۲۱٬۱۴۹
ویرایش
(ابرابزار) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''عزاداری'''، مراسم سوگواری برای [[امامحسین(ع)]] و [[شهدای کربلا]]. | |||
== معنی == | == معنی == | ||
«عزاء» مصدر عزا و عزِی به معنای [[صبر]] و شکیبایی بر مصیبت و اندوه<ref>مسعود، الرائد فرهنگ الفبایی عربی ـ فارسی، ۲/۱۱۸۴.</ref> و عزاداری به معنای ماتمداری، ذکر مصیبت، تعزیت، زاری و سوگواری<ref>دهخدا، لغتنامه، ۱۰/۱۳۹۸۵.</ref> است. مراد از عزاداری در فرهنگ دینی، طلب تسلی از مصائب و صبرکردن بر حزن به سبب اسناددادن امر به سوی خدای عزوجل است.<ref>صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱/۱۷۵؛ معلوف، المنجد فی اللغه، ۱/۵۰۴.</ref> عزاداری در عرف شیعی به همان معنای لغوی و عمدتاً در سوگواری شهادت معصومان(ع)، بهویژه [[شهادت امامحسین(ع)]] و [[شهدای کربلا]] به کار میرود.<ref>علوی، عزاداری رسانه پایدار شیعه، ۸۷.</ref> | «عزاء» مصدر عزا و عزِی به معنای [[صبر]] و شکیبایی بر مصیبت و اندوه<ref>مسعود، الرائد فرهنگ الفبایی عربی ـ فارسی، ۲/۱۱۸۴.</ref> و عزاداری به معنای ماتمداری، ذکر مصیبت، تعزیت، زاری و سوگواری<ref>دهخدا، لغتنامه، ۱۰/۱۳۹۸۵.</ref> است. مراد از عزاداری در فرهنگ دینی، طلب تسلی از مصائب و صبرکردن بر حزن به سبب اسناددادن امر به سوی خدای عزوجل است.<ref>صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱/۱۷۵؛ معلوف، المنجد فی اللغه، ۱/۵۰۴.</ref> عزاداری در عرف شیعی به همان معنای لغوی و عمدتاً در سوگواری شهادت [[معصومان(ع)]]، بهویژه [[شهادت امامحسین(ع)]] و [[شهدای کربلا]] به کار میرود.<ref>علوی، عزاداری رسانه پایدار شیعه، ۸۷.</ref> | ||
== پیشینه == | == پیشینه == | ||
سوگواری برای افرادِ ازدسترفته امری غریزی و طبیعی است و در طول تاریخ رواج داشته است.<ref>باقری بیدهندی، بایدها و نبایدهای عزاداری، ۴۰۵.</ref> در | سوگواری برای افرادِ ازدسترفته امری غریزی و طبیعی است و در طول تاریخ رواج داشته است.<ref>باقری بیدهندی، بایدها و نبایدهای عزاداری، ۴۰۵.</ref> در تاریخ اسلام نیز شواهد بسیاری از عزاداری و سوگواری در مصائب دیده میشود. گریه [[رسول اکرم(ص)]] در شهادت [[حضرت حمزه(ع)]] و نیز در سوگ فرزند خود ابراهیم و نیز گریه بسیار [[حضرت فاطمه(س)]] در فراق پیامبر(ص)، از این موارد است.<ref>مجلسی، محمدتقی، کیفیت تأثیر نهضت کربلا در انقلاب، ۲/۴۸۲؛ مطهری، مجموعه آثار، ۲۲/۶۳۲ و ۲۴/۴۶۶.</ref> در [[سنت|سنت پیامبر اکرم(ص)]] و ائمه(ع) بر تعزیت و تسلیت مصیبتدیدگان و خواندن آیه استرجاع «انّا لله و انّا الیه راجعون»<ref>بقره، ۱۵۶.</ref> و تسلیم قضای الهیبودن تأکید و نیز به دوری از جزع و نوحهگری بر باطل و توأم با [[بدعت]] در عزاداری، سفارش شده است<ref>صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱/۱۷۳–۱۷۵؛ مجلسی، محمدتقی، کیفیت تأثیر نهضت کربلا در انقلاب، ۲/۲۰۲، ۳۷۲ و ۴۳۲.</ref>؛ چنانکه [[امامصادق(ع)]] وصیت پدر خود [[امامباقر(ع)]] را بازگو کرده است که به ایشان امر کرد از مال خود، مقداری را وقف نوحهخوانان کند که ده سال در منا و ایام حج، برای آن حضرت عزاداری کنند.<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ۴۶/۲۲۰.</ref> ایشان همچنین خاطرنشان کرده است هرکس برای خونی که از [[اهل بیت(ع)]] ریخته شده است یا حقی که از آنان گرفتهاند، یا آبرویی که از آنان یا یکی از [[شیعه|شیعیان]] آنان بردهاند، چشمش گریان شود، خدای تعالی به همین سبب او را در [[بهشت]] جاویدان برای ابد جای میدهد.<ref>مفید، الامالی، ۱۷۵.</ref> | ||
بر اساس برخی روایات، موضوع عزاداری برای [[امام حسین(ع)|امامحسین(ع)]]، پیش از شهادت ایشان مطرح بوده است.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ۱۴/۳۳۱؛ طیب، اطیب البیان، ۱۲/۳۴۰.</ref> پس از پیامبر(ص) همه ائمه(ع) و بسیاری از | بر اساس برخی روایات، موضوع عزاداری برای [[امام حسین(ع)|امامحسین(ع)]]، پیش از شهادت ایشان مطرح بوده است.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ۱۴/۳۳۱؛ طیب، اطیب البیان، ۱۲/۳۴۰.</ref> پس از پیامبر(ص) همه ائمه(ع) و بسیاری از [[صحابه]]، در سوگ امامحسین(ع) سوگوار بودند و در حضور آنان مجالس عزاداری و نوحهخوانی برگزار میشد.<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ۴۴/۲۵۸؛ مطهری، مجموعه آثار، ۲۵/۳۹۱.</ref> چگونگی [[واقعه عاشورا]] و تأکید بسیار ائمه(ع) بر زنده نگهداشتن آن، موجب شد تا با وجود تهدید و سختگیری خلفای اموی و عباسی و حتی تخریب چندینباره [[مرقد سیدالشهدا(ع)]]، مسلمانان و گاه غیر مسلمانان به زیارت [[کربلا]] و برگزاری عزاداری عاشورا، هرچه بیشتر ترغیب شوند<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۷/۳۱ و ۲۵/۳۳۹.</ref> {{ببینید|امامحسین(ع)}}. | ||
