۲۱٬۳۲۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
|امضا = | |امضا = | ||
}} | }} | ||
'''سیدحسین موسوی تبریزی''' روحانی مبارز، | '''سیدحسین موسوی تبریزی''' روحانی مبارز، قاضی شرع آذربایجان، دادستان کل انقلاب و نماینده [[مجلس شورای اسلامی]]. | ||
== | |||
سیدحسین موسوی تبریزی در سال ۱۳۲۶ در محله شتربان [[تبریز]] که از محلههای معروف سیاسی است، به دنیا آمد.<ref>موسوی تبریزی، خاطرات، ۱/۳.</ref> پدر وی سیدعبدالجبار موسوی کماری، روحانی مبارزی بود که بر اثر فشار رژیم [[رضاخان پهلوی]] و به اجبار مدتی | == خاندان == | ||
سیدحسین موسوی تبریزی در سال ۱۳۲۶ در محله شتربان [[تبریز]] که از محلههای معروف سیاسی است، به دنیا آمد.<ref>موسوی تبریزی، خاطرات، ۱/۳.</ref> پدر وی سیدعبدالجبار موسوی کماری، روحانی مبارزی بود که بر اثر فشار رژیم [[رضاخان پهلوی]] و به اجبار مدتی [[لباس روحانیت]] را کنار گذاشت و در بازار تبریز مشغول به کار شد. او از طرفداران جدی مبارزات [[امامخمینی]] بود و در [[قیام پانزده خرداد ۱۳۴۲|قیام پانزدهم خرداد ۱۳۴۲]]، در تعطیلی بازار تبریز، نقش اساسی داشت <ref>موسوی تبریزی، خاطرات، ۱/۴ و ۷.</ref> مادر موسوی تبریزی از سادات کمار، حوالی کوه کمر، بود.<ref>موسوی تبریزی، خاطرات، ۱/۱۰ ـ ۱۱.</ref> | |||
==زندگینامه و تحصیلات== | ==زندگینامه و تحصیلات== | ||
سیدحسین موسوی پس از پایان دوره ابتدایی در یازدهسالگی در سال ۱۳۳۶ به تحصیلات علوم حوزوی روی آورد. او مقدمات را در تبریز خواند، مطول را نزد میرزاآقا باغمیشهای، شرح لمعه را نزد [[سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی]] و میرزاجعفر اشراقی فرا گرفت و در تعطیلات تابستان به فراگیری دروس دبیرستانی پرداخت.<ref>موسوی تبریزی، خاطرات، ۱/۱۱؛ شیرخانی، حماسه ۱۹ دی قم، ۱۶۵.</ref> وی در سال ۱۳۳۹ راهی حوزه علمیه قم شد، ولی به دلیل پارهای مشکلات به تبریز بازگشت<ref>موسوی تبریزی، خاطرات، ۱/۱۱ ـ ۱۲.</ref> و با فراهمشدن امکان تحصیلش در | سیدحسین موسوی پس از پایان دوره ابتدایی در یازدهسالگی در سال ۱۳۳۶ به تحصیلات علوم حوزوی روی آورد. او مقدمات را در تبریز خواند، مطول را نزد میرزاآقا باغمیشهای، شرح لمعه را نزد [[سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی]] و میرزاجعفر اشراقی فرا گرفت و در تعطیلات تابستان به فراگیری دروس دبیرستانی پرداخت.<ref>موسوی تبریزی، خاطرات، ۱/۱۱؛ شیرخانی، حماسه ۱۹ دی قم، ۱۶۵.</ref> وی در سال ۱۳۳۹ راهی [[حوزه علمیه قم]] شد، ولی به دلیل پارهای مشکلات به تبریز بازگشت<ref>موسوی تبریزی، خاطرات، ۱/۱۱ ـ ۱۲.