۲۱٬۱۴۹
ویرایش
جز (removed Category:مقاله های نیازمند ارزیابی; added Category:مقالههای دارای شناسه using HotCat) |
|||
(۱۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''نامه به میخائیل گورباچف''' پیام | '''نامه به میخائیل گورباچف''' پیام هدایتگرانه [[امامخمینی]] به رهبر [[اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی]] در دعوت به مطالعه [[اسلام]]. | ||
پیشوایان دینی برای هدایت و دعوت مردم به دین، گاه از نامه و پیام استفاده میکردند. امامخمینی به تأسی از شیوه یادشده در ۱۱ دی ۱۳۶۷ نامهای به میخائیل گورباچف نوشت. هدف امامخمینی از فرستادن نامه، دعوت رهبر شوروی به [[توحید (فلسفه و کلام)|توحید]] و رهاشدن کشور شوروی از قید [[مادیگرایی]] بود. هیئت اعزامی در ۱۴دی ۱۳۶۷ وارد مسکو شد. | |||
نامه امامخمینی حدود ۱۶۶۰ کلمه و در پنج صفحه با خط خود ایشان نوشته شده بود. مضمون نامه امامخمینی به گورباچف، دعوت به توحید و پرهیز از الحاد و مرتبط با جان آنان و نه کشور آنان بود. از دیگر مطالب مهم نامه، هشدار به گورباچف از پناهبردن به غرب، حمایت از مسلمانان منطقه زیر نفوذ شوروی و نیز حمایت از مردم [[افغانستان]] بود. | |||
جمله معروف در این نامه «از این پس باید [[مارکسیسم|کمونیسم]] را در موزههای دنیا جستجو کرد» اشاره به شکست مارکسیسم و کمونیسم دارد. نامه امامخمینی در جهان بهویژه در کشورهای تابع شوروی بازتاب گستردهای داشت. | |||
==گزارش اجمالی== | ==گزارش اجمالی== | ||
پس از سقوط نیکلای دوم آخرین امپراتور روسیه در سال ۱۹۱۷م/ ۱۲۹۵ش کشور اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی به جای آن تأسیس شد.<ref>رحمتالهی، بررسی سیاسی ـ حقوقی تشکیل و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی (فدرالیسم در شوروی)، ۵۰ ـ ۵۱؛ ایکمن، زندگی گورباچف، ۳۱۲.</ref> شوروی متشکل بود از [[روسیه]] و پانزده جمهوری دیگر که از زمان تأسیس تا زمان انحلال در سال ۱۹۹۱م/ ۱۳۷۰ش بخش بزرگی از شرق [[اروپا]] و شمال آسیا را دربر میگرفت و پهناورترین کشور جهان شناخته میشد <ref>رامین و دیگران، دانشنامه دانشگستر، ۱/۸۰۵.</ref> حکومت شوروی بر اساس اندیشه [[سوسیالیسم]] با گرایش کمونیستی، لنینیستی، پس از استقرار پایههای شوروی، مبارزه با [[دین]] و | [[پرونده:نامه به گورباچف 1.jpg|بندانگشتی|[[اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی]] ]] | ||
پس از سقوط نیکلای دوم آخرین امپراتور روسیه در سال ۱۹۱۷م/ ۱۲۹۵ش کشور اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی به جای آن تأسیس شد.<ref>رحمتالهی، بررسی سیاسی ـ حقوقی تشکیل و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی (فدرالیسم در شوروی)، ۵۰ ـ ۵۱؛ ایکمن، زندگی گورباچف، ۳۱۲.</ref> شوروی متشکل بود از [[روسیه]] و پانزده جمهوری دیگر که از زمان تأسیس تا زمان انحلال در سال ۱۹۹۱م/ ۱۳۷۰ش بخش بزرگی از شرق [[اروپا]] و شمال آسیا را دربر میگرفت و پهناورترین کشور جهان شناخته میشد <ref>رامین و دیگران، دانشنامه دانشگستر، ۱/۸۰۵.</ref> حکومت شوروی بر اساس اندیشه [[سوسیالیسم]] با گرایش کمونیستی، لنینیستی، پس از استقرار پایههای شوروی، مبارزه با [[دین]] و مذهب را در صدر برنامههای خود قرار دارد. در این کشور، دین افیون و موجب [[عقبماندگی]] انسانها معرفی شد و تمام تشکیلات از سازمان جوانان حزب و اتحادیههای کارگری و آموزشگاهها، از مهد کودک تا دانشگاهها علیه مذهب به فعالیت پرداختند<ref>الکساندر و براکس، مسلمانان شوروی گذشته، حال و آینده، ۸۴ ـ ۸۵؛ مطهری، مجموعه آثار، ۳/۵۸۲ و ۱۵/۶۴۲.</ref> و مراکز دینی بسته و علمای بسیاری کشته شدند؛<ref>الکساندر و براکس، مسلمانان شوروی گذشته، حال و آینده، ۱۵۵ ـ ۱۵۹.</ref> ولی کمونیستها با وجود تبلیغات الحادی و مراقبت بر تربیت کمونیستی در مدارس نتوانستند مذهب را ریشهکن کنند و آن را واقعیتی قابل انطباق با جامعه شوروی دانستند و پذیرفتند.<ref>دانکاس، اسلام و مسلمانان در روسیه، ۴۳ ـ ۴۵.</ref> کمونیستها برای ادغام قومیتها و ملیتهای گوناگون در جامعه شوروی به روشهای خشونتباری دست زدند، به گونهای که هزاران تن بهویژه مسلمانان «تاتار» جان خود را از دست دادند.<ref>گورباچف، خاطرات میخائیل گورباچف، ۵۰۲؛ کلاته عربی، امامخمینی و رسالت جهانی هدایت تحلیل و بررسی پیام امامخمینی به گورباچف، ۱۶۰.</ref> | |||
{{ببینید|شوروی}} | به تصریح قانون اساسیِ اتحاد جماهیر شوروی قدرت عالیِ حکومت در دست شورای عالی اتحاد جماهیر شوروی بود که دولت را انتخاب و همه قوانین اصلی را تصویب میکرد و اعضای شورای عالی را نیز کنگره خلق اتحاد جماهیر شوروی برمیگزید؛<ref>گورباچف، خاطرات میخائیل گورباچف، ۳۶.</ref> ولی در واقع حاکمیت کشور در همه عرصهها در دست حزب کمونیست بود و تصمیمگیری درباره سیاست اقتصادی و اجتماعی تنها در دست دفتر سیاسی حزب بود.<ref>گورباچف، خاطرات میخائیل گورباچف، ۷، ۲۷ و ۳۰؛ مقاله شوروی.</ref> دفتر سیاسی حزب کمونیست نهاد عالی تصمیمگیری سیاسی و نخستوزیر همیشه عضو آن بود و دبیرکل حزب از نخستوزیر در جایگاه برتری قرار داشت.<ref>گورباچف، خاطرات میخائیل گورباچف، ۳۵ ـ ۳۶؛ ایکمن، زندگی گورباچف، ۳۱۲، جام جم، روزنامه، ۱۰.</ref> اعضای دفتر سیاسی از میان اعضای کمیته مرکزی حزب کمونیست انتخاب میشدند و مسئولان کلیدی و بلندپایه شوروی از میان اعضای دفتر سیاسی برگزیده میشدند.<ref>کولایی، اتحاد شوروی و انقلاب اسلامی ایران، ۳۲.</ref> صدر هیئترئیسه شورای عالی اتحاد شوروی رئیس کشور بود و گاهی او را رئیسجمهور میخواندند.<ref>گورباچف، خاطرات میخائیل گورباچف، ۳۷.</ref> شوروی از زمان تأسیس تا انحلال، هفت صدر هیئترئیسه به خود دید که آخرینِ آنان میخائیل سرگئویچ گورباچف بود.<ref>جام جم، روزنامه، ۱۰؛ ایکمن، زندگی گورباچف، ۳۱۲ ـ ۳۱۷.</ref>{{ببینید|شوروی}} | ||
== رهبری میخائیل گورباچف == | |||