برگزاری مراسم عزاداری پس از [[شهادت]] امامحسین(ع)، دورههای مختلفی را طی کرده است. نخستین عزاداری، اشکها و نوحه | برگزاری مراسم عزاداری پس از [[شهادت]] امامحسین(ع)، دورههای مختلفی را طی کرده است. نخستین عزاداری، اشکها و نوحه [[امامسجاد(ع)|امامزینالعابدین(ع)]] و [[حضرت زینب(س)]] هنگام واقعه و پس از آن در مسیر [[کربلا]] تا [[مدینه]] بود<ref>واعظزاده خراسانی، انقلاب اسلامی و نهضت حسینی، ۱/۱۴۲؛ حسینی، رهبری و انقلاب، ۸۰.</ref>؛ سپس عزاداری و مرثیهسرایی برای [[شهدای کربلا]] را برخی صحابه در همان روزهای نخستین پس از شهادت امامحسین(ع) انجام دادند.<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ۹۸/۳۲۹؛ محرمی، تاریخ عزاداری، ۲۶۴.</ref> پس از آن این عزاداری، از عصر [[امامباقر(ع)]] به بعد عینیت یافت. در این دوره که دوره ضعف حکومت اموی و استقرار تازه دولت عباسی با شعار حمایت از خاندان پیامبر بود، با توصیه ائمه(ع)، عزاداری امامحسین(ع) به عنوان یک مراسم دینی در مناطق شیعهنشین چون بغداد سالیانه رواج یافت؛ اگر چه با قدرت گرفتن عباسیان و مخالفت آنان با شیعیان و مظاهر [[تشیع]] از گسترش بازماند.<ref>گلی زواره، آبشارهای عاشورایی، ۳۷–۴۵؛ محرمی، تاریخ عزاداری، ۲۵۶ و ۲۶۸.</ref> | ||
رسمیتیافتن عزاداری و ادامه آن از سال ۳۵۲ق، عزاداری سیدالشهدا(ع) را به یکی از مناسک فرهنگی و رسمی در ایران تبدیل کرد.<ref>واعظزاده خراسانی، انقلاب اسلامی و نهضت حسینی، ۱/۱۴۳؛ علوی، عزاداری رسانه پایدار شیعه، ۸۸.</ref> مراسم بزرگداشت عاشورا در این سال به دستور معزالدوله دیلمی در بغداد و با بستن بازارها و بیرونآمدن دستههای عزاداری برپا شد و پس از آن نیز ادامه یافت.<ref>ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ۲۶/۱۱؛ علوی، عزاداری رسانه پایدار شیعه، ۸۸؛ محدثی، سنت احیاگری و روشهای پاسداری از حماسه عاشورا، ۱/۱۳۰.</ref> قالبهای سوگواری عاشورا در این دوره، مرثیهسرایی و سرودن [[اشعار]]، [[مقتلخوانی]] و برپایی دسته سینهزنی بود.<ref>محرمی، تاریخ عزاداری، ۲۸۹–۲۹۰.</ref> در نهایت عزاداری حسینی از [[عصر صفویه]] به بعد گسترش شکلی یافت و شاهان صفوی که خود را ملزم به ترویج تشیع میدانستند، یاد و ذکر سیدالشهدا(ع) را هم از نظر گستردگی و هم از نظر شکلی به کمال رساندند.<ref>گلی زواره، آبشارهای عاشورایی، ۱۳۹–۱۴۰.</ref> شکلهای عزاداری در این دوره به شیوه روضهخوانی، دستههای [[سینهزنی]]، تعزیه و [[شبیهخوانی]] بود که تا امروز هم ادامه دارد<ref>محرمی، تاریخ عزاداری، ۲۵۷ و ۲۹۵–۲۹۹.</ref>؛ با این حال، مراسم عزاداری بهویژه در دوره اخیر، گاه از مسیر درست خود خارج شده و به بیراهه رفته است؛ تا اینکه [[امامخمینی]] با پیوندزدن حادثه کربلا با ضرورتهای سیاسی موجود، درک جدیدی از فرهنگ عاشورا و عزاداری به وجود آورد و از مردم خواست تا برای برپاکردن [[حکومت اسلامی]]، عاشورایی جدید به وجود آورند.<ref>←امامخمینی، ولایت فقیه، ۱۳۳.</ref> | رسمیتیافتن عزاداری و ادامه آن از سال ۳۵۲ق، عزاداری سیدالشهدا(ع) را به یکی از مناسک فرهنگی و رسمی در ایران تبدیل کرد.<ref>واعظزاده خراسانی، انقلاب اسلامی و نهضت حسینی، ۱/۱۴۳؛ علوی، عزاداری رسانه پایدار شیعه، ۸۸.</ref> مراسم بزرگداشت عاشورا در این سال به دستور معزالدوله دیلمی در بغداد و با بستن بازارها و بیرونآمدن دستههای عزاداری برپا شد و پس از آن نیز ادامه یافت.<ref>ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ۲۶/۱۱؛ علوی، عزاداری رسانه پایدار شیعه، ۸۸؛ محدثی، سنت احیاگری و روشهای پاسداری از حماسه عاشورا، ۱/۱۳۰.</ref> قالبهای سوگواری عاشورا در این دوره، مرثیهسرایی و سرودن [[اشعار]]، [[مقتلخوانی]] و برپایی دسته سینهزنی بود.<ref>محرمی، تاریخ عزاداری، ۲۸۹–۲۹۰.</ref> در نهایت عزاداری حسینی از [[عصر صفویه]] به بعد گسترش شکلی یافت و شاهان صفوی که خود را ملزم به ترویج تشیع میدانستند، یاد و ذکر سیدالشهدا(ع) را هم از نظر گستردگی و هم از نظر شکلی به کمال رساندند.<ref>گلی زواره، آبشارهای عاشورایی، ۱۳۹–۱۴۰.</ref> شکلهای عزاداری در این دوره به شیوه روضهخوانی، دستههای [[سینهزنی]]، تعزیه و [[شبیهخوانی]] بود که تا امروز هم ادامه دارد<ref>محرمی، تاریخ عزاداری، ۲۵۷ و ۲۹۵–۲۹۹.</ref>؛ با این حال، مراسم عزاداری بهویژه در دوره اخیر، گاه از مسیر درست خود خارج شده و به بیراهه رفته است؛ تا اینکه [[امامخمینی]] با پیوندزدن حادثه کربلا با ضرورتهای سیاسی موجود، درک جدیدی از فرهنگ عاشورا و عزاداری به وجود آورد و از مردم خواست تا برای برپاکردن [[حکومت اسلامی]]، عاشورایی جدید به وجود آورند.<ref>←امامخمینی، ولایت فقیه، ۱۳۳.</ref> | ||
== فلسفه و آثار عزاداری == | == فلسفه و آثار عزاداری == | ||
