۲۱٬۱۴۹
ویرایش
(ابرابزار) |
|||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
امامخمینی نیز پیروی از شریعت و مراعات ظاهر آن را تنها راه رسیدن به طریقت و حقیقت میداند<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۲۰۱؛ امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۹۰.</ref> و معتقد است هیچ راهی در معارف الهی پیموده نمیشود، مگر آنکه ظاهر شریعت مراعات شود و بدون اتصاف به ظاهر شریعت نمیتوان به باطن دست یافت<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۸؛ امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۹۱.</ref>؛ همچنانکه راه رسیدن به باطن اعمال شرعی و عبادات، مانند [[نماز]]، رعایت آداب شرعی در آن [[عبادت]] است و این امر راه مستقیم به اسرار ربوبیت و انوار غیبی است.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۴۵.</ref> ایشان علم شریعت را راهی مستقیم به اسرار و تجلیات الهی و اساس اعمال ظاهری و تکالیف الهی میداند<ref>امامخمینی، دعاء السحر، ۶۲.</ref> و بر این اعتقاد است که نزدیکترین راه وصول الی الله و [[صراط مستقیم]] اهل [[سیر و سلوک|سلوک]]، راه رسول خدا(ص) و [[اهل بیت(ع)]] اوست.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۸۷.</ref> | امامخمینی نیز پیروی از شریعت و مراعات ظاهر آن را تنها راه رسیدن به طریقت و حقیقت میداند<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۲۰۱؛ امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۹۰.</ref> و معتقد است هیچ راهی در معارف الهی پیموده نمیشود، مگر آنکه ظاهر شریعت مراعات شود و بدون اتصاف به ظاهر شریعت نمیتوان به باطن دست یافت<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۸؛ امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۹۱.</ref>؛ همچنانکه راه رسیدن به باطن اعمال شرعی و عبادات، مانند [[نماز]]، رعایت آداب شرعی در آن [[عبادت]] است و این امر راه مستقیم به اسرار ربوبیت و انوار غیبی است.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۴۵.</ref> ایشان علم شریعت را راهی مستقیم به اسرار و تجلیات الهی و اساس اعمال ظاهری و تکالیف الهی میداند<ref>امامخمینی، دعاء السحر، ۶۲.</ref> و بر این اعتقاد است که نزدیکترین راه وصول الی الله و [[صراط مستقیم]] اهل [[سیر و سلوک|سلوک]]، راه رسول خدا(ص) و [[اهل بیت(ع)]] اوست.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۸۷.</ref> | ||
امامخمینی با این اعتقاد که دستور تربیت انسان در شرایع الهی وجود دارد،<ref>امامخمینی، تقریرات، ۲/۳۰۶.</ref> معتقد است کسی که با مداومت بر انجام اعمال ظاهری شریعت و تبعیت از [[تکالیف الهی]] به باطن دست نیابد، باید بداند آنگونه که شایسته و بایسته است بر انجام وظایف ظاهری قیام نکرده است<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۲۰۱.</ref> و در صورتی که سالک در [[ریاضت]] خود، طریق شریعت را در پیش نگیرد و به ریاضتهای باطل روی آورد، [[نفس]] و | امامخمینی با این اعتقاد که دستور تربیت انسان در شرایع الهی وجود دارد،<ref>امامخمینی، تقریرات، ۲/۳۰۶.</ref> معتقد است کسی که با مداومت بر انجام اعمال ظاهری شریعت و تبعیت از [[تکالیف الهی]] به باطن دست نیابد، باید بداند آنگونه که شایسته و بایسته است بر انجام وظایف ظاهری قیام نکرده است<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۲۰۱.</ref> و در صورتی که سالک در [[ریاضت]] خود، طریق شریعت را در پیش نگیرد و به ریاضتهای باطل روی آورد، [[نفس]] و شیطانِ درون او بر او تجلی میکند و به ادعاهای باطل و شطحیات مبتلا میشود و این در حقیقت از نقصان سلوک و بقای [[انانیت]] سالک است<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۱۴۰.</ref>؛ از اینرو سالک لازم است در مسیر خود، معلم و مرشدی داشته باشد تا راه ریاضات شرعی را به او بیاموزد.<ref>امامخمینی، مصباح الهدایه، ۸۸.</ref> به اعتقاد ایشان سالک پس از آنکه ملتزم به احکام شریعت شد و مشغول تهذیب باطن گردید، کمکم انوار غیبی الهی در آینه قلبش [[تجلی]] میکند و با جذبههای باطنی و [[عشق]] فطری ذاتی، مجذوب عالم غیب میشود و پس از گذر از این مراحل، [[سیر و سلوک|سلوک الی اللّه]] با دستگیری باطنی غیبی آغاز میشود و قلب، حقطلب و حقجو میشود و توجه [[قلب]] از طبیعت جداشده به حقیقت میرسد.<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۴۳.</ref> {{ببینید|مقامات}} | ||
== پانویس == | == پانویس == |