confirmed، emailconfirmed، templateeditor
۱٬۱۸۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
رحیمیان در سال ۱۳۴۵ به [[نجف]] رفت و ادامه درسهای دوره سطح را نزد [[حسین راستیکاشانی|حسین راستی کاشانی]]، [[مجتبی لنکرانی]]، مجتبی شریعت، [[سیدعباس خاتم یزدی]]، [[علیاکبر مشکینی]]، [[مجتبی تهرانی]]، شیخ صدرا بادکوبهای و محمدحسن قدیری خواند<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۲۴ ـ ۲۵.</ref> و شرح منظومه سبزواری را از [[غلامرضا رضوانی]] فراگرفت. وی پنج یا شش سال در درس خارج فقه [[امامخمینی]] شرکت کرد؛ همچنین از درس خارج اصول [[سیدمحمدباقر صدر]]، سیدعلی فانی اصفهانی و [[سیدابوالقاسم خویی]] بهره برد.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۲۵ ـ ۲۶.</ref> | رحیمیان در سال ۱۳۴۵ به [[نجف]] رفت و ادامه درسهای دوره سطح را نزد [[حسین راستیکاشانی|حسین راستی کاشانی]]، [[مجتبی لنکرانی]]، مجتبی شریعت، [[سیدعباس خاتم یزدی]]، [[علیاکبر مشکینی]]، [[مجتبی تهرانی]]، شیخ صدرا بادکوبهای و محمدحسن قدیری خواند<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۲۴ ـ ۲۵.</ref> و شرح منظومه سبزواری را از [[غلامرضا رضوانی]] فراگرفت. وی پنج یا شش سال در درس خارج فقه [[امامخمینی]] شرکت کرد؛ همچنین از درس خارج اصول [[سیدمحمدباقر صدر]]، سیدعلی فانی اصفهانی و [[سیدابوالقاسم خویی]] بهره برد.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۲۵ ـ ۲۶.</ref> | ||
وی پس از بازگشت به ایران در سال ۱۳۵۳، در حوزه اصفهان، در درس خارج فقه [[سیدحسین خادمی]] شرکت کرد.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۲۶۱.</ref> او همزمان تحصیلات خود را تا مقطه دیپلم ادامه داد و پس از پیروزی [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب]] توانست مدرک کارشناسی ارشد را در رشته مدیریت دولتی به دست آورد.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۲۵۹؛ سلیمی بنی و مظفری، ۳۰۷.</ref> | وی پس از بازگشت به ایران در سال ۱۳۵۳، در حوزه اصفهان، در درس خارج فقه [[سیدحسین خادمی]] شرکت کرد.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۲۶۱.</ref> او همزمان تحصیلات خود را تا مقطه دیپلم ادامه داد و پس از پیروزی [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب]] توانست مدرک کارشناسی ارشد را در رشته مدیریت دولتی به دست آورد.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۲۵۹؛ سلیمی بنی و مظفری، مجمع روحانیون مبارز، ۳۰۷.</ref> | ||
==دوران مبارزه== | ==دوران مبارزه== | ||
آشنایی رحیمیان با بسیاری از شخصیتهای [[انقلاب اسلامی ایران|نهضت اسلامی]] مانند [[مرتضی مطهری]]، [[حسینعلی منتظری]]، [[سیدمحمد بهشتی|سیدمحمد حسینی بهشتی]]، [[اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[محمدجواد باهنر]] به رفتوآمد این شخصیتها در جلسات خانه پدرش در دستگرد اصفهان بازمیگردد.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۲۹ ـ ۳۲.</ref> او از آغاز نهضت [[امامخمینی]]، از علاقهمندان ایشان و از همراهان نهضت بود و به دلیل بهرهبردن از هنر خوشنویسی، در چاپ و تکثیر اعلامیهها و سخنرانیهای ایشان، نیز ساخت مهر و کلیشههای مربوط به عکسهای امامخمینی و مانند آن در [[قم]] و اصفهان مشارکت میکرد<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۳۳، ۶۹ ـ ۷۱ و ۱۲۳ ـ ۱۲۶.</ref> و به همین دلیل چند بار بازداشت شد.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۲۸۲ ـ ۲۸۳.</ref> در اسناد [[سازمان اطلاعات و امنیت کشور]] (ساواک) به تاریخ اردیبهشت ۱۳۴۳، به چاپ و تکثیر تعدادی کارت تبریک با عکس و نام امامخمینی، اشاره شدهاست که یک نمونه آن به خط محمدحسن رحیمیان است. این سندها محل نشر را نامعلوم و به صورت احتمال، قم ذکر کردهاست.<ref>مؤسسه | آشنایی رحیمیان با بسیاری از شخصیتهای [[انقلاب اسلامی ایران|نهضت اسلامی]] مانند [[مرتضی مطهری]]، [[حسینعلی منتظری]]، [[سیدمحمد بهشتی|سیدمحمد حسینی بهشتی]]، [[اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[محمدجواد باهنر]] به رفتوآمد این شخصیتها در جلسات خانه پدرش در دستگرد اصفهان بازمیگردد.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۲۹ ـ ۳۲.</ref> او از آغاز نهضت [[امامخمینی]]، از علاقهمندان ایشان و از همراهان نهضت بود و به دلیل بهرهبردن از هنر خوشنویسی، در چاپ و تکثیر اعلامیهها و سخنرانیهای ایشان، نیز ساخت مهر و کلیشههای مربوط به عکسهای امامخمینی و مانند آن در [[قم]] و اصفهان مشارکت میکرد<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۳۳، ۶۹ ـ ۷۱ و ۱۲۳ ـ ۱۲۶.</ref> و به همین دلیل چند بار بازداشت شد.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۲۸۲ ـ ۲۸۳.</ref> در اسناد [[سازمان اطلاعات و امنیت کشور]] (ساواک) به تاریخ اردیبهشت ۱۳۴۳، به چاپ و تکثیر تعدادی کارت تبریک با عکس و نام امامخمینی، اشاره شدهاست که یک نمونه آن به خط محمدحسن رحیمیان است. این سندها محل نشر را نامعلوم و به صورت احتمال، قم ذکر کردهاست.<ref>مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۱۳/۱۹۶ ـ ۱۹۷ و ۱۶/۱۹۱ ـ ۱۹۲.</ref> رحیمیان در سال ۱۳۴۴ عکسی از امامخمینی با زیرنویس عربی و انگلیسی برای تکثیر در [[حج ابراهیمی|مراسم حج]] طراحی کرد که متن آن را [[عبدالرحیم ربانی شیرازی]] نوشته بود. پخش این عکس از نخستین اقدامات تبلیغی نهضت در مراسم حج بود؛<ref>رحیمیان، در سایه آفتاب، ۳۱.</ref> چنانکه در سالهای بعد از آنجا که انتشار دستنوشته به خط نستعلیق شکسته برای حروفچینها در نجف، ممکن نبود، رحیمیان برخی دستنوشتههای امامخمینی را که قرار بر چاپشان بود، به خط نسخ بازنویسی میکرد.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۱۷۰.</ref> پس از انتقال امامخمینی از تبعیدگاه ترکیه به [[نجف|نجف اشرف]] در سال ۱۳۴۴، رحیمیان با همراهی گروهی از روحانیان [[حوزه علمیه قم]]، در نامهای سرگشاده، با ابراز خرسندی از این انتقال و نگرانی از ادامه [[تبعید امامخمینی]]، بازگشت هرچه سریعتر ایشان را به کشور آرزو کردند.<ref>مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۵/۳۶۹ ـ ۳۷۲.</ref> | ||
رحیمیان پس از چندبار دستگیری کوتاهمدت، در ۱۳۴۵ به دلیل تعقیب جدی ساواک، پنهانی از [[ایران]] خارج و وارد نجف اشرف شد.<ref>رحیمیان، در سایه آفتاب، ۳۲؛ رحیمیان، حدیث رویش، ۱۳۳ و ۱۳۶.</ref> تا سال ۱۳۴۸ طلبههایی که پنهانی از ایران به [[عراق]] رفته بودند، امکان گرفتن گذرنامه و سفر به کشورهای دیگر را نداشتند؛ اما از این سال با تلاش [[سیداسدالله مدنی|سیداسدلله مدنی]] و همراهی [[سیدمحسن حکیم]]، این امکان فراهم شد و رحیمیان از این سال به بعد توانست در ایام تبلیغی محرم و صفر و ماه مبارک رمضان، به کشورهایی مانند کویت، قطر، امارات، لبنان، سوریه، [[عربستان]] و نیز [[ایران]] سفر کند.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۱۴۲ ـ ۱۴۳.</ref> او در سفرهای متعدد به کویت، با روحانیان مبارزی مانند [[محمد منتظری]]، [[اسماعیل فردوسیپور]]، [[سیدعلیاکبر محتشمیپور]] و سیدهادی موسوی همراه بود.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۲۵۴ ـ ۲۵۵.</ref> وی در تاریخ ۱۱ بهمن ۱۳۵۱<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲/۴۷۵.</ref> و نیز ۱۷ مرداد ۱۳۶۳ <ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۹/۵.</ref> از امامخمینی [[اجازات امامخمینی|اجازهنامه]] در امور حسبیه و شرعیه دریافت کردهاست. | رحیمیان پس از چندبار دستگیری کوتاهمدت، در ۱۳۴۵ به دلیل تعقیب جدی ساواک، پنهانی از [[ایران]] خارج و وارد نجف اشرف شد.<ref>رحیمیان، در سایه آفتاب، ۳۲؛ رحیمیان، حدیث رویش، ۱۳۳ و ۱۳۶.</ref> تا سال ۱۳۴۸ طلبههایی که پنهانی از ایران به [[عراق]] رفته بودند، امکان گرفتن گذرنامه و سفر به کشورهای دیگر را نداشتند؛ اما از این سال با تلاش [[سیداسدالله مدنی|سیداسدلله مدنی]] و همراهی [[سیدمحسن حکیم]]، این امکان فراهم شد و رحیمیان از این سال به بعد توانست در ایام تبلیغی محرم و صفر و ماه مبارک رمضان، به کشورهایی مانند کویت، قطر، امارات، لبنان، سوریه، [[عربستان]] و نیز [[ایران]] سفر کند.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۱۴۲ ـ ۱۴۳.</ref> او در سفرهای متعدد به کویت، با روحانیان مبارزی مانند [[محمد منتظری]]، [[اسماعیل فردوسیپور]]، [[سیدعلیاکبر محتشمیپور]] و سیدهادی موسوی همراه بود.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۲۵۴ ـ ۲۵۵.</ref> وی در تاریخ ۱۱ بهمن ۱۳۵۱<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲/۴۷۵.</ref> و نیز ۱۷ مرداد ۱۳۶۳ <ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۹/۵.</ref> از امامخمینی [[اجازات امامخمینی|اجازهنامه]] در امور حسبیه و شرعیه دریافت کردهاست. | ||
از سوی دیگر، در اثنای دستگیری و بیرون راندن روحانیان ایرانی به دست [[حزب بعث عراق|دولت بعث عراق]] در زمستان ۱۳۵۰،<ref>فلاحی، ۲۹۹.</ref> رحیمیان نیز تحت تعقیب قرار گرفت. او سه روز در خانه [[امامخمینی]] پنهان شد ولی سرانجام، با استدلال محمد منتظری، مبنی بر ترجیح تسلیم داوطلبانه به سازمان امنیت عراق، در کوفه خود را معرفی کرد. او از کوفه، به زندان کربلا، بغداد و خانقین منتقل شد و درحالیکه آماده بازگشت به ایران بود، با میانجیگری غیرمستقیم [[سیدمصطفی خمینی]]، فرزند امامخمینی و از طریق مسئول کنفدراسیون دانشجویان ایرانی در منطقه، آزاد شد و به نجف بازگشت.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۲۱۳ ـ ۲۱۶.</ref> وی در سال ۱۳۵۳ به اصفهان بازگشت و همزمان با تحصیل، در کنار پدر خود، به امامت جماعت و سخنرانی در مناسبتهای مختلف و فعالیتهای مبارزاتی اشتغال داشت؛<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۲۶۱ ـ ۲۶۲.</ref> به همین دلیل او و پدرش از سوی [[ساواک]]، مورد تعقیب و آزار بودند.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۲۸۲ ـ ۲۸۴ و ۲۸۷.</ref> وی در بهمن ۱۳۵۷، در تحصن بزرگ علمای اصفهان در مسجد سید، همزمان با تحصن علما و روحانیان در دانشگاه تهران که در اعتراض به ممانعت از بازگشت امامخمینی به ایران برگزار شد، {{ببینید|بازگشت امامخمینی}} شرکت داشت.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۲۹۳ ـ ۲۹۴.</ref> | از سوی دیگر، در اثنای دستگیری و بیرون راندن روحانیان ایرانی به دست [[حزب بعث عراق|دولت بعث عراق]] در زمستان ۱۳۵۰،<ref>فلاحی، سالهای تبعید امامخمینی، ۲۹۹.</ref> رحیمیان نیز تحت تعقیب قرار گرفت. او سه روز در خانه [[امامخمینی]] پنهان شد ولی سرانجام، با استدلال محمد منتظری، مبنی بر ترجیح تسلیم داوطلبانه به سازمان امنیت عراق، در کوفه خود را معرفی کرد. او از کوفه، به زندان کربلا، بغداد و خانقین منتقل شد و درحالیکه آماده بازگشت به ایران بود، با میانجیگری غیرمستقیم [[سیدمصطفی خمینی]]، فرزند امامخمینی و از طریق مسئول کنفدراسیون دانشجویان ایرانی در منطقه، آزاد شد و به نجف بازگشت.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۲۱۳ ـ ۲۱۶.</ref> وی در سال ۱۳۵۳ به اصفهان بازگشت و همزمان با تحصیل، در کنار پدر خود، به امامت جماعت و سخنرانی در مناسبتهای مختلف و فعالیتهای مبارزاتی اشتغال داشت؛<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۲۶۱ ـ ۲۶۲.</ref> به همین دلیل او و پدرش از سوی [[ساواک]]، مورد تعقیب و آزار بودند.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۲۸۲ ـ ۲۸۴ و ۲۸۷.</ref> وی در بهمن ۱۳۵۷، در تحصن بزرگ علمای اصفهان در مسجد سید، همزمان با تحصن علما و روحانیان در دانشگاه تهران که در اعتراض به ممانعت از بازگشت امامخمینی به ایران برگزار شد، {{ببینید|بازگشت امامخمینی}} شرکت داشت.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۲۹۳ ـ ۲۹۴.</ref> | ||
== فعالیتها و مسئولیتهای بعد از انقلاب اسلامی == | == فعالیتها و مسئولیتهای بعد از انقلاب اسلامی == | ||
رحیمیان پس از پیروزی [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب اسلامی]]، با [[دفتر امامخمینی]] در [[تهران]] همکاری میکرد و عضو آن بود<ref>سلیمی بنی و مظفری، ۳۰۷.</ref> و در زمان [[جنگ عراق علیه ایران|جنگ تحمیلی عراق علیه ایران]]، گاه به نمایندگی از [[امامخمینی]] در جبهه حضور مییافت.<ref>رحیمیان، پابهپای آفتاب، ۲/۲۶۴.</ref> وی در اواسط سال ۱۳۶۱، همراه [[سید هاشم رسولی محلاتی|سیدهاشم رسولی محلاتی]] و [[حسن صانعی]]، از سوی امامخمینی، مسئول وجوه شرعیه و تمام مسائل مربوط به حفظ و حسابرسی این وجوه شدند و به همین منظور حساب بانکی مشترک به نام این سه نفر، در بانک صادرات جماران گشوده شد<ref>رحیمیان، پابهپای آفتاب، ۲/۲۶۹.</ref> و امامخمینی در نامهای که در تاریخ ۹/۱۰/۱۳۶۱ خطاب به بانک صادرات نوشته شدهاست، تأیید کرد که همه وجوه این حساب، وجوه شرعی است و دیناری متعلق به ایشان یا ورثه نیست؛<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۷/۲۰۰.</ref> از همینرو پس از درگذشت ایشان، موجودی حساب برای پرداخت [[شهریه امامخمینی|شهریه]] به [[طلاب]] به [[شورای مدیریت حوزه علمیه قم]] تحویل داده شد.<ref>رحیمیان، پابهپای آفتاب، ۲/۲۶۹ ـ ۲۷۰.</ref> در سالهای آخر حیات امامخمینی به دستور ایشان، حساب ارزی به نام رحیمیان و یک نفر دیگر در بانک گشوده شد که موجودی این حساب نیز پس از درگذشت ایشان برای شهریه به شورای مدیریت تحویل شد.<ref>رحیمیان، پابهپای آفتاب، ۲/۲۷۰.</ref> رحیمیان در سال ۱۳۶۲، [[تعلیقات علی شرح فصوص الحکم|تعلیقات امامخمینی بر شرح فصوص الحکم قیصری]] و [[تعلیقات علی مصباح الانس|مصباح الانس فناری]] را به درخواست [[سیداحمد خمینی]] بازنویسی کرد؛ حاشیههای امامخمینی بر این دو کتاب، در غارت کتابهای ایشان به دست ساواک در سال ۱۳۴۷ ناپدید شده بود که بهطور اتفاقی در سال ۱۳۶۲ توسط طلبهای در همدان، نزد دستفروش دورهگردی پیدا شد.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۱۷۷ ـ ۱۷۹.</ref> | رحیمیان پس از پیروزی [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب اسلامی]]، با [[دفتر امامخمینی]] در [[تهران]] همکاری میکرد و عضو آن بود<ref>سلیمی بنی و مظفری، مجمع روحانیون مبارز، ۳۰۷.</ref> و در زمان [[جنگ عراق علیه ایران|جنگ تحمیلی عراق علیه ایران]]، گاه به نمایندگی از [[امامخمینی]] در جبهه حضور مییافت.<ref>رحیمیان، پابهپای آفتاب، ۲/۲۶۴.</ref> وی در اواسط سال ۱۳۶۱، همراه [[سید هاشم رسولی محلاتی|سیدهاشم رسولی محلاتی]] و [[حسن صانعی]]، از سوی امامخمینی، مسئول وجوه شرعیه و تمام مسائل مربوط به حفظ و حسابرسی این وجوه شدند و به همین منظور حساب بانکی مشترک به نام این سه نفر، در بانک صادرات جماران گشوده شد<ref>رحیمیان، پابهپای آفتاب، ۲/۲۶۹.</ref> و امامخمینی در نامهای که در تاریخ ۹/۱۰/۱۳۶۱ خطاب به بانک صادرات نوشته شدهاست، تأیید کرد که همه وجوه این حساب، وجوه شرعی است و دیناری متعلق به ایشان یا ورثه نیست؛<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۷/۲۰۰.</ref> از همینرو پس از درگذشت ایشان، موجودی حساب برای پرداخت [[شهریه امامخمینی|شهریه]] به [[طلاب]] به [[شورای مدیریت حوزه علمیه قم]] تحویل داده شد.<ref>رحیمیان، پابهپای آفتاب، ۲/۲۶۹ ـ ۲۷۰.</ref> در سالهای آخر حیات امامخمینی به دستور ایشان، حساب ارزی به نام رحیمیان و یک نفر دیگر در بانک گشوده شد که موجودی این حساب نیز پس از درگذشت ایشان برای شهریه به شورای مدیریت تحویل شد.<ref>رحیمیان، پابهپای آفتاب، ۲/۲۷۰.</ref> رحیمیان در سال ۱۳۶۲، [[تعلیقات علی شرح فصوص الحکم|تعلیقات امامخمینی بر شرح فصوص الحکم قیصری]] و [[تعلیقات علی مصباح الانس|مصباح الانس فناری]] را به درخواست [[سیداحمد خمینی]] بازنویسی کرد؛ حاشیههای امامخمینی بر این دو کتاب، در غارت کتابهای ایشان به دست ساواک در سال ۱۳۴۷ ناپدید شده بود که بهطور اتفاقی در سال ۱۳۶۲ توسط طلبهای در همدان، نزد دستفروش دورهگردی پیدا شد.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۱۷۷ ـ ۱۷۹.</ref> | ||
رحیمیان یکی از کسانی است که در سال ۱۳۶۶ برای تشکیل مجمع روحانیون مبارز تهران به امامخمینی نامه نوشتند.<ref>← امامخمینی، صحیفه امام، ۲۱/۲۸.</ref> او از اعضای اصلی شورای مرکزی این تشکل بود، اما در ادامه از عضویت در آن انصراف داد.<ref>سلیمی بنی و مظفری، ۳۱۳.</ref> {{ببینید|مجمع روحانیون مبارز تهران}} وی در دوران ریاست [[مهدی کروبی]] بر [[بنیاد شهید انقلاب اسلامی]] (۱۳۵۸ ـ ۱۳۷۱)، به عنوان قائم مقام بنیاد، فعال بود<ref>سلیمی بنی و مظفری، ۳۰۷.</ref> و پس از استعفای کروبی از این مسئولیت، وی از سوی رهبری نظام عهدهدار نمایندگی ولی فقیه و ریاست این نهاد شد و این مسئولیت تا سال ۱۳۸۳ که بنیاد شهید با بنیاد جانبازان ادغام شد، ادامه یافت؛ پس از آن تا سال ۱۳۹۲ نماینده ولی فقیه در این نهاد بود.<ref>هاشمی رفسنجانی، ۲۹۲؛ سلیمی بنی و مظفری، ۳۴ و ۳۰۸.</ref> {{ببینید|بنیاد شهید انقلاب اسلامی}} | رحیمیان یکی از کسانی است که در سال ۱۳۶۶ برای تشکیل مجمع روحانیون مبارز تهران به امامخمینی نامه نوشتند.<ref>← امامخمینی، صحیفه امام، ۲۱/۲۸.</ref> او از اعضای اصلی شورای مرکزی این تشکل بود، اما در ادامه از عضویت در آن انصراف داد.<ref>سلیمی بنی و مظفری، مجمع روحانیون مبارز، ۳۱۳.</ref> {{ببینید|مجمع روحانیون مبارز تهران}} وی در دوران ریاست [[مهدی کروبی]] بر [[بنیاد شهید انقلاب اسلامی]] (۱۳۵۸ ـ ۱۳۷۱)، به عنوان قائم مقام بنیاد، فعال بود<ref>سلیمی بنی و مظفری، مجمع روحانیون مبارز، ۳۰۷.</ref> و پس از استعفای کروبی از این مسئولیت، وی از سوی رهبری نظام عهدهدار نمایندگی ولی فقیه و ریاست این نهاد شد و این مسئولیت تا سال ۱۳۸۳ که بنیاد شهید با بنیاد جانبازان ادغام شد، ادامه یافت؛ پس از آن تا سال ۱۳۹۲ نماینده ولی فقیه در این نهاد بود.<ref>هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات سال ۱۳۷۱، رونق و سازندگی، ۲۹۲؛ سلیمی بنی و مظفری، مجمع روحانیون مبارز، ۳۴ و ۳۰۸.</ref> {{ببینید|بنیاد شهید انقلاب اسلامی}} | ||
== ویژگیهای امامخمینی از دیدگاه رحیمیان == | == ویژگیهای امامخمینی از دیدگاه رحیمیان == | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
[[امامخمینی]] در ۱۵ آذر ۱۳۶۱ در تأییدیهای که در تأکید بر خدمات زیاد [[حسن صانعی]] به ایشان و مراتب [[امانت و امانتداری|امانتداری]] وی در تصدی امور مالی نوشتهاست، با اشاره به ضمیمهکردن [[سید هاشم رسولی محلاتی|سیدهاشم رسولی محلاتی]] و محمدحسن رحیمیان به این امر آنان را امین، صالح و خدمتگزار به [[اسلام]] خواند و برای آنان [[دعا]] کرد تا از شر بدخواهان و منحرفان در امان بمانند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۷/۱۳۱ ـ ۱۳۲.</ref> ایشان در برابر زحمت رحیمیان در دفتر، از او با مهربانی تشکر و عذرخواهی کرد و به هنگام [[حج ابراهیمی|سفر حج]] وی در سال ۱۳۶۶، برای او دعا کرد.<ref>رحیمیان، پابهپای آفتاب، ۲/۲۷۲ ـ ۲۷۵.</ref> رحیمیان که در سال ۱۳۵۶ ازدواج کردهاست، در سالهای ۱۳۶۳ و ۱۳۶۴، دو فرزند سوم و چهارم خود را برای تبرک و دعا، نزد امامخمینی در [[جماران]] برد. وی برخورد ملاطفتآمیز ایشان را بهویژه با نوزاد دختر، از نکات قابل تأمل رفتار ایشان دانستهاست.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۲۶۱ ـ ۲۶۲؛ رحیمیان، پابهپای آفتاب، ۲/۲۶۰ و ۲۶۲.</ref> | [[امامخمینی]] در ۱۵ آذر ۱۳۶۱ در تأییدیهای که در تأکید بر خدمات زیاد [[حسن صانعی]] به ایشان و مراتب [[امانت و امانتداری|امانتداری]] وی در تصدی امور مالی نوشتهاست، با اشاره به ضمیمهکردن [[سید هاشم رسولی محلاتی|سیدهاشم رسولی محلاتی]] و محمدحسن رحیمیان به این امر آنان را امین، صالح و خدمتگزار به [[اسلام]] خواند و برای آنان [[دعا]] کرد تا از شر بدخواهان و منحرفان در امان بمانند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۷/۱۳۱ ـ ۱۳۲.</ref> ایشان در برابر زحمت رحیمیان در دفتر، از او با مهربانی تشکر و عذرخواهی کرد و به هنگام [[حج ابراهیمی|سفر حج]] وی در سال ۱۳۶۶، برای او دعا کرد.<ref>رحیمیان، پابهپای آفتاب، ۲/۲۷۲ ـ ۲۷۵.</ref> رحیمیان که در سال ۱۳۵۶ ازدواج کردهاست، در سالهای ۱۳۶۳ و ۱۳۶۴، دو فرزند سوم و چهارم خود را برای تبرک و دعا، نزد امامخمینی در [[جماران]] برد. وی برخورد ملاطفتآمیز ایشان را بهویژه با نوزاد دختر، از نکات قابل تأمل رفتار ایشان دانستهاست.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۲۶۱ ـ ۲۶۲؛ رحیمیان، پابهپای آفتاب، ۲/۲۶۰ و ۲۶۲.</ref> | ||
==آثار== | ==آثار== | ||
رحیمیان بهجز خطاطی متن اعلامیهها، دیوارنویسیها و پارچهنوشتهها، خوشنویسی روی جلد بسیاری از کتابهای نویسندگان معاصر حوزه، نوشتن ادعیه و کتیبههای کاشیسازی را دنبال کردهاست.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۲۶۷ و ۲۷۶.</ref> وی در سال ۱۳۵۳، کتاب نمونههایی از تعالیم قرآن را به کمک سیدحسین مرتضوی استاد قرآن، به خط ثلث و نسخ، کتابت کرد که بارها تجدید چاپ شد.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۲۷۰.</ref> کتابت کتیبههای سردر ورودی [[حرم امامحسین(ع)]]، مدخل [[حرم حضرت زینب(س)]] و کتیبههایی از صحن حضرت ابوالفضل(ع) از دیگر نوشتههای رحیمیان در سالهای بعد است.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۲۷۶ ـ ۲۷۸.</ref> وی از آغاز انتشار [[ماهنامه پاسدار اسلام]]، در دیماه ۱۳۶۰، تاکنون مدیر مسئول این نشریه بودهاست.<ref>پاسدار اسلام؛ سلیمی بنی و مظفری، ۳۰۸.</ref> او در دو کتاب به نامهای حدیث رویش و در سایه آفتاب، خاطرات خود از [[امامخمینی]]، حضور در [[دفتر امامخمینی|دفتر ایشان]] و [[انقلاب اسلامی ایران|نهضت اسلامی ایران]] را به تفصیل بازگو کردهاست. | رحیمیان بهجز خطاطی متن اعلامیهها، دیوارنویسیها و پارچهنوشتهها، خوشنویسی روی جلد بسیاری از کتابهای نویسندگان معاصر حوزه، نوشتن ادعیه و کتیبههای کاشیسازی را دنبال کردهاست.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۲۶۷ و ۲۷۶.</ref> وی در سال ۱۳۵۳، کتاب نمونههایی از تعالیم قرآن را به کمک سیدحسین مرتضوی استاد قرآن، به خط ثلث و نسخ، کتابت کرد که بارها تجدید چاپ شد.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۲۷۰.</ref> کتابت کتیبههای سردر ورودی [[حرم امامحسین(ع)]]، مدخل [[حرم حضرت زینب(س)]] و کتیبههایی از صحن حضرت ابوالفضل(ع) از دیگر نوشتههای رحیمیان در سالهای بعد است.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۲۷۶ ـ ۲۷۸.</ref> وی از آغاز انتشار [[ماهنامه پاسدار اسلام]]، در دیماه ۱۳۶۰، تاکنون مدیر مسئول این نشریه بودهاست.<ref>پاسدار اسلام؛ سلیمی بنی و مظفری، مجمع روحانیون مبارز، ۳۰۸.</ref> او در دو کتاب به نامهای حدیث رویش و در سایه آفتاب، خاطرات خود از [[امامخمینی]]، حضور در [[دفتر امامخمینی|دفتر ایشان]] و [[انقلاب اسلامی ایران|نهضت اسلامی ایران]] را به تفصیل بازگو کردهاست. | ||
==پانویس== | ==پانویس== |