فلسفه عزاداری، همان فلسفه [[قیام امامحسین(ع)]] است<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۵/۳۹۱.</ref> که حضرت آن را [[احیاگری و اصلاح|اصلاح]] در امت جد خود از راه فریضه [[امر به معروف و نهی از منکر]] اعلام کرد<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ۴۴/۳۲۹.</ref>؛ از اینرو فلسفه عزاداری سیدالشهدا(ع) را میتوان اصلاحگری، احیای آموزهها و معارف دینی، تربیت انسان، زندهکردن نام و قیام امامحسین(ع) و تداوم بینش حسینی در | فلسفه عزاداری، همان فلسفه [[قیام امامحسین(ع)]] است<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۵/۳۹۱.</ref> که حضرت آن را [[احیاگری و اصلاح|اصلاح]] در امت جد خود از راه فریضه [[امر به معروف و نهی از منکر]] اعلام کرد<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ۴۴/۳۲۹.</ref>؛ از اینرو فلسفه عزاداری سیدالشهدا(ع) را میتوان اصلاحگری، احیای آموزهها و معارف دینی، تربیت انسان، زندهکردن نام و قیام امامحسین(ع) و تداوم بینش حسینی در مبارزه با ستم برشمرد.<ref>علوی، عزاداری رسانه پایدار شیعه، ۸۸–۹۰.</ref> واقعه عاشورا در سال ۶۱ق و جو خفقان حاکم بر جامعه اموی، موجب شد تا بازماندگان این واقعه، عزاداری را به صورت رسانهای برای ابلاغ پیام [[عاشورا]] برگزینند<ref>علوی، عزاداری رسانه پایدار شیعه، ۸۶.</ref>؛ چنانکه در طول تاریخ هیچ رسانهای نتوانست به اندازه عزاداری نقش اطلاعرسانی ایفا کند. عزاداری یک واقعه تاریخی (عاشورا) را با وجود همه فشارها و محدودیتها، قرنها زنده نگه داشت و با انتقال پیام آن به نسلهای بعد،<ref>علوی، عزاداری رسانه پایدار شیعه، ۸۷.</ref> نقش مهمی در قیام و اقدام [[شیعه]] علیه [[طاغوت]]، در طول تاریخ داشت.<ref>آذری قمی، شرحی بر وصیتنامه سیاسی الهی حضرت امامخمینی، ۱/۱۳۸؛ منافی اناری، جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، ۲۱۲.</ref> رونق مناسک عزاداری امامحسین(ع)، همچنین موجب ایجاد مشاغل مذهبی خاص و رواج ادبیات مذهبی<ref>حسینی، رهبری و انقلاب، ۸۰.</ref> و منقبتگویی و مدیحهسرایی اهل بیت(ع) شد که در سدههای هشتم تا دوازدهم هجری رونق بیشتری داشت. دوازده بند محتشم کاشانی (متوفی۹۹۶ق) یکی از معروفترین مرثیههاست.<ref>صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ۶۲۴ و ۶۴۳.</ref> | ||
[[امامخمینی]] که معتقد بود خداوند به دلیل انحراف مسلمانان از مسیر اسلام ناب، [[امامحسین(ع)]] را برانگیخت تا [[اسلام]] را احیا کند،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۵۲۶.</ref> زنده نگهداشتن اسلام را از عزاداریهای [[محرّم]] و [[صفر]]<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۳۲۶؛ ۱۵/۳۳۰ و ۱۶/۳۴۴.</ref> و مجلسهای عزای سیدالشهدا(ع) را ضد [[ظلم]]، ضد طاغوت و انسانساز میدانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۱۲۰ و ۱۶/۳۴۷.</ref> ایشان فلسفه عزاداری عاشورا را از نظر سیاسی، عبادی و ظرفیتی که برای بسیج عمومی مردم دارد، بسیار مهم میشمرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۳۲۳ و ۳۲۷.</ref> و اظهار میکرد [[ثواب]] بسیاری که برای عزاداری آن حضرت مقرر شده، از همینروست و در پس اشکها و نوحهها، حفظ | [[امامخمینی]] که معتقد بود خداوند به دلیل انحراف مسلمانان از مسیر اسلام ناب، [[امامحسین(ع)]] را برانگیخت تا [[اسلام]] را احیا کند،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۵۲۶.</ref> زنده نگهداشتن اسلام را از عزاداریهای [[محرّم]] و [[صفر]]<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۳۲۶؛ ۱۵/۳۳۰ و ۱۶/۳۴۴.</ref> و مجلسهای عزای سیدالشهدا(ع) را ضد [[ظلم]]، ضد طاغوت و انسانساز میدانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۱۲۰ و ۱۶/۳۴۷.</ref> ایشان فلسفه عزاداری عاشورا را از نظر سیاسی، عبادی و ظرفیتی که برای بسیج عمومی مردم دارد، بسیار مهم میشمرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۳۲۳ و ۳۲۷.</ref> و اظهار میکرد [[ثواب]] بسیاری که برای عزاداری آن حضرت مقرر شده، از همینروست و در پس اشکها و نوحهها، حفظ مکتب اسلام نهفته است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۵۲۷–۵۲۹ و ۱۱/۹۸–۹۹.</ref> از نگاه ایشان پایهگذاری مجالس عزاداری توسط ائمه(ع)، راهی برای سازماندهی اقلیت شیعه در دوران خفقان حکومتهای اموی و عباسی بود که تداوم این امر [[وحدت]] و بسیج سراسری کشورهای اسلامی، علیه دشمنانشان را به همراه خواهد داشت.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۳۴۴–۳۴۵.</ref> | ||
امامخمینی عزاداری برای ائمه اطهار(ع) بهویژه سیدالشهدا(ع) را یکی از ابعاد مهم فرهنگی این راهنمایان بشر میدانست و به پیروی جدی از آن سفارش میکرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۳۹۹–۴۰۰.</ref> ایشان با مهمشمردن عزاداری امامحسین(ع) به تأسی از [[پیامبر(ص)]]،<ref>طیب، اطیب البیان، ۱۲/۳۴۰.</ref> مجالس عزاداری را اجتماعی منحصر به فرد میشمرد که با ایجاد انسجام و وحدت ملی و اسلامی، موجب بقای شیعه و | امامخمینی عزاداری برای ائمه اطهار(ع) بهویژه سیدالشهدا(ع) را یکی از ابعاد مهم فرهنگی این راهنمایان بشر میدانست و به پیروی جدی از آن سفارش میکرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۳۹۹–۴۰۰.</ref> ایشان با مهمشمردن عزاداری امامحسین(ع) به تأسی از [[پیامبر(ص)]]،<ref>طیب، اطیب البیان، ۱۲/۳۴۰.