] و در ردیف بهداشت و [[مسکن]]، بلکه مهمتر از آنها دانست و یادآور شد بیسوادی در کشوری که مهد [[علم و ادب]] بوده و در سایه دینی که [[طلب علم]] را فریضه میداند، مایه خجالت است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۴۴۶ ـ ۴۴۷.</ref>. ایشان در ادامه پیام، خواستار [[بسیج]] عمومی همه اقشار مردم و نهادهای آموزشی و دینی برای سوادآموزی شد و بر اساس ضرورت یادشده برنامهای درازمدت و طرحی نو و ضربتی را برای سوادآموزی ضروری دانست و به دولت و مردم توصیه کرد بدون فوت وقت و تشریفاتِ خستهکننده با بسیج عمومی برای مبارزه با بیسوادی قیام کنند، تا در آیندهای نزدیک همگان نوشتن و خواندن را بیاموزند. ایشان به [[ائمه جماعات]] شهرستانها و روستاها توصیه کرد باسوادان را دعوت کنند تا در [[مساجد]] و تکایا نوشتن و خواندن را به خواهران و برادران خود یاد داده و منتظر اقدامات [[دولت]] نباشند و یادآور شد اعضای باسواد خانواده اعضای بیسواد را آموزش داده و ایران را سراسر [[مدرسه]] کنند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۴۴۶ ـ ۴۴۷.</ref>. | |||
مسئولان امر با توجه به پیام امامخمینی نام تشکیلات سوادآموزی را نهضت سوادآموزی، به معنای [[حرکت]]، تلاش و بسیج همگانی<ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۱۴/۲۰۲۵۰.</ref> در جهت باسوادشدن [[مردم]] گذاشتند. یک روز پس از فرمان امامخمینی<ref>هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، ۴۱۵ ـ ۴۱۶.</ref>، محمدجواد باهنر، نماینده شورای انقلاب در آموزش و پرورش و مسئول نهضت سوادآموزی<ref>ربانی خلخالی، شهدای روحانیت شیعه، ۱/۵۶۳.</ref>، در گفتگو با خبرنگاران از همکاری مسئولان برای آغاز نهضت سوادآموزی خبر داد و ضمن فراخواندن همگان برای همراهی با این نهضت وعده داد جهاد سوادآموزی نیز مانند [[جهاد]] سازندگی به دور از چارچوبهای دستوپاگیر اداری آغاز به کار کند و خود را درگیر مقررات دستوپاگیر اداری نسازد<ref>هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، ۴۱۵ ـ ۴۱۶.</ref>. | |||
از سوی دیگر، حزب [[جمهوری اسلامی]] نیز طی اطلاعیهای از مردم خواست در این کار مقدس شرکت کنند<ref>هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، ۴۱۶.</ref>. [[جامعه مدرسین]] حوزه علمیه قم طی پیامی مردم را به شرکت در کلاسهای نهضت سوادآموزی تشویق کرد<ref>صالح، جامعه مدرسین، ۵/۴۵.</ref> و به [[روحانیان]] عازم تبلیغ سفارش کرد از این فرصت برای سوادآموزی مردم استفاده کنند<ref>جمهوری اسلامی، روزنامه، ۲۲/۱۰/۱۳۵۸، ۱۰.</ref>. احمد آذری قمی از استادان حوزه قم نیز به طلاب اعزامی یادآور شد تبدیل [[مساجد]] به کلاس درس و سوادآموزی از رسالتهای [[حوزه علمیه]] است و حوزه باید از جایگاه و نفوذ خود در شهرها و روستاها برای سوادآموزی استفاده کند و سپس در گزارشی یادآور شد در شهر قم برای سوادآموزی بسیج عمومی ایجاد شده و دبیران و آموزگاران آمادگی خود را اعلام کردهاند<ref>جمهوری اسلامی، روزنامه، ۲۲/۱۰/۱۳۵۸، ۱۱.</ref>. | |||
