emailconfirmed
۲٬۵۷۶
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «'''زنجانی، سیدعزالدین'''، روحانی مبارز، شاگرد امامخمینی و امامجمعه زنجان است. ==زندگینامه== سیدمحمد عزالدین حسینی زنجانی، معروف به سیدعزالدین زنجانی، فروردین ۱۳۰۰ش/ رجب ۱۳۴۰ق در شهر زنجان زاده شد. پدر او میرزامحمود از علمای برجس...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
==زندگینامه== | ==زندگینامه== | ||
سیدمحمد عزالدین حسینی زنجانی، معروف به سیدعزالدین زنجانی، [[فروردین]] ۱۳۰۰ش/ [[رجب]] ۱۳۴۰ق در شهر [[زنجان]] زاده شد. پدر او میرزامحمود از علمای برجسته، پارسا و مورد احترام [[حوزه نجف]] بود و از شاگردان [[میرزامحمدحسین نایینی]]، [[آقاضیاءالدین عراقی]]، فتحالله «[[شیخالشریعه]] » اصفهانی، [[سیدمحمدکاظم یزدی]] و [[محمدحسین غروی اصفهانی]] به شمار میآمد و به «امامجمعه زنجان» شهرت داشت؛ چنانکه نیاکان او همگی از [[مراجع تقلید]] بودند و نماز جمعه [[زنجان]] را در سالهای متمادی اقامه میکردند <ref>پیک فرهنگ، ویژهنامه، ۸؛ زنجانی، سیدمحمدباقر، گفتگو حضوری.</ref>. نیای بزرگ زنجانی، سیدمحمد مجتهد سردانی از مجتهدان بنام زنجان در عصر خود بود که در طرد و دفع [[بابیت]] از زنجان، نقش بسیار مهمی داشت <ref>پیک فرهنگ، ویژهنامه،۸.</ref>. عبداللهمیرزا پسر [[فتحعلیشاه]] و حاکم زنجان که شیفته و مرید سیدمحمد مجتهد شده بود، مسجد سید زنجان را برای برپایی [[نماز جمعه]] و [[جماعت]] به [[امامت]] وی بنا کرد. مادر زنجانی نیز دختر شیخالاسلام زنجان، میرزاابوعبدالله زنجانی، نخستین عضو ایرانی فرهنگستان [[دمشق]] و مترجم تاریخ القرآن بود <ref>زنجانی، سیدمحمدباقر، گفتگو حضوری.</ref>. پدر زنجانی با [[امامخمینی]] رابطه داشت و معتقد بود ایشان در آینده منشأ خدمات بزرگی به [[اسلام]] خواهد شد. امامخمینی نیز به وی علاقهمند بود؛ چنانکه گاهی [[نان]] تهیهشده از گندم و آرد مزرعه [[خمین]] را برای او میفرستاد <ref>زنجانی، سیدعزالدین، حوزه، ۴۵.</ref>. | سیدمحمد عزالدین حسینی زنجانی، معروف به سیدعزالدین زنجانی، [[فروردین]] ۱۳۰۰ش/ [[رجب]] ۱۳۴۰ق در شهر [[زنجان]] زاده شد. پدر او میرزامحمود از علمای برجسته، پارسا و مورد احترام [[حوزه نجف]] بود و از شاگردان [[میرزامحمدحسین نایینی]]، [[آقاضیاءالدین عراقی]]، فتحالله «[[شیخالشریعه]] » اصفهانی، [[سیدمحمدکاظم یزدی]] و [[محمدحسین غروی اصفهانی]] به شمار میآمد و به «امامجمعه زنجان» شهرت داشت؛ چنانکه نیاکان او همگی از [[مراجع تقلید]] بودند و نماز جمعه [[زنجان]] را در سالهای متمادی اقامه میکردند <ref>پیک فرهنگ، ویژهنامه، ۸؛ زنجانی، سیدمحمدباقر، گفتگو حضوری.</ref>. نیای بزرگ زنجانی، سیدمحمد مجتهد سردانی از مجتهدان بنام زنجان در عصر خود بود که در طرد و دفع [[بابیت]] از زنجان، نقش بسیار مهمی داشت <ref>پیک فرهنگ، ویژهنامه،۸.</ref>. عبداللهمیرزا پسر [[فتحعلیشاه]] و حاکم زنجان که شیفته و مرید سیدمحمد مجتهد شده بود، مسجد سید زنجان را برای برپایی [[نماز جمعه]] و [[جماعت]] به [[امامت]] وی بنا کرد. مادر زنجانی نیز دختر شیخالاسلام زنجان، میرزاابوعبدالله زنجانی، نخستین عضو ایرانی فرهنگستان [[دمشق]] و مترجم تاریخ القرآن بود <ref>زنجانی، سیدمحمدباقر، گفتگو حضوری.</ref>. پدر زنجانی با [[امامخمینی]] رابطه داشت و معتقد بود ایشان در آینده منشأ خدمات بزرگی به [[اسلام]] خواهد شد. امامخمینی نیز به وی علاقهمند بود؛ چنانکه گاهی [[نان]] تهیهشده از گندم و آرد مزرعه [[خمین]] را برای او میفرستاد <ref>زنجانی، سیدعزالدین، حوزه، ۴۵.</ref>. | ||