</ref> و با فراهمشدن امکان تحصیلش در حوزه قم، دوباره به این شهر سفر کرد و از سال ۱۳۴۱ تا سال ۱۳۴۴ رسائل را نزد [[جعفر سبحانی]] و [[حسین نوری همدانی]]، مکاسب را نزد علی مشکینی و کفایة الاصول را نزد [[سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی]] آموخت.<ref>موسوی تبریزی، خاطرات، ۱/۱۳.</ref> وی خارج اصول را نزد [[سیدمحمد محقق داماد]] و خارج فقه را نزد [[مرتضی حائری یزدی]] آغاز کرد و در سال ۱۳۴۵ به [[نجف]] رفت و به مدت دو سال در درس فقه [[امامخمینی]] و درس اصول [[سیدابوالقاسم خویی]] شرکت کرد. وی در سال ۱۳۴۷ به ایران بازگشت و تا سال ۱۳۵۵ از درس حائری بهره برد. | ||
وی حدود دو سالونیم نیز از درس خارج مکاسب محرمه [[جواد تبریزی]] و سه سال از درس خارج فقه [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]] و مدتی نیز از خارج فقه و اصول [[سیدشهابالدین مرعشی نجفی]] بهره برد؛<ref>موسوی تبریزی، خاطرات، ۱/۱۴ ـ ۱۵.</ref> چنانکه دو سال در درس خارج فقه [[علیاکبر مشکینی]] و حسین نوری شرکت کرد. وی از سال ۱۳۴۷ به بعد، همزمان با تحصیل دروس خارج حوزه، بهتدریج به تدریس دروس مغنی، | وی حدود دو سالونیم نیز از درس خارج مکاسب محرمه [[جواد تبریزی]] و سه سال از درس خارج فقه [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]] و مدتی نیز از خارج فقه و اصول [[سیدشهابالدین مرعشی نجفی]] بهره برد؛<ref>موسوی تبریزی، خاطرات، ۱/۱۴ ـ ۱۵.</ref> چنانکه دو سال در درس خارج فقه [[علیاکبر مشکینی]] و حسین نوری شرکت کرد. وی از سال ۱۳۴۷ به بعد، همزمان با تحصیل دروس خارج حوزه، بهتدریج به تدریس دروس مغنی، شرح لمعه، [[اصول فقه]]، مکاسب، رسائل و کفایة الاصول برای طلاب حوزه علمیه قم پرداختهاست.<ref>آرشیو مرکز اسناد، مصاحبه، ۱.</ref> وی تا سال ۱۳۵۰ هر سال در ماه محرم و رمضان برای تبلیغ به تبریز میرفت.<ref>موسوی تبریزی، خاطرات، ۱/۱۳۰.</ref> | ||
==فعالیتهای سیاسی== | ==فعالیتهای سیاسی== | ||
موسوی تبریزی که در جوانی همراه پدر خود به شهر قم رفته بود، در نخستین فرصت از طریق سیدیوسف مدنی با [[امامخمینی]] دیدار کرد. وی که مجذوب شخصیت انقلابی ایشان شده بود، در روزهای حضور در قم، پیوسته در [[نماز جماعت]] ایشان که در خانه ایشان برگزار میشد، شرکت میکرد و از هر فرصتی برای دیدار ایشان بهره میجست.<ref>موسوی تبریزی، خاطرات، ۱/۷۲ ـ ۷۳.</ref> وی [[مدرسه خان]] را که از مراکز مبارزه بود، برای سکونت انتخاب کرد و از سال ۱۳۴۲ فعالیتهای سیاسی خود را در کنار [[مهدی کروبی]]، [[سیدمحمود دعایی]]، [[محمدجواد حجتی]]، شریعتی و اسدالله کیانارثی با اقدامهایی چون تحصن در بیوت مراجع وقت، پخش اعلامیههای مربوط به امامخمینی، افشاگری علیه رژیم پهلوی و برگزاری دعای توسل در [[حرم فاطمه معصومه(س)]] پس از تبعید امامخمینی آغاز کرد و حتی با برخی از اعضای اصلی [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] چون محمد حنیفنژاد و موسی خیابانی، به کمک [[سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی]] در ارتباط بود و این ارتباط تا زمان تغییر مواضع عقیدتی این سازمان به سوی افکار کمونیستی که راه وی از آنان جدا شد، ادامه داشت.