پرش به محتوا

تلاوت قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۲٬۳۳۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۵ مرداد ۱۴۰۲
جز
(ابرابزار)
 
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:تلاوت قرآن.jpg|بندانگشتی]]
'''تلاوت قرآن'''، خواندن [[قرآن]] با آداب خاص ظاهری و باطنی.
'''تلاوت قرآن'''، خواندن [[قرآن]] با آداب خاص ظاهری و باطنی.
در [[اسلام]] برتلاوت قرآن تأکید فراوان شده و یکی از دستورات قرآن کریم قرائت به اندازه‌ ممکن و میسور است. در روایات فراوانی به قرائت قرآن و تدبر در آن تشویق شده است. قرائت و تلاوت قرآن، از مباحث علوم قرآنی است و در بسیاری از کتب تفسیری، تلاوت، فضیلت و آداب آن آمده است، برخی [[اهل معرفت]]، قرائت قرآن را از لوازم سلوک دانسته­اند.
[[امام‌خمینی]] با اذعان به اهمیت و جایگاه تلاوت قرآن با بیان اینکه تلاوت قرآن از وصایای [[پیامبر اکرم(ص)|پیامبر]] است به برخی احادیث در زمینه فضیلت تلاوت اشاره کرده و آدابی برای قرائت قرآن بیان می‌کند از جمله: تعظیم و بزرگ‌ دانستن قرآن، نگاه تعلیمی به قرآن، [[اخلاص]]، حضور قلب در قرائت قرآن، [[تفکر]] و تدبر در آیات الهی و استعاذه از شیطان که مانع سیر و سلوک به سوی حق­ تعالی است. همچنین ایشان و برخی آثار باطنی تلاوت قرآن اشاره کرده‌ است از جمله اینکه تلاوت قرآن سبب بالا رفتن درجات معنوی قاری است.
امام‌خمینی زنگار گرفتن قلب را از عواملی می‌داند که مانع تأثیر مواعظ وحقایق قرآن بر قلب [[سالک]] می‌شود. به باور ایشان سرگرم به الفاظ شدن و بازماندن از سر نزول قرآن از حیله‌های [[شیطان]] برای انسان متعبد است.


== مفهوم‌شناسی ==
== مفهوم‌شناسی ==
تلاوت، مصدر و از ریشه «تلو»،<ref>‌فراهیدی، کتاب العین، ۸/۱۳۴؛ راغب، مفردات الفاظ القرآن، ۱۶۷</ref> به معنای قرائت<ref>‌صاحب‌بن‌عباد، المحیط فی اللغه، ۹/۴۶۰</ref> و پیروی<ref>‌جوهری، الصحاح تاج اللغة، ۶/۲۲۸۹؛ ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغه، ۱/۳۵۱</ref> است و در اصطلاح، قرائت پشت سر هم کلمات قرآن،<ref>‌طوسی، التبیان، ۸/۱۲۸ و ۲۱۸؛ تهانوی، موسوعة کشاف، ۱/۵۰۵</ref> همراه با تدبر، توجه و تأمل اجمالی در آن<ref>‌سبزواری، مواهب، ۶/۲۵۶ و ۷/۴۱</ref> است و فرقی نمی‌کند از حفظ باشد یا از روی نوشته.<ref>‌طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان، ۱۶/۱۳۸</ref> برخی نیز معنای پیروی<ref>‌مصطفوی، التحقیق، ۱/۳۹۳–۳۹۴</ref> از [[کتاب‌های آسمانی]]<ref>‌راغب، مفردات الفاظ القرآن، ۱۶۷</ref> را در آن وارد دانسته‌اند. [[امام‌خمینی]] تلاوت قرآن را همان قرائت قرآن می‌داند که بهتر است با توجه به معانی و مقاصد آن باشد.<ref>‌امام‌خمینی، چهل حدیث، ۵۰۴</ref>
تلاوت، مصدر و از ریشه «تلو»،<ref>‌فراهیدی، کتاب العین، ۸/۱۳۴؛ راغب، مفردات الفاظ القرآن، ۱۶۷</ref> به معنای قرائت<ref>‌صاحب‌بن‌عباد، المحیط فی اللغه، ۹/۴۶۰</ref> و پیروی<ref>‌جوهری، الصحاح تاج اللغة، ۶/۲۲۸۹؛ ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغه، ۱/۳۵۱</ref> است و در اصطلاح، قرائت پشت سر هم کلمات قرآن،<ref>‌طوسی، التبیان، ۸/۱۲۸ و ۲۱۸؛ تهانوی، موسوعة کشاف، ۱/۵۰۵</ref> همراه با تدبر، توجه و تأمل اجمالی در آن<ref>‌سبزواری، مواهب، ۶/۲۵۶ و ۷/۴۱</ref> است و فرقی نمی‌کند از حفظ باشد یا از روی نوشته.<ref>‌طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان، ۱۶/۱۳۸</ref> برخی نیز معنای پیروی<ref>‌مصطفوی، التحقیق، ۱/۳۹۳–۳۹۴</ref> از کتاب‌های آسمانی<ref>‌راغب، مفردات الفاظ القرآن، ۱۶۷</ref> را در آن وارد دانسته‌اند. [[امام‌خمینی]] تلاوت قرآن را همان قرائت قرآن می‌داند که بهتر است با توجه به معانی و مقاصد آن باشد.<ref>‌امام‌خمینی، چهل حدیث، ۵۰۴</ref>
{{سخ}}
{{سخ}}
ازجمله واژگان مرتبط با تلاوت، قرائت است که برخی آن دو را به یک معنا دانسته‌اند<ref>‌ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱/۸</ref>؛ چنانچه در کاربرد عمومی و عرفی نیز میان این دو واژه فرقی نیست، اما بعضی تلاوت را اخص از قرائت می‌دانند و معتقدند تلاوت در جایی به‌کار می‌رود که بیش از یک کلمه باشد، اما قرائت در یک کلمه هم به‌کار می‌رود.<ref>‌عسکری، حسن، الفروق فی اللغه، ۱۸ و ۵۴</ref> برخی نیز تلاوت را مختص پیروی از کتاب‌های آسمانی می‌دانند که گاهی با قرائت بوده و گاهی با امتثال اوامر و نواهی و تأثیرپذیری از ترغیب و انذار مضامین آن است.<ref>‌راغب، مفردات الفاظ القرآن، ۱۶۷</ref>
ازجمله واژگان مرتبط با تلاوت، قرائت است که برخی آن دو را به یک معنا دانسته‌اند<ref>‌ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱/۸</ref>؛ چنانچه در کاربرد عمومی و عرفی نیز میان این دو واژه فرقی نیست، اما بعضی تلاوت را اخص از قرائت می‌دانند و معتقدند تلاوت در جایی به‌کار می‌رود که بیش از یک کلمه باشد، اما قرائت در یک کلمه هم به‌کار می‌رود.<ref>‌عسکری، حسن، الفروق فی اللغه، ۱۸ و ۵۴</ref> برخی نیز تلاوت را مختص پیروی از کتاب‌های آسمانی می‌دانند که گاهی با قرائت بوده و گاهی با امتثال اوامر و نواهی و تأثیرپذیری از ترغیب و انذار مضامین آن است.<ref>‌راغب، مفردات الفاظ القرآن، ۱۶۷</ref>


== پیشینه ==
== پیشینه ==
در [[ادیان الهی]] به تلاوت کتاب‌های آسمانی توجه شده است؛ چنان‌که [[یهودیان]] شب اول [[عید شاووت]] و روزی که [[ده فرمان]] به [[حضرت موسی(ع)]] داده شد، بیدار می‌مانند و به تلاوت [[تورات]] می‌پردازند.<ref>‌هینلز، راهنمای ادیان، ۱/۹۴</ref> [[مسیحیان]] نیز در روز یکشنبه در مراسم دعا و نیایش خود قسمتی از کتاب مقدس را تلاوت می‌کنند.<ref>هینلز، راهنمای ادیان، ۱/۲۵۳ و ۲۵۸؛ ناس، تاریخ جامع ادیان، ۶۲۲</ref> در [[اسلام]] نیز بر تلاوت قرآن تأکید فراوان شده و یکی از دستورهای قرآن کریم قرائت به اندازه ممکن و میسور است.<ref>‌مزمل، ۲۰</ref> قرآن مؤمنان را تلاوت‌کنندگان حقیقی کتاب خداوند برشمرده است.<ref>‌بقره، ۱۲۱</ref> توصیه به تلاوت قرآن مخصوص زمان و مکان خاص نیست؛ چنان‌که همه مسلمانان در [[نمازهای پنج‌گانه واجب]]، سوره‌هایی از آن را قرائت می‌کنند<ref>‌حلی، محقق، المعتبر، ۲/۱۶۴ و ۱۷۱؛ بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ۸/۹۱ و ۱۱۵</ref> و در هر روز نیز تلاوت آیاتی از قرآن [[مستحب]] است<ref>‌سبزواری، مهذب الاحکام، ۷/۱۳۲</ref>؛ به‌ویژه در [[ماه رمضان]] تلاوت بسیار آن مستحب بوده و سفارش شده است.<ref>‌شهید اول، الدروس الشرعیة، ۱/۲۷۹؛ خوانساری، تکمیل مشارق، ۴۴۱</ref> در روایات فراوانی [[پیامبر اکرم(ص)]] و [[ائمه(ع)]]، مسلمانان را به قرائت قرآن، تدبر در آن<ref>‌کلینی، الکافی، ۱/۳۶</ref> و به صوت نیکو خواندن آن<ref>کلینی، الکافی، ۲/۶۱۵؛ صدوق، عیون اخبار، ۲/۶۹</ref> تشویق کرده‌اند؛ همچنین برای قرائت قرآن آثار و ثواب‌هایی بیان کرده‌اند.<ref>‌کلینی، الکافی، ۲/۶۱۱؛ صدوق، ثواب الاعمال، ۱۰۰؛ ابن‌فهد، عدة الداعی، ۲۸۵</ref>
در [[ادیان الهی]] به تلاوت کتاب‌های آسمانی توجه شده است؛ چنان‌که [[یهودیان]] شب اول عید شاووت و روزی که ده فرمان به [[حضرت موسی(ع)]] داده شد، بیدار می‌مانند و به تلاوت [[تورات]] می‌پردازند.<ref>‌هینلز، راهنمای ادیان، ۱/۹۴</ref> [[مسیحیان]] نیز در روز یکشنبه در مراسم دعا و نیایش خود قسمتی از کتاب مقدس را تلاوت می‌کنند.<ref>هینلز، راهنمای ادیان، ۱/۲۵۳ و ۲۵۸؛ ناس، تاریخ جامع ادیان، ۶۲۲</ref> در [[اسلام]] نیز بر تلاوت قرآن تأکید فراوان شده و یکی از دستورهای قرآن کریم قرائت به اندازه ممکن و میسور است.<ref>‌مزمل، ۲۰</ref> قرآن مؤمنان را تلاوت‌کنندگان حقیقی کتاب خداوند برشمرده است.<ref>‌بقره، ۱۲۱</ref> توصیه به تلاوت قرآن مخصوص زمان و مکان خاص نیست؛ چنان‌که همه مسلمانان در [[نمازهای یومیه|نمازهای پنج‌گانه واجب]]، سوره‌هایی از آن را قرائت می‌کنند<ref>‌حلی، محقق، المعتبر، ۲/۱۶۴ و ۱۷۱؛ بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ۸/۹۱ و ۱۱۵</ref> و در هر روز نیز تلاوت آیاتی از قرآن [[مستحب]] است<ref>‌سبزواری، مهذب الاحکام، ۷/۱۳۲</ref>؛ به‌ویژه در [[ماه رمضان]] تلاوت بسیار آن مستحب بوده و سفارش شده است.<ref>‌شهید اول، الدروس الشرعیة، ۱/۲۷۹؛ خوانساری، تکمیل مشارق، ۴۴۱</ref> در روایات فراوانی [[پیامبر اکرم(ص)]] و [[ائمه(ع)]]، مسلمانان را به قرائت قرآن، تدبر در آن<ref>‌کلینی، الکافی، ۱/۳۶</ref> و به صوت نیکو خواندن آن<ref>کلینی، الکافی، ۲/۶۱۵؛ صدوق، عیون اخبار، ۲/۶۹</ref> تشویق کرده‌اند؛ همچنین برای قرائت قرآن آثار و ثواب‌هایی بیان کرده‌اند.<ref>‌کلینی، الکافی، ۲/۶۱۱؛ صدوق، ثواب الاعمال، ۱۰۰؛ ابن‌فهد، عدة الداعی، ۲۸۵</ref>
{{سخ}}
{{سخ}}
در زمان پیامبر(ص) شماری از [[صحابه]] در [[مدینه]] به قرائت قرآن و آموزش و آموختن آن می‌پرداختند؛ اما عموم مردم که از نعمت خواندن و نوشتن بی‌بهره بودند، راهی جز حفظ نداشتند.<ref>‌طاهری، درسهایی از علوم قرآنی، ۱/۳۶۰–۳۶۱</ref> بزرگان صحابه همانند [[امیرالمؤمنین(ع)]]، [[عبدالله‌بن‌مسعود]]، [[ابی‌بن‌کعب]]، [[زیدبن‌ثابت]] و [[ابوالدرداء]] وظیفه داشتند قرآن را همان گونه که بر پیامبر(ص) نازل شده، فرا بگیرند و برای مردم قرائت کنند.<ref>طاهری، درسهایی از علوم قرآنی، ۱/۳۶۶–۳۶۷</ref> در عصر خلفا مسئله قرائت و حفظ قرآن، رواج داشته و حکومت‌های جور از اینکه مردم به قرائت و حفظ ظاهری قرآن روی می‌آوردند، ترسی نداشتند؛ بلکه تلاش می‌کردند همین رویه متداول گردد<ref>‌عسکری، سیدمرتضی، القرآن الکریم، ۱/۲۷۳–۲۷۴؛ معارف، مباحثی در تاریخ، ۱۸۱</ref> {{ببینید|متن=ببینید| قرآن}}؛ اما در مکتب [[اهل بیت(ع)]] همواره، قرائت با تدبر ترویج شده است. آنان تلاوت را زمینه‌ساز تدبر در معانی و فهم آیات<ref>‌کلینی، الکافی، ۱/۳۶؛ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة، ۲۷/۱۹۳</ref> می‌دانستند.
در زمان پیامبر(ص) شماری از [[صحابه]] در [[مدینه]] به قرائت قرآن و آموزش و آموختن آن می‌پرداختند؛ اما عموم مردم که از نعمت خواندن و نوشتن بی‌بهره بودند، راهی جز حفظ نداشتند.<ref>‌طاهری، درسهایی از علوم قرآنی، ۱/۳۶۰–۳۶۱</ref> بزرگان صحابه همانند [[امیرالمؤمنین(ع)]]، عبدالله‌بن‌مسعود، ابی‌بن‌کعب، زیدبن‌ثابت و ابوالدرداء وظیفه داشتند قرآن را همان گونه که بر پیامبر(ص) نازل شده، فرا بگیرند و برای مردم قرائت کنند.<ref>طاهری، درسهایی از علوم قرآنی، ۱/۳۶۶–۳۶۷</ref> در عصر خلفا مسئله قرائت و حفظ قرآن، رواج داشته و حکومت‌های جور از اینکه مردم به قرائت و حفظ ظاهری قرآن روی می‌آوردند، ترسی نداشتند؛ بلکه تلاش می‌کردند همین رویه متداول گردد<ref>‌عسکری، سیدمرتضی، القرآن الکریم، ۱/۲۷۳–۲۷۴؛ معارف، مباحثی در تاریخ، ۱۸۱</ref> {{ببینید|متن=ببینید| قرآن}}؛ اما در مکتب [[اهل بیت(ع)]] همواره، قرائت با تدبر ترویج شده است. آنان تلاوت را زمینه‌ساز تدبر در معانی و فهم آیات<ref>‌کلینی، الکافی، ۱/۳۶؛ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة، ۲۷/۱۹۳</ref> می‌دانستند.
قرائت و تلاوت قرآن، از مباحث [[علوم قرآنی]] است و در بسیاری از کتاب‌های تفسیری و علوم قرآنی، تلاوت، فضیلت و آداب آن آمده است.<ref>‌ابن‌قیم، البدائع، ۴۴۸؛ سیوطی، الإتقان، ۱/۳۳۲؛ گنابادی، تفسیر بیان السعادة، ۱/۷؛ خویی، البیان، ۲۵</ref> علمای اخلاق و عرفان نیز در کتاب‌های خود باب‌هایی به موضوع تلاوت قرآن، ثواب تلاوت، وصف تلاوت‌کنندگان و آداب ظاهری و باطنی تلاوت قرآن اختصاص داده‌اند<ref>‌محاسبی، الوصایا، ۱۵۲؛ غزالی، احیاء علوم الدین، ۲/۳۳۷ و ۳/۴۹۶؛ غزالی، کیمیای سعادت، ۱/۲۴۲؛ ابن‌طاووس، فلاح السائل، ۱۰۷؛ نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۳/۳۶۷–۳۷۹</ref> و خواندن قرآن را برترین عبادات معرفی کرده‌اند<ref>‌راوندی، الدعوات، ۱۹</ref>؛ بلکه برخی اهل معرفت، قرائت قرآن و ذکر را از لوازم [[سلوک]] دانسته‌اند.<ref>‌نخجوانی، الفواتح، ۱/۹۷؛ سرهندی، المکتوبات، ۲/۲۳۳</ref>
قرائت و تلاوت قرآن، از مباحث علوم قرآنی است و در بسیاری از کتاب‌های تفسیری و علوم قرآنی، تلاوت، فضیلت و آداب آن آمده است.<ref>‌ابن‌قیم، البدائع، ۴۴۸؛ سیوطی، الإتقان، ۱/۳۳۲؛ گنابادی، تفسیر بیان السعادة، ۱/۷؛ خویی، البیان، ۲۵</ref> علمای اخلاق و عرفان نیز در کتاب‌های خود باب‌هایی به موضوع تلاوت قرآن، ثواب تلاوت، وصف تلاوت‌کنندگان و آداب ظاهری و باطنی تلاوت قرآن اختصاص داده‌اند<ref>‌محاسبی، الوصایا، ۱۵۲؛ غزالی، احیاء علوم الدین، ۲/۳۳۷ و ۳/۴۹۶؛ غزالی، کیمیای سعادت، ۱/۲۴۲؛ ابن‌طاووس، فلاح السائل، ۱۰۷؛ نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۳/۳۶۷–۳۷۹</ref> و خواندن قرآن را برترین عبادات معرفی کرده‌اند<ref>‌راوندی، الدعوات، ۱۹</ref>؛ بلکه برخی اهل معرفت، قرائت قرآن و ذکر را از لوازم [[سلوک]] دانسته‌اند.<ref>‌نخجوانی، الفواتح، ۱/۹۷؛ سرهندی، المکتوبات، ۲/۲۳۳</ref>
{{سخ}}
{{سخ}}
در مباحث فقهی نیز به برخی احکام قرائت اشاره شده است، مانند حرمت قرائت [[سوره‌های عزائم]] (سجده‌دار) برای [[جنب|جُنُب]]،<ref>‌نجفی، جواهر الکلام، ۳/۴۲؛ امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۴۰</ref> [[حائض]]<ref>‌حلی، علامه، تحریر الاحکام، ۱/۱۰۵؛ امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۵۳</ref> و [[زن]] در حال [[نفاس]]<ref>‌مفید، الإعلام، ۱۸؛ امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۶۲</ref> و [[کراهت]] آن برای این افراد در غیر سوره‌های عزائم،<ref>‌نجفی، جواهر الکلام، ۳/۲۲۲؛ امام‌خمینی، تعلیقه عروه، ۱۶۹؛ امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۴۱ و ۵۳</ref> همچنین [[وجوب]] [[طهارت]] برای لمس قرآن و استحباب آن در حال قرائت<ref>‌حلی، فخرالمحققین، ایضاح الفوائد، ۱/۱۰؛ خویی، منهاج الصالحین، ۱/۴۳–۴۴</ref> و چگونگی قرائت در نماز، مانند بعضی از قواعد [[تجوید]].<ref>‌بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ۸/۱۷۲–۱۷۶؛ عراقی، شرح تبصرة المتعلمین، ۲/۱۷</ref>
در مباحث فقهی نیز به برخی احکام قرائت اشاره شده است، مانند حرمت قرائت [[سوره‌های عزائم]] (سجده‌دار) برای [[جنب|جُنُب]]،<ref>‌نجفی، جواهر الکلام، ۳/۴۲؛ امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۴۰</ref> [[حائض]]<ref>‌حلی، علامه، تحریر الاحکام، ۱/۱۰۵؛ امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۵۳</ref> و [[زن]] در حال [[نفاس]]<ref>‌مفید، الإعلام، ۱۸؛ امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۶۲</ref> و [[کراهت]] آن برای این افراد در غیر سوره‌های عزائم،<ref>‌نجفی، جواهر الکلام، ۳/۲۲۲؛ امام‌خمینی، تعلیقه عروه، ۱۶۹؛ امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۴۱ و ۵۳</ref> همچنین وجوب [[طهارت]] برای لمس قرآن و استحباب آن در حال قرائت<ref>‌حلی، فخرالمحققین، ایضاح الفوائد، ۱/۱۰؛ خویی، منهاج الصالحین، ۱/۴۳–۴۴</ref> و چگونگی قرائت در نماز، مانند بعضی از قواعد [[تجوید]].<ref>‌بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ۸/۱۷۲–۱۷۶؛ عراقی، شرح تبصرة المتعلمین، ۲/۱۷</ref>
[[امام‌خمینی]] با اذعان به اهمیت و جایگاه تلاوت قرآن و بیان اینکه تلاوت قرآن از وصایای پیامبر(ص) است، به برخی احادیث در زمینه فضیلت تلاوت قرآن اشاره کرده<ref>‌امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۹۷</ref> و آدابی برای قرائت قرآن بیان کرده است.<ref>‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۰۳–۲۰۹</ref> ایشان در کتاب‌های فقهی خود نیز به بحث [[قرائت در نماز]] و احکام مربوط به آن پرداخته است.<ref>‌امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۵۷–۱۶۱؛ امام‌خمینی، تعلیقه عروه، ۳۴۶–۳۵۹</ref>
[[امام‌خمینی]] با اذعان به اهمیت و جایگاه تلاوت قرآن و بیان اینکه تلاوت قرآن از وصایای پیامبر(ص) است، به برخی احادیث در زمینه فضیلت تلاوت قرآن اشاره کرده<ref>‌امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۹۷</ref> و آدابی برای قرائت قرآن بیان کرده است.<ref>‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۰۳–۲۰۹</ref> ایشان در کتاب‌های فقهی خود نیز به بحث قرائت در نماز و احکام مربوط به آن پرداخته است.<ref>‌امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۵۷–۱۶۱؛ امام‌خمینی، تعلیقه عروه، ۳۴۶–۳۵۹</ref>


== فضیلت و جایگاه ==
== فضیلت و جایگاه ==
در برخی آیات، به فضیلت تلاوت و قرائت قرآن و برخی آداب آن، همانند [[استعاذه]] در آغاز قرائت،<ref>‌نحل، ۹۸</ref> [[ترتیل]]<ref>‌مزمل، ۴</ref> و سکوت در هنگام تلاوت قرآن<ref>‌اعراف، ۲۰۴</ref> اشاره شده است. در روایات بسیاری نیز فضیلت قرائت [[قرآن کریم]] و ثواب تلاوت هر یک از سوره‌ها بیان شده<ref>‌← صدوق، ثواب الاعمال، ۱۰۰–۱۲۹</ref> و «قرائت» را روشنی‌بخش [[قلوب]]<ref>‌راوندی، الدعوات، ۲۳۷</ref> و [[کفاره گناهان]]<ref>‌مجلسی، بحار الانوار، ۸۹/۱۷</ref> معرفی کرده است.
در برخی آیات، به فضیلت تلاوت و قرائت قرآن و برخی آداب آن، همانند [[استعاذه]] در آغاز قرائت،<ref>‌نحل، ۹۸</ref> [[ترتیل]]<ref>‌مزمل، ۴</ref> و سکوت در هنگام تلاوت قرآن<ref>‌اعراف، ۲۰۴</ref> اشاره شده است. در روایات بسیاری نیز فضیلت قرائت [[قرآن کریم]] و ثواب تلاوت هر یک از سوره‌ها بیان شده<ref>‌← صدوق، ثواب الاعمال، ۱۰۰–۱۲۹</ref> و «قرائت» را روشنی‌بخش [[قلوب]]<ref>‌راوندی، الدعوات، ۲۳۷</ref> و [[کفاره گناهان]]<ref>‌مجلسی، بحار الانوار، ۸۹/۱۷</ref> معرفی کرده است.
{{سخ}}
{{سخ}}
در روایتی از [[امام‌سجاد(ع)]] آمده است آیات قرآن مانند گنجینه‌هایی هستند که با بازشدن هر گنجینه خوب است در آن نظر و تدبر شود.<ref>‌کلینی، الکافی، ۲/۶۰۹</ref> در بعضی روایات، درجات [[بهشت]]، به عدد آیات قرآن ذکر شده است و شخص با قرائت هر آیه، در [[روز قیامت]] درجه‌ای بالا می‌رود.<ref>‌صدوق، الامالی، ۳۵۹؛ مجلسی، بحار الانوار، ۸۹/۱۹۷</ref> قرآن نیز عهد خداوند شمرده شده که سزاوار است [[انسان]] هر روز در آن نظر کرده، دست‌کم پنجاه آیه قرائت کند.<ref>‌کلینی، الکافی، ۲/۶۰۹</ref> همچنین قرائتی که برای عمل به آن و اقامه [[فرایض]] و [[حلال]] و [[حرام]] آن باشد، سبب نجات از فتنه‌ها و [[شفاعت]] در آخرت می‌گردد.<ref>‌حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة، ۶/۱۸۳</ref> برخی اندیشمندان اسلامی نیز با تکیه بر روایات، به بیان فضیلت تلاوت قرآن و جایگاه آن پرداخته<ref>‌فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱/۶۷؛ گنابادی، تفسیر بیان السعادة، ۱/۷–۸</ref> و نظرکردن به الفاظ قرآن و قرائت کلمات آن را از بزرگ‌ترین عبادات دانسته‌اند.<ref>‌گنابادی، تفسیر بیان السعادة، ۱/۸</ref>
در روایتی از [[امام‌سجاد(ع)]] آمده است آیات قرآن مانند گنجینه‌هایی هستند که با بازشدن هر گنجینه خوب است در آن نظر و تدبر شود.<ref>‌کلینی، الکافی، ۲/۶۰۹</ref> در بعضی روایات، درجات [[بهشت]]، به عدد آیات قرآن ذکر شده است و شخص با قرائت هر آیه، در [[روز قیامت]] درجه‌ای بالا می‌رود.<ref>‌صدوق، الامالی، ۳۵۹؛ مجلسی، بحار الانوار، ۸۹/۱۹۷</ref> قرآن نیز عهد خداوند شمرده شده که سزاوار است انسان هر روز در آن نظر کرده، دست‌کم پنجاه آیه قرائت کند.<ref>‌کلینی، الکافی، ۲/۶۰۹</ref> همچنین قرائتی که برای عمل به آن و اقامه فرایض و [[حلال]] و [[حرام]] آن باشد، سبب نجات از فتنه‌ها و [[شفاعت]] در آخرت می‌گردد.<ref>‌حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة، ۶/۱۸۳</ref> برخی اندیشمندان اسلامی نیز با تکیه بر روایات، به بیان فضیلت تلاوت قرآن و جایگاه آن پرداخته<ref>‌فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱/۶۷؛ گنابادی، تفسیر بیان السعادة، ۱/۷–۸</ref> و نظرکردن به الفاظ قرآن و قرائت کلمات آن را از بزرگ‌ترین عبادات دانسته‌اند.<ref>‌گنابادی، تفسیر بیان السعادة، ۱/۸</ref>
{{سخ}}
{{سخ}}
امام‌خمینی با استناد به روایات،<ref>‌کلینی، الکافی، ۲/۶۰۹؛ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة، ۶/۱۹۸</ref> تلاوت قرآن را یکی از وصایای پیامبر(ص)، عهد خداوند به سوی بندگان و گنجینه خداوند که شایسته است در آن نظر شود، دانسته،<ref>‌امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۹۷</ref> خاطرنشان می‌کند فضل همراه‌داشتن قرآن، تلاوت، تمسک، مداومت و تدبر در معانی و اسرار قرآن کریم، بیش از آن است که به فهم قاصر بشر برسد.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۹۷</ref> به باور ایشان، قرائت قرآن حتی اگر همراه معرفت نباشد نیز، اثر دارد؛ زیرا این کتاب از طرف محبوب است و نامه محبوب، هرچند عاشق و محب مفاد آن را نداند، محبوب است، و ممکن است قرائت قرآن با این انگیزه، سبب توفیق و همراهی از طرف محبوب شود.<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۲۱۱</ref>
[[امام‌خمینی]] با استناد به روایات،<ref>‌کلینی، الکافی، ۲/۶۰۹؛ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة، ۶/۱۹۸</ref> تلاوت قرآن را یکی از وصایای پیامبر(ص)، عهد خداوند به سوی بندگان و گنجینه خداوند که شایسته است در آن نظر شود، دانسته،<ref>‌امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۹۷</ref> خاطرنشان می‌کند فضل همراه‌داشتن قرآن، تلاوت، تمسک، مداومت و تدبر در معانی و اسرار قرآن کریم، بیش از آن است که به فهم قاصر بشر برسد.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۹۷</ref> به باور ایشان، قرائت قرآن حتی اگر همراه معرفت نباشد نیز، اثر دارد؛ زیرا این کتاب از طرف محبوب است و نامه محبوب، هرچند عاشق و محب مفاد آن را نداند، محبوب است، و ممکن است قرائت قرآن با این انگیزه، سبب توفیق و همراهی از طرف محبوب شود.<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۲۱۱</ref>


== آداب و شرایط ==
== آداب و شرایط ==
اندیشمندان اسلامی برای تلاوت قرآن، آداب ظاهری و باطنی‌ای ذکر کرده‌اند. امام‌خمینی مانند دیگر اندیشمندان اسلامی،<ref>‌عین‌القضاة، نامه‌های عین‌القضات، ۱/۸۴؛ بقلی، تفسیر عرائس، ۲/۱۴۴</ref> آیات الهی را ظهور و [[تجلی]] [[خداوند]] می‌داند<ref>‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۴۷</ref> و تأکید دارد قاری قرآن باید در هنگام تلاوت آن، آدابی را در ظاهر و نیز آدابی باطنی را مراعات کند که رعایت این آداب، زمینه‌ساز به دست آمدن مطلوبِ قرائت قرآن، یعنی نقش‌بستن صورت آن در قلوب، خواهد شد، و بدون رعایت آن، این مطلوب به دست نمی‌آید.<ref>‌امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۹۹</ref>
اندیشمندان اسلامی برای تلاوت قرآن، آداب ظاهری و باطنی‌ای ذکر کرده‌اند. امام‌خمینی مانند دیگر اندیشمندان اسلامی،<ref>‌عین‌القضاة، نامه‌های عین‌القضات، ۱/۸۴؛ بقلی، تفسیر عرائس، ۲/۱۴۴</ref> آیات الهی را ظهور و [[تجلی]] خداوند می‌داند<ref>‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۴۷</ref> و تأکید دارد قاری قرآن باید در هنگام تلاوت آن، آدابی را در ظاهر و نیز آدابی باطنی را مراعات کند که رعایت این آداب، زمینه‌ساز به دست آمدن مطلوبِ قرائت قرآن، یعنی نقش‌بستن صورت آن در قلوب، خواهد شد، و بدون رعایت آن، این مطلوب به دست نمی‌آید.<ref>‌امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۹۹</ref>
{{سخ}}
{{سخ}}
ازجمله آداب ظاهری اینهاست:
ازجمله آداب ظاهری اینهاست:
# تطهیر ظواهر از ناپاکی‌ها و ناشایستگی‌ها در نظر مردم<ref>‌گنابادی، تفسیر بیان السعادة، ۱/۹</ref>؛
# تطهیر ظواهر از ناپاکی‌ها و ناشایستگی‌ها در نظر مردم<ref>‌گنابادی، تفسیر بیان السعادة، ۱/۹</ref>؛
# ایستادن یا نشستن با وقار و تواضع، رو به قبله<ref>‌غزالی، کیمیای سعادت، ۱/۲۴۴؛ نراقی، احمد، معراج السعاده، ۸۷۱</ref>؛
# ایستادن یا نشستن با وقار و [[تواضع]]، رو به [[قبله]]<ref>‌غزالی، کیمیای سعادت، ۱/۲۴۴؛ نراقی، احمد، معراج السعاده، ۸۷۱</ref>؛
# [[استعاذه]] در آغاز قرائت<ref>‌فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۲/۲۲۷؛ نراقی، احمد، معراج السعاده، ۸۷۱</ref>؛
# [[استعاذه]] در آغاز قرائت<ref>‌فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۲/۲۲۷؛ نراقی، احمد، معراج السعاده، ۸۷۱</ref>؛
# خواندن با آواز خوش تا نرسیدن به حد [[ترجیع]]<ref>‌غزالی، کیمیای سعادت، ۱/۲۴۶</ref>؛
# خواندن با آواز خوش تا نرسیدن به حد ترجیع<ref>‌غزالی، کیمیای سعادت، ۱/۲۴۶</ref>؛
# حالت حزن و اندوه و گریستن در هنگام قرائت.<ref>‌فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۲/۲۲۵؛ گنابادی، تفسیر بیان السعادة، ۱/۹</ref>
# حالت حزن و اندوه و گریستن در هنگام قرائت.<ref>‌فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۲/۲۲۵؛ گنابادی، تفسیر بیان السعادة، ۱/۹</ref>
ازجمله آداب باطنی قرائت قرآن نیز اینهاست:
ازجمله آداب باطنی قرائت قرآن نیز اینهاست:
# پاک‌کردن خود از علوم عادی و افکار عامیانه تقلیدی<ref>‌گنابادی، تفسیر بیان السعادة، ۱/۹</ref>؛
# پاک‌کردن خود از علوم عادی و افکار عامیانه تقلیدی<ref>‌گنابادی، تفسیر بیان السعادة، ۱/۹</ref>؛
# به‌یادآوردن عظمت کلام الهی و صاحب آن<ref>‌غزالی، کیمیای سعادت، ۱/۲۴۷–۲۴۸؛ نراقی، احمد، معراج السعاده، ۸۷۲–۸۷۳</ref>؛
# به‌یادآوردن عظمت [[کلام الهی]] و صاحب آن<ref>‌غزالی، کیمیای سعادت، ۱/۲۴۷–۲۴۸؛ نراقی، احمد، معراج السعاده، ۸۷۲–۸۷۳</ref>؛
# [[حضور قلب]]<ref>‌فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۲/۲۳۶</ref>؛
# [[حضور قلب]]<ref>‌فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۲/۲۳۶</ref>؛
# [[تطهیر نفس]] از انانیتی که ظهور [[شیطان]] است، با [[تواضع]] و [[خشوع]] در مقابل مقام کبریایی و عظمت حق‌تعالی که در کلامش ظاهر شده است<ref>‌گنابادی، تفسیر بیان السعادة، ۱/۹</ref>؛
# [[تطهیر نفس]] از [[انانیت|انانیتی]] که ظهور [[شیطان]] است، با تواضع و [[خشوع]] در مقابل مقام کبریایی و عظمت حق‌تعالی که در کلامش ظاهر شده است<ref>‌گنابادی، تفسیر بیان السعادة، ۱/۹</ref>؛
# اندیشیدن و تدبر در معانی کلمات قرآن.<ref>‌غزالی، کیمیای سعادت، ۱/۲۴۹؛ نراقی، احمد، معراج السعاده، ۸۷۳</ref>
# اندیشیدن و تدبر در معانی کلمات قرآن.<ref>‌غزالی، کیمیای سعادت، ۱/۲۴۹؛ نراقی، احمد، معراج السعاده، ۸۷۳</ref>


خط ۵۴: خط ۶۱:
# واسطه رسیدن آن به [[پیامبر(ص)]]؛
# واسطه رسیدن آن به [[پیامبر(ص)]]؛
# گیرنده آن که قلب پیامبر(ص) است؛
# گیرنده آن که قلب پیامبر(ص) است؛
# شارح آن که امامان معصوم(ع) هستند؛
# شارح آن که [[امامان معصوم(ع)]] هستند؛
# وقت نزول آن که [[لیلةالقدر]] است<ref>‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۸۲–۱۸۶</ref> {{ببینید|متن=ببینید| قرآن | اهداف قرآن}}؛
# وقت نزول آن که [[لیلة‌القدر|لیلةالقدر]] است<ref>‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۸۲–۱۸۶</ref> {{ببینید|متن=ببینید| قرآن | اهداف قرآن}}؛


=== نگاه تعلیمی به قرآن ===
=== نگاه تعلیمی به قرآن ===
خط ۶۷: خط ۷۴:


=== تفکر و تدبر ===
=== تفکر و تدبر ===
[[تفکر]] و تدبر در آیات الهی و قصص و حکایات آن-که برای رسیدن به مقصد قرآن صورت می‌گیرد-از بزرگ‌ترین آداب قرائت قرآن است.<ref>‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۰۳–۲۰۵؛ امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۹۹</ref> امام‌خمینی معتقد است هنگامی که قاری قرآن، مقصد را شناخت، راه استفاده از قرآن بر او گشوده و با پیوستگی تفکر در آن، به مطالب و معارفی از قرآن می‌رسد که تاکنون به آنها توجه نکرده است. اینجاست که متوجه شفابودن قرآن برای بیماری‌های قلبی می‌شود.<ref>‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۰۵</ref> قاری قرآن باید با تفکر در آیات آن، مراتب سلامت قوای ملکی و ملکوتی و راه‌های رسیدن به آنها را به دست آورد تا در هر مرتبه، از ظلمتی نجات یابد و در نهایت، نور مطلق در قلبش تجلی کرده، به راه مستقیم انسانیت [[هدایت]] گردد.<ref>‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۰۳–۲۰۵</ref> به نظر ایشان، تفکر و تدبر در معانی قرآن، سبب اثرپذیری [[قلب]] و رسیدن به مقام [[یقین]] و حتی گذشتن از آن می‌شود و ممکن است جذبه خطاب‌های خداوند، او را از خود بی‌خود کند؛ تاجایی‌که قرآن را بی‌واسطه از متکلم آن بشنود<ref>‌امام‌خمینی، چهل حدیث، ۵۰۰</ref>؛
[[تفکر]] و تدبر در آیات الهی و قصص و حکایات آن-که برای رسیدن به مقصد قرآن صورت می‌گیرد-از بزرگ‌ترین آداب قرائت قرآن است.<ref>‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۰۳–۲۰۵؛ امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۹۹</ref> امام‌خمینی معتقد است هنگامی که قاری قرآن، مقصد را شناخت، راه استفاده از قرآن بر او گشوده و با پیوستگی تفکر در آن، به مطالب و معارفی از قرآن می‌رسد که تاکنون به آنها توجه نکرده است. اینجاست که متوجه شفابودن قرآن برای بیماری‌های قلبی می‌شود.<ref>‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۰۵</ref> قاری قرآن باید با تفکر در آیات آن، مراتب سلامت قوای ملکی و ملکوتی و راه‌های رسیدن به آنها را به دست آورد تا در هر مرتبه، از ظلمتی نجات یابد و در نهایت، نور مطلق در قلبش تجلی کرده، به راه مستقیم انسانیت [[هدایت]] گردد.<ref>‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۰۳–۲۰۵</ref> به نظر ایشان، تفکر و تدبر در معانی قرآن، سبب اثرپذیری قلب و رسیدن به مقام [[یقین]] و حتی گذشتن از آن می‌شود و ممکن است جذبه خطاب‌های خداوند، او را از خود بی‌خود کند؛ تاجایی‌که قرآن را بی‌واسطه از متکلم آن بشنود<ref>‌امام‌خمینی، چهل حدیث، ۵۰۰</ref>؛


=== تطبیق ===
=== تطبیق ===
مقصود از تطبیق که از آداب مهم می‌باشد، این است که قاری قرآن در هر آیه از آیات که تفکر می‌کند، مفاد آن را با حال خود منطبق کند و به واسطه آن، کاستی‌اش را برطرف نموده، بیماری‌هایش را درمان کند.<ref>‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۰۶؛ امام‌خمینی، حدیث جنود، ۵۰–۵۱</ref> به نظر [[امام‌خمینی]] کسی که خواهان بیشترین بهره از قرآن و [[سلوک]] به سوی حق‌تعالی است، باید آیات الهی را با حالات خود تطبیق کند و خود را بر قرآن عرضه بدارد؛ برای نمونه طبق آیه دوم [[سوره انفال]]، ببیند آیا هنگام تلاوت قرآن قلبش فرو می‌ریزد و ایمانش فزونی می‌یابد یا نه<ref>‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۰۸</ref>؛ زیرا همان گونه که میزان در اعتبار و بی‌اعتباری احادیث، کتاب خداوند است؛ میزان در [[استقامت]] و کژرفتاری و [[سعادت]] و [[شقاوت]] انسان نیز کتاب الهی است. هر خُلق و صفتی که مخالف کتاب خداوند باشد، باطل است و هر چه موافق با قرآن و ولیّ کامل باشد، حق است<ref>‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۰۸–۲۰۹</ref>؛
مقصود از تطبیق که از آداب مهم می‌باشد، این است که قاری قرآن در هر آیه از آیات که تفکر می‌کند، مفاد آن را با حال خود منطبق کند و به واسطه آن، کاستی‌اش را برطرف نموده، بیماری‌هایش را درمان کند.<ref>‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۰۶؛ امام‌خمینی، حدیث جنود، ۵۰–۵۱</ref> به نظر [[امام‌خمینی]] کسی که خواهان بیشترین بهره از قرآن و [[سلوک]] به سوی حق‌تعالی است، باید آیات الهی را با حالات خود تطبیق کند و خود را بر قرآن عرضه بدارد؛ برای نمونه طبق آیه دوم [[سوره انفال]]، ببیند آیا هنگام تلاوت قرآن قلبش فرو می‌ریزد و ایمانش فزونی می‌یابد یا نه<ref>‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۰۸</ref>؛ زیرا همان گونه که میزان در اعتبار و بی‌اعتباری [[احادیث]]، کتاب خداوند است؛ میزان در [[استقامت]] و کژرفتاری و [[سعادت و شقاوت]] انسان نیز کتاب الهی است. هر خُلق و صفتی که مخالف کتاب خداوند باشد، باطل است و هر چه موافق با قرآن و ولیّ کامل باشد، حق است<ref>‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۰۸–۲۰۹</ref>؛


=== استعاذه ===
=== استعاذه ===
[[استعاذه]] از [[شیطان]] که مانع [[سیر و سلوک]] به سوی حق‌تعالی است، به‌ویژه [[استعاذه در قرائت نماز]]، از آداب مهم قرائت و نماز است.<ref>‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۲۰–۲۲۱</ref> برخی اندیشمندان آن را در آداب ظاهری تلاوت قرآن آورده‌اند<ref>‌فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۲/۲۲۷؛ نراقی، احمد، معراج السعاده، ۸۷۱</ref>؛ اما امام‌خمینی با توجه به اینکه معتقد است مراد از استعاذه، به زبان جاری‌کردن لفظ مشهور استعاذه نیست و پناه‌بردن به حق‌تعالی از شیطان با لقلقه زبان و صورت بی‌روح به دست نمی‌آید،<ref>‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۲۱</ref> آن را از آداب ظاهری خارج می‌داند. ایشان اعتقاد دارد حقیقت استعاذه، حالت و کیفیتی نفسانی است که از علم کامل برهانی به [[مقام توحید فعلی]] حق، به دست می‌آید و سبب ایجاد حالت [[اضطرار]]، [[انقطاع]] و التجا به حق‌تعالی می‌شود و پس از آن به سبب اینکه زبان ترجمان قلب است، به صورت [[استعاذه زبانی]] ظهور می‌یابد.<ref>‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۲۷</ref> به اعتقاد ایشان، اگر از این حقایق و حالات در قلب اثری وجود نداشته باشد، این استعاذه، استعاذه به شیطان خواهد بود.<ref>‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۲۷–۲۲۸</ref> ایشان برای استعاذه آداب و شرایطی مانند خلوص و ایمان ذکر کرده و آن را دارای مراتبی می‌داند<ref>‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۲۱–۲۲۷</ref> {{ببینید|متن=ببینید| شیطان}}.
[[استعاذه]] از [[شیطان]] که مانع [[سیر و سلوک]] به سوی حق‌تعالی است، به‌ویژه استعاذه در قرائت نماز، از آداب مهم قرائت و نماز است.<ref>‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۲۰–۲۲۱</ref> برخی اندیشمندان آن را در آداب ظاهری تلاوت قرآن آورده‌اند<ref>‌فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۲/۲۲۷؛ نراقی، احمد، معراج السعاده، ۸۷۱</ref>؛ اما امام‌خمینی با توجه به اینکه معتقد است مراد از استعاذه، به زبان جاری‌کردن لفظ مشهور استعاذه نیست و پناه‌بردن به حق‌تعالی از شیطان با لقلقه زبان و صورت بی‌روح به دست نمی‌آید،<ref>‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۲۱</ref> آن را از آداب ظاهری خارج می‌داند. ایشان اعتقاد دارد حقیقت استعاذه، حالت و کیفیتی نفسانی است که از علم کامل برهانی به مقام توحید فعلی حق، به دست می‌آید و سبب ایجاد حالت [[اضطرار]]، انقطاع و التجا به حق‌تعالی می‌شود و پس از آن به سبب اینکه زبان ترجمان قلب است، به صورت استعاذه زبانی ظهور می‌یابد.<ref>‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۲۷</ref> به اعتقاد ایشان، اگر از این حقایق و حالات در قلب اثری وجود نداشته باشد، این استعاذه، استعاذه به شیطان خواهد بود.<ref>‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۲۷–۲۲۸</ref> ایشان برای استعاذه آداب و شرایطی مانند خلوص و ایمان ذکر کرده و آن را دارای مراتبی می‌داند<ref>‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۲۱–۲۲۷</ref> {{ببینید|متن=ببینید| شیطان}}.
{{سخ}}
{{سخ}}
امام‌خمینی افزون بر این آداب-که آنها را به‌طور مستقل و با عنوان آداب قرائت قرآن بیان داشته است-برخی آدابی که در مطلق عبادات مطرح شده‌اند را نیز جزو آداب قرائت قرآن می‌داند<ref>‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۰۹</ref>؛ مانند توجه به عزت [[ربوبیت]] و ذلت [[عبودیت]]،<ref>‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۹</ref> خشوع،<ref>‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۳</ref> [[طمأنینه]]،<ref>‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۶</ref> نشاط و [[بهجت در عبادت]]<ref>‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۳</ref> و تفهیم معانی قرآن و اذکار به قلب<ref>‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۸</ref> {{ببینید|متن=ببینید| نماز}}.
امام‌خمینی افزون بر این آداب-که آنها را به‌طور مستقل و با عنوان آداب قرائت قرآن بیان داشته است-برخی آدابی که در مطلق عبادات مطرح شده‌اند را نیز جزو آداب قرائت قرآن می‌داند<ref>‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۰۹</ref>؛ مانند توجه به عزت ربوبیت و ذلت عبودیت،<ref>‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۹</ref> [[خضوع و خشوع|خشوع]]،<ref>‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۳</ref> [[طمأنینه]]،<ref>‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۶</ref> نشاط و بهجت در عبادت<ref>‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۳</ref> و تفهیم معانی قرآن و [[ذکر|اذکار]] به قلب<ref>‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۸</ref> {{ببینید|متن=ببینید| نماز}}.


== آثار تلاوت ==
== آثار تلاوت ==
[[قرآن کریم]] تلاوت خود را سبب افزایش [[ایمان]] می‌داند<ref>‌انفال، ۲</ref>؛ چنان‌که تلاوت آیات الهی توسط [[انبیا(ع)]] نیز برای مردم، سبب رشد و [[تزکیه]] آنان می‌شود.<ref>‌بقره، ۱۲۹ و ۱۵۱؛ آل عمران، ۱۶۴</ref> اندیشمندان اسلامی با استناد به برخی روایات،<ref>‌کلینی، الکافی، ۲/۶۱۳؛ صدوق، عیون اخبار، ۲/۳۸</ref> برای تلاوت کلام الهی آثار ظاهری و باطنی‌ای برشمرده‌اند؛ ازجمله آثار ظاهریِ تلاوت قرآن، فزونی نور دیده،<ref>‌کلینی، الکافی، ۲/۶۱۳؛ خویی، البیان، ۲۷</ref> تقویت حافظه<ref>‌فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۳/۱۴۳؛ بحرانی، سیدهاشم، البرهان، ۱/۱۹</ref> و حیات قلب<ref>‌ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۰/۲۲؛ بحرانی، سیدهاشم، البرهان، ۱/۱۹</ref> و ازجمله آثار باطنی آن، [[محو گناهان]] و به دست آوردن حسنات،<ref>‌فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱/۶۸؛ گنابادی، تفسیر بیان السعادة، ۱/۸</ref> کسب [[رضایت خداوند]]،<ref>‌فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱/۶۷</ref> بالارفتن درجات در [[بهشت]]<ref>‌حویزی، تفسیر نور الثقلین، ۳/۱۷۱؛ خویی، البیان، ۲۶</ref> و تخفیف در [[عذاب]] والدین<ref>‌صدوق، ثواب الاعمال، ۱۰۲؛ استرآبادی، آیات الأحکام، ۱/۲۱۹</ref> است.
[[قرآن کریم]] تلاوت خود را سبب افزایش [[ایمان]] می‌داند<ref>‌انفال، ۲</ref>؛ چنان‌که تلاوت آیات الهی توسط [[انبیا(ع)]] نیز برای مردم، سبب رشد و [[تزکیه]] آنان می‌شود.<ref>‌بقره، ۱۲۹ و ۱۵۱؛ آل عمران، ۱۶۴</ref> اندیشمندان اسلامی با استناد به برخی روایات،<ref>‌کلینی، الکافی، ۲/۶۱۳؛ صدوق، عیون اخبار، ۲/۳۸</ref> برای تلاوت [[کلام الهی]] آثار ظاهری و باطنی‌ای برشمرده‌اند؛ ازجمله آثار ظاهریِ تلاوت قرآن، فزونی نور دیده،<ref>‌کلینی، الکافی، ۲/۶۱۳؛ خویی، البیان، ۲۷</ref> تقویت حافظه<ref>‌فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۳/۱۴۳؛ بحرانی، سیدهاشم، البرهان، ۱/۱۹</ref> و حیات قلب<ref>‌ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۰/۲۲؛ بحرانی، سیدهاشم، البرهان، ۱/۱۹</ref> و ازجمله آثار باطنی آن، محو [[گناه|گناهان]] و به دست آوردن حسنات،<ref>‌فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱/۶۸؛ گنابادی، تفسیر بیان السعادة، ۱/۸</ref> کسب [[رضایت خداوند]]،<ref>‌فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱/۶۷</ref> بالارفتن درجات در [[بهشت]]<ref>‌حویزی، تفسیر نور الثقلین، ۳/۱۷۱؛ خویی، البیان، ۲۶</ref> و تخفیف در [[عذاب]] والدین<ref>‌صدوق، ثواب الاعمال، ۱۰۲؛ استرآبادی، آیات الأحکام، ۱/۲۱۹</ref> است.
{{سخ}}
{{سخ}}
امام‌خمینی نیز به برخی آثار باطنی تلاوت قرآن اشاره کرده است؛ ازجمله:
امام‌خمینی نیز به برخی آثار باطنی تلاوت قرآن اشاره کرده است؛ ازجمله:
# تلاوت قرآن سبب بالارفتن درجات معنوی قاری آن، نزدیک‌شدن به مبدأ نور<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۳۸۹</ref> و زیادشدن ایمان<ref>‌امام‌خمینی، حدیث جنود، ۹۳</ref> می‌شود. به باور ایشان هنگامی که به واسطه آیات الهی، ایمان قوی شود، نور ایمان به ظاهر و باطن سرایت می‌کند و نه تنها خود فرد [[هدایت]] می‌شود، بلکه نور او، دیگران را نیز هدایت می‌کند.<ref>‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۰۸</ref> امام‌خمینی با استناد به روایات، گفته است کسی که ده آیه از قرآن قرائت کند، در زمره «غافلین» نخواهد بود و قرائت بیش از ده آیه، سبب واردشدن قاری در زمره [[ذاکرین]] و در مراتب بعد، در زمره [[قانتین]]، [[خاشعین]]، [[فائزین]] و [[مجتهدین]] خواهد شد<ref>‌امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۹۷–۴۹۸؛ ← کلینی، الکافی، ۲/۶۱۲</ref>؛ همچنین قرائت قرآن برای یادگیری دین و رسیدن به [[وجه‌الله]]، ثوابی به میزان آنچه به فرشتگان و انبیا(ع) و مرسلین(ع) عطا می‌شود، خواهد داشت<ref>‌امام‌خمینی، چهل حدیث، ۵۰۲–۵۰۳؛ ← صدوق، ثواب الاعمال، ۲۹۳</ref>؛
# تلاوت قرآن سبب بالارفتن درجات معنوی قاری آن، نزدیک‌شدن به مبدأ نور<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۳۸۹</ref> و زیادشدن ایمان<ref>‌امام‌خمینی، حدیث جنود، ۹۳</ref> می‌شود. به باور ایشان هنگامی که به واسطه آیات الهی، ایمان قوی شود، نور ایمان به ظاهر و باطن سرایت می‌کند و نه تنها خود فرد [[هدایت]] می‌شود، بلکه نور او، دیگران را نیز هدایت می‌کند.<ref>‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۰۸</ref> امام‌خمینی با استناد به روایات، گفته است کسی که ده آیه از قرآن قرائت کند، در زمره «غافلین» نخواهد بود و قرائت بیش از ده آیه، سبب واردشدن قاری در زمره ذاکرین و در مراتب بعد، در زمره قانتین، خاشعین، فائزین و مجتهدین خواهد شد<ref>‌امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۹۷–۴۹۸؛ ← کلینی، الکافی، ۲/۶۱۲</ref>؛ همچنین قرائت قرآن برای یادگیری دین و رسیدن به وجه‌الله، ثوابی به میزان آنچه به [[ملائکه|فرشتگان]] و [[پیامبران(ع)|انبیا(ع)]] و مرسلین(ع) عطا می‌شود، خواهد داشت<ref>‌امام‌خمینی، چهل حدیث، ۵۰۲–۵۰۳؛ ← صدوق، ثواب الاعمال، ۲۹۳</ref>؛
# تلاوت حقیقی سبب می‌شود [[خوف الهی]]، [[قلب]] انسان را فراگیرد و قهراً کسی که از مقام الهی خوف دارد، در محضر او [[گناه]] و بی‌حرمتی نمی‌کند<ref>صدوق، ثواب الاعمال، ۲۰۸</ref>؛
# تلاوت حقیقی سبب می‌شود [[خوف و رجا|خوف الهی]]، [[قلب]] انسان را فراگیرد و قهراً کسی که از مقام الهی خوف دارد، در محضر او [[گناه]] و بی‌حرمتی نمی‌کند<ref>صدوق، ثواب الاعمال، ۲۰۸</ref>؛
# تلاوت به همراه تفکر، وسیله به دست آوردن سلامت قوای ملکی و ملکوتی قاری است<ref>صدوق، ثواب الاعمال، ۲۰۳</ref>؛
# تلاوت به همراه تفکر، وسیله به دست آوردن سلامت قوای ملکی و ملکوتی قاری است<ref>صدوق، ثواب الاعمال، ۲۰۳</ref>؛
# قرآن قاری خود را [[شفاعت]] و با نیکوکاران محشور خواهد کرد<ref>‌امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۹۸؛ ← کلینی، الکافی، ۲/۶۰۲؛ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة، ۶/۱۷۷</ref>؛
# قرآن قاری خود را [[شفاعت]] و با نیکوکاران محشور خواهد کرد<ref>‌امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۹۸؛ ← کلینی، الکافی، ۲/۶۰۲؛ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة، ۶/۱۷۷</ref>؛
# قرآن وارد گوشت و خون قاری جوان می‌شود؛ به این معنا که صورت قرآن در قلب او آرام می‌گیرد، به گونه‌ای که باطن او به اندازه لیاقت و استعدادش، قرآن می‌گردد.<ref>‌امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۹۸؛ ← کلینی، الکافی، ۲/۶۰۳</ref> به نظر امام‌خمینی این معنا در افراد، مختلف است و تا جایی می‌رسد که باطن ذات آنان، تمام حقیقت کلام جامع الهی شده، در حقیقت، شخص، قرآن جامع و فرقان قاطع می‌گردد؛ همانند [[امیرمؤمنان(ع)]] و امامان معصوم(ع) که سر تا پا، تحقق آیات الهی و قرآن تام و تمام‌اند.<ref>‌امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۹۸</ref>
# قرآن وارد گوشت و خون قاری جوان می‌شود؛ به این معنا که صورت قرآن در قلب او آرام می‌گیرد، به گونه‌ای که باطن او به اندازه لیاقت و استعدادش، قرآن می‌گردد.<ref>‌امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۹۸؛ ← کلینی، الکافی، ۲/۶۰۳</ref> به نظر امام‌خمینی این معنا در افراد، مختلف است و تا جایی می‌رسد که باطن ذات آنان، تمام حقیقت کلام جامع الهی شده، در حقیقت، شخص، قرآن جامع و فرقان قاطع می‌گردد؛ همانند [[امیرمؤمنان(ع)]] و [[امامان معصوم(ع)]] که سر تا پا، تحقق آیات الهی و قرآن تام و تمام‌اند.<ref>‌امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۹۸</ref>


== موانع تأثیر تلاوت ==
== موانع تأثیر تلاوت ==
قرآن کریم عواملی را مانع تأثیر تلاوت قرآن دانسته است؛ ازجمله:
قرآن کریم عواملی را مانع تأثیر تلاوت قرآن دانسته است؛ ازجمله:
# غفلت از یاد خداوند<ref>‌انبیاء، ۱–۳</ref>؛
# [[غفلت]] از یاد خداوند<ref>‌انبیاء، ۱–۳</ref>؛
# [[استکبار]] در برابر دعوت انبیا(ع)<ref>‌مؤمنون، ۶۶–۶۷؛ لقمان، ۶–۷</ref>؛
# [[استکبار]] در برابر دعوت انبیا(ع)<ref>‌مؤمنون، ۶۶–۶۷؛ لقمان، ۶–۷</ref>؛
# آلوده‌شدن به گناه<ref>‌مطففین، ۱۱–۱۴</ref>؛
# آلوده‌شدن به گناه<ref>‌مطففین، ۱۱–۱۴</ref>؛
# محجوب‌بودن قلب.<ref>‌انعام، ۲۵</ref>
# محجوب‌بودن قلب.<ref>‌انعام، ۲۵</ref>
اندیشمندان اسلامی نیز عناد،<ref>‌طبرسی، فضل، مجمع البیان، ۸/۴۵۱؛ طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان، ۱۰/۱۵۴</ref> استکبار،<ref>‌فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۲۷/۶۷۲</ref> غرور<ref>‌نخجوانی، الفواتح، ۱/۳۲۸؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۱/۴۰۰</ref> و صرف دقت و همت در تصحیح مخارج حروف<ref>‌غزالی، مجموعه رسائل، ۴۴۱؛ فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۶/۳۲۸–۳۲۹</ref> را مانع تدبر معانی قرآن و پندگرفتن از مواعظ آن می‌دانند.
اندیشمندان اسلامی نیز عناد،<ref>‌طبرسی، فضل، مجمع البیان، ۸/۴۵۱؛ طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان، ۱۰/۱۵۴</ref> [[استکبار]]،<ref>‌فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۲۷/۶۷۲</ref> [[غرور]]<ref>‌نخجوانی، الفواتح، ۱/۳۲۸؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۱/۴۰۰</ref> و صرف دقت و همت در تصحیح مخارج حروف<ref>‌غزالی، مجموعه رسائل، ۴۴۱؛ فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۶/۳۲۸–۳۲۹</ref> را مانع تدبر معانی قرآن و پندگرفتن از مواعظ آن می‌دانند.
{{سخ}}
{{سخ}}
امام‌خمینی زنگارگرفتن قلب را نیز از عواملی می‌داند که مانع تأثیر مواعظ و حقایق قرآن بر قلب می‌شود؛ زیرا قلب مانند آینه‌ای است که محل ظهور تجلیات الهی و حقایق و معارف است. وقتی [[شیطان]] بر قلب سلطنت کند، چشم و گوش از معارف و مواعظ الهی بسته شده، کور و کر می‌شوند؛ همچنین طبق بعضی آیات<ref>‌اعراف، ۱۷۹</ref> قلب‌های آنان مانند حیواناتی خواهد شد که از تفکر بی‌بهره‌اند؛ بلکه با نظر در آیات، غفلت و استکبار آنان بیشتر می‌گردد. ایشان حب دنیا را نیز پرده غلیظی می‌داند که میان قلب و معارف و موعظه‌های آن قرار می‌گیرد و مانع تأثیر آیات می‌گردد<ref>‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۰۱–۲۰۲</ref>؛ همچنان‌که پیروی و [[تقلید]] از آرای باطله نیز سبب می‌شود قاری قرآن از آیات شریفه بهره نبرد و چه بسا ظواهر آیات را به سبب اینکه مخالف عقیده‌ای است که در قلب او جای‌گرفته، از ظاهر خود برگرداند.<ref>‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۹۶–۱۹۷</ref>
امام‌خمینی زنگارگرفتن قلب را نیز از عواملی می‌داند که مانع تأثیر مواعظ و حقایق قرآن بر قلب می‌شود؛ زیرا قلب مانند آینه‌ای است که محل ظهور تجلیات الهی و حقایق و معارف است. وقتی [[شیطان]] بر قلب سلطنت کند، چشم و گوش از معارف و مواعظ الهی بسته شده، کور و کر می‌شوند؛ همچنین طبق بعضی آیات<ref>‌اعراف، ۱۷۹</ref> قلب‌های آنان مانند حیواناتی خواهد شد که از [[تفکر]] بی‌بهره‌اند؛ بلکه با نظر در آیات، غفلت و استکبار آنان بیشتر می‌گردد. ایشان [[حب دنیا]] را نیز پرده غلیظی می‌داند که میان قلب و معارف و موعظه‌های آن قرار می‌گیرد و مانع تأثیر آیات می‌گردد<ref>‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۰۱–۲۰۲</ref>؛ همچنان‌که پیروی و [[تقلید]] از آرای باطله نیز سبب می‌شود قاری قرآن از آیات شریفه بهره نبرد و چه بسا ظواهر آیات را به سبب اینکه مخالف عقیده‌ای است که در قلب او جای‌گرفته، از ظاهر خود برگرداند.<ref>‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۹۶–۱۹۷</ref>
به نظر امام‌خمینی آدابی که برای قرائت قرآن بیان شده است، برای صرف همت [[انسان]] در درست اداکردن حروف نیست؛ برخلاف آنچه برای برخی قاریان قرآن متداول شده است؛ زیرا این روش افزون بر اینکه سبب بازداشتن انسان از معنا و [[تفکر]] در آن می‌شود، در بسیاری اوقات سبب خارج‌شدن کلمات از صورت اصلی خود و باطل‌شدن [[تجوید]] می‌شود.<ref>‌امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۹۹</ref> به باور ایشان سرگرم الفاظ‌شدن و بازماندن از سرّ نزول قرآن و معارف و اخلاق آن، از حیله‌های شیطان برای انسان متعبد است.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۹۹</ref>
به نظر امام‌خمینی آدابی که برای قرائت قرآن بیان شده است، برای صرف همت انسان در درست اداکردن حروف نیست؛ برخلاف آنچه برای برخی قاریان قرآن متداول شده است؛ زیرا این روش افزون بر اینکه سبب بازداشتن انسان از معنا و تفکر در آن می‌شود، در بسیاری اوقات سبب خارج‌شدن کلمات از صورت اصلی خود و باطل‌شدن [[تجوید]] می‌شود.<ref>‌امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۹۹</ref> به باور ایشان سرگرم الفاظ‌شدن و بازماندن از سرّ نزول قرآن و معارف و اخلاق آن، از حیله‌های شیطان برای انسان متعبد است.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۹۹</ref>


== سیره عملی امام‌خمینی ==
== سیره عملی امام‌خمینی ==
امام‌خمینی که نخستین [[ختم قرآن]] ایشان در هفت‌سالگی بود،<ref>‌پسندیده، خاطره، ۳/۳</ref> افزون بر توصیه پیوسته و مؤکد به تلاوت-همراه با تفکر قرآن،<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۵۱۳</ref> خود نیز به تلاوت قرآن مقید بود و همیشه قرآنی در نزدیکی‌اش قرار داشت<ref>‌ثقفی، درسهایی از، ۱۳۶؛ ثقفی، برداشتهایی از، ۳/۹</ref> و ایشان به تلاوت منظم قرآن در ساعات خاصی از شبانه‌روز مقید بود و در آن اوقات کسی را به حضور نمی‌پذیرفت و پاسخ پرسش کسی را نمی‌داد.<ref>‌رسولی محلاتی، خاطرات، ۳/۵</ref> ایشان هر جزء قرآن را هشت قسمت و هر قسمت را در زمان خاصی قرائت می‌کرد.<ref>‌خمینی، برداشتهایی از، ۳/۱۲</ref> معمولاً پیش از فرارسیدن وقت هر [[نماز]]<ref>‌آشتیانی، خاطرات، ۳/۶</ref> و پس از [[نماز شب]] تا هنگام [[نماز صبح]] و پس از آن،<ref>‌انصاری، خاطرات، ۳/۴</ref> به قرائت قرآن می‌پرداخت.
امام‌خمینی که نخستین [[ختم قرآن]] ایشان در هفت‌سالگی بود،<ref>‌پسندیده، خاطره، ۳/۳</ref> افزون بر توصیه پیوسته و مؤکد به تلاوت-همراه با تفکر قرآن،<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۵۱۳</ref> خود نیز به تلاوت قرآن مقید بود و همیشه قرآنی در نزدیکی‌اش قرار داشت<ref>‌ثقفی، درسهایی از، ۱۳۶؛ ثقفی، برداشتهایی از، ۳/۹</ref> و ایشان به تلاوت منظم قرآن در ساعات خاصی از شبانه‌روز مقید بود و در آن اوقات کسی را به حضور نمی‌پذیرفت و پاسخ پرسش کسی را نمی‌داد.<ref>‌رسولی محلاتی، خاطرات، ۳/۵</ref> ایشان هر جزء [[قرآن]] را هشت قسمت و هر قسمت را در زمان خاصی قرائت می‌کرد.<ref>‌خمینی، برداشتهایی از، ۳/۱۲</ref> معمولاً پیش از فرارسیدن وقت هر [[نماز]]<ref>‌آشتیانی، خاطرات، ۳/۶</ref> و پس از [[نماز شب]] تا هنگام نماز صبح و پس از آن،<ref>‌انصاری، خاطرات، ۳/۴</ref> به قرائت قرآن می‌پرداخت.
{{سخ}}
{{سخ}}
امام‌خمینی افزون بر تلاوت در اوقات خاص، در هر فرصتی که فراغتی می‌یافت، به قرائت قرآن مشغول می‌شد<ref>‌انصاری، خاطرات، ۳/۴</ref>؛ حتی دقایقی پیش از آماده‌شدن سفره غذا که معمولاً به هدر می‌رود نیز به تلاوت قرآن می‌پرداخت.<ref>‌بروجردی، درسهایی از اخلاق، ۱۳۷</ref> انس ایشان با قرآن، همراه با رعایت آداب ظاهری و باطنی بود.<ref>‌گلی زواره، فرازهای فروزان، ۷۲</ref> ایشان در حال قرائت قرآن به گونه‌ای بود که گویی در محضر حق‌تعالی نشسته است و به جایی تکیه نمی‌داد.<ref>‌گلی زواره، فرازهای فروزان، ۷۳</ref> هنگامی که ایشان در [[نجف]] بود، در [[ماه رمضان|ماه مبارک رمضان]] هر روز ده جزء قرآن می‌خواند؛ یعنی هر سه روز، یک بار قرآن را ختم می‌کرد.<ref>‌خمینی، درسهایی از، ۱۳۵</ref> برنامه قرائت قرآن ایشان در روزهای [[بیماری امام خمینی|بیماری]] نیز قطع نشد و گفته شده و گفته شده حتی زمانی که پزشک توصیه کرد چند روزی به چشم خود استراحت دهد، پاسخ داد که چشم را برای خواندن قرآن می‌خواهد<ref>‌طباطبایی، فاطمه، درسهایی از اخلاق، ۱۳۶</ref> {{ببینید|متن=ببینید| اخلاق و سیره امام‌خمینی}}.
امام‌خمینی افزون بر تلاوت در اوقات خاص، در هر فرصتی که فراغتی می‌یافت، به قرائت قرآن مشغول می‌شد<ref>‌انصاری، خاطرات، ۳/۴</ref>؛ حتی دقایقی پیش از آماده‌شدن سفره غذا که معمولاً به هدر می‌رود نیز به تلاوت قرآن می‌پرداخت.<ref>‌بروجردی، درسهایی از اخلاق، ۱۳۷</ref> انس ایشان با قرآن، همراه با رعایت آداب ظاهری و باطنی بود.<ref>‌گلی زواره، فرازهای فروزان، ۷۲</ref> ایشان در حال قرائت قرآن به گونه‌ای بود که گویی در محضر [[حق‌تعالی]] نشسته است و به جایی تکیه نمی‌داد.<ref>‌گلی زواره، فرازهای فروزان، ۷۳</ref> هنگامی که ایشان در [[نجف]] بود، در [[ماه رمضان|ماه مبارک رمضان]] هر روز ده جزء قرآن می‌خواند؛ یعنی هر سه روز، یک بار قرآن را ختم می‌کرد.<ref>‌خمینی، درسهایی از، ۱۳۵</ref> برنامه قرائت قرآن ایشان در روزهای [[بیماری امام‌خمینی|بیماری]] نیز قطع نشد و گفته شده و گفته شده حتی زمانی که پزشک توصیه کرد چند روزی به چشم خود استراحت دهد، پاسخ داد که چشم را برای خواندن قرآن می‌خواهد<ref>‌طباطبایی، فاطمه، درسهایی از اخلاق، ۱۳۶</ref> {{ببینید|متن=ببینید| اخلاق و سیره امام‌خمینی}}.


== پانویس ==
== پانویس ==
خط ۱۹۵: خط ۲۰۲:
* علی شیرنژاد ـ سیدعلی احمدی امیری، [https://books.khomeini.ir/books/10003/503/ «تلاوت قرآن»]، [[دانشنامه امام‌خمینی]]، ج۳، ص۵۰۳–۵۱۱.
* علی شیرنژاد ـ سیدعلی احمدی امیری، [https://books.khomeini.ir/books/10003/503/ «تلاوت قرآن»]، [[دانشنامه امام‌خمینی]]، ج۳، ص۵۰۳–۵۱۱.
[[رده:علوم قرآن]]
[[رده:علوم قرآن]]
[[رده:مقاله‌های آماده ارزیابی]]
[[رده:مقاله‌های تأییدشده]]
[[رده:مقاله‌های بی‌نیاز از جعبه اطلاعات]]
[[رده:مقاله‌های جلد سوم دانشنامه امام‌خمینی]]
[[رده:مقاله‌های دارای لینک دانشنامه]]
[[رده:مقاله‌های دارای تصویر]]
[[رده:مقاله‌های دارای شناسه]]
۲۰٬۲۹۱

ویرایش