confirmed، emailconfirmed، templateeditor
۱٬۵۵۴
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «'''نامهها''' مجموع نامههای امامخمینی به اشخاص حقیقی و حقوقی. ==گزارش اجمالی== امامخمینی از دوران جوانی همواره اهل بیان و قلم بودهاست.<ref>مقاله تألیفات و آثار.</ref> از ایشان آثار بسیاری در قالب کتاب، رساله، تعلیقه به زبان عربی و فارسی موج...» ایجاد کرد) |
|||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
##نامههای شخصی: نامههایی که مخاطبان آنها اشخاص مختلفی، مانند [[مراجع تقلید]]، [[علما]] و [[روحانیان]]،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱/۴۳۳ ـ ۴۳۴.</ref> سازمانهای اداری، خانوادههای [[شهدا]]،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۹/۳۸۹.</ref> [[کودکان]]<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۷/۳۶۵.</ref> و اسیران [[جنگ تحمیلی]]<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۷/۴۱۷ ـ ۴۱۸ و ۱۹/۴۱۶ ـ ۴۱۷.</ref> هستند. شمار این نامهها ۲۲۵ عدد است که بیشتر آنها پیش از پیروزی [[انقلاب اسلامی ایران]] نگاشته شدهاند و شامل این دست موضوعاتاند: احوالپرسی و ابراز اشتیاق برای دیدار،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱/۱۴۰.</ref> پیام تسلیت،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲/۱۱۱.</ref> [[دعا]] برای مخاطبان در ادای وظیفه و [[تکلیف]]،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲/۱۵۸.</ref> وعده پیروزی مبارزات،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲/۱۶۹.</ref> ابراز خوشوقتی از ترویج [[شرع]] مطهّر،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲/۳۵۰.</ref> تشکر از پیامهای تبریک [[ورود امامخمینی به ایران]]<ref>امام خمینی، صحیفه، ۶/۵۳.</ref> و نکوداشت مقام [[شهدا]].<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۹/۳۸۹.</ref> در میان نامههای پیش از انقلاب، نزدیک به بیست نامه امامخمینی در پاسخ به پیام تبریک ورود ایشان به [[نجف]] و حدود پانزده نامه مربوط به پاسخ ایشان به پیام تسلیتهای مخاطبان در درگذشت مشکوک [[سیدمصطفی خمینی]] است؛<ref>امام خمینی، صحیفه، ۳/۲۵۳ ـ ۲۸۷.</ref> | ##نامههای شخصی: نامههایی که مخاطبان آنها اشخاص مختلفی، مانند [[مراجع تقلید]]، [[علما]] و [[روحانیان]]،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱/۴۳۳ ـ ۴۳۴.</ref> سازمانهای اداری، خانوادههای [[شهدا]]،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۹/۳۸۹.</ref> [[کودکان]]<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۷/۳۶۵.</ref> و اسیران [[جنگ تحمیلی]]<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۷/۴۱۷ ـ ۴۱۸ و ۱۹/۴۱۶ ـ ۴۱۷.</ref> هستند. شمار این نامهها ۲۲۵ عدد است که بیشتر آنها پیش از پیروزی [[انقلاب اسلامی ایران]] نگاشته شدهاند و شامل این دست موضوعاتاند: احوالپرسی و ابراز اشتیاق برای دیدار،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱/۱۴۰.</ref> پیام تسلیت،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲/۱۱۱.</ref> [[دعا]] برای مخاطبان در ادای وظیفه و [[تکلیف]]،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲/۱۵۸.</ref> وعده پیروزی مبارزات،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲/۱۶۹.</ref> ابراز خوشوقتی از ترویج [[شرع]] مطهّر،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲/۳۵۰.