پرش به محتوا

کاربر:Salar/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۶: خط ۲۶:


== نقد دیکتاتوری و استبداد ==
== نقد دیکتاتوری و استبداد ==
حکومت فردی و استبدادی بر اساس برتری‌طلبی، از نظر قرآن و ایدئولوژی اسلامی، مردود، مطرود و مایه فساد و تیره‌بختی در دنیا و آخرت است. حکومت صرفاً سِمت و قدرتش را از آرای مردم می‌گیرد و هیچ‌کس حق ندارد ولایت و سرپرستی خود را بر مردم تحمیل کند (حسینی بهشتی، بررسی مسائل اسلامی، ۱۰۷). در حکومت دیکتاتوری، اراده مردم در نصب حاکم، تعیین روش کار و حدود و اختیارات آنها دخالتی ندارد. در این حکومت، اگر فرد یا طبقه حاکم، مصالح مردم را رعایت کند، بر اساس نیک‌نفسی و رحم و شفقت یا ترس از عصیان و شورش است، بی‌آنکه ضمانت صحیحی برای تأمین همه مصالح عمومی وجود داشته باشد (همو، حکومت در اسلام، ۲۳). مهم‌ترین ویژگی حکومت‌های استبدادی، آن است که ملاک ارزش هر چیز و خوب و بد آن، بر اساس تمایل حاکم تعیین می‌شود و همه چیز در راه تأمین خواسته‌های شخصی حکومت است (همان، ۳۱).
حکومت فردی و استبدادی بر اساس برتری‌طلبی، از نظر قرآن و ایدئولوژی اسلامی، مردود، مطرود و مایه فساد و تیره‌بختی در دنیا و آخرت است. حکومت صرفاً سِمت و قدرتش را از آرای مردم می‌گیرد و هیچ‌کس حق ندارد ولایت و سرپرستی خود را بر مردم تحمیل کند.<ref> (حسینی بهشتی، بررسی مسائل اسلامی، ۱۰۷).</ref> در حکومت دیکتاتوری، اراده مردم در نصب حاکم، تعیین روش کار و حدود و اختیارات آنها دخالتی ندارد. در این حکومت، اگر فرد یا طبقه حاکم، مصالح مردم را رعایت کند، بر اساس نیک‌نفسی و رحم و شفقت یا ترس از عصیان و شورش است، بی‌آنکه ضمانت صحیحی برای تأمین همه مصالح عمومی وجود داشته باشد.<ref> (حسینی بهشتی، حکومت در اسلام، ۲۳).</ref> مهم‌ترین ویژگی حکومت‌های استبدادی، آن است که ملاک ارزش هر چیز و خوب و بد آن، بر اساس تمایل حاکم تعیین می‌شود و همه چیز در راه تأمین خواسته‌های شخصی حکومت است.<ref> (حسینی بهشتی، حکومت در اسلام، ۳۱).</ref>


در اندیشه امام‌خمینی دیکتاتوری و استبداد تنها یک مدل و سبک حکومت ظالمانه نیست، بلکه خصلت و ملکه‌ای نفسانی است که با تربیت فاسد به‌تدریج در افرادی همچون هیتلر و استالین رشد می‌کند (صحیفه، ۱۴/۳۶۸)؛ خصلتی که در برابر حق و قانون مخالفت می‌کند و مایل به تحمیل عقیده و خواست خود به افراد از روی خودخواهی و بدون دلیل و توجیه عقلانی است (همان، ۱۴/۴۱۵). از نظر ایشان، خودخواهی منشأ دیکتاتوری و بسیاری از فسادهاست و مهم‌ترین نشانه فرد خودکامه ناتوانی فرد در اعتراف به خطا و اشتباه و بازنگشتن و اصلاح‌نکردن رویه اشتباه خود است و این ویژگی ممکن است به تباهی یک جامعه و کشور منتهی شود (همان، ۱۴/۹۱ ـ ۹۳).
در اندیشه امام‌خمینی دیکتاتوری و استبداد تنها یک مدل و سبک حکومت ظالمانه نیست، بلکه خصلت و ملکه‌ای نفسانی است که با تربیت فاسد به‌تدریج در افرادی همچون هیتلر و استالین رشد می‌کند؛<ref> (امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۴/۳۶۸)؛</ref> خصلتی که در برابر حق و قانون مخالفت می‌کند و مایل به تحمیل عقیده و خواست خود به افراد از روی خودخواهی و بدون دلیل و توجیه عقلانی است.<ref> (امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۴/۴۱۵).</ref> از نظر ایشان، خودخواهی منشأ دیکتاتوری و بسیاری از فسادهاست و مهم‌ترین نشانه فرد خودکامه ناتوانی فرد در اعتراف به خطا و اشتباه و بازنگشتن و اصلاح‌نکردن رویه اشتباه خود است و این ویژگی ممکن است به تباهی یک جامعه و کشور منتهی شود.<ref> (امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۴/۹۱ ـ ۹۳).</ref>


امام‌خمینی که روحانیت را مخالف دیکتاتوری شمرده و مشارکت آنان در نهضت مشروطه را برای جلوگیری از استبداد و دیکتاتوری دانسته (همان، ۱/۲۸۶)، خاطرنشان کرده که حکومت‌های دیکتاتوری برخلاف مسیر و میل و اراده مردم حرکت می‌کنند (همان، ۹/۵۲۸ ـ ۵۲۹) و از روی میل و هوس، مال و جان مردم را به بازی می‌گیرند و به دلخواه در آن تصرف می‌کنند و بدون ضابطه و از روی میل شخصی امتیازات و مجازات تعیین می‌کنند (ولایت فقیه، ۴۳). ایشان حکومت‌های خودکامه را قدرتی شیطانی می‌دانست (صحیفه، ۶/۲۵۲) که ملت‌ها در آن احساس سعادت نمی‌کنند (همان، ۳/۳۱۶ ـ ۳۱۷). از نگاه ایشان، هر حکومت و اقتداری که خودسرانه و از روی میل، هوس و با ایجاد ترس بر جان و مال مردم تسلط یابد، نامشروع است (ولایت فقیه، ۴۳؛ کشف اسرار، ۲۲۷ ـ ۲۲۸)؛ زیرا خودکامگی و استبداد با از خدا بی‌خبری همنشین است (صحیفه، ۱۶/۵۵) و حکومت استبدادی چیزی جز غلبه روحیه طاغوتی بر روحیه الهی و ظلم بر عدالت نیست؛ بر این اساس ایشان روح این‌گونه نظام‌ها را باطل و مخالف اسلام و آیین حکومتداریِ آن می‌دانست (ولایت فقیه، ۱۴) (← مقاله‌های مردم؛ مشروعیت؛ جمهوری اسلامی).
امام‌خمینی که روحانیت را مخالف دیکتاتوری شمرده و مشارکت آنان در نهضت مشروطه را برای جلوگیری از استبداد و دیکتاتوری دانسته،<ref> (امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱/۲۸۶)،</ref> خاطرنشان کرده که حکومت‌های دیکتاتوری برخلاف مسیر و میل و اراده مردم حرکت می‌کنند<ref> (امام‌خمینی، صحیفه امام، ۹/۵۲۸ ـ ۵۲۹)</ref> و از روی میل و هوس، مال و جان مردم را به بازی می‌گیرند و به دلخواه در آن تصرف می‌کنند و بدون ضابطه و از روی میل شخصی امتیازات و مجازات تعیین می‌کنند.<ref> (امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۴۳).</ref> ایشان حکومت‌های خودکامه را قدرتی شیطانی می‌دانست<ref> (امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۲۵۲)</ref> که ملت‌ها در آن احساس سعادت نمی‌کنند.<ref> (امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳/۳۱۶ ـ ۳۱۷).</ref> از نگاه ایشان، هر حکومت و اقتداری که خودسرانه و از روی میل، هوس و با ایجاد ترس بر جان و مال مردم تسلط یابد، نامشروع است؛<ref> (امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۴۳؛ امام‌خمینی، کشف اسرار، ۲۲۷ ـ ۲۲۸)؛</ref> زیرا خودکامگی و استبداد با از خدا بی‌خبری همنشین است<ref> (امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۶/۵۵)</ref> و حکومت استبدادی چیزی جز غلبه روحیه طاغوتی بر روحیه الهی و ظلم بر عدالت نیست؛ بر این اساس ایشان روح این‌گونه نظام‌ها را باطل و مخالف اسلام و آیین حکومتداریِ آن می‌دانست.<ref> (امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۱۴)</ref> {{ببینید|مردم | مشروعیت | جمهوری اسلامی}}


امام‌خمینی همه انواع حکومت‌ها در برابر حاکمیت «الله» را طاغوت می‌نامید و آنان را به دلیل خودکامگی و استبداد و جدایی از مردم و تهی‌بودن از معنویات و بُعد الهی، ناقص و مردود و مطرود می‌دانست (صحیفه، ۸/۶۲ و ۲۱/۴۰۷). ایشان حکومت‌های شرق و غرب عالم چه کمونیستی و چه با ادعای دموکراسی را دیکتاتوری و استبدادی می‌شمرد و معتقد بود مکتب‌هایی همچون کمونیسم، ملت‌ها را در دیکتاتوری حبس و آزادی‌هایشان را سلب می‌کنند (همان، ۱۰/۹۹ و ۱۲/۳۵۰). همچنین نظام‌های جمهوری و دموکراسی در غرب نیز به‌رغم تبلیغات گسترده بر مردمی‌بودن و طرفداری از حقوق بشر، از ماهیتی استبدادی برخوردارند (همان، ۴/۳۲۷؛ ۶/۴۵۸ و ۱۸/۳۲۸). ایشان یکی از ظواهر ماهیت استبدادی نظام‌های غربی را سخنِ بی‌عملِ آنها در خصوص حقوق بشر می‌دانست که برای اقلیت‌های سیاه‌پوست اعمال نمی‌شود (همان، ۱۲/۳۵۰) و نظام‌های یادشده به دلیل ماهیت دیکتاتوری‌شان، از حکومتی با ماهیت اسلامی می‌ترسند (همان، ۸/۱۹۰)؛ زیرا برنامه اسلام، رهایی انسان‌ها از چنگال دیکتاتوری و نابودی هر گونه حکومت استبدادی است (همان، ۷/۱۸۹ و ۹/۷۰).
امام‌خمینی همه انواع حکومت‌ها در برابر حاکمیت «الله» را طاغوت می‌نامید و آنان را به دلیل خودکامگی و استبداد و جدایی از مردم و تهی‌بودن از معنویات و بُعد الهی، ناقص و مردود و مطرود می‌دانست.<ref> (امام‌خمینی، صحیفه امام، ۸/۶۲ و ۲۱/۴۰۷).</ref> ایشان حکومت‌های شرق و غرب عالم چه کمونیستی و چه با ادعای دموکراسی را دیکتاتوری و استبدادی می‌شمرد و معتقد بود مکتب‌هایی همچون کمونیسم، ملت‌ها را در دیکتاتوری حبس و آزادی‌هایشان را سلب می‌کنند.<ref> (امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۰/۹۹ و ۱۲/۳۵۰).</ref> همچنین نظام‌های جمهوری و دموکراسی در غرب نیز به‌رغم تبلیغات گسترده بر مردمی‌بودن و طرفداری از حقوق بشر، از ماهیتی استبدادی برخوردارند.<ref> (امام‌خمینی، صحیفه امام، ۴/۳۲۷؛ ۶/۴۵۸ و ۱۸/۳۲۸).</ref> ایشان یکی از ظواهر ماهیت استبدادی نظام‌های غربی را سخنِ بی‌عملِ آنها در خصوص حقوق بشر می‌دانست که برای اقلیت‌های سیاه‌پوست اعمال نمی‌شود<ref> (امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۲/۳۵۰)</ref> و نظام‌های یادشده به دلیل ماهیت دیکتاتوری‌شان، از حکومتی با ماهیت اسلامی می‌ترسند؛<ref> (امام‌خمینی، صحیفه امام، ۸/۱۹۰)؛</ref> زیرا برنامه اسلام، رهایی انسان‌ها از چنگال دیکتاتوری و نابودی هر گونه حکومت استبدادی است.<ref> (امام‌خمینی، صحیفه امام، ۷/۱۸۹ و ۹/۷۰).</ref>


== دیکتاتوری پهلوی ==
== دیکتاتوری پهلوی ==
confirmed، emailconfirmed، templateeditor
۱٬۱۸۸

ویرایش