گورباچف در مارس ۱۹۳۱م/ ۱۳۰۹ش در دهکدهای در منطقه استاوروپل (قفقاز روسیه) متولد شد.<ref>ایکمن، زندگی گورباچف، ۳۹ ـ ۴۰.</ref> در چهاردهسالگی به عضویت کومسومول (سازمان جوانان حزب کمونیست) درآمد. وی جوانی اجتماعی، سخنور و مدیر بود و در سال ۱۹۴۹م/ ۱۳۲۷ش جایزه پرچم سرخ را از آن خود کرد.<ref>ایکمن، زندگی گورباچف، ۶۳ ـ ۶۶.</ref> گورباچف در سال ۱۹۵۲م/۱۳۳۰ش به عضویت کامل حزب کمونیست درآمد و وارد دانشکده حقوق دولتی مسکو شد و در سال ۱۹۵۵م/ ۱۳۳۳ش از آن فارغالتحصیل شد و در سال بعد به سمت دبیر اولی کمیته کومسومول شهر استاوروپل انتخاب شد.<ref>گورباچف، خاطرات میخائیل گورباچف، ۱۰۰۱ ـ ۱۰۰۲.</ref> وی در این کمیته مراحل ترقی را پیمود تا به دبیر دومی حزب کمونیست منطقه و سپس در سال ۱۹۶۶م/ ۱۳۴۴ش به دبیر اولی آن دست یافت.<ref>ایکمن، زندگی گورباچف، ۱۰۵ ـ ۱۰۶، ۱۱۰، ۱۱۵ و ۱۱۹.</ref> وی سپس به مطالعات کشاورزی رغبت نشان داد و در سال ۱۹۶۷م/ ۱۳۴۵ش متخصص در اقتصاد [[کشاورزی]] و فارغالتحصیل شد.<ref>ایکمن، زندگی گورباچف، ۱۱۷.</ref> همین امر موجب شد وی در سال ۱۹۷۸م/ ۱۳۵۶ش دبیر کمیته کشاورزی حزب کمونیست شود و خانوادهاش به مسکو منتقل شوند.<ref>گورباچف، خاطرات میخائیل گورباچف، ۱۰۰۴.</ref> | گورباچف در مارس ۱۹۳۱م/ ۱۳۰۹ش در دهکدهای در منطقه استاوروپل (قفقاز روسیه) متولد شد.<ref>ایکمن، زندگی گورباچف، ۳۹ ـ ۴۰.</ref> در چهاردهسالگی به عضویت کومسومول (سازمان جوانان حزب کمونیست) درآمد. وی جوانی اجتماعی، سخنور و مدیر بود و در سال ۱۹۴۹م/ ۱۳۲۷ش جایزه پرچم سرخ را از آن خود کرد.<ref>ایکمن، زندگی گورباچف، ۶۳ ـ ۶۶.</ref> گورباچف در سال ۱۹۵۲م/۱۳۳۰ش به عضویت کامل حزب کمونیست درآمد و وارد دانشکده حقوق دولتی مسکو شد و در سال ۱۹۵۵م/ ۱۳۳۳ش از آن فارغالتحصیل شد و در سال بعد به سمت دبیر اولی کمیته کومسومول شهر استاوروپل انتخاب شد.<ref>گورباچف، خاطرات میخائیل گورباچف، ۱۰۰۱ ـ ۱۰۰۲.</ref> وی در این کمیته مراحل ترقی را پیمود تا به دبیر دومی حزب کمونیست منطقه و سپس در سال ۱۹۶۶م/ ۱۳۴۴ش به دبیر اولی آن دست یافت.<ref>ایکمن، زندگی گورباچف، ۱۰۵ ـ ۱۰۶، ۱۱۰، ۱۱۵ و ۱۱۹.</ref> وی سپس به مطالعات کشاورزی رغبت نشان داد و در سال ۱۹۶۷م/ ۱۳۴۵ش متخصص در اقتصاد [[کشاورزی]] و فارغالتحصیل شد.<ref>ایکمن، زندگی گورباچف، ۱۱۷.</ref> همین امر موجب شد وی در سال ۱۹۷۸م/ ۱۳۵۶ش دبیر کمیته کشاورزی حزب کمونیست شود و خانوادهاش به مسکو منتقل شوند.<ref>گورباچف، خاطرات میخائیل گورباچف، ۱۰۰۴.</ref> | ||
گورباچف در سال ۱۹۶۹م/ ۱۳۴۷ش نماینده پارلمان اتحاد جماهیر شوروی شد<ref>ایکمن، زندگی گورباچف، ۱۱۹.</ref> و در سال ۱۹۷۱م/ ۱۳۴۹ش به عضویت کامل کمیته مرکزی حزب کمونیست درآمد<ref>ایکمن، زندگی گورباچف، ۱۲۴.</ref> و بهسرعت پلههای ترقی را طی کرد و نامزد عضویت در مجمع قانونگذاری شوروی گردید.<ref>ایکمن، زندگی گورباچف، ۱۳۹.</ref> وی در زمان یوری آندروپوف (دبیرکل حزب کمونیسم شوروی)، عضویت دفتر سیاسی و وزارت ایدئولوژی را بر عهده داشت و دومین مقام سیاسی کشور به شمار میرفت.<ref>ایکمن، زندگی گورباچف، ۱۴۰.</ref> او در سال ۱۹۸۴م/ ۱۳۶۲ش به ریاست کمیسیون امور خارجه شورای عالی شوروی منصوب گردید | گورباچف در سال ۱۹۶۹م/ ۱۳۴۷ش نماینده پارلمان اتحاد جماهیر شوروی شد<ref>ایکمن، زندگی گورباچف، ۱۱۹.</ref> و در سال ۱۹۷۱م/ ۱۳۴۹ش به عضویت کامل کمیته مرکزی حزب کمونیست درآمد<ref>ایکمن، زندگی گورباچف، ۱۲۴.</ref> و بهسرعت پلههای ترقی را طی کرد و نامزد عضویت در مجمع قانونگذاری شوروی گردید.<ref>ایکمن، زندگی گورباچف، ۱۳۹.</ref> وی در زمان یوری آندروپوف (دبیرکل حزب کمونیسم شوروی)، عضویت دفتر سیاسی و وزارت ایدئولوژی را بر عهده داشت و دومین مقام سیاسی کشور به شمار میرفت.<ref>ایکمن، زندگی گورباچف، ۱۴۰.</ref> او در سال ۱۹۸۴م/ ۱۳۶۲ش به ریاست کمیسیون امور خارجه شورای عالی شوروی منصوب گردید.<ref>یکمن، زندگی گورباچف، ۱۵۵.</ref>و در مارس ۱۹۸۵م/ ۱۳۶۳ش در جایگاه دبیرکل حزب کمونیست به ریاست [[شوروی|اتحاد جماهیر شوروی]] دست یافت.<ref>گورباچف، خاطرات میخائیل گورباچف، ۱۰۰۵.</ref> | ||
شوروی با اینکه ثروتهای طبیعی و نیروی انسانی بسیاری داشت، از رشد لازم بهره نداشت<ref>اسلوند، چرا اصلاحات بازار موفق شد و دموکراسی شکست خورد، ۳۱؛ کندی، پیدایش و فروپاشی قدرتهای بزرگ، ۶۸۰.</ref> و چنانکه [[امامخمینی]] خاطرنشان کرده از پاسخگویی به نیازهای مردم این کشور بازماند.<ref> | شوروی با اینکه ثروتهای طبیعی و نیروی انسانی بسیاری داشت، از رشد لازم بهره نداشت<ref>اسلوند، چرا اصلاحات بازار موفق شد و دموکراسی شکست خورد، ۳۱؛ کندی، پیدایش و فروپاشی قدرتهای بزرگ، ۶۸۰.</ref> و چنانکه [[امامخمینی]] خاطرنشان کرده از پاسخگویی به نیازهای مردم این کشور بازماند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۲۱.</ref> این کشور پهناور از نظر جایگاه اجتماعی و اقتصادی نیز در مقام هفدهم جهان جای داشت.<ref>ابراهیمی، اتحاد جماهیر شوروی آنگونه که هست، ۱۴.</ref> | ||
گورباچف ایدئولوژی و نظام حاکم بر شوروی را در اداره کشور ناتوان یافت و برای برونرفت از تنگنا به راهکارهایی موسوم به پروستیکا، بازسازی و اصلاحات اقتصادی و گلاسنوست، اصلاحات مدنی و اجتماعی دست زد.<ref>ایکمن، زندگی گورباچف، ۱۷۲ ـ ۱۷۳.</ref> پاکسازی حزبی و دولتی از عناصر بوروکرات،<ref>ایکمن، زندگی گورباچف، ۱۶۶ ـ ۱۶۸.</ref> کنترل و کاهش تسلیحات هستهای، اجرای فضای باز سیاسی، اصلاح قوانین مدنی درباره زندانیان سیاسی و مسافرت به خارج از کشور، بازنگری در سیاست خارجی شوروی، آزادی صدها تن از زندانیان سیاسی و محدودشدن دایره سانسور<ref>ایکمن، زندگی گورباچف، ۱۷۲ ـ ۱۷۳ و ۱۸۰ ـ ۱۸۱.</ref> از برنامههای گورباچف بود. از تأسیس شوروی تا روی کارآمدن گورباچف، رهبر شوروی را شورای عالی حزب تعیین میکرد و بیش از یک نامزد در آن شرکت نمیکرد و مدت آن نیز نامحدود بود.<ref>گورباچف، خاطرات میخائیل گورباچف، ۳۵ ـ ۳۷.</ref> در سال ۱۹۹۰م/ ۱۳۶۸ش گورباچف به عنوان نخستین رئیسجمهور اتحاد جماهیر شوروی انتخاب شد.<ref>گورباچف، خاطرات میخائیل گورباچف، ۱۰۰۸.</ref> | گورباچف ایدئولوژی و نظام حاکم بر شوروی را در اداره کشور ناتوان یافت و برای برونرفت از تنگنا به راهکارهایی موسوم به پروستیکا، بازسازی و اصلاحات اقتصادی و گلاسنوست، اصلاحات مدنی و اجتماعی دست زد.