سیدعزالدین زنجانی نخست نزد پدر، مقدمات [[علوم حوزوی]] را آغاز کرد و همزمان به تحصیلات جدید و فراگیری [[زبان فرانسه]] نزد میرزامهدیخان وزیری پرداخت. وی ادامه درسهای مقدمات و سپس [[سطوح حوزه]] را نزد سیدرضا جوقینی، سیدعبدالصمد غزالی، مختار لنکرانی، یحیی مدرسی، علی رفاه، سیداحمد مجتهدی، حسین دینمحمدی زنجانی و عبدالکریم خوئینی زنجانی فرا گرفت و دوره [[منطق]] و [[حکمة الاشراق]] را نزد پدر خود و سیدمجتبی موسوی انگورانی گذراند و مدتی نیز به همراه رضا روزبه در [[درس خارج]] پدر خود شرکت کرد <ref>زنجانی، سیدمحمدباقر، گفتگو حضوری.</ref>. وی در حدود ۲۱سالگی به [[حوزه علمیه قم]] رفت و در درس [[خارج فقه]] و [[خارج اصول|اصول]] سیدمحمد[[حجّت کوهکمرهای]] حاضر شد؛ مقداری از خارج اصول را از [[سیدصدرالدین صدر]] بهره برد و دوره خارج مباحث الفاظ کتاب مقالات الاصول، اثر [[آقاضیاءالدین عراقی]] را نزد [[سیداحمد خوانساری]] به پایان برد. وی پس از ورود [[سیدحسین بروجردی]] به [[قم]]، ده سال در درسهای خارج او نیز شرکت کرد <ref>زنجانی، سیدعزالدین، حوزه، ۳۶ ـ ۳۷.</ref>. | سیدعزالدین زنجانی نخست نزد پدر، مقدمات [[علوم حوزوی]] را آغاز کرد و همزمان به تحصیلات جدید و فراگیری [[زبان فرانسه]] نزد میرزامهدیخان وزیری پرداخت. وی ادامه درسهای مقدمات و سپس [[سطوح حوزه]] را نزد سیدرضا جوقینی، سیدعبدالصمد غزالی، مختار لنکرانی، یحیی مدرسی، علی رفاه، سیداحمد مجتهدی، حسین دینمحمدی زنجانی و عبدالکریم خوئینی زنجانی فرا گرفت و دوره [[منطق]] و [[حکمة الاشراق]] را نزد پدر خود و سیدمجتبی موسوی انگورانی گذراند و مدتی نیز به همراه رضا روزبه در [[درس خارج]] پدر خود شرکت کرد <ref>زنجانی، سیدمحمدباقر، گفتگو حضوری.</ref>. وی در حدود ۲۱سالگی به [[حوزه علمیه قم]] رفت و در درس [[خارج فقه]] و [[خارج اصول|اصول]] سیدمحمد[[حجّت کوهکمرهای]] حاضر شد؛ مقداری از خارج اصول را از [[سیدصدرالدین صدر]] بهره برد و دوره خارج مباحث الفاظ کتاب مقالات الاصول، اثر [[آقاضیاءالدین عراقی]] را نزد [[سیداحمد خوانساری]] به پایان برد. وی پس از ورود [[سیدحسین بروجردی]] به [[قم]]، ده سال در درسهای خارج او نیز شرکت کرد <ref>زنجانی، سیدعزالدین، حوزه، ۳۶ ـ ۳۷.</ref>. | ||
زنجانی از نخستین شاگردان درس [[اسفار]] امامخمینی بود و آن را با [[مهدی حائری یزدی]]، فرزند مؤسس حوزه علمیه قم، [[عبدالکریم حائری یزدی]] بحث میکرد <ref>زنجانی، سیدعزالدین، حوزه، ۳۷.</ref>. پس از مهاجرت [[سیدمحمدحسین طباطبایی]] از [[تبریز]] به قم و تعطیلی درس [[فلسفه]] امامخمینی، زنجانی به سفارش پدر خود، یک دوره اسفار را نزد او خواند؛ چنانکه سلسله جلسات مباحثات شبانه طباطبایی، که بعدها به جلسات [[اصول فلسفه و روش رئالیسم]] منتهی شد، با درخواست زنجانی و گروهی از همدورهایهای او خواند[[مرتضی مطهری]] تشکیل شد <ref>رائحه، دوهفتهنامه خبرگزاری قرآنی ایران، ۸؛ پیک فرهنگ، ویژهنامه، ۹.</ref>. وی همچنین در درس فلسفه از مهدی مازندرانی استفاده کرد <ref>زنجانی، سیدعزالدین، حوزه، ۳۷؛ رائحه، دوهفتهنامه خبرگزاری قرآنی ایران، ۷.</ref>. طباطبایی به زنجانی علاقه بسیار داشت و بارها از او سخن گفته است؛ از جمله در اواخر عمر در پاسخ خبرنگار، پس از مطهری از «حاج سیدعزالدین امام زنجانی» به عنوان شاگرد برجسته خود یاد کرد <ref>رائحه، دوهفتهنامه خبرگزاری قرآنی ایران، ۸؛ پیک فرهنگ، ویژهنامه، ۹.