پرش به محتوا

کاربر:Salar/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۴: خط ۲۴:


== ضرورت دین ==
== ضرورت دین ==
انسان به حسب طبیعت خود موجودی مدنی و اجتماعی است و معاش و زندگانی او در تعامل و تبادل با انسان‌های دیگر امکان‌پذیر است. از این جهت در این تعامل نیاز به قانونی دارد تا هرج و مرج پیش نیاید؛ زیرا هر انسانی به دنبال منافع و شهوات خود است و این سبب ظلم و تعدی بر حقوق دیگران می‌شود. این قانون باید قانونی کلی و قابل اجرا باشد و کسی آن را وضع کند که همه افراد از آن اطاعت کنند و مستحق اطاعت باشد. این قانون، دین و شارع آن حق‌تعالی است (ابن‌سینا، ۱۴۴)؛ افزون بر اینکه انسان به شهادت تجربه و برهان، قابلیت و استعداد رسیدن به کمالات را داراست. خدای متعال نیز در رساندن فیض و بخشش عطایا کوتاهی ندارد و بر حسب استعداد هر انسان، کمالات مناسبی به او عطا می‌کند تا استعدادش به فعلیت برسد؛ بنابراین باید آیینی باشد که مردم را با وعد و وعید و ترس و نوید، به سعادت و جستجوی کمال راهنمایی کند و آن «دین» است (طباطبایی، ۲/۱۳۰ ـ ۱۳۱). بر این اساس دین تأمین‌کننده نیازهای بشری است و جایگزینی هم ندارد. این تصور که با تمدن و پیشرفت، دیگر جایی برای دین نیست، امری نادرست است؛ زیرا امروزه این حقیقت آشکار شده‌است که پیشرفت علم و تمدن، نیاز بشر را به دین برای ساماندهی یک زندگی مطلوب رفع نمی‌کند؛ بنابراین بشر هم از لحاظ فردی و هم از لحاظ اجتماعی نیازمند دین است (مطهری، ۳/۳۹۸).
انسان به حسب طبیعت خود موجودی مدنی و اجتماعی است و معاش و زندگانی او در تعامل و تبادل با انسان‌های دیگر امکان‌پذیر است. از این جهت در این تعامل نیاز به قانونی دارد تا هرج و مرج پیش نیاید؛ زیرا هر انسانی به دنبال منافع و شهوات خود است و این سبب ظلم و تعدی بر حقوق دیگران می‌شود. این قانون باید قانونی کلی و قابل اجرا باشد و کسی آن را وضع کند که همه افراد از آن اطاعت کنند و مستحق اطاعت باشد. این قانون، دین و شارع آن حق‌تعالی است؛<ref> (ابن‌سینا، ۱۴۴)</ref> افزون بر اینکه انسان به شهادت تجربه و برهان، قابلیت و استعداد رسیدن به کمالات را داراست. خدای متعال نیز در رساندن فیض و بخشش عطایا کوتاهی ندارد و بر حسب استعداد هر انسان، کمالات مناسبی به او عطا می‌کند تا استعدادش به فعلیت برسد؛ بنابراین باید آیینی باشد که مردم را با وعد و وعید و ترس و نوید، به سعادت و جستجوی کمال راهنمایی کند و آن «دین» است.<ref> (طباطبایی، ۲/۱۳۰ ـ ۱۳۱)</ref> بر این اساس دین تأمین‌کننده نیازهای بشری است و جایگزینی هم ندارد. این تصور که با تمدن و پیشرفت، دیگر جایی برای دین نیست، امری نادرست است؛ زیرا امروزه این حقیقت آشکار شده‌است که پیشرفت علم و تمدن، نیاز بشر را به دین برای ساماندهی یک زندگی مطلوب رفع نمی‌کند؛ بنابراین بشر هم از لحاظ فردی و هم از لحاظ اجتماعی نیازمند دین است.<ref> (مطهری، ۳/۳۹۸)</ref>


