۲۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (←مفهومشناسی) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''جهان اسلام'''، مسلمانان جهان، شامل کشورهای اسلامی و اقلیتهای [[مسلمان]] در مناطق دیگر. | '''جهان اسلام'''، مسلمانان جهان، شامل کشورهای اسلامی و اقلیتهای [[مسلمان]] در مناطق دیگر. | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
جهان اسلام مفهومی کاربردی است که یکپارچگی آن (امت) آرمان دیرین مصلحان و جنبشهای سیاسی ـ اجتماعی مسلمانان بوده است. در تعریف آن شاخص قطعی وجود ندارد و معیارهایی نظیر درصد جمعیت، عضویت در سازمان همکاری اسلامی، شاخصهای فرهنگی<ref>رجاء، معیارهای تعریف، ۳۱ـ۳۲.</ref> و عوامل سرزمینی<ref>جیهانی، اشکال العالم، ۴۳ـ۲۰۵.</ref> باعث شده تا تعریف جامعی از جهان اسلام ارائه نشود؛ همچنین این اصطلاح در برابر اصطلاحاتی چون جهان مسیحیت و یهودیت به کار میرود.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱/۳۴۹ و ۲۷/۲۳۳.</ref> با این حال، برخی گفتهاند جهان اسلام به مجموعه کشورهایی گفته میشود که بیش از نیمی از جمعیت آنها را مسلمانان تشکیل میدهند و اسلام دین رسمی آنان است<ref>لطفی و محمدزاده، فرآیند جهانیشدن و بررسی این پدیده، ۵.</ref> و برخی آن را شامل مسلمانان دیگر نقاط نیز دانستهاند.<ref>زرقانی، سنجش و رتبهبندی قدرت ملی کشورها در جهان اسلام، ۹.</ref> | جهان اسلام مفهومی کاربردی است که یکپارچگی آن (امت) آرمان دیرین مصلحان و جنبشهای سیاسی ـ اجتماعی مسلمانان بوده است. در تعریف آن شاخص قطعی وجود ندارد و معیارهایی نظیر درصد جمعیت، عضویت در سازمان همکاری اسلامی، شاخصهای فرهنگی<ref>رجاء، معیارهای تعریف، ۳۱ـ۳۲.</ref> و عوامل سرزمینی<ref>جیهانی، اشکال العالم، ۴۳ـ۲۰۵.</ref> باعث شده تا تعریف جامعی از جهان اسلام ارائه نشود؛ همچنین این اصطلاح در برابر اصطلاحاتی چون جهان مسیحیت و یهودیت به کار میرود.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱/۳۴۹ و ۲۷/۲۳۳.</ref> با این حال، برخی گفتهاند جهان اسلام به مجموعه کشورهایی گفته میشود که بیش از نیمی از جمعیت آنها را مسلمانان تشکیل میدهند و [[اسلام]] دین رسمی آنان است<ref>لطفی و محمدزاده، فرآیند جهانیشدن و بررسی این پدیده، ۵.</ref> و برخی آن را شامل مسلمانان دیگر نقاط نیز دانستهاند.<ref>زرقانی، سنجش و رتبهبندی قدرت ملی کشورها در جهان اسلام، ۹.</ref> | ||
==مفهومشناسی== | ==مفهومشناسی== | ||
واژه جهان اسلام گاهی در کنار و در پیوند با مفهوم «امت» به کار برده میشود. امت به گروهی از مردم<ref>عمید، فرهنگ فارسی، ۱۹۵.</ref> که برای کاری و هدفی جمع شدهاند<ref>راغب، مفردات الفاظ القرآن، ۸۶.</ref> یا به مجموع پیروان یک دین و یک [[پیامبر(ع)]] گفته میشود.<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۱/۵۵۸.</ref> این واژه در [[قرآن کریم]] نیز به همین معانی به کار رفته است.<ref>بقره، ۱۲۸، ۱۳۴ و ۲۱۳؛ آل عمران، ۱۰۴، ۱۱۰ و ۱۱۳؛ نساء، ۴۱؛ مائده، ۴۸ و ۶۶.</ref>{{سخ}} | واژه جهان اسلام گاهی در کنار و در پیوند با مفهوم «امت» به کار برده میشود. امت به گروهی از مردم<ref>عمید، فرهنگ فارسی، ۱۹۵.</ref> که برای کاری و هدفی جمع شدهاند<ref>راغب، مفردات الفاظ القرآن، ۸۶.</ref> یا به مجموع پیروان یک [[دین]] و یک [[نبوت|پیامبر(ع)]] گفته میشود.<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۱/۵۵۸.</ref> این واژه در [[قرآن کریم]] نیز به همین معانی به کار رفته است.<ref>بقره، ۱۲۸، ۱۳۴ و ۲۱۳؛ آل عمران، ۱۰۴، ۱۱۰ و ۱۱۳؛ نساء، ۴۱؛ مائده، ۴۸ و ۶۶.</ref>{{سخ}} | ||
امت، اصطلاحی دینی و قرآنی است که همزمان با | امت، اصطلاحی دینی و قرآنی است که همزمان با دین اسلام رواج یافت و جایگزینی برای مفهوم ملت به معنای امروزی آن به شمار میرود.<ref>بابایی زارچ، امت و ملت در اندیشه امامخمینی، ۷۵.</ref> | ||
از دیدگاه اسلام عامل اصلی وحدت امت و جامعه اسلامی [[وحدت]] عقیده است؛ با این حال، وحدت سرزمین و وجود مرزهای جغرافیایی اعم از طبیعی و قراردادی نیز بیاعتبار نیست و در [[فقه اسلامی]] «دارالاسلام» با مرزهای خاص تعریف میشود و دارای [[احکام شرعی]] خاصی است. این عامل، مرز کشورهای اسلامی و غیر اسلامی را تعیین میکند<ref>مصباح یزدی، اختیارات ولی فقیه در خارج از مرزها، ۸۴.</ref>.{{سخ}} | از دیدگاه اسلام عامل اصلی وحدت امت و جامعه اسلامی [[وحدت]] عقیده است؛ با این حال، وحدت سرزمین و وجود مرزهای جغرافیایی اعم از طبیعی و قراردادی نیز بیاعتبار نیست و در [[فقه|فقه اسلامی]] «دارالاسلام» با مرزهای خاص تعریف میشود و دارای [[احکام شرعی]] خاصی است. این عامل، مرز کشورهای اسلامی و غیر اسلامی را تعیین میکند<ref>مصباح یزدی، اختیارات ولی فقیه در خارج از مرزها، ۸۴.</ref>.{{سخ}} | ||