</ref>. | زنجانی از نخستین شاگردان درس [[اسفار]] امامخمینی بود و آن را با [[مهدی حائری یزدی]]، فرزند مؤسس حوزه علمیه قم، [[عبدالکریم حائری یزدی]] بحث میکرد <ref>زنجانی، سیدعزالدین، حوزه، ۳۷.</ref>. پس از مهاجرت [[سیدمحمدحسین طباطبایی]] از [[تبریز]] به قم و تعطیلی درس [[فلسفه]] امامخمینی، زنجانی به سفارش پدر خود، یک دوره اسفار را نزد او خواند؛ چنانکه سلسله جلسات مباحثات شبانه طباطبایی، که بعدها به جلسات [[اصول فلسفه و روش رئالیسم]] منتهی شد، با درخواست زنجانی و گروهی از همدورهایهای او خواند[[مرتضی مطهری]] تشکیل شد <ref>رائحه، دوهفتهنامه خبرگزاری قرآنی ایران، ۸؛ پیک فرهنگ، ویژهنامه، ۹.</ref>. وی همچنین در درس فلسفه از مهدی مازندرانی استفاده کرد <ref>زنجانی، سیدعزالدین، حوزه، ۳۷؛ رائحه، دوهفتهنامه خبرگزاری قرآنی ایران، ۷.</ref>. طباطبایی به زنجانی علاقه بسیار داشت و بارها از او سخن گفته است؛ از جمله در اواخر عمر در پاسخ خبرنگار، پس از مطهری از «حاج سیدعزالدین امام زنجانی» به عنوان شاگرد برجسته خود یاد کرد <ref>رائحه، دوهفتهنامه خبرگزاری قرآنی ایران، ۸؛ پیک فرهنگ، ویژهنامه، ۹.</ref>. | ||
زنجانی پس از حدود چهارده سال [[تحصیل]] و [[تدریس]] در قم، به نجف [[مهاجرت]] کرد و در حالیکه خود از مجتهدان مطرح حوزه علمیه قم بود، مدتی در درس [[سیدعبدالهادی شیرازی]]، [[سیدابوالقاسم خویی]]، [[سیدمحسن حکیم]] و [[حسین حلی]] شرکت کرد؛ اما پس از دو سال به علت بیماری پدر، مجبور به ترک نجف و بازگشت به ایران شد. حکیم به زنجانی احترام بسیاری میگذاشت و جایگاه علمی بالایی برای او قایل بود <ref>رائحه، دوهفتهنامه خبرگزاری قرآنی ایران، ۱۰.</ref>. | زنجانی پس از حدود چهارده سال [[تحصیل]] و [[تدریس]] در قم، به نجف [[مهاجرت]] کرد و در حالیکه خود از مجتهدان مطرح حوزه علمیه قم بود، مدتی در درس [[سیدعبدالهادی شیرازی]]، [[سیدابوالقاسم خویی]]، [[سیدمحسن حکیم]] و [[حسین حلی]] شرکت کرد؛ اما پس از دو سال به علت بیماری پدر، مجبور به ترک نجف و بازگشت به ایران شد. حکیم به زنجانی احترام بسیاری میگذاشت و جایگاه علمی بالایی برای او قایل بود <ref>رائحه، دوهفتهنامه خبرگزاری قرآنی ایران، ۱۰.</ref>. | ||
زنجانی پس از درگذشت پدر برای تصدی امور مسجد سید زنجان که اداره آن به دست خاندان وی بود، به زنجان برگشت و برپایی [[نماز جمعه]] و جماعت را در آن [[مسجد]] به عهده گرفت. وی همزمان تدریس درس خارج فقه را با محوریت کتاب [[وسیلة النجاة]] سیدابوالحسن اصفهانی در حوزه زنجان آغاز کرد و در پی تأکید مراجع تقلید نجف، برای احیای حوزه علمیه زنجان تلاش بسیاری کرد؛ چنانکه «کتابخانه حسینی» را در همین سالها در زنجان بنا کرد <ref>پیک فرهنگ، ویژهنامه، ۱۰.</ref>. | زنجانی پس از درگذشت پدر برای تصدی امور مسجد سید زنجان که اداره آن به دست خاندان وی بود، به زنجان برگشت و برپایی [[نماز جمعه]] و جماعت را در آن [[مسجد]] به عهده گرفت. وی همزمان تدریس درس خارج فقه را با محوریت کتاب [[وسیلة النجاة]] سیدابوالحسن اصفهانی در حوزه زنجان آغاز کرد و در پی تأکید مراجع تقلید نجف، برای احیای حوزه علمیه زنجان تلاش بسیاری کرد؛ چنانکه «کتابخانه حسینی» را در همین سالها در زنجان بنا کرد <ref>پیک فرهنگ، ویژهنامه، ۱۰.</ref>. | ||
