پرش به محتوا

تجسم اعمال: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''تجسم اعمال'''، ظهور صورت باطنی [[اعتقادات]]، اعمال و [[اخلاق]] [[انسان]] پس از [[مرگ]].
'''تجسم اعمال'''، ظهور صورت باطنی اعتقادات، اعمال و [[اخلاق]] انسان پس از [[مرگ]].


== مفهوم‌شناسی ==
== مفهوم‌شناسی ==
تجسم به معنای تناورشدن<ref>زمخشری، الکشاف، ۲۵۷</ref> و قوت و [[اشتداد]] در [[جسمیت]]<ref>مصطفوی، التحقیق، ۲/۸۸</ref> و در اصطلاح به معنای جسمانی‌شدن<ref>ابن‌رشد، رسالة ما بعد الطبیعه، ۹۵؛ ملاصدرا، ایقاظ النائمین، ۱۹</ref> است. تجسم یا تجسد اعمال،<ref>نراقی، جامع السعادات، ۱/۴۹</ref> به معنای مجسم‌شدن اعمال، اعتقادات و نیت‌های انسان‌ها و ظهور و بروز آنها به صورتی مناسب با عمل در [[روز قیامت]] است.<ref>بهایی، الکشکول، ۱۹۲؛ ملاصدرا، المبدأ و المعاد، ۴۶۶؛ ملاصدرا، العرشیه، ۲۸۲–۲۸۳</ref> [[امام‌خمینی]] تجسم اعمال را ظهور صورت باطنی اعمال و اخلاق و اعتقادات انسان در عالم دیگر می‌داند.<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۲۵؛ امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۲۳۴؛ امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۲۹</ref>
تجسم به معنای تناورشدن<ref>زمخشری، الکشاف، ۲۵۷</ref> و قوت و اشتداد در جسمیت<ref>مصطفوی، التحقیق، ۲/۸۸</ref> و در اصطلاح به معنای جسمانی‌شدن<ref>ابن‌رشد، رسالة ما بعد الطبیعه، ۹۵؛ ملاصدرا، ایقاظ النائمین، ۱۹</ref> است. تجسم یا تجسد اعمال،<ref>نراقی، جامع السعادات، ۱/۴۹</ref> به معنای مجسم‌شدن اعمال، اعتقادات و نیت‌های انسان‌ها و ظهور و بروز آنها به صورتی مناسب با عمل در [[روز قیامت]] است.<ref>بهایی، الکشکول، ۱۹۲؛ ملاصدرا، المبدأ و المعاد، ۴۶۶؛ ملاصدرا، العرشیه، ۲۸۲–۲۸۳</ref> [[امام‌خمینی]] تجسم اعمال را ظهور صورت باطنی اعمال و اخلاق و اعتقادات انسان در عالم دیگر می‌داند.<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۲۵؛ امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۲۳۴؛ امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۲۹</ref>


== پیشینه ==
== پیشینه ==
مسئله عینیت‌یافتن صورت‌های نفس انسان پس از [[مرگ]] که به صورت [[حیوان]] یا [[نبات]] یا [[جماد]] ظاهر گشته‌اند، در میان ادیان و [[شرایع ابراهیمی]] مطرح بوده است و از آن به [[تناسخ ملکوتی]] یاد می‌شود<ref>ملاصدرا، المبدأ و المعاد، ۳۲۶</ref> و نظریه تجسم اعمال با تعابیر دیگری در سخنان [[فیلسوفان یونانی]] مانند [[فیثاغورث]] یافت می‌شود.<ref>← فیض کاشانی، علم الیقین، ۲/۱۰۸۰</ref>
مسئله عینیت‌یافتن صورت‌های نفس انسان پس از [[مرگ]] که به صورت حیوان یا نبات یا جماد ظاهر گشته‌اند، در میان ادیان و شرایع ابراهیمی مطرح بوده است و از آن به تناسخ ملکوتی یاد می‌شود<ref>ملاصدرا، المبدأ و المعاد، ۳۲۶</ref> و نظریه تجسم اعمال با تعابیر دیگری در سخنان فیلسوفان یونانی مانند فیثاغورث یافت می‌شود.<ref>← فیض کاشانی، علم الیقین، ۲/۱۰۸۰</ref>
{{سخ}}
{{سخ}}
[[قرآن کریم]] در آیات فراوانی<ref>قصص، ۸۴؛ تکویر، ۱۴؛ زلزال، ۶–۸</ref> به تجسم اعمال انسان و همسان‌بودن عمل و جزا در قیامت اشاره کرده است.<ref>← گنابادی، تفسیر بیان السعادة، ۳/۱۹۹</ref> در برخی روایات نیز به [[حشر]] گروه‌هایی از مردم به صورت حیوانات بر اساس ملکات زشتشان اشاره شده است؛ برای نمونه [[سخن‌چین]] به صورت میمون و [[رباخوار]] واژگونه بر صورت و ستمگر و ظالم به صورت کور در [[قیامت]] محشور می‌شوند.<ref>شعیری، جامع الاخبار، ۱۷۶</ref> مفسران اسلامی از همان دوره‌های نخستین تفسیر قرآن، ذیل آیات مرتبط با تجسم اعمال به این بحث توجه کرده‌اند و برخی مفسران آن را موافق [[ظاهر آیات]] دانسته و پذیرفته‌اند.<ref>طوسی، التبیان، ۳/۶۴؛ ملاصدرا، تفسیر القرآن، ۴/۲۸۲؛ گنابادی، تفسیر بیان السعادة، ۴/۲۶۹</ref>
[[قرآن کریم]] در آیات فراوانی<ref>قصص، ۸۴؛ تکویر، ۱۴؛ زلزال، ۶–۸</ref> به تجسم اعمال انسان و همسان‌بودن عمل و جزا در قیامت اشاره کرده است.<ref>← گنابادی، تفسیر بیان السعادة، ۳/۱۹۹</ref> در برخی روایات نیز به [[حشر]] گروه‌هایی از مردم به صورت حیوانات بر اساس ملکات زشتشان اشاره شده است؛ برای نمونه [[سخن‌چین]] به صورت میمون و [[رباخوار]] واژگونه بر صورت و ستمگر و ظالم به صورت کور در [[قیامت]] محشور می‌شوند.<ref>شعیری، جامع الاخبار، ۱۷۶</ref> مفسران اسلامی از همان دوره‌های نخستین [[تفسیر|تفسیر قرآن]]، ذیل آیات مرتبط با تجسم اعمال به این بحث توجه کرده‌اند و برخی مفسران آن را موافق ظاهر آیات دانسته و پذیرفته‌اند.<ref>طوسی، التبیان، ۳/۶۴؛ ملاصدرا، تفسیر القرآن، ۴/۲۸۲؛ گنابادی، تفسیر بیان السعادة، ۴/۲۶۹</ref>
{{سخ}}
{{سخ}}
مسئله تجسّم اعمال در آثار فلسفی در ضمن مباحث مختلف نظیر [[معاد]] و [[علم‌النفس]]<ref>دشتکی، اشراق هیاکل النور، ۲۴۱–۲۶۵؛ ملاصدرا، الحاشیة علی الهیات، ۱۶۸، ملاصدرا، الشواهد الربوبیه، ۳۲۹</ref> و همچنین در آثار عرفانی<ref>ابن‌عربی، الفتوحات المکیه، ۴/۲۱۳</ref> و اخلاقی<ref>نراقی، جامع السعادات، ۱/۳۶–۵۲</ref> تجزیه و تحلیل شده است. در میان فیلسوفان و عارفان شیعی بیشترین مباحث در این موضوع به [[ملاصدرا]] تعلق دارد. او با طرح مباحثی مانند [[حرکت جوهری]] و [[اتحاد عاقل و معقول]] بیان جدیدی از مسئله ارائه می‌کند و با تبیین حرکت جوهریِ نفس در قالب [[حرکت اشتدادی]] و تنقّصی، دگرگونی ماهوی [[نفس]] را بر اساس [[ملکات]] مطرح می‌کند<ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۸/۳۸</ref> {{ببینید|متن=ببینید| حرکت جوهری}}.
مسئله تجسّم اعمال در آثار فلسفی در ضمن مباحث مختلف نظیر [[معاد]] و علم‌النفس<ref>دشتکی، اشراق هیاکل النور، ۲۴۱–۲۶۵؛ ملاصدرا، الحاشیة علی الهیات، ۱۶۸، ملاصدرا، الشواهد الربوبیه، ۳۲۹</ref> و همچنین در آثار عرفانی<ref>ابن‌عربی، الفتوحات المکیه، ۴/۲۱۳</ref> و اخلاقی<ref>نراقی، جامع السعادات، ۱/۳۶–۵۲</ref> تجزیه و تحلیل شده است. در میان فیلسوفان و عارفان شیعی بیشترین مباحث در این موضوع به [[ملاصدرا]] تعلق دارد. او با طرح مباحثی مانند [[حرکت جوهری]] و [[اتحاد عاقل و معقول]] بیان جدیدی از مسئله ارائه می‌کند و با تبیین حرکت جوهریِ نفس در قالب حرکت اشتدادی و تنقّصی، دگرگونی ماهوی [[نفس]] را بر اساس ملکات مطرح می‌کند<ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۸/۳۸</ref> {{ببینید|متن=ببینید| حرکت جوهری}}.
{{سخ}}
{{سخ}}
اندیشمندان اسلامی بر اساس رویکردها و اهداف خود تجسم اعمال را مطرح کرده‌اند؛ چنان‌که هدف اصلی حکما و متکلمان از طرح این بحث تبیین چگونگی تحقق [[ثواب و عقاب|پاداش و عقاب]] پس از [[مرگ]] به عنوان یکی از دیدگاه‌ها در مسئله چگونگی جزای اخروی است.<ref>ملاصدرا، العرشیه، ۲۸۳؛ مجلسی، مرآة العقول، ۹/۹۴</ref> از سوی دیگر، هدف اصلی علمای اخلاق و عرفان توجه‌دادن انسان‌ها به این نکته است که حقیقت نفسشان در یک [[حرکت تدریجی]] در همین دنیا شکل می‌گیرد، تا از رهگذر این توجه، در [[تزکیه]] و [[تهذیب]] تلاش بیشتری کنند.<ref>مدنی، ریاض السالکین، ۴/۳۶۵ و ۷/۳۵۵</ref> مسئله تجسم اعمال با مباحث مختلف دیگری مانند [[معاد جسمانی]]، تناسخ ملکوتی، [[تکامل برزخی]] و تناسب اعمال و جزا در [[آخرت]] مرتبط است.
اندیشمندان اسلامی بر اساس رویکردها و اهداف خود تجسم اعمال را مطرح کرده‌اند؛ چنان‌که هدف اصلی [[حکما]] و متکلمان از طرح این بحث تبیین چگونگی تحقق [[ثواب و عقاب|پاداش و عقاب]] پس از [[مرگ]] به عنوان یکی از دیدگاه‌ها در مسئله چگونگی جزای اخروی است.<ref>ملاصدرا، العرشیه، ۲۸۳؛ مجلسی، مرآة العقول، ۹/۹۴</ref> از سوی دیگر، هدف اصلی علمای اخلاق و [[عرفان]] توجه‌دادن انسان‌ها به این نکته است که حقیقت نفسشان در یک حرکت تدریجی در همین دنیا شکل می‌گیرد، تا از رهگذر این توجه، در تزکیه و تهذیب تلاش بیشتری کنند.<ref>مدنی، ریاض السالکین، ۴/۳۶۵ و ۷/۳۵۵</ref> مسئله تجسم اعمال با مباحث مختلف دیگری مانند [[معاد جسمانی]]، تناسخ ملکوتی، تکامل برزخی و تناسب اعمال و جزا در [[آخرت]] مرتبط است.
{{سخ}}
{{سخ}}
[[امام‌خمینی]] معتقد است تجسم اعمال از معارف مسلم و واضح است که [[نقل]]، [[عقل]] و [[شهود]] در آن اتفاق نظر دارند.<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۲۵؛ امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۱۸۵</ref> ایشان این بحث را از جهت اخلاقی و عرفانی بررسی کرده و از منظر عرفانی، افزون بر موافق‌دانستن آن با [[عقل]] و [[نقل]]، به [[شهود]] نیز در این مسئله استناد کرده است.<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۲۵</ref> تلاش ایشان در طرح این مباحث تأثیرگذاری بر مخاطبان برای تزکیه و تهذیب نفس است. به اعتقاد ایشان فهم حقیقت تجسم اعمال و توجه به اینکه انسان‌ها به‌واسطه اعمال و اخلاق و باورهای خود در همین عالم، حقیقت وجودی خود را می‌سازند، می‌تواند آثار عمیق تربیتی بر عمل به خوبی‌ها و اجتناب از پلیدی‌ها بگذارد.<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۲۶</ref> ایشان در مباحث [[علم اصول]] نیز در بحث [[ثواب]] و [[عقاب]] و جزا در آخرت به طرح دیدگاه‌ها در این زمینه پرداخته است.<ref>امام‌خمینی، جواهر الاصول، ۳/۱۴۴</ref>
[[امام‌خمینی]] معتقد است تجسم اعمال از معارف مسلم و واضح است که نقل، [[عقل]] و [[کشف و شهود|شهود]] در آن اتفاق نظر دارند.<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۲۵؛ امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۱۸۵</ref> ایشان این بحث را از جهت اخلاقی و عرفانی بررسی کرده و از منظر عرفانی، افزون بر موافق‌دانستن آن با عقل و نقل، به شهود نیز در این مسئله استناد کرده است.<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۲۵</ref> تلاش ایشان در طرح این مباحث تأثیرگذاری بر مخاطبان برای تزکیه و [[تهذیب نفس]] است. به اعتقاد ایشان فهم حقیقت تجسم اعمال و توجه به اینکه انسان‌ها به‌واسطه اعمال و اخلاق و باورهای خود در همین عالم، حقیقت وجودی خود را می‌سازند، می‌تواند آثار عمیق تربیتی بر عمل به خوبی‌ها و اجتناب از پلیدی‌ها بگذارد.<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۲۶</ref> ایشان در مباحث [[علم اصول]] نیز در بحث [[ثواب و عقاب]] و جزا در آخرت به طرح دیدگاه‌ها در این زمینه پرداخته است.<ref>امام‌خمینی، جواهر الاصول، ۳/۱۴۴</ref>
{{سخ}}
{{سخ}}
اندیشمندان اسلامی در تفسیر متون دینی در مسئله چگونگی تحقق جزا در آخرت اختلاف نظر دارند. گروهی از متفکران اسلامی بر اساس برخی آیات و روایات، جزا را در آخرت در قالب تجسم اعمال و در نتیجه نسبت جزا با عمل و [[نیت]] را عینیت می‌دانند و پاداش‌های اخروی را چهره واقعی عمل، نیت و اعتقادات انسان در دنیا بر می‌شمرند و بر این باورند که در [[حیات]] پس از مرگ اتفاق جدیدی نخواهد افتاد و حیات پس از مرگ تنها ظرف ظهور همان واقعیت‌هایی است که در دنیا شکل گرفته است.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱/۲۳۰</ref> در برابر، برخی جزا را اگرچه ناشی از اعمال دنیوی انسان‌ها می‌دانند، عینیت عمل با نتیجه اخروی و تجسم آن در آخرت را نمی‌پذیرند و کمیت یا کیفیت آن را تابع [[اراده الهی]] می‌دانند.<ref>مجلسی، مرآة العقول، ۹/۹۵</ref>
اندیشمندان اسلامی در تفسیر متون دینی در مسئله چگونگی تحقق جزا در آخرت اختلاف نظر دارند. گروهی از متفکران اسلامی بر اساس برخی آیات و روایات، جزا را در آخرت در قالب تجسم اعمال و در نتیجه نسبت جزا با عمل و نیت را عینیت می‌دانند و پاداش‌های اخروی را چهره واقعی عمل، نیت و اعتقادات انسان در دنیا بر می‌شمرند و بر این باورند که در حیات پس از مرگ اتفاق جدیدی نخواهد افتاد و حیات پس از مرگ تنها ظرف ظهور همان واقعیت‌هایی است که در دنیا شکل گرفته است.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱/۲۳۰</ref> در برابر، برخی جزا را اگرچه ناشی از اعمال دنیوی انسان‌ها می‌دانند، عینیت عمل با نتیجه اخروی و تجسم آن در آخرت را نمی‌پذیرند و کمیت یا کیفیت آن را تابع [[اراده الهی]] می‌دانند.<ref>مجلسی، مرآة العقول، ۹/۹۵</ref>


== نسبت اعمال با جزا و پاداش ==
== نسبت اعمال با جزا و پاداش ==
خط ۲۷: خط ۲۷:


=== انشای حقایق ثواب و عقاب ===
=== انشای حقایق ثواب و عقاب ===
شخص با به دست آوردن [[ملکه|ملکات]] و عقاید می‌تواند صورت‌های نیکو یا زشت را در آخرت ایجاد کند.<ref>← امام‌خمینی، جواهر الاصول، ۳/۱۴۶</ref> امام‌خمینی این نظر را نیز می‌پذیرد؛ اما معتقد است نمی‌توان از آیات و روایات انحصارِ جزا در این دو نظر را برداشت کرد.<ref>امام‌خمینی، جواهر الاصول، ۳/۱۴۶</ref>
شخص با به دست آوردن ملکات و عقاید می‌تواند صورت‌های نیکو یا زشت را در آخرت ایجاد کند.<ref>← امام‌خمینی، جواهر الاصول، ۳/۱۴۶</ref> امام‌خمینی این نظر را نیز می‌پذیرد؛ اما معتقد است نمی‌توان از آیات و روایات انحصارِ جزا در این دو نظر را برداشت کرد.<ref>امام‌خمینی، جواهر الاصول، ۳/۱۴۶</ref>


=== نسبت عینیت و تجسم صور اعمال ===
=== نسبت عینیت و تجسم صور اعمال ===
[[امام‌خمینی]] مانند برخی حکما،<ref>شیخ اشراق، مجموعه مصنفات، ۲/۲۲۹–۲۳۵؛ ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۹/۲۹۰–۲۹۴</ref> جزا در آخرت را نظیر جزاهای مقرر در نظام بشری و [[عالم طبیعت]] نمی‌داند، بلکه چگونگی ارتباط جزا با عمل را از سنخ عینیت می‌شمارد<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۲۵؛ امام‌خمینی، حدیث جنود، ۱۵۹؛ امام‌خمینی، چهل حدیث، ۹۵، ۱۳۶، ۳۱۸ و ۴۳۹</ref>؛ به این معنا که عین اعمالی که انسان انجام می‌دهد به او می‌رسد. ایشان با استناد به بعضی آیات<ref>زلزال، ۷–۸</ref> خود عمل را جزا معرفی می‌کند، نه اینکه جزا با عمل مغایرت داشته باشد. از این‌رو عین تمام اعمال و عقاید و اخلاق در آنجا منعکس می‌شود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۱۴۰؛ امام‌خمینی، جهاد اکبر، ۱۹–۲۰؛ امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۶۲</ref> در حقیقت ظهور اعمال و صورت مناسب با آن عالم، از قبیل [[تمثل ملکوتیِ]] عمل است<ref>امام‌خمینی، مناهج الوصول، ۱/۳۷۷؛ امام‌خمینی، جواهر الاصول، ۳/۱۴۴</ref> و آنچه در دنیا انجام گرفته، چه خوب و چه بد، صورتی ملکوتی دارد که در آخرت هویدا می‌شود. در واقع فاعل، نفسِ عمل خود را به صورت حقیقی و ملکوتی در آخرت می‌یابد<ref>امام‌خمینی، جواهر الاصول، ۳/۱۴۵–۱۴۶</ref>؛ البته امام‌خمینی اعتقاد به انحصار [[ثواب و عقاب|ثواب و عقوبت]] اخروی در تجسم اعمال را نظری افراطی می‌داند<ref>امام‌خمینی، تنقیح الاصول، ۳/۲۸۲</ref> {{ببینید|متن=ببینید| ثواب و عقاب}}؛ بر این اساس می‌توان گفت دیدگاه ایشان، نوعی دیدگاه ترکیبی است که جزا را ترکیبی از تجسم اعمال و ثواب‌ها و عقاب‌هایی مستقل از سوی خداوند می‌داند.
[[امام‌خمینی]] مانند برخی [[حکما]]،<ref>شیخ اشراق، مجموعه مصنفات، ۲/۲۲۹–۲۳۵؛ ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۹/۲۹۰–۲۹۴</ref> جزا در آخرت را نظیر جزاهای مقرر در نظام بشری و عالم طبیعت نمی‌داند، بلکه چگونگی ارتباط جزا با عمل را از سنخ عینیت می‌شمارد<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۲۵؛ امام‌خمینی، حدیث جنود، ۱۵۹؛ امام‌خمینی، چهل حدیث، ۹۵، ۱۳۶، ۳۱۸ و ۴۳۹</ref>؛ به این معنا که عین اعمالی که انسان انجام می‌دهد به او می‌رسد. ایشان با استناد به بعضی آیات<ref>زلزال، ۷–۸</ref> خود عمل را جزا معرفی می‌کند، نه اینکه جزا با عمل مغایرت داشته باشد. از این‌رو عین تمام اعمال و عقاید و [[اخلاق]] در آنجا منعکس می‌شود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۱۴۰؛ امام‌خمینی، جهاد اکبر، ۱۹–۲۰؛ امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۶۲</ref> در حقیقت ظهور اعمال و صورت مناسب با آن عالم، از قبیل تمثل ملکوتیِ عمل است<ref>امام‌خمینی، مناهج الوصول، ۱/۳۷۷؛ امام‌خمینی، جواهر الاصول، ۳/۱۴۴</ref> و آنچه در دنیا انجام گرفته، چه خوب و چه بد، صورتی ملکوتی دارد که در آخرت هویدا می‌شود. در واقع فاعل، نفسِ عمل خود را به صورت حقیقی و ملکوتی در آخرت می‌یابد<ref>امام‌خمینی، جواهر الاصول، ۳/۱۴۵–۱۴۶</ref>؛ البته امام‌خمینی اعتقاد به انحصار [[ثواب و عقاب|ثواب و عقوبت]] اخروی در تجسم اعمال را نظری افراطی می‌داند<ref>امام‌خمینی، تنقیح الاصول، ۳/۲۸۲</ref> {{ببینید|متن=ببینید| ثواب و عقاب}}؛ بر این اساس می‌توان گفت دیدگاه ایشان، نوعی دیدگاه ترکیبی است که جزا را ترکیبی از تجسم اعمال و ثواب‌ها و عقاب‌هایی مستقل از سوی خداوند می‌داند.


== حقیقت و چگونگی تجسم اعمال ==
== حقیقت و چگونگی تجسم اعمال ==
از سوی دیگر، اندیشمندان اسلامی دربارهٔ حقیقت و جهات وجودشناختی تجسم اعمال تبیین‌های مختلفی ارائه کرده‌اند. ملاصدرا در مقام بیان چگونگی تجسم اعمال، آن را از راه آثار گوناگون اعمال و صفات نفسانی در عوالم مختلف تبیین می‌کند و معتقد است هر موجودی در عوالم و مواطن مختلف دارای آثار و خواص همان عالم و موطن است؛ برای مثال جسم مرطوب در عالم ماده سبب انتقال رطوبت است؛ اما در مرتبه وجود خیالی یا عقلی سبب انتقال رطوبت نیست. صفات نفس انسانی نیز این‌چنین است؛ به عنوان نمونه [[غضب]]، ظهور جسمانی آن در این عالم به شکل افزایش حرارت و برافروختگی چهره است و ممکن است در عالم اخروی به صورت آتش [[تجلی]] کند.<ref>ملاصدرا، الشواهد الربوبیه، ۳۲۹–۳۴۰؛ ملاصدرا، العرشیه، ۲۸۳</ref> در حقیقت برای هر یک از ملکات، مبدأ نفسانی و [[قوه استعدادی]] است که نفس با مجاورت با آنها تأثیر می‌پذیرد و مانند مجاورت آهن با آتش، خود به صورت آتش گداخته درمی‌آید و نفس نیز با مجاورت این صورت جوهری به همان صورت تبدیل می‌شود و در [[قیامت]] به همان صورت ظاهر می‌شود.<ref>ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۱۵۳</ref>
از سوی دیگر، اندیشمندان اسلامی دربارهٔ حقیقت و جهات وجودشناختی تجسم اعمال تبیین‌های مختلفی ارائه کرده‌اند. [[ملاصدرا]] در مقام بیان چگونگی تجسم اعمال، آن را از راه آثار گوناگون اعمال و صفات نفسانی در عوالم مختلف تبیین می‌کند و معتقد است هر موجودی در عوالم و مواطن مختلف دارای آثار و خواص همان عالم و موطن است؛ برای مثال جسم مرطوب در عالم ماده سبب انتقال رطوبت است؛ اما در مرتبه وجود خیالی یا عقلی سبب انتقال رطوبت نیست. صفات نفس انسانی نیز این‌چنین است؛ به عنوان نمونه [[غضب]]، ظهور جسمانی آن در این عالم به شکل افزایش حرارت و برافروختگی چهره است و ممکن است در عالم اخروی به صورت آتش [[تجلی]] کند.<ref>ملاصدرا، الشواهد الربوبیه، ۳۲۹–۳۴۰؛ ملاصدرا، العرشیه، ۲۸۳</ref> در حقیقت برای هر یک از ملکات، مبدأ نفسانی و قوه استعدادی است که نفس با مجاورت با آنها تأثیر می‌پذیرد و مانند مجاورت آهن با آتش، خود به صورت آتش گداخته درمی‌آید و نفس نیز با مجاورت این صورت جوهری به همان صورت تبدیل می‌شود و در [[قیامت]] به همان صورت ظاهر می‌شود.<ref>ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۱۵۳</ref>
{{سخ}}
{{سخ}}
امام‌خمینی مانند دیگر حکما<ref>شیخ اشراق، مجموعه مصنفات، ۳/۱۶۲؛ ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۳۳۹</ref> معتقد است برای همه موجودات عالم و ازجمله افعال و ملکات انسانی، ملکوتی وجود دارد که این ملکوت باطن و حقیقت آنها را تشکیل می‌دهد<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۳۷–۴۴۰</ref> و صورت ملکوتی این اعمال در قیامت به انسان بازگردانده می‌شود و با آنها محشور می‌شود. صورت ملکوتی گناهان، جهنم اعمال است که آسان‌تر و سبک‌تر از باقی عذاب‌ها است و این برای کسانی است که اهل معصیت‌اند<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۲۱</ref>؛ اما در صورتی که این صفات، [[ملکه]] نفس شوند، با حقیقت [[نفس]] متحد و [[صورت]] و [[فصل اخیر]] نفس می‌شوند و نفس با همان [[فصل اخیر]] خود محشور می‌شود.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۵۶</ref> در این حال صورت‌های این ملکات از باطن نفس ظهور می‌کنند<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۲۱</ref>؛ بنابراین ظهور اعمال و صورت مناسب آن در عالم دیگر از قبیل لازم و تمثل ملکوتی اعمال است<ref>امام‌خمینی، جواهر الاصول، ۳/۱۴۴؛ امام‌خمینی، مناهج الوصول، ۱/۳۷۷–۳۷۸</ref>؛ البته [[امام‌خمینی]] کلام [[غزالی]] را دربارهٔ اینکه عذاب‌های آخرت تنها صورت‌های ذهنی در باطن نفس‌اند<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۶/۶–۹</ref> نمی‌پذیرد، بلکه معتقد است برخی از عذاب‌ها در آخرت خارج نفس‌اند و عینیت خارجی دارند.<ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۲۵۱–۲۵۳</ref>
[[امام‌خمینی]] مانند دیگر حکما<ref>شیخ اشراق، مجموعه مصنفات، ۳/۱۶۲؛ ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۳۳۹</ref> معتقد است برای همه موجودات عالم و ازجمله افعال و ملکات انسانی، ملکوتی وجود دارد که این ملکوت باطن و حقیقت آنها را تشکیل می‌دهد<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۳۷–۴۴۰</ref> و صورت ملکوتی این اعمال در قیامت به انسان بازگردانده می‌شود و با آنها محشور می‌شود. صورت ملکوتی [[گناهان]]، جهنم اعمال است که آسان‌تر و سبک‌تر از باقی عذاب‌ها است و این برای کسانی است که اهل معصیت‌اند<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۲۱</ref>؛ اما در صورتی که این صفات، ملکه نفس شوند، با حقیقت [[نفس]] متحد و صورت و فصل اخیر نفس می‌شوند و نفس با همان فصل اخیر خود محشور می‌شود.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۵۶</ref> در این حال صورت‌های این ملکات از باطن نفس ظهور می‌کنند<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۲۱</ref>؛ بنابراین ظهور اعمال و صورت مناسب آن در عالم دیگر از قبیل لازم و تمثل ملکوتی اعمال است<ref>امام‌خمینی، جواهر الاصول، ۳/۱۴۴؛ امام‌خمینی، مناهج الوصول، ۱/۳۷۷–۳۷۸</ref>؛ البته [[امام‌خمینی]] کلام [[غزالی]] را دربارهٔ اینکه عذاب‌های آخرت تنها صورت‌های ذهنی در باطن نفس‌اند<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۶/۶–۹</ref> نمی‌پذیرد، بلکه معتقد است برخی از عذاب‌ها در آخرت خارج نفس‌اند و عینیت خارجی دارند.<ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۲۵۱–۲۵۳</ref>
{{سخ}}
{{سخ}}
امام‌خمینی مانند ملاصدرا<ref>ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۵۹۸</ref> معتقد است نفس در آخرت به جهت قوتی که دارد، می‌تواند صورت‌های مناسب با ملکات را در عالم دیگر انشا کند و ظهور ملکات نفس در آخرت به [[انشای نفس]] است و این همان [[تناسخ ملکوتی]] است؛ از این‌رو گفته شده تناسخ از ضروریات همه ادیان الهی است<ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۱۹۳–۱۹۵</ref> {{ببینید|متن=ببینید| تناسخ}}. اگرچه قدرت نفس بر خلق اجسام بزرگ و عذاب‌های جسمانی، مانند حیوانات درنده امری مسلم است، ولی به این معنا نیست که نفس، بدن خود را انشا و ایجاد کند؛ زیرا مستلزم این است که شیئی به فعالیت خود موجود شود و این مستلزم دور است. از این جهت امام‌خمینی ظاهر سخن ملاصدرا را دربارهٔ اینکه بدن اخرویِ انسان معلول نفس است نمی‌پذیرد<ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۵۸۵</ref>؛ زیرا بدن مرتبه‌ای از مراتب نفس است و دو هویت نیستند، بلکه به فعالیت نفس، بدن مناسب با آن ظهور پیدا می‌کند.<ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۶۰۶</ref>
امام‌خمینی مانند [[ملاصدرا]]<ref>ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۵۹۸</ref> معتقد است [[نفس]] در آخرت به جهت قوتی که دارد، می‌تواند صورت‌های مناسب با ملکات را در عالم دیگر انشا کند و ظهور ملکات نفس در آخرت به انشای نفس است و این همان تناسخ ملکوتی است؛ از این‌رو گفته شده تناسخ از ضروریات همه ادیان الهی است<ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۱۹۳–۱۹۵</ref> {{ببینید|متن=ببینید| تناسخ}}. اگرچه قدرت نفس بر خلق اجسام بزرگ و عذاب‌های جسمانی، مانند حیوانات درنده امری مسلم است، ولی به این معنا نیست که نفس، بدن خود را انشا و ایجاد کند؛ زیرا مستلزم این است که شیئی به فعالیت خود موجود شود و این مستلزم دور است. از این جهت امام‌خمینی ظاهر سخن ملاصدرا را دربارهٔ اینکه بدن اخرویِ انسان معلول نفس است نمی‌پذیرد<ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۵۸۵</ref>؛ زیرا بدن مرتبه‌ای از مراتب نفس است و دو هویت نیستند، بلکه به فعالیت نفس، بدن مناسب با آن ظهور پیدا می‌کند.<ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۶۰۶</ref>
{{سخ}}
{{سخ}}
به اعتقاد [[امام‌خمینی]] برای هر یک از اعمال نیکو و افعال عبادی، صورت و اثری در قلب است که این صورت، سازنده [[برزخ]] و [[بهشت جسمانی]] است و بهشت و [[جهنم]] به خودی خود خالی از هر چیز است.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۳۷</ref> در حقیقت این اعمال، اخلاق و اعتقادات انسان‌هاست که بهشت و جهنم را می‌سازد<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۳؛ امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۲۹</ref> و انسان با همه شئون و [[قوای ظاهری]] و [[قوای باطنی|باطنی]] و اعمال و نیات خود به‌تدریج، حقیقت و شاکله نفس خود را می‌سازد و نفس با این شاکله خود در آخرت حضور پیدا می‌کند و می‌توان گفت ملکات، شاکله اولیه نفس و نیت‌ها، شاکله ثانویه آن‌اند.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۳۳۲</ref>
به اعتقاد [[امام‌خمینی]] برای هر یک از اعمال نیکو و افعال عبادی، صورت و اثری در [[قلب]] است که این صورت، سازنده برزخ و بهشت جسمانی است و [[بهشت و جهنم]] به خودی خود خالی از هر چیز است.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۳۷</ref> در حقیقت این اعمال، اخلاق و اعتقادات انسان‌هاست که بهشت و جهنم را می‌سازد<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۳؛ امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۲۹</ref> و انسان با همه شئون و قوای ظاهری و باطنی و اعمال و نیات خود به‌تدریج، حقیقت و شاکله نفس خود را می‌سازد و نفس با این شاکله خود در آخرت حضور پیدا می‌کند و می‌توان گفت ملکات، شاکله اولیه نفس و نیت‌ها، شاکله ثانویه آن‌اند.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۳۳۲</ref>
{{سخ}}
{{سخ}}
امام‌خمینی در تبیین چگونگی تجسم اعمال تأکید فراوانی بر تأثیر نیت بر ماهیت عمل تجسم‌یافته می‌کند؛ زیرا به اعتقاد ایشان کمال و حسن اعمال، به نیت‌ها و اقبال قلب و حفظ حدود است<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۴۰</ref>؛ زیرا نیت اراده برانگیزنده به عمل است که تابع اهداف و غایات اخیر است و این غایات تابع ملکات نفسانی‌اند که باطن ذات انسان و شاکله آن را تشکیل می‌دهند و افعال صادر از انسان تابع همان غایات است و داعی و محرک او همان مطلوب نفسانی است و اعمال او برای رسیدن به آن مطلوب انجام می‌شود.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۳۳۰</ref> این نیت، صورت عمل را تشکیل می‌دهد و از آنجا که حقیقت هر چیز به صورت آن است نه به [[ماده]] آن، پس تمام حقیقت اعمال را صورت عمل و جنبه ملکوتی آن یعنی نیت تشکیل می‌دهد و این معنای حدیث مشهوری است که نیت را از عمل مهم‌تر می‌داند<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۳۳۲</ref>؛ بر این اساس تجسم اعمال منحصر در اعمال نیست، بلکه شامل اعتقادات، اخلاق و نیت‌ها نیز می‌شود.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۹۵ و ۴۳۹؛ امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۱۸۵؛ ← بهایی، الکشکول، ۲/۱۹۲–۱۹۳</ref>
امام‌خمینی در تبیین چگونگی تجسم اعمال تأکید فراوانی بر تأثیر نیت بر ماهیت عمل تجسم‌یافته می‌کند؛ زیرا به اعتقاد ایشان کمال و حسن اعمال، به نیت‌ها و اقبال قلب و حفظ حدود است<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۴۰</ref>؛ زیرا نیت اراده برانگیزنده به عمل است که تابع اهداف و غایات اخیر است و این غایات تابع ملکات نفسانی‌اند که باطن ذات انسان و شاکله آن را تشکیل می‌دهند و افعال صادر از انسان تابع همان غایات است و داعی و محرک او همان مطلوب نفسانی است و اعمال او برای رسیدن به آن مطلوب انجام می‌شود.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۳۳۰</ref> این نیت، صورت عمل را تشکیل می‌دهد و از آنجا که حقیقت هر چیز به صورت آن است نه به ماده آن، پس تمام حقیقت اعمال را صورت عمل و جنبه ملکوتی آن یعنی نیت تشکیل می‌دهد و این معنای حدیث مشهوری است که نیت را از عمل مهم‌تر می‌داند<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۳۳۲</ref>؛ بر این اساس تجسم اعمال منحصر در اعمال نیست، بلکه شامل اعتقادات، [[اخلاق]] و نیت‌ها نیز می‌شود.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۹۵ و ۴۳۹؛ امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۱۸۵؛ ← بهایی، الکشکول، ۲/۱۹۲–۱۹۳</ref>


== ادله تجسم اعمال ==
== ادله تجسم اعمال ==
[[امام‌خمینی]] مانند برخی اندیشمندان اسلامی<ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۹/۳۴۲؛ طباطبایی، المیزان، ۱/۹۱–۹۲ و ۴۲۶</ref> ادله نقلی و عقلی بر تجسم اعمال اقامه می‌کند. از نگاه نقلی، ایشان معتقد است آیات بسیاری در [[قرآن کریم]]<ref>زلزال، ۷–۸؛ آل عمران، ۳۰</ref> بر تجسم اعمال دلالت می‌کنند.<ref>امام‌خمینی، تنقیح الاصول، ۳/۲۸۲</ref> همچنین ایشان چندین روایت برای این مسئله ذکر می‌کند؛ مانند روایاتی که بر تجسم [[نماز]] [[نمازگزار]] به صورت نیکو یا زشت دلالت دارند یا روایاتی<ref>صدوق، الامالی، ۲۵۶</ref> که بر تجسم اعمال انسان پس از [[قبر]] دلالت می‌کنند<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۳۷–۴۳۸</ref>؛ البته برخی اندیشمندان نیز که منکر تجسم اعمال شده‌اند، با تأویل آیات یادشده، آنها را حمل بر مبالغه در بیان [[عدل الهی]] و [[مجاز]] در قالب استعمالِ سبب و قصد مسبب کرده‌اند.<ref>فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۲۵/۶۸</ref>
[[امام‌خمینی]] مانند برخی اندیشمندان اسلامی<ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۹/۳۴۲؛ طباطبایی، المیزان، ۱/۹۱–۹۲ و ۴۲۶</ref> ادله نقلی و عقلی بر تجسم اعمال اقامه می‌کند. از نگاه نقلی، ایشان معتقد است آیات بسیاری در [[قرآن کریم]]<ref>زلزال، ۷–۸؛ آل عمران، ۳۰</ref> بر تجسم اعمال دلالت می‌کنند.<ref>امام‌خمینی، تنقیح الاصول، ۳/۲۸۲</ref> همچنین ایشان چندین روایت برای این مسئله ذکر می‌کند؛ مانند روایاتی که بر تجسم [[نماز]] نمازگزار به صورت نیکو یا زشت دلالت دارند یا روایاتی<ref>صدوق، الامالی، ۲۵۶</ref> که بر تجسم اعمال انسان پس از [[قبر]] دلالت می‌کنند<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۳۷–۴۳۸</ref>؛ البته برخی اندیشمندان نیز که منکر تجسم اعمال شده‌اند، با [[تأویل]] آیات یادشده، آنها را حمل بر مبالغه در بیان [[عدل الهی]] و [[مجاز]] در قالب استعمالِ سبب و قصد مسبب کرده‌اند.<ref>فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۲۵/۶۸</ref>
از نگاه عقلی از آنجا که [[ملاصدرا]] برای [[نفس]]، [[حرکت اشتدادی]] قائل است، بر این باور است که نفس با تکرار اعمال و رفتار نیکو یا زشت، دارای ملکاتی می‌شود که صورت آن را تشکیل می‌دهد و حقیقت یک شیء نیز به صورت آن است و انسان با خروج از این عالم، این صورت را به همراه دارد و با آن صورت محشور می‌شود.<ref>ملاصدرا، اسرار الآیات، ۱۸۳–۱۸۴</ref> از سوی دیگر، بر اساس [[اتحاد عاقل و معقول]]، نفس انسان با ادراکات خود اتحاد پیدا می‌کند و تأثیر می‌پذیرد. به همین صورت نفس انسانی به‌واسطه ملکات و اعمال، صورت‌هایی را متناسب با آنها انشا می‌کند<ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۹/۳۴۲–۳۴۳</ref> {{ببینید|متن=ببینید| نفس | اتحاد عاقل و معقول}}.
از نگاه عقلی از آنجا که [[ملاصدرا]] برای [[نفس]]، حرکت اشتدادی قائل است، بر این باور است که نفس با تکرار اعمال و رفتار نیکو یا زشت، دارای ملکاتی می‌شود که صورت آن را تشکیل می‌دهد و حقیقت یک شیء نیز به صورت آن است و انسان با خروج از این عالم، این صورت را به همراه دارد و با آن صورت محشور می‌شود.<ref>ملاصدرا، اسرار الآیات، ۱۸۳–۱۸۴</ref> از سوی دیگر، بر اساس [[اتحاد عاقل و معقول]]، نفس انسان با ادراکات خود اتحاد پیدا می‌کند و تأثیر می‌پذیرد. به همین صورت نفس انسانی به‌واسطه ملکات و اعمال، صورت‌هایی را متناسب با آنها انشا می‌کند<ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۹/۳۴۲–۳۴۳</ref> {{ببینید|متن=ببینید| نفس | اتحاد عاقل و معقول}}.
{{سخ}}
{{سخ}}
امام‌خمینی مانند ملاصدرا<ref>ملاصدرا، اسرار الآیات، ۱۸۶–۱۸۸</ref> بر این اعتقاد است که نفس با [[حرکت جوهری]]، اشتداد وجودی پیدا می‌کند و در صفات انسانی یا حیوانی به [[کمال]] و [[تجرد]] می‌رسد و در صورتی که صفت حیوانیت در او به کمال رسید، با همان صورت در قیامت ظاهر می‌شود و در صورتی که در این عالم معارف و فضایلی کسب کرد و اعمال و نیات خود را از گناهان و ناخالصی‌ها پاک کرد، این کمالات در نهایت، او را به [[تجرد عقلانی]] می‌رسانند و اگر در دنیا به عقاید حق معتقد بوده و با برهان‌های عقلی به کلیات و جمال حق نظر داشته و بر آن مداومت کرده، این علوم در آخرت برای او حاضر می‌شوند؛ زیرا بنابر اتحاد عاقل و معقول، شخص با معقولات خود متحد می‌شود و در آخرت با مصادیق آن اتحاد پیدا می‌کند.<ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۱۸۰–۱۸۲</ref>
امام‌خمینی مانند ملاصدرا<ref>ملاصدرا، اسرار الآیات، ۱۸۶–۱۸۸</ref> بر این اعتقاد است که نفس با [[حرکت جوهری]]، اشتداد وجودی پیدا می‌کند و در صفات انسانی یا حیوانی به کمال و [[تجرد]] می‌رسد و در صورتی که صفت حیوانیت در او به کمال رسید، با همان صورت در [[قیامت]] ظاهر می‌شود و در صورتی که در این عالم معارف و فضایلی کسب کرد و اعمال و نیات خود را از [[گناهان]] و ناخالصی‌ها پاک کرد، این کمالات در نهایت، او را به تجرد عقلانی می‌رسانند و اگر در دنیا به عقاید حق معتقد بوده و با برهان‌های عقلی به کلیات و جمال حق نظر داشته و بر آن مداومت کرده، این علوم در آخرت برای او حاضر می‌شوند؛ زیرا بنابر اتحاد عاقل و معقول، شخص با معقولات خود متحد می‌شود و در آخرت با مصادیق آن اتحاد پیدا می‌کند.<ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۱۸۰–۱۸۲</ref>


== ادله مخالفان ==
== ادله مخالفان ==
خط ۵۳: خط ۵۳:


=== دلیل اول ===
=== دلیل اول ===
اعمال از مقوله [[عرض|عَرَض]] است و وجود مستقلی ندارد. حال چگونه ممکن است این اعراض تبدیل به [[جواهر]] شوند و تجسم یابند.<ref>مجلسی، مرآة العقول، ۸/۳۳۸</ref> [[امام‌خمینی]] مانند دیگر حکما به این اشکال پاسخ گفته است. ایشان می‌گوید برای هر عمل و نیتی، حقیقت و ملکوتی است که در همه عوالم محفوظ است و دارای شئون حیات است و این مطابق با [[برهان]] است؛ بنابراین صور اعمال در آخرت از جنس اعراض دنیوی نیستند و دارای جوهری اخروی‌اند، بلکه این ملکوت عمل است که صورت مواد اخروی است.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۳۶۲ و ۴۳۸</ref> افزون بر اینکه برای اعمال، آثاری در نفس و نشئات دیگر است که به تناسب آن نشئات، مبدأ مواد و هیئات اخروی خواهد بود.<ref>ملاصدرا، العرشیه، ۲۸۳</ref>
اعمال از مقوله [[عرض|عَرَض]] است و وجود مستقلی ندارد. حال چگونه ممکن است این اعراض تبدیل به [[جواهر]] شوند و تجسم یابند.<ref>مجلسی، مرآة العقول، ۸/۳۳۸</ref> [[امام‌خمینی]] مانند دیگر [[حکما]] به این اشکال پاسخ گفته است. ایشان می‌گوید برای هر عمل و نیتی، حقیقت و ملکوتی است که در همه عوالم محفوظ است و دارای شئون حیات است و این مطابق با برهان است؛ بنابراین صور اعمال در آخرت از جنس اعراض دنیوی نیستند و دارای جوهری اخروی‌اند، بلکه این ملکوت عمل است که صورت مواد اخروی است.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۳۶۲ و ۴۳۸</ref> افزون بر اینکه برای اعمال، آثاری در نفس و نشئات دیگر است که به تناسب آن نشئات، مبدأ مواد و هیئات اخروی خواهد بود.<ref>ملاصدرا، العرشیه، ۲۸۳</ref>


=== دلیل دوم ===
=== دلیل دوم ===
اعمال و صفات انسان از اعراض است و اعراض در ظرف زمان معینی رخ می‌دهند و زایل می‌شوند و اگر چیزی پس از تحققش زایل شود، اعاده آن محال است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۲/۷۳۲</ref> پاسخ این است که آنچه در عالم هستی تحقق می‌یابد، معدوم و نابود نمی‌شود و در مرتبه علم حق موجود است و ممکن نیست چیزی از علم حق‌تعالی محو شود.<ref>ملاصدرا، الشواهد الربوبیه، ۲۸۳</ref>
اعمال و صفات انسان از اعراض است و اعراض در ظرف زمان معینی رخ می‌دهند و زایل می‌شوند و اگر چیزی پس از تحققش زایل شود، اعاده آن محال است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۲/۷۳۲</ref> پاسخ این است که آنچه در عالم هستی تحقق می‌یابد، معدوم و نابود نمی‌شود و در مرتبه علم حق موجود است و ممکن نیست چیزی از [[علم الهی|علم حق‌تعالی]] محو شود.<ref>ملاصدرا، الشواهد الربوبیه، ۲۸۳</ref>


=== دلیل سوم ===
=== دلیل سوم ===
هر فرد دارای [[صورت نوعی]] واحدی است و محال است یک فرد در یک زمان پذیرای صورت‌های مختلف باشد؛ در حالی‌که ادعا شده انسان در آخرت با صورت‌های مختلف محشور می‌شود.<ref>← امام‌خمینی، دعاء السحر، ۲۶</ref> امام‌خمینی معتقد است پذیرش صورت‌های مختلف امری محال نیست؛ زیرا شرایط وجودی حیات پس از [[مرگ]] به گونه‌ای است که قابلیت پذیرش صورت‌های مختلف را دارد؛ زیرا حیات پس از مرگ به عالم وحدت و تجرد نزدیک‌تر است و از عالم طبیعت و ماده که محل [[تزاحم]] است، منزه می‌باشد.<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۲۶</ref>
هر فرد دارای صورت نوعی واحدی است و محال است یک فرد در یک زمان پذیرای صورت‌های مختلف باشد؛ در حالی‌که ادعا شده انسان در آخرت با صورت‌های مختلف محشور می‌شود.<ref>← امام‌خمینی، دعاء السحر، ۲۶</ref> امام‌خمینی معتقد است پذیرش صورت‌های مختلف امری محال نیست؛ زیرا شرایط وجودی حیات پس از [[مرگ]] به گونه‌ای است که قابلیت پذیرش صورت‌های مختلف را دارد؛ زیرا حیات پس از مرگ به عالم وحدت و تجرد نزدیک‌تر است و از عالم طبیعت و ماده که محل تزاحم است، منزه می‌باشد.<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۲۶</ref>


=== دلیل چهارم ===
=== دلیل چهارم ===
پذیرش تجسم اعمال در [[تضاد]] با معاد جسمانی است؛ زیرا تجسم اعمال و عذاب‌های اخروی نوعی [[تمثل خیالی]] است.<ref>مجلسی، مرآة العقول، ۹/۹۵</ref> امام‌خمینی با رد این سخن، تمثل را صورت جسمانی ثواب و عقاب در حیات برزخی و اخروی می‌داند، نه اینکه امری خیالی و ذهنی باشد.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۳۹</ref>
پذیرش تجسم اعمال در تضاد با [[معاد جسمانی]] است؛ زیرا تجسم اعمال و عذاب‌های اخروی نوعی تمثل خیالی است.<ref>مجلسی، مرآة العقول، ۹/۹۵</ref> امام‌خمینی با رد این سخن، تمثل را صورت جسمانی [[ثواب و عقاب]] در حیات برزخی و اخروی می‌داند، نه اینکه امری خیالی و ذهنی باشد.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۳۹</ref>


== مصادیق تجسم اعمال ==
== مصادیق تجسم اعمال ==
امام‌خمینی مانند دیگر اندیشمندان<ref>بهایی، الکشکول، ۲/۱۹۲</ref> مصادیقی برای صورت ملکوتیِ اعمال و اخلاق و اعتقاد یا [[نیت]] که مناسب با خود آنهاست، ذکر کرده است. در آیات و روایات نیز به برخی از آنها اشاره شده است:<ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۲۳۴</ref>
امام‌خمینی مانند دیگر اندیشمندان<ref>بهایی، الکشکول، ۲/۱۹۲</ref> مصادیقی برای صورت ملکوتیِ اعمال و اخلاق و اعتقاد یا نیت که مناسب با خود آنهاست، ذکر کرده است. در آیات و روایات نیز به برخی از آنها اشاره شده است:<ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۲۳۴</ref>


=== تجسم عمل ===
=== تجسم عمل ===
ظهور حقایق و صورت‌ها گاهی مربوط به ظهور اعمال زشت یا نیکو و افعال عبادی در آخرت است؛ چنان‌که بر اساس برخی آیات<ref>حجرات، ۱۲؛ طه، ۱۲۶</ref> صورت ملکوتی [[غیبت‌کردن]] در حق انسانِ مؤمن، خوردن گوشت شخص مؤمن است<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۳۰۳</ref> یا آیاتی که حقیقت [[تصرف مال یتیم]] را آتش در درون دانسته‌اند<ref>نساء، ۱۰</ref> و گاهی این اعمال به صورت مواد [[بهشت جسمانی]] در آخرت ظهور پیدا می‌کنند؛ چنان‌که در روایت<ref>فیض کاشانی، علم الیقین، ۲/۱۰۶۰</ref> آمده است زمین بهشت خالی از هر چیز است و اعمال و اذکار انسان آن را می‌سازد.<ref>← امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۳۷</ref> همچنین ایشان بر اساس برخی روایات<ref>کلینی، الکافی، ۲/۱۹۰</ref> به شکل دیگری از تجسم اعمال اشاره کرده است که صورت ملکوتی عمل، نه به صورت جزئی از وجود و ویژگی‌های شخص، بلکه به صورت همراهی نیکو یا زشت ظاهر می‌شود؛ چنان‌که [[نماز]] مقبولی که شخص با حفظ شرایط و آداب آن به‌جا می‌آورد، به صورت و هیئت نیکویی بالا می‌رود یا ادخال سرور در قلب مؤمن در حیات پس از مرگ، همچون همراهی مهربان او را همراهی می‌کند. [[امام‌خمینی]] وجود همین همراهان نیک و قرین‌های اخروی را در برطرف‌کردن رنج و عذاب‌های اخروی از شخص مؤمن نیز مطرح می‌کند.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۳۸–۴۳۹</ref>
ظهور حقایق و صورت‌ها گاهی مربوط به ظهور اعمال زشت یا نیکو و افعال عبادی در آخرت است؛ چنان‌که بر اساس برخی آیات<ref>حجرات، ۱۲؛ طه، ۱۲۶</ref> صورت ملکوتی [[غیبت‌کردن]] در حق انسانِ مؤمن، خوردن گوشت شخص مؤمن است<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۳۰۳</ref> یا آیاتی که حقیقت تصرف مال یتیم را آتش در درون دانسته‌اند<ref>نساء، ۱۰</ref> و گاهی این اعمال به صورت مواد بهشت جسمانی در آخرت ظهور پیدا می‌کنند؛ چنان‌که در روایت<ref>فیض کاشانی، علم الیقین، ۲/۱۰۶۰</ref> آمده است زمین بهشت خالی از هر چیز است و اعمال و اذکار انسان آن را می‌سازد.<ref>← امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۳۷</ref> همچنین ایشان بر اساس برخی روایات<ref>کلینی، الکافی، ۲/۱۹۰</ref> به شکل دیگری از تجسم اعمال اشاره کرده است که صورت ملکوتی عمل، نه به صورت جزئی از وجود و ویژگی‌های شخص، بلکه به صورت همراهی نیکو یا زشت ظاهر می‌شود؛ چنان‌که [[نماز]] مقبولی که شخص با حفظ شرایط و آداب آن به‌جا می‌آورد، به صورت و هیئت نیکویی بالا می‌رود یا ادخال سرور در قلب مؤمن در حیات پس از مرگ، همچون همراهی مهربان او را همراهی می‌کند. [[امام‌خمینی]] وجود همین همراهان نیک و قرین‌های اخروی را در برطرف‌کردن رنج و عذاب‌های اخروی از شخص مؤمن نیز مطرح می‌کند.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۳۸–۴۳۹</ref>


=== تجسم صفات و ملکات ===
=== تجسم صفات و ملکات ===
امام‌خمینی معتقد است برخی صورت‌ها در آخرت مربوط به صفات و ملکات انسان‌اند؛ چنان‌که بر اساس برخی روایات<ref>صدوق، ثواب الاعمال، ۲۲۲</ref> متکبران تا زمانی که خداوند از حساب فارغ شود به صورت مورچگان ضعیفی ظاهر می‌شوند که مردم آنان را پایمال می‌کنند<ref>صدوق، ثواب الاعمال، ۸۶</ref> یا انسانِ منافق با دو زبان از آتش محشور می‌شود.<ref>کلینی، الکافی، ۲/۳۴۳؛ ← امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۵۷</ref> به اعتقاد امام‌خمینی فراموشیِ آیات و [[کوری باطنی]] از مظاهر جلال و جمال حق، سبب کوری در عالم دیگر می‌شود.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۲۸۹</ref> همچنین زنجیرهای اهل عذاب که طول آنها بر اساس برخی آیات هفتاد ذراع<ref>الحاقه، ۳۲</ref> است، تجسمِ اسیربودن افراد در بندِ شهوات و [[هواهای نفسانی]] است.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۲۵۷</ref>
امام‌خمینی معتقد است برخی صورت‌ها در آخرت مربوط به صفات و ملکات انسان‌اند؛ چنان‌که بر اساس برخی روایات<ref>صدوق، ثواب الاعمال، ۲۲۲</ref> متکبران تا زمانی که خداوند از حساب فارغ شود به صورت مورچگان ضعیفی ظاهر می‌شوند که مردم آنان را پایمال می‌کنند<ref>صدوق، ثواب الاعمال، ۸۶</ref> یا انسانِ منافق با دو زبان از آتش محشور می‌شود.<ref>کلینی، الکافی، ۲/۳۴۳؛ ← امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۵۷</ref> به اعتقاد امام‌خمینی فراموشیِ آیات و کوری باطنی از مظاهر جلال و جمال حق، سبب کوری در عالم دیگر می‌شود.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۲۸۹</ref> همچنین زنجیرهای اهل عذاب که طول آنها بر اساس برخی آیات هفتاد ذراع<ref>الحاقه، ۳۲</ref> است، تجسمِ اسیربودن افراد در بندِ [[شهوت|شهوات]] و [[هوای نفس|هواهای نفسانی]] است.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۲۵۷</ref>
{{سخ}}
{{سخ}}
امام‌خمینی مانند دیگر حکمای الهی<ref>ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۶۴۰</ref> معتقد است انسان اگر باطن و سریره‌اش انسانی باشد، صورت ملکوتی او نیز صورت انسانی است؛ ولی اگر ملکاتش غیرانسانی باشد، صورتش انسانی نیست و تابع آن سریره و [[ملکه]] است. ظهور انسان‌ها به صورت‌های مختلف بر اساس [[قوای نفس]] یعنی [[قوه شهویه]]، [[قوه غضبیه|غضبیه]] و [[قوه وهمیه|وهمیه]] شکل می‌گیرد و هر یک از [[قوای نفس]]، در باطن او غلبه یابد، صورت ملکوتی او به همان صورت در [[قیامت]] ظهور خواهد کرد؛ چنان‌که اگر ملکه غضب بر باطن غلبه یابد، در آخرت به صورت حیوان وحشی و درنده محشور می‌شود و اگر ملکه وهم و شیطنت بر او غالب شود، به صورت یکی از شیاطین محشور می‌شود یا صورت او ترکیبی از این قواست که از هشت صورت تجاوز نمی‌کند<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۲۸۴–۲۸۵؛ امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۴–۱۵</ref>؛ چنان‌که صورت او ترکیبی از دو قوه شهویه و غضبیه یا غضبیه و وهمیه است و گاهی نیز هر سه قوه در انسان در حد کمال‌اند و صورت او ترکیبی از سه قوه است؛ بنابراین ممکن است حقیقت انسان با ترکیب این صورت‌ها هیئت غریب و صورت جدید و زشتی پیدا کند؛ چنان‌که در [[روایت نبوی(ص)]]<ref>فیض کاشانی، علم الیقین، ۲/۹۰۱</ref> آمده است گاهی در قیامت افراد با صورت‌هایی محشور می‌شوند که صورت میمون پیش آنها نیکوست<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۵؛ امام‌خمینی، حدیث جنود، ۱۴۹–۱۵۰</ref> و ملاک حشر افراد به صورت حقیقی خود، آخرین ملکه‌ای است که وقت خروج از بدن همراه دارند.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۵</ref>
امام‌خمینی مانند دیگر حکمای الهی<ref>ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۶۴۰</ref> معتقد است انسان اگر باطن و سریره‌اش انسانی باشد، صورت ملکوتی او نیز صورت انسانی است؛ ولی اگر ملکاتش غیرانسانی باشد، صورتش انسانی نیست و تابع آن سریره و ملکه است. ظهور انسان‌ها به صورت‌های مختلف بر اساس [[قوای نفس]] یعنی قوه شهویه، غضبیه و وهمیه شکل می‌گیرد و هر یک از قوای نفس، در باطن او غلبه یابد، صورت ملکوتی او به همان صورت در [[قیامت]] ظهور خواهد کرد؛ چنان‌که اگر ملکه غضب بر باطن غلبه یابد، در آخرت به صورت حیوان وحشی و درنده محشور می‌شود و اگر ملکه وهم و شیطنت بر او غالب شود، به صورت یکی از [[شیطان|شیاطین]] محشور می‌شود یا صورت او ترکیبی از این قواست که از هشت صورت تجاوز نمی‌کند<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۲۸۴–۲۸۵؛ امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۴–۱۵</ref>؛ چنان‌که صورت او ترکیبی از دو قوه شهویه و غضبیه یا غضبیه و وهمیه است و گاهی نیز هر سه قوه در انسان در حد کمال‌اند و صورت او ترکیبی از سه قوه است؛ بنابراین ممکن است حقیقت انسان با ترکیب این صورت‌ها هیئت غریب و صورت جدید و زشتی پیدا کند؛ چنان‌که در روایت نبوی(ص)<ref>فیض کاشانی، علم الیقین، ۲/۹۰۱</ref> آمده است گاهی در قیامت افراد با صورت‌هایی محشور می‌شوند که صورت میمون پیش آنها نیکوست<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۵؛ امام‌خمینی، حدیث جنود، ۱۴۹–۱۵۰</ref> و ملاک حشر افراد به صورت حقیقی خود، آخرین ملکه‌ای است که وقت خروج از بدن همراه دارند.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۵</ref>


=== تجسم نیت‌ها و اعتقادها ===
=== تجسم نیت‌ها و اعتقادها ===
[[امام‌خمینی]] مانند برخی اندیشمندان اسلامی<ref>ملاصدرا، العرشیه، ۲۸۲</ref> بر این باور است که نیت‌های انسان حقیقت و شاکله نفس او را تشکیل می‌دهند<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۳۳۲</ref> و اگر انسان در این دنیا بیشتر اشتغالش به تفکر در معارف و اوصاف کمالی می‌باشد و نظر به جمال و ذات حق داشته باشد و قلب خود را با آن عادت دهد و به آن مداومت کند، بر اساس [[اتحاد عاقل و معقول]]، با این امور متحد می‌شود و این علوم را در آخرت به صورت حضوری می‌یابد و موجودی مجرد عقلانی می‌شود؛ اما اگر عمر خود را صرف آرای باطل و شیطنت کند، به موجودی مجرد شقی و شیطانی تبدیل می‌شود<ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۱۸۲–۱۸۳</ref>؛ بلکه بر اساس برخی روایات<ref>برقی، المحاسن، ۲/۳۳۱</ref> این نیت است که انسان را خالد در [[بهشت]] یا [[جهنم]] می‌کند.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۱۱</ref>
[[امام‌خمینی]] مانند برخی اندیشمندان اسلامی<ref>ملاصدرا، العرشیه، ۲۸۲</ref> بر این باور است که نیت‌های انسان حقیقت و شاکله نفس او را تشکیل می‌دهند<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۳۳۲</ref> و اگر انسان در این دنیا بیشتر اشتغالش به تفکر در معارف و اوصاف کمالی می‌باشد و نظر به جمال و ذات حق داشته باشد و قلب خود را با آن عادت دهد و به آن مداومت کند، بر اساس [[اتحاد عاقل و معقول]]، با این امور متحد می‌شود و این علوم را در [[دنیا و آخرت|آخرت]] به صورت حضوری می‌یابد و موجودی مجرد عقلانی می‌شود؛ اما اگر عمر خود را صرف آرای باطل و شیطنت کند، به موجودی مجرد شقی و شیطانی تبدیل می‌شود<ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۱۸۲–۱۸۳</ref>؛ بلکه بر اساس برخی روایات<ref>برقی، المحاسن، ۲/۳۳۱</ref> این نیت است که انسان را خالد در [[بهشت و جهنم|بهشت یا جهنم]] می‌کند.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۱۱</ref>


== آثار اعتقاد به تجسم اعمال ==
== آثار اعتقاد به تجسم اعمال ==
برای اعتقاد به تجسم اعمال دو نوع اثر عملی و علمی وجود دارد. ازجمله آثار عملی، آثار تربیتی و اخلاقی آن است که سبب می‌شود انسان با دانستن اینکه [[سعادت]] و شقاوتِ همیشگی او مبتنی بر نحوه زندگی دنیوی اوست، محافظت بیشتری از اعمال و نیت‌های خود می‌کند؛ زیرا می‌داند آنچه انجام می‌دهد، هرگز نابود نخواهد شد. افزون بر اینکه تجسم اعمال در روز جزا، بهترین شاهد و گواه بر عمل است و افراد قادر بر انکار اعمال خود نیستند.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۵۷–۴۶۲؛ امام‌خمینی، جهاد اکبر، ۳۲–۳۳</ref> امام‌خمینی مانند دیگر حکما<ref>سبزواری، شرح المنظومه، ۵/۲۰۲</ref> برای تجسم اعمال چندین نتیجه علمی ذکر کرده است ازجمله:
برای اعتقاد به تجسم اعمال دو نوع اثر عملی و علمی وجود دارد. ازجمله آثار عملی، آثار تربیتی و اخلاقی آن است که سبب می‌شود انسان با دانستن اینکه [[سعادت و شقاوت|سعادت و شقاوتِ]] همیشگی او مبتنی بر نحوه زندگی دنیوی اوست، محافظت بیشتری از اعمال و نیت‌های خود می‌کند؛ زیرا می‌داند آنچه انجام می‌دهد، هرگز نابود نخواهد شد. افزون بر اینکه تجسم اعمال در روز جزا، بهترین شاهد و گواه بر عمل است و افراد قادر بر انکار اعمال خود نیستند.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۵۷–۴۶۲؛ امام‌خمینی، جهاد اکبر، ۳۲–۳۳</ref> امام‌خمینی مانند دیگر حکما<ref>سبزواری، شرح المنظومه، ۵/۲۰۲</ref> برای تجسم اعمال چندین نتیجه علمی ذکر کرده است ازجمله:


=== حل مسئله تناسب اعمال و جزا ===
=== حل مسئله تناسب اعمال و جزا ===
خط ۸۵: خط ۸۵:


=== حل مسئله خلود در جهنم ===
=== حل مسئله خلود در جهنم ===
بنابر تجسم اعمال، خلود اهل طاعت و اهل [[معصیت]] با بقای ملکات و صورت‌های اعمال در آخرت و تجسم‌یافتن آنها معنا پیدا می‌کند، وگرنه اعمال انسان که منشأ [[ثواب و عقاب]] می‌شوند، اموری متناهی‌اند که در زمان محدودی واقع شده‌اند و چگونه می‌توانند سبب خلود و جزای غیر متناهی شوند؟ این مسئله با تجسم‌یافتن عین عمل و اتحاد آن با نفس که زوال آن ممکن نخواهد بود، حل می‌شود.<ref>ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۶۴۸</ref> [[امام‌خمینی]] نیز خلود در [[جهنم]] را از آثار تجسم ملکات می‌داند و معتقد است انسان با به دست آوردن فضیلت‌ها می‌تواند به مرتبه کامل تجرد عقلانی برسد و با به دست آوردن رذیلت‌ها، موجودی مجرد شیطانی شود که در این صورت بر همان حال، خلود خواهد داشت<ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۷۸ و ۱۰۷–۱۰۸</ref>؛ البته ممکن است نور [[فطرت توحید]] در افراد ظهور کند و آن آتش ملکات را از اثر بیندازد. افرادی هم هستند که نور فطرت توحید در آنان شکوفا نشده و معارفی در دنیا کسب نکرده‌اند؛ چنین افرادی بهشت و جهنم موعود ندارند و تنها ملکات آنان باقی می‌ماند و با آن محشور می‌شوند و با همان صورت مناسب با ملکات و تنگنا و ناراحتی آن جاودان خواهند بود<ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۴۷۶–۴۷۷</ref> {{ببینید|متن=ببینید| بهشت و جهنم}}.
بنابر تجسم اعمال، خلود اهل طاعت و اهل [[معصیت]] با بقای ملکات و صورت‌های اعمال در آخرت و تجسم‌یافتن آنها معنا پیدا می‌کند، وگرنه اعمال انسان که منشأ [[ثواب و عقاب]] می‌شوند، اموری متناهی‌اند که در زمان محدودی واقع شده‌اند و چگونه می‌توانند سبب خلود و جزای غیر متناهی شوند؟ این مسئله با تجسم‌یافتن عین عمل و اتحاد آن با نفس که زوال آن ممکن نخواهد بود، حل می‌شود.<ref>ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۶۴۸</ref> [[امام‌خمینی]] نیز خلود در [[جهنم]] را از آثار تجسم ملکات می‌داند و معتقد است انسان با به دست آوردن فضیلت‌ها می‌تواند به مرتبه کامل تجرد عقلانی برسد و با به دست آوردن رذیلت‌ها، موجودی مجرد شیطانی شود که در این صورت بر همان حال، خلود خواهد داشت<ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۷۸ و ۱۰۷–۱۰۸</ref>؛ البته ممکن است نور فطرت توحید در افراد ظهور کند و آن آتش ملکات را از اثر بیندازد. افرادی هم هستند که نور فطرت توحید در آنان شکوفا نشده و معارفی در دنیا کسب نکرده‌اند؛ چنین افرادی بهشت و جهنم موعود ندارند و تنها ملکات آنان باقی می‌ماند و با آن محشور می‌شوند و با همان صورت مناسب با ملکات و تنگنا و ناراحتی آن جاودان خواهند بود<ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۴۷۶–۴۷۷</ref> {{ببینید|متن=ببینید| بهشت و جهنم}}.


=== تبیین تناسخ در متون دینی ===
=== تبیین تناسخ در متون دینی ===
تناسخ به معنای درست آن که [[تناسخ ملکوتی]] است، در ادیان الهی و سخنان حکمای بزرگ موجود است و این تناسخ تنها با قول به تجسم اعمال تصحیح می‌شود. بر اساس تجسم اعمال، انسان بر اساس باطن و ملکوت خود در [[قیامت]] ظاهر می‌شود و ممکن است شخص به تناسب ملکات خود با بدن یک حیوان یا [[شیطان]] محشور شود و این به معنای انتقال [[روح]] به جسد حیوان دیگر نیست، بلکه نفس بر اساس ملکات خود صورت‌هایی را انشا می‌کند که ظهور باطن نفس است و این در حقیقت تناسخ ملکوتی است<ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۱۹۳</ref> {{ببینید|متن=ببینید| تناسخ}}.
تناسخ به معنای درست آن که تناسخ ملکوتی است، در ادیان الهی و سخنان حکمای بزرگ موجود است و این تناسخ تنها با قول به تجسم اعمال تصحیح می‌شود. بر اساس تجسم اعمال، انسان بر اساس باطن و ملکوت خود در [[قیامت]] ظاهر می‌شود و ممکن است شخص به تناسب ملکات خود با بدن یک حیوان یا [[شیطان]] محشور شود و این به معنای انتقال [[روح]] به جسد حیوان دیگر نیست، بلکه نفس بر اساس ملکات خود صورت‌هایی را انشا می‌کند که ظهور باطن نفس است و این در حقیقت تناسخ ملکوتی است<ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۱۹۳</ref> {{ببینید|متن=ببینید| تناسخ}}.


=== ثبوت معاد جسمانی ===
=== ثبوت معاد جسمانی ===
[[امام‌خمینی]] معتقد است بر اساس تجسم اعمال، [[معاد جسمانی]] و بهشت جسمانی تثبیت و تأکید می‌شود<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۲۵؛ امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۳۹</ref>؛ زیرا بر این اساس نفس قدرت می‌یابد و [[صورت ذهنی]] را در خارج عینیت می‌دهد.<ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۲۵۱–۲۵۳</ref> برخی علما از جهت اینکه گمان کرده‌اند تجسم اعمال با معاد جسمانی ناسازگار است، تجسم را نوعی تمثل خیالی دانسته‌اند<ref>مجلسی، مرآة العقول، ۹/۹۵</ref>؛ اما چنان‌که امام‌خمینی خاطرنشان ساخته، تمثل، امری خیالی و وهمی نیست؛ مانند آنچه در تمثل [[جبرئیل]] برای [[حضرت مریم(ع)]] رخ داد که نوعی صورت جسمانی بوده است.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۳۹</ref>
[[امام‌خمینی]] معتقد است بر اساس تجسم اعمال، [[معاد جسمانی]] و بهشت جسمانی تثبیت و تأکید می‌شود<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۲۵؛ امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۳۹</ref>؛ زیرا بر این اساس نفس قدرت می‌یابد و صورت ذهنی را در خارج عینیت می‌دهد.<ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۲۵۱–۲۵۳</ref> برخی علما از جهت اینکه گمان کرده‌اند تجسم اعمال با معاد جسمانی ناسازگار است، تجسم را نوعی تمثل خیالی دانسته‌اند<ref>مجلسی، مرآة العقول، ۹/۹۵</ref>؛ اما چنان‌که امام‌خمینی خاطرنشان ساخته، تمثل، امری خیالی و وهمی نیست؛ مانند آنچه در تمثل [[جبرئیل]] برای [[حضرت مریم(ع)]] رخ داد که نوعی صورت جسمانی بوده است.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۳۹</ref>


=== ثبوت تکامل برزخی ===
=== ثبوت تکامل برزخی ===
امام‌خمینی بر این باور است تکامل در [[برزخ]] در حقیقت با پاک‌شدن حجاب‌ها و کدورت‌های روحی و ملکات فاسد که تجسم یافته است، محقق می‌شود و این [[ملکات]] با [[فشار قبر]] و انواع شکنجه‌ها از میان می‌روند و شخص پیشرفت می‌کند و این تکامل از سنخ تکامل در دنیا نیست؛ زیرا ماده و استعداد که مقدمه تکامل جوهری و ذاتی است، در آنجا نیست؛ ولی تکامل برزخی که از آن به فزونی درجات یاد می‌شود، در آخرت موجود است<ref>امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۱۷۰–۱۷۱</ref>؛ از این‌رو ایشان یادآور شده است [[انسان]] ممکن است با خروج از دنیا و ورود به عالم تجرد، هیئتی انسانی یا شیطانی مجرد داشته باشد؛ البته این تجرد، [[تجرد عقلانی]] کامل نیست، بلکه تجردی برزخی و مثالی است و عالم برزخ واسطه این عالم طبیعت و عالم عقل است و در این عالم شخص می‌تواند پیشرفت‌هایی داشته باشد<ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۷۲</ref> {{ببینید|متن=ببینید| برزخ}}.
امام‌خمینی بر این باور است تکامل در [[برزخ]] در حقیقت با پاک‌شدن [[حجب|حجاب‌ها]] و کدورت‌های روحی و ملکات فاسد که تجسم یافته است، محقق می‌شود و این ملکات با [[فشار قبر]] و انواع شکنجه‌ها از میان می‌روند و شخص پیشرفت می‌کند و این تکامل از سنخ تکامل در دنیا نیست؛ زیرا ماده و استعداد که مقدمه تکامل جوهری و ذاتی است، در آنجا نیست؛ ولی تکامل برزخی که از آن به فزونی درجات یاد می‌شود، در آخرت موجود است<ref>امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۱۷۰–۱۷۱</ref>؛ از این‌رو ایشان یادآور شده است انسان ممکن است با خروج از دنیا و ورود به عالم تجرد، هیئتی انسانی یا شیطانی مجرد داشته باشد؛ البته این تجرد، تجرد عقلانی کامل نیست، بلکه تجردی برزخی و مثالی است و عالم برزخ واسطه این عالم طبیعت و عالم عقل است و در این عالم شخص می‌تواند پیشرفت‌هایی داشته باشد<ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۷۲</ref> {{ببینید|متن=ببینید| برزخ}}.


== پانویس ==
== پانویس ==
۲۱٬۱۴۹

ویرایش