Image-reviewer، emailconfirmed، مدیران
۴٬۵۲۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: برگرداندهشده |
بدون خلاصۀ ویرایش برچسبها: برگرداندهشده ویرایشگر دیداری |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''روحانیت'''، صنفی اجتماعی از عالمان علوم اسلامی در سطوح مختلف برای تبیین و تبلیغ اسلام و شریعت و انجام وظایف مرتبط دینی. | '''روحانیت'''، صنفی اجتماعی از عالمان علوم اسلامی در سطوح مختلف برای تبیین و تبلیغ [[اسلام]] و [[شریعت]] و انجام وظایف مرتبط دینی. | ||
==مفهومشناسی== | ==مفهومشناسی== | ||
واژه «روحانیت» مصدر جعلی از «روحانی»، از ریشه «روح» و به معنای معنویت در برابر مادیت،<ref>ازهری، تهذیب اللغه، ۵/۱۴۵ ـ ۱۴۶؛ حسینی دشتی، معارف و معاریف، ۳/۴۹۱ ـ ۴۹۲؛ آذرنوش، فرهنگ معاصر عربی ـ فارسی، ۲۵۲.</ref> فرشته،<ref>فراهیدی، کتاب العین، ۳/۲۹۱.</ref> مقدس، پاکیزه، پارسایی،<ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۸/۱۰۸۵۰.</ref> صفا و معنویت<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۴/۳۷۱۷.</ref> و رحمت<ref>ازهری، تهذیب اللغه، ۵/۱۴۵؛ ابناثیر، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، ۲/۲۷۲.</ref> است. در اصطلاح اجتماعی، روحانیت عالمان دینیاند که در راه تزکیه و آموزش تعالیم الهی و رساندن آن به مردم میکوشند و مسئولیت نشاندادن راه سعادت و زندگی سالم بر پایه آموزههای خداوند را بر عهده دارند.<ref>حسینی بهشتی، ولایت، رهبری، ۳۱۲؛ یعقوبی، معناشناسی واژه روحانیت، ۷.</ref> واژه روحانی در این معنا تازه و نوظهور است<ref>معصومی، تعامل روحانیت و دولت اسلامی، ۳۶؛ یعقوبی، معناشناسی واژه روحانیت، ۷ ـ ۸.</ref> و کاربرد آن بیشتر در دورههای اخیر و پس از نهضت مشروطه و متأثر از ادبیات غرب به کار رفته است.<ref>دولتآبادی، حیات یحیی، ۱/۱۱؛ یعقوبی، معناشناسی واژه روحانیت، ۸ و ۱۰ ـ ۱۱.</ref> | واژه «روحانیت» مصدر جعلی از «روحانی»، از ریشه «روح» و به معنای معنویت در برابر مادیت،<ref>ازهری، تهذیب اللغه، ۵/۱۴۵ ـ ۱۴۶؛ حسینی دشتی، معارف و معاریف، ۳/۴۹۱ ـ ۴۹۲؛ آذرنوش، فرهنگ معاصر عربی ـ فارسی، ۲۵۲.</ref> فرشته،<ref>فراهیدی، کتاب العین، ۳/۲۹۱.</ref> مقدس، پاکیزه، پارسایی،<ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۸/۱۰۸۵۰.</ref> صفا و معنویت<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۴/۳۷۱۷.</ref> و رحمت<ref>ازهری، تهذیب اللغه، ۵/۱۴۵؛ ابناثیر، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، ۲/۲۷۲.</ref> است. در اصطلاح اجتماعی، روحانیت عالمان دینیاند که در راه [[تزکیه]] و آموزش [[تعالیم الهی]] و رساندن آن به مردم میکوشند و مسئولیت نشاندادن راه [[سعادت]] و زندگی سالم بر پایه آموزههای [[خداوند]] را بر عهده دارند.<ref>حسینی بهشتی، ولایت، رهبری، ۳۱۲؛ یعقوبی، معناشناسی واژه روحانیت، ۷.</ref> واژه روحانی در این معنا تازه و نوظهور است<ref>معصومی، تعامل روحانیت و دولت اسلامی، ۳۶؛ یعقوبی، معناشناسی واژه روحانیت، ۷ ـ ۸.</ref> و کاربرد آن بیشتر در دورههای اخیر و پس از [[نهضت مشروطه]] و متأثر از ادبیات غرب به کار رفته است.<ref>دولتآبادی، حیات یحیی، ۱/۱۱؛ یعقوبی، معناشناسی واژه روحانیت، ۸ و ۱۰ ـ ۱۱.</ref> | ||