</ref> مجالس عزاداری را اجتماعی منحصر به فرد میشمرد که با ایجاد انسجام و وحدت ملی و اسلامی، موجب بقای شیعه و اسلام است و در هیچکجای جهان شبیه آن دیده نمیشود<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۳۱۳–۳۱۴ و ۱۱/۹۸.</ref>؛ بنابراین با تأکید به تداوم عزاداری به شکل سنتی آن،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۳۳۰ و ۱۸/۱۷۷.</ref> حفظ نهضت انقلابی ایران را منوط به حفظ سنتها، به شرط تصفیه [[انحراف|انحرافات]] و [[بدعت|بدعتها]] و رعایت جهات شرعی میدانست و با سفارش به ذکر مسائل روز در این مجالس، نجات کشور از آسیب را تنها با زنده نگهداشتن عاشورا ممکن میدید.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۳۳۱–۳۳۳.</ref> ایشان همچنین ادامه نهضت را یک دستور برشمرده و برگزاری مجالس عزای حسینی را ادامه «نهگفتن» علیه [[طاغوت]] و گریه بر مظلوم را فریاد بر ظالم دانسته است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۸، ۱۲۲–۱۲۳ و ۳۱۵.</ref> | ||
امامخمینی معتقد بود خون امامحسین(ع) و برگزاری مجالس عزاداری که تشکیل اجتماعات بزرگ را بدون هزینه ممکن ساخته است، با تهییج عواطف انسانی و تأثیر عمیق در روح و روان مردم، خون ملتهای اسلامی را به هیجان و خروش میآورد و برای حفظ مقاصد اسلامی مهیا میکند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۱۲۱؛ ۱۱/۱۰۰ و ۱۵/۳۳۱؛ آذری قمی، شرحی بر وصیتنامه سیاسی الهی حضرت امامخمینی، ۱/۱۳۸–۱۳۹.</ref>؛ از اینرو خاطرنشان کرده است که در صورت توجه روشنفکران مخالف به آثار متعدد اجتماعی و سیاسی مراسم عزاداری عاشورا، خودشان برپاکننده و بانی این مجالس خواهند بود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۳۴۷؛ کواکبیان، هفت قطره از جاری زلال اندیشه امامخمینی، ۲۲۰.</ref> | امامخمینی معتقد بود خون امامحسین(ع) و برگزاری مجالس عزاداری که تشکیل اجتماعات بزرگ را بدون هزینه ممکن ساخته است، با تهییج عواطف انسانی و تأثیر عمیق در روح و روان مردم، خون ملتهای اسلامی را به هیجان و خروش میآورد و برای حفظ مقاصد اسلامی مهیا میکند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۱۲۱؛ ۱۱/۱۰۰ و ۱۵/۳۳۱؛ آذری قمی، شرحی بر وصیتنامه سیاسی الهی حضرت امامخمینی، ۱/۱۳۸–۱۳۹.</ref>؛ از اینرو خاطرنشان کرده است که در صورت توجه روشنفکران مخالف به آثار متعدد اجتماعی و سیاسی مراسم عزاداری عاشورا، خودشان برپاکننده و بانی این مجالس خواهند بود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۳۴۷؛ کواکبیان، هفت قطره از جاری زلال اندیشه امامخمینی، ۲۲۰.</ref> | ||
== عزاداری در دوره پهلوی == | == عزاداری در دوره پهلوی == | ||
فرهنگ عزاداری در میان شیعیان به یک باور هویتبخش تبدیل شده است، به گونهای که گاه افراد برای انتساب خود به مذهب از این حربه استفاده میکنند؛ چنانکه ازجمله دلایل موفقیت [[رضاشاه پهلوی]] در تصدی قدرت، عوامفریبی و تظاهر وی به دینداری از راه عزاداری بود که محبوبیت زیادی برای وی در نزد عامه مردم ایجاد کرد.<ref>مستوفی، شرح زندگانی من یا تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه، ۳/۴۶۱.</ref> وی که پیش از سلطنت و در دوره انتقال قدرت (۱۲۹۹–۱۳۰۴) با شرکت در مراسم سوگواری محرم، چهرهای مذهبی به خود گرفته بود،<ref>امینی، چالشهای روحانیت با رضاشاه، ۷۸؛ گلی زواره، آبشارهای عاشورایی، ۱۶۷–۱۷۰.</ref> از سال ۱۳۱۴ بهتدریج برگزاری مجالس عزاداری را ممنوع اعلام کرد.<ref>بصیرتمنش، علما و رژیم رضاشاه، ۱۴۱–۱۴۳.</ref> ادامه سختگیری دربارهٔ مجالس عزا، به ممنوعیت ذکر مصیبت در حوزههای علمیه و مجالس ترحیم و نیز بازداشت و زندانیشدن بسیاری از واعظان منجر شد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۲۴۹؛ ادیب هروی، حدیقة الرضویه، ۲۹۴؛ گلی زواره، آبشارهای عاشورایی، ۱۷۱.</ref> [[امامخمینی]] و دیگران خاطرنشان کردهاند که مجالس عزاداری در این زمان بسیار محدود و مخفیانه در نیمهشب برگزار میشد و پیش از | فرهنگ عزاداری در میان شیعیان به یک باور هویتبخش تبدیل شده است، به گونهای که گاه افراد برای انتساب خود به مذهب از این حربه استفاده میکنند؛ چنانکه ازجمله دلایل موفقیت [[رضاشاه پهلوی]] در تصدی قدرت، عوامفریبی و تظاهر وی به دینداری از راه عزاداری بود که محبوبیت زیادی برای وی در نزد عامه مردم ایجاد کرد.<ref>مستوفی، شرح زندگانی من یا تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه، ۳/۴۶۱.</ref> وی که پیش از سلطنت و در دوره انتقال قدرت (۱۲۹۹–۱۳۰۴) با شرکت در مراسم سوگواری محرم، چهرهای مذهبی به خود گرفته بود،<ref>امینی، چالشهای روحانیت با رضاشاه، ۷۸؛ گلی زواره، آبشارهای عاشورایی، ۱۶۷–۱۷۰.</ref> از سال ۱۳۱۴ بهتدریج برگزاری مجالس عزاداری را ممنوع اعلام کرد.<ref>بصیرتمنش، علما و رژیم رضاشاه، ۱۴۱–۱۴۳.