</ref> تشکر از پیامهای تبریک [[ورود امامخمینی به ایران]]<ref>امام خمینی، صحیفه، ۶/۵۳.</ref> و نکوداشت مقام [[شهدا]].<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۹/۳۸۹.</ref> در میان نامههای پیش از انقلاب، نزدیک به بیست نامه امامخمینی در پاسخ به پیام تبریک ورود ایشان به [[نجف]] و حدود پانزده نامه مربوط به پاسخ ایشان به پیام تسلیتهای مخاطبان در درگذشت مشکوک [[سیدمصطفی خمینی]] است؛<ref>امام خمینی، صحیفه، ۳/۲۵۳ ـ ۲۸۷.</ref> | ||
#'''نامههای عرفانی:''' نگارش نامههای عرفانی در میان [[عرفا]]، یکی از سنتهای رایج بودهاست؛ برای نمونه میتوان از نامههای عرفانی عارفانی همچون [[ملاحسینقلی همدانی]]، [[سیداحمد طهرانی]]، [[محمد بهاری همدانی]] و [[میرزاجواد ملکی تبریزی]] نام برد <ref>(تحریری، امامخمینی و اندیشههای اخلاقی، عرفانی، ۳۵ ـ ۳۶.</ref> کتاب مکاتیب قطب نیز مجموعهای از نامههای عرفانی است که عبدالله قطب به مناسبتهای مختلف نگاشتهاست.<ref>قطببنمحیی، مکاتیب قطب ۸.</ref> امامخمینی نیز نامههایی با مضامین عرفانی نگاشتهاست. شمار نامههای عرفانی ایشان، سیزده عدد است که چهار مورد آن پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران نگاشته شدهاست. مخاطبان این نامهها [[شاگردان امامخمینی]]، [[سیداحمد خمینی]]، [[فاطمه طباطبایی]] و [[سیدعلی خمینی]] هستند و موضوع آنها، [[جایگاه انسان در عالم خلقت]]، [[حبّ دنیا]] و أنانیّت رأس همه خطاها، لزوم [[تهذیب نفس]] در جوانی،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۶/۲۰۷.</ref> ضرورت آشنایی با نیرنگهای [[شیطان]]، نقش علوم در تهذیب نفس، اهمیت [[قرآن]] و ادعیه و پیوند عمیق عرفان با [[سیاست]]<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۸/۴۴۲ ـ ۴۴۷ و ۵۱۰.</ref> است. دو اجازه عرفانی نیز از امامخمینی برجا ماندهاست که در واقع توصیه اخلاقی است: یکی در سال ۱۳۱۴ به [[میرزاجواد حجت همدانی]] و دیگری در سال ۱۳۱۷ خطاب به [[سیدابراهیم مقبرهای خویی]] است؛<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱/۴ و ۱۴.</ref> | #'''نامههای عرفانی:''' نگارش نامههای عرفانی در میان [[عرفا]]، یکی از سنتهای رایج بودهاست؛ برای نمونه میتوان از نامههای عرفانی عارفانی همچون [[ملاحسینقلی همدانی]]، [[سیداحمد طهرانی]]، [[محمد بهاری همدانی]] و [[میرزاجواد ملکی تبریزی]] نام برد <ref>(تحریری، امامخمینی و اندیشههای اخلاقی، عرفانی، ۳۵ ـ ۳۶.</ref> کتاب مکاتیب قطب نیز مجموعهای از نامههای عرفانی است که عبدالله قطب به مناسبتهای مختلف نگاشتهاست.<ref>قطببنمحیی، مکاتیب قطب ۸.</ref> امامخمینی نیز نامههایی با مضامین عرفانی نگاشتهاست. شمار نامههای عرفانی ایشان، سیزده عدد است که چهار مورد آن پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران نگاشته شدهاست. مخاطبان این نامهها [[شاگردان امامخمینی]]، [[سیداحمد خمینی]]، [[فاطمه طباطبایی]] و [[سیدعلی خمینی]] هستند و موضوع آنها، [[جایگاه انسان در عالم خلقت]]، [[حبّ دنیا]] و أنانیّت رأس همه خطاها، لزوم [[تهذیب نفس]] در جوانی،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۶/۲۰۷.</ref> ضرورت آشنایی با نیرنگهای [[شیطان]]، نقش علوم در تهذیب نفس، اهمیت [[قرآن]] و ادعیه و پیوند عمیق عرفان با [[سیاست]]<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۸/۴۴۲ ـ ۴۴۷ و ۵۱۰.</ref> است. دو اجازه عرفانی نیز از امامخمینی برجا ماندهاست که در واقع توصیه اخلاقی است: یکی در سال ۱۳۱۴ به [[میرزاجواد حجت همدانی]] و دیگری در سال ۱۳۱۷ خطاب به [[سیدابراهیم مقبرهای خویی]] است؛<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱/۴ و ۱۴.</ref> | ||