<ref>شیرخانی، حماسه ۱۹ دی قم، ۱۶۵ ـ ۱۶۶.</ref> در جریان مبارزات ضد رژیم، [[سازمان اطلاعات و امنیت کشور]] (ساواک) پیوسته وی را تعقیب میکرد و بارها خانه وی در قم از سوی مأموران این سازمان بازرسی شد.<ref>مهدوی کنی، خاطرات آیتالله مهدوی کنی، ۲۵۰.</ref> | موسوی تبریزی که در جوانی همراه پدر خود به شهر [[قم]] رفته بود، در نخستین فرصت از طریق [[سیدیوسف مدنی]] با [[امامخمینی]] دیدار کرد. وی که مجذوب شخصیت انقلابی ایشان شده بود، در روزهای حضور در قم، پیوسته در [[نماز جماعت]] ایشان که در خانه ایشان برگزار میشد، شرکت میکرد و از هر فرصتی برای دیدار ایشان بهره میجست.<ref>موسوی تبریزی، خاطرات، ۱/۷۲ ـ ۷۳.</ref> وی [[مدرسه خان]] را که از مراکز مبارزه بود، برای سکونت انتخاب کرد و از سال ۱۳۴۲ فعالیتهای سیاسی خود را در کنار [[مهدی کروبی]]، [[سیدمحمود دعایی]]، [[محمدجواد حجتی کرمانی|محمدجواد حجتی]]، [[علی شریعتی|شریعتی]] و [[اسدالله کیانارثی]] با اقدامهایی چون تحصن در بیوت مراجع وقت، پخش اعلامیههای مربوط به امامخمینی، افشاگری علیه [[رژیم پهلوی]] و برگزاری [[دعای توسل]] در [[حرم فاطمه معصومه(س)]] پس از [[تبعید امامخمینی]] آغاز کرد و حتی با برخی از اعضای اصلی [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] چون محمد حنیفنژاد و موسی خیابانی، به کمک [[سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی]] در ارتباط بود و این ارتباط تا زمان تغییر مواضع عقیدتی این سازمان به سوی افکار کمونیستی که راه وی از آنان جدا شد، ادامه داشت.<ref>شیرخانی، حماسه ۱۹ دی قم، ۱۶۵ ـ ۱۶۶.</ref> در جریان مبارزات ضد رژیم، [[سازمان اطلاعات و امنیت کشور]] (ساواک) پیوسته وی را تعقیب میکرد و بارها خانه وی در قم از سوی مأموران این سازمان بازرسی شد.<ref>مهدوی کنی، خاطرات آیتالله مهدوی کنی، ۲۵۰.</ref> | ||
در پی انتشار [[مقاله اهانتآمیز به امامخمینی]] در هفدهم دی ۱۳۵۶ در روزنامه اطلاعات (۷)، با پیگیری موسوی تبریزی بیدرنگ در ساعات پایانی شب، [[یوسف صانعی]]، مشکینی، [[حسین وحید خراسانی]]، جعفر | در پی انتشار [[مقاله اهانتآمیز به امامخمینی]] در هفدهم دی ۱۳۵۶ در روزنامه اطلاعات (۷)، با پیگیری موسوی تبریزی بیدرنگ در ساعات پایانی شب، [[یوسف صانعی]]، مشکینی، [[حسین وحید خراسانی]]، [[جعفر سبحانی]]، [[ناصر مکارم شیرازی]]، [[محمد مؤمن]]، [[سیدحسن طاهری خرمآبادی]] و [[محمد محمدی گیلانی]] در خانه حسین نوری همدانی جلسه تشکیل دادند و به پیشنهاد موسوی تصمیم گرفتند به طور همزمان دروس [[حوزه علمیه قم]] را به نشانه اعتراض تعطیل کنند.<ref>شیرخانی، حماسه ۱۹ دی قم، ۱۷۲ ـ ۱۷۳؛ طالبیدارابی، ۷۶ ـ ۷۷.</ref> در واکنش به مقاله یادشده، روز هجدهم دی ۱۳۵۶ طلبهها بر سر کلاسها حاضر نشدند و ازجمله عصر روز هجدهم تجمع اعتراضی بزرگی با بیش از دو هزار نفر در [[مسجد اعظم قم]] تشکیل شد که به تظاهرات منجر شد. صبح روز نوزدهم دی بازاریان قم بازار را تعطیل کردند.<ref>موسوی تبریزی، خاطرات، ۱/۳۹۷ ـ ۳۹۹؛ بهبودی، تبریز در انقلاب، ۲۰۵ ـ ۲۰۷.</ref> و بعد از ظهر روز نوزدهم دی، تظاهرکنندگان در مقابل خانه نوری همدانی اجتماع کردند و موسوی تبریزی در سخنانی، مقاله [[روزنامه اطلاعات]] را بهشدت محکوم کرد؛<ref>شیرخانی، حماسه ۱۹ دی قم، ۱۹۲.</ref> سپس [[حسین نوری همدانی|نوری همدانی]] علیه رژیم سخنرانی کرد و پس از پایان آن، مردم خشمگین به سوی حرم حرکت کردند و در مسیر راهپیمایی، مأموران رژیم آنان را به رگبار گلوله بستند و شماری از مردم [[شهید]] یا مجروح شدند.<ref>آرشیو مرکز اسناد، مصاحبه، ۱۰ ـ ۱۵؛ شیرخانی، حماسه ۱۹ دی قم، ۲۰۵ ـ ۲۰۷.</ref>{{ببینید|نوزده دی}} | ||
{{ببینید| | پس از [[نوزده دی|قیام نوزده دی]]، موسوی تبریزی با [[سید محمدعلی قاضی طباطبایی|سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی]] در برگزاری مراسم چهلم برای شهدای قم در تبریز همکاری کرد. برای تحقق این امر، [[سیدمرتضی پسندیده]] به واسطه [[سیدمحسن موسوی تبریزی]] (برادر سیدحسین) به قاضی طباطبایی نامهای فرستاده و به دنبال آن، تظاهرات روز ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ فرا رسید و با تهاجم پلیس، حادثه ۲۹ بهمن تبریز به وقوع پیوست.<ref>موسوی تبریزی، خاطرات، ۱/۴۱۰ ـ ۴۱۱.</ref>{{ببینید|بیست و نه بهمن}} | ||
موسوی تبریزی در پاییز سال ۱۳۵۷ در جمع [[اعتصاب کارکنان صنعت نفت|اعتصابکنندگان شرکت نفت آبادان]] حضور یافت و اعلامیه امامخمینی<ref>امام خمینی، صحیفه، ۴/۴۹۸.</ref> را در جمع آنان قرائت کرد و به دنبال آن، به دست مأموران رژیم پهلوی بازداشت و مدتی در زندان [[خرمشهر]] زندانی شد. وی پس از حدود پانزده روز با فشار مردم بهخصوص بازماندگان [[فاجعه سینما رکس آبادان|حادثه سینما رکس آبادان]] از زندان آزاد شد.<ref>آرشیو مرکز اسناد، مصاحبه، ۱۷ ـ ۱۹.</ref> او در روز نخست محرم ۱۳۹۹ق/ آذر ۱۳۵۷ در مخالفت با دستورهای فرمانداری نظامی تبریز و روحانیان محافظهکار، با هماهنگی عناصر انقلابی در دو دسته بیستنفری در میان دستههای [[عزاداری]] به سردادن شعار «نه قانون اساسی، نه شاه امریکایی، حکومت اسلامی، الله اکبر، خمینی رهبر» علیه رژیم پرداختند.<ref>بهبودی، تبریز در انقلاب، ۴۳۲ ـ ۴۳۳.</ref> وی همچنین شعارهای [[تظاهرات تاسوعا و عاشورا|تظاهرات روزهای تاسوعا و عاشورای]] این سال در تبریز را تنظیم کرد<ref>بهبودی، تبریز در انقلاب، ۴۳۸.</ref> و در روز سیام دی در جمع تظاهرکنندگان در دانشگاه تبریز به سخنرانی پرداخت.<ref>بهبودی، تبریز در انقلاب، ۴۶۸ ـ ۴۷۰.</ref> وی در شانزدهم بهمن ۱۳۵۷ همراه برادر خود سیدمحسن که تازه از زندان آزاد شده بود، به دیدار امامخمینی رفت و روز ۲۱ بهمن در [[حرم فاطمه معصومه(س)]] در اجتماع مردم برای شکستن [[حکومتنظامی]] که امامخمینی دستور به شکستن آن داده بود، سخنرانی و فرمان ایشان را اعلام کرد. مردم، کلانتری چهارراه شهدا و سپس شهربانی را تصرف کردند و وی در این تصرفات شرکت داشت.<ref>موسوی تبریزی، خاطرات، ۱/۵۱۶ ـ ۵۱۷.</ref> | |||
موسوی تبریزی در پاییز سال ۱۳۵۷ در جمع اعتصابکنندگان شرکت نفت آبادان حضور یافت و اعلامیه امامخمینی<ref>امام خمینی، صحیفه، ۴/۴۹۸.</ref> را در جمع آنان قرائت کرد و به دنبال آن، به دست مأموران رژیم پهلوی بازداشت و مدتی در زندان خرمشهر زندانی شد. وی پس از حدود پانزده روز با فشار مردم بهخصوص بازماندگان حادثه سینما رکس آبادان از زندان آزاد شد.<ref>آرشیو مرکز اسناد، مصاحبه، ۱۷ ـ ۱۹.</ref> او در روز نخست محرم ۱۳۹۹ق/ آذر ۱۳۵۷ در مخالفت با دستورهای فرمانداری نظامی تبریز و روحانیان محافظهکار، با هماهنگی عناصر انقلابی در دو دسته بیستنفری در میان دستههای عزاداری به سردادن شعار «نه قانون اساسی، نه شاه امریکایی، حکومت اسلامی، الله اکبر، خمینی رهبر» علیه رژیم پرداختند.<ref>بهبودی، تبریز در انقلاب، ۴۳۲ ـ ۴۳۳.</ref> وی همچنین شعارهای | |||
==فعالیتهای پس از پیروزی انقلاب== | ==فعالیتهای پس از پیروزی انقلاب== | ||
موسوی تبریزی پس از پیروزی | موسوی تبریزی پس از [[انقلاب اسلامی ایران|پیروزی انقلاب]]، به حکم [[امامخمینی]] مأموریت یافت به کمک همفکران خود [[دفتر تبلیغات اسلامی|دفتر تبلیغات اسلامی قم]] را راهاندازی کند<ref>بهبودی، تبریز در انقلاب، ۱/۲۷۳.</ref> و در دوازدهم تیر ۱۳۵۸/ هشتم شعبان ۱۳۹۹ق امامخمینی در حکمی، او را به نمایندگی خود برای رسیدگی به امور زندانها، [[دادگاههای انقلاب اسلامی]] و [[کمیته انقلاب اسلامی|کمیتههای انقلاب اسلامی]] تبریز و ارومیه و نیز به سمت قاضی شرع در این دو شهر منصوب کرد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۸/۳۶۵.</ref> | ||
در روز پانزدهم آذر ۱۳۵۸، یکی از پاسداران خانه [[سیدکاظم شریعتمداری]] کشته شد که طرفداران او در شهر قم دست به شورش زدند. در پی این حادثه، شهر تبریز نیز ناآرام شد و طرفداران شریعتمداری و [[حزب جمهوری خلق مسلمان|حزب خلق مسلمان]] به خیابانها ریختند و [[رادیو]] و [[تلویزیون]] و استانداری تبریز را تصرف کردند و به پخش اعلامیههای حزب و تبلیغ آن پرداختند. موسوی تبریزی ضمن برپایی مجلس فاتحه برای فرد کشتهشده، مردم را در مسجد حاجمیرزایوسف جمع کرد و پس از سخنرانیِ وی، جمعیتی حدود پانزده هزار نفر از مردم تبریز به سوی دانشگاه تبریز راهپیمایی کردند. جمعیت پس از برپایی نماز وحدت در دانشگاه، به سوی ساختمان رادیو و تلویزیون رفتند و ساختمان را از تصرف اعضای حزب جمهوری خلق مسلمان خارج کردند؛ سپس به طرف مرکز حزب جمهوری خلق مسلمان در تبریز به راه افتادند و با راهنمایی وی کمیتههای حزب خلق مسلمان را خلع سلاح کردند. وی در جایگاه قاضی شرع تبریز، حکم [[اعدام]] چند تن از اعضای مجرم این حزب را نیز که در آشوبهای تبریز و اقدامات حزب خلق مسلمان فعال بودند، صادر کرد.<ref>کیهان، روزنامه، ۱؛ مقاله حزب جمهوری خلق مسلمان.</ref> او سپس به تهران رفت و در دیداری کوتاه با امامخمینی بر روی تخت بیمارستان قلب، خبر ختم غائله تبریز را اعلام کرد که باعث شادی ایشان شد.<ref>موسوی تبریزی، پابهپای آفتاب، ۵/۲۷۳ ـ ۲۷۵.</ref>{{ببینید|سیدکاظم شریعتمداری|حزب جمهوری خلق مسلمان}} | |||
پس از | موسوی تبریزی در ردیف نخستین قضاتی است که پس از شکلگیری [[جمهوری اسلامی|نظام جمهوری اسلامی]]، وارد قضاوت شدهاست.<ref>موسوی تبریزی، بر ساحل تحریر الوسیله، ۳۰۲.</ref> وی که پس از شهادت [[علی قدوسی]]؛ دادستان کل انقلاب از سوی شورای عالی قضایی، به جای او گمارده شده بود، درباره قلمرو اختیارات خود در این شورا دچار اختلاف شد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۳۹۷، پاورقی.</ref> و امامخمینی در نامهای به شورا در ۵ مرداد ۱۳۶۱ با اشاره به وضع خاص کشور و اثبات شایستگی موسوی تبریزی دستور داد به وی اختیار دهند و پس از آن نیز به [[مصالح]] کشور توجه داشته باشند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۳۹۶.</ref> با این حال، برخی از اعضای شورای عالی قضایی به هدف قانعکردن امامخمینی برای عدول از دستور یادشده با ایشان دیدار کردند؛<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۳۹۷، پاورقی.</ref> اما ایشان در نامهای به موسوی تبریزی به عنوان دادستان انقلاب اسلامی کشور، بر اختیارات وی که در گذشته از سوی شورای عالی قضایی به او داده شده بود تأکید کرد و از وی نیز خواست به همه دادسراهای انقلاب در سطح کشور بخشنامه کند که بههیچوجه در خارج از اموری که در صلاحیت دادسراها و [[دادگاههای انقلاب اسلامی|دادگاههای انقلاب]] است، دخالت نکنند و بخشنامههای قانونی شورای عالی قضایی را دقیقاً عمل کنند؛ همچنین وی را موظف کرد تا به هر مسئلهای که از طریق شورای عالی به وی ارجاع میشود، سریعاً رسیدگی کند و جواب قانعکنندهای به شورا بدهد. ضمناً با تأکید بر مسئولیت وی در برابر شورای عالی قضایی، این شورا را موظف شمرد که بخشنامههای مربوط به دادگاهها و دادسراهای انقلاب و همه امور مربوط به [[ضد انقلاب]] اعم از زندانها و شکایات از دادسراها و دادگاهها از طریق موسوی تبریزی انجام دهد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۳۹۷.</ref> | ||
{{ببینید|دفتر تبلیغات اسلامی}} | پس از اعلام صلاحیتنداشتن سیدکاظم شریعتمداری برای [[مرجعیت]] از سوی [[جامعه مدرسین]]،<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۵/۲۳۵.</ref> موسوی تبریزی با تأیید شفاهی امامخمینی در نامهای دستور واگذاری مدیریت «[[دارالتبلیغ اسلامی]]» قم که زیر نظر شریعتمداری اداره میشد، به [[دفتر تبلیغات اسلامی|دفتر تبلیغات اسلامی قم]] را در ۸/۲/۱۳۶۱ صادر کرد؛ چنانکه امامخمینی در ادامه در ۲۹ اسفند ۱۳۶۳ در نامهای خطاب به [[یوسف صانعی]]، دادستان کل کشور، این حکم موسوی تبریزی را تأیید کرد و دستور داد تا به محتوای نامه وی درباره تملک دارالتبلیغ به نفع دفتر تبلیغات اسلامی، عمل کنند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۹۱.</ref>{{ببینید|دفتر تبلیغات اسلامی}} | ||
پس از ادغام دادستانی انقلاب در دادستانی کل کشور، امامخمینی در هشتم بهمن ۱۳۶۲ در دیدار یوسف صانعی دادستان کل کشور و با حضور موسوی تبریزی، در سخنانی از خدماتِ بسیار موسوی تبریزی به انقلاب و جمهوری اسلامی ایران قدردانی کرد؛ ازجمله به خدمات وی در آذربایجان و در تهران، در مقابله با [[منافقان]] و دیگر ضد انقلابها اشاره و اظهار امیدواری کرد وی در نقطه دیگری به نظام اسلامی خدمت کند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۸/۳۰۶.</ref> موسوی تبریزی در دورههای دوم و سوم [[مجلس شورای اسلامی]] نمایندگی مردم تبریز را بر عهده داشت<ref>موسوی تبریزی، خاطرات ۱۵ خرداد، ۱۹۷.</ref> و در دوره سوم در شمار نمایندگانی بود که طی نامهای به امامخمینی خواستار تعیین حدود اختیارات [[مجمع تشخیص مصلحت نظام]] شدند و مورد استقبال ایشان قرار گرفت.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۲۰۲ ـ ۲۰۳.</ref> | پس از ادغام دادستانی انقلاب در دادستانی کل کشور، [[امامخمینی]] در هشتم بهمن ۱۳۶۲ در دیدار یوسف صانعی دادستان کل کشور و با حضور موسوی تبریزی، در سخنانی از خدماتِ بسیار موسوی تبریزی به [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب]] و [[نظام جمهوری اسلامی ایران|جمهوری اسلامی ایران]] قدردانی کرد؛ ازجمله به خدمات وی در آذربایجان و در تهران، در مقابله با [[منافقان]] و دیگر [[ضد انقلاب|ضد انقلابها]] اشاره و اظهار امیدواری کرد وی در نقطه دیگری به نظام اسلامی خدمت کند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۸/۳۰۶.</ref> موسوی تبریزی در دورههای دوم و سوم [[مجلس شورای اسلامی]] نمایندگی مردم تبریز را بر عهده داشت<ref>موسوی تبریزی، خاطرات ۱۵ خرداد، ۱۹۷.</ref> و در دوره سوم در شمار نمایندگانی بود که طی نامهای به امامخمینی خواستار تعیین حدود اختیارات [[مجمع تشخیص مصلحت نظام]] شدند و مورد استقبال ایشان قرار گرفت.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۲۰۲ ـ ۲۰۳.</ref> | ||