</ref> ادامه سختگیری دربارهٔ مجالس عزا، به ممنوعیت ذکر مصیبت در [[حوزههای علمیه]] و مجالس ترحیم و نیز بازداشت و زندانیشدن بسیاری از واعظان منجر شد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۲۴۹؛ ادیب هروی، حدیقة الرضویه، ۲۹۴؛ گلی زواره، آبشارهای عاشورایی، ۱۷۱.</ref> [[امامخمینی]] و دیگران خاطرنشان کردهاند که مجالس عزاداری در این زمان بسیار محدود و مخفیانه در نیمهشب برگزار میشد و پیش از اذان صبح تمام میشد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۰۰ و ۹/۷۸؛ آذری قمی، شرحی بر وصیتنامه سیاسی الهی حضرت امامخمینی، ۱/۱۳۹؛ واعظزاده خراسانی، انقلاب اسلامی و نهضت حسینی، ۱۴۳.</ref> از نظر امامخمینی این حساسیت و ممنوعیت در مورد مجالس عزای حسینی، تنها به دلیل شناخت آنان از قدرت این مجالس در پیشگیری از مقاصد ضداسلامیشان بود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۳۱۴.</ref> | ||
پس از سقوط رضاشاه پهلوی، نیروی مهارشده مردم به صورت ناگهانی آزاد شد و عزاداریها بار دیگر احیا شد<ref>امینی، چالشهای روحانیت با رضاشاه، ۲۴۶؛ گلی زواره، آبشارهای عاشورایی، ۱۷۸.</ref>؛ اما برنامه اسلامزدایی در زمان محمدرضا پهلوی نیز به شکل دیگر ادامه یافت.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۳۱۵.</ref> با فرارسیدن | پس از سقوط رضاشاه پهلوی، نیروی مهارشده مردم به صورت ناگهانی آزاد شد و عزاداریها بار دیگر احیا شد<ref>امینی، چالشهای روحانیت با رضاشاه، ۲۴۶؛ گلی زواره، آبشارهای عاشورایی، ۱۷۸.</ref>؛ اما برنامه اسلامزدایی در زمان [[محمدرضا پهلوی]] نیز به شکل دیگر ادامه یافت.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۳۱۵.</ref> با فرارسیدن محرم ۱۳۴۲ش و در پی پیام امامخمینی به روحانیان، مبنی بر یادآوری مصیبتهای وارده به [[اسلام]] و مراکز [[فقه]]،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۲۲۹–۲۳۰.</ref> [[رژیم پهلوی]] تعدادی از واعظان تهران را به [[ساواک|سازمان اطلاعات و امنیت کشور]] (ساواک) احضار کرد و رسماً از آنان خواست علیه محمدرضا پهلوی و [[اسرائیل]] و اینکه اسلام در خطر است، سخن نگویند.<ref>گروه تدوین خاطرات، انقلاب اسلامی به روایت خاطره، ۱۱۹.</ref> امامخمینی با [[انتقاد]] از عملکرد رژیم پهلوی، از حبس و [[شکنجه]] علما و عزاداران حسینی به جرمِ سخنگفتن از [[ظلم]]، با وجود آزادی بیانِ فرق ضاله در ایران اظهار تأسف کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۲۶۲.</ref> ایشان همچنین به همراه چند تن از علما، [[سیدمحمدهادی میلانی|سیدمحمدهادی حسینی میلانی]]، [[سیدشهابالدین مرعشی نجفی]] و [[سیدحسن طباطبایی قمی]]، در اعلامیه مشترک که به مناسبت نخستین سالگرد [[پانزده خرداد]] صادر شد، ضمن بیان مصائب واردشده به علما و مردم و موضعگیری در برابر این دستور، وظیفه علمای اسلام را دفاع از احکام اسلام و استقلال مملکت اسلامی دانست. همچنین روز دوازدهم محرم (پانزده خرداد ۱۳۴۳) را عزای ملی اعلام کرد و با هشدار به دولت دربارهٔ رفتار با علما، سکوت در برابر خطرهای پیشبینیشده برای اسلام و استقلال مملکت را جرم و [[گناه]] بزرگ شمرد و همه طبقات ملت را در برابر این امر موظف دانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۳۳۵–۳۳۸.</ref> | ||
== تأثیر عزاداری بر نهضت اسلامی == | == تأثیر عزاداری بر نهضت اسلامی == | ||
تأثیر [[قیام امامحسین(ع)]] و بزرگداشت [[عاشورا]] در قیام ملت | تأثیر [[قیام امامحسین(ع)]] و بزرگداشت [[عاشورا]] در قیام ملت ایران و سقوط [[رژیم پهلوی]] پوشیده نیست و امامخمینی نیز شکلگیری، پیروزی و تداوم [[انقلاب اسلامی ایران]] را مدیون عاشورا و درسی که مردم از امامحسین(ع) آموختند میدانست.<ref>حقی، فلسفه انقلاب اسلامی، ۹۶.</ref> از نظر ایشان عامل اساسی نهضت اسلامی ایران و زمینهساز پیروزی آن در مراحل مختلف، فرهنگ عاشورا و مجالس سوگواری سیدالشهدا(ع) است و همین فرهنگ در تداوم و حفظ این پیروزی نقش اساسی دارد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۵۵–۵۸ و ۴۸۲؛ کواکبیان، هفت قطره از جاری زلال اندیشه امامخمینی، ۲۳۵.</ref> ایشان با بهرهگیری از آموزههای فرهنگ [[تشیع]] و پیوند واقعه [[کربلا]] با ضرورتهای سیاسی موجود، ملت ایران را به درک عاشورا و حرکت در جهت آن سوق داد.<ref>حسینی، رهبری و انقلاب، ۸۹–۹۰؛ اخوان مفرد، ایدئولوژی انقلاب ایران، ۱۸۴؛ هنری لطیفپور، فرهنگ سیاسی شیعه و انقلاب، ۱۳۶.</ref> حوادث انقلاب، [[شعار]]ها و مراکز اجتماع مردم از سال ۱۳۴۲ الگوپذیری و نقش مهم عاشورا در این وقایع را بهخوبی نشان میدهد.<ref>باهنر، مباحثی پیرامون فرهنگ انقلاب، ۷۰؛ مصباح یزدی، کیفیت تأثیر نهضت کربلا در انقلاب، ۱۹۲–۱۹۳.</ref> | ||