در منابع شفاهی و مکتوب گذشته اسلامی به جای روحانی بیشتر واژههای عالم و علما،<ref>کلینی، الکافی، ۱/۳۵ ـ ۳۶.</ref> ملا،<ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۴/۱۷۳۱.</ref> طلبه و طلاب<ref>مجلسی، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، ۱/۱۷۲؛ کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ۱/۱۹۲، ۱۹۳ و ۵۷۰.</ref> و آخوند<ref>صدر، تکملة امل الامل، ۲/۳۲۷.</ref> بهویژه برای عالمان شیعه رایج بوده است. همچنین از عالمان دینی با عناوین و القابی مانند | در منابع شفاهی و مکتوب گذشته اسلامی به جای روحانی بیشتر واژههای عالم و علما،<ref>کلینی، الکافی، ۱/۳۵ ـ ۳۶.</ref> ملا،<ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۴/۱۷۳۱.</ref> [[طلبه]] و [[طلاب]]<ref>مجلسی، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، ۱/۱۷۲؛ کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ۱/۱۹۲، ۱۹۳ و ۵۷۰.</ref> و [[آخوند]]<ref>صدر، تکملة امل الامل، ۲/۳۲۷.</ref> بهویژه برای عالمان [[شیعه]] رایج بوده است. همچنین از عالمان دینی با عناوین و القابی مانند [[فقیه]]،<ref>کلینی، الکافی، ۱/۳۶؛ تنکابنی، زندگی دانشمندان، ۴۳.</ref> شیخ،<ref>مجلسی، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، ۱۰۵/۱۳۴.</ref> مرجع، نایب و [[عارف]]،<ref>یعقوبی، معناشناسی واژه روحانیت، ۸.</ref> [[حجةالاسلام]]<ref>کربلایی، تاریخ دخانیه یا تاریخ وقایع تحریم تنباکو، ۳۶ ـ ۱۰۹.</ref> و [[آیتالله]]<ref>مجلسی، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، ۱۰۷/۱۰۰.</ref> یاد میشده است. | ||
==پیشینه== | ==پیشینه== | ||
پیشینه روحانیت به پیدایش دین بر میگردد و همه ادیان دارای متولیانی بودهاند. برهمنان روحانیان دین بودایی به حساب میآمدند.<ref>حسینی بهشتی، ولایت، رهبری، روحانیت، ۳۶۵ ـ ۳۶۶.</ref> یهودیان عالمان خود را «احبار»<ref>مائده، ۴۴.</ref> مینامیدند؛<ref>مقاتل، تفسیر مقاتلبنسلیمان، ۱/۴۷۹.</ref> ولی اکنون به آنان خاخام میگویند. روحانیت یهود نیز دستگاه بستهاى بود که جز فرزندان لاوى کسى نمیتوانست وارد آن شود.<ref>حسینی بهشتی، ولایت، رهبری، ۳۶۶.</ref> در قرآن به عالمان دین | پیشینه روحانیت به پیدایش [[دین]] بر میگردد و همه ادیان دارای متولیانی بودهاند. [[برهمنان]] روحانیان دین [[بودایی]] به حساب میآمدند.<ref>حسینی بهشتی، ولایت، رهبری، روحانیت، ۳۶۵ ـ ۳۶۶.</ref> [[یهودیان]] عالمان خود را «احبار»<ref>مائده، ۴۴.</ref> مینامیدند؛<ref>مقاتل، تفسیر مقاتلبنسلیمان، ۱/۴۷۹.</ref> ولی اکنون به آنان [[خاخام]] میگویند. روحانیت یهود نیز دستگاه بستهاى بود که جز فرزندان لاوى کسى نمیتوانست وارد آن شود.<ref>حسینی بهشتی، ولایت، رهبری، ۳۶۶.</ref> در [[قرآن]] به عالمان [[دین مسیح]]، قسیس ـ عربی «کشیش» ـ گفته شده است.<ref>مائده، ۸۲.</ref> روحانیان مسیحی که در رأس آنان پاپ قرار دارد و در واتیکان مستقر است، دارای تشکیلات مفصل و سلسلهمراتبی مانند کاردینال، اسقف، اسقف اعظم، کشیش و دیکون (شماس)اند.<ref>نجاتنیا و قنبری، آداب و مراتب روحانیت در کلیسیای کاتولیک و انگلیس، ۷۰.</ref> | ||
پیدایش روحانیت به عنوان عالمان دین، در اسلام با گسترش اسلام همراه بود. بر اساس دستور قرآن کریم لازم است گروهی از مسلمانان برای تبلیغ دین برای مردم آماده شوند<ref>توبه، ۱۲۲.</ref> و این خود هسته اصلی شکلگیری علمای دین و روحانیت را تشکیل داد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۸/۲۴۱.</ref> پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم(ع) تشویقکننده طلاب علوم دینی بودند.<ref>مجلسی، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، ۱/۲۱۷؛ مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۱۴/۳۸۶؛ آل قاسم، تاریخ الحوزات العلمیه، ۱/۲۹ ـ ۳۰.</ref> پس از پیامبر(ص) مردم برای فراگیری علم به مدینه میآمدند و حلقههای درس و بحث در مسجد پیامبر(ص) تشکیل میشد.<ref>ابنسعد، طبقات الکبری، ۱/۴۱۲؛ آل قاسم، تاریخ الحوزات العلمیه، ۱/۲۳۲.</ref> | پیدایش روحانیت به عنوان عالمان دین، در اسلام با گسترش اسلام همراه بود. بر اساس دستور قرآن کریم لازم است گروهی از [[اسلام|مسلمانان]] برای تبلیغ دین برای مردم آماده شوند<ref>توبه، ۱۲۲.</ref> و این خود هسته اصلی شکلگیری علمای دین و روحانیت را تشکیل داد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۸/۲۴۱.</ref> [[پیامبر اکرم(ص)]] و [[امامان معصوم(ع)]] تشویقکننده طلاب علوم دینی بودند.<ref>مجلسی، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، ۱/۲۱۷؛ مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۱۴/۳۸۶؛ آل قاسم، تاریخ الحوزات العلمیه، ۱/۲۹ ـ ۳۰.</ref> پس از پیامبر(ص) مردم برای فراگیری علم به مدینه میآمدند و حلقههای درس و بحث در مسجد پیامبر(ص) تشکیل میشد.<ref>ابنسعد، طبقات الکبری، ۱/۴۱۲؛ آل قاسم، تاریخ الحوزات العلمیه، ۱/۲۳۲.</ref> | ||
در دوره ائمه اهل بیت(ع) بهویژه دوران امامباقر(ع) و امامصادق(ع) فراگیری علوم اسلامی و تشکیل محافل علمی به اوج رسید و بستری برای شکلگیری تشکلی از عالمان دینی پس از عصر غیبت کبری فراهم شد.<ref>آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعه، ۲/۱۳۱ ـ ۱۳۲؛ آل قاسم، تاریخ الحوزات العلمیه، ۱/۲۴۰ ـ ۲۵۲.</ref> در دوران غیبت، تشکیلات روحانیت گسترش پیدا کرد و در سده چهارم در شهرهای بغداد، | در دوره ائمه [[اهل بیت(ع)]] بهویژه دوران [[امامباقر(ع)]] و [[امامصادق(ع)]] فراگیری علوم اسلامی و تشکیل محافل علمی به اوج رسید و بستری برای شکلگیری تشکلی از عالمان دینی پس از [[عصر غیبت|عصر غیبت کبری]] فراهم شد.<ref>آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعه، ۲/۱۳۱ ـ ۱۳۲؛ آل قاسم، تاریخ الحوزات العلمیه، ۱/۲۴۰ ـ ۲۵۲.</ref> در دوران غیبت، تشکیلات روحانیت گسترش پیدا کرد و در سده چهارم در شهرهای بغداد، [[نجف]]، حلب و قم [[حوزههای علمیه]] رشد کردند و علمای دین با استفاده از فرصت حکومتهای شیعی توانستند گامهای مؤثری در جهت گسترش اسلام و فرهنگ اهل بیت(ع) بردارند.<ref>رضوی، نگاهی به کارنامه حوزههای قدیم، ۴۴۱ ـ ۴۴۳.</ref> همچنین حوزه علمیه حلّه از اواسط قرن ششم تا هشتم از معتبرترین و پرکارترین حوزههای علمیه شیعی بود.<ref>مزینانی، حوزه علمیه حلّه، ۱۵۰.</ref> در دوره صفویه نیز روحانیان با استفاده از فرصت ایجادشده توانستند مذهب شیعه را نشر و گسترش دهند و مدارس علوم دینی را آکنده از طالبان علم کنند<ref>رضوی، نگاهی به کارنامه حوزههای قدیم، ۴۴۴.</ref> و با مهاجرت [[عبدالکریم حائری یزدی]] به [[قم]] در آغاز سال ۱۳۰۱ حوزه علمیه رونق دوباره گرفت<ref>ذاکری، طلوع خورشید، ۴۵ ـ ۴۶.</ref> و سازمان روحانیت انسجام بیشتری یافت. | ||
:{{ببینید|حوزههای علمیه|حوزه علمیه نجف|حوزه علمیه قم}} | :{{ببینید|حوزههای علمیه|حوزه علمیه نجف|حوزه علمیه قم}} | ||
رضاشاه پهلوی که در سال ۱۳۰۴ به پادشاهی رسید، در آغاز سلطنت به جهت نفوذ علما آشکارا با آنان مخالفت نمیکرد و حتی خود را متدین و حامی شرع نشان میداد،<ref>مکی، تاریخ بیستساله ایران، ۴/۳۸.</ref> پس از رسیدن به سلطنت و استحکام پایههای قدرت خود، در جهت حذف ارزشها، باورهای مذهبی و نابودی روحانیت گام برداشت و از راههای مختلف ازجمله تربیت روحانیِ درباری، تحقیر روحانیت مبارز و متهمکردن آنان به ارتجاع تلاش کرد.<ref>بصیرتمنش، علما و رژیم رضاشاه، ...، ۱۲۸ ـ ۱۳۱.</ref> در این دوره مدارس دینی بسیاری بسته شد<ref>مهدوی کنی، گذشته، حال، ۶۱.</ref> و عدهای از روحانیان تبعید شدند یا به قتل رسیدند و اعتراضهای آنان سرکوب شد<ref>بصیرتمنش، علما و رژیم رضاشاه، ...، ۱۳۲؛ بشارتی، ۵۷ سال اسارت، تجزیه و تحلیل دوران پهلوی، ۱/۱۶۹ ـ ۱۷۲ و ۲۵۰.</ref> و در نتیجه روحانیان و طلابِ مدارس علوم دینی تعدادشان از حدود ۶ هزار به کمتر از ۸۰۰ تن رسید.<ref>شیرخانی و زارع، تحولات حوزه علمیه قم پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ۳۳.</ref> | [[رضاشاه پهلوی]] که در سال ۱۳۰۴ به پادشاهی رسید، در آغاز سلطنت به جهت نفوذ علما آشکارا با آنان مخالفت نمیکرد و حتی خود را متدین و حامی شرع نشان میداد،<ref>مکی، تاریخ بیستساله ایران، ۴/۳۸.</ref> پس از رسیدن به سلطنت و استحکام پایههای قدرت خود، در جهت حذف ارزشها، باورهای مذهبی و نابودی روحانیت گام برداشت و از راههای مختلف ازجمله تربیت روحانیِ درباری، تحقیر روحانیت مبارز و متهمکردن آنان به ارتجاع تلاش کرد.<ref>بصیرتمنش، علما و رژیم رضاشاه، ...، ۱۲۸ ـ ۱۳۱.</ref> در این دوره مدارس دینی بسیاری بسته شد<ref>مهدوی کنی، گذشته، حال، ۶۱.</ref> و عدهای از روحانیان تبعید شدند یا به قتل رسیدند و اعتراضهای آنان سرکوب شد<ref>بصیرتمنش، علما و رژیم رضاشاه، ...، ۱۳۲؛ بشارتی، ۵۷ سال اسارت، تجزیه و تحلیل دوران پهلوی، ۱/۱۶۹ ـ ۱۷۲ و ۲۵۰.</ref> و در نتیجه روحانیان و طلابِ مدارس علوم دینی تعدادشان از حدود ۶ هزار به کمتر از ۸۰۰ تن رسید.<ref>شیرخانی و زارع، تحولات حوزه علمیه قم پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ۳۳.</ref> | ||
امامخمینی با اشاره به اینکه رضاشاه پهلوی مأمور اجرای اهداف استعمار بود و وقتی سر کار آمد، مأمور بود اسلام را بشکند و روحانیت را خرد کند و این دو سد را از سر راه بیگانگان بردارد،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۴۷.</ref> خاطرنشان کرده است که وی با محدودیتهای تحمیلشده بر نهاد روحانیت و حوزههای علمیه، باعث تعطیلشدن برخی حوزهها و تخریب و واگذاری برخی از مدارس دینی شد<ref>امامخمینی، کشف اسرار، ۳۳۲.</ref> و اقدامات رژیم پهلوی درباره خلع لباس روحانیت، طلاب و روحانیان را با مشکلات زیادی روبهرو کرد.<ref>بصیرتمنش، علما و رژیم رضاشاه، ...، ۴۹۱ ـ ۵۰۸.</ref> به نظر ایشان تعطیلکردن مجالس سوگواری اهل بیت(ع) و خطابههای مذهبی به دستور رضاشاه به هدف حذف روحانیت انجام میگرفت.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۷۸؛ ۱۰/۳۰۷ و ۱۶/۱۷۷.</ref> ایشان دلیل دشمنی شدید وی با علما را مخالفت روحانیان با زمامداری و برنامههای دینستیزانه او شمرده است.<ref>امامخمینی، کشف اسرار، ۹.</ref> | امامخمینی با اشاره به اینکه رضاشاه پهلوی مأمور اجرای اهداف [[استعمار]] بود و وقتی سر کار آمد، مأمور بود [[اسلام]] را بشکند و روحانیت را خرد کند و این دو سد را از سر راه بیگانگان بردارد،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۴۷.</ref> خاطرنشان کرده است که وی با محدودیتهای تحمیلشده بر نهاد روحانیت و حوزههای علمیه، باعث تعطیلشدن برخی حوزهها و تخریب و واگذاری برخی از مدارس دینی شد<ref>امامخمینی، کشف اسرار، ۳۳۲.</ref> و اقدامات [[رژیم پهلوی]] درباره خلع لباس روحانیت، طلاب و روحانیان را با مشکلات زیادی روبهرو کرد.<ref>بصیرتمنش، علما و رژیم رضاشاه، ...، ۴۹۱ ـ ۵۰۸.</ref> به نظر ایشان تعطیلکردن مجالس سوگواری اهل بیت(ع) و خطابههای مذهبی به دستور رضاشاه به هدف حذف روحانیت انجام میگرفت.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۷۸؛ ۱۰/۳۰۷ و ۱۶/۱۷۷.</ref> ایشان دلیل دشمنی شدید وی با علما را مخالفت روحانیان با زمامداری و برنامههای دینستیزانه او شمرده است.<ref>امامخمینی، کشف اسرار، ۹.</ref> | ||
:{{ببینید|رضا پهلوی}} | :{{ببینید|رضا پهلوی}} | ||
رژیم بعثی عراق نیز برای زمینگیرکردن مرجعیت شیعه و تضعیف حوزه نجف با اقداماتی مانند ضمیمهکردن عتبات و مکانهای دینی به اوقاف،<ref>تبرائیان، احیاگر حوزه نجف، زندگی و زمانه آیتالله العظمی حکیم، ۴۸۷.</ref> ترور و بازداشت روحانیان و بهرهگیری از روحانینمایان و مطرحکردن آنان به عنوان رجال دین و نمایندگان مذهب تشیع<ref>روحانی، نهضت امامخمینی، ۲/۵۶۳ ـ ۵۶۸.</ref> نیز در همین راستا قدم بر میداشت. امامخمینی با ناگوارشمردن اقدامات رژیم بعثی علیه حوزه و مخالفت با آن، حوزهها را به آمادگی و مقاومت فرا خواند.<ref>امامخمینی، جهاد اکبر، ۶۰ ـ ۶۱؛ روحانی، نهضت امامخمینی، ۲/۵۷۹.</ref> | [[رژیم بعثی عراق]] نیز برای زمینگیرکردن مرجعیت شیعه و تضعیف [[حوزه نجف]] با اقداماتی مانند ضمیمهکردن عتبات و مکانهای دینی به اوقاف،<ref>تبرائیان، احیاگر حوزه نجف، زندگی و زمانه آیتالله العظمی حکیم، ۴۸۷.</ref> ترور و بازداشت روحانیان و بهرهگیری از روحانینمایان و مطرحکردن آنان به عنوان رجال دین و نمایندگان [[شیعه|مذهب تشیع]]<ref>روحانی، نهضت امامخمینی، ۲/۵۶۳ ـ ۵۶۸.</ref> نیز در همین راستا قدم بر میداشت. امامخمینی با ناگوارشمردن اقدامات رژیم بعثی علیه حوزه و مخالفت با آن، حوزهها را به آمادگی و مقاومت فرا خواند.<ref>امامخمینی، جهاد اکبر، ۶۰ ـ ۶۱؛ روحانی، نهضت امامخمینی، ۲/۵۷۹.</ref> | ||
:{{ببینید|حزب بعث عراق}} | :{{ببینید|حزب بعث عراق}} | ||