رابطه زنجانی با استاد خود امامخمینی، نزدیک و صمیمی بود. وی در روزگاری که درس فلسفه در حوزه چندان رایج نبود و شمار شاگردان ایشان انگشتشمار بود، به همراه افرادی مانند مهدی حائری، عبدالجواد اصفهانی، محمد فکور یزدی و سیدرضا صدر در درس فلسفه ایشان شرکت میکرد <ref>زنجانی، سیدعزالدین، حوزه، ۳۷؛ پیک فرهنگ، ویژهنامه، ۹.</ref>؛ البته امامخمینی در انتخاب شاگرد دقت و احتیاط میکرد و مقید بود در مجلس درس فلسفه ایشان افراد ساختهشده، فاضل و معتقد شرکت کنند <ref>روحانی، ۱/۵۵.</ref> {{ببینید|تدریس امامخمینی}}. وی علاوه بر فلسفه در درس اخلاق امامخمینی نیز حاضر میشد و از این جهت تحت تأثیر استادش قرار داشت <ref>رائحه، دوهفتهنامه خبرگزاری قرآنی ایران، ۲۳.</ref>. | رابطه زنجانی با استاد خود امامخمینی، نزدیک و صمیمی بود. وی در روزگاری که درس فلسفه در حوزه چندان رایج نبود و شمار شاگردان ایشان انگشتشمار بود، به همراه افرادی مانند مهدی حائری، عبدالجواد اصفهانی، محمد فکور یزدی و سیدرضا صدر در درس فلسفه ایشان شرکت میکرد <ref>زنجانی، سیدعزالدین، حوزه، ۳۷؛ پیک فرهنگ، ویژهنامه، ۹.</ref>؛ البته امامخمینی در انتخاب شاگرد دقت و احتیاط میکرد و مقید بود در مجلس درس فلسفه ایشان افراد ساختهشده، فاضل و معتقد شرکت کنند <ref>روحانی، ۱/۵۵.</ref> {{ببینید|تدریس امامخمینی}}. وی علاوه بر فلسفه در درس اخلاق امامخمینی نیز حاضر میشد و از این جهت تحت تأثیر استادش قرار داشت <ref>رائحه، دوهفتهنامه خبرگزاری قرآنی ایران، ۲۳.</ref>. | ||
امامخمینی نیز به زنجانی توجه ویژه داشت و در پاسخ پرسش پدر زنجانی، او را «بسیار خوشفهم و خوشقریحه» دانست <ref>زنجانی، سیدمحمدباقر، گفتگو حضوری.</ref>؛ چنانکه هنگام بیماری حصبه، هر [[صبح]] و [[شب]] برای [[عیادت]] به خانه او میرفت و هنگامی که حال او را مساعد نیافت، شبانه پزشک بر بالینش حاضر کرد و مقدمات انتقال وی به بیمارستان را فراهم کرد <ref>زنجانی، سیدعزالدین، پابهپای آفتاب، ۴/۱۸۲.</ref>. همچنین چون وضع رختخوابش را مناسب نمیدید، از خانه برایش رختخواب برد و با حضور در بالای سر [[بیمار]]، مصرف منظم داروها را به وی یادآور میشد <ref>پیک فرهنگ، ویژهنامه، ۱۰؛ رائحه، دوهفتهنامه خبرگزاری قرآنی ایران، ۲۲.</ref>. ایشان در زمان اقامت در نجف نیز از طریق مردم زنجان سراغ این شاگرد خود را میگرفت و از طریق آنان به وی سلام میرساند <ref>یاد، ۱۳۰.</ref>. ایشان همچنین پس از نگارش کتاب کشف اسرار {{ببینید|کشف اسرار}} نسخه خطی آن را برای [[مطالعه]] و اظهار نظر به زنجانی داد، و به گفته زنجانی این کار از سر [[تواضع]] و فروتنی بسیار ایشان و برای [[شاگردپروری]] بوده است <ref>زنجانی، سیدعزالدین، پابهپای آفتاب، ۴/۱۸۱.</ref>. از سوی دیگر، زنجانی نخستین شخصیتی بود که در سطح شهر زنجان و پیرامون آن، [[مرجعیت امامخمینی]] را مطرح کرد <ref>رائحه، دوهفتهنامه خبرگزاری قرآنی ایران، ۲۸.</ref> و با آغاز[[نهضت اسلامی]] در رأس [[علمای مبارز زنجان]]، به حمایت از ایشان پرداخت <ref>یاد، ۱۱۹ ـ ۱۲۰.</ref>. وی در ماجرای حمله به [[مدرسه فیضیه]]، در ۱۹/۱/۱۳۴۲ طی تلگرامی به امامخمینی، [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]] و [[سیدکاظم شریعتمداری]]، جنایت عوامل رژیم را محکوم کرد <ref>مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۶۲.</ref> و در [[خرداد]] همان سال در [[روز عاشورا]] علیه حکومت پهلوی سخنرانی کرد و پس از آن دستگیر <ref>یاد، ۱۲۰.</ref> و به همراه [[مرتضی مطهری]]، [[سیدعبدالکریم هاشمینژاد]]، [[ناصر مکارم شیرازی]] و [[محمدتقی فلسفی]]، ۴۵ روز زندانی <ref>رائحه، دوهفتهنامه خبرگزاری قرآنی ایران، ۱۰.</ref> شد. وی همچنین در ۳۱/۵/۱۳۴۲ به همراه جمعی دیگر از علمای شهرستانهای مختلف طی بیانیهای، آئیننامه جدید انتخابات از سوی رژیم پهلوی را غیرقانونی و بیارزش شمرد و شرکت در انتخابات فرمایشی رژیم را محکوم کرد <ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۲/۱۵۶.