۲۱٬۱۴۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
# در ۲/۹/۱۳۵۷ جلسهای با شرکت رهبران حزب بی-اس-اودر-مستونگ تشکیل گردید. و در آن مطالبی علیه ایران و به نفع امامخمینی ایراد شده است <ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی، ۲۱/۶۶۰</ref>. | # در ۲/۹/۱۳۵۷ جلسهای با شرکت رهبران حزب بی-اس-اودر-مستونگ تشکیل گردید. و در آن مطالبی علیه ایران و به نفع امامخمینی ایراد شده است <ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی، ۲۱/۶۶۰</ref>. | ||
===حمایت اهل سنت=== | ===حمایت اهل سنت=== | ||
عالمان و مردم [[اهل سنت]] نیز [[انقلاب اسلامی ایران|نهضت اسلامی امامخمینی]] را تأیید و از ایشان حمایت میکردند؛ ازجمله [[ابوالاعلی مودودی]] بنیانگذار و رهبر جماعت اسلامی در دوره اقامت ایشان در فرانسه طی نامهای از ایشان و انقلاب اسلامی حمایت کرد <ref>یزدی، شصت سال، ۳/۵۳۳</ref>. مودودی، انقلاب امامخمینی را انقلابی اسلامی دانست و یاری و همکاری همه مسلمانان و جنبشهای آزادیبخش را با این انقلاب ضروری شمرد <ref>امرایی، انقلاب اسلامی ایران، ۲۵۲؛ کیهان، روزنامه</ref>. دیگر رهبران جماعت اسلامی نیز ازجمله معین طفیل و [[سیداحمد گیلانی]] طی نامهای از مبارزات مردم ایران پشتیبانی کردند <ref>یزدی، شصت سال، ۳/۵۳۴</ref>. خورشید احمد از علمای قدیمی جماعت اسلامی نیز در ۲۳ دی ۱۳۵۷ در [[نوفل لوشاتو]] با امامخمینی دیدار کرد و یادآور شد عالمان و مردم پاکستان در کنار مردم ایران اسلامی از امامخمینی در سطح عمومی از طریق سخنرانیها، مطبوعات و تظاهرات حمایت میکنند <ref>← امامخمینی، صحیفه، ۵/۴۴۱؛ یزدی، شصت سال، ۳/۵۳۵</ref>. | عالمان و مردم [[اهل سنت]] نیز [[انقلاب اسلامی ایران|نهضت اسلامی امامخمینی]] را تأیید و از ایشان حمایت میکردند؛ ازجمله [[ابوالاعلی مودودی]] بنیانگذار و رهبر جماعت اسلامی در دوره اقامت ایشان در فرانسه طی نامهای از ایشان و انقلاب اسلامی حمایت کرد <ref>یزدی، شصت سال، ۳/۵۳۳</ref>. مودودی، انقلاب امامخمینی را انقلابی اسلامی دانست و یاری و همکاری همه مسلمانان و جنبشهای آزادیبخش را با این انقلاب ضروری شمرد <ref>امرایی، انقلاب اسلامی ایران، ۲۵۲؛ کیهان، روزنامه</ref>. دیگر رهبران جماعت اسلامی نیز ازجمله معین طفیل و [[سیداحمد گیلانی]] طی نامهای از مبارزات مردم ایران پشتیبانی کردند <ref>یزدی، شصت سال، ۳/۵۳۴</ref>. خورشید احمد از علمای قدیمی جماعت اسلامی نیز در ۲۳ دی ۱۳۵۷ در [[نوفل لوشاتو]] با امامخمینی دیدار کرد و یادآور شد عالمان و مردم پاکستان در کنار مردم ایران اسلامی از امامخمینی در سطح عمومی از طریق سخنرانیها، [[مطبوعات]] و [[تظاهرات]] حمایت میکنند <ref>← امامخمینی، صحیفه، ۵/۴۴۱؛ یزدی، شصت سال، ۳/۵۳۵</ref>. | ||
==روابط دو کشور پس از انقلاب اسلامی== | ==روابط دو کشور پس از انقلاب اسلامی== | ||
دولت پاکستان، در ۲۱ بهمن ۱۳۵۷ نظام جدید اسلامی ایران را به رسمیت شناخت و کاردار [[ | دولت پاکستان، در ۲۱ بهمن ۱۳۵۷ نظام جدید اسلامی ایران را به رسمیت شناخت و کاردار سفارت پاکستان، نامه [[ضیاءالحق]] را درباره رسمیت نظام جدید به عنوان امامخمینی، تقدیم رئیس [[دولت موقت]]، [[مهدی بازرگان]] کرد؛ ولی به دلیل روابط نزدیک پاکستان با [[رژیم پهلوی]]، تلقی عمومی درباره پاکستان بهویژه مطبوعات خوب نبود؛ هرچند روابط سیاسی بدون هیچ وقفهای ادامه یافت <ref>دفتر مطالعات سیاسی، پاکستان، ۳۰۸؛ فلاحزاده، آشنایی با کشورهای اسلامی، ۷۵</ref>. انتقادهای مطبوعات و رسانههای ایران از رژیم نظامی پاکستان، نزدیکی کاملاً آشکار پاکستان به [[امریکا]]، افزایش حمایت مالی [[عربستان]] و [[امارات متحده عربی]] از پاکستان و سرانجام رقابت پاکستان با ایران در مسئله افغانستان بهتدریج در مطبوعات پاکستان بازتاب یافت و مدتی نیز روابط دو کشور را تا حد کاردار تنزل داد <ref>دفتر مطالعات سیاسی، پاکستان، ۳۰۸</ref>. | ||
===تحکیم و گسترش روابط=== | ===تحکیم و گسترش روابط=== | ||
از سوی دیگر، [[پیروزی انقلاب اسلامی]] آثار عمیقی در پاکستان بر جای گذاشت و سبب شد ضیاءالحق اقداماتی که پیشتر برای اسلامیکردن اداره امور سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی این کشور اعلام کرده بود، با شتاب بیشتری دنبال کند <ref>دفتر مطالعات سیاسی، پاکستان، ۳۰۸؛ فلاحزاده، آشنایی با کشورهای اسلامی، ۷۵</ref>. پاکستان در تحریم اقتصادی ایران از سوی غرب شرکت نکرد و در [[جنگ تحمیلی | از سوی دیگر، [[پیروزی انقلاب اسلامی]] آثار عمیقی در پاکستان بر جای گذاشت و سبب شد ضیاءالحق اقداماتی که پیشتر برای اسلامیکردن اداره امور سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی این کشور اعلام کرده بود، با شتاب بیشتری دنبال کند <ref>دفتر مطالعات سیاسی، پاکستان، ۳۰۸؛ فلاحزاده، آشنایی با کشورهای اسلامی، ۷۵</ref>. پاکستان در [[محاصره اقتصادی|تحریم اقتصادی ایران]] از سوی غرب شرکت نکرد و در [[جنگ عراق علیه ایران|جنگ تحمیلی عراق علیه ایران]] نیز مواضع بیطرفانهای گرفت؛ تا اینکه در سال ۱۹۸۲م/ ۱۳۶۰ش با مذاکرات دو طرف، زمینه تحکیم و گسترش روابط فراهم آمد و دوباره روابط دو کشور به حد مبادله سفیر ارتقا یافت <ref>دفتر مطالعات سیاسی، پاکستان، ۳۰۸؛ فلاحزاده، آشنایی با کشورهای اسلامی، ۷۵</ref>. در زمان جنگ عراق و ایران، پاکستان برای تسهیل رسیدن کالا به ایران، بندر کراچی را برای تخلیه بار در اختیار [[ایران]] گذاشت. ضیاءالحق در سالهای ۱۳۵۹ و ۱۳۶۰ سه بار به همراه سایر سران کشورهای اسلامی به هدف میانجیگری میان ایران و عراق به [[تهران]] سفر کرد <ref>دفتر مطالعات سیاسی، پاکستان، ۳۰۹</ref> و هیئت در سفر نخست با [[امامخمینی]] نیز دیدار کرد <ref>←امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۱۶۱</ref>. در میانه یک جلسه اذان ظهر شد و امامخمینی برای نماز ظهر حرکت کرد و سران کشورها نیز به ایشان اقتدا کردند <ref>توسلی، مصاحبه، ۳/۱۰۳</ref>. آقاشاهی وزیر خارجه پاکستان نیز به همین منظور به ایران سفر کرد. وی در کنفرانس طائف در موافقت با مواضع ایران در جنگ اظهاراتی کرد. ایران نیز در مقابل مدت بازپرداخت وامهای اعطایی به پاکستان را تمدید کرد <ref>دفتر مطالعات سیاسی، پاکستان، ۳۰۹</ref>. با سفر [[علیاکبر ولایتی]]، وزیر امور خارجه در ۱۹۸۲م/ ۱۳۶۰ش به پاکستان و پس از آن سفر غلام اسحاقخان وزیر دارایی پاکستان به ایران مناسبات به بالاترین سطح خود رسید و بسیاری از مسائل مرزی ایران و پاکستان حل و فصل شد <ref>دفتر مطالعات سیاسی، پاکستان، ۳۰۹</ref>. | ||
===دیدار بزرگان و مردم پاکستان با امام=== | ===دیدار بزرگان و مردم پاکستان با امام=== | ||
از سوی دیگر، با پیروزی انقلاب اسلامی ارتباط علما و مردم پاکستان با امامخمینی بیشتر شد. در یازدهم اسفند ۱۳۵۷ [[ابوالاعلی مودودی]] به همراه جمعی از اهالی پاکستان با ایشان دیدار داشتند. امامخمینی در این دیدار ضمن تشکر از مردم پاکستان به توطئه بیگانگان برای تضعیف [[اسلام]] و رهبران اسلامی اشاره کرد و یادآور شد بیگانگان اسلام را بد جلوه دادهاند. سپس عرضه اسلام واقعی را از وظایف علما و مسلمانان دانست و در پایان نیز یادآور شد امید است ملتهای اسلامی از حوادث ایران | از سوی دیگر، با پیروزی انقلاب اسلامی ارتباط علما و مردم پاکستان با امامخمینی بیشتر شد. در یازدهم اسفند ۱۳۵۷ [[ابوالاعلی مودودی]] به همراه جمعی از اهالی پاکستان با ایشان دیدار داشتند. امامخمینی در این دیدار ضمن تشکر از مردم پاکستان به توطئه [[بیگانگان]] برای تضعیف [[اسلام]] و رهبران اسلامی اشاره کرد و یادآور شد بیگانگان اسلام را بد جلوه دادهاند. سپس عرضه اسلام واقعی را از وظایف علما و مسلمانان دانست و در پایان نیز یادآور شد امید است ملتهای اسلامی از حوادث ایران عبرت بگیرند و خود را از زیر بار [[ظلم]] و [[دیکتاتوری]] نجات دهند <ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۲۹۴</ref>. مودودی چند روز پس از این دیدار طی نامهای از [[امامخمینی]] تشکر کرد. ایشان نیز در پاسخ ضمن تشکر از وی، عظمت اسلام و مسلمانان را خواستار شد <ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۳۰۷</ref>. | ||
<br> | <br> | ||
امامخمینی در ۱۴ اسفند ۱۳۵۷ در جمع وزیرمختار پاکستان و خبرنگاران پاکستانی به مسئولیت مسلمانان در عصر حاضر اشاره کرد و یادآور شد مسلمانان باید دست اجانب و استعمارگران را از کشورهای خود کوتاه کنند و حقوق پایمالشده خود را بگیرند. ایشان پس از اشاره به دولتهای اسلامی ازجمله پاکستان، از آنان خواست در خدمت مردم باشند نه بیگانگان، و سپس هشدار داد دولتها از سرنوشت [[محمدرضا پهلوی]] و پشتکردن به اسلام عبرت بگیرند و در پایان از دولت پاکستان خواست برای شیعیان احترام بیشتری قائل شود <ref>امامخمینی، صحیفه، ۶//۳۱۷</ref>. ایشان در ۳۰ اردیبهشت ۱۳۵۸در جمع مردم بحرین و پاکستان نیز از توطئه بر ضد [[اسلام]] و [[روحانیت]] و نقش روحانیت در نهضتهای اسلامی سخن گفت و یکی از برکات پیروزی انقلاب اسلامی را اجتماع برادران کشورهای اسلامی و بیان مشکلات خود و حرکت در جهت حل آن دانست <ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۳۸۷</ref>. | امامخمینی در ۱۴ اسفند ۱۳۵۷ در جمع وزیرمختار پاکستان و خبرنگاران پاکستانی به مسئولیت مسلمانان در عصر حاضر اشاره کرد و یادآور شد مسلمانان باید دست [[اجانب]] و استعمارگران را از کشورهای خود کوتاه کنند و حقوق پایمالشده خود را بگیرند. ایشان پس از اشاره به دولتهای اسلامی ازجمله پاکستان، از آنان خواست در خدمت مردم باشند نه بیگانگان، و سپس هشدار داد دولتها از سرنوشت [[محمدرضا پهلوی]] و پشتکردن به اسلام عبرت بگیرند و در پایان از دولت پاکستان خواست برای شیعیان احترام بیشتری قائل شود <ref>امامخمینی، صحیفه، ۶//۳۱۷</ref>. ایشان در ۳۰ اردیبهشت ۱۳۵۸در جمع مردم بحرین و پاکستان نیز از توطئه بر ضد [[اسلام]] و [[روحانیت]] و نقش روحانیت در [[نهضتهای اسلامی]] سخن گفت و یکی از برکات پیروزی انقلاب اسلامی را اجتماع برادران کشورهای اسلامی و بیان مشکلات خود و حرکت در جهت حل آن دانست <ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۳۸۷</ref>. | ||
===نامه ضیاءالحق به امام=== | ===نامه ضیاءالحق به امام=== | ||
[[ضیاءالحق]] | [[ضیاءالحق]] رئیسجمهور پاکستان در سال ۱۳۵۸ در نامهای اظهار مودت و همبستگی مردم پاکستان را با [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب اسلامی]] یادآور شد و امامخمینی در پاسخ، همبستگی دو ملت بزرگ ایران و پاکستان را موجب مسرت و در رأس همه همبستگیها دانست و یادآور شد ملتهای اسلامی باید چنان [[وحدت]] داشته باشند که هیچ دولت بیگانهای خیال سلطه بر کشورهای اسلامی را نداشته باشد. ملت ایران و پاکستان با پیشینه تاریخی و ملی و بالاتر از همه اسلامی که با پاکستان دارد، لازم است روابط خود را بر اساس احترام متقابل حفظ کنند و [[دولت موقت]] با ریاست جمهوری پاکستان مذاکرات لازم را انجام دهند <ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۴۲۳-۴۲۴</ref>. در یازدهم آذر ۱۳۵۸ امامخمینی در جمع افسران پاکستانی که در مسیر بازگشت از [[حج]] با ایشان دیدار کردند، یادآور شد سرنوشت [[جهان اسلام]] بسته به انقلاب اسلامی ایران است. مبارزه ایران با [[امریکا]] مبارزه اسلام و [[کفر]] است. ایشان در این دیدار امت اسلامی را به [[قیام]] و اقدام علیه امریکا و عوامل آن فراخواند و سپس به امریکا هشدار داد ملت مسلمان ایران [[شهادت]] را [[سعادت]] میداند و با چنین ملتی نمیتوان مقابله کرد <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۱۰۴-۱۰۷</ref>. | ||
===دیدار رئیسجمهور وقت ایران از پاکستان=== | ===دیدار رئیسجمهور وقت ایران از پاکستان=== | ||
در اوایل سال ۱۹۸۶م/ ۱۳۶۴ش، [[سیدعلی خامنهای]] رئیسجمهور وقت ایران، از پاکستان دیدار کرد. در این دیدار ضمن ملاقات با ضیاءالحق در اجلاس شورای عالی سازمان همکاری اقتصادی ایران، ترکیه و پاکستان ( | در اوایل سال ۱۹۸۶م/ ۱۳۶۴ش، [[سیدعلی خامنهای]] رئیسجمهور وقت ایران، از پاکستان دیدار کرد. در این دیدار ضمن ملاقات با ضیاءالحق در اجلاس شورای عالی سازمان همکاری اقتصادی ایران، ترکیه و پاکستان (اکو) در اسلامآباد شرکت کرد. استقبال عظیم مردم از ریاست جمهوری اسلامی ایران نشاندهنده عشق و علاقه مردم این کشور به انقلاب اسلامی و نیز گسترش بیشتر روابط دو کشور بود. در جریان این سفر علاوه بر مذاکرات رسمی با مقامات پاکستانی، دیدارهای نیز با علما، مهاجران و مجاهدان افغانی و استادان زبان پارسی در آن کشور انجام شد <ref>دفتر مطالعات سیاسی، پاکستان، ۳۱۰</ref>. | ||
===اعلام عزای عمومی با رحلت امام=== | ===اعلام عزای عمومی با رحلت امام=== | ||
دولت پاکستان به مناسبت [[ارتحال امامخمینی]] در ژوئن ۱۹۸۹م/ خرداد ۱۳۶۸ ده روز [[عزای عمومی]] اعلام کرد و در این مدت پرچمهای پاکستان در سراسر آن کشور و سفارتخانههای پاکستان در سراسر جهان به حالت نیمهافراشته درآمد. رئیسجمهور پاکستان [[غلام اسحاقخان]] در مراسم ارتحال امامخمینی شرکت کرد. در ژوئن ۱۹۸۹م/ خرداد ۱۳۶۸ش بینظیر بوتو نخستوزیر پاکستان طی ارسال پیامی، انتخاب سیدعلی خامنهای از طرف [[مجلس خبرگان]] به عنوان رهبر جمهوری اسلامی ایران را تبریک گفت <ref>دفتر مطالعات سیاسی، پاکستان، ۳۱۰</ref>. | دولت پاکستان به مناسبت [[ارتحال امامخمینی]] در ژوئن ۱۹۸۹م/ خرداد ۱۳۶۸ ده روز [[عزای عمومی]] اعلام کرد و در این مدت پرچمهای پاکستان در سراسر آن کشور و سفارتخانههای پاکستان در سراسر جهان به حالت نیمهافراشته درآمد. رئیسجمهور پاکستان [[غلام اسحاقخان]] در مراسم ارتحال امامخمینی شرکت کرد. در ژوئن ۱۹۸۹م/ خرداد ۱۳۶۸ش بینظیر بوتو نخستوزیر پاکستان طی ارسال پیامی، انتخاب سیدعلی خامنهای از طرف [[مجلس خبرگان]] به عنوان رهبر جمهوری اسلامی ایران را تبریک گفت <ref>دفتر مطالعات سیاسی، پاکستان، ۳۱۰</ref>. | ||
==نمایندگان امامخمینی در پاکستان== | ==نمایندگان امامخمینی در پاکستان== | ||
[[امامخمینی]] نمایندگانی در شهرهای مختلف پاکستان داشت؛ ازجمله [[محمد شریعت اصفهانی]] از عالمان بزرگ و روشنبین، متعهد و وارسته و ایرانی، نماینده و | [[امامخمینی]] نمایندگانی در شهرهای مختلف پاکستان داشت؛ ازجمله [[محمد شریعت اصفهانی]] از عالمان بزرگ و روشنبین، متعهد و وارسته و ایرانی، نماینده و وکیل ایشان در کراچی بود. وی از دوستان امامخمینی و روابطش با ایشان بسیار صمیمی بود و از آغاز نهضت با ایشان همراهی کرد. در مجموعه اسناد [[ساواک]]، اسناد بسیاری درباره ارتباط و حمایت و تبلیغ وی از امامخمینی آمده است.{{ببینید|متن=ببینید| محمد شریعت اصفهانی}}. | ||
===سیدعارف حسین حسینی=== | ===سیدعارف حسین حسینی=== | ||
[[سیدعارف حسین حسینی]] نیز از عالمان پاکستانی و از انقلابیان و طرفداران امامخمینی و مخالفان [[رژیم پهلوی]] بود. وی پس از اخراج از [[نجف]] برای ادامه تحصیل به [[قم]] رفت. وی در حمایت از نهضت امامخمینی و تظاهرات علیه رژیم پهلوی شرکت و هموطنان خود را به مبارزه علیه این رژیم تشویق میکرد و به همین سبب ساواک در سال ۱۳۵۷ وی را از ایران اخراج کرد <ref>صادقی، علامه سید عارف حسین حسینی، ۶/۸۴</ref>. وی در پاکستان نیز به افشاگری خیانتها و ستمگریهای رژیم پهلوی و تبیین ماهیت نهضت ضد ستمشاهیِ مردم ایران ادامه داد. با [[پیروزی انقلاب اسلامی ایران]]، سیدعارف حسین رهبری امامخمینی را برای مسلمانان جهان اعلام کرد. او در اقدامی بینظیر در تاریخ پاکستانِ آن زمان، در حمایت از نهضت و انقلاب اسلامی ایران، هزاران تن از مردم پاراچنار را در مسیری دویستکیلومتری به سوی پیشاور، روانه کرد و با تشکیل اجتماعی بزرگ در شهر پیشاور و اعلام حمایت از امامخمینی، زمینه آگاهی مردم پاکستان از حقانیت انقلاب اسلامی ایران را نیز فراهم کرد <ref>مؤسسه شهید، یادواره علامه شهید سیدعارف حسین الحسینی، ۲۷-۲۸</ref>. | [[سیدعارف حسین حسینی]] نیز از عالمان پاکستانی و از انقلابیان و طرفداران امامخمینی و مخالفان [[رژیم پهلوی]] بود. وی پس از اخراج از [[نجف]] برای ادامه تحصیل به [[قم]] رفت. وی در حمایت از نهضت امامخمینی و تظاهرات علیه رژیم پهلوی شرکت و هموطنان خود را به مبارزه علیه این رژیم تشویق میکرد و به همین سبب ساواک در سال ۱۳۵۷ وی را از ایران اخراج کرد <ref>صادقی، علامه سید عارف حسین حسینی، ۶/۸۴</ref>. وی در پاکستان نیز به افشاگری خیانتها و ستمگریهای رژیم پهلوی و تبیین ماهیت نهضت ضد ستمشاهیِ مردم ایران ادامه داد. با [[پیروزی انقلاب اسلامی ایران]]، سیدعارف حسین رهبری امامخمینی را برای مسلمانان جهان اعلام کرد. او در اقدامی بینظیر در تاریخ پاکستانِ آن زمان، در حمایت از نهضت و انقلاب اسلامی ایران، هزاران تن از مردم پاراچنار را در مسیری دویستکیلومتری به سوی پیشاور، روانه کرد و با تشکیل اجتماعی بزرگ در شهر پیشاور و اعلام حمایت از امامخمینی، زمینه آگاهی مردم پاکستان از حقانیت انقلاب اسلامی ایران را نیز فراهم کرد <ref>مؤسسه شهید، یادواره علامه شهید سیدعارف حسین الحسینی، ۲۷-۲۸</ref>. | ||
<br> | <br> | ||
امامخمینی در پاسخ نامه سیدعارفحسین حسینی مجوز استفاده از [[سهم امام(ع)]] در امور [[تبلیغات اسلامی]] بهویژه کتابخانه تازهتأسیس به وسیله وی را داده است <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۳۷۸</ref>. همچنین با تأیید وی، استفاده از سهم امام(ع) برای مدارس، حسینیهها و برخی دیگر از مؤسسات داده شده است <ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۶۷۹</ref>. امامخمینی پس از [[شهادت]] سیدعارف حسین حسینی به دست عوامل [[وهابی]]، در پیامی خطاب به روحانیان و مردم پاکستان، ضمن اعلام اینکه فرزند عزیزی را از دست داده است، شهادت وی را دور از انتظار ندانست؛ زیرا وی با محرومان و پابرهنگان میثاق خون بسته بود و عالمی متعهد بود که هدف تیرهای دشمنان قرار گرفت <ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۱۱۹-۱۲۱</ref> {{ببینید|متن=ببینید| سیدعارف حسین حسینی}}. | امامخمینی در پاسخ نامه سیدعارفحسین حسینی مجوز استفاده از [[سهم امام(ع)]] در امور [[تبلیغات اسلامی]] بهویژه کتابخانه تازهتأسیس به وسیله وی را داده است <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۳۷۸</ref>. همچنین با تأیید وی، استفاده از سهم امام(ع) برای مدارس، حسینیهها و برخی دیگر از مؤسسات داده شده است <ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۶۷۹</ref>. امامخمینی پس از [[شهادت]] سیدعارف حسین حسینی به دست عوامل [[وهابی]]، در پیامی خطاب به [[روحانیان]] و مردم پاکستان، ضمن اعلام اینکه فرزند عزیزی را از دست داده است، شهادت وی را دور از انتظار ندانست؛ زیرا وی با محرومان و پابرهنگان میثاق خون بسته بود و عالمی متعهد بود که هدف تیرهای دشمنان قرار گرفت.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۱۱۹-۱۲۱</ref> {{ببینید|متن=ببینید| سیدعارف حسین حسینی}}. | ||
===اعزام نماینده=== | ===اعزام نماینده=== | ||
از سوی دیگر، امامخمینی در پی درخواست مکرر برخی مردم کشورها ازجمله هند، پاکستان و بنگلادش برای اعزام نماینده، در ۱۳ خرداد ۱۳۵۹ [[محمدرضا رحمت]] را برای رسیدگی به مسائل مسلمانان پاکستان اعزام کرد <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۳۷۱</ref>. همچنین ایشان در ششم دی ۱۳۵۹ [[حسین نوری همدانی]] را به کشورهای یادشده اعزام کرد و یادآور شد از نزدیک اوضاع مسلمانان، مدارس علمیه و کمبودهای آنان را بررسی و در رفع نیازهای آنان در حد امکان اقدام کند <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۴۳۲</ref> | از سوی دیگر، امامخمینی در پی درخواست مکرر برخی مردم کشورها ازجمله هند، پاکستان و بنگلادش برای اعزام نماینده، در ۱۳ خرداد ۱۳۵۹ [[محمدرضا رحمت]] را برای رسیدگی به مسائل مسلمانان پاکستان اعزام کرد <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۳۷۱</ref>. همچنین ایشان در ششم دی ۱۳۵۹ [[حسین نوری همدانی]] را به کشورهای یادشده اعزام کرد و یادآور شد از نزدیک اوضاع مسلمانان، مدارس علمیه و کمبودهای آنان را بررسی و در رفع نیازهای آنان در حد امکان اقدام کند <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۴۳۲</ref> ایشان در ۱۱/۷/۱۳۶۱ [[سیدحسن طاهری خرمآبادی]] را به نمایندگی از خود به پاکستان اعزام کرد و به وی اجازه داد در آنچه مربوط به [[ولایت فقیه|ولیّ فقیه]] است، متصدی شود و در رفع مشکلات [[حوزههای علمیه]] و سرپرستی [[طلاب]] بکوشد و در صورت نیاز به تأسیس حوزه بپردازد؛ نیز در احیای مدارس علوم دینیه و تربیت طلاب تلاش کند و برای تأمین بودجه از [[سهم امام(ع)]]، [[سهم سادات]]، [[زکات|زکوات]] و [[کفارات]] استفاده کند و از علمای پاکستان و مسئولان جمهوری اسلامی خواست با وی همکاری کنند <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۲۰-۲۱</ref> {{ببینید|متن=ببینید| سیدحسن طاهری خرمآبادی}}. | ||
===صدور اجازه تصرف=== | ===صدور اجازه تصرف=== | ||
امامخمینی به شماری از روحانیان و علمای پاکستان ازجمله [[عقیل ترابی]] <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۵۴</ref>، [[حسن خسروی پاکستانی]] <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۴۵۱</ref>، [[فخرالدین پاکستانی]] <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۴۵۸</ref>، [[علی فاضلی پاکستانی]] <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۴۵۱</ref>، [[ناصرعلی پاکستانی]] <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۴۸۲</ref>، [[غلامحسین غفاری]] <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۴۹۹</ref>، [[سیدنیاز حسینی نقوی]] <ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۱۶۳</ref> و [[سیدمحمداکبر]] <ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۴۳۳</ref> اجازه و [[وکالت]] در [[امور حسبیه]] و شرعیه اجازه و وکالت داده است. همچنین به طلاب و مدرسان مدرسه علمیه بلتستان اجازه داد از [[وجوه شرعی]] برای آن مدرسه استفاده کنند <ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۴۶۲</ref>. اجازهنامههای ایشان در امور حسبیه نیز اگرچه در ظاهر بیشتر با امور اقتصادی، اجتماعی، دینی و فرهنگی مردم سر و کار دارد، جنبههای سیاسی آن هم باید مورد توجه قرار گیرد؛ زیرا اشخاص مجاز، به مرجعیت دینی و سیاسی ایشان اعتقاد داشتند و افکار و اندیشههای سیاسی ایشان را در میان مردم رواج میدادند که این روند در رشد و شکوفایی نهضت تأثیری عمیق داشت {{ببینید|متن=ببینید| اجازات امامخمینی}}. | امامخمینی به شماری از روحانیان و علمای پاکستان ازجمله [[عقیل ترابی]] <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۵۴</ref>، [[حسن خسروی پاکستانی]] <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۴۵۱</ref>، [[فخرالدین پاکستانی]] <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۴۵۸</ref>، [[علی فاضلی پاکستانی]] <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۴۵۱</ref>، [[ناصرعلی پاکستانی]] <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۴۸۲</ref>، [[غلامحسین غفاری]] <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۴۹۹</ref>، [[سیدنیاز حسینی نقوی]] <ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۱۶۳</ref> و [[سیدمحمداکبر]] <ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۴۳۳</ref> اجازه و [[وکالت]] در [[امور حسبیه]] و شرعیه اجازه و وکالت داده است. همچنین به طلاب و مدرسان مدرسه علمیه بلتستان اجازه داد از [[وجوه شرعی]] برای آن مدرسه استفاده کنند <ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۴۶۲</ref>. اجازهنامههای ایشان در امور حسبیه نیز اگرچه در ظاهر بیشتر با امور اقتصادی، اجتماعی، دینی و فرهنگی مردم سر و کار دارد، جنبههای سیاسی آن هم باید مورد توجه قرار گیرد؛ زیرا اشخاص مجاز، به مرجعیت دینی و سیاسی ایشان اعتقاد داشتند و افکار و اندیشههای سیاسی ایشان را در میان مردم رواج میدادند که این روند در رشد و شکوفایی نهضت تأثیری عمیق داشت.{{ببینید|متن=ببینید| اجازات امامخمینی}}. | ||
==تأثیر انقلاب اسلامی== | ==تأثیر انقلاب اسلامی== | ||
انقلاب اسلامی بر پاکستان تأثیری عمیق داشت؛ چنانکه برخی بر این باور بودند که پاکستان حلقه دوم انقلاب اسلامی است، و در علت آن یادآور میشدند جاذبه ایران برای فعالان اسلامی بدین جهت است که ایران تنها کشوری است که در آن [[اسلام]] به طور رسمی اساس | انقلاب اسلامی بر پاکستان تأثیری عمیق داشت؛ چنانکه برخی بر این باور بودند که پاکستان حلقه دوم انقلاب اسلامی است، و در علت آن یادآور میشدند جاذبه ایران برای فعالان اسلامی بدین جهت است که ایران تنها کشوری است که در آن [[اسلام]] به طور رسمی اساس حکومت قرار گرفته است؛ از اینرو بسیاری از مسلمانان معتقدند حمایت از این کشور وظیفه هر مسلمانی است. بیانات [[ابوالاعلی مودودی]] <ref>امرایی، انقلاب اسلامی ایران، ۲۴۹-۲۵۰</ref> و دیدار وی با امامخمینی <ref>←امامخمینی، صحیفه، ۶/۳۰۷</ref>، بیانگر این احساس است. | ||
<br> | <br> | ||
یکی از تحلیلگران سیاسی پاکستان در مصاحبهای با اشاره به مشترکات دو کشور و همسایگی پاکستان با ایران، تأثیر [[انقلاب اسلامی ایران]] را بر پاکستان دارای زمینههای مشترک دانسته است؛ ازجمله جایگاه زبان پارسی در شبهقاره که بر اشتراکات دو کشور تأثیر بسزایی داشته است. شاهد اهمیت و رواج زبان پارسی در شبهقاره این است که [[اقبال لاهوری]] ده هزار بیت شعر به پارسی سروده است. علاقه مردم پاکستان به مردم ایران جزء جداییناپذیر زمینه فکری و تاریخی مردم پاکستان است. وی معتقد است انقلاب اسلامی ایران توانست ندای بازگشت به [[اسلام]] و تقابل با فرهنگ مادیگرا غرب را در پاکستان دامن بزند <ref>صدیق، خبرگزاری شبستان</ref>. | یکی از تحلیلگران سیاسی پاکستان در مصاحبهای با اشاره به مشترکات دو کشور و همسایگی پاکستان با ایران، تأثیر [[انقلاب اسلامی ایران]] را بر پاکستان دارای زمینههای مشترک دانسته است؛ ازجمله جایگاه زبان پارسی در شبهقاره که بر اشتراکات دو کشور تأثیر بسزایی داشته است. شاهد اهمیت و رواج زبان پارسی در شبهقاره این است که [[اقبال لاهوری]] ده هزار بیت شعر به پارسی سروده است. علاقه مردم پاکستان به مردم ایران جزء جداییناپذیر زمینه فکری و تاریخی مردم پاکستان است. وی معتقد است انقلاب اسلامی ایران توانست ندای بازگشت به [[اسلام]] و تقابل با فرهنگ مادیگرا غرب را در پاکستان دامن بزند <ref>صدیق، خبرگزاری شبستان</ref>. | ||
===تأثیرپذیری احزاب مذهبی در پاکستان=== | ===تأثیرپذیری احزاب مذهبی در پاکستان=== | ||