بر مبنای ملاک جغرافیایی، کشورهای جهان اسلام عمدتاً در سه قاره و پنج منطقه پرجمعیت و عمدتاً برخوردار از غنای تاریخی و اقتصادی، قرار دارند. منطقه اول بر اساس ملاک تقسیمبندی جغرافیایی، شامل کشورهای شمال افریقا ازجمله | بر مبنای ملاک جغرافیایی، کشورهای جهان اسلام عمدتاً در سه قاره و پنج منطقه پرجمعیت و عمدتاً برخوردار از غنای تاریخی و اقتصادی، قرار دارند. منطقه اول بر اساس ملاک تقسیمبندی جغرافیایی، شامل کشورهای شمال افریقا ازجمله [[مصر]]، الجزایر، لیبی، تونس و مغرب است. منطقه دوم ۲۴ کشورِ مناطق دیگر افریقایی مانند سودان، چاد و نیجر را دربر میگیرد که با وجود وسعت زیاد و منابع غنی، از لحاظ اقتصادی در [[فقر]] و محرومیت به سر میبرند. منطقه سوم در بردارنده سیزده کشور در منطقه غرب و جنوب غرب آسیا است که شامل کشورهایی مانند [[ایران]]، افغانستان، پاکستان، کشورهای جنوب خلیج فارس، [[یمن]]، [[عراق]] و ترکیه میشود. منطقه چهارم منطقه شرق آسیاست که دو کشور اندونزی و مالزی بیشترِ جمعیت مسلمانانِ این منطقه را در خود جای دادهاند. منطقه پنجم شامل کشورهای آسیای مرکزی، قفقاز و کشورهای اروپای شرقی مانند قزاقستان، تاجیکستان، قرقیزستان، ازبکستان، آذربایجان، ترکمنستان، آلبانی و بوسنی است.<ref>صفوی، جغرافیای سیاسی جهان اسلام، ۱۱.</ref>{{سخ}} | ||
افزون بر مناطق گفته شده که دارای اکثریت مسلماناند، در مناطق هند و چین و دیگر مناطق آسیای جنوبی و شرقی، روسیه، اروپای غربی، امریکای شمالی و جنوبی، قسمتهای غیر مسلماننشین قاره افریقا و اقیانوسیه، مسلمانان کمی حضور دارند.<ref>کتانی، اقلیتهای مسلمان در جهان امروز، ۷۸ـ۲۸۰.</ref> | افزون بر مناطق گفته شده که دارای اکثریت مسلماناند، در مناطق هند و چین و دیگر مناطق آسیای جنوبی و شرقی، روسیه، اروپای غربی، امریکای شمالی و جنوبی، قسمتهای غیر مسلماننشین قاره افریقا و اقیانوسیه، مسلمانان کمی حضور دارند.<ref>کتانی، اقلیتهای مسلمان در جهان امروز، ۷۸ـ۲۸۰.</ref> | ||
==گسترش اسلام== | ==گسترش اسلام== | ||
از لحاظ تاریخی نقطه نخستین و مرکزیِ جهان اسلام سرزمین [[حجاز]] بوده است.<ref>زرقانی، سنجش و رتبهبندی قدرت ملی کشورها در جهان اسلام، ۹.</ref> [[پیامبر اسلام(ص)]] در دوران | از لحاظ تاریخی نقطه نخستین و مرکزیِ جهان اسلام سرزمین [[حجاز]] بوده است.<ref>زرقانی، سنجش و رتبهبندی قدرت ملی کشورها در جهان اسلام، ۹.</ref> [[پیامبر اسلام(ص)]] در دوران بعثت و پس از [[هجرت به مدینه]] با همراهی دو قبیله اوس و خزرج و مهاجران [[مکه]]، زیربنا و هسته مرکزی امت اسلامی را شکل داد. در این دوران کارهای مهمی مانند برقراری پیوند میان قبیلههای مسلمان و [[انصار]] و [[مهاجرین]]، نبردهای متعدد با قریش و طایفههای پیمانشکن و اعلام جهانی رسالت اسلام صورت گرفت.<ref>نصیری، تاریخ تحلیلی اسلام، ۱۲۶ـ۱۵۰.</ref>{{سخ}} | ||
تا زمان رحلت پیامبر اکرم(ص) تنها قلمرو مسلمانان شبهجزیره حجاز و عربستان بود؛ اما پس از ایشان، قلمرو اسلام گسترش زیادی پیدا کرد. از سال ۱۲ تا ۱۷ق مناطق کلده (عراق عرب)، انطاکیه، [[بیتالمقدس]] و سراسر [[شام]] به تصرف مسلمانان درآمد. همچنین اسلام در دو مرحله وارد ایران شد: نخست در | تا زمان رحلت [[پیامبر اکرم(ص)]] تنها قلمرو مسلمانان شبهجزیره حجاز و عربستان بود؛ اما پس از ایشان، قلمرو اسلام گسترش زیادی پیدا کرد. از سال ۱۲ تا ۱۷ق مناطق کلده (عراق عرب)، انطاکیه، [[بیتالمقدس]] و سراسر [[شام]] به تصرف مسلمانان درآمد. همچنین اسلام در دو مرحله وارد ایران شد: نخست در جنگ قادسیه در سال ۱۴ق<ref>مرکز تحقیقات، حکومت اسلامی در بستر تاریخ، ۱۸ـ۱۹.</ref> و سپس در سال ۱۹ (به روایتی اواخر سال ۲۰ق) در جنگ نهاوند که آخرین مقاومت منظم ایرانیان در برابر مسلمانان بود. ایرانیان با وجود آنکه نیروی فراوانی برای مقابله گرد آورده بودند، شکست هولناکی از سپاه اسلام خوردند. با فتح نهاوند و همدان به دست مسلمانان در سال ۲۱ق، شرایطِ مناسب برای در دستگرفتن تمام ایران فراهم شد. مسلمانان در سالهای ۲۲ تا ۳۲ق افریقای شرقی، منطقه سیسیل و شمال افریقا را تصرف کردند. در زمان امویان نیز همه منطقه شمال افریقا، اسپانیا، قسمتی از فرانسه، آناتولی شرقی، خوارزم، ماوراءالنهر و قسمتی از هند به جغرافیای دولت اسلامی پیوست.<ref>مرکز تحقیقات، حکومت اسلامی در بستر تاریخ، ۱۹ـ۲۰.</ref> اسلام در سده هفتم میلادی برابر با سالهای نخست هجری و پس از چیرگی مسلمانان بر امپراتوری ساسانی، به منطقه قفقاز و آسیای میانه<ref>هانتر و دیگران، اسلام در روسیه، ۳۳.</ref> و در پایان سده ۱۳م به جنوب شرقی آسیا راه یافت. رواج اسلام در این منطقه برخلاف مناطق دیگر که به دست عالمان و مبلغان دینی صورت میگرفت، حاصل تماس بازرگانان مسلمانی بود که از ایران و سرزمینهای جنوب هند برای تجارت راهی این سرزمینها میشدند.<ref>هوکر، اسلام در جنوب شرقی آسیا، ۷.</ref>{{سخ}} | ||
ایران در میان کشورهای اسلامی به دلیل خدمات فراوانی که به | ایران در میان کشورهای اسلامی به دلیل خدمات فراوانی که به تمدن اسلامی کرده، جایگاه ویژهای دارد. خدمات ایرانیان به اسلام در حوزههای گوناگون نظامی، علمی، صنعتی، فرهنگی و نشر و تبلیغ و دعوت ملتهای دیگر به [[اسلام]] بوده است.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۴/۳۳۰.</ref> از لحاظ علمیفرهنگی بیشتر دانشمندان مسلمان ایرانی بودند.<ref>الویری، رابطه اسلام و ایران، ۱۳.</ref> در حوزه گسترش اسلام مناطق آسیای جنوب شرقی، افریقای شرقی، هند و چین به دست ایرانیان اسلام آوردند.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۴/۳۴۳ و ۳۴۹ـ۳۵۰.</ref> در حوزه نظامی قیام نهضتهای ایرانیان علیه امویان و لشکرکشی به مناطق آسیای صغیر و حضور فرماندهان ایرانی در جنگهای صلیبی<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۴/۳۸۰ـ۳۸۱.</ref> و اقدامات دیگر نظیر پزشکی و معماری<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۴/۳۳۱.</ref>، ازجمله خدمات ایرانیان به اسلام بوده است. | ||
==شکلگیری حکومتهای اسلامی== | ==شکلگیری حکومتهای اسلامی== | ||