<ref>ایکمن، زندگی گورباچف، ۱۷۲ ـ ۱۷۳.</ref> پاکسازی حزبی و دولتی از عناصر بوروکرات،<ref>ایکمن، زندگی گورباچف، ۱۶۶ ـ ۱۶۸.</ref> کنترل و کاهش تسلیحات هستهای، اجرای فضای باز سیاسی، اصلاح قوانین مدنی درباره زندانیان سیاسی و مسافرت به خارج از کشور، بازنگری در سیاست خارجی شوروی، آزادی صدها تن از زندانیان سیاسی و محدودشدن دایره سانسور<ref>ایکمن، زندگی گورباچف، ۱۷۲ ـ ۱۷۳ و ۱۸۰ ـ ۱۸۱.</ref> از برنامههای گورباچف بود. از تأسیس شوروی تا روی کارآمدن گورباچف، رهبر شوروی را شورای عالی حزب تعیین میکرد و بیش از یک نامزد در آن شرکت نمیکرد و مدت آن نیز نامحدود بود.<ref>گورباچف، خاطرات میخائیل گورباچف، ۳۵ ـ ۳۷.</ref> در سال ۱۹۹۰م/ ۱۳۶۸ش گورباچف به عنوان نخستین رئیسجمهور اتحاد جماهیر شوروی انتخاب شد.<ref>گورباچف، خاطرات میخائیل گورباچف، ۱۰۰۸.</ref> | ||
===درگذشت گورباچف=== | |||
گورباچف در روز ۹/۶/۱۴۰۱ در سن ۹۱ سالگی در روسیه درگذشت <ref>ایسنا، 9/6/1401.</ref> | |||
==سیر نگارش نامه== | ==سیر نگارش نامه== | ||
[[پرونده:نامه به گورباچف 2.jpg|بندانگشتی|سمت راست تصویر: | [[پرونده:نامه به گورباچف 2.jpg|بندانگشتی|سمت راست تصویر: میخائیل گورباچف و سمت راست تصویر: [[عبدالله جوادی آملی]] حامل نامه [[امامخمینی]]]] | ||
پیشوایان دینی برای [[هدایت]] و دعوت مردم به | پیشوایان دینی برای [[هدایت]] و دعوت مردم به [[دین]]، گاه از نامه و پیام استفاده میکردند. سلیمانبنداوود پیامبر خدا(ع) با نامه، ملکه سبأ را به سوی خداوند دعوت کرد<ref>نمل، ۲۸ ـ ۳۰.</ref> و [[پیامبر اکرم(ص)]] پس از [[صلح حدیبیه]] با [[قریش]] در سال ششم هجری سفیرانی را به همراه نامه برای پادشاهان و قدرتهای بزرگ مجاور خود روانه کرد و آنان را به [[اسلام]] دعوت کرد؛ ازجمله دحیه کلبی را به سوی قیصر روم و عبداللهبنحذافه سهمی را به سوی خسروپرویز پادشاه [[ایران]] و عمروبنامیه ضمیری را به سوی نجاشی پادشاه حبشه فرستاد.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۲۰/۳۷۷ و ۳۸۲.</ref> با توجه به زمینههای موجود در اتحاد جماهیر شوروی<ref>ادامه مقاله.</ref> امامخمینی به تأسی از شیوه یادشده در ۱۱ دی ۱۳۶۷ نامهای به میخائیل گورباچف نوشت.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۲۰.</ref> در این تاریخ اتحاد جماهیر شوروی هنوز در اوج قدرت بود، جنگ سرد میان شرق و غرب پایان نیافته بود و [[کمونیسم]] بر مقدرات جمهوریهای شوروی، حاکم بود؛ ولی نشانههای زوال و گسست درونی در این مجموعه نمایان بود.<ref>درویشی، نامه امامخمینی به گورباچف، ۲۸ ـ ۲۹.</ref> | ||
هدف امامخمینی از فرستادن نامه، دعوت رهبر شوروی به [[توحید]] و رهاشدن کشور شوروی از قید | هدف امامخمینی از فرستادن نامه، دعوت رهبر شوروی به [[توحید]] و رهاشدن کشور شوروی از قید مادیگرایی بود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۲۱؛ جوادی آملی، آوای توحید، ۱۰.</ref> تأثیر بیشتر ایران بر روابط منطقهای بویژه شوروی، حمایت از مسلمانان روسیه و جمهوریهای آسیای میانه را میتوان از دیگر انگیزههای ایشان برشمرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۲۵.</ref> و مشاهده زمینههای مثبت در رهبر شوروی برای تغییرات بنیادین و جلوگیری از فروافتادن این کشور به دامن غرب بر عزم امامخمینی افزود.<ref>مانیان، تحلیل نامه امامخمینی به گورباچف، ۵ ـ ۶.</ref> ایشان به واسطه [[سیداحمد خمینی]]، [[محمدجواد لاریجانی]] معاون وقت وزیر امور خارجه را در جریان نامه قرار داد تا بدون در میانگذاشتن آن با دیگری، آن را خوانده و نظرش را اعلام کند. همچنین به او گفته شد رئیسجمهور، [[سیدعلی خامنهای]]، در جریان نامه است و میتواند با وی [[مشورت]] کند<ref>کلاته عربی، امامخمینی و رسالت جهانی هدایت تحلیل و بررسی پیام امامخمینی به گورباچف، ۳۲۹ ـ ۳۳۰.</ref> [[اکبر هاشمی رفسنجانی]] نیز در ۲۶ آذر ۱۳۶۷ به واسطه سیداحمد در جریان اصل نامه قرار گرفت.<ref>هاشمی رفسنجانی، پایان دفاع، ۴۴۰ ـ ۴۴۱.</ref> | ||
==ترکیب و وظایف هیئت اعزامی== | ==ترکیب و وظایف هیئت اعزامی== | ||
هیئتی مرکب از عبدالله جوادی | هیئتی مرکب از [[عبدالله جوادی آملی]]، محمدجواد لاریجانی و [[مرضیه دباغ|مرضیه حدیدچی]] (دباغ) حامل نامه امامخمینی به گورباچف بودند.<ref>هاشمی رفسنجانی، پایان دفاع، ۴۶۴؛ جوادی آملی، آوای توحید، ۲۴.</ref> جوادی آملی شخصیت برجسته حوزوی و مسلط بر [[فلسفه]] و [[عرفان]] بود. لاریجانی شخصیتی دانشگاهی و نماینده وزارت امور خارجه و دباغ، از زنان مبارز و نماینده [[مجلس شورای اسلامی]]، نماد جایگاه [[زن]] در [[اسلام]] و [[جمهوری اسلامی]] بود. [[امامخمینی]] بر آن بود با انتخاب دبّاغ، به تبلیغات غرب و شرق بر محدودیت زن در جامعه اسلامی پایان دهد.<ref>حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۲۵۸ ـ ۲۵۹؛ درویشی، نامه امامخمینی به گورباچف، ۳۷ ـ ۳۸.</ref> وظایف هیئت اعزامی، کتمان پیام تا وقت ابلاغ، مرعوبنشدن هیئت اعزامی با دیدن کاخ کرملین و دیدار با رهبر اتحاد جماهیر شوروی، خواندهشدن جمله جمله پیام و ترجمه آن پیش از تسلیم متن آن به گورباچف بود.<ref>جمهوری اسلامی، ۱۵/۱۰/۱۳۹۳، ۱۲؛ جوادی آملی، آوای توحید، ۲۶).</ref>{{ببینید|عبدالله جوادی آملی|مرضیه دباغ}} | ||
هیئت اعزامی در چهاردهم دی ۱۳۶۷ وارد مسکو شد. در فرودگاه مسکو نماینده ویژه صدر هیئترئیسه شوروی، برخی [[مسئولان]] بلندپایه سیاسی، امامجمعه مسکو و علیرضا نوبری، سفیر وقت ایران در شوروی از هیئت ایرانی استقبال کردند.<ref>جوادی آملی، آوای توحید، ۲۴.</ref> امامجمعه مسکو ضمن خوشآمدگویی به هیئت اعزامی بر خلاف عرف دیپلماتیک، دسته گل را به دباغ که حضورش با چادر برای آنان تازگی داشت، تقدیم کرد.<ref>حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۲۴۵.</ref> حضور مشاور ویژه گورباچف که تنها در استقبال از سران کشورها حاضر میشد، حکایت از جایگاه ویژه امامخمینی نزد گورباچف داشت.<ref>حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۲۴۵.</ref> هیئت اعزامی در ساعت یازده صبح چهاردهم دی<ref>جوادی آملی، آوای توحید، ۲۵.</ref> به ساختمان ویژه گورباچف در کاخ کرملین وارد شدند،<ref>حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۲۵۱.</ref> در برابر چهار تن هیئت ایرانی چهار تن از آنان حاضر شدند؛ گورباچف، رئیس و رابط حزب کمونیست، معاون وزیر خارجه، مترجم و خبرنگاری نیز دور از جلسه برای حزب گزارش تهیه میکرد.<ref>جمهوری اسلامی، روزنامه، ۱۵/۱۰/۱۳۹۳، ۱۲.</ref> این خبر بازتاب گستردهای در جهان داشت.<ref>هاشمی رفسنجانی، پایان دفاع، ۳۲ و ۴۶۸.</ref> | |||
هیئت | جوادی آملی، رئیس هیئت ایرانی پس از تبریک سال نو یادآور شد به این مناسبت پیام یکی از رهبران الهی را برای آنان قرائت کند<ref>جمهوری اسلامی، ۱۵/۱۰/۱۳۹۳، ۱۲.</ref> و سپس نامه امامخمینی را برای گورباچف قرائت کرد و مترجم ویژه کرملین آن را ترجمه کرد. گورباچف در کمال ادب به نامه گوش میداد و نکات مهم آن را یادداشت میکرد و هر جا مطلبی برای مترجم قابل درک نبود میپرسید<ref>جوادی آملی، آوای توحید، ۲۵ ـ ۲۶.</ref> از آنجاکه مخاطبان در جریان محتوای پیام نبودند و این نامه پس از [[حمله عراق به ایران]] صادر شده بود، هیئترئیسه حزب کمونیست شوروی هر نوع احتمالی جز دعوت به [[توحید]] میدادند؛ از اینرو با شنیدن نامه همه پیشداوریهای آنان باطل شد.<ref>جوادی آملی، آوای توحید، ۲۷.</ref> گورباچف پس از شنیدن پیام، سؤالهایی از هیئت ایرانی کرد و جوادی آملی با متانت به پرسشهای وی پاسخ داد. گورباچف در ادامه با تشکر از نامه امامخمینی گفت محتوای آن را به اطلاع علمای شوروی خواهد رساند و افزود آنان قانون آزادی را در دست تصویب دارند. وی این دعوتِ به اسلام را دخالت در شئون کشور شوروی به حساب آورد و یادآور شد امامخمینی آنان را به اسلام دعوت کرده است، آیا میشود آنان نیز ایشان را به مکتب خودمان دعوت کنند! سپس با لبخند دو بار گفت این یک شوخی است<ref>جوادی آملی، آوای توحید، ۲۷؛ حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۲۵۲ ـ ۲۵۳.</ref> و پاسخ اصلی را به وقت دیگر موکول کرد. | ||
جوادی | از آنجاکه جوادی آملی احساس کرد با مهمترین بند پیام امامخمینی به جای برخورد فرهنگی، برخورد سیاسی شده است، نخست از حوصله آنان در شنیدن پیام و آمادگی کشور شوروی برای تحول و همزیستی مسالمتآمیز تشکر و سپس در پاسخ اشاره کرد آنان از عمق خاک روسیه تا اوج فضای آسمان آزادند و هیچکس حق دخالت در امور داخلی کشور دیگر را ندارد؛ ولی محتوای این پیام، همانند پیامهای رهبران الهی دیگر با روح و روان آنان مرتبط است و جان آدمی پس از [[مرگ]] بسان مرغ رهاشده از قفس به جهان جاوید پر خواهد گشود. مضمون نامه امامخمینی دعوت به توحید و پرهیز از الحاد و مرتبط با جان آنان و نه کشور آنان است و وقتی روح آدمی موحد گردید، راه صحیح کشورداری را شناخته و آن را بهخوبی اداره خواهد کرد.<ref>جوادی آملی، آوای توحید، ۲۶ ـ ۲۸.</ref> | ||
در پایانِ دیدار، گورباچف به سوی همه دست دراز کرد که [[مرضیه دباغ|دباغ]] با دست پوشیده به وی دست داد. گورباچف دباغ را مادر [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب]] خواند و افزود به سوی مادر انقلاب دست دراز کرد تا نشان دهد آنان همسایههای خوبی بوده و دست بیاسلحه را به سوی ایران دراز میکنند تا اینان نیز مردان خود را تشویق کنند بدون سلاح دست به سوی آنان دراز کنند. [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی]] در پاسخ، ایرانیان را دوستدار صلح و آرامش برشمرد. پس از دیدار، گورباچف هیئت ایرانی را تا پای پلههای کاخ کرملین بدرقه کرد.<ref>حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۲۵۴.</ref> از آنجاکه وظیفه هیئت تنها رساندن پیام بود، بدون بازدید از مکانهای تاریخی مسکو به ایران بازگشت و نتیجه کار خود را به امامخمینی گزارش داد و ایشان از نتیجه کار ابراز رضایت کرد <ref>حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۲۵۴ ـ ۲۵۶؛ جوادی آملی، آوای توحید، ۲۴ ـ ۲۵.</ref> | |||
در پایانِ دیدار، گورباچف به سوی همه دست دراز کرد که دباغ با دست پوشیده به وی دست داد. گورباچف دباغ را مادر انقلاب خواند و افزود به سوی مادر انقلاب دست دراز کرد تا نشان دهد آنان همسایههای خوبی بوده و دست بیاسلحه را به سوی ایران دراز میکنند تا اینان نیز مردان خود را تشویق کنند بدون سلاح دست به سوی آنان دراز کنند. جوادی آملی در پاسخ، ایرانیان را دوستدار صلح و آرامش برشمرد. پس از دیدار، گورباچف هیئت ایرانی را تا پای پلههای کاخ کرملین بدرقه کرد.<ref>حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۲۵۴.</ref> از آنجاکه وظیفه هیئت تنها رساندن پیام بود، بدون بازدید از مکانهای تاریخی مسکو به ایران بازگشت و نتیجه کار خود را به امامخمینی گزارش داد و ایشان از نتیجه کار ابراز رضایت کرد <ref>حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۲۵۴ ـ ۲۵۶؛ جوادی آملی، آوای توحید، ۲۴ ـ ۲۵.</ref> | |||
==محتوای نامه== | ==محتوای نامه== | ||
نامه امامخمینی حدود ۱۶۶۰ کلمه و در پنج صفحه با خط خود ایشان نوشته شده بود.<ref>گورباچف، خاطرات میخائیل گورباچف، ۱۷ ـ ۲۱؛ امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۲۰ ـ ۲۲۶.</ref> درخواست بازنگری و دقت گورباچف در تحلیل حوادث سیاسی جهان و مسائل شوروی نخستین نکته نامه بود. امامخمینی پیشبینی کرد جسارت گورباچف در برخورد با واقعیات جهان چه بسا منشأ تحول گردد و معادلات فعلی حاکم بر جهان را برهم زند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۲۰.</ref> ایشان از بازنگری گورباچف درباره مکتبی که سالیان دراز فرزندان انقلابی جهان را در حصارهای آهنین زندانی کرده بود و نیز آزادیهای بهوجودآمده در پرتو رهبری وی، ازجمله پخش [[اذان]] از گلدستههای مسجدهای بعضی از جمهوریهای شوروی، پس از هفتاد سال، ستایش کرد و به وی چند نکته اساسی را یادآور شد. | نامه امامخمینی حدود ۱۶۶۰ کلمه و در پنج صفحه با خط خود ایشان نوشته شده بود.<ref>گورباچف، خاطرات میخائیل گورباچف، ۱۷ ـ ۲۱؛ امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۲۰ ـ ۲۲۶.</ref> درخواست بازنگری و دقت گورباچف در تحلیل حوادث سیاسی جهان و مسائل شوروی نخستین نکته نامه بود. امامخمینی پیشبینی کرد جسارت گورباچف در برخورد با واقعیات جهان چه بسا منشأ تحول گردد و معادلات فعلی حاکم بر جهان را برهم زند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۲۰.</ref> ایشان از بازنگری گورباچف درباره مکتبی که سالیان دراز فرزندان انقلابی جهان را در حصارهای آهنین زندانی کرده بود و نیز آزادیهای بهوجودآمده در پرتو رهبری وی، ازجمله پخش [[اذان]] از گلدستههای مسجدهای بعضی از جمهوریهای شوروی، پس از هفتاد سال، ستایش کرد و به وی چند نکته اساسی را یادآور شد. | ||