</ref>. | امامخمینی نیز به زنجانی توجه ویژه داشت و در پاسخ پرسش پدر زنجانی، او را «بسیار خوشفهم و خوشقریحه» دانست <ref>زنجانی، سیدمحمدباقر، گفتگو حضوری.</ref>؛ چنانکه هنگام بیماری حصبه، هر [[صبح]] و [[شب]] برای [[عیادت]] به خانه او میرفت و هنگامی که حال او را مساعد نیافت، شبانه پزشک بر بالینش حاضر کرد و مقدمات انتقال وی به بیمارستان را فراهم کرد <ref>زنجانی، سیدعزالدین، پابهپای آفتاب، ۴/۱۸۲.</ref>. همچنین چون وضع رختخوابش را مناسب نمیدید، از خانه برایش رختخواب برد و با حضور در بالای سر [[بیمار]]، مصرف منظم داروها را به وی یادآور میشد <ref>پیک فرهنگ، ویژهنامه، ۱۰؛ رائحه، دوهفتهنامه خبرگزاری قرآنی ایران، ۲۲.</ref>. ایشان در زمان اقامت در نجف نیز از طریق مردم زنجان سراغ این شاگرد خود را میگرفت و از طریق آنان به وی سلام میرساند <ref>یاد، ۱۳۰.</ref>. ایشان همچنین پس از نگارش کتاب کشف اسرار {{ببینید|کشف اسرار}} نسخه خطی آن را برای [[مطالعه]] و اظهار نظر به زنجانی داد، و به گفته زنجانی این کار از سر [[تواضع]] و فروتنی بسیار ایشان و برای [[شاگردپروری]] بوده است <ref>زنجانی، سیدعزالدین، پابهپای آفتاب، ۴/۱۸۱.</ref>. از سوی دیگر، زنجانی نخستین شخصیتی بود که در سطح شهر زنجان و پیرامون آن، [[مرجعیت امامخمینی]] را مطرح کرد <ref>رائحه، دوهفتهنامه خبرگزاری قرآنی ایران، ۲۸.</ref> و با آغاز[[نهضت اسلامی]] در رأس [[علمای مبارز زنجان]]، به حمایت از ایشان پرداخت <ref>یاد، ۱۱۹ ـ ۱۲۰.</ref>. وی در ماجرای حمله به [[مدرسه فیضیه]]، در ۱۹/۱/۱۳۴۲ طی تلگرامی به امامخمینی، [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]] و [[سیدکاظم شریعتمداری]]، جنایت عوامل رژیم را محکوم کرد <ref>مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۶۲.</ref> و در [[خرداد]] همان سال در [[روز عاشورا]] علیه حکومت پهلوی سخنرانی کرد و پس از آن دستگیر <ref>یاد، ۱۲۰.</ref> و به همراه [[مرتضی مطهری]]، [[سیدعبدالکریم هاشمینژاد]]، [[ناصر مکارم شیرازی]] و [[محمدتقی فلسفی]]، ۴۵ روز زندانی <ref>رائحه، دوهفتهنامه خبرگزاری قرآنی ایران، ۱۰.</ref> شد. وی همچنین در ۳۱/۵/۱۳۴۲ به همراه جمعی دیگر از علمای شهرستانهای مختلف طی بیانیهای، آئیننامه جدید انتخابات از سوی رژیم پهلوی را غیرقانونی و بیارزش شمرد و شرکت در انتخابات فرمایشی رژیم را محکوم کرد <ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۲/۱۵۶.</ref>. | ||
زنجانی در سال ۱۳۵۰ پس از بازگشت [[محمدرضا پهلوی]] از [[اجلاس اوپک]]، علیه او سخنرانی تندی کرد و پس از آن دوباره دستگیر و به دستور رئیس [[اداره اوقاف]] زنجان منوچهر آزمون و با هماهنگی سازمان اطلاعات و امنیت کشور ([[ساواک]]) حبس خانگی شد. وی پس از مدتی در سال ۱۳۵۱ به اجبار شهر [[زنجان]] را ترک و به [[مشهد]] مهاجرت کرد. دوران [[تبعید]] او در مشهد تا [[پیروزی انقلاب اسلامی]] به درازا کشید. وی در مدت اقامت در مشهد نیز همواره به مبارزات خود ادامه داد و بهویژه در [[تظاهرات]] علمای مشهد در دوران انقلاب حضوری فعال داشت <ref>پیک فرهنگ، ویژهنامه، ۱۰ ـ ۱۱.</ref>. | زنجانی در سال ۱۳۵۰ پس از بازگشت [[محمدرضا پهلوی]] از [[اجلاس اوپک]]، علیه او سخنرانی تندی کرد و پس از آن دوباره دستگیر و به دستور رئیس [[اداره اوقاف]] زنجان منوچهر آزمون و با هماهنگی سازمان اطلاعات و امنیت کشور ([[ساواک]]) حبس خانگی شد. وی پس از مدتی در سال ۱۳۵۱ به اجبار شهر [[زنجان]] را ترک و به [[مشهد]] مهاجرت کرد. دوران [[تبعید]] او در مشهد تا [[پیروزی انقلاب اسلامی]] به درازا کشید. وی در مدت اقامت در مشهد نیز همواره به مبارزات خود ادامه داد و بهویژه در [[تظاهرات]] علمای مشهد در دوران انقلاب حضوری فعال داشت <ref>پیک فرهنگ، ویژهنامه، ۱۰ ـ ۱۱.</ref>. | ||
