۲۱٬۲۵۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
زنجانی در سال ۱۳۴۶ق/ ۱۳۰۶ش به [[قم]] رفت <ref>شبیری زنجانی، حریم امام، ۳۴۱/۳.</ref> و از درس [[میرزامحمدصادق خاتونآبادی]] (م۱۳۴۹ق)، [[محمدرضا نجفی اصفهانی]] (م۱۳۶۲ق) و [[شیخعبدالکریم حائری یزدی]] استفاده کرد <ref>زنجانی، سرگذشت خودنوشت، ۱۸۴؛ باقری بیدهندی، نجوم امت، ۱۱۶.</ref>. وی که با امامخمینی همدرس و همبحث بود <ref>شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ۳/۶۵۱ ـ ۶۵۲.</ref>، ده سال در درس حائری شرکت کرد <ref>خیابانی تبریزی، علمای معاصر، ۴۳۰.</ref> و درس ایشان را نوشت <ref>باقری بیدهندی، نجوم امت، ۱۱۶ ـ ۱۱۷.</ref>. وی از سیدمحسن امین عاملی، محمدرضا مسجدشاهی، حائری یزدی و [[شیخعباس قمی]] و سیدعبدالحسین شرفالدین عاملی اجازه روایت داشت <ref>زنجانی، سرگذشت خودنوشت، ۱۸۴.</ref>. | زنجانی در سال ۱۳۴۶ق/ ۱۳۰۶ش به [[قم]] رفت <ref>شبیری زنجانی، حریم امام، ۳۴۱/۳.</ref> و از درس [[میرزامحمدصادق خاتونآبادی]] (م۱۳۴۹ق)، [[محمدرضا نجفی اصفهانی]] (م۱۳۶۲ق) و [[شیخعبدالکریم حائری یزدی]] استفاده کرد <ref>زنجانی، سرگذشت خودنوشت، ۱۸۴؛ باقری بیدهندی، نجوم امت، ۱۱۶.</ref>. وی که با امامخمینی همدرس و همبحث بود <ref>شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ۳/۶۵۱ ـ ۶۵۲.</ref>، ده سال در درس حائری شرکت کرد <ref>خیابانی تبریزی، علمای معاصر، ۴۳۰.</ref> و درس ایشان را نوشت <ref>باقری بیدهندی، نجوم امت، ۱۱۶ ـ ۱۱۷.</ref>. وی از سیدمحسن امین عاملی، محمدرضا مسجدشاهی، حائری یزدی و [[شیخعباس قمی]] و سیدعبدالحسین شرفالدین عاملی اجازه روایت داشت <ref>زنجانی، سرگذشت خودنوشت، ۱۸۴.</ref>. | ||
زنجانی عالمی خودساخته <ref>باقری بیدهندی، نجوم امت، ۱۱۵؛ جواهر کلام، تربت پاکان، ۱/۳۳۷.</ref>، بیتکلف، [[فروتن]] <ref>کریمی جهرمی، نگاهی به شخصیت مرحوم آیتالله سیداحمد زنجانی، ۹ ـ ۱۰.</ref>، آزاده و شجاع بود و مطالبی را که دیگران جرئت گفتن آن را نداشتند، به زبان میآورد <ref>باقری بیدهندی، نجوم امت، ۱۲۳.</ref>. بسیار قرآن [[تلاوت]] میکرد <ref>باقری بیدهندی، نجوم امت، ۱۲۴؛ شبیری زنجانی، حریم امام، ۵.</ref>، از خشک مقدسی، بیزار و از اشخاص متظاهر به [[تقوا]] و خرافی که به حقوق دیگران بیقید بودند، متنفر بود <ref>شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ۱/۵۹۵.</ref>. | زنجانی عالمی خودساخته <ref>باقری بیدهندی، نجوم امت، ۱۱۵؛ جواهر کلام، تربت پاکان، ۱/۳۳۷.</ref>، بیتکلف، [[فروتنی|فروتن]] <ref>کریمی جهرمی، نگاهی به شخصیت مرحوم آیتالله سیداحمد زنجانی، ۹ ـ ۱۰.</ref>، آزاده و شجاع بود و مطالبی را که دیگران جرئت گفتن آن را نداشتند، به زبان میآورد <ref>باقری بیدهندی، نجوم امت، ۱۲۳.</ref>. بسیار قرآن [[تلاوت]] میکرد <ref>باقری بیدهندی، نجوم امت، ۱۲۴؛ شبیری زنجانی، حریم امام، ۵.</ref>، از خشک مقدسی، بیزار و از اشخاص متظاهر به [[تقوا]] و خرافی که به حقوق دیگران بیقید بودند، متنفر بود <ref>شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ۱/۵۹۵.</ref>. | ||
