confirmed، emailconfirmed، templateeditor
۱٬۱۸۸
ویرایش
جز (added Category:عرفان using HotCat) |
|||
خط ۳: | خط ۳: | ||
ذکر به کسر و ضم ذال به معنای بهیاد داشتن چیزی و نقیض فراموشی است.<ref>ابنفارس، معجم مقاییس اللغه، ۲/۳۵۸؛ ابنمنظور، لسان العرب، ۴/۳۰۸.</ref> ذکر در [[قرآن]] درباره یاد خداوند،<ref>بقره، ۱۵۲.</ref> قرآن،<ref>حجر، ۹.</ref> [[پیامبران]] گذشته(ع)<ref>انبیاء، ۷.</ref> و بهیاد آوردن<ref>کهف، ۶۳.</ref> به کار رفتهاست.<ref>راغب، مفردات راغب، ۳۲۸.</ref> در اصطلاح اخلاقی یاد کردن حقتعالی است<ref>نراقی، احمد، معراج السعادة، ۸۶۷.</ref> و در مواردی متعلق ذکر، یادِ [[قیامت]] و [[مرگ]] است.<ref>فتال نیشابوری، روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، ۲/۴۹۵؛ مدنی، ریاض السالکین فی شرح صحیفة سیدالساجدین(ع)، ۵/۳۴۸.</ref> در اصطلاح عرفانی خلاصی از [[غفلت]] و نسیان<ref>انصاری، منازل السائرین، ۸۶.</ref> و توجه و یاد [[اسماء الهی|اسما و صفات خداوند]]<ref>تهرانی، رساله لب اللباب در سیر و سلوک، ۱۴۱.</ref> است. [[امامخمینی]] نیز ذکر را یاد حقتعالی و نعمتهایی که خداوند به انسان عطا میکند، میداند.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۱۰.</ref> | ذکر به کسر و ضم ذال به معنای بهیاد داشتن چیزی و نقیض فراموشی است.<ref>ابنفارس، معجم مقاییس اللغه، ۲/۳۵۸؛ ابنمنظور، لسان العرب، ۴/۳۰۸.</ref> ذکر در [[قرآن]] درباره یاد خداوند،<ref>بقره، ۱۵۲.</ref> قرآن،<ref>حجر، ۹.</ref> [[پیامبران]] گذشته(ع)<ref>انبیاء، ۷.</ref> و بهیاد آوردن<ref>کهف، ۶۳.</ref> به کار رفتهاست.<ref>راغب، مفردات راغب، ۳۲۸.</ref> در اصطلاح اخلاقی یاد کردن حقتعالی است<ref>نراقی، احمد، معراج السعادة، ۸۶۷.</ref> و در مواردی متعلق ذکر، یادِ [[قیامت]] و [[مرگ]] است.<ref>فتال نیشابوری، روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، ۲/۴۹۵؛ مدنی، ریاض السالکین فی شرح صحیفة سیدالساجدین(ع)، ۵/۳۴۸.</ref> در اصطلاح عرفانی خلاصی از [[غفلت]] و نسیان<ref>انصاری، منازل السائرین، ۸۶.</ref> و توجه و یاد [[اسماء الهی|اسما و صفات خداوند]]<ref>تهرانی، رساله لب اللباب در سیر و سلوک، ۱۴۱.</ref> است. [[امامخمینی]] نیز ذکر را یاد حقتعالی و نعمتهایی که خداوند به انسان عطا میکند، میداند.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۱۰.</ref> | ||
وِرد، تذکر و تفکر از واژگان مرتبط با ذکر است. ورد اخص از ذکر است و با اذکار و اوراد کلامی خاصی است که بازکننده ابواب و کمککننده سالک در موانع راه است و اذن استاد از لوازم و شرایط گفتن آن میباشد؛ زیرا ورد حکم دوا را دارد که برای بعضی سودمند و برای دیگری زیانبار میباشد.<ref>بحرالعلوم، رساله سیر و سلوک، ۱۷۱.</ref> تذکر در برابر غفلت و فراموشی است،<ref>مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ۳/۳۱۸.</ref> اما ذکر اعم است و دایماً پس از فراموشی نیست و گاهی برای ادامه حفظ و بهخاطرسپردن است.<ref>راغب، مفردات راغب، ۳۲۸.</ref> فرق تذکر با تفکر آن است که تفکر طلب است و تذکر امر وجودی است؛ زیرا تذکر در امری است که با تفکر حاصل شده، سپس آن را فراموش کردهاست.<ref>انصاری، منازل السائرین، ۴۳؛ تلمسانی، شرح منازل السائرین، ۱/۸۷.</ref> برخی [[عارفان]] تذکر را برتر از [[تفکر]] میدانند و بر این باورند که تفکر طلب امری است که متفکر فاقد آن است و ناشی از کدورت نفس از مشاهده مطلوب است؛ حال آنکه تذکر ناشی از رفع حجب و رهایی [[نفس]] از حجابهاست.<ref> | وِرد، تذکر و تفکر از واژگان مرتبط با ذکر است. ورد اخص از ذکر است و با اذکار و اوراد کلامی خاصی است که بازکننده ابواب و کمککننده سالک در موانع راه است و اذن استاد از لوازم و شرایط گفتن آن میباشد؛ زیرا ورد حکم دوا را دارد که برای بعضی سودمند و برای دیگری زیانبار میباشد.<ref>بحرالعلوم، رساله سیر و سلوک، ۱۷۱.</ref> تذکر در برابر غفلت و فراموشی است،<ref>مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ۳/۳۱۸.</ref> اما ذکر اعم است و دایماً پس از فراموشی نیست و گاهی برای ادامه حفظ و بهخاطرسپردن است.<ref>راغب، مفردات راغب، ۳۲۸.</ref> فرق تذکر با تفکر آن است که تفکر طلب است و تذکر امر وجودی است؛ زیرا تذکر در امری است که با تفکر حاصل شده، سپس آن را فراموش کردهاست.<ref>انصاری، منازل السائرین، ۴۳؛ تلمسانی، شرح منازل السائرین، ۱/۸۷.</ref> برخی [[عارفان]] تذکر را برتر از [[تفکر]] میدانند و بر این باورند که تفکر طلب امری است که متفکر فاقد آن است و ناشی از کدورت نفس از مشاهده مطلوب است؛ حال آنکه تذکر ناشی از رفع حجب و رهایی [[نفس]] از حجابهاست.<ref>کاشانی، شرح منازل السائرین، ۱۹۴ ـ ۱۹۵.</ref> امامخمینی تذکر را از نتایج تفکر میداند و از همین جهت مقام و منزل تفکر را مقدم بر منزل تذکر میشمارد؛ زیرا تفکر طلبِ محبوب و تذکر حصولِ مطلوب است.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۲۹۰ ـ ۲۹۱.</ref> | ||
{{ببینید|تفکر}} | {{ببینید|تفکر}} |