#'''نامههای دینی و حوزوی:''' نامههایی درباره [[وجوه شرعیه]]، رسیدگی به مشکلات [[حوزه علمیه|حوزههای علمیه]] و توصیه به روحانیان است و شمار آنها نزدیک به دویست عدد است. بیشتر آنها از شهر [[نجف اشرف]] نگاشته شدهاست. میتوان اجازهنامههای شرعی امامخمینی و استفتائات ایشان را نیز ازجمله نامههای دینی به شمار آورد. مخاطبان این نامهها، فرزندان، وکلای امور شرعی، روحانیان، اصناف و بازرگانان و افراد متفرقه هستند. | #'''نامههای دینی و حوزوی:''' نامههایی درباره [[وجوه شرعیه]]، رسیدگی به مشکلات [[حوزه علمیه|حوزههای علمیه]] و توصیه به روحانیان است و شمار آنها نزدیک به دویست عدد است. بیشتر آنها از شهر [[نجف اشرف]] نگاشته شدهاست. میتوان اجازهنامههای شرعی امامخمینی و استفتائات ایشان را نیز ازجمله نامههای دینی به شمار آورد. مخاطبان این نامهها، فرزندان، وکلای امور شرعی، روحانیان، اصناف و بازرگانان و افراد متفرقه هستند. این بخش، دربرگیرنده موضوعاتی مانند: توصیه به روحانیان برای کمک مالی به [[مرجع تقلید]] وقت، [[سیدحسین بروجردی]]،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱/۲۴.</ref> معرفی افراد و نصب آنان برای تصدی مدارس علمیه،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱/۲۵۱.</ref> معرفی روحانیان برای [[تبلیغ دینی]] به نقاط مختلف،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱/۳۲۴.</ref> اعلام وصول وجوه [[سهم امام|سهم مبارک امام(ع)]]،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱/۳۴۸.</ref> توصیههایی درباره [[شهریه طلاب]]،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱/۳۵۱ و ۲/۱۳۷.</ref> یادآوری لزوم تشکیل جلسات دینی،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱/۳۷۰.</ref> اجازههای استفاده از [[وجوه شرعیه]]،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲/۲۶۷.</ref> استفتائات فقهی<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲/۱۳۴.</ref> و بیان مسائلی درباره وضعیت حوزههای علمیه<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲/۴۵.</ref> است. امامخمینی در آذر ۱۳۴۱ در نامهای نسبتاً مشروح، در پاسخ به پرسش بازرگانان و اصناف قم درباره مصوّبه سوگند به کتاب آسمانی، آن را غیر قانونی معرفی میکند و این ادعای نخستوزیر؛ [[اسدالله علم]] که منظور از [[کتاب آسمانی]]، [[قرآن مجید]] است را اغفال مردم دانسته، در ادامه تأکید میکند تصویب کتاب آسمانی به اطلاق خود، شامل سایر کتابهای منحرفه هم میشود؛ از اینرو این مصوبه را خلاف [[شرع]] اعلام میکند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱/۱۰۸.</ref> از برخی نامههای امامخمینی روشن میشود برادر ایشان [[سیدمرتضی پسندیده]]، فرزندان ایشان [[سیدمصطفی خمینی|سیدمصطفی]] و سیداحمد خمینی و دوست قدیمی ایشان [[سیدمحمدصادق لواسانی]] جزو وکلای شرعی ایشان بودهاند؛<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱/۲۶۰؛ ۲/۱۳۸، ۳۸۲، ۴۹۳ و ۳/۴۱.</ref> {{ببینید|اجازات امامخمینی|استفتائات}} | ||