پس از تصویب [[لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی]]، موضعگیری امامخمینی و روحانیان در مقابل آن موجب سرکوب شدید رژیم و حمله به فیضیه در ۲/۱/۱۳۴۲ش/ ۲۵ شوال ۱۳۸۲ق شد<ref>فراتی، تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی از مرجعیت امامخمینی تا تبعید، ۷۸–۸۰؛ کواکبیان، هفت قطره از جاری زلال اندیشه امامخمینی، ۲۳۲.</ref> {{ببینید|حمله به مدرسه فیضیه}}. امامخمینی با توجه به درک عمیق از تأثیر فرهنگ عاشورا در روح ملت، هفتاد روز پس از این واقعه، در سخنرانی عصر عاشورا در ۱۳/۳/۱۳۴۲ که زمینهساز | پس از تصویب [[لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی]]، موضعگیری امامخمینی و روحانیان در مقابل آن موجب سرکوب شدید رژیم و [[حمله به مدرسه فیضیه|حمله به فیضیه]] در ۲/۱/۱۳۴۲ش/ ۲۵ شوال ۱۳۸۲ق شد<ref>فراتی، تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی از مرجعیت امامخمینی تا تبعید، ۷۸–۸۰؛ کواکبیان، هفت قطره از جاری زلال اندیشه امامخمینی، ۲۳۲.</ref> {{ببینید|حمله به مدرسه فیضیه}}. امامخمینی با توجه به درک عمیق از تأثیر فرهنگ عاشورا در روح ملت، هفتاد روز پس از این واقعه، در سخنرانی عصر عاشورا در ۱۳/۳/۱۳۴۲ که زمینهساز [[قیام پانزده خرداد ۱۳۴۲|واقعه پانزده خرداد]] و آغاز نهضت اسلامی ایران شد،<ref>هنری لطیفپور، فرهنگ سیاسی شیعه و انقلاب، ۱۳۸.</ref> با تأکید بر مخالفت رژیم پهلوی با اساس اسلام، عملکرد رژیم در سرکوب نوجوانان را با عملکرد سپاه [[یزید]] در [[کربلا]] برابر دانست و با نصیحت و اخطار به [[محمدرضا پهلوی]]، در مورد آینده مملکت ابراز نگرانی و تأسف کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۲۴۳–۲۴۸.</ref> ایشان که واقعه عاشورا را در هر مقطعی انقلابساز میدانست، قیام پانزده خرداد ۱۳۴۲ را الهامگرفته از مکتب عاشورا خواند و خاطرنشان ساخت که هیچ قدرتی جز گرمی و شور عاشورا و قدرت خون [[امامحسین(ع)]] نمیتوانست چنین قیامی را بدون هیچ سابقهای به وجود آورد. همچنین به اعتقاد ایشان [[رژیم پهلوی]] در پانزده خرداد ۱۳۴۲، سقوط حتمی خود را امضا کرد؛ چنانکه حکومت یزید نیز هلاک ابدی خود را با واقعه عاشورا به ثبت رساند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲۹۰ و ۳۴۶.</ref> ایشان در طول نهضت اسلامی مردم، بهویژه در روزهای اوج نهضت {{ببینید|تاسوعا و عاشورا}}، با تأکید بر محوریت عزاداری، معتقد بود تنها در پرتو حفظ این سنت است که میتوان در برابر همه قدرتهای بزرگ ایستاد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۳۴۹–۳۵۰.</ref> | ||
قدرت عزاداری در بسیج مردم، از نظر محمدرضا پهلوی نیز پوشیده نبود؛ چنانکه گفته شده وی معتقد بود اگر بتواند ماه محرم (سال ۱۳۵۷) را با موفقیت پشت سر بگذارد، میتواند به بقای حکومتش امیدوار باشد.<ref>سازمان عقیدتی سیاسی، ۱۲۹.</ref> در طول دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران نیز امامخمینی گرمی و شور جبهههای جنگ و اشتیاق و افتخار جوانان به [[شهادت]] را از عشق سالار شهیدان و ناشی از مجالس عزاداری میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۳۴۶ و ۱۷/۵۸.</ref> و بر ادامه آن به همراه تذکر مسائل سیاسی و اجتماعی روز تأکید میکرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۳۲۹–۳۳۰ و ۱۷/۵۹.</ref> | قدرت عزاداری در بسیج مردم، از نظر محمدرضا پهلوی نیز پوشیده نبود؛ چنانکه گفته شده وی معتقد بود اگر بتواند ماه محرم (سال ۱۳۵۷) را با موفقیت پشت سر بگذارد، میتواند به بقای حکومتش امیدوار باشد.<ref>سازمان عقیدتی سیاسی، ۱۲۹.</ref> در طول دوران [[جنگ عراق علیه ایران|جنگ تحمیلی عراق علیه ایران]] نیز امامخمینی گرمی و شور جبهههای جنگ و اشتیاق و افتخار جوانان به [[شهادت]] را از عشق سالار شهیدان و ناشی از مجالس عزاداری میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۳۴۶ و ۱۷/۵۸.</ref> و بر ادامه آن به همراه تذکر مسائل سیاسی و اجتماعی روز تأکید میکرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۳۲۹–۳۳۰ و ۱۷/۵۹.</ref> | ||
== آسیبشناسی عزاداری == | == آسیبشناسی عزاداری == | ||
عزاداری مانند هر امر اجتماعی دیگر نیاز به آسیبشناسی و بازنگری در آداب و رسوم دارد؛ زیرا در طول تطور خود دچار انحرافاتی شده است که آن را از فلسفه اصلی خود دور کرده است؛ ازجمله بنابر برداشت مسیحگونه رایج در تاریخ گذشته شیعه، بهخصوص از دوران صفویه به بعد، حرکت [[امامحسین(ع)]] حرکتی مقدر برای کشتهشدن و عزاداری برای آن حضرت نیز تنها | عزاداری مانند هر امر اجتماعی دیگر نیاز به آسیبشناسی و بازنگری در آداب و رسوم دارد؛ زیرا در طول تطور خود دچار [[انحراف|انحرافاتی]] شده است که آن را از فلسفه اصلی خود دور کرده است؛ ازجمله بنابر برداشت مسیحگونه رایج در تاریخ گذشته شیعه، بهخصوص از [[صفویه|دوران صفویه]] به بعد، حرکت [[امامحسین(ع)]] حرکتی مقدر برای کشتهشدن و عزاداری برای آن حضرت نیز تنها گریه برای بخشایش [[گناهان]] بهشمار آمد؛ بنابراین بدون احساس نیاز به شناخت اهداف اجتماعی حرکت امامحسین(ع)، هر کوششی برای تحرک سیاسی با استفاده از این واقعه، با شکست مواجه میشد.<ref>حسینی، رهبری و انقلاب، ۸۲–۸۳؛ عنایت، اندیشه سیاسی در اسلام معاصر، ۳۱۰–۳۱۱.</ref> برخی دیگر از آسیبهای مهم که موجب انحراف در عزاداری میشود، عبارتاند از: گسترش [[دروغ]] و جعل وقایع تاریخی، کاستهشدن عزاداری از محتوای مطلوب، برتری شکل بر محتوا، ریا و تزویر، [[تعصب]] و [[جمود]]، ترک واجبات برای مستحبات، برخورد عاطفی صرف، اسطورهسازی و افسانهگویی، تبدیلشدن به عادت، آمیختگی فرهنگها با عزاداری، غلوآمیزشدن عزاداری، رعایتنکردن برخی موازین شرعی و ترویج برخی ناهنجاریها.<ref>نوری، صدق درمقتلخوانی، ۹۱–۱۵۰؛ قمی، منتهی الامال، ۲/۱۰۵۹–۱۰۸۶؛ مطهری، مجموعه آثار، ۱۷/۸۴–۹۵؛ امین عاملی، عزاداریهای نامشروع، ۷۸–۸۲.</ref> | ||