در طول تاریخ شکلگیری و گسترش اسلام، حکومتهای فراوانی نظیر [[امویان]]، [[عباسیان]]، [[سلجوقیان]] و [[امپراتوری عثمانی]] و [[صفویه]] بر مناطق اسلامی حکومت کردهاند<ref>معاونت اندیشه اسلامی، ۱۸ـ۲۰۴.</ref>. در عصر امویان، اگرچه فتوحات مسلمانان زیاد بود، اما جهان اسلام از فضیلت و [[تقوا]] فاصله گرفت؛ زیرا امویان حکومت را موروثی و سلطنتی کردند و بسیاری از آداب و رسوم جاهلی را دوباره رواج دادند. در زمان عباسیان نیز ناسازگاریهای عقیدتی، مسلکی و مکتبی و جنگهای فرقهای، قبیلهای و قومی اتحاد اسلامی جهان اسلام را خدشهدار کرد<ref>گلی زواره، جغرافیای جهان اسلام، ۱۱۲.</ref>. دولت سلجوقی نیز اگرچه برای وحدت جهان اسلام کوششهایی کرد، اما بنیاد این امپراتوری بر اساس | در طول تاریخ شکلگیری و گسترش اسلام، حکومتهای فراوانی نظیر [[امویان]]، [[عباسیان]]، [[سلجوقیان]] و [[امپراتوری عثمانی]] و [[صفویه]] بر مناطق اسلامی حکومت کردهاند<ref>معاونت اندیشه اسلامی، ۱۸ـ۲۰۴.</ref>. در عصر امویان، اگرچه فتوحات مسلمانان زیاد بود، اما جهان اسلام از فضیلت و [[تقوا]] فاصله گرفت؛ زیرا امویان حکومت را موروثی و [[نظام سلطنتی|سلطنتی]] کردند و بسیاری از آداب و رسوم جاهلی را دوباره رواج دادند. در زمان عباسیان نیز ناسازگاریهای عقیدتی، مسلکی و مکتبی و جنگهای فرقهای، قبیلهای و قومی اتحاد اسلامی جهان اسلام را خدشهدار کرد<ref>گلی زواره، جغرافیای جهان اسلام، ۱۱۲.</ref>. دولت سلجوقی نیز اگرچه برای وحدت جهان اسلام کوششهایی کرد، اما بنیاد این امپراتوری بر اساس [[استبداد]]، ستم طبقاتی، کشتار و بهرهکشی آنان از مردم، جلوگیری از علم، نوآوری و ابتکار پایهریزی شده بود<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹۹.</ref>.{{سخ}} | ||
امپراتوری عثمانی در حدود سال ۱۳۰۰م برابر با قرن هفت هجری بنا شد<ref>روحانی، تاریخ امپراتوری عثمانی، ۶۸۸.</ref> و قرنها بر جوامع اسلامی در مناطقی از غرب آسیا، شمال افریقا و شرق اروپا تسلط داشت؛ اما [[جنگ جهانی اول]] زمینه فروپاشی آن را فراهم کرد. پس از امضای معاهده «سور» در سال ۱۹۲۰م/ ۱۲۹۹ش، مقدمات رسمی تجزیه این امپراتوری آغاز شد؛<ref>نقیبزاده، تاریخ دیپلماسی و روابط بینالملل، ۱۸۲.</ref> بنابراین اگرچه عثمانی در قرن شانزدهم در دوران سلیمان باشکوه، به اوج عظمت خود رسید<ref>کین راس، ظهور و سقوط امپراتوری عثمانی، ۹.</ref>، اما تفرقه و غفلت، راه را برای دستیابی استعمارگران به جهان اسلام هموار کرد؛ علاوه بر اینکه دولت عثمانی در عصر تحول علمی و فکری، به روش سنتی خود ادامه داد و عقبماندگی در فناوری و واپسماندگی تدریجی فکری، سیاسی و فرهنگی را تشدید کرد<ref>گلی زواره، جغرافیای جهان اسلام، ۱۲۳.</ref>.{{سخ}} | امپراتوری عثمانی در حدود سال ۱۳۰۰م برابر با قرن هفت هجری بنا شد<ref>روحانی، تاریخ امپراتوری عثمانی، ۶۸۸.</ref> و قرنها بر جوامع اسلامی در مناطقی از غرب آسیا، شمال افریقا و شرق اروپا تسلط داشت؛ اما [[جنگ جهانی اول]] زمینه فروپاشی آن را فراهم کرد. پس از امضای معاهده «سور» در سال ۱۹۲۰م/ ۱۲۹۹ش، مقدمات رسمی تجزیه این امپراتوری آغاز شد؛<ref>نقیبزاده، تاریخ دیپلماسی و روابط بینالملل، ۱۸۲.</ref> بنابراین اگرچه عثمانی در قرن شانزدهم در دوران سلیمان باشکوه، به اوج عظمت خود رسید<ref>کین راس، ظهور و سقوط امپراتوری عثمانی، ۹.</ref>، اما تفرقه و غفلت، راه را برای دستیابی استعمارگران به جهان اسلام هموار کرد؛ علاوه بر اینکه دولت عثمانی در عصر تحول علمی و فکری، به روش سنتی خود ادامه داد و [[عقبماندگی]] در فناوری و واپسماندگی تدریجی فکری، سیاسی و فرهنگی را تشدید کرد<ref>گلی زواره، جغرافیای جهان اسلام، ۱۲۳.</ref>.{{سخ}} | ||
در سال ۱۹۲۴م/ ۱۳۰۳ این امپراتوری از میان رفت و زمینه شکلگیری جوامع جدید اسلامی در غرب و جنوب غرب آسیا و منطقه بالکان به وجود آمد<ref>احمدی، ریشههای بحران در خاور میانه، ۱۶۵ و ۱۷۲.</ref>. تجزیه کشورهای شوروی و یوگسلاوی در سالهای پایانی قرن بیستم میلادی نیز بر شکلگیری جغرافیای فعلی جهان اسلام<ref>پدیدآمدن کشورهای جدید و با اکثریت مسلمان.</ref> تأثیر گذاشت<ref>رجاء، تجزیه جهان اسلام، ۲۶.</ref>. امروز ۵۷ کشوری که دارای بیشترین جمعیت مسلماناند، در سازمان همکاری کنفرانس اسلامی عضویت دارند {{ببینید|متن=ببینید|سازمان کنفرانس اسلامی}} | در سال ۱۹۲۴م/ ۱۳۰۳ این امپراتوری از میان رفت و زمینه شکلگیری جوامع جدید اسلامی در غرب و جنوب غرب آسیا و منطقه بالکان به وجود آمد<ref>احمدی، ریشههای بحران در خاور میانه، ۱۶۵ و ۱۷۲.</ref>. تجزیه کشورهای شوروی و یوگسلاوی در سالهای پایانی قرن بیستم میلادی نیز بر شکلگیری جغرافیای فعلی جهان اسلام<ref>پدیدآمدن کشورهای جدید و با اکثریت مسلمان.</ref> تأثیر گذاشت<ref>رجاء، تجزیه جهان اسلام، ۲۶.</ref>. امروز ۵۷ کشوری که دارای بیشترین جمعیت مسلماناند، در سازمان همکاری کنفرانس اسلامی عضویت دارند {{ببینید|متن=ببینید|سازمان کنفرانس اسلامی}} | ||
==توانمندیهای جهان اسلام== | ==توانمندیهای جهان اسلام== | ||