این بخش، دربرگیرنده موضوعاتی مانند: توصیه به روحانیان برای کمک مالی به [[مرجع تقلید]] وقت، [[سیدحسین بروجردی]]،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱/۲۴.</ref> معرفی افراد و نصب آنان برای تصدی مدارس علمیه،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱/۲۵۱.</ref> معرفی روحانیان برای [[تبلیغ دینی]] به نقاط مختلف،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱/۳۲۴.</ref> اعلام وصول وجوه [[سهم امام|سهم مبارک امام(ع)]]،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱/۳۴۸.</ref> توصیههایی درباره [[شهریه طلاب]]،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱/۳۵۱ و ۲/۱۳۷.</ref> یادآوری لزوم تشکیل جلسات دینی،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱/۳۷۰.</ref> اجازههای استفاده از [[وجوه شرعیه]]،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲/۲۶۷.</ref> استفتائات فقهی<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲/۱۳۴.</ref> و بیان مسائلی درباره وضعیت حوزههای علمیه<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲/۴۵.</ref> است. امامخمینی در آذر ۱۳۴۱ در نامهای نسبتاً مشروح، در پاسخ به پرسش بازرگانان و اصناف قم درباره مصوّبه سوگند به کتاب آسمانی، آن را غیر قانونی معرفی میکند و این ادعای نخستوزیر؛ [[اسدالله علم]] که منظور از [[کتاب آسمانی]]، [[قرآن مجید]] است را اغفال مردم دانسته، در ادامه تأکید میکند تصویب کتاب آسمانی به اطلاق خود، شامل سایر کتابهای منحرفه هم میشود؛ از اینرو این مصوبه را خلاف [[شرع]] اعلام میکند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱/۱۰۸.</ref> از برخی نامههای امامخمینی روشن میشود برادر ایشان [[سیدمرتضی پسندیده]]، فرزندان ایشان [[سیدمصطفی خمینی|سیدمصطفی]] و سیداحمد خمینی و دوست قدیمی ایشان [[سیدمحمدصادق لواسانی]] جزو وکلای شرعی ایشان بودهاند؛<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱/۲۶۰؛ ۲/۱۳۸، ۳۸۲، ۴۹۳ و ۳/۴۱.</ref> {{ببینید|اجازات امامخمینی|استفتائات}} | |||
#'''نامههای سیاسی:''' این نامهها به دو بخش تقسیم میشوند: | #'''نامههای سیاسی:''' این نامهها به دو بخش تقسیم میشوند: | ||
##نامههای سیاسی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران که شمار آنها ۱۰۹ نامه است و بیشتر آنها از کشور عراق و شهر نجف اشرف فرستاده شدهاست. مخاطبان این نامهها عموماً مراجع تقلید، علما، مبارزان، ملت ایران، گروهها و رؤسای آنها، نخستوزیر وقتِ ایران، اتحادیهها و عموم روحانیان و طلاب هستند. در این نامهها موضوعاتی مانند: دعوت از مخاطبان برای امضای اعلامیه علیه رژیم پهلوی،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱/۲۳۸.</ref> تشکر از ارسال پیام تبریک آزادی امامخمینی از زندان،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱/۳۰۹ و ۳۱۲.</ref> تشکر از حمایت مردم در جریان [[قیام ۱۵ خرداد]]،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱/۳۲۹.</ref> تأسف از دستنشاندگی [[سازمان ملل]]،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲/۶۵.</ref> تقبیح افکار [[استعمار|استعماری]]<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲/۱۸۵.</ref> لزوم براندازی سلسله پهلوی،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲/۲۰۸.</ref> لزوم شناساندن اسلام به جوامع بشری،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲/۲۸۷.</ref> محکومکردن احکام خلاف قانون رژیم پهلوی<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱/۲۲۶.</ref> و توصیه به پرهیز از اختلافات<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲/۲۹۲.</ref> آمدهاست. امامخمینی در نامهای مفصل، خطاب به [[امیرعباس هویدا]]، نخستوزیر رژیم پهلوی با شرح مفاسد و جنایتهای [[محمدرضا پهلوی]] و دولت او، اقدامات این رژیم را باعث [[فقر]] و عقبافتادگی ملت ایران میشمارد. ایشان با اشاره به حبسها و تبعیدهای غیر قانونی، به هویدا توصیه میکند از کارهایی مانند اخاذی از کیسه بیبضاعت مردم، تخریب [[فرهنگ]]، بهخطرانداختن [[اقتصاد]] کشور و خیانت به نوامیس مردم دست بردارد و از قهر [[ملت]] ایران بترسد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲/۱۲۳ ـ ۱۲۴.</ref> نامههای امامخمینی به علمای شهرستانها برای توجهدادن و همراهساختن آنان در طلیعه مبارزات و قیام علیه رژیم طاغوت، ازجمله نامههای سیاسی ایشان است؛ برای نمونه میتوان به نامه امامخمینی به علمای [[یزد]]<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۴ ـ ۳/۲۶۲.</ref> یا پاسخ ایشان به تلگرام علمای [[همدان]]<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۴ ـ ۳/۳۰۰.</ref> اشاره کرد. امامخمینی نامههایی خطاب به سران برخی کشورهای اسلامی مانند [[فلسطین]]، [[سوریه]] و [[لیبی]] با اشاره به مفقودشدن [[سیدموسی صدر]]؛ رئیس [[مجلس اعلای شیعیان]] لبنان نوشت و از آنان خواست ایشان را از سلامتی صدر آگاه سازند؛<ref>امام خمینی، صحیفه، ۳/۴۵۸، ۴۷۹ و ۴/۴۵.</ref> | ##نامههای سیاسی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران که شمار آنها ۱۰۹ نامه است و بیشتر آنها از کشور عراق و شهر نجف اشرف فرستاده شدهاست. مخاطبان این نامهها عموماً مراجع تقلید، علما، مبارزان، ملت ایران، گروهها و رؤسای آنها، نخستوزیر وقتِ ایران، اتحادیهها و عموم روحانیان و طلاب هستند. در این نامهها موضوعاتی مانند: دعوت از مخاطبان برای امضای اعلامیه علیه رژیم پهلوی،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱/۲۳۸.</ref> تشکر از ارسال پیام تبریک آزادی امامخمینی از زندان،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱/۳۰۹ و ۳۱۲.</ref> تشکر از حمایت مردم در جریان [[قیام ۱۵ خرداد]]،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱/۳۲۹.</ref> تأسف از دستنشاندگی [[سازمان ملل]]،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲/۶۵.</ref> تقبیح افکار [[استعمار|استعماری]]<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲/۱۸۵.</ref> لزوم براندازی سلسله پهلوی،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲/۲۰۸.</ref> لزوم شناساندن اسلام به جوامع بشری،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲/۲۸۷.</ref> محکومکردن احکام خلاف قانون رژیم پهلوی<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱/۲۲۶.</ref> و توصیه به پرهیز از اختلافات<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲/۲۹۲.</ref> آمدهاست. امامخمینی در نامهای مفصل، خطاب به [[امیرعباس هویدا]]، نخستوزیر رژیم پهلوی با شرح مفاسد و جنایتهای [[محمدرضا پهلوی]] و دولت او، اقدامات این رژیم را باعث [[فقر]] و عقبافتادگی ملت ایران میشمارد. ایشان با اشاره به حبسها و تبعیدهای غیر قانونی، به هویدا توصیه میکند از کارهایی مانند اخاذی از کیسه بیبضاعت مردم، تخریب [[فرهنگ]]، بهخطرانداختن [[اقتصاد]] کشور و خیانت به نوامیس مردم دست بردارد و از قهر [[ملت]] ایران بترسد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲/۱۲۳ ـ ۱۲۴.</ref> نامههای امامخمینی به علمای شهرستانها برای توجهدادن و همراهساختن آنان در طلیعه مبارزات و قیام علیه رژیم طاغوت، ازجمله نامههای سیاسی ایشان است؛ برای نمونه میتوان به نامه امامخمینی به علمای [[یزد]]<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۴ ـ ۳/۲۶۲.</ref> یا پاسخ ایشان به تلگرام علمای [[همدان]]<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۴ ـ ۳/۳۰۰.</ref> اشاره کرد. امامخمینی نامههایی خطاب به سران برخی کشورهای اسلامی مانند [[فلسطین]]، [[سوریه]] و [[لیبی]] با اشاره به مفقودشدن [[سیدموسی صدر]]؛ رئیس [[مجلس اعلای شیعیان]] لبنان نوشت و از آنان خواست ایشان را از سلامتی صدر آگاه سازند؛<ref>امام خمینی، صحیفه، ۳/۴۵۸، ۴۷۹ و ۴/۴۵.</ref> | ||
خط ۱۷: | خط ۱۶: | ||
امامخمینی نامهها، پیامها و اعلامیههای خود را در مجموع به صورتهای مختلف امضا کردهاست و در آنها تعبیر «روحالله الموسوی الخمینی» هرچند بیشتر به کار رفته و شهرت دارد، اما ایشان بهویژه در گذشته از تعبیرهایی مانند «روحالله الموسوی»، «روحالله موسوی» (عنوان مهر ایشان)، «روحالله خمینی»، «روحالله المصطفوی» (بر اساس نام شناسنامه)، «سیدروحالله خمینی»، «الخمینی» و «ابواحمد» (کنیه ایشان) استفاده کردهاست؛ چنانکه در امضای تلگرام برای رعایت اختصار با تعبیر «خمینی» امضا کردهاست و در پاسخ به نامههای اسرای ایرانی دربند رژیم بعثی عراق تعبیرهایی کنایی مانند «پدربزرگت»، «پدر پیرت(خ)» یا «عبد...» به کار بردهاست. | امامخمینی نامهها، پیامها و اعلامیههای خود را در مجموع به صورتهای مختلف امضا کردهاست و در آنها تعبیر «روحالله الموسوی الخمینی» هرچند بیشتر به کار رفته و شهرت دارد، اما ایشان بهویژه در گذشته از تعبیرهایی مانند «روحالله الموسوی»، «روحالله موسوی» (عنوان مهر ایشان)، «روحالله خمینی»، «روحالله المصطفوی» (بر اساس نام شناسنامه)، «سیدروحالله خمینی»، «الخمینی» و «ابواحمد» (کنیه ایشان) استفاده کردهاست؛ چنانکه در امضای تلگرام برای رعایت اختصار با تعبیر «خمینی» امضا کردهاست و در پاسخ به نامههای اسرای ایرانی دربند رژیم بعثی عراق تعبیرهایی کنایی مانند «پدربزرگت»، «پدر پیرت(خ)» یا «عبد...» به کار بردهاست. | ||
==نامههای ماندگار== | ==نامههای ماندگار== | ||
برخی نامههای امامخمینی از اهمیت بالایی برخوردارند؛ مانند نامه به همسرشان در سال ۱۳۱۲ هنگامی که در [[بیروت]] منتظر عزیمت به [[حج]] بودند،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱/۲.</ref> نامه به [[محمدتقی فلسفی]] درباره لزوم پشتیبانی مالی از [[سیدحسین بروجردی]] در امر [[مرجعیت]]،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱/۲۴.</ref> [[نامه به گورباچف]] رهبر وقت [[شوروی]]،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۲۲۰.</ref> | برخی نامههای امامخمینی از اهمیت بالایی برخوردارند؛ مانند نامه به همسرشان در سال ۱۳۱۲ هنگامی که در [[بیروت]] منتظر عزیمت به [[حج]] بودند،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱/۲.</ref> نامه به [[محمدتقی فلسفی]] درباره لزوم پشتیبانی مالی از [[سیدحسین بروجردی]] در امر [[مرجعیت]]،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱/۲۴.</ref> [[نامه به گورباچف]] رهبر وقت [[شوروی]]،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۲۲۰.</ref> |