==ساختار و وظایف== | |||
پس از تأسیس نهضت سوادآموزی نخستین طرح و آئیننامه را [[شورای انقلاب]] به تصویب رساند و بر اساس آن دفاتر نهضت سوادآموزی در سراسر کشور تأسیس شد<ref>واحد فرهنگی، تاریخچه مختصری، ۱/۲۸۱.</ref>. نهضت سوادآموزی در سه سال نخست، در فاصله زمانی صدور فرمان امامخمینی تا انتخاب [[محسن قرائتی]] به نمایندگی در سال ۱۳۶۱، به صورت شورایی از سوی آموزش و پرورش، [[جهاد سازندگی]]، [[جامعه روحانیت]]، [[جهاد دانشگاهی]] و نهضت سوادآموزی در [[تهران]] اداره میشد<ref>سازمان نهضت سوادآموزی، پایگاه اطلاعرسانی۔</ref>. امامخمینی در اردیبهشت ۱۳۶۱ محسن قرائتی را به نمایندگی خود در نهضت سوادآموزی برگزید و مساعدت دستاندرکاران نهضت و وزارت آموزش و پرورش را برای پیروزی وی بر عفریت بیسوادی، که از میراثهای نظام طاغوتی است خواستار شد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲۴۸.</ref>. | |||
در سال ۱۳۶۳ مجلس [[شورای اسلامی]] [[اساسنامه]] جدیدی برای نهضت تصویب کرد. طبق این اساسنامه نهضت سوادآموزی زیرمجموعه [[آموزش و پرورش]] قرار گرفت و ریاست این سازمان به عنوان معاون وزارت آموزش و پرورش و رئیس سازمان انجام وظیفه میکرد و نظارت بر حسن امور و انطباق فعالیتهای نهضت با موازین [[اسلام]] بر عهده نماینده [[مقام رهبری]] بود. برابر اساسنامه، وظایف نهضت عبارت بود از: | |||
*آموزش بزرگسالان در حد خواندن و نوشتن و آموختن حساب؛ | |||
*و بالابردن سطح فرهنگ و نشر فرهنگ اسلامی مناسب با سوادآموزان در محدوده ضوابط نهضت سوادآموزی؛ | |||
*تهیه و تدوین آئیننامهها و دستورالعملها و قراردادهای مورد لزوم به منظور سوادآموزی کارکنان [[دولت]] و نهادهای انقلابی؛ | |||
*تهیه کتابهای لازم با استفاده از متخصصان متعهد و تدوین برنامه و تهیه [[مواد آموزشی]] و کمکآموزشی منطبق با [[فرهنگ اسلامی]]؛ | |||
*گزینش اعضای نهضت و تربیت آنان در زمینههای عقیدتی و آموزشی و تعلیم مهارتهای لازم طبق تعالیم عالی اسلام با استفاده از رهنمودهای مقام رهبری؛ | |||
*ایجاد انگیزه مادی و معنوی در مردم برای شرکت در کلاسهای نهضت سوادآموزی و تشویق آموزشیاران و بیسوادان و دیگر افرادی که به گونهای با نهضت همکاری دارند<ref>اداره کل، مجموعه قوانین، ۶۲۶ ـ ۶۲۷.</ref>. بر اساس اهداف یادشده راهبردهای سوادآموزی دارای دو هدف بود: | |||
آموختن برای خواندن و خواندن برای آموختن. به افراد آموزش داده میشود تا بخوانند و از آن برای بهتر زندگیکردن سود برند و خواندن و نوشتن وسیلهای باشد برای خودکفایی، استقلال سیاسی و اقتصادی<ref>رزمگیر، نهادها، ۱/۳۵۴.</ref>. | |||
بر اساس ماده ۵ اساسنامه [[نهضت]]، نهضت سوادآموزی برای پیشبرد اهداف خود باید از این امکانات بهرهمند میشد: | |||
*استفاده از همه امکانات و نیروهای موجود جامعه به منظور ریشهکنکردن بیسوادی با برنامهریزی مناسب بهخصوص در مناطق محروم و روستاها به صورت ضربتی و از طریق بسیج عمومی مردم و ایجاد امکانات و تسهیلات لازم دیگری که برای تأمین اهداف نهضت ضروری باشد؛ | |||
*استفاده از اعضای نهادهای انقلابی و [[ارگانهای دولتی]] بهخصوص معلمان با توافق نهادهای مربوطه؛ | |||
*استفاده از رسانههای گروهی به منظور [[آموزش]] بزرگسالان و تشویق به سوادآموزی؛ | |||
*گنجاندن شیوه تدریس سوادآموزی در برنامههای درسی و تمرینی دانشگاههای [[تربیت معلم]]<ref>اداره کل، مجموعه قوانین، ۶۲۷؛ رشد معلم، مجله، ۷۱.</ref>. در تبصره ۱ و ۲ ماده ۵ همه ارگانهای دولتی و نهادهای انقلابی موظف شدهاند تا جایی که به وظایف قانونی آنها خلل وارد نشود، امکانات خود را در اختیار نهضت قرار دهند. رسانههای گروهی نیز موظف به همکاری با این نهاد شدهاند<ref>اداره کل، مجموعه قوانین، ۶۲۷.</ref>. | |||
==اهتمام و پیگیری امامخمینی== | |||
در زمستان ۱۳۵۹ مسئولان نهضت سوادآموزی سراسر [[کشور]] با امامخمینی دیدار و از کمتوجهی مورد انتظار از سوادآموزی شکوه کردند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۴۴۷ ـ ۴۴۸.</ref>. امامخمینی از همه مردم [[ایران]] خواست که به این امر بزرگ و حیاتی کمک کنند و بیسوادان را نیز به سوادآموزی تشویق کرد و سوادآموزی را برای [[دین]] و دنیای مردم ضروری شمرد و [[خدمت]] در این نهاد را بالاترین خدمتها به انسان دانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۴۵۲.</ref>. ایشان در ادامه، [[جهالت]] را موجب عقبماندگی و وابستگی شمرد و قلم و علم و بیان را زمینهساز رشد و تمدن و معنویت و قدرت و [[استقلال]] و با اشاره به آیه کریمه «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ»<ref>علق، ۱.</ref> و [[حدیث]] نبوی(ص) «طلب العلم فریضة علی کل مسلم»<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱/۱۷۷.</ref>، تاکید کرد اسلام به علم و دانش اهمیت داده و دانشاندوزی را با [[معنویت]] و پرورش و [[تربیت]] قرین ساخته است؛ بر این اساس باید آموزشیاران نهضت سوادآموزی همانگونه که در کلاسها به مردم سواد یاد میدهند، به معنویت و تربیت آنها نیز توجه داشته باشند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۴۵۲.</ref>. | |||
امامخمینی با اشاره به برخی پارچهنوشتههایی که جمعیت دیدارکننده با خود داشتند و در آنها آمده بود در صورت ادامه تجاوز، قلمها را به مسلسل تبدیل میکنند، ابراز امیدورای کرد روزی فرارسد که مسلسلها به قلم تبدیل شوند و هماهنگی [[دانش]] و پرورش و علم و ادب، رشد و [[تمدن]] و بهروزی را برای بشریت به ارمغان آورد. ایشان از مردم خواست که به کار سوادآموزی اهمیت دهند و کوشش کنند میدان را به قلمها واگذارند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۴۴۷ ـ ۴۴۸.</ref>. | |||
پس از سفارشهای چندباره امامخمینی به سوادآموزی، استقبال مردم از کلاسهای نهضت سیر فزونی گرفت؛ چنانکه زنان خانهدار و دارای بچه کوچک نیز در کلاسهای درس حاضر میشدند<ref>جمهوری اسلامی، روزنامه، ۲۸/۱۲/۱۳۵۸، ۷.</ref>. پیروی از دستور امامخمینی، خدمت به جامعه، آگاهی از [[مسائل جهان اسلام]]، سهیمشدن در [[انقلاب]] از انگیزههای مهم بیسوادان در استقبال از نهضت سوادآموزی بود<ref>جمهوری اسلامی، روزنامه، ۲۸/۱۲/۱۳۵۸، ۷.</ref>. جمله «ایران را سراسر مدرسه کنیم» که از شعارهای اصلی نهضت سوادآموزی و برگرفته از سخنان امامخمینی بود<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۴۴۷.</ref> و سروده [[شاعر]] مدرسه و [[جنگ]]، سپیده کاشانی «سحر رسید مادرم...»<ref>هنر، مجله، ۷۹.</ref> در تشویق نوآموزان به [[مکتب]] و مدرسه مؤثر بود و روحیه درسآموزی را در کنار [[دفاع]] از مرزها به رزمندگان یادآور میشد<ref>هنر، مجله، ۷۹.</ref>. آموزگارانِ نهضت در کنار آموزش خط [[فارسی]] و خواندن و نوشتن، مسائل دینی و مهارتهای زندگی را نیز به نوآموزان یاد میدادند<ref>جعفرآقایی، زندگینامه، ۲۵۱ ـ ۲۵۹.</ref>. بسیاری از [[فارغالتحصیلان]] این کلاسها درس را ادامه دادند و به مدارج برتر علمی دست یافتند<ref>جعفرآقایی، زندگینامه، ۲۵۹؛ قرائتی، کیهان، ۱۳.</ref>. | |||
امامخمینی در آستانه بازگشایی [[مدارس]] در سال ۱۳۶۱ در دیدار با مسئولان آموزش و پرورش کشور ازجمله [[محسن قرائتی]] نماینده خود در نهضت سوادآموزی و آموزشیاران نهضت، سوادآموزی را شغلی شریف و مورد تأیید [[قرآن کریم]] خواند و تأکید کرد به آموزشِ تنها بسنده نکنند و در کنار آن پرورش و دعوت به [[تقوا]] هم باشد و در ادامه مدرکگرایی را نفی و دانش و تجربه را معیار ارزش معرفی کرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۴۹۶.</ref>. | |||
امامخمینی در دی ۱۳۶۱ در دیدار با مسئولان نهضت سوادآموزی با دروغخواندن ادعاهای [[محمدرضا پهلوی]] در رسیدن به دروازه تمدن با اشاره به سخن منسوب به [[پیامبر(ص)]] «اطلبوا العلم من المهد الی اللحد»<ref>نهجالفصاحه، ۲۱۸.</ref>، علم را گوهری شمرد که زمان و مرد و زن و سن نمیشناسد و شایسته است مردم از گهواره تا گور در پی دانش باشند. ایشان با شریفخواندن شغل معلمی{{ببینید|معلم|آموزش و پرورش}} حرفه آموزگاران نهضت را پراهمیت و حساس و ظریف خواند و از آنان خواست در کار خود [[صبر]] و حوصله به خرج دهند و در ادامه با اشاره به حدیث نبوی «إِنّما بعثْت لِأُتمّم مکارِم الْأخْلاق»<ref>نوری، مستدرک الوسائل، ۱۱/۱۸۷.</ref> از سوادآموزان خواست در کنار [[علم]] و هنر، تعلیم تقوا و اخلاقِ نیک را از یاد نبرند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۱۸۳ ـ ۱۸۸.</ref>{{ببینید|معلم}} | |||
==عملکرد نهضت سوادآموزی== | |||
در سالهای آغازین تشکیل نهضت سوادآموزی با اینکه شور و شوق مردم برای مشارکت در فعالیتهای اجتماعی قوی بود و در نخستین [[اساسنامه]] نهضت، مصوب [[شورای انقلاب فرهنگی]] نیز پیشبینی شده بود که حداکثر تا سه سال آینده یعنی تا سال ۱۳۶۳ میزان باسوادی از مرز نود درصد بالاتر برود، اما به سبب عواملی ازجمله درگیریهای داخلی، [[جنگ تحمیلی]] و در نتیجه نبود ثبات در کشور، از توان مردم و دولت در حد مطلوب بهرهگیری نشد. از آمار فعالیتهای نهضت در سالهای ۱۳۵۹ و ۱۳۶۰ اطلاع دقیقی در دست نیست. تنها اعلام شده است طی این سالها ۷۴۱ هزار تن زیر پوشش برنامههای سوادآموزی قرار گرفتهاند. در سالهای بعد نهضت سوادآموزی طرحهای ضربتی سوادآموزی، «طرح خانه به خانه»، «گامی به سوی نور»، «سرباز معلم»، « لازمالتعلیم» و «مساجد» را اجرا کرد که در نتیجه آمار باسوادان افزایش یافت. تبعیض جنسی در جمعیت باسواد [[کشور]] و تبعیض منطقهای نیز در جمعیت باسواد کاهش یافت و با اجرای طرح لازمالتعلیم، ورودی بیسواد به جمعیت کشور مسدود شد و بسیاری از سوادآموزان به سطوح آموزش رسمی ارتقا یافتند<ref>راسخون، بهسوی روشنایی؛ دنیای اقتصاد، بررسی تحولات؛ رزمگیر، نهادها، ۱/۳۵۴ ـ ۳۵۵.</ref>. حوزه آموزش عمومی نهضت گسترش پیدا کرد و افزون بر توده مردم و مدارس و [[مساجد]] در ادارات دولتی، پادگانهای نیروهای مسلح، زندانها و اردوگاههای مهاجران عراقی و افغانی را دربر گرفت و با اسارت هزاران تن [[سرباز]] عراقی در عملیاتهای بهار ۱۳۶۱، کلاسهای نهضت در اردوگاههای [[اسرای جنگی]] نیز برپا گردید<ref>رشد معلم، مجله، ۷۴.</ref>. | |||
نهضت سوادآموزی از آموزش رزمندگان بیسواد نیز [[غافل]] نبود و در جبهههای جنگ به کمک رزمندگانِ باسواد کلاس نهضت سوادآموزی برگزار میشد<ref>مهربان، زندگینامه، ۳۰۱ ـ ۳۰۲؛ قرائتی، رسالت، ۱۲.</ref>. به طور متوسط سالانه نزدیک به نهصد هزار تن در کلاسهای سوادآموزی شرکت میکردند. بر اساس آمار همواره تعداد زنان تقریباً دوبرابر تعداد مردان بوده است. میزان متوسط قبولی در دورههای سوادآموزی طی سالهای ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۸ برابر چهلدرصد بوده است. همواره میزان قبولی زنان از مردان بیشتر بوده است(دنیای اقتصاد). | |||
حاصل فعالیتهای سوادآموزی در طول سالهای ۱۳۵۸ ـ ۱۳۶۸ نشان میدهد در مجموع بالغ بر ۳/۹ میلیون تن موفق به گرفتن کارنامه قبولی از نهضت سوادآموزی شدهاند<ref>قرائتی، رسالت، ۱۲.</ref>. بر اساس نتایج سرشماری عمومی در سال ۱۳۶۵ آمار باسودان ۷۸/۶۱ و در سال ۱۳۷۵ آمار باسوادان به حدود هشتاد درصد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵۱/۷۹.</ref> رسیده است<ref>مرکز آمار ایران، مقایسه گزیده نتایج، ۸.</ref> که بخش قابل توجهی از آن نتیجه اقدامات نهضت سوادآموزی بوده است. | |||
==پانویس== | |||
{{پانویس|۲}} | |||
==منابع== | |||
{{منابع}} | |||
*قرآن کریم۔ | |||
*احمدبنحنبل، مسند الاماماحمدبنحنبل، بیروت، دارالصادر، بیتا؛ اداره کل امور فرهنگی و روابط عمومی مجلس شورای اسلامی، مجموعه قوانین، اولین دوره مجلس شورای اسلامی (۷ خرداد ۱۳۵۹ تا ۶ خرداد ۱۳۶۳ش)، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۸ش. | |||
*ازغندی، علیرضا، تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران، تهران، سمت، چاپ دوم، ۱۳۸۳ش. | |||
*امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش. | |||
*پیام حوزه، مجله، تاریخچه نظام آموزش اسلامی، شماره ۲۲، ۱۳۷۸ش. | |||
*جعفرآقایی، محمدرضا، زندگینامه و خدمات حجتالاسلام و المسلمین محسن قرائتی، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۸۹ش. | |||
*جمهوری اسلامی، روزنامه، ۲۲/۱۰/۱۳۵۸ و ۲۸/۱۲/۱۳۵۸ش. | |||
*دنیای اقتصاد، پایگاه اطلاعرسانی، بررسی تحولات جمعیت باسواد کشور در سه دهه گذشته، ۱۴/۱۱/۱۳۸۸ش. | |||
*دهخدا، علیاکبر، لغتنامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۳ش. | |||
*راسخون، پایگاه اطلاعرسانی، بهسوی روشنایی، تأسیس نهضت سوادآموزی و روز سوادآموزی، ۵/۱۱/۱۳۸۷ش. | |||
*ربانی خلخالی، علی، شهدای روحانیت شیعه، قم، مکتب الحسین(ع)، چاپ دوم، ۱۴۰۲ق. | |||
*رزمگیر، سیدمحمد، نهادها و ارگانهایی که به حکم امامخمینی تاسیس شدهاند، چاپشده در رسول آفتاب، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، ۱۳۸۹ش. | |||
*رشد معلم، مجله، نهضت سوادآموزی، شماره ۶۰، ۱۳۶۸ش. | |||
*زرینکوب، عبدالحسین، کارنامه اسلام، تهران، امیرکبیر، چاپ هشتم، ۱۳۸۰ش. | |||
*سازمان نهضت سوادآموزی، پایگاه اطلاعرسانی، ۲۳/۱۱/۱۳۹۶ش. | |||
*صالح، سیدمحسن، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۵ش. | |||
*قرائتی، محسن، مصاحبه، روزنامه رسالت، ۴/۱۰/۱۳۹۱ش. | |||
*قرائتی، مصاحبه، روزنامه کیهان، ۷/۱۰/۱۳۷۹ش. | |||
*مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق. | |||
*مرکزآمار ایران، مقایسه گزیده نتایج سرشماریهای عمومی نفوس و مسکن، ۱۳۶۵ ـ ۱۳۷۵ کل کشور، مجله جمعیت، شماره ۱۹ ـ ۲۰، ۱۳۷۶ش. | |||
*مهاجری، مسیح، انقلاب اسلامی راه آینده ملتها، تهران، اوج، چاپ دوم، ۱۳۶۰ش. | |||
*مهربان، غلامعلی، زندگینامه و خاطرات حجتالاسلام و المسلمین غلامعلی مهربان، تدوین وحید کارگرجهرمی، شیراز، کتاب آسمان هشتم، چاپ اول، ۱۳۹۲ش. | |||
*نوری، میرزاحسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم، مؤسسه آلالبیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۸ق. | |||
*نهج الفصاحه، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، دنیای دانش، چاپ چهارم، ۱۳۸۲ش. | |||
*واحد فرهنگی بنیاد شهید انقلاب اسلامی، تاریخچه مختصری از تشکیل نهضت سوادآموزی چاپشده در شهید دکتر باهنر الگوی مقاومت، تهران، چاپ اول، ۱۳۶۱ش. | |||
*هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات، سالهای ۱۳۵۷ ـ ۱۳۵۸، انقلاب و پیروزی، به کوشش عباس بشیری، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ اول، ۱۳۸۳ش. | |||
*همایونپور، پرویز، ۴۴ درس از تجربه سوادآموزی ایران در سالهای ۱۵۵ ـ ۱۳۵۶، تهران، پژوهشکده علوم ارتباطی و توسعه ایران، ۱۳۵۸ش. | |||
*هنر، مجله، سرود نهضت سوادآموزی، شماره ۵، ۱۳۶۲ش. | |||
{{پایان}} | |||
==پیوند به بیرون== | |||
اکرم کربلایی، [https://books.khomeini.ir/books/۱۰۰۱۰/۱۹۳/ نهضت سوادآموزی] دانشنامه امامخمینی(ره)، ج۱۰، ص ۱۹۳-۱۹۷. | |||
[[رده:مقالههای جلد دهم دانشنامه]] | |||
[[رده:مقالههای آماده ارزیابی]] | |||
===دیدارها و گفتگوها=== | ===دیدارها و گفتگوها=== |
ویرایش