امروزه جهان اسلام با برخورداری از حدود ۲۳ درصد جمعیت جهان (...global)، ۲۲ درصد مساحت زمین، ۵/۲۷ درصد از کشورهای عضو [[سازمان ملل متحد]]، هفتاد درصد از منابع نفت و سی درصد از منابع گاز و دراختیارداشتن نقاط راهبردی جهان<ref>حافظنیا و دیگران، تحلیل ژئوپلیتیکی عوامل همگرایی، ۶۵.</ref> و ذخایر بزرگ معدنی، نظیر آلومینیوم، قلع، اورانیوم، آهن، ذغال سنگ؛ مس و سرب، از توانمندیهای متعددی در حوزههای مختلف برخوردار است؛ اما با این حال، به دلیل نفوذ بیگانگان و اختلافات درونی، مشارکت و همگرایی لازم را ندارد<ref>گلی زواره، جغرافیای جهان اسلام، ۱۷۰ـ۱۷۱.</ref>.{{سخ}} | امروزه جهان اسلام با برخورداری از حدود ۲۳ درصد جمعیت جهان (...global)، ۲۲ درصد مساحت زمین، ۵/۲۷ درصد از کشورهای عضو [[سازمان ملل متحد]]، هفتاد درصد از منابع [[نفت]] و سی درصد از منابع گاز و دراختیارداشتن نقاط راهبردی جهان<ref>حافظنیا و دیگران، تحلیل ژئوپلیتیکی عوامل همگرایی، ۶۵.</ref> و ذخایر بزرگ معدنی، نظیر آلومینیوم، قلع، اورانیوم، آهن، ذغال سنگ؛ مس و سرب، از توانمندیهای متعددی در حوزههای مختلف برخوردار است؛ اما با این حال، به دلیل نفوذ [[بیگانگان]] و اختلافات درونی، مشارکت و همگرایی لازم را ندارد<ref>گلی زواره، جغرافیای جهان اسلام، ۱۷۰ـ۱۷۱.</ref>.{{سخ}} | ||
مسلمانان در گذشته تاریخ پرافتخاری داشتند، به طوری که چندین قرن در | مسلمانان در گذشته تاریخ پرافتخاری داشتند، به طوری که چندین قرن در [[علوم]]، [[تولید و صنعت|صنایع]]، [[فلسفه]]، [[هنر]]، [[اخلاق]] و نظامهای عالى اجتماعى برتر از همه جهانیان بودند<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱/۳۴۸.</ref>. | ||
از نگاه امامخمینی نیز جهان اسلام، ظرفیتها و توانمندیهای فراوانی دارد که مهمترین آن جمعیت است. ایشان با اشاره به این ظرفیت بزرگ، معتقد بود مسلمانان در صورت وحدت و همدلی و آمیختگی آن به ایمان به قدرتی دست خواهند یافت که کسی توانایی مقابله با آنان را نداشته باشد؛<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۶۶، ۷۰ و ۱۲۴.</ref> برای مثال در قضیه [[فلسطین]] به صورت نمادین خاطرنشان کرد اگر هر مسلمان یک سطل آب بر روی [[اسرائیل]] بریزد، این رژیم نابود میشود<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۲۷۴.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|فلسطین}} ایشان در حوزه توانمندی سیاسی نیز ضمن بیان ضرورت وحدت دولتها و سران کشورهای اسلامی، این امر را سبب شکست استعمارگران در مقابل آنان میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۳۳.</ref> و تلاشهایی نظیر تأسیس [[سازمان همکاری کنفرانس اسلامی]] با توجه به عملکرد ضعیف آن، با انتقاد ایشان روبهرو بوده است {{ببینید|متن=ببینید|سازمان کنفرانس اسلامی}}{{سخ}} | از نگاه [[امامخمینی]] نیز جهان اسلام، ظرفیتها و توانمندیهای فراوانی دارد که مهمترین آن جمعیت است. ایشان با اشاره به این ظرفیت بزرگ، معتقد بود مسلمانان در صورت وحدت و همدلی و آمیختگی آن به ایمان به قدرتی دست خواهند یافت که کسی توانایی مقابله با آنان را نداشته باشد؛<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۶۶، ۷۰ و ۱۲۴.</ref> برای مثال در قضیه [[فلسطین]] به صورت نمادین خاطرنشان کرد اگر هر مسلمان یک سطل آب بر روی [[اسرائیل]] بریزد، این رژیم نابود میشود<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۲۷۴.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|فلسطین}} ایشان در حوزه توانمندی سیاسی نیز ضمن بیان ضرورت وحدت دولتها و سران کشورهای اسلامی، این امر را سبب شکست استعمارگران در مقابل آنان میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۳۳.</ref> و تلاشهایی نظیر تأسیس [[سازمان کنفرانس اسلامی|سازمان همکاری کنفرانس اسلامی]] با توجه به عملکرد ضعیف آن، با [[انتقاد]] ایشان روبهرو بوده است.{{ببینید|متن=ببینید|سازمان کنفرانس اسلامی}}{{سخ}} | ||
بیشتر کشورهای اسلامی علاوه بر موقعیت جغرافیایی قابل توجه و راهبردی، از منابع اقتصادی و ذخایر سرشار طبیعی برخوردارند؛ اما اختلاف طبقاتی، توزیع ناعادلانه امکانات، قانونشکنی و ارتکاب جرایم، موجب ضعف مسلمانان در این زمینه شده است.<ref>ساعدی، نقش وحدت، ۲۰۵.</ref> [[امامخمینی]] با توجه به وضع مناسب اقتصادی جهان اسلام و برخورداری از منابع سرشار طبیعی،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۳۴ و ۱۳/۲۷۹.</ref> راه برونرفت از مشکلات اقتصادیِ را ارائه طرحهای اقتصادی مناسب با مقتضیات جهان اسلام میدید و معتقد بود ضعف مدیریتی و وابستگی، دلیل اصلی وجود مشکلات اقتصادی در میان مسلمانان است و کارشناسان و علمای اسلامی وظیفه دارند در جهت جایگزینکردن نظام اقتصادی صحیح اسلامی و ارائه طرحهایی به نفع محرومان و رفع فقر و تنگناهای اقتصادی بکوشند. ایشان اعتقاد داشت ارائه طرحهای اقتصادی اسلامی و اجرای آن، برای جلوگیری از وابستگی به مکتبهای اقتصادی شرق و غرب بدون حاکمیت همهجانبه اسلام شدنی نیست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۳۴۰.</ref> از آنجا که پراکندگی و نفاق در امت اسلام، سبب تداوم سیطره استعمارگران و غارت منابع مسلمانان میشود، ایشان راه حل مشکلات اقتصادی دولتهای اسلامی را در وحدت میدانست و آنان را به وحدت دعوت میکرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۱۳۹.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|وحدت}}{{سخ}} | بیشتر کشورهای اسلامی علاوه بر موقعیت جغرافیایی قابل توجه و راهبردی، از منابع اقتصادی و ذخایر سرشار طبیعی برخوردارند؛ اما اختلاف طبقاتی، توزیع ناعادلانه امکانات، قانونشکنی و ارتکاب جرایم، موجب ضعف مسلمانان در این زمینه شده است.<ref>ساعدی، نقش وحدت، ۲۰۵.</ref> [[امامخمینی]] با توجه به وضع مناسب اقتصادی جهان اسلام و برخورداری از منابع سرشار طبیعی،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۳۴ و ۱۳/۲۷۹.