زنجانی به مبانی فقهی احاطه داشت و تسلط وی بر کتاب فقهی [[جواهر الکلام]] شگفتی دیگران را برانگیخته بود <ref>باقری بیدهندی، نجوم امت، ۱۱۷.</ref>. وی اعتقاد داشت دین جوابگوی نیازهای [[مردم]] است و فقه اسلامی قابل اجراشدن <ref>باقری بیدهندی، نجوم امت، ۱۱۸.</ref>. او به ادبیات فارسی مسلط بود و از نوشتن مطالب غیر مفید پرهیز میکرد <ref>مختاری، نگاهی به شخصیت مرحوم سیداحمد زنجانی، ۱۶.</ref> و از دستاوردهای علمی تازه بشر مانند رادیو استقبال میکرد و آن را وسیلهای برای خبررسانی میدانست <ref>باقری بیدهندی، نجوم امت، ۱۱۸.</ref>. پس از آنکه در سال ۱۳۴۴ق [[عبدالعزیزبنسعود]]، [[قبور ائمه(ع)]] را در [[قبرستان بقیع]] مدینه خراب کرد، زنجانی که در آن زمان در [[زنجان]] بود با میرزامهدی میرزایی، از دیگر علمای زنجان، در نامههایی از علمای شهرها خواستند [[روز هشتم شوال]] را برای ابراز انزجار از این جنایت تعطیل کنند <ref>باقری بیدهندی، نجوم امت، ۱۱۹ ـ ۱۲۰.</ref>. زنجانی بر ضرورت تقویت همزمان [[حوزه قم]] و [[نجف]] برای رویارویی با تهدیدهای [[رژیم پهلوی]] علیه حوزه تأکید داشت <ref>باقری بیدهندی، نجوم امت، ۱۲۰ ـ ۱۲۱.</ref>. | زنجانی به مبانی فقهی احاطه داشت و تسلط وی بر کتاب فقهی [[جواهر الکلام]] شگفتی دیگران را برانگیخته بود <ref>باقری بیدهندی، نجوم امت، ۱۱۷.</ref>. وی اعتقاد داشت دین جوابگوی نیازهای [[مردم]] است و فقه اسلامی قابل اجراشدن <ref>باقری بیدهندی، نجوم امت، ۱۱۸.</ref>. او به ادبیات فارسی مسلط بود و از نوشتن مطالب غیر مفید پرهیز میکرد <ref>مختاری، نگاهی به شخصیت مرحوم سیداحمد زنجانی، ۱۶.</ref> و از دستاوردهای علمی تازه بشر مانند رادیو استقبال میکرد و آن را وسیلهای برای خبررسانی میدانست <ref>باقری بیدهندی، نجوم امت، ۱۱۸.</ref>. پس از آنکه در سال ۱۳۴۴ق [[عبدالعزیزبنسعود]]، [[قبور ائمه(ع)]] را در [[قبرستان بقیع]] مدینه خراب کرد، زنجانی که در آن زمان در [[زنجان]] بود با میرزامهدی میرزایی، از دیگر علمای زنجان، در نامههایی از علمای شهرها خواستند [[روز هشتم شوال]] را برای ابراز انزجار از این جنایت تعطیل کنند <ref>باقری بیدهندی، نجوم امت، ۱۱۹ ـ ۱۲۰.</ref>. زنجانی بر ضرورت تقویت همزمان [[حوزه قم]] و [[نجف]] برای رویارویی با تهدیدهای [[رژیم پهلوی]] علیه حوزه تأکید داشت <ref>باقری بیدهندی، نجوم امت، ۱۲۰ ـ ۱۲۱.</ref>. | ||
زنجانی در حوزه قم جایگاهی ممتاز داشت؛ چنانکه علما در مسائل مهم با وی [[مشورت]] میکردند <ref>گلپایگانی، شعله انقلاب را روشن نگه داشتند، ۱۲۷.</ref>. [[سیدصدرالدین صدر]]، [[سیدمحمد حجت]] و [[سیدمحمدتقی خوانساری]] معروف به مراجع ثلاث، برای وی احترام بسیار قائل بودند و جلسات مشترک آنان گاه در خانه زنجانی برگزار میشد <ref>شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ۳/۵۶۶ ـ ۵۶۷.</ref>. پس از درگذشت [[سیدحسین بروجردی]]، نام زنجانی در میان | زنجانی در حوزه قم جایگاهی ممتاز داشت؛ چنانکه علما در مسائل مهم با وی [[مشورت]] میکردند <ref>گلپایگانی، شعله انقلاب را روشن نگه داشتند، ۱۲۷.</ref>. [[سیدصدرالدین صدر]]، [[سیدمحمد حجت]] و [[سیدمحمدتقی خوانساری]] معروف به مراجع ثلاث، برای وی احترام بسیار قائل بودند و جلسات مشترک آنان گاه در خانه زنجانی برگزار میشد <ref>شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ۳/۵۶۶ ـ ۵۶۷.</ref>. پس از درگذشت [[سیدحسین بروجردی]]، نام زنجانی در میان نخبگان حوزه به عنوان [[مرجع تقلید]] مطرح بود <ref>شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ۳/۵۶۶.</ref>؛ ولی او دراینباره احساس وظیفه نکرد و بیشتر وقت خود را صرف تألیف و تحقیق کرد <ref>مختاری، نگاهی به شخصیت مرحوم سیداحمد زنجانی، ۱۷.</ref>. به گزارشی پس از درگذشت بروجردی، زنجانی برای تقویت حوزه قم و تثبیت [[مرجعیت]] در [[ایران]]، مرجعیت [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]] و [[سیدکاظم شریعتمداری]] را (برای جذب مردم [[آذربایجان]] به حوزه علمیه قم) تأیید کرد <ref>صابری همدانی، خاطرات آیتالله صابری همدانی، ۱۱۳؛ بیات، مصاحبه حضوری.</ref>. سیدمحمد حجت در [[حرم فاطمه معصومه(س)]] نماز میخواند و در نبود وی سیداحمد زنجانی [[نماز]] را برپا میکرد و پس از درگذشت حجت، اقامه جماعت به زنجانی سپرده شد <ref>عراقچی، خاطرات آیتالله حاجشیخعلی عراقچی همدانی، ۹۴؛ کریمی جهرمی، نگاهی به شخصیت مرحوم آیتالله سیداحمد زنجانی، ۸.</ref>. [[امامخمینی]] مقید بود [[نماز ظهر و عصر]] را به سیداحمد زنجانی [[اقتدا]] کند <ref>رسولی محلاتی، مجله حوزه، ۶۴.</ref> و در نبود زنجانی ایشان نماز را اقامه میکرد <ref>شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ۳/۶۴۳.</ref>. | ||
زنجانی که در حوزه زنجان دروس سطح میانی را درس میداد <ref>شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ۲/۶۳۱.</ref>، پس از مهاجرت به قم آن را ادامه داد <ref>شبیری زنجانی، جرعهای از دریا؛ شبیری زنجانی، حریم امام، ۵.</ref>. برخی از شاگردان او عبارتاند از: سیدستار میانجی، سیدناصرالدین آرام قمی، صدرالدین لنگرانی، [[موسی عباسی زنجانی]] و [[سیدیونس اردبیلی]] <ref>ریحان یزدی، آینه دانشوران، ۳۱۸، ۴۰۵، ۴۱۳ و ۴۲۶.</ref>. پس از درگذشت حائری یزدی و مرجعیت سیدمحمد حجت، پاسخ به [[استفتائات فقهی]] وی بر عهده زنجانی قرار گرفت <ref>شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۱۶۶ ـ ۱۶۷.</ref>. فعالیتهای اجتماعی وی پس از آمدن به قم نیز ادامه یافت. نظارت بر مدرسه حجتیه از سوی حجت <ref>باقری بیدهندی، نجوم امت، ۱۲۰ ـ ۱۲۱.</ref>، حاشیهنویسی بر مسائل فقهی با شرکت عدهای از علما <ref>شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ۳/۵۶۶ ـ ۵۶۷.</ref> و نیز مباحثه با امامخمینی درباره برخی از [[مسائل فقهی]] <ref>سبحانی، ابعاد شخصیت حضرت آیتالله العظمی امامخمینی، ۱۷.</ref>، از فعالیتهای زنجانی بود. | زنجانی که در حوزه زنجان دروس سطح میانی را درس میداد <ref>شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ۲/۶۳۱.</ref>، پس از مهاجرت به قم آن را ادامه داد <ref>شبیری زنجانی، جرعهای از دریا؛ شبیری زنجانی، حریم امام، ۵.</ref>. برخی از شاگردان او عبارتاند از: سیدستار میانجی، سیدناصرالدین آرام قمی، صدرالدین لنگرانی، [[موسی عباسی زنجانی]] و [[سیدیونس اردبیلی]] <ref>ریحان یزدی، آینه دانشوران، ۳۱۸، ۴۰۵، ۴۱۳ و ۴۲۶.</ref>. پس از درگذشت حائری یزدی و مرجعیت سیدمحمد حجت، پاسخ به [[استفتائات فقهی]] وی بر عهده زنجانی قرار گرفت <ref>شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۱۶۶ ـ ۱۶۷.</ref>. فعالیتهای اجتماعی وی پس از آمدن به قم نیز ادامه یافت. نظارت بر مدرسه حجتیه از سوی حجت <ref>باقری بیدهندی، نجوم امت، ۱۲۰ ـ ۱۲۱.</ref>، حاشیهنویسی بر مسائل فقهی با شرکت عدهای از علما <ref>شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ۳/۵۶۶ ـ ۵۶۷.</ref> و نیز مباحثه با امامخمینی درباره برخی از [[مسائل فقهی]] <ref>سبحانی، ابعاد شخصیت حضرت آیتالله العظمی امامخمینی، ۱۷.</ref>، از فعالیتهای زنجانی بود. | ||
زنجانی در جلساتی که با حضور امامخمینی، سیدکاظم شریعتمداری، مرتضی حائری، [[سیدمحمد داماد]] و سیدمحمدرضا گلپایگانی درباره بررسی مسائل حوزه و مرجعیت تشکیل میشد، شرکت میکرد <ref>گلپایگانی، شعله انقلاب را روشن نگه داشتند، ۱۲۷.</ref>. در [[مهر]] ۱۳۲۸ سیدحسین بروجردی سه گروه را برای اصلاح امور اداری و آموزشی حوزه معین کرد: هیئتی برای رسیدگی به [[ | زنجانی در جلساتی که با حضور امامخمینی، سیدکاظم شریعتمداری، مرتضی حائری، [[سیدمحمد داماد]] و سیدمحمدرضا گلپایگانی درباره بررسی مسائل حوزه و مرجعیت تشکیل میشد، شرکت میکرد <ref>گلپایگانی، شعله انقلاب را روشن نگه داشتند، ۱۲۷.</ref>. در [[مهر]] ۱۳۲۸ سیدحسین بروجردی سه گروه را برای اصلاح امور اداری و آموزشی حوزه معین کرد: هیئتی برای رسیدگی به امور [[طلاب]] و مدارس و هیئتی برای امتحان خارج تازهواردان به حوزه و گروه سوم برای آزمونگرفتن درسهای [[مقدمات]] و [[سطح]]، که زنجانی در گروه اول و امامخمینی در گروه دوم عضو بودند <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۲۷.</ref> {{ببینید|حوزه علمیه قم}}. همچنین بروجردی وی را برای رسیدگی به [[امور قضایی]] روحانیان تعیین کرد <ref>شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ۳/۵۶۳.</ref>. | ||
امامخمینی که همواره در پی دوستانِ موافق و متدین، و برپایی مجالس انس مفید و به دور از [[غیبت]] بود، سیداحمد در ردیف دوستان صمیمی ایشان قرار گرفت. او به امامخمینی بسیار ارادت میورزید <ref>شبیری زنجانی، حریم امام، ۴؛ زریاب خویی، امام به روایت دانشوران، ۱۸۶.</ref> و از ایشان تعبیر به «رفیق» میکرد و در خانه نیز از «حاجآقا روحالله» بسیار یاد میکرد. آن دو، همفکر و همراه بودند. تقید به [[عبادت]] و روحیه [[آزادگی]] و مبارزه با [[تحجر]] و نیز روحیه | امامخمینی که همواره در پی دوستانِ موافق و متدین، و برپایی مجالس انس مفید و به دور از [[غیبت]] بود، سیداحمد در ردیف دوستان صمیمی ایشان قرار گرفت. او به امامخمینی بسیار ارادت میورزید <ref>شبیری زنجانی، حریم امام، ۴؛ زریاب خویی، امام به روایت دانشوران، ۱۸۶.</ref> و از ایشان تعبیر به «رفیق» میکرد و در خانه نیز از «حاجآقا روحالله» بسیار یاد میکرد. آن دو، همفکر و همراه بودند. تقید به [[عبادت]] و روحیه [[آزادگی]] و مبارزه با [[تحجر]] و نیز روحیه شوخطبعی از وجوه مشترک آن دو بود <ref>شبیری زنجانی، حریم امام، ۴؛ مختاری، نگاهی به شخصیت مرحوم سیداحمد زنجانی، ۱۶.</ref>. آن دو همچنین اهل ذوق و ظرافتهای ادبی و شعری بودند و همین امر موجب رفاقت هرچه بیشتر آنان شده بود <ref>مختاری، نگاهی به شخصیت مرحوم سیداحمد زنجانی، ۱۶.</ref>. آنان با یکدیگر مسافرت ازجمله سفر زیارتی به [[مشهد]] میرفتند <ref>رجائینژاد، یادی از صاحبان باغ خضراء، ۷.</ref> و به یکدیگر نامه مینوشتند <ref>شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ۱/۵۹۷ ـ ۵۹۸.</ref> و به پیادهروی میرفتند <ref>شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ۲/۶۲۶ ـ ۶۲۷.</ref>. | ||
آگاهی از مسائل روز و آشنایی با افکار نو و نشریات روز وجه مشترک دیگر آن دو بود؛ چنانکه امامخمینی از زنجانی مطالبی را از روزنامهای فکاهی، که در قفقاز منتشر شده و در آن نکتههایی به صورت کاریکاتور درباره مباحثه طلبههای حوزه مطرح شده بود، نقل کرده است <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۱۰۲.</ref>. زنجانی و امامخمینی به جنبههای اخلاقی در حوزه اهتمام ویژهای داشتند و در تدریس نکتههای اخلاقی بیان میکردند <ref>کاظمی، نگاهی به شخصیت مرحوم آیتالله حاجسیداحمد زنجانی، ۱۵.</ref>. زنجانی واسطه دریافت [[وجوهات شرعی]] برای [[امامخمینی]] بود <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۳۵۷.</ref> و وی را معرف [[وکلای امامخمینی]] میخواندند. [[سیدجلالالدین همدانی]] <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۴۶۳.</ref>، [[بیوک خاتمی زنجانی]] <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۵۱۱.</ref> و [[علی اوسطی تهرانی]] <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۴۸۰.</ref>، ازجمله کسانی بودند که سیداحمد زنجانی به امامخمینی معرفی کرد. | آگاهی از مسائل روز و آشنایی با افکار نو و نشریات روز وجه مشترک دیگر آن دو بود؛ چنانکه امامخمینی از زنجانی مطالبی را از روزنامهای فکاهی، که در قفقاز منتشر شده و در آن نکتههایی به صورت کاریکاتور درباره مباحثه طلبههای حوزه مطرح شده بود، نقل کرده است <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۱۰۲.</ref>. زنجانی و امامخمینی به جنبههای اخلاقی در حوزه اهتمام ویژهای داشتند و در تدریس نکتههای اخلاقی بیان میکردند <ref>کاظمی، نگاهی به شخصیت مرحوم آیتالله حاجسیداحمد زنجانی، ۱۵.</ref>. زنجانی واسطه دریافت [[وجوهات شرعی]] برای [[امامخمینی]] بود <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۳۵۷.</ref> و وی را معرف [[وکلای امامخمینی]] میخواندند. [[سیدجلالالدین همدانی]] <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۴۶۳.</ref>، [[بیوک خاتمی زنجانی]] <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۵۱۱.</ref> و [[علی اوسطی تهرانی]] <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۴۸۰.</ref>، ازجمله کسانی بودند که سیداحمد زنجانی به امامخمینی معرفی کرد. | ||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
رژیم پهلوی در سال ۱۳۴۱ لوایح ششگانه موسوم به [[انقلاب سفید]] درباره اصلاحات اجتماعی و سیاسی بر پایه سیاست [[امریکا]] در منطقه را مطرح کرد. [[اصلاحات ارضی]] و برابری سیاسی زنان و مردان از مواد مطرح در این طرح بود <ref>شیرخانی و رجائینژاد، از انقلاب سفید تا انقلاب اسلامی، ۶۹.</ref>. رژیم در صدد برآمد آن را به نظرخواهی عمومی بگذارد. علمای بزرگ [[قم]] ازجمله سیدمحمدرضا گلپایگانی، سیدکاظم شریعتمداری، مرتضی حائری، سیدمحمدحسین طباطبایی، سیدمحمد محقق داماد، [[سیدمرتضی لنگرودی]]، [[میرزاهاشم آملی]] و سیداحمد زنجانی، برای تبادل نظر دراینباره گرد آمدند <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۵۰؛ سلیمی، فعالیت وعاظ و روحانیون در نهضت امامخمینی، ۲۲.</ref>. امامخمینی در این جلسه ضمن تشریح برنامههای [[حکومت پهلوی]]، علما را به [[مبارزه]] با همهپرسی دعوت کرد <ref>سلیمی، فعالیت وعاظ و روحانیون در نهضت امامخمینی، ۲۲.</ref>. آنان با صدور اعلامیهای ضمن تأکید بر احترام [[زنان]] در [[اسلام]]، اختلاط زنان و مردان را خلاف [[فرهنگ دینی]] و طرح مطرحشده از سوی [[محمدرضا پهلوی]] را صوری و برخلاف [[قانون اساسی]] دانستند و تأکید کردند [[روحانیت]]، تکلیف دینی و وجدانی خود میداند که مصالح و مفاسد را به دولتها و به جامعه مسلمانان گوشزد کند و از بیتوجهی رژیم پهلوی به قوانین دینی و ضروریات مذهبی انتقاد کند <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۴۵ ـ ۱۵۰.</ref>؛ سپس همراه با سیدمحمد محقق داماد، مرتضی حائری و میرزاهاشم آملی با فرستادن تلگرامی به محمدرضا پهلوی، آن مصوبه را مخالف با مصالح عالی اسلام و کشور و سلطنت دانستند و خواستار حذف آن شدند <ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۲/۱۹.</ref> {{ببینید|انقلاب سفید}}. | رژیم پهلوی در سال ۱۳۴۱ لوایح ششگانه موسوم به [[انقلاب سفید]] درباره اصلاحات اجتماعی و سیاسی بر پایه سیاست [[امریکا]] در منطقه را مطرح کرد. [[اصلاحات ارضی]] و برابری سیاسی زنان و مردان از مواد مطرح در این طرح بود <ref>شیرخانی و رجائینژاد، از انقلاب سفید تا انقلاب اسلامی، ۶۹.</ref>. رژیم در صدد برآمد آن را به نظرخواهی عمومی بگذارد. علمای بزرگ [[قم]] ازجمله سیدمحمدرضا گلپایگانی، سیدکاظم شریعتمداری، مرتضی حائری، سیدمحمدحسین طباطبایی، سیدمحمد محقق داماد، [[سیدمرتضی لنگرودی]]، [[میرزاهاشم آملی]] و سیداحمد زنجانی، برای تبادل نظر دراینباره گرد آمدند <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۵۰؛ سلیمی، فعالیت وعاظ و روحانیون در نهضت امامخمینی، ۲۲.</ref>. امامخمینی در این جلسه ضمن تشریح برنامههای [[حکومت پهلوی]]، علما را به [[مبارزه]] با همهپرسی دعوت کرد <ref>سلیمی، فعالیت وعاظ و روحانیون در نهضت امامخمینی، ۲۲.</ref>. آنان با صدور اعلامیهای ضمن تأکید بر احترام [[زنان]] در [[اسلام]]، اختلاط زنان و مردان را خلاف [[فرهنگ دینی]] و طرح مطرحشده از سوی [[محمدرضا پهلوی]] را صوری و برخلاف [[قانون اساسی]] دانستند و تأکید کردند [[روحانیت]]، تکلیف دینی و وجدانی خود میداند که مصالح و مفاسد را به دولتها و به جامعه مسلمانان گوشزد کند و از بیتوجهی رژیم پهلوی به قوانین دینی و ضروریات مذهبی انتقاد کند <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۴۵ ـ ۱۵۰.</ref>؛ سپس همراه با سیدمحمد محقق داماد، مرتضی حائری و میرزاهاشم آملی با فرستادن تلگرامی به محمدرضا پهلوی، آن مصوبه را مخالف با مصالح عالی اسلام و کشور و سلطنت دانستند و خواستار حذف آن شدند <ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۲/۱۹.</ref> {{ببینید|انقلاب سفید}}. | ||
همچنین جلسه مهم علمای بزرگ قم درباره حادثه [[پانزده خرداد]] در خانه زنجانی برگزار شد و اعلامیههای امامخمینی نیز در زیرزمین خانه او چاپ و تکثیر گردید <ref>کاظمی، نگاهی به شخصیت مرحوم آیتالله حاجسیداحمد زنجانی، ۱۵.</ref>. پیش از بازداشت امامخمینی، زنجانی با اطلاعاتی که از طریق برخی از بزرگان زنجان و مرتبط با دربار، به دست آورده بود، ایشان را در جریان توطئه دربار برای بازداشت ایشان قرار داد <ref>شبیری زنجانی، حریم امام، ۵.</ref>. سازمان اطلاعات و امنیت کشور ([[ساواک]]) از ارتباط امامخمینی با زنجانی اطلاع و آن را زیر نظر داشت؛ چنانکه شرکت امامخمینی در مجلس ترحیم درگذشت خواهر زنجانی در گزارشهای ساواک آمده است <ref>رجائینژاد، یادی از صاحبان باغ خضراء، ۷.</ref>. در پی بازداشت امامخمینی پس از سخنرانی [[فیضیه]] در پانزده خرداد و اعزام ایشان به [[تهران]] و تحتنظربودن در [[قیطریه]]، زنجانی نامهای برای ایشان نوشت و در آن با شعری، از دوری ایشان ابراز دلتنگی کرد <ref>شبیری زنجانی، حریم امام، ۴.</ref>. امامخمینی در موردی تایید وی را در هزینهکردن [[سهم امام]] در ساخت | همچنین جلسه مهم علمای بزرگ قم درباره حادثه [[پانزده خرداد]] در خانه زنجانی برگزار شد و اعلامیههای امامخمینی نیز در زیرزمین خانه او چاپ و تکثیر گردید <ref>کاظمی، نگاهی به شخصیت مرحوم آیتالله حاجسیداحمد زنجانی، ۱۵.</ref>. پیش از بازداشت امامخمینی، زنجانی با اطلاعاتی که از طریق برخی از بزرگان زنجان و مرتبط با دربار، به دست آورده بود، ایشان را در جریان توطئه دربار برای بازداشت ایشان قرار داد <ref>شبیری زنجانی، حریم امام، ۵.</ref>. سازمان اطلاعات و امنیت کشور ([[ساواک]]) از ارتباط امامخمینی با زنجانی اطلاع و آن را زیر نظر داشت؛ چنانکه شرکت امامخمینی در مجلس ترحیم درگذشت خواهر زنجانی در گزارشهای ساواک آمده است <ref>رجائینژاد، یادی از صاحبان باغ خضراء، ۷.</ref>. در پی بازداشت امامخمینی پس از سخنرانی [[فیضیه]] در پانزده خرداد و اعزام ایشان به [[تهران]] و تحتنظربودن در [[قیطریه]]، زنجانی نامهای برای ایشان نوشت و در آن با شعری، از دوری ایشان ابراز دلتنگی کرد <ref>شبیری زنجانی، حریم امام، ۴.</ref>. امامخمینی در موردی تایید وی را در هزینهکردن [[سهم امام]] در ساخت حمام را تنفیذ کرده است <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۳۵۷.</ref>. پس از [[تبعید امامخمینی]] در [[آبان]] ۱۳۴۳ از [[ایران]]، رابطه میان آن دو ادامه داشت؛ ازجمله امامخمینی پس از باخبرشدن از بیماری زنجانی با نامه از وی احوالپرسی و ابراز کرد با دست به گریبان بودن با حوادث پیری و گرفتاریها، برای حسن عاقبت از وی التماس دعا دارد <ref>شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ۱/۵۹۷.</ref>. | ||
زنجانی در ۲۹ رمضان ۱۳۹۳ق/ ۵/۸/۱۳۵۲ش از دنیا رفت و پس از [[تشییع]] <ref>باقری بیدهندی، نجوم امت، ۱۱۳.</ref>، در صحن بزرگ [[فاطمه معصومه(س)]] به خاک سپرده شد <ref>شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ۱/۶۰۲ ـ ۶۰۳.</ref>. امامخمینی در نامهای به فرزند ارشد وی، [[سیدموسی شبیری زنجانی]]، درگذشت او را تسلیت گفت و با طلب رحمت و ابراز لطف به وی یادآور شد از پدر او خاطرات فراموشناشدنی بسیاری دارد و روزهای همنشینی با وی را بینظیر خواند <ref>شبیری زنجانی، حریم امام، ۴.</ref>. | زنجانی در ۲۹ رمضان ۱۳۹۳ق/ ۵/۸/۱۳۵۲ش از دنیا رفت و پس از [[تشییع]] <ref>باقری بیدهندی، نجوم امت، ۱۱۳.</ref>، در صحن بزرگ [[فاطمه معصومه(س)]] به خاک سپرده شد <ref>شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ۱/۶۰۲ ـ ۶۰۳.</ref>. امامخمینی در نامهای به فرزند ارشد وی، [[سیدموسی شبیری زنجانی]]، درگذشت او را تسلیت گفت و با طلب رحمت و ابراز لطف به وی یادآور شد از پدر او خاطرات فراموشناشدنی بسیاری دارد و روزهای همنشینی با وی را بینظیر خواند <ref>شبیری زنجانی، حریم امام، ۴.</ref>. | ||
زنجانی دارای سه پسر و سه دختر بوده است. سیدموسی شبیری زنجانی از [[مراجع تقلید]]، سیدجعفر شبیری شاغل در [[مناصب قضایی]] و سیدابراهیم شبیری، از [[مدرسان]] و [[ائمه جماعت]] تهران پسران زنجانیاند <ref>باقری بیدهندی، نجوم امت، ۱۲۵ ـ ۱۲۶.</ref> و سیدابوالفضل فاضلی، سیدابوالفضل مصطفوی و سیدابوالفضل میرمحمدی دامادهای او هستند <ref>معینی، نگاهی به شخصیت مرحوم آیتالله زنجانی، ۲۰.</ref>. | زنجانی دارای سه پسر و سه دختر بوده است. سیدموسی شبیری زنجانی از [[مراجع تقلید]]، سیدجعفر شبیری شاغل در [[مناصب قضایی]] و سیدابراهیم شبیری، از [[مدرسان]] و [[ائمه جماعت]] تهران پسران زنجانیاند <ref>باقری بیدهندی، نجوم امت، ۱۲۵ ـ ۱۲۶.</ref> و سیدابوالفضل فاضلی، سیدابوالفضل مصطفوی و سیدابوالفضل میرمحمدی دامادهای او هستند <ref>معینی، نگاهی به شخصیت مرحوم آیتالله زنجانی، ۲۰.</ref>. | ||
سیدموسی شبیری زنجانی، متولد هشتم [[رمضان]] ۱۳۴۶ق/ ۱۰ اسفند ۱۳۰۶ش در قم و از | سیدموسی شبیری زنجانی، متولد هشتم [[رمضان]] ۱۳۴۶ق/ ۱۰ اسفند ۱۳۰۶ش در قم و از اساتید و مراجع حوزه علمیه قم و دارای آثار فقهی و رجالی چندی است. وی به سبب دوستی دیرین پدر خود با امامخمینی و نیز شخصیت خود وی همواره مورد توجه امامخمینی بوده است و در روز دوم ورود ایشان به [[ایران]] به همراه [[علی احمدی میانهجی]] به دیدار ایشان رفت <ref>شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ۴/۶۱۲.</ref>. وی در استفتایی نظر امامخمینی را درباره [[خمس]] چیزهایی که در میان سال یا پس از آن از نیاز شخص خارج شده است و تفاوت نظر ایشان در دو کتاب [[تحریر الوسیله]] و تعلیقه بر [[عروة الوثقی]] پرسیده است و امامخمینی همراه با پاسخ، خواستار توفیق و تأیید او شده و از وی درخواست [[دعا]] کرده است <ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۲۳۷ ـ ۲۳۸.</ref>؛ چنانکه ایشان در اجازهای شفاهی و حضوری به وی او را دارای همه اختیاراتی شمرده که خود دارد <ref>شبیری زنجانی، سیدموسی، کتاب صوم.</ref> | ||
==آثار== | ==آثار== | ||
سیداحمد زنجانی دارای آثار فقهی، اجتماعی و ادبی گوناگونی است ازجمله: رساله فقهی رضاعیه، صید و ذباحه <ref>زنجانی، سرگذشت خودنوشت، ۱۸۴ ـ ۱۸۵.</ref>، ردّ بر [[قصیمی]] (از [[علمای وهابی]])، تعلیقه بر الفقه علی المذاهب الاربعه، حاشیه بر عروة الوثقی، [[رسائل]] و [[کفایة الاصول]] <ref>زنجانی، الکلام یجرّ، ۱ ـ ۲/۴۶۱ ـ ۴۶۳.</ref>، الکلام یجرّ الکلام <ref>آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعه، ۱۸/۱۱۲.</ref>، ایمان و رجعت در نقد انکار رجعت از سوی شریعت سنگلجی و مستثنیات الاحکام <ref>زنجانی، الکلام یجرّ، ۱ ـ ۲/۴۶۱.</ref>. امامخمینی از کتاب [[الکلام یجر الکلام]] با اعجاب یاد میکرد <ref>شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ۲/۶۲۳.</ref> و نیز درکتاب [[کشف اسرار]] اشاره کرده است در زمان [[رضاشاه پهلوی]] به کتاب ایمان و رجعت اجازه انتشار ندادند<ref>امامخمینی، کشف | سیداحمد زنجانی دارای آثار فقهی، اجتماعی و ادبی گوناگونی است ازجمله: رساله فقهی رضاعیه، صید و ذباحه <ref>زنجانی، سرگذشت خودنوشت، ۱۸۴ ـ ۱۸۵.</ref>، ردّ بر [[قصیمی]] (از [[وهابیت|علمای وهابی]])، تعلیقه بر الفقه علی المذاهب الاربعه، حاشیه بر عروة الوثقی، [[رسائل]] و [[کفایة الاصول]] <ref>زنجانی، الکلام یجرّ، ۱ ـ ۲/۴۶۱ ـ ۴۶۳.</ref>، الکلام یجرّ الکلام <ref>آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعه، ۱۸/۱۱۲.</ref>، ایمان و رجعت در نقد انکار رجعت از سوی شریعت سنگلجی و مستثنیات الاحکام <ref>زنجانی، الکلام یجرّ، ۱ ـ ۲/۴۶۱.</ref>. امامخمینی از کتاب [[الکلام یجر الکلام]] با اعجاب یاد میکرد <ref>شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ۲/۶۲۳.</ref> و نیز درکتاب [[کشف اسرار]] اشاره کرده است در زمان [[رضاشاه پهلوی]] به کتاب ایمان و رجعت اجازه انتشار ندادند<ref>امامخمینی، کشف اسرار، ۳۳۳.</ref>؛ اما بعدها منتشر شد. | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس|2}} | {{پانویس|2}} |