زنجانی پس از درگذشت مشکوک [[سیدمصطفی خمینی]] و کشتار دهم دی مردم مشهد، [[عزای عمومی]] اعلام کرد <ref>رائحه، دوهفتهنامه خبرگزاری قرآنی ایران، ۱۲.</ref> و در ۲۶ [[تیر]] ۱۳۵۷ به مناسبت [[نیمه شعبان]] ۱۳۹۸ طی بیانیهای به همراه علمای سرشناس مشهد با توجه به کشتار مردم بیدفاع شهرهای مختلف به دست عوامل رژیم پهلوی، جشن و سرور نیمه شعبان را تحریم و عزای عمومی اعلام کرد <ref>رائحه، دوهفتهنامه خبرگزاری قرآنی ایران، ۱۰.</ref>. وی در ششم [[مهر]] ۱۳۵۷ نیز که[[بیت امامخمینی]] در نجف از سوی دولت [[عراق]] به محاصره درآمد و ایشان مجبور به ترک [[عراق]] و هجرت به [[پاریس]] شد، به همراه علمای مشهد اعلامیهای صادر و اقدام دولت عراق را محکوم کردند <ref>پیک فرهنگ، ویژهنامه، ۱۱.</ref>. وی در [[بهمن]] ۱۳۵۷ در پی بستهشدن فرودگاهها به دستور [[شاپور بختیار]] برای جلوگیری از ورود امامخمینی، به همراه علمای مشهد به نشانه اعتراض در صحن موزه به [[تحصن]] نشستند و چون امامخمینی وارد کشور شد، به همراه حسنعلی مروارید و علی فلسفی و بعضی دیگر از علمای مشهد، به نمایندگی از سوی روحانیان مشهد به دیدار ایشان در [[تهران]] رفتند <ref>رائحه، دوهفتهنامه خبرگزاری قرآنی ایران، ۱۲.</ref>. | زنجانی پس از درگذشت مشکوک [[سیدمصطفی خمینی]] و کشتار دهم دی مردم مشهد، [[عزای عمومی]] اعلام کرد <ref>رائحه، دوهفتهنامه خبرگزاری قرآنی ایران، ۱۲.</ref> و در ۲۶ [[تیر]] ۱۳۵۷ به مناسبت [[نیمه شعبان]] ۱۳۹۸ طی بیانیهای به همراه علمای سرشناس مشهد با توجه به کشتار مردم بیدفاع شهرهای مختلف به دست عوامل رژیم پهلوی، جشن و سرور نیمه شعبان را تحریم و عزای عمومی اعلام کرد <ref>رائحه، دوهفتهنامه خبرگزاری قرآنی ایران، ۱۰.</ref>. وی در ششم [[مهر]] ۱۳۵۷ نیز که[[بیت امامخمینی]] در نجف از سوی دولت [[عراق]] به محاصره درآمد و ایشان مجبور به ترک [[عراق]] و هجرت به [[پاریس]] شد، به همراه علمای مشهد اعلامیهای صادر و اقدام دولت عراق را محکوم کردند <ref>پیک فرهنگ، ویژهنامه، ۱۱.</ref>. وی در [[بهمن]] ۱۳۵۷ در پی بستهشدن فرودگاهها به دستور [[شاپور بختیار]] برای جلوگیری از ورود امامخمینی، به همراه علمای مشهد به نشانه اعتراض در صحن موزه به [[تحصن]] نشستند و چون امامخمینی وارد کشور شد، به همراه حسنعلی مروارید و علی فلسفی و بعضی دیگر از علمای مشهد، به نمایندگی از سوی روحانیان مشهد به دیدار ایشان در [[تهران]] رفتند <ref>رائحه، دوهفتهنامه خبرگزاری قرآنی ایران، ۱۲.</ref>. | ||
در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی، مردم [[زنجان]] طی نامهای از امامخمینی درخواست کردند زنجانی به شهر خود بازگردد که ایشان در پاسخ از مذاکره خود با زنجانی برای بازگشت به زنجان خبر داد و ابراز امیدواری کرد مردم زنجان «تحت رهبری معظمٌ له به مبارزه خود علیه ظلم و استبداد» ادامه دهند <ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۱۲۰.</ref>. وی نیز در پی درخواست امامخمینی به زنجان بازگشت و دو سال [[امامت جمعه]] و زعامت مردم آن منطقه را بر عهده گرفت <ref>رائحه، دوهفتهنامه خبرگزاری قرآنی ایران، ۷۷.</ref>. در سال ۱۳۵۹ یک گروه افراطی مذهبی به جان او سوء قصد کردند که ناموفق بود. وی پس از آن به خاطر علاقه به [[امامرضا(ع)]] و مشهد و با اجازه گرفتن از امامخمینی دوباره به مشهد بازگشت و برای همیشه در آنجا ماندگار شد <ref>زنجانی، سیدمحمدباقر، گفتگو حضوری؛ پیک فرهنگ، ویژهنامه، ۱۱.</ref>. | در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی، مردم [[زنجان]] طی نامهای از امامخمینی درخواست کردند زنجانی به شهر خود بازگردد که ایشان در پاسخ از مذاکره خود با زنجانی برای بازگشت به زنجان خبر داد و ابراز امیدواری کرد مردم زنجان «تحت رهبری معظمٌ له به مبارزه خود علیه ظلم و استبداد» ادامه دهند <ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۱۲۰.</ref>. وی نیز در پی درخواست امامخمینی به زنجان بازگشت و دو سال [[امامت جمعه]] و زعامت مردم آن منطقه را بر عهده گرفت <ref>رائحه، دوهفتهنامه خبرگزاری قرآنی ایران، ۷۷.</ref>. در سال ۱۳۵۹ یک گروه افراطی مذهبی به جان او سوء قصد کردند که ناموفق بود. وی پس از آن به خاطر علاقه به [[امامرضا(ع)]] و مشهد و با اجازه گرفتن از امامخمینی دوباره به مشهد بازگشت و برای همیشه در آنجا ماندگار شد <ref>زنجانی، سیدمحمدباقر، گفتگو حضوری؛ پیک فرهنگ، ویژهنامه، ۱۱.</ref>. | ||
زنجانی در مدتی که نزد امامخمینی تحصیل کرد، ایشان را بهراستی غمخوار و دلسوز [[اسلام]] یافته است و [[خلوص نیت]] عجیبی که در ایشان دیده، در هیچ کس دیگری ندیده است. از نظر ایشان، امامخمینی هیچ گاه اجازه نداد حرکتی در ترویج ایشان صورت گیرد و هرچه مقام، منزلت و محبوبیت برای ایشان حاصل شد، خود حاصل شده و موهبت الهی است. از نگاه وی، ویژگی دیگر امامخمینی [[تواضع]] بسیار و روحیه شاگردپروری بود؛ صفتی که زنجانی را علاقهمند و مجذوب شخصیت ایشان کرده بود. زنجانی همچنین تقید کامل به حفظ سنتهای شرعی، از جمله [[نماز جماعت]] را از ویژگیهای ایشان برشمرده است. از نگاه او رهبری امامخمینی پیامبرگونه بود و یکی از عمدهترین اسباب محبوبیت ایشان در میان مردم به شمار میرفت؛ چنانکه در زمانی که یأس برای تشکیل حکومت دلخواه، بر علمای [[حوزههای علمیه]] حاکم شده بود، هنر عجیب امامخمینی یأس را زدود و محال را ممکن کرد. از نگاه وی در مجموع، جهان اسلام از آغاز غیبت کبری تا کنون، نظیر ایشان نداشته است <ref>زنجانی، سیدعزالدین، پابهپای آفتاب، ۴/۱۸۰ ـ ۱۸۹.</ref>. | زنجانی در مدتی که نزد امامخمینی تحصیل کرد، ایشان را بهراستی غمخوار و دلسوز [[اسلام]] یافته است و [[خلوص نیت]] عجیبی که در ایشان دیده، در هیچ کس دیگری ندیده است. از نظر ایشان، امامخمینی هیچ گاه اجازه نداد حرکتی در ترویج ایشان صورت گیرد و هرچه مقام، منزلت و محبوبیت برای ایشان حاصل شد، خود حاصل شده و موهبت الهی است. از نگاه وی، ویژگی دیگر امامخمینی [[تواضع]] بسیار و روحیه شاگردپروری بود؛ صفتی که زنجانی را علاقهمند و مجذوب شخصیت ایشان کرده بود. زنجانی همچنین تقید کامل به حفظ سنتهای شرعی، از جمله [[نماز جماعت]] را از ویژگیهای ایشان برشمرده است. از نگاه او رهبری امامخمینی پیامبرگونه بود و یکی از عمدهترین اسباب محبوبیت ایشان در میان مردم به شمار میرفت؛ چنانکه در زمانی که یأس برای تشکیل حکومت دلخواه، بر علمای [[حوزههای علمیه]] حاکم شده بود، هنر عجیب امامخمینی یأس را زدود و محال را ممکن کرد. از نگاه وی در مجموع، جهان اسلام از آغاز غیبت کبری تا کنون، نظیر ایشان نداشته است <ref>زنجانی، سیدعزالدین، پابهپای آفتاب، ۴/۱۸۰ ـ ۱۸۹.</ref>. | ||
زنجانی در مدت حضور در مشهد به فعالیتهای گوناگون علمی و فرهنگی مشغول بود؛ برپایی [[نماز]] در مسجد امامصادق(ع)، توجه به قشر [[جوان]] و بهویژه [[دانشجویان]] و [[طلاب]] در برنامههای فرهنگی مسجد، ارتباط چهرهبهچهره با توده مردم و تلاش برای حل مشکلات آنان، پاسخگویی به [[استفتائات]]، [[تدریس]] درس خارج [[فقه]] و [[اصول]]، [[تبلیغ]] و [[سخنرانی]] و تدریس [[نهج البلاغه]] و شرح و نقد [[مثنوی مولوی]] از مهمترین فعالیتهای وی در مشهد بود <ref>زنجانی، سیدمحمدباقر، گفتگو حضوری.</ref>. | زنجانی در مدت حضور در مشهد به فعالیتهای گوناگون علمی و فرهنگی مشغول بود؛ برپایی [[نماز]] در مسجد امامصادق(ع)، توجه به قشر [[جوان]] و بهویژه [[دانشجویان]] و [[طلاب]] در برنامههای فرهنگی مسجد، ارتباط چهرهبهچهره با توده مردم و تلاش برای حل مشکلات آنان، پاسخگویی به [[استفتائات]]، [[تدریس]] درس خارج [[فقه]] و [[اصول]]، [[تبلیغ]] و [[سخنرانی]] و تدریس [[نهج البلاغه]] و شرح و نقد [[مثنوی مولوی]] از مهمترین فعالیتهای وی در مشهد بود <ref>زنجانی، سیدمحمدباقر، گفتگو حضوری.</ref>. | ||
الانتزاعات من القرآن الکریم، مطارحات حول معیار الشرک فی القرآن ([[عربی]] و ترجمه [[فارسی]] آن) تفسیر ترتیبی [[قرآن]]، تفسیر [[سوره حمد]]، تعلیقات بر تفسیر شبر (تقریر)، شرح [[خطبه حضرت زهرا(س)]]، شرح [[زیارت عاشورا]]، شرح [[زیارت آل یاسین]]، رساله عملیه، مناسک حج، رسالة فی حقیقة الایمان (تقریر)، فیض العلیم فی شرح تحفة الحکیم، یکصد و ده سؤال، زندگینامه علامه فرزانه شیخ محمدجواد بلاغی، راه رستگاری، حاشیه بر شرح [[منظومه ملاهادی سبزواری]]، شرح و نقد [[مثنوی معنوی]]، حاشیه بر [[اسفار ملاصدرا]] <ref>پیک فرهنگ، ویژهنامه، ۱۱.</ref> و تقریرات اصول و فقه سیدمحمدحجت کوهکمرهای، تقریرات فقه و اصول سیدحسین بروجردی <ref>رائحه، دوهفتهنامه خبرگزاری قرآنی ایران، ۱۲.</ref>، از جمله آثار نگارشی زنجانی است. | الانتزاعات من القرآن الکریم، مطارحات حول معیار الشرک فی القرآن ([[عربی]] و ترجمه [[فارسی]] آن) تفسیر ترتیبی [[قرآن]]، تفسیر [[سوره حمد]]، تعلیقات بر تفسیر شبر (تقریر)، شرح [[خطبه حضرت زهرا(س)]]، شرح [[زیارت عاشورا]]، شرح [[زیارت آل یاسین]]، رساله عملیه، مناسک حج، رسالة فی حقیقة الایمان (تقریر)، فیض العلیم فی شرح تحفة الحکیم، یکصد و ده سؤال، زندگینامه علامه فرزانه شیخ محمدجواد بلاغی، راه رستگاری، حاشیه بر شرح [[منظومه ملاهادی سبزواری]]، شرح و نقد [[مثنوی معنوی]]، حاشیه بر [[اسفار ملاصدرا]] <ref>پیک فرهنگ، ویژهنامه، ۱۱.</ref> و تقریرات اصول و فقه سیدمحمدحجت کوهکمرهای، تقریرات فقه و اصول سیدحسین بروجردی <ref>رائحه، دوهفتهنامه خبرگزاری قرآنی ایران، ۱۲.</ref>، از جمله آثار نگارشی زنجانی است. | ||
زنجانی در ۲۴ [[خرداد]] ۱۳۹۲ همزمان با سالروز شهادت [[امامعلیالنقی(ع)]] و در ۹۳سالگی درگذشت <ref>پیک فرهنگ، ویژهنامه، ۱۱.</ref>. پیکر او پس از تشییع باشکوه و اقامه نماز [[سیدموسی شبیری زنجانی]]، در رواق دارالزهد امامرضا(ع) به خاک سپرده شد. وی دارای سه [[دختر]] و پنج [[پسر]] میباشد و دو تن از آنان سیدمحمد و سیدمحمدباقر روحانی هستند و سیدمحمد از علمای [[زنجان]] به شمار میرود. | زنجانی در ۲۴ [[خرداد]] ۱۳۹۲ همزمان با سالروز شهادت [[امامعلیالنقی(ع)]] و در ۹۳سالگی درگذشت <ref>پیک فرهنگ، ویژهنامه، ۱۱.</ref>. پیکر او پس از تشییع باشکوه و اقامه نماز [[سیدموسی شبیری زنجانی]]، در رواق دارالزهد امامرضا(ع) به خاک سپرده شد. وی دارای سه [[دختر]] و پنج [[پسر]] میباشد و دو تن از آنان سیدمحمد و سیدمحمدباقر روحانی هستند و سیدمحمد از علمای [[زنجان]] به شمار میرود. | ||
==پانویس== | ==پانویس== |