</ref> راه برونرفت از مشکلات اقتصادیِ را ارائه طرحهای اقتصادی مناسب با مقتضیات جهان اسلام میدید و معتقد بود ضعف مدیریتی و وابستگی، دلیل اصلی وجود مشکلات اقتصادی در میان مسلمانان است و کارشناسان و علمای اسلامی وظیفه دارند در جهت جایگزینکردن نظام اقتصادی صحیح اسلامی و ارائه طرحهایی به نفع [[محرومان]] و رفع فقر و تنگناهای اقتصادی بکوشند. ایشان اعتقاد داشت ارائه طرحهای اقتصادی اسلامی و اجرای آن، برای جلوگیری از وابستگی به مکتبهای اقتصادی شرق و غرب بدون حاکمیت همهجانبه [[اسلام]] شدنی نیست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۳۴۰.</ref> از آنجا که پراکندگی و نفاق در امت اسلام، سبب تداوم سیطره استعمارگران و غارت منابع مسلمانان میشود، ایشان راه حل مشکلات اقتصادی دولتهای اسلامی را در وحدت میدانست و آنان را به [[وحدت]] دعوت میکرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۱۳۹.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|وحدت}}{{سخ}} | ||
فرهنگ اسلامی از دیگر توانمندیهای جهان اسلام است که امامخمینی آن را تمدنساز و هدایتگر میدانست؛<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۳۸۵؛ ۱۲/۳۲۰ و ۱۹/۳۴۳.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|فرهنگ}} همچنین استفاده از ظرفیتهای مراسم [[حج]] از نظر ایشان برای بهرهبرداری به نفع اسلام و مسلمانان و طرح مسائل اساسی مسلمانان و مسائل اختصاصی کشورهای مسلمان و رفع گرفتاریهای آنان، ضرورت دارد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۳۲۳ـ۳۲۴.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|حج ابراهیمی}} | |||
==علل عقبماندگی و راههای برونرفت== | ==علل عقبماندگی و راههای برونرفت== | ||
مسلمانان که در سدههای متمادی در عرصههای مختلف در جهان پیشتاز بودند، بنا به دلایلی مانند برداشتهای غلط از اسلام، عملکرد نادرست و عوامل خارجی و استعماری، این پیشتازی را از دست دادند و تمدن اسلامی رو به فروپاشی نهاد<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱/۳۴۹ـ۳۵۶.</ref>. امامخمینی در نگاهی گستردهتر، عوامل عقبماندگی مسلمانان را در چند محور اساسی میدانست: | مسلمانان که در سدههای متمادی در عرصههای مختلف در جهان پیشتاز بودند، بنا به دلایلی مانند برداشتهای غلط از اسلام، عملکرد نادرست و عوامل خارجی و استعماری، این پیشتازی را از دست دادند و تمدن اسلامی رو به فروپاشی نهاد<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱/۳۴۹ـ۳۵۶.</ref>. امامخمینی در نگاهی گستردهتر، عوامل [[عقبماندگی]] مسلمانان را در چند محور اساسی میدانست: | ||
# نظریه جدایی دین از سیاست از عوامل عقبافتادگی جهان اسلام است و این نقشه را اروپاییها برای منزویکردن روحانیان [[کلیسا]] طراحی کردند و سپس در کشورهای اسلامی به اجرا گذاشتند و سبب بروز مشکلات فراوان شدند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۱۸۵.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|دین و سیاست}} | # نظریه جدایی دین از سیاست از عوامل عقبافتادگی جهان اسلام است و این نقشه را اروپاییها برای منزویکردن روحانیان [[کلیسا]] طراحی کردند و سپس در کشورهای اسلامی به اجرا گذاشتند و سبب بروز مشکلات فراوان شدند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۱۸۵.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|دین و سیاست}} | ||
# حمله استعمارگران و پیروانشان به احکام دین و کوچکشمردن آن، باعث اختلاف میان کشورهای اسلامی و در نهایت سبب ضعف مسلمانان است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۳۷۹.</ref>. | # حمله استعمارگران و پیروانشان به احکام دین و کوچکشمردن آن، باعث اختلاف میان کشورهای اسلامی و در نهایت سبب ضعف مسلمانان است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۳۷۹.</ref>. | ||
# بیتوجهی به آموزههای واقعى و حیاتبخش اسلام و قرآن و تکیهکردن دولتهای اسلامی به شرق و غرب<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۱۷۷ و ۴۳۸.</ref>، نفوذ روزافزون فرهنگ استعماری و غربی<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۳۴۶.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|غربزدگی}} و تهدید علیه جوانان<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۳۴۶ و ۱۵/۲۴۴.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|جوان}} خودخواهی و قیامنکردن مسلمانان در راه خدا<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۲۲.</ref> از دیگر عوامل عقبماندگی و مغلوبشدن کشورهای اسلامی است {{ببینید|متن=ببینید|عقبماندگی}} | # بیتوجهی به آموزههای واقعى و حیاتبخش اسلام و [[قرآن]] و تکیهکردن دولتهای اسلامی به شرق و غرب<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۱۷۷ و ۴۳۸.</ref>، نفوذ روزافزون فرهنگ استعماری و غربی<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۳۴۶.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|غربزدگی}} و تهدید علیه جوانان<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۳۴۶ و ۱۵/۲۴۴.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|جوان}} خودخواهی و قیامنکردن مسلمانان در راه خدا<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۲۲.</ref> از دیگر عوامل عقبماندگی و مغلوبشدن کشورهای اسلامی است {{ببینید|متن=ببینید|عقبماندگی}} | ||
# اختلافات سران اسلامی میراث عصر ملوکالطوایفی و توحش است که با دست بیگانگان و با هدف عقب نگهداشتن ملتها ایجاد شده است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۲۵۳.</ref> و غفلت حکومتها و سران کشورهای اسلامی از اصول و مقاصد اسلام، اطلاعنداشتن از مسائل اسلام<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۳۷۳ و ۳۹۳.</ref>، رشدنکردن سران حکومتهای اسلامی<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۱۷۲.</ref>، مواضع انفعالی حکومتها<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۴۹۸.</ref>، برقرارنبودن نظم اسلامی<ref>امامخمینی، ولایت فقیه، ۷۴.</ref>، ضعف مدیریتها<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۳۴۰.</ref>، شعاردادن به جای عمل<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۱۶۱.</ref>، عمل برخلاف [[سنت رسول خدا(ص)]] و مصالح ملتها<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۴۳۸.</ref> و دوری از قرآن، سبب بهوجودآمدن وضعیت سیاه و نکبتبار برای ملتهای اسلامی<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۴۳۸.</ref> شده است. | # اختلافات سران اسلامی میراث عصر ملوکالطوایفی و توحش است که با دست بیگانگان و با هدف عقب نگهداشتن ملتها ایجاد شده است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۲۵۳.</ref> و غفلت حکومتها و سران کشورهای اسلامی از اصول و مقاصد اسلام، اطلاعنداشتن از مسائل اسلام<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۳۷۳ و ۳۹۳.</ref>، رشدنکردن سران حکومتهای اسلامی<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۱۷۲.</ref>، مواضع انفعالی حکومتها<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۴۹۸.</ref>، برقرارنبودن نظم اسلامی<ref>امامخمینی، ولایت فقیه، ۷۴.</ref>، ضعف [[مدیریت|مدیریتها]]<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۳۴۰.</ref>، شعاردادن به جای عمل<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۱۶۱.</ref>، عمل برخلاف [[سنت|سنت رسول خدا(ص)]] و مصالح ملتها<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۴۳۸.</ref> و دوری از قرآن، سبب بهوجودآمدن وضعیت سیاه و نکبتبار برای ملتهای اسلامی<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۴۳۸.</ref> شده است. | ||
امامخمینی با تأکید بر اینکه اسلام سبب عقبافتادگی نیست<ref>امامخمینی، ولایت فقیه، ۷۴.</ref>، برای خلاصی جهان اسلام از مشکلات و عقبماندگیها با دعوت از مسلمانان به بیداری و اطلاع از اسلام و اوضاع جاری جهان اسلام، آنان را به وحدت و کنارگذاشتن اختلافات فرا میخواند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۳۲ـ۳۵.</ref>. ایشان راه برونرفت از غفلت و جهل جوامع اسلامی را در اراده خود ملتها میدید و تأکید میکرد که آنان باید برای رهایی از این بحران، به پا خیزند و برای تحقق [[آزادی]] و [[استقلال]]، چشم امید به بیرون نداشته باشند. ایشان برای جلوگیری از عقبماندگی مسلمانان، دولتها و علمای اسلامی را به | امامخمینی با تأکید بر اینکه اسلام سبب عقبافتادگی نیست<ref>امامخمینی، ولایت فقیه، ۷۴.</ref>، برای خلاصی جهان اسلام از مشکلات و عقبماندگیها با دعوت از مسلمانان به بیداری و اطلاع از اسلام و اوضاع جاری جهان اسلام، آنان را به وحدت و کنارگذاشتن اختلافات فرا میخواند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۳۲ـ۳۵.</ref>. ایشان راه برونرفت از غفلت و جهل جوامع اسلامی را در اراده خود ملتها میدید و تأکید میکرد که آنان باید برای رهایی از این بحران، به پا خیزند و برای تحقق [[آزادی]] و [[استقلال]]، چشم امید به بیرون نداشته باشند. ایشان برای جلوگیری از [[عقبماندگی]] مسلمانان، دولتها و علمای اسلامی را به [[وحدت]]، تفاهم با امت اسلامی، پرهیز از نژادگرایی و قومپرستی و وابستهنبودن به [[ابرقدرتها]] سفارش میکرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۴۲۷ـ۴۲۸.</ref>. | ||
==روابط میان کشورهای اسلامی== | ==روابط میان کشورهای اسلامی== | ||
کشورهای اسلامی در حوزههای گوناگون سیاسیاجتماعی، دارای مؤلفههای همگرا و واگرا هستند. از مهمترین عوامل همگرا میتوان به احساس تهدید مشترک، ارزشها و منافع مشترک و متقابل و تجانس ساختاری اشاره کرد؛ چنانکه از مهمترین عوامل واگرا تجربیات تاریخی متفاوت، پراکندگی جغرافیایی، ساختارهای متفاوت قومی، فرهنگی و زبانی، تفاوت در وضعیت اقتصادی، اجرای نظریههای متمایز، برداشتهای متفاوت از مسائل دینی و عقیدتی و بهرهبرداری [[استعمار]] از این تمایزات است<ref>حافظنیا و دیگران، تحلیل ژئوپلیتیکی عوامل همگرایی، ۵۸.</ref>.{{سخ}} | کشورهای اسلامی در حوزههای گوناگون سیاسیاجتماعی، دارای مؤلفههای همگرا و واگرا هستند. از مهمترین عوامل همگرا میتوان به احساس تهدید مشترک، [[ارزشها]] و منافع مشترک و متقابل و تجانس ساختاری اشاره کرد؛ چنانکه از مهمترین عوامل واگرا تجربیات تاریخی متفاوت، پراکندگی جغرافیایی، ساختارهای متفاوت قومی، فرهنگی و زبانی، تفاوت در وضعیت اقتصادی، اجرای نظریههای متمایز، برداشتهای متفاوت از مسائل دینی و عقیدتی و بهرهبرداری [[استعمار]] از این تمایزات است<ref>حافظنیا و دیگران، تحلیل ژئوپلیتیکی عوامل همگرایی، ۵۸.</ref>.{{سخ}} | ||
در آثار علمی و سیره عملی امامخمینی که یکی از منادیان بزرگ وحدت در جهان اسلام بود، تأکید فراوانی بر اتحاد ملتها و طایفههای اسلامی و جلوگیری از تفرقه در صفوف | در آثار علمی و سیره عملی امامخمینی که یکی از منادیان بزرگ وحدت در جهان اسلام بود، تأکید فراوانی بر اتحاد ملتها و طایفههای اسلامی و جلوگیری از تفرقه در صفوف امت اسلامی مشاهده میشود<ref>فوزی، راهبرد ایجاد وحدت در جهان اسلام، ۸۲.</ref>. ایشان برای غلبه بر قدرتهای جهانی مسلمانان را به آیه شریف «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا»<ref>آل عمران، ۱۰۳.</ref> دعوت میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۵۳۳ـ۵۳۴.</ref> و بر مبنای آیه «وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنینَ»<ref>منافقون، ۸.</ref>، سیادت و آقایی مسلمانان بر جهان را مشروط به وحدت و معرفی صحیح اسلام میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۳۵.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|وحدت}}{{سخ}} | ||
امامخمینی معتقد بود با ظهور امت واحد اسلامی مشکلات جهان اسلام حل میشود و این کشورها به ابرقدرت تبدیل میشوند و امت واحد اسلامی نیز تنها از طریق ارتباط قوی میان کشورهای مسلمان ذیل اصول و علایق مشترک اسلامی مانند قرآن و پیامبر(ص) امکانپذیر است؛<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۱۹۹.</ref> بنابراین از نظر ایشان، روابط کشورهای اسلامی با یکدیگر و روابط ایران با آنان، ناشی از ویژگیهای خاص اسلامی است و تلاش استعمار همواره در جدایی و ایجاد اختلاف میان مسلمانان است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۳۳۷.</ref>. ایشان بنابر آموزههای قرآنی، [[جمهوری اسلامی ایران]] را برادر ایمانی تمام دولتها و ملتهای اسلامی فارغ از هر مذهبی میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۴۷۴ و ۱۶/۴۷.</ref> و دفاع از دولتهای اسلامی در برابر تجاوز را از سیاستهای دولت ایران میشمرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۳۹۶.</ref>. ایشان مسئله فلسطین را یکی از مسائل مهم جهان اسلام به شمار میآورد و رژیم اسرائیل را حاصل تبانی و همفکری قدرتهای استعماری شرق و غرب برای استعمار ملتهای اسلامی معرفی میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۴۳۸.</ref>؛ بر همین اساس، اولویت اول امت اسلامی را حل مسئله فلسطین میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۳۸۷ـ۳۸۸ و ۲/۴۶۰ـ۴۶۱.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|فلسطین|رژیم اشغالگر قدس}}{{سخ}} | امامخمینی معتقد بود با ظهور امت واحد اسلامی مشکلات جهان اسلام حل میشود و این کشورها به ابرقدرت تبدیل میشوند و امت واحد اسلامی نیز تنها از طریق ارتباط قوی میان کشورهای مسلمان ذیل اصول و علایق مشترک اسلامی مانند [[قرآن]] و [[پیامبر اکرم(ص)|پیامبر(ص)]] امکانپذیر است؛<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۱۹۹.</ref> بنابراین از نظر ایشان، روابط کشورهای اسلامی با یکدیگر و روابط ایران با آنان، ناشی از ویژگیهای خاص اسلامی است و تلاش استعمار همواره در جدایی و ایجاد اختلاف میان مسلمانان است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۳۳۷.</ref>. ایشان بنابر آموزههای قرآنی، [[جمهوری اسلامی ایران]] را برادر ایمانی تمام دولتها و ملتهای اسلامی فارغ از هر مذهبی میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۴۷۴ و ۱۶/۴۷.</ref> و دفاع از دولتهای اسلامی در برابر تجاوز را از سیاستهای دولت ایران میشمرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۳۹۶.</ref>. ایشان [[فلسطین|مسئله فلسطین]] را یکی از مسائل مهم جهان اسلام به شمار میآورد و رژیم اسرائیل را حاصل تبانی و همفکری قدرتهای استعماری شرق و غرب برای استعمار ملتهای اسلامی معرفی میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۴۳۸.</ref>؛ بر همین اساس، اولویت اول امت اسلامی را حل مسئله فلسطین میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۳۸۷ـ۳۸۸ و ۲/۴۶۰ـ۴۶۱.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|فلسطین|رژیم اشغالگر قدس}}{{سخ}} | ||
امامخمینی راه اصلی بیداری ملتهای مسلمان را شناخت اسلام واقعی و دوری مسلمانان از اسلام ساختگی که همان اسلام اموی و عباسی است، میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۴۸۶ـ۴۸۷.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|اسلام ناب محمدی}} و معتقد بود مسلمانان جهان باید مردم ایران را که با دست خالی در برابر مستکبران به پیروزی رسیدند، الگو قرار دهند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۳۳۹.</ref> ایشان حمایت از مسلمانان و جنبشهای آزادیبخش برای احیای هویت اسلامی و دستیابی به قدرت را از اصول [[سیاست خارجی | امامخمینی راه اصلی بیداری ملتهای مسلمان را شناخت اسلام واقعی و دوری مسلمانان از اسلام ساختگی که همان اسلام اموی و عباسی است، میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۴۸۶ـ۴۸۷.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|اسلام ناب محمدی}} و معتقد بود مسلمانان جهان باید مردم ایران را که با دست خالی در برابر مستکبران به پیروزی رسیدند، الگو قرار دهند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۳۳۹.</ref> ایشان حمایت از مسلمانان و جنبشهای آزادیبخش برای احیای هویت اسلامی و دستیابی به قدرت را از اصول [[سیاست خارجی نظام جمهوری اسلامی ایران|سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران]] بر میشمرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۹۱.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|نهضتهای اسلامی|انقلاب اسلامی ایران}} | ||
==امت اسلامی== | ==امت اسلامی== | ||
بر اساس آموزههای اسلامی همه مسلمانان امت واحدند. هرچند اسلام مرزهای جغرافیایی و ملی که امروزه مسلمانان را تقسیم کرده، به صورت حکم ثانویه میپذیرد، اما مسلمانان باید بهتدریج در قالب یک امت یکپارچه متشکل و متحد درآیند.<ref>دهقانی فیروزآبادی، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، ۱۶۷.</ref> در [[قرآن کریم]] نیز در آیاتی به تشکیل یک جامعه و حکومت واحد اسلامی اشاره شده است.<ref>قصص، ۵؛ انبیاء، ۱۰۵.</ref> این هدف به طور عینی و آشکار در [[قانون اساسی | بر اساس آموزههای اسلامی همه مسلمانان امت واحدند. هرچند اسلام مرزهای جغرافیایی و ملی که امروزه مسلمانان را تقسیم کرده، به صورت [[حکم ثانویه]] میپذیرد، اما مسلمانان باید بهتدریج در قالب یک امت یکپارچه متشکل و متحد درآیند.<ref>دهقانی فیروزآبادی، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، ۱۶۷.</ref> در [[قرآن کریم]] نیز در آیاتی به تشکیل یک [[جامعه]] و حکومت واحد اسلامی اشاره شده است.<ref>قصص، ۵؛ انبیاء، ۱۰۵.</ref> این هدف به طور عینی و آشکار در [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران]] در اصل یازدهم تصریح و بر آن تأکید شده و دولت موظف شده است سیاست کلی خود را بر پایه ائتلاف و اتحاد ملتهای اسلامی قرار دهد و در آن کوشش پیگیر داشته باشد تا وحدت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جهان اسلام را تحقق بخشد.{{سخ}} | ||
امت اسلامی از مفاهیم کلیدی اندیشه سیاسی امامخمینی است. ایشان شکل آرمانی جهان اسلام را در مفهوم امت اسلامی میدید و برای تحقق آن، در ابعاد نظری و عملی میکوشید<ref>بابایی زارچ، امت و ملت در اندیشه امامخمینی، ۱۸۷.</ref> و زمینهسازی برای تشکیل امت اسلامی را در کنارگذاشتن تشخصها و رنگها و ملیتها، جلوگیری از ظلم، وحدت عقیده، اتحاد در امور مهم، کوشش برای رسیدن به یک مقصد بزرگ الهی و مودت و برادری میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۳۴۴؛ امامخمینی، چهل حدیث، ۳۰۹ـ۳۱۰.</ref> و خواهان روابط قوی کشورهای اسلامی با یکدیگر بود تا در پی اصول و علایق مشترکی مانند قرآن و پیامبر اکرم(ص) و با ظهور امت واحد اسلامی، مشکلات جهان اسلام را حل کنند و خود را در جمع | امت اسلامی از مفاهیم کلیدی اندیشه سیاسی امامخمینی است. ایشان شکل آرمانی جهان اسلام را در مفهوم امت اسلامی میدید و برای تحقق آن، در ابعاد نظری و عملی میکوشید<ref>بابایی زارچ، امت و ملت در اندیشه امامخمینی، ۱۸۷.</ref> و زمینهسازی برای تشکیل امت اسلامی را در کنارگذاشتن تشخصها و رنگها و ملیتها، جلوگیری از ظلم، وحدت عقیده، اتحاد در امور مهم، کوشش برای رسیدن به یک مقصد بزرگ الهی و مودت و [[برادری]] میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۳۴۴؛ امامخمینی، چهل حدیث، ۳۰۹ـ۳۱۰.</ref> و خواهان روابط قوی کشورهای اسلامی با یکدیگر بود تا در پی اصول و علایق مشترکی مانند [[قرآن]] و [[پیامبر اکرم(ص)]] و با ظهور امت واحد اسلامی، مشکلات جهان اسلام را حل کنند و خود را در جمع [[ابرقدرتها]]، قرار دهند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۱۹۹.</ref>؛ زیرا شکلگیری یک بلوک قدرت اسلامی متشکل از کشورهای مسلمان زمینهساز تشکیل یک جامعه واحد جهانی اسلام خواهد بود.<ref>دهقانی فیروزآبادی، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، ۳۵۲.</ref>{{سخ}} | ||
امامخمینی وجود دولتهای مستقل اسلامی را با تشکیل امت اسلامی در تقابل نمیدانست؛ ولی معتقد بود این دولتها باید اسلامی شوند و در جهت منافع اسلام حرکت کنند.<ref>بابایی زارچ، امت و ملت در اندیشه امامخمینی، ۲۹۴.</ref> ایشان بیداری حکومتها و ملتهای اسلامی و هوشیاری آنان در برابر برنامههای استعمارگران، شناخت مشکلات و زمینههای عقبماندگی کشورهای اسلامی را وابسته به شناخت درست و کامل آموزههای دینی و قرآنی میدانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۳۹۲ـ۳۹۳.</ref> | امامخمینی وجود دولتهای مستقل اسلامی را با تشکیل امت اسلامی در تقابل نمیدانست؛ ولی معتقد بود این دولتها باید اسلامی شوند و در جهت منافع اسلام حرکت کنند.<ref>بابایی زارچ، امت و ملت در اندیشه امامخمینی، ۲۹۴.</ref> ایشان بیداری حکومتها و ملتهای اسلامی و هوشیاری آنان در برابر برنامههای استعمارگران، شناخت مشکلات و زمینههای [[عقبماندگی]] کشورهای اسلامی را وابسته به شناخت درست و کامل آموزههای دینی و قرآنی میدانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۳۹۲ـ۳۹۳.</ref> | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
خط ۸۶: | خط ۸۶: | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
==پیوند به بیرون== | ==پیوند به بیرون== | ||
حسن حسنی، [https://books.khomeini.ir/books/10004/215/ «جهان اسلام»]، [[دانشنامه امامخمینی]]، ج۴، ص۲۱۵-۲۲۱. | |||
* حسن حسنی، [https://books.khomeini.ir/books/10004/215/ «جهان اسلام»]، [[دانشنامه امامخمینی]]، ج۴، ص۲۱۵-۲۲۱. | |||
[[رده:مقالههای آماده ارزیابی]] | [[رده:مقالههای آماده ارزیابی]] | ||
[[رده:مقالههای جلد چهارم دانشنامه]] | [[رده:مقالههای جلد چهارم دانشنامه]] | ||
[[رده:مقالههای دارای لینک دانشنامه]] | [[رده:مقالههای دارای لینک دانشنامه]] |