دو ضعف عمده در مجالس عزاداری، دلیل مهم رواج و بقای بسیاری از این آسیبهاست: یکی هدف قرارگرفتن و اهمیت کمیت شرکتکنندگان در عزاداری و دیگری به پا داشتن حداکثر شور و غلیان احساسات در مجلس.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۷/۱۲۹.</ref> به دلیل همین آسیبها، بسیاری از نظریهپردازان شیعی و حتی غیر شیعی، در سالهای پیش از | دو ضعف عمده در مجالس عزاداری، دلیل مهم رواج و بقای بسیاری از این آسیبهاست: یکی هدف قرارگرفتن و اهمیت کمیت شرکتکنندگان در عزاداری و دیگری به پا داشتن حداکثر شور و غلیان احساسات در مجلس.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۷/۱۲۹.</ref> به دلیل همین آسیبها، بسیاری از نظریهپردازان شیعی و حتی غیر شیعی، در سالهای پیش از [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب]]، با هدف خرافهزدایی از باورهای دینی و بازگرداندن خصلتهای انقلابی، بخشی از انتقادهای خود را به پیراستن واقعه عاشورا اختصاص دادند<ref>حسینی، رهبری و انقلاب، ۸۴؛ عنایت، اندیشه سیاسی در اسلام معاصر، ۳۱۳.</ref> که [[مرتضی مطهری]] از آن جمله است.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۷/۶۳–۱۳۳ و ۵۸۱–۶۲۰.</ref> | ||
امامخمینی به تصفیه موارد انحراف در سنت عزاداری توجه داشت و عزاداران را از اعمالی که موجب وهن مذهب و اسلام باشد، مانند [[قمهزنی]] و [[شبیهخوانی]] یا تعزیه، در صورتی که مشتمل بر محرمات و موجب وهن اسلام باشد، برحذر میداشت.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۳۳۱؛ امامخمینی، استفتائات، ۳/۵۸۱–۵۸۳.</ref> تعزیه، نمایشی آیینی است که نخستین نشانههای آن، به آغاز قرن یازده هجری بازمیگردد و در دورههایی با اقبال عمومی ایرانیان مواجه بوده است.<ref>گلی زواره، از مرثیه تا تعزیه، ۴۷۷ و ۴۹۳.</ref> امامخمینی با برگزاری درست تعزیه مخالف نبود؛ ولی مجلس روضه و عزاداری را به آن ترجیح میداد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۲۹۰؛ امامخمینی، استفتائات، ۲/۲۷ و ۳/۵۸۳.</ref> | امامخمینی به تصفیه موارد انحراف در سنت عزاداری توجه داشت و عزاداران را از اعمالی که موجب وهن مذهب و اسلام باشد، مانند [[قمهزنی]] و [[شبیهخوانی]] یا تعزیه، در صورتی که مشتمل بر محرمات و موجب وهن اسلام باشد، برحذر میداشت.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۳۳۱؛ امامخمینی، استفتائات، ۳/۵۸۱–۵۸۳.</ref> تعزیه، نمایشی آیینی است که نخستین نشانههای آن، به آغاز قرن یازده هجری بازمیگردد و در دورههایی با اقبال عمومی ایرانیان مواجه بوده است.<ref>گلی زواره، از مرثیه تا تعزیه، ۴۷۷ و ۴۹۳.</ref> امامخمینی با برگزاری درست تعزیه مخالف نبود؛ ولی مجلس روضه و عزاداری را به آن ترجیح میداد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۲۹۰؛ امامخمینی، استفتائات، ۲/۲۷ و ۳/۵۸۳.</ref> | ||
از سوی دیگر، مسئله عزاداری میتواند مورد استفاده سوء و ابزاری واقع شود و عناصر ضد عاشورا را اهل عاشورا معرفی کند و مظاهر حسینی را به خدمت مقاصد یزیدی درآورد<ref>حکیمی، تفسیرآفتاب، ۲۶۴–۲۶۵؛ بصیرتمنش، علما و رژیم رضاشاه، ۱۱۰.</ref>؛ از اینرو امامخمینی ضمن توجه به نقاط قوت عزاداری عاشورا به عنوان یکی از شعائر سیاسی ـ مذهبی،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۳۲۶–۳۲۷.</ref> ابزاریبودن [[شعائر|شعائر دین]] در دست قدرتطلبان را نیز از نظر دور نمیداشت و عمل [[رضاشاه پهلوی]] در برپایی مراسم عزاداری و پس از او [[محمدرضا پهلوی]] و بعدها عزاداری امثال حزب بعث عراق را تنها برای عوامفریبی و حفظ صورت، با هدف نابودکردن اساس [[دین]] میدانست؛ چنانکه رضاشاه پس از تثبیت قدرت، بارها به مخالفت با روحانیت و ممنوعیت مجالس عزاداری روی آورد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۳۶۸؛ ۷/۲۴۹؛ ۱۱/۴۵۳؛ ۱۳/۱۷۶ و ۱۸/۱۵۸.</ref> | از سوی دیگر، مسئله عزاداری میتواند مورد استفاده سوء و ابزاری واقع شود و عناصر ضد عاشورا را اهل عاشورا معرفی کند و مظاهر حسینی را به خدمت مقاصد یزیدی درآورد<ref>حکیمی، تفسیرآفتاب، ۲۶۴–۲۶۵؛ بصیرتمنش، علما و رژیم رضاشاه، ۱۱۰.</ref>؛ از اینرو امامخمینی ضمن توجه به نقاط قوت عزاداری عاشورا به عنوان یکی از شعائر سیاسی ـ مذهبی،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۳۲۶–۳۲۷.</ref> ابزاریبودن [[شعائر|شعائر دین]] در دست قدرتطلبان را نیز از نظر دور نمیداشت و عمل [[رضاشاه پهلوی]] در برپایی مراسم عزاداری و پس از او [[محمدرضا پهلوی]] و بعدها عزاداری امثال [[حزب بعث عراق]] را تنها برای عوامفریبی و حفظ صورت، با هدف نابودکردن اساس [[دین]] میدانست؛ چنانکه رضاشاه پس از تثبیت قدرت، بارها به مخالفت با [[روحانیت]] و ممنوعیت مجالس عزاداری روی آورد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۳۶۸؛ ۷/۲۴۹؛ ۱۱/۴۵۳؛ ۱۳/۱۷۶ و ۱۸/۱۵۸.</ref> | ||
== سیره عملی و توصیهها == | == سیره عملی و توصیهها == | ||
سلوک امامخمینی در مجالس عزای سیدالشهدا(ع) که شامل طرز نشستن آرام و باوقار ایشان بر زمین، گوشدادن به وعظ واعظ یا ذکر مصائب و گریستن به هنگام ذکر مصیبت بود، نشانه شناخت عمیق ایشان از فرهنگ [[عاشورا]] و دقت و مراقبت در حفظ حریم و حرمت این مجالس بود.<ref>دوانی، امامخمینی و عزاداری امامحسین(ع)، ۱/۱۴۹–۱۵۰؛ رحیمیان، خاطرات، ۵/۷۰–۷۱.</ref> ایشان با توجه به تأثیر مهم شیوه عزاداری در رفتار و سلوک مردم، در روزهای [[جنگ تحمیلی]]، به خواندن نوحههای حماسی سفارش میکرد و از نوحههایی که ناامیدی و خمودگی القا میکند برحذر میداشت.<ref>مرتضوی، مصاحبه، ۶۲۹.</ref> دربارهٔ محتوای مجالس عزاداری، امامخمینی بر تداوم روضهخواندن در آخر منبر و حفظ دستجات عزاداری،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۳۳۲.</ref> ذکر فجایع و ستمگریهای ستمگران هر عصر به همراه بیان مسائل اخلاقی، اعتقادی، سیاسی و اجتماعی روز در منابر و مساجد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۳۳۲ و ۲۱/۴۰۰.</ref> تأکید میکرد؛ همچنین با سفارش بر حفظ اصل عزاداری، تصفیه آن از انحرافات واردشده را ضروری میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۳۳۱.</ref> و برای پرهیز از معصیت، به رعایت حال مردم و بلندنبودن صدا در برپایی این مجالس سفارش میکرد و خواستار وحدت رویه روحانیان در برگزاری مراسم عزاداری بود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۴۹۸.</ref> افزون بر مجلس عزای [[سیدالشهدا(ع)]]، امامخمینی به برگزاری مجالس عزاداری در روز شهادت دیگر ائمه معصوم(ع) نیز اهتمام داشت، بهویژه در سالهای [[تبعید]] در [[نجف]] | سلوک امامخمینی در مجالس عزای سیدالشهدا(ع) که شامل طرز نشستن آرام و باوقار ایشان بر زمین، گوشدادن به وعظ واعظ یا ذکر مصائب و گریستن به هنگام ذکر مصیبت بود، نشانه شناخت عمیق ایشان از فرهنگ [[عاشورا]] و دقت و مراقبت در حفظ حریم و حرمت این مجالس بود.<ref>دوانی، امامخمینی و عزاداری امامحسین(ع)، ۱/۱۴۹–۱۵۰؛ رحیمیان، خاطرات، ۵/۷۰–۷۱.</ref> ایشان با توجه به تأثیر مهم شیوه عزاداری در رفتار و سلوک مردم، در روزهای [[جنگ تحمیلی]]، به خواندن نوحههای حماسی سفارش میکرد و از نوحههایی که ناامیدی و خمودگی القا میکند برحذر میداشت.<ref>مرتضوی، مصاحبه، ۶۲۹.</ref> دربارهٔ محتوای مجالس عزاداری، امامخمینی بر تداوم روضهخواندن در آخر منبر و حفظ دستجات عزاداری،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۳۳۲.</ref> ذکر فجایع و ستمگریهای ستمگران هر عصر به همراه بیان مسائل اخلاقی، اعتقادی، سیاسی و اجتماعی روز در منابر و [[مساجد]]<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۳۳۲ و ۲۱/۴۰۰.</ref> تأکید میکرد؛ همچنین با سفارش بر حفظ اصل عزاداری، تصفیه آن از [[انحراف|انحرافات]] واردشده را ضروری میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۳۳۱.</ref> و برای پرهیز از معصیت، به رعایت حال مردم و بلندنبودن صدا در برپایی این مجالس سفارش میکرد و خواستار وحدت رویه روحانیان در برگزاری مراسم عزاداری بود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۴۹۸.</ref> افزون بر مجلس عزای [[امام حسین(ع)|سیدالشهدا(ع)]]، امامخمینی به برگزاری مجالس عزاداری در روز شهادت دیگر ائمه معصوم(ع) نیز اهتمام داشت، بهویژه در سالهای [[تبعید امامخمینی|تبعید]] در [[نجف اشرف]]، همه شبهای [[شهادت]] ائمه(ع) و سه شب برای شهادت [[حضرت زهرا(س)]]، مجلس ذکر مصیبت برپا میکرد<ref>رحیمیان، خاطرات، ۵/۷۱–۷۲.</ref> {{ببینید|اخلاق و سیره امامخمینی}}. | ||
امامخمینی همچنین در طول نهضت و نیز پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]]، برای توجهدادن مردم به برخی از حوادث مهم مانند پانزده خرداد ۱۳۴۲ | امامخمینی همچنین در طول نهضت و نیز پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]]، برای توجهدادن مردم به برخی از حوادث مهم مانند [[قیام پانزده خرداد ۱۳۴۲|پانزده خرداد ۱۳۴۲]]، تصویب لایحه [[کاپیتولاسیون]]، [[جشنهای ۲۵۰۰ساله شاهنشاهی ایران|جشنهای ۲۵۰۰ساله]] و [[کشتار حجاج ایرانی|کشتار خونین مکه در سال ۱۳۶۶]]، این روزها را به عنوان [[عزای ملی]] اعلام کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۳۳۷، ۴۱۵؛ ۲/۳۶۳–۳۶۴ و ۲۰/۳۴۹–۳۵۰.</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == |