confirmed، emailconfirmed، templateeditor
۱٬۱۸۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''علم رجال'''، شناخت احوال و اوصاف راویان حدیث و اصول و قواعد آن. | '''علم رجال'''، شناخت احوال و اوصاف راویان [[حدیث]] و اصول و قواعد آن. | ||
==مفهومشناسی== | ==مفهومشناسی== | ||
علم رجال، مختصرِ «علم رجال الحدیث» به معنای شناسایی راویان حدیث است.<ref> (مامقانی، تنقیح المقال، ۱/۳۶)</ref> کلمه رجال جمع «رجل» به معنای مردان است؛<ref> (ابنفارس، ۲/۴۹۳)</ref> ولی در دانش رجال جنسیت مراد نیست و شامل راویان زن هم میشود<ref> (مامقانی، تنقیح المقال، ۱/۳۶)</ref> و عنوان «رجال» یا از باب کثرت آن است که بیشتر راویان مردند یا از باب غلبه در تعبیر مردان بر زنان است.<ref> (رحمانستایش، آشنایی با علم رجال، ۷)</ref> در اصطلاح، علم رجال دانشی است که به کمک آن قدرت شناسایی احوال راویان از حیث اتصاف به عدالت، وثاقت و ممدوحبودن یا اتصاف به ضعف و مذمومبودن و نیز توانایی شناخت اصول و ضوابط کلی برای تمییز مشترکات و خالیبودن اسناد از غلط به دست میآید.<ref> (استرآبادی، محمدجعفر، ۳۰۷؛ کجوری شیرازی، ۳۵؛ کنی، ۲۹)</ref> گاهی نیز از علم رجال به «فن الرجال» تعبیر شدهاست.<ref> (بحرالعلوم، ۲/۳۷۰)</ref> در میان اهل سنت نیز تعابیری مانند جرح و تعدیل، تاریخ رواة الحدیث، الطبقات، طبقات رواة الحدیث و طبقات المحدثین به جای علم رجال بهکار رفتهاست.<ref> (غوری، ۲۵۲ ـ ۲۵۴ و ۲۸۶ ـ ۲۹۱)</ref> | علم رجال، مختصرِ «علم رجال الحدیث» به معنای شناسایی راویان حدیث است.<ref> (مامقانی، تنقیح المقال، ۱/۳۶)</ref> کلمه رجال جمع «رجل» به معنای مردان است؛<ref> (ابنفارس، ۲/۴۹۳)</ref> ولی در دانش رجال جنسیت مراد نیست و شامل راویان زن هم میشود<ref> (مامقانی، تنقیح المقال، ۱/۳۶)</ref> و عنوان «رجال» یا از باب کثرت آن است که بیشتر راویان مردند یا از باب غلبه در تعبیر مردان بر زنان است.<ref> (رحمانستایش، آشنایی با علم رجال، ۷)</ref> در اصطلاح، علم رجال دانشی است که به کمک آن قدرت شناسایی احوال راویان از حیث اتصاف به عدالت، وثاقت و ممدوحبودن یا اتصاف به ضعف و مذمومبودن و نیز توانایی شناخت اصول و ضوابط کلی برای تمییز مشترکات و خالیبودن اسناد از غلط به دست میآید.<ref> (استرآبادی، محمدجعفر، ۳۰۷؛ کجوری شیرازی، ۳۵؛ کنی، ۲۹)</ref> گاهی نیز از علم رجال به «فن الرجال» تعبیر شدهاست.<ref> (بحرالعلوم، ۲/۳۷۰)</ref> در میان اهل سنت نیز تعابیری مانند جرح و تعدیل، تاریخ رواة الحدیث، الطبقات، طبقات رواة الحدیث و طبقات المحدثین به جای علم رجال بهکار رفتهاست.<ref> (غوری، ۲۵۲ ـ ۲۵۴ و ۲۸۶ ـ ۲۹۱)</ref> | ||
علم رجال با تراجم، درایه و فهرست ارتباط دارد. در علم رجال شخص راوی موضوعیت دارد؛ اگرچه دارای شخصیت اجتماعی نباشد؛ ولی موضوع علم تراجم بررسی شخصیت اجتماعی فرد مانند شاعر و ادیببودن و مانند آن است. افزون بر این، علم رجال از تأسیسات دوره اسلامی است؛ در صورتی که علم تراجم پیش از دوران اسلامی نیز وجود داشتهاست.<ref> (سبحانی، کلیات، ۱۱ ـ ۱۴)</ref> علم درایه به دانشی گفته میشود که در زمینه متون احادیث اسلامی جهت شناخت حقیقت و اقسام و احکام روایات و کیفیت و آداب أخذ و نقل احادیث، بحث میکند؛ در حالیکه موضوع علم رجال، اشخاص، یعنی راویان و محدثاناند<ref> (سبحانی، کلیات، ۱۵ ـ ۱۷)</ref> و از سوی دیگر، علم رجال بر طبقات اصحاب پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم(ع) مبتنی است؛ چنانکه شیخ طوسی در کتاب رجال خود به بیان طبقات اصحاب پیامبر(ص) و اصحاب امیرالمؤمنین علی(ع) و دیگر ائمه(ع) پرداختهاست؛ اما در کتاب فهرست بنا بر نقل نامهای نویسندگان، اصول، مصنفات و تألیفات آنهاست. علمای قدیمیِ رجال همانند شیخمنتجبالدین و ابنشهرآشوب تراجم علما را در علم رجال آوردهاند، بدون اینکه میان آن دو تفاوتی بگذارند. شیخ حر عاملی در کتاب امل الامل فی تراجم علماء جبل عامل میان این دو علم تفکیک کردهاست.<ref> (سبحانی، کلیات، ۱۵ ـ ۱۷)</ref> | علم رجال با تراجم، [[درایه]] و فهرست ارتباط دارد. در علم رجال شخص راوی موضوعیت دارد؛ اگرچه دارای شخصیت اجتماعی نباشد؛ ولی موضوع علم تراجم بررسی شخصیت اجتماعی فرد مانند شاعر و ادیببودن و مانند آن است. افزون بر این، علم رجال از تأسیسات دوره اسلامی است؛ در صورتی که علم تراجم پیش از دوران اسلامی نیز وجود داشتهاست.<ref> (سبحانی، کلیات، ۱۱ ـ ۱۴)</ref> علم درایه به دانشی گفته میشود که در زمینه متون احادیث اسلامی جهت شناخت حقیقت و اقسام و احکام روایات و کیفیت و آداب أخذ و نقل احادیث، بحث میکند؛ در حالیکه موضوع علم رجال، اشخاص، یعنی راویان و محدثاناند<ref> (سبحانی، کلیات، ۱۵ ـ ۱۷)</ref> و از سوی دیگر، علم رجال بر طبقات اصحاب پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم(ع) مبتنی است؛ چنانکه [[شیخ طوسی]] در کتاب رجال خود به بیان طبقات [[اصحاب پیامبر(ص)]] و اصحاب [[امامعلی(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] و دیگر ائمه(ع) پرداختهاست؛ اما در کتاب فهرست بنا بر نقل نامهای نویسندگان، اصول، مصنفات و تألیفات آنهاست. علمای قدیمیِ رجال همانند شیخمنتجبالدین و ابنشهرآشوب تراجم علما را در علم رجال آوردهاند، بدون اینکه میان آن دو تفاوتی بگذارند. شیخ حر عاملی در کتاب امل الامل فی تراجم علماء جبل عامل میان این دو علم تفکیک کردهاست.<ref> (سبحانی، کلیات، ۱۵ ـ ۱۷)</ref> | ||
==پیشینه== | ==پیشینه== | ||
پیشینه علم رجال و قواعد آن در دنیای اسلام به عصر معصومان(ع) بازمیگردد. پدیدههایی چون جعل و تعارض حدیث،<ref> (کلینی، ۱/۶۲ ـ ۶۳)</ref> سبب شد تا اهل بیت(ع) مبانی و اصول دستیابی به حدیث صحیح را بیان کنند.<ref> (اعرجی کاظمی، ۴۳ ـ ۴۵)</ref> این تعالیم مقدمهای برای پدیدآمدن علم رجال در دورههای بعد شد؛ بنابراین عصر حضور معصومان «عصر تکوین معارف رجالی» در شیعه بود.<ref> (ساعدی، ۲۰۲؛ سمین، ۵۳)</ref> بر اساس روایت سلیمبنقیس از امامعلی(ع)، پیشینه ارزیابی صدور حدیث بر اساس نقد رجال به زمان امیرالمؤمنین علی(ع) میرسد. آن حضرت راویان حدیث را به چهار دسته: منافق (کذاب و جاعل)، کجفهم، ناآگاه به ناسخ و منسوخ و راوی ثقه و حافظ و ضابط تقسیم کرد.<ref> (کلینی، ۱/۶۲ ـ ۶۴؛ صدوق، الخصال، ۱/۲۵۵ ـ ۲۵۷)</ref> | پیشینه علم رجال و قواعد آن در دنیای [[اسلام]] به عصر معصومان(ع) بازمیگردد. پدیدههایی چون جعل و تعارض حدیث،<ref> (کلینی، ۱/۶۲ ـ ۶۳)</ref> سبب شد تا اهل بیت(ع) مبانی و اصول دستیابی به [[حدیث]] صحیح را بیان کنند.<ref> (اعرجی کاظمی، ۴۳ ـ ۴۵)</ref> این تعالیم مقدمهای برای پدیدآمدن علم رجال در دورههای بعد شد؛ بنابراین عصر حضور معصومان «عصر تکوین معارف رجالی» در شیعه بود.<ref> (ساعدی، ۲۰۲؛ سمین، ۵۳)</ref> بر اساس روایت [[سلیمبنقیس]] از [[امامعلی(ع)]]، پیشینه ارزیابی صدور حدیث بر اساس نقد رجال به زمان امیرالمؤمنین علی(ع) میرسد. آن حضرت راویان حدیث را به چهار دسته: منافق (کذاب و جاعل)، کجفهم، ناآگاه به ناسخ و منسوخ و راوی ثقه و حافظ و ضابط تقسیم کرد.<ref> (کلینی، ۱/۶۲ ـ ۶۴؛ صدوق، الخصال، ۱/۲۵۵ ـ ۲۵۷)</ref> | ||
بنابر گزارشهای باقیمانده از این دوره، دغدغه احراز صحت صدور حدیث از آغاز وجود داشتهاست و در هنگام نقل حدیث به کسی که حدیث از او شنیده شده، مستند میشدهاست<ref> (کلینی، ۱/۵۲)</ref> و همین موجب شدهاست اصحاب ائمه(ع) رهنمود بخواهند و آنان نیز ضمن برشمردن عوامل پیدایش تعارض در احادیث، روشها و معیارهای مناسب را برای شناخت سره از ناسره تعلیم دهند.<ref> (ساعدی، ۲۰۵ ـ ۲۰۷)</ref> در احادیث مشتمل بر معیارهای رفع تعارض، که به اخبار علاجیه مشهورند، روشهای گوناگونی برای رفع تعارض میان احادیث بیان شدهاست و از جمله این روشها و مرجحات، بررسی اوصافی در راوی مانند عدالت، فقاهت و صداقت است.<ref> (حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه، ۲۷/۱۰۶ ـ ۱۲۴)</ref> این روش پیوندی تنگاتنگ با مسائل دانش رجال دارد و علمای شیعه از آن در تکوین علم رجال بهره بردهاند. یکی دیگر از روشهای ائمه تأیید و توثیق افراد خاص ازجمله توثیقات خاص معصومان درباره راویانی مانند ابوبصیر لیث مرادی<ref> (طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۱۳۶)</ref> و یونسبنعبدالرحمان<ref> (طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۴۸۵ ـ ۴۸۶)</ref> بود. | بنابر گزارشهای باقیمانده از این دوره، دغدغه احراز صحت صدور حدیث از آغاز وجود داشتهاست و در هنگام نقل حدیث به کسی که حدیث از او شنیده شده، مستند میشدهاست<ref> (کلینی، ۱/۵۲)</ref> و همین موجب شدهاست اصحاب ائمه(ع) رهنمود بخواهند و آنان نیز ضمن برشمردن عوامل پیدایش تعارض در احادیث، روشها و معیارهای مناسب را برای شناخت سره از ناسره تعلیم دهند.<ref> (ساعدی، ۲۰۵ ـ ۲۰۷)</ref> در احادیث مشتمل بر معیارهای رفع تعارض، که به اخبار علاجیه مشهورند، روشهای گوناگونی برای رفع تعارض میان احادیث بیان شدهاست و از جمله این روشها و مرجحات، بررسی اوصافی در راوی مانند عدالت، فقاهت و صداقت است.<ref> (حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه، ۲۷/۱۰۶ ـ ۱۲۴)</ref> این روش پیوندی تنگاتنگ با مسائل دانش رجال دارد و علمای شیعه از آن در تکوین علم رجال بهره بردهاند. یکی دیگر از روشهای ائمه تأیید و توثیق افراد خاص ازجمله توثیقات خاص معصومان درباره راویانی مانند ابوبصیر لیث مرادی<ref> (طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۱۳۶)</ref> و یونسبنعبدالرحمان<ref> (طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۴۸۵ ـ ۴۸۶)</ref> بود. |