موسوی تبریزی، امامخمینی را برای خود افزون بر رهبر و مرجع، الگوی تمامعیار میدانست که تمامی حرکات و سکنات ایشان برای او حجت شرعی و راهنمای عمل بودهاست. وی از تواضع ایشان، همچنین نظم دقیق و اخلاق برجسته، معنویت و دوری از ریا و تظاهر و از تهجد و شرح صدر ایشان ستایش کردهاست<ref>موسوی تبریزی، خاطرات، ۱/۷۲ ـ ۷۳، ۷۶ ـ ۷۷ و ۸۷ ـ ۹۴.</ref> و [[اجتهاد]] بالا و تقوای ایشان را سبب تأثیرگذاری و محبوبیت ایشان میان [[مردم]] و | موسوی تبریزی، امامخمینی را برای خود افزون بر رهبر و مرجع، الگوی تمامعیار میدانست که تمامی حرکات و سکنات ایشان برای او حجت شرعی و راهنمای عمل بودهاست. وی از تواضع ایشان، همچنین نظم دقیق و اخلاق برجسته، معنویت و دوری از [[ریا]] و تظاهر و از تهجد و شرح صدر ایشان ستایش کردهاست<ref>موسوی تبریزی، خاطرات، ۱/۷۲ ـ ۷۳، ۷۶ ـ ۷۷ و ۸۷ ـ ۹۴.</ref> و [[اجتهاد]] بالا و تقوای ایشان را سبب تأثیرگذاری و محبوبیت ایشان میان [[مردم]] و علما دانستهاست.<ref>موسوی تبریزی، بر ساحل تحریر الوسیله، ۲۹۵ ـ ۲۹۶.</ref> وی خودداریِ امامخمینی از برگزاری مجلس فاتحه پس از درگذشت [[سیدحسین بروجردی]]، از مراجع تقلید و پرداختنکردن پول برای چاپ رساله خود و خودداری از چاپ آن را از مصادیق تقوای بالای ایشان شمرده<ref>موسوی تبریزی، بر ساحل تحریر الوسیله، ۲۹۶.</ref> و پیگیری دقیق کارها از سوی ایشان را ستودهاست؛<ref>موسوی تبریزی، پابهپای آفتاب، ۵/۲۷۲.</ref> چنانکه عمل به وظیفه و شجاعت ایشان را مثالزدنی شمرده و خاطرنشان کردهاست ایشان به وظیفه خود عمل میکرد اگرچه در ظاهر به قیمت آبروی ایشان تمام میشد.<ref>موسوی تبریزی، بر ساحل تحریر الوسیله، ۲۹۷ ـ ۲۹۸.</ref> | ||
==تألیفات و آثار== | ==تألیفات و آثار== | ||
از موسوی تبریزی تاکنون آثار علمی چندی ازجمله میزان القضاء فی الکتاب و السنة عند العقلا که در شرح تحریر الوسیله است؛ مفتاح الشریعه فی شرح تحریر الوسیله و چند جلد خاطرات منتشر شدهاست. | از موسوی تبریزی تاکنون آثار علمی چندی ازجمله [[میزان القضاء فی الکتاب و السنة عند العقلا (کتاب)|میزان القضاء فی الکتاب و السنة عند العقلا]] که در شرح [[تحریر الوسیله]] است؛ [[مفتاح الشریعه فی شرح تحریر الوسیله (کتاب)|مفتاح الشریعه فی شرح تحریر الوسیله]] و چند جلد خاطرات منتشر شدهاست. | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} |