به اعتقاد امام‌خمینی انسان برای رسیدن به سعادت دنیوی و اخروی، نیاز به قوانینی دارد که او را به این هدف برساند و این سعادت از راه قوانین بشری به دست نمی‌آید؛ زیرا غایت قوانین بشری نظم و انضباط و رفع هرج و مرج در حیات بشری است و برای انسانیت انسان و کمال و صفای او برنامه‌ای ندارند؛ ولی ادیان الهی، سعادت فردی و اجتماعی و سعادت دنیوی و اخروی او را تأمین می‌کنند (تقریرات، ۳/۳۴۶) و از آنجا که انسان دارای درجات و مراتبی است که از عالم طبیعت تا اتصال به عالم الوهیت امتداد دارد، قانون‌گذار باید کسی باشد که به این درجات وجودی مطلع باشد و بتواند برای همه این درجات و ابعاد وجودی انسان قانون وضع کند (صحیفه، ۴/۱۷۵)؛ همچنین قانون‌گذار باید از محدودیت‌های بشری و طلب نفع و شهوت‌ها برکنار باشد و حق خالقیت و مالکیت بر بندگان داشته باشد تا به حکم عقل قانون او نافذ و واجب‌الاطاعه باشد (کشف اسرار، ۲۸۹ ـ ۲۹۱). افزون بر اینکه قوانین بشری نمی‌توانند به‌تنهایی نظم و حقوق بشر را حفظ کنند، مگر اینکه مجریان و حاکمان در جامعه به یک قدرت الهی معتقد باشند و خود را در مقابل آن مسئول بدانند و اگر ترس از مسئولیت روز جزا نباشد، بشر به هرج و مرج کشیده می‌شود و آنچه طبع سرکش انسان را کنترل می‌کند، دین است (صحیفه، ۴/۴۰۲).
به اعتقاد امام‌خمینی انسان برای رسیدن به سعادت دنیوی و اخروی، نیاز به قوانینی دارد که او را به این هدف برساند و این سعادت از راه قوانین بشری به دست نمی‌آید؛ زیرا غایت قوانین بشری نظم و انضباط و رفع هرج و مرج در حیات بشری است و برای انسانیت انسان و کمال و صفای او برنامه‌ای ندارند؛ ولی ادیان الهی، سعادت فردی و اجتماعی و سعادت دنیوی و اخروی او را تأمین می‌کنند<ref> (تقریرات، ۳/۳۴۶)</ref> و از آنجا که انسان دارای درجات و مراتبی است که از عالم طبیعت تا اتصال به عالم الوهیت امتداد دارد، قانون‌گذار باید کسی باشد که به این درجات وجودی مطلع باشد و بتواند برای همه این درجات و ابعاد وجودی انسان قانون وضع کند؛<ref> (صحیفه، ۴/۱۷۵)</ref> همچنین قانون‌گذار باید از محدودیت‌های بشری و طلب نفع و شهوت‌ها برکنار باشد و حق خالقیت و مالکیت بر بندگان داشته باشد تا به حکم عقل قانون او نافذ و واجب‌الاطاعه باشد.<ref> (کشف اسرار، ۲۸۹ ـ ۲۹۱)</ref> افزون بر اینکه قوانین بشری نمی‌توانند به‌تنهایی نظم و حقوق بشر را حفظ کنند، مگر اینکه مجریان و حاکمان در جامعه به یک قدرت الهی معتقد باشند و خود را در مقابل آن مسئول بدانند و اگر ترس از مسئولیت روز جزا نباشد، بشر به هرج و مرج کشیده می‌شود و آنچه طبع سرکش انسان را کنترل می‌کند، دین است.<ref> (صحیفه، ۴/۴۰۲)</ref>


== خاستگاه دین ==
== خاستگاه دین ==
confirmed، emailconfirmed، templateeditor
۱٬۱۸۸

ویرایش