به نظر امامخمینی مشکل اصلی شوروی بیاعتقادی به خدا و مبارزه بیهوده با خدا و مبدأ هستی است، نه [[اقتصاد]] و [[آزادی]]؛ مشکلی که غرب را هم به ابتذال و بنبست کشیده یا خواهد کشاند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۲۰ ـ ۲۲۱.</ref> ایشان با نقل آیاتی از [[قرآن کریم]] در نقد | به نظر امامخمینی مشکل اصلی شوروی بیاعتقادی به خدا و مبارزه بیهوده با خدا و مبدأ هستی است، نه [[اقتصاد]] و [[آزادی]]؛ مشکلی که غرب را هم به ابتذال و بنبست کشیده یا خواهد کشاند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۲۰ ـ ۲۲۱.</ref> ایشان با نقل آیاتی از [[قرآن کریم]] در نقد تفکر مادی به گورباچف گوشزد کرد بار دیگر به دو جهانبینی مادی و الهی بیندیشد که برخلاف جهانبینیِ مادی، معیار شناخت در جهانبینی الهی اعم از حس و [[عقل]] است و معقولات در قلمرو علم داخلاند. ایشان از راه [[فطرت]] و وجدان خدا را برای گورباچف اثبات کرد و از وی خواست افزون بر کتابهای فلاسفه یونانی به کتابهای فیلسوفان اسلامی مانند [[فارابی|ابونصر محمدبنمحمد فارابی]]، [[ابنسینا|حسینبنعبدالله بوعلی سینا]]، [[ملاصدرا|محمدبنابراهیم شیرازی]] معروف به ملاصدرا، [[ابنعربی|محیالدینابنعربی]] و [[شهابالدین سهروردی]] رجوع کند و به صورت جدی درباره اسلام که پرچمدار [[عدالت اجتماعی|عدالت]] است تحقیق کند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۲۲ ـ ۲۲۵.</ref> | ||
اشاره به شکست مارکسیسم و کمونیسم بخش دیگری از پیام امامخمینی بود. ایشان بهصراحت اعلام کرد از این پس کمونیسم را باید در موزههای تاریخ سیاسی جهان جستجو کرد و این مکتب مادی جوابگوی نیازهای واقعی انسان نیست و با مادیت نمیتوان بشر را از بحران دوری از معنویت که اساسیترین درد جامعه بشری در غرب و شرق است، به درآورد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۲۱.</ref> هشدار به گورباچف از پناهبردن به غرب نکته دیگر این پیام بود. به نظر امامخمینی دنیای غرب نیز به شکل دیگری گرفتار مشکل اقتصاد و دیگر مسائل است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۲۱.</ref> | اشاره به شکست مارکسیسم و کمونیسم بخش دیگری از پیام امامخمینی بود. ایشان بهصراحت اعلام کرد از این پس کمونیسم را باید در موزههای تاریخ سیاسی جهان جستجو کرد و این مکتب مادی جوابگوی نیازهای واقعی انسان نیست و با مادیت نمیتوان بشر را از بحران دوری از معنویت که اساسیترین درد جامعه بشری در غرب و شرق است، به درآورد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۲۱.</ref> هشدار به گورباچف از پناهبردن به غرب نکته دیگر این پیام بود. به نظر امامخمینی دنیای غرب نیز به شکل دیگری گرفتار مشکل اقتصاد و دیگر مسائل است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۲۱.</ref> | ||
خط ۴۱: | خط ۴۷: | ||
حمایت از مسلمانان منطقه زیر نفوذ شوروی و نیز حمایت از مردم [[افغانستان]] که در آن روز در اشغال شوروی بود از دیگر پیامهای این نامه بود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۲۵</ref> امامخمینی با تأکید بر نقش مذهب در پیروزی بر [[امپریالیسم]] و قدرت آن به گورباچف اعلام کرد ایران میتواند خلأ اعتقادی کشور شوروی را برطرف سازد. ایشان در پایان بر حُسن همجواری و روابط متقابل ایران و شوروی تأکید کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۲۶.</ref> | حمایت از مسلمانان منطقه زیر نفوذ شوروی و نیز حمایت از مردم [[افغانستان]] که در آن روز در اشغال شوروی بود از دیگر پیامهای این نامه بود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۲۵</ref> امامخمینی با تأکید بر نقش مذهب در پیروزی بر [[امپریالیسم]] و قدرت آن به گورباچف اعلام کرد ایران میتواند خلأ اعتقادی کشور شوروی را برطرف سازد. ایشان در پایان بر حُسن همجواری و روابط متقابل ایران و شوروی تأکید کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۲۶.</ref> | ||
==پاسخ گورباچف== | ==پاسخ گورباچف== | ||
در هفتم اسفند ۱۳۶۷ ادوارد شوارد نادزه وزیر امور خارجه شوروی با حضور [[علیاکبر ولایتی]] وزیر امور خارجه ایران، محمدجواد لاریجانی و سفیر جمهوری اسلامی ایران در شوروی، در [[جماران]] ضمن تسلیم پاسخ کتبی گورباچف، محتوای آن را به اطلاع امامخمینی رساند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۹۸.</ref> شوارد نادزه با تشکر از این فرصت، پدیده تبادل پیام میان رهبران دو کشور را حادثهای منحصر به فرد در روابط طرفین خواند و یادآور شد، گورباچف نامه امامخمینی را آکنده از مفاهیم فراوان و حامل نکتههایی عمیق درباره سرنوشت بشریت | در هفتم اسفند ۱۳۶۷ ادوارد شوارد نادزه وزیر امور خارجه شوروی با حضور [[علیاکبر ولایتی]] وزیر امور خارجه ایران، محمدجواد لاریجانی و سفیر جمهوری اسلامی ایران در شوروی، در [[جماران]] ضمن تسلیم پاسخ کتبی گورباچف، محتوای آن را به اطلاع [[امامخمینی]] رساند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۹۸.</ref> شوارد نادزه با تشکر از این فرصت، پدیده تبادل پیام میان رهبران دو کشور را حادثهای منحصر به فرد در روابط طرفین خواند و یادآور شد، گورباچف نامه امامخمینی را آکنده از مفاهیم فراوان و حامل نکتههایی عمیق درباره سرنوشت بشریت یافته است و در پاسخ تأکید کرده انسانها باید به همدیگر کمک کنند و برای رسیدن به دنیای عاری از سلاح هستهای و به دور از ستم تلاش کنند. هدف سیاست خارجی شوروی گسترش ارزشهای مشترک جهانی است و پیام ایشان درباره حُسن همجواری با واکنش مثبت رهبران شوروی مواجه شده است. آنان نیز به اصل آزادی انتخاب برای انسانها و ملتها احترام میگذارند و چنانکه از ملت ایران برای سرنگونی [[محمدرضا پهلوی]] حمایت کردند، ملت آنان نیز در سال ۱۹۱۷م راه خود را انتخاب کرد. وی افزود که آنان در آستانه یک نظام جدید قرار دارند و دورنمای خوبی درباره نابودی سلاحهای هستهای و شیمیایی فراروی آنان قرار دارد و از بهپایانرسیدن [[جنگ عراق علیه ایران|جنگ میان ایران و عراق]] نیز استقبال کرده و برای همکاری با ایران در جهت صلح پایدار در خاورمیانه و تمامی جهان آمادگی دارند و میخواهند در امر عادلانه مناقشه [[افغانستان]] نیز با ایران همکاری کنند و برای برقراری و ادامه تماس میان نمایندگان محافل اجتماعی و [[روحانیان]] نیز آمادهاند و دعوت ایران از آنان برای سفر به [[قم]] نیز به آگاهی علمای اسلام کشورشان رسید.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۹۸ ـ ۳۰۱.</ref> | ||
امامخمینی در پاسخ به نامه گورباچف، با آرزوی سلامتی برای وی، از شوارد نادزه خواست به وی بگوید خواسته ایشان، گشودن افق جدید و فضای بزرگتر از این جهان یعنی دنیای پس از مرگ فراروی او | امامخمینی در پاسخ به نامه گورباچف، با آرزوی سلامتی برای وی، از شوارد نادزه خواست به وی بگوید خواسته ایشان، گشودن افق جدید و فضای بزرگتر از این جهان یعنی دنیای پس از مرگ فراروی او بوده است و امیدوار است بار دیگر ایشان در این زمینه تلاش کند. امامخمینی از خروج نیروهای شوروی از افغانستان استقبال کرد و با تأکید بر حُسن همجواری و توسعه مناسبات بهتر با شوروی در مقابله با شیطنتهای غرب و خروج نیروهای [[بیگانه]] از [[خلیج فارس]]، آرزو کرد مردم شوروی و ایران در صلح و آرامش زندگی کنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۳۰۱.</ref> گرچه اشاره امامخمینی به محتوای نامه گورباچف و اینکه «نظر من اینها نبوده و میخواستم جهانی دیگر را به روی آقای گورباچف باز کنم»، شوارد نادزه را ناراحت کرد، اما تحت تأثیر ملاقات با امامخمینی از آن دلگیر نشد.<ref>جوادی آملی، آوای توحید، ۲۶ ـ ۲۷؛ هاشمی رفسنجانی، پایان دفاع، ۵۳۵.</ref> | ||
==بازتاب نامه== | ==بازتاب نامه== | ||
نامه امامخمینی از رسانههای شوروی پخش نشد؛ از اینرو محتوای آن در میان مردم شوروی بازتاب چندانی نداشت؛<ref>قولف، مصاحبه، ۱/۳۲.</ref> اما چنانکه شوارد نادزه اشاره کرده، همه سران شوروی نامه امامخمینی را مطالعه کردند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۹۸</ref> و در میان نخبگان جهان و شوروی بازتاب داشت<ref>عثمانف، مصاحبه، ۱/۶۰.</ref> و تنها آلکساندر پروخانوف جرئت کرد نامه را در روزنامه «دن» متعلق به ارگان اپوزیسیون معنوی منتشر کند.<ref>میشین، گزارش، چاپشده در پنجاه تصویر از امام و ایران پس از انقلاب، ۲۰۶.</ref> | نامه امامخمینی از رسانههای شوروی پخش نشد؛ از اینرو محتوای آن در میان مردم شوروی بازتاب چندانی نداشت؛<ref>قولف، مصاحبه، ۱/۳۲.</ref> اما چنانکه شوارد نادزه اشاره کرده، همه سران شوروی نامه امامخمینی را مطالعه کردند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۹۸</ref> و در میان نخبگان جهان و شوروی بازتاب داشت<ref>عثمانف، مصاحبه، ۱/۶۰.</ref> و تنها آلکساندر پروخانوف جرئت کرد نامه را در روزنامه «دن» متعلق به ارگان اپوزیسیون معنوی منتشر کند.<ref>میشین، گزارش، چاپشده در پنجاه تصویر از امام و ایران پس از انقلاب، ۲۰۶.</ref> | ||
رهبران بسیاری از جمهوریهای اتحادیه شوروی به شخصیت معنوی امامخمینی پی بردند و این نامه را رساترین صدای انقلاب ایران در میان ملت شوروی شمردند.<ref>عثمانف، مصاحبه، ۱/۶۰.</ref> در سالهای بعد الکساندر روتسکوی، معاون سابق بوریس یلتسین، نخستین رئیسجمهور روسیه یادآور شد این پیام، انسانها را به [[عدالت اجتماعی]] و [[صلح]] دعوت میکند؛<ref>امیدوار و یکتا، حضرت امامخمینی و انقلاب اسلامی روایتی جهانی، ۹۸.</ref> چنانکه سرگئی بابورین معاون وقت دومای روسیه، نامه را مهمترین دستاورد انقلاب ایران برای شوروی و هشدار به گرفتارنشدن در باتلاق غرب در روند پروستریکا (اصطلاحات اقتصادی روسیه) شمرد و افزود در صورت پیروی گورباچف از دستورعملهای ایشان، [[روسیه]] امروز در دامن [[امریکا]] گرفتار نمیشد.<ref>امیدوار و یکتا، حضرت امامخمینی و انقلاب اسلامی روایتی جهانی، ۱۰۰.</ref> یوری ایوذنف متفکر و نویسنده روسی یادآور شد امامخمینی دورنمای جریان پرسترویکای اتحاد جماهیر شوروی سابق را که گورباچف آغاز کرده بود، بهدرستی ارزیابی کرد و در پیام اول ژانویه ۱۹۸۹م خود به رهبر شوروی هشدار داد اشتباههای رهبران پیشین موجب گرایش به غرب | رهبران بسیاری از جمهوریهای اتحادیه شوروی به شخصیت معنوی امامخمینی پی بردند و این نامه را رساترین صدای [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب ایران]] در میان ملت شوروی شمردند.<ref>عثمانف، مصاحبه، ۱/۶۰.</ref> در سالهای بعد الکساندر روتسکوی، معاون سابق بوریس یلتسین، نخستین رئیسجمهور روسیه یادآور شد این پیام، انسانها را به [[عدالت اجتماعی]] و [[صلح]] دعوت میکند؛<ref>امیدوار و یکتا، حضرت امامخمینی و انقلاب اسلامی روایتی جهانی، ۹۸.</ref> چنانکه سرگئی بابورین معاون وقت دومای روسیه، نامه را مهمترین دستاورد انقلاب ایران برای شوروی و هشدار به گرفتارنشدن در باتلاق غرب در روند پروستریکا (اصطلاحات اقتصادی روسیه) شمرد و افزود در صورت پیروی گورباچف از دستورعملهای ایشان، [[روسیه]] امروز در دامن [[امریکا]] گرفتار نمیشد.<ref>امیدوار و یکتا، حضرت امامخمینی و انقلاب اسلامی روایتی جهانی، ۱۰۰.</ref> یوری ایوذنف متفکر و نویسنده روسی یادآور شد امامخمینی دورنمای جریان پرسترویکای اتحاد جماهیر شوروی سابق را که گورباچف آغاز کرده بود، بهدرستی ارزیابی کرد و در پیام اول ژانویه ۱۹۸۹م خود به رهبر شوروی هشدار داد اشتباههای رهبران پیشین موجب گرایش به غرب شده است.<ref>ایوذنف، یادداشت، چاپشده در امامخمینی در حدیث دیگران، ۱۱۰ ـ ۱۱۱.</ref> | ||
نامه امامخمینی در جهان بهویژه در کشورهای تابع شوروی بازتاب گستردهای داشت.<ref>جمهوری اسلامی، روزنامه، ۱۴/۱۰/۱۳۹۴، ۱۲.</ref> خبرگزاری آسوشیتدپرس به نقل از [[سیداحمد خمینی]] گزارش داد که نامه درباره انتقاد از کمونیسم و نقش مذهب در جامعه شوروی است.<ref>هاشمی رفسنجانی، پایان دفاع، ۴۶۴).</ref> پاولوا ای. ک. یکی از شخصیتهای روسی نامه امامخمینی را سزاوار بررسی و مطالعه دقیق شمرد و یادآور شد بخش مهم این پیام تأکید بر نقش وراثت معنوی ملتها در جهان کنونی است و در باور ایشان گورباچف انسانی است که میتواند اصلاحات بنیادی در شوروی را آغاز کند و اتحاد جماهیر میتواند ارزشهای معنوی را در کنار رفاه مادی با هم پیش برد.<ref>جمهوری اسلامی، روزنامه، ۱۴/۱۰/۱۳۹۴، ۱۲.</ref> | نامه امامخمینی در جهان بهویژه در کشورهای تابع شوروی بازتاب گستردهای داشت.<ref>جمهوری اسلامی، روزنامه، ۱۴/۱۰/۱۳۹۴، ۱۲.</ref> خبرگزاری آسوشیتدپرس به نقل از [[سیداحمد خمینی]] گزارش داد که نامه درباره [[انتقاد]] از [[کمونیسم]] و نقش مذهب در جامعه شوروی است.<ref>هاشمی رفسنجانی، پایان دفاع، ۴۶۴).</ref> پاولوا ای. ک. یکی از شخصیتهای روسی نامه امامخمینی را سزاوار بررسی و مطالعه دقیق شمرد و یادآور شد بخش مهم این پیام تأکید بر نقش وراثت معنوی ملتها در جهان کنونی است و در باور ایشان گورباچف انسانی است که میتواند اصلاحات بنیادی در شوروی را آغاز کند و اتحاد جماهیر میتواند ارزشهای معنوی را در کنار رفاه مادی با هم پیش برد.<ref>جمهوری اسلامی، روزنامه، ۱۴/۱۰/۱۳۹۴، ۱۲.</ref> | ||
بسیاری از شخصیتها ازجمله علیاف حسین معاون رئیسجمهور کشور آذربایجان در امور حقوق بشر، مهرالنساء ادیب تاجیکستانی، بیک عثمانف امیر معاون | بسیاری از شخصیتها ازجمله علیاف حسین معاون رئیسجمهور کشور آذربایجان در امور حقوق بشر، مهرالنساء ادیب تاجیکستانی، بیک عثمانف امیر معاون رادیو و تلویزیون جمهوری قرقیزستان به تحلیل و ستایش از این نامه پرداختند.<ref>جمهوری اسلامی، روزنامه، ۱۴/۱۰/۱۳۹۴، ۱۲.</ref> عبدالوحید نیازاف رئیس وقت مرکز فرهنگ اسلامی روسیه، بر این عقیده بود که امامخمینی، نه تنها مسلمانان را از خواب غفلت بیدار کرد، بلکه جهان را به لرزه درآورد و مسلمانان جهان را به دانش [[قرآن]] و بینش [[پیامبر اکرم(ص)]] مسلح ساخت.<ref>نیازاف، یادداشت، چاپشده در امامخمینی در حدیث دیگران، ۱۰۹.</ref> برخی از دیگر شخصیتها ازجمله بیوض التمیمی، شیخ اسعد رهبر سیاسی ـ مذهبی [[سازمان جهاد اسلامی فلسطین]]، نامه امامخمینی به گورباچف و دعوت او را به اسلام مشابه نامههای [[پیامبر اکرم(ص)]] به کسری و قیصر روم و پادشاهان دیگر و حیاتبخش اسلام در جهان معاصر خواندهاند.<ref>جمهوری اسلامی، روزنامه، ۱۴/۱۰/۱۳۹۴، ۱۲.</ref> عینالدین راویل رئیس شورای مفتیان روسیه امامخمینی را شخصیتی برای همه تاریخ و پیام ایشان به گورباچف را برای سیاستمداران و شخصیتهای علمی و فرهنگی پیامی ماندگار شمرد. عرالییف ضمیر از شخصیتهای قرقیزستانی با اشاره به ساختهشدن [[مساجد]] و زندهشدن اسلام در میان افراد بیدین پیشبینی امامخمینی درباره آینده شوروی را مطابق با واقع شمرد و تصریح کرد تاریخ ثابت کرد که حق با دیانت و امامخمینی بوده نه با گورباچف.<ref>جمهوری اسلامی، روزنامه، ۱۴/۱۰/۱۳۹۴، ۱۲.</ref> به گفته مولانا وحیدالدینخان رئیس وقت مرکز اسلامی هند، امامخمینی کوشید امت اسلامی را برای دعوت دیگران به اسلام آماده سازد. <ref>امیدوار و یکتا، حضرت امامخمینی و انقلاب اسلامی روایتی جهانی، تهران، ۱۰۷.</ref> | ||
در ایران نیز اندیشمندان این پیام را تجزیه و تحلیل و ابعاد دینی، علمی و سیاسی آن را تبیین کردند. این پیام در خطبههای [[نماز جمعه]] بازتاب یافت. [[اکبر هاشمی رفسنجانی]] در خطبه نماز جمعه ۲۳ دی ۱۳۶۷ یادآور شد امامخمینی در جایگاه یک رهبر الهی نمیتوانست به فردی که در زادگاه | در ایران نیز اندیشمندان این پیام را تجزیه و تحلیل و ابعاد دینی، علمی و سیاسی آن را تبیین کردند. این پیام در خطبههای [[نماز جمعه]] بازتاب یافت. [[اکبر هاشمی رفسنجانی]] در خطبه نماز جمعه ۲۳ دی ۱۳۶۷ یادآور شد امامخمینی در جایگاه یک رهبر الهی نمیتوانست به فردی که در زادگاه [[مارکسیسم]]، با [[شجاعت]]، دوران طولانی حاکمیت مارکسیسم را نادیده گرفته و به اشتباههای این جریان عظیم تاریخی اعتراف کرده، بیاعتنا باشد و در این مقطع تاریخی بهترین کار این بود که باب سخن با چنین فردی گشوده شود و رهبری [[انقلاب اسلامی]] با رهبری این جریان حرف بزند.<ref>هاشمی رفسنجانی، پایان دفاع، ۴۷۳.</ref> | ||
در نگاه [[محمد واعظزاده خراسانی]] از شخصیتهای حوزوی، نظر امامخمینی متوجه یکی از بزرگترین پایگاههای [[استکبار جهانی]] و قبله آمال بیشتر مارکسیستهای جهان و نقطه امید کشورهای سوسیالیستی بود. امامخمینی با | در نگاه [[محمد واعظزاده خراسانی]] از شخصیتهای حوزوی، نظر امامخمینی متوجه یکی از بزرگترین پایگاههای [[استکبار جهانی]] و قبله آمال بیشتر مارکسیستهای جهان و نقطه امید کشورهای سوسیالیستی بود. امامخمینی با دلیل و برهان فلسفی و عرفانی، نظام مارکسیسم را ورشکسته خواند و درد اصلی [[شوروی|اتحاد جماهیر شوروی]] را انکار خدا و الحاد معرفی کرد <ref>واعظزاده، رهنمودهای امام امت در سالی که گذشت، ۱۳.</ref> [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی]]، مفسر قرآن و حامل نامه، در درس [[تفسیر قرآن]] در [[مسجد اعظم قم]] گزارشی از نامه و سفر خود را مطرح کرد <ref>حوزه، پایگاه اطلاعرسانی حوزه.</ref> و شرح مفصلی به نام «[[آوای توحید (کتاب)|آوای توحید]]» بر نامه نوشت. این نامه به زبانهای دیگر ازجمله به زبان روسی ترجمه شد <ref>بیگدلی، پایگاه اطلاعرسانی فرهیختگان.</ref> | ||
==فروپاشی شوروی== | ==فروپاشی شوروی== | ||
گورباچف پس از به قدرت رسیدن از حزب کمونیست استعفا و مرکزیت آن را منحل کرد و اموال آن را به شوراها تحویل داد.<ref>هاشمی رفسنجانی، سازندگی و شکوفایی، ۲۸۶.</ref> وی امید داشت با حفظ اقتدار شوروی بتواند نابسامانیها را اصلاح کند؛<ref>هاشمی رفسنجانی، سازندگی و شکوفایی، ۳۱۹.</ref> ولی ضعفهای سیاسی و اقتصادی دورههای پیشین پیش از پیش خود را نشان داد.<ref>درویشی، نامه امامخمینی به گورباچف، ۳۰ ـ ۳۱.</ref> فشارهای غرب از یکسو و فشارهای بوریس یلتسین معاون وی زمینه را برای فروپاشی آماده میکرد، تا آنکه بر اثر نابسامانیهای مزمن گذشته و فشار سیاسی و اقتصادی غرب بهویژه [[امریکا]] در سال ۱۹۹۱م جمهوریهای لتونی، استونی، لیتوانی و اوکراین از حوزه اتحاد شوروی جدا شدند و پس از آن جمهوریهای آسیای میانه و قفقاز نیز اعلان جدایی کردند.<ref>گورباچف، خاطرات میخائیل گورباچف، ۱۰۱۲.</ref> | گورباچف پس از به قدرت رسیدن از حزب کمونیست استعفا و مرکزیت آن را منحل کرد و اموال آن را به شوراها تحویل داد.<ref>هاشمی رفسنجانی، سازندگی و شکوفایی، ۲۸۶.</ref> وی امید داشت با حفظ اقتدار شوروی بتواند نابسامانیها را اصلاح کند؛<ref>هاشمی رفسنجانی، سازندگی و شکوفایی، ۳۱۹.</ref> ولی ضعفهای سیاسی و اقتصادی دورههای پیشین پیش از پیش خود را نشان داد.<ref>درویشی، نامه امامخمینی به گورباچف، ۳۰ ـ ۳۱.</ref> فشارهای غرب از یکسو و فشارهای بوریس یلتسین معاون وی زمینه را برای فروپاشی آماده میکرد، تا آنکه بر اثر نابسامانیهای مزمن گذشته و فشار سیاسی و اقتصادی غرب بهویژه [[امریکا]] در سال ۱۹۹۱م جمهوریهای لتونی، استونی، لیتوانی و اوکراین از حوزه اتحاد شوروی جدا شدند و پس از آن جمهوریهای آسیای میانه و قفقاز نیز اعلان جدایی کردند.<ref>گورباچف، خاطرات میخائیل گورباچف، ۱۰۱۲.</ref> | ||
خط ۶۱: | خط ۶۷: | ||
سرانجام گورباچف ضعیف و بیقدرت شد و مدیریت بحران به دست معاون وی یلتسین افتاد<ref>هاشمی رفسنجانی، سازندگی و شکوفایی، ۴۴۸؛ خامنهای، بیانات، نرمافزار حدیث ولایت، ۱۳۷۹، ۶۷ ـ ۶۸.</ref> و اصلاحات لیبرالی گورباچف شکست خورد <ref>درویشی، نامه امامخمینی به گورباچف، ۳۳.</ref> در پایانِ سال ۱۹۹۱م گورباچف استعفا کرد و یلتسین دفتر وی را در کرملین اشغال کرد و اتحاد جماهیر شوروی منحل شد.<ref>گورباچف، خاطرات میخائیل گورباچف، ۱۰۱۵.</ref> | سرانجام گورباچف ضعیف و بیقدرت شد و مدیریت بحران به دست معاون وی یلتسین افتاد<ref>هاشمی رفسنجانی، سازندگی و شکوفایی، ۴۴۸؛ خامنهای، بیانات، نرمافزار حدیث ولایت، ۱۳۷۹، ۶۷ ـ ۶۸.</ref> و اصلاحات لیبرالی گورباچف شکست خورد <ref>درویشی، نامه امامخمینی به گورباچف، ۳۳.</ref> در پایانِ سال ۱۹۹۱م گورباچف استعفا کرد و یلتسین دفتر وی را در کرملین اشغال کرد و اتحاد جماهیر شوروی منحل شد.<ref>گورباچف، خاطرات میخائیل گورباچف، ۱۰۱۵.</ref> | ||
گروهی هنگام فرستادن نامه، این جمله امامخمینی را که «از این پس باید کمونیسم را در موزههای دنیا جستجو کرد» به مسخره میگرفتند؛ ولی پس از گذشت یک سال از درگذشت ایشان همه چیز در شوروی دگرگون شد و آن پیشگویی تحقق پیدا کرد.<ref>خامنهای، بیانات، نرمافزار حدیث ولایت، ۱۳۷۰، ۱۳۴.</ref> [[سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی]] در خطبه نماز جمعه تهران در ششم بهمن ۱۳۶۸ نیز فروپاشی شوروی را پیشبینی امامخمینی و معجزه قرن خواند و یکی از علل آن را انقلاب اسلامی عنوان کرد.<ref>موسوی اردبیلی، همپای انقلاب، (خطبههای نمازجمعه موسوی اردبیلی)، ۵۱۲ ـ ۵۱۸.</ref> به تعبیر شوارد نادزه تحولات درونی شوروی، آن قلعهای که محکم به نظر میرسید فرو پاشاند و پیشبینیهای رهبری ایران در خصوص مارکسیسم عملی شد.<ref>شوارد نادزه، مصاحبه، ۲.</ref> | گروهی هنگام فرستادن نامه، این جمله امامخمینی را که «از این پس باید کمونیسم را در موزههای دنیا جستجو کرد» به مسخره میگرفتند؛ ولی پس از گذشت یک سال از درگذشت ایشان همه چیز در شوروی دگرگون شد و آن پیشگویی تحقق پیدا کرد.<ref>خامنهای، بیانات، نرمافزار حدیث ولایت، ۱۳۷۰، ۱۳۴.</ref> [[سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی]] در خطبه نماز جمعه تهران در ششم بهمن ۱۳۶۸ نیز فروپاشی شوروی را پیشبینی امامخمینی و معجزه قرن خواند و یکی از علل آن را [[انقلاب اسلامی]] عنوان کرد.<ref>موسوی اردبیلی، همپای انقلاب، (خطبههای نمازجمعه موسوی اردبیلی)، ۵۱۲ ـ ۵۱۸.</ref> به تعبیر شوارد نادزه تحولات درونی شوروی، آن قلعهای که محکم به نظر میرسید فرو پاشاند و پیشبینیهای رهبری ایران در خصوص [[مارکسیسم]] عملی شد.<ref>شوارد نادزه، مصاحبه، ۲.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} | ||
خط ۷۱: | خط ۷۸: | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش. | * امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش. | ||
* امیدوار، احمد، حسین یکتا، حضرت امامخمینی و انقلاب اسلامی روایتی جهانی، تهران، سازمان عقیدتی سیاسی ناجا، چاپ اول، ۱۳۷۹ش. | * امیدوار، احمد، حسین یکتا، حضرت امامخمینی و انقلاب اسلامی روایتی جهانی، تهران، سازمان عقیدتی سیاسی ناجا، چاپ اول، ۱۳۷۹ش. | ||
* ایسنا، خبرگزاری دانشجویان ایران، ۹ شهریور ۱۴۰۱ | |||
* ایکمن، دیوید و همکاران، زندگی گورباچف، ترجمه حمید جرایدی، تهران، شرکت توسعه کتابخانههای ایران، چاپ اول، ۱۳۷۰ش. | * ایکمن، دیوید و همکاران، زندگی گورباچف، ترجمه حمید جرایدی، تهران، شرکت توسعه کتابخانههای ایران، چاپ اول، ۱۳۷۰ش. | ||
* ایوذنف، یوری، یادداشت، چاپشده در امامخمینی در حدیث دیگران، به کوشش علیاکبر مرتضایی، تهران، پیام آزادی، چاپ اول، ۱۳۷۸ش. | * ایوذنف، یوری، یادداشت، چاپشده در امامخمینی در حدیث دیگران، به کوشش علیاکبر مرتضایی، تهران، پیام آزادی، چاپ اول، ۱۳۷۸ش. | ||
خط ۱۰۷: | خط ۱۱۵: | ||
*سیدکمالالدین میرمحمدی، [https://books.khomeini.ir/books/10009/675/ نامه به میخائیل گورباچف]، [[دانشنامه امامخمینی]]، ج۹، ص۶۷۵-۶۸۵. | *سیدکمالالدین میرمحمدی، [https://books.khomeini.ir/books/10009/675/ نامه به میخائیل گورباچف]، [[دانشنامه امامخمینی]]، ج۹، ص۶۷۵-۶۸۵. | ||
[[رده:مقالههای | [[رده:مقالههای تأییدشده]] | ||
[[رده:مقالههای جلد نهم دانشنامه]] | [[رده:مقالههای جلد نهم دانشنامه امامخمینی]] | ||
[[رده:مقالههای دارای تصویر]] | |||
[[رده:مقالههای دارای لینک دانشنامه]] | |||
[[رده:مقالههای دارای جعبه اطلاعات]] | |||
[[رده:مقالههای دارای شناسه]] |