معاون رئیس جماعت اسلامی نیز در مصاحبهای با اشاره به تأثیرپذیری احزاب مذهبی در پاکستان از انقلاب اسلامی ایران، یادآور شد انقلاب اسلامی به رهبری [[امامخمینی]] بر اساس اسلام صورت گرفته است و این انقلاب بر دیگر سازمانهای اسلامی ازجمله بر [[جماعت اسلامی پاکستان]] تأثیر فراوانی گذاشت. وی افزوده است مودودی تا زنده بود بر تشکیل کشوری اسلامی در پاکستان همانند جمهوری اسلامی ایران تأکید میکرد. همچنین به اعتقاد وی تأثیرگذاری انقلاب ایران بر پاکستان چنان بود که جمله معروف «پاکستان برای تغییر به یک خمینی نیاز دارد»، در میان مردم عادی پاکستان رایج شد <ref>پراچا، خبرگزاری شبستان</ref>. | معاون رئیس جماعت اسلامی نیز در مصاحبهای با اشاره به تأثیرپذیری احزاب مذهبی در پاکستان از انقلاب اسلامی ایران، یادآور شد انقلاب اسلامی به رهبری [[امامخمینی]] بر اساس اسلام صورت گرفته است و این انقلاب بر دیگر سازمانهای اسلامی ازجمله بر [[جماعت اسلامی پاکستان]] تأثیر فراوانی گذاشت. وی افزوده است مودودی تا زنده بود بر تشکیل کشوری اسلامی در پاکستان همانند [[جمهوری اسلامی ایران]] تأکید میکرد. همچنین به اعتقاد وی تأثیرگذاری انقلاب ایران بر پاکستان چنان بود که جمله معروف «پاکستان برای تغییر به یک خمینی نیاز دارد»، در میان مردم عادی پاکستان رایج شد <ref>پراچا، خبرگزاری شبستان</ref>. | ||
<br> | <br> | ||
یکی از علمای اهل تسنن نیز بیان داشته است انقلاب اسلامی ایران برخلاف تبلیغات غرب، انقلاب شیعیان نبوده و نیست و به قدری برای مردم پاکستان عزیز است که احساس میکنند بخشی از ایران هستند. ملت پاکستان هرچند با تلاش و کوشش خستگیناپذیر اقبال و جناح، توانست با مبارزه علیه [[استعمار]] [[انگلیس]] کشور مسلمان پاکستان را به وجود آورند، اما مردم این کشور هیچگاه طعم دگرگونی عمیق را که زندگی آنها را تغییر دهد، نچشیدند. با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، مردم پاکستان مفهوم واقعی انقلاب و اسلام را شناختند و با مفاهیمی چون [[وحدت]]، مبارزه با [[طاغوت]] و [[استکبار]] آشنا شدند. تقویت روحیه مبارزه و مقاومت اسلامی در برابر طاغوت و دولتهای بیگانه از تأثیرات انقلاب اسلامی ایران بر مسلمانان پاکستان است <ref>کاظمی، پیر حافظ</ref>. | یکی از علمای [[اهل تسنن]] نیز بیان داشته است انقلاب اسلامی ایران برخلاف تبلیغات غرب، انقلاب شیعیان نبوده و نیست و به قدری برای مردم پاکستان عزیز است که احساس میکنند بخشی از ایران هستند. ملت پاکستان هرچند با تلاش و کوشش خستگیناپذیر اقبال و جناح، توانست با مبارزه علیه [[استعمار]] [[انگلیس]] کشور مسلمان پاکستان را به وجود آورند، اما مردم این کشور هیچگاه طعم دگرگونی عمیق را که زندگی آنها را تغییر دهد، نچشیدند. با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، مردم پاکستان مفهوم واقعی انقلاب و اسلام را شناختند و با مفاهیمی چون [[وحدت]]، مبارزه با [[طاغوت]] و [[استکبار]] آشنا شدند. تقویت روحیه مبارزه و مقاومت اسلامی در برابر [[طاغوت]] و دولتهای بیگانه از تأثیرات انقلاب اسلامی ایران بر مسلمانان پاکستان است <ref>کاظمی، پیر حافظ</ref>. | ||
<br> | <br> | ||
یکی از بنیانگذاران | یکی از بنیانگذاران سازمان دانشجویان امامیه نیز یادآور شده است وضعیت فکری و بینش سیاسی شیعیان و [[نسل جوان]] شیعه پاکستان با پیش از انقلاب اسلامی بسیار متفاوت شده است. جوانان شیعه با درک هرچند ناقص ارزشهای انقلاب اسلامی به فهم مسائل دینی و خودسازی و جامعهسازی گرایش بیشتری یافتهاند. ملت پاکستان، بهویژه شیعیان، مفهوم ارزشهایی همچون [[ایثار]]، تلاش برای [[آزادی]] و [[استقلال]]، ولایت، [[شهادت]]، زیر بار ظلمنرفتن، مبارزه با هواهای نفسانی و بسیاری ارزشهای دیگر را در ابعاد وسیعتر و معنای حقیقی آن از مسلمانان انقلابی ایران آموختند. پیش از [[انقلاب اسلامی]]، شیعیان پاکستان تشکّل سیاسی واحدی نداشتند. علما و رهبران مذهبی نیز عمدتاً مشغول فعالیتهای علمی، مذهبی و تبلیغی بودند. روحانیت شیعه در پاکستان در پی انقلاب اسلامی ایران، بیدار شد و به کسب و ترویج معارف اصیل اسلامی و دخالت در مسائل سیاسی همّت گمارد <ref>حیدر، خبرگزاری شبستان</ref>. | ||
===تأثیر بر شیعیان پاکستانی=== | ===تأثیر بر شیعیان پاکستانی=== | ||
تأثیر پیروزی انقلاب اسلامی ایران بر شیعیان پاکستانی، بیش از دیگران بود. انسجام درونی و سیاسی و تشکیلاتیشدن شیعیان در پاکستان و تأسیس نهضت اجرای | تأثیر پیروزی انقلاب اسلامی ایران بر شیعیان پاکستانی، بیش از دیگران بود. انسجام درونی و سیاسی و تشکیلاتیشدن شیعیان در پاکستان و تأسیس نهضت اجرای فقه جعفری در ۲۴ فروردین ۱۳۵۸ از تأثیرات انقلاب اسلامی بود <ref>امرایی، انقلاب اسلامی ایران، ۲۵۱</ref>. این سازمان هفتاد روز پس از انقلاب اسلامی تشکیل شد. در روزهای ۱۲ و ۱۳ آوریل ۱۹۷۹م/ ۲۳ و ۲۴/۱/۱۳۵۸ش، جمعیتی حدود یکصد هزار تن از شیعیان سراسر پاکستان در شهر «بهگرا» پنجاب که بیشتر ساکنان آن را شیعیان تشکیل میدهند، تجمع کردند. علت اساسی این تجمع آن بود که [[ضیاءالحق]] تنها بر رسمیت [[فقه حنفی]] در کشور تأکید داشت. در این تجمع، علاوه بر انتخاب رهبری [[مفتی]] [[جعفر حسین]]، اولین گامهای تأسیس تشکیلات در «[[تحریک نفاذ فقه جعفری]]» برداشته شد. آنان در قطعنامه پایانی خود ضمن تبریک پیروزی انقلاب اسلامی ایران به مردم ایران، امامخمینی را رهبر تمامی مسلمانان دانستند <ref>امرایی، انقلاب اسلامی ایران، ۲۵۱</ref>. البته این حرکت سبب شد دولت پاکستان، در سال ۱۹۸۰م با مفتی جعفر حسین رهبر شیعیان به مذاکره بپردازد و بپذیرد شیعیان بر اساس [[شیعه|فقه جعفری]] درباره [[زکات]] عمل کنند <ref>امرایی، انقلاب اسلامی ایران، ۲۴۹</ref>. پیش از این زکات شیعیان همانند [[اهل سنت]] بهاجبار به دولت پرداخت میشد. | ||
<br> | <br> | ||
دومین حرکت بزرگ شیعیان در پنجم و ششم جولای ۱۹۸۰م/ ۱۶ تیر ۱۳۵۹ در اسلامآباد برگزار شد. در این اجتماع حدود دویست هزار تن شرکت داشتند. نمایندگان اجتماعکنندگان در گفتگو با دولت، خواستههای شیعیان را تحمیلنکردن فقه حنفی بر شیعیان، پرداختنکردن زکات به دولت، آزادی شیعیان در برگزاری [[عزای امامحسین(ع)]] و تعیین سهمیههایی برای شیعیان در مسئولیتهای دولتی اعلام کردند <ref>امرایی، انقلاب اسلامی ایران، ۲۵۱</ref>. کنفرانس قرآن و سنت در سال ۱۹۸۷م/ ۱۳۶۶ش به ریاست سیدعارف حسین حسینی نقطهعطفی در آگاهی شیعیان این کشور و نقش فعال آن در صحنه سیاست و دولت بود؛ به طوری که در انتخابات مجلس ملی و سنا، بعدها شماری از نامزدهای شیعه بهویژه نهضت جعفری به مجلس راه یافتند <ref>امرایی، انقلاب اسلامی ایران، ۲۵۲-۲۵۳</ref>. | دومین حرکت بزرگ شیعیان در پنجم و ششم جولای ۱۹۸۰م/ ۱۶ تیر ۱۳۵۹ در اسلامآباد برگزار شد. در این اجتماع حدود دویست هزار تن شرکت داشتند. نمایندگان اجتماعکنندگان در گفتگو با دولت، خواستههای شیعیان را تحمیلنکردن فقه حنفی بر شیعیان، پرداختنکردن زکات به دولت، آزادی شیعیان در برگزاری [[عزاداری امامحسین(ع)|عزای امامحسین(ع)]] و تعیین سهمیههایی برای شیعیان در مسئولیتهای دولتی اعلام کردند <ref>امرایی، انقلاب اسلامی ایران، ۲۵۱</ref>. کنفرانس قرآن و سنت در سال ۱۹۸۷م/ ۱۳۶۶ش به ریاست [[سیدعارفحسین حسینی|سیدعارف حسین حسینی]] نقطهعطفی در آگاهی شیعیان این کشور و نقش فعال آن در صحنه سیاست و دولت بود؛ به طوری که در انتخابات مجلس ملی و سنا، بعدها شماری از نامزدهای شیعه بهویژه نهضت جعفری به مجلس راه یافتند <ref>امرایی، انقلاب اسلامی ایران، ۲۵۲-۲۵۳</ref>. | ||
===تأثیر بر مؤسسات فرهنگی=== | ===تأثیر بر مؤسسات فرهنگی=== | ||
بسیاری از مؤسسات فرهنگی، ازجمله «[[دار الثقافة الاسلامیه]]»، به ریاست [[سیدعلی شرفالدین موسوی]]، در کراچی، مؤسسه «صباح القرآن» در لاهور، مؤسسه انتشاراتی «امامیه کیشنز»، «جامعه تبلیغاتی اسلامی» در کراچی به ریاست «یوسف نفسی» و «آکادمی اخوت» در اسلامآباد، از مؤسساتی هستند که از [[انقلاب اسلامی]] الهام گرفتهاند؛ همچنین اهداف آنان مقابله با تهاجم فرهنگی غرب است و تاکنون صدها کتاب از شخصیتهای انقلابی و ایرانی چون [[امامخمینی]]، [[مرتضی مطهری]] یا [[سیدمحمدحسین طباطبایی]] و برخی دیگر، چاپ کردهاند. فعالیت علمای شیعه در راه تحقق [[وحدت]] و همبستگی مسلمانان ازجمله تأثیرات مهم انقلاب اسلامی ایران بر خط مشی و افکار آنهاست <ref>امرایی، انقلاب اسلامی ایران، ۲۵۳-۲۶۴</ref>. | بسیاری از مؤسسات فرهنگی، ازجمله «[[دار الثقافة الاسلامیه]]»، به ریاست [[سیدعلی شرفالدین موسوی]]، در کراچی، مؤسسه «صباح القرآن» در لاهور، مؤسسه انتشاراتی «امامیه کیشنز»، «جامعه تبلیغاتی اسلامی» در کراچی به ریاست «یوسف نفسی» و «آکادمی اخوت» در اسلامآباد، از مؤسساتی هستند که از [[انقلاب اسلامی]] الهام گرفتهاند؛ همچنین اهداف آنان مقابله با تهاجم فرهنگی غرب است و تاکنون صدها کتاب از شخصیتهای انقلابی و ایرانی چون [[امامخمینی]]، [[مرتضی مطهری]] یا [[سیدمحمدحسین طباطبایی]] و برخی دیگر، چاپ کردهاند. فعالیت علمای شیعه در راه تحقق [[وحدت]] و همبستگی مسلمانان ازجمله تأثیرات مهم انقلاب اسلامی ایران بر خط مشی و افکار آنهاست <ref>امرایی، انقلاب اسلامی ایران، ۲۵۳-۲۶۴</ref>. | ||
پیروزی انقلاب اسلامی ایران سبب شد [[استکبار جهانی]] و همپیمانانش طرحهایی برای مقابله با نفوذ و صدور آن برنامهریزی کنند؛ به گونهای که در سال ۱۳۵۹ | پیروزی انقلاب اسلامی ایران سبب شد [[استکبار جهانی]] و همپیمانانش طرحهایی برای مقابله با نفوذ و صدور آن برنامهریزی کنند؛ به گونهای که در سال ۱۳۵۹ هنری کسینجر وزیر امور خارجه سابق امریکا، پیشنهاد کرد برای مقابله با نفوذ و گسترش انقلاب اسلامی حرکتی هدایتشده و به ظاهر اسلامی، در میان اهل سنت تشکیل شود؛ حرکتی که با سیاستها و خواستههای امریکا تطابق داشته باشد. گروه سپاه صحابه و بعدها [[طالبان]] در این راستا شکل گرفتند <ref>محمدی، انقلاب اسلامی، ۵/۲۳۲</ref>. این گروه افراطی با گرایش [[وهابیت|وهابی]] برای عقیمکردن تأثیرات انقلاب اسلامی بر مردم پاکستان تشکیل شد؛ ولی از آن جایی که موج انقلاب اسلامی و تأثیر آن بر تودهها بهآسانی قابل کنترل نبود، اقدام به فعالیتهای تروریستی علیه عالمان، شخصیتها، گروههای شیعی و به طور خاص کارکنان فرهنگی خانه فرهنگ ایران در پاکستان کرد که نمونه بارز آن ترور [[صادق گنجی]]، رایزن خانه فرهنگ جمهوری اسلامی (۱۳۶۹) در لاهور بود <ref>امرایی، انقلاب اسلامی ایران، ۲۵۴-۲۵۵</ref>؛ ولی پس از فروکشکردن موج اولیه انقلاب، این گروه نیز بیشتر بر وهابیگری در پاکستان تأکید دارد؛ در حالیکه از شاخه نظامی خود نیز برای اهداف سیاسی بهرهبرداری میکند <ref>امرایی، انقلاب اسلامی ایران، ۲۵۵</ref>. | ||
==سرزمین کشمیر== | ==سرزمین کشمیر== | ||
سرزمین کشمیر با بیش از ۲۲۲ هزار کیلومتر مربع در قسمتهای جنوبی آسیا و در شمال شبهقاره هند قرار دارد که از شمال و شرق با [[چین]]، از شمال غربی با [[افغانستان]]، از غرب با پاکستان و از جنوب با [[هند]] هممرز است <ref>سیدناصری، کشمیر گذشته حال آینده، ۳۰</ref>. این سرزمین پیش از تقسیم، از پنج بخش دره کشمیر، جامو، لداخ، بلتستان و پونچ و گیلگت تشکیل شده بود. جمعیت کشمیر در سال ۱۹۴۱م/ ۱۳۲۰ش، ۶۱۶/۰۲۱/۴ تن بود که از آن میان ۷۷ درصد مسلمان، ۲۰ درصد [[هندو]] و سه درصد [[سیک]] و اقلیتهای دیگر بودند <ref>اسپوزیتو، دائرةالمعارف نوین اسلام، ۳/۷۱۳</ref>. با اعلام استقلال پاکستان، تصمیم بر آن بود که امیران ایالاتی که تحت نظارت بریتانیا حکومتی نیمهمستقل داشتند، بر اساس سه معیار مذهب ساکنان ایالت، خواست مردم و وضع جغرافیایی، درباره پیوستن به پاکستان یا هند تصمیم بگیرند <ref>رضوی، بحران کشمیر، ۴۱</ref>. بر این اساس، ایالت کشمیر که بیشتر ساکنان آن مسلمان بودند، باید به پاکستان میپیوست؛ اما مهاراجه هاری سینگ علاقه داشت استقلال خود را حفظ کند و از پیوستن به هند یا پاکستان خودداری کرد. مسلمانان کشمیر که از مدتی پیش علیه تبعیضها و محدودیتهای موجود به اعتراض پرداخته بودند، از پیوستن به پاکستان حمایت میکردند. در سال ۱۹۴۷م مهاراجه تصمیم گرفت برای بهرهمندی از کمکهای هند در سرکوب مخالفان به هند بپیوندد <ref>رضوی، بحران کشمیر، ۴۴-۴۵</ref>. این تصمیم، آغاز جنگهای پاکستان و هند بر سر کشمیر بود و در نهایت تقسیم این منطقه را در پی داشت <ref>اسپوزیتو، دائرةالمعارف نوین اسلام، ۳/۷۱۴</ref>. | سرزمین کشمیر با بیش از ۲۲۲ هزار کیلومتر مربع در قسمتهای جنوبی آسیا و در شمال شبهقاره هند قرار دارد که از شمال و شرق با [[چین]]، از شمال غربی با [[افغانستان]]، از غرب با پاکستان و از جنوب با [[هند]] هممرز است <ref>سیدناصری، کشمیر گذشته حال آینده، ۳۰</ref>. این سرزمین پیش از تقسیم، از پنج بخش دره کشمیر، جامو، لداخ، بلتستان و پونچ و گیلگت تشکیل شده بود. جمعیت کشمیر در سال ۱۹۴۱م/ ۱۳۲۰ش، ۶۱۶/۰۲۱/۴ تن بود که از آن میان ۷۷ درصد مسلمان، ۲۰ درصد [[هندو]] و سه درصد [[سیک]] و اقلیتهای دیگر بودند <ref>اسپوزیتو، دائرةالمعارف نوین اسلام، ۳/۷۱۳</ref>. با اعلام استقلال پاکستان، تصمیم بر آن بود که امیران ایالاتی که تحت نظارت [[بریتانیا]] حکومتی نیمهمستقل داشتند، بر اساس سه معیار مذهب ساکنان ایالت، خواست مردم و وضع جغرافیایی، درباره پیوستن به پاکستان یا هند تصمیم بگیرند <ref>رضوی، بحران کشمیر، ۴۱</ref>. بر این اساس، ایالت کشمیر که بیشتر ساکنان آن مسلمان بودند، باید به پاکستان میپیوست؛ اما مهاراجه هاری سینگ علاقه داشت استقلال خود را حفظ کند و از پیوستن به هند یا پاکستان خودداری کرد. مسلمانان کشمیر که از مدتی پیش علیه تبعیضها و محدودیتهای موجود به اعتراض پرداخته بودند، از پیوستن به پاکستان حمایت میکردند. در سال ۱۹۴۷م مهاراجه تصمیم گرفت برای بهرهمندی از کمکهای هند در سرکوب مخالفان به هند بپیوندد <ref>رضوی، بحران کشمیر، ۴۴-۴۵</ref>. این تصمیم، آغاز جنگهای پاکستان و هند بر سر کشمیر بود و در نهایت تقسیم این منطقه را در پی داشت <ref>اسپوزیتو، دائرةالمعارف نوین اسلام، ۳/۷۱۴</ref>. | ||
<br> | <br> | ||
اینک بخشی از کشمیر با نام گیلگت و بلتستان زیر نظر پاکستان است که متمرکزترین منطقه شیعهنشین پاکستان است <ref>عارفی، شیعیان پاکستان، ۱۲۲-۱۲۵</ref>. جامو و کشمیر زیر نظر هند است و مهمترین مناطق شیعهنشین آن، کارگیل، لداخ، سرینگر، بودگام و باره مولا میباشند. کارگیل ۱۴۰هزار تن جمعیت دارد که نود درصد آن شیعهاند <ref>جعفریان، اطلس شیعه، ۵۹۸-۵۹۹ و ۶۰۰</ref>. کشمیر آزاد نیز با پایتختی مظفرآباد، از نظر اداری ریاست مستقلی دارد، ولی تحت نظارت و حمایت پاکستان است. بیشتر جمعیت این منطقه را [[اهل سنت]] تشکیل میدهد و شیعیان به صورت پراکنده در سراسر منطقه مظفرآباد و اطراف آن حضور دارند <ref>عارفی، شیعیان پاکستان، ۱۲۶</ref> و منطقه اقصای [[چین]] در اختیار جمهوری خلق چین است، که در جنگ ۱۹۶۲م/ ۱۳۴۱ش میان چین و هند، تصرف شده است. | اینک بخشی از کشمیر با نام گیلگت و بلتستان زیر نظر پاکستان است که متمرکزترین منطقه شیعهنشین پاکستان است <ref>عارفی، شیعیان پاکستان، ۱۲۲-۱۲۵</ref>. جامو و کشمیر زیر نظر هند است و مهمترین مناطق شیعهنشین آن، کارگیل، لداخ، سرینگر، بودگام و باره مولا میباشند. کارگیل ۱۴۰هزار تن جمعیت دارد که نود درصد آن شیعهاند <ref>جعفریان، اطلس شیعه، ۵۹۸-۵۹۹ و ۶۰۰</ref>. کشمیر آزاد نیز با پایتختی مظفرآباد، از نظر اداری ریاست مستقلی دارد، ولی تحت نظارت و حمایت پاکستان است. بیشتر جمعیت این منطقه را [[اهل سنت]] تشکیل میدهد و شیعیان به صورت پراکنده در سراسر منطقه مظفرآباد و اطراف آن حضور دارند <ref>عارفی، شیعیان پاکستان، ۱۲۶</ref> و منطقه اقصای [[چین]] در اختیار جمهوری خلق چین است، که در جنگ ۱۹۶۲م/ ۱۳۴۱ش میان چین و هند، تصرف شده است. | ||
<br> | <br> | ||
[[سیدمرتضی پسندیده]] به نقل برخی | [[سیدمرتضی پسندیده]] به نقل برخی آگاهان،جدّ امامخمینی، سیددینعلیشاه را اصالتاً نیشابوری دانسته که در نخستین سالهای قرن سیزدهم هجری به کشمیر هجرت کرده است. سیددینعلیشاه معروف به سیدبزرگ، فرزند سیدصفدر همراه پدر از دولتآباد به [[لکهنو]] رفت و یکبار نیز به کشمیر رفت؛ ولی در غائله فرقهگرایان علیه شیعیان سرینگر زخمی شد و پس از بازگشت به لکهنو درگذشت و درکولهگنج دفن شد. سیددینعلیشاه در نواحی شمالی هند نفوذ داشت و به ترویج دین مشغول بود و به دست مخالفان به شهادت رسید {{ببینید|متن=ببینید| اجداد امامخمینی}}. | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |