پرش به محتوا

امام‌خمینی: تفاوت میان نسخه‌ها

۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۳ بهمن ۱۴۰۱
خط ۱٬۸۸۳: خط ۱٬۸۸۳:
===اهتمام به جایگاه مراجع تقلید===
===اهتمام به جایگاه مراجع تقلید===
امام‌خمینی مرجعیت فقها را در راستای مرجعیت [[پیامبر(ص)]] و آنان را حجت بر مردم از سوی [[ائمه اطهار(ع)]] می‌شناخت؛ از این‌‌رو همواره سلوکی احترام‌آمیز نسبت به مراجع بزرگ [[قم]] و [[نجف]] داشت و اهانت به آنان را به منزله جنگ با خدا و باعث قطع ولایت میان اهانت‌کننده و پروردگار می‌دانست. ایشان با اعتقاد به اینکه رهبری دینی و سیاسی مردم تنها از طریق نهاد مرجعیت ممکن است، بیشترین تلاش را برای متقاعدکردن [[سیدحسین بروجردی]] در آمدن به قم و تقویت و تثبیت مرجعیت ایشان به کار گرفت. همچنین در مدت حضور بروجردی در قم، از هر عملی که خلاف حفظ شئون مرجعیت ایشان به شمار می‌رفت، دوری کرد و حتی در موارد اختلاف‌نظر، سکوت را شایسته‌تر دید.{{ببینید|متن=ببینید|سیدحسین بروجردی}} پس از درگذشت وی نیز برای حفظ جایگاه مقتدر مرجعیت عامه، فقیه وارسته، [[سیداحمد خوانساری]] را مرجع معرفی کرد و از دیگر علما خواست با حمایت از خوانساری، به وحدت در [[مرجعیت]] کمک کنند. ایشان با وجود نقدی که بعدها به روش سیاسی و سکوت خوانساری در برابر [[رژیم پهلوی]] داشت، به علم و اخلاص او اعتقاد کامل داشت و معتقد بود در وجود او، [[هوای نفس]] نیست.{{ببینید|متن=ببینید|سیداحمد خوانساری}}
امام‌خمینی مرجعیت فقها را در راستای مرجعیت [[پیامبر(ص)]] و آنان را حجت بر مردم از سوی [[ائمه اطهار(ع)]] می‌شناخت؛ از این‌‌رو همواره سلوکی احترام‌آمیز نسبت به مراجع بزرگ [[قم]] و [[نجف]] داشت و اهانت به آنان را به منزله جنگ با خدا و باعث قطع ولایت میان اهانت‌کننده و پروردگار می‌دانست. ایشان با اعتقاد به اینکه رهبری دینی و سیاسی مردم تنها از طریق نهاد مرجعیت ممکن است، بیشترین تلاش را برای متقاعدکردن [[سیدحسین بروجردی]] در آمدن به قم و تقویت و تثبیت مرجعیت ایشان به کار گرفت. همچنین در مدت حضور بروجردی در قم، از هر عملی که خلاف حفظ شئون مرجعیت ایشان به شمار می‌رفت، دوری کرد و حتی در موارد اختلاف‌نظر، سکوت را شایسته‌تر دید.{{ببینید|متن=ببینید|سیدحسین بروجردی}} پس از درگذشت وی نیز برای حفظ جایگاه مقتدر مرجعیت عامه، فقیه وارسته، [[سیداحمد خوانساری]] را مرجع معرفی کرد و از دیگر علما خواست با حمایت از خوانساری، به وحدت در [[مرجعیت]] کمک کنند. ایشان با وجود نقدی که بعدها به روش سیاسی و سکوت خوانساری در برابر [[رژیم پهلوی]] داشت، به علم و اخلاص او اعتقاد کامل داشت و معتقد بود در وجود او، [[هوای نفس]] نیست.{{ببینید|متن=ببینید|سیداحمد خوانساری}}
امام‌خمینی برای حفظ جایگاه مرجعیت، بارها از رفتار رژیم پهلوی در برابر مراجع بزرگ، به شدت انتقاد کرد؛ چنان‌که در [[بهمن]] ۱۳۴۱، به محاصره بیت سیداحمد خوانساری و [[سیدمحمد موسوی بهبهانی]] توسط ماموران رژیم اعتراض کرد و از آن دو با عنوان «حضرت آیت‌الله» نام برد و تاکید کرد رژیم پهلوی چگونه به خود اجازه می‌دهد حرمت علمای اسلام را به جرم دفاع از [[قرآن]]، [[اسلام]] و استقلال کشور نادیده بگیرد.{{ببینید|متن=ببینید|سیداحمد خوانساری |سیدمحمد بهبهانی}} همچنین در سال ۱۳۴۲ حمله به [[مدرسه فیضیه]] و ایجاد آشوب در مجلس عزایی را که [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]]، برپاکرده بود، محکوم کرد.{{ببینید|متن=ببینید|حمله به مدرسه فیضیه |سیدمحمدرضا گلپایگانی}}
امام‌خمینی برای حفظ جایگاه مرجعیت، بارها از رفتار رژیم پهلوی در برابر مراجع بزرگ، به شدت انتقاد کرد؛ چنان‌که در بهمن ۱۳۴۱، به محاصره بیت سیداحمد خوانساری و [[سیدمحمد موسوی بهبهانی]] توسط ماموران رژیم اعتراض کرد و از آن دو با عنوان «حضرت آیت‌الله» نام برد و تاکید کرد رژیم پهلوی چگونه به خود اجازه می‌دهد حرمت علمای اسلام را به جرم دفاع از [[قرآن]]، [[اسلام]] و استقلال کشور نادیده بگیرد.{{ببینید|متن=ببینید|سیداحمد خوانساری |سیدمحمد بهبهانی}} همچنین در سال ۱۳۴۲ حمله به [[مدرسه فیضیه]] و ایجاد آشوب در مجلس عزایی را که [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]]، برپاکرده بود، محکوم کرد.{{ببینید|متن=ببینید|حمله به مدرسه فیضیه |سیدمحمدرضا گلپایگانی}}
امام‌خمینی در دوران نهضت اسلامی علیه رژیم پهلوی، با برخی از مراجع و علمای بزرگ دینی، از طریق جلسه، نامه و تلگراف در ارتباط و از حمایت‌های آنان برخوردار بود و آنان را درجریان مسائل نهضت قرار می‌داد؛ چنان‌که در سال‌های نخست نهضت، چندین‌بار به [[سیدمحمدهادی میلانی]]، نامه نوشت و از او همکاری و مشورت خواست.{{ببینید|متن=ببینید|سیدمحمدهادی میلانی}} نیز برای [[سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی]] احترام زیادی قائل بود و پیش از [[تبعید]]، در [[نماز جماعت]] او که در [[حرم فاطمه معصومه(س)]] برگزار می‌شد، حضور می‌یافت و به او اقتدا می‌کرد و در برخی موارد، صمیمانه او را در جریان مسائل حساس قرار می‌داد.{{ببینید|متن=ببینید|سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی}}
امام‌خمینی در دوران نهضت اسلامی علیه رژیم پهلوی، با برخی از مراجع و علمای بزرگ دینی، از طریق جلسه، نامه و تلگراف در ارتباط و از حمایت‌های آنان برخوردار بود و آنان را درجریان مسائل نهضت قرار می‌داد؛ چنان‌که در سال‌های نخست نهضت، چندین‌بار به [[سیدمحمدهادی میلانی]]، نامه نوشت و از او همکاری و مشورت خواست.{{ببینید|متن=ببینید|سیدمحمدهادی میلانی}} نیز برای [[سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی]] احترام زیادی قائل بود و پیش از [[تبعید]]، در [[نماز جماعت]] او که در [[حرم فاطمه معصومه(س)]] برگزار می‌شد، حضور می‌یافت و به او اقتدا می‌کرد و در برخی موارد، صمیمانه او را در جریان مسائل حساس قرار می‌داد.{{ببینید|متن=ببینید|سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی}}
امام‌خمینی در طول دوران مبارزه و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، همواره از تذکرات، مراقبت‌ها و حمایت‌های سیدمحمدرضا گلپایگانی، استقبال می‌کرد و با یادآوری خدمات ارزنده وی، به مردم تاکید می‌کرد که باید همچون گذشته از راهنمایی‌های وی بهره‌مند شوند؛ زیرا این راهنمایی‌ها، به آرامش، ‌امنیت و برادری اسلامی جامعه کمک می‌کند.{{ببینید|متن=ببینید|سیدمحمدرضا گلپایگانی}}
امام‌خمینی در طول دوران مبارزه و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، همواره از تذکرات، مراقبت‌ها و حمایت‌های سیدمحمدرضا گلپایگانی، استقبال می‌کرد و با یادآوری خدمات ارزنده وی، به مردم تاکید می‌کرد که باید همچون گذشته از راهنمایی‌های وی بهره‌مند شوند؛ زیرا این راهنمایی‌ها، به آرامش، ‌امنیت و برادری اسلامی جامعه کمک می‌کند.{{ببینید|متن=ببینید|سیدمحمدرضا گلپایگانی}}
با این‌حال، امام‌خمینی به دلیل برخی عملکردها، بعضی از مراجع را از اقدامات نسنجیده و خلاف مصلحت برحذر می‌داشت و از آنان می‌خواست که به حیثیت و شان خود و روحانیت لطمه وارد نکنند؛ هرچند درباره این مراجع که گاه با نهضت همراه نبودند یا مخالف بودند نیز همواره بر حفظ حرمت و جایگاه مرجعیت تاکید می‌کرد و مبارزان را از هتاکی نسبت به مرجعیت، برحذر می‌داشت. ایشان با وجود ابراز مخالفت‌هایی از سوی [[سیدکاظم شریعتمداری]]، در نامه به برادر خود [[سیدمرتضی پسندیده]] که وکیل مطلق ایشان بود، با تاکید بر حفظ حریم شریعتمداری، تصریح کرد به کسی اجازه ندهد در دفتر و خانه ایشان حتی یک کلمه از شریعتمداری انتقاد کند و هر کسی خواست جسارت کند مانع شود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز با وجود همراهی شریعتمداری با [[حزب جمهوری خلق مسلمان]] و اقدامات این حزب علیه نظام و انقلاب، {{ببینید|متن=ببینید|حزب جمهوری خلق مسلمان}} امام‌خمینی تلاش کرد تا شان مرجعیت را حفظ کند و درباره توطئه‌های پشت پرده به او هشدار داد. ایشان پس از آگاهی از تصمیم دادستانی انقلاب برای بازرسی از بیت شریعتمداری، به شدت با آنان برخورد کرد؛ هرچند برای پیشگیری از سوء‌استفاده‌های بعدیِ جریان‌های مخالف، سرانجام در حصر خانگی قرار گرفت.{{ببینید|متن=ببینید|سیدکاظم شریعتمداری}}
با این‌حال، امام‌خمینی به دلیل برخی عملکردها، بعضی از مراجع را از اقدامات نسنجیده و خلاف مصلحت برحذر می‌داشت و از آنان می‌خواست که به حیثیت و شان خود و روحانیت لطمه وارد نکنند؛ هرچند درباره این مراجع که گاه با نهضت همراه نبودند یا مخالف بودند نیز همواره بر حفظ حرمت و جایگاه مرجعیت تاکید می‌کرد و مبارزان را از هتاکی نسبت به مرجعیت، برحذر می‌داشت. ایشان با وجود ابراز مخالفت‌هایی از سوی [[سیدکاظم شریعتمداری]]، در نامه به برادر خود [[سیدمرتضی پسندیده]] که وکیل مطلق ایشان بود، با تاکید بر حفظ حریم شریعتمداری، تصریح کرد به کسی اجازه ندهد در دفتر و خانه ایشان حتی یک کلمه از شریعتمداری انتقاد کند و هر کسی خواست جسارت کند مانع شود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز با وجود همراهی شریعتمداری با [[حزب جمهوری خلق مسلمان]] و اقدامات این حزب علیه نظام و انقلاب، {{ببینید|متن=ببینید|حزب جمهوری خلق مسلمان}} امام‌خمینی تلاش کرد تا شان مرجعیت را حفظ کند و درباره توطئه‌های پشت پرده به او هشدار داد. ایشان پس از آگاهی از تصمیم دادستانی انقلاب برای بازرسی از بیت شریعتمداری، به شدت با آنان برخورد کرد؛ هرچند برای پیشگیری از سوء‌استفاده‌های بعدیِ جریان‌های مخالف، سرانجام در حصر خانگی قرار گرفت.{{ببینید|متن=ببینید|سیدکاظم شریعتمداری}}
[[محمدعلی اراکی]] نیز گرچه در دوره حیات امام‌خمینی [[مرجعیت عامه]] نداشت، اما مورد توجه خاص امام‌خمینی بود؛ چنان‌که وی را همراه دیرینه خود و عالم متقی خوانده است و به وقت بیماری او خطاب به پزشکانِ معالج، زحمات آنان را عبادت خواند و به مراقبت از وی سفارش کرد. ایشان همچنین در اواخر عمر خود در [[جماران]]، وقتی خبر آمدن اراکی به دیدار خود را شنید، لباس رسمی پوشید و به استقبال وی رفت.{{ببینید|متن=ببینید|محمدعلی اراکی}}
[[محمدعلی اراکی]] نیز گرچه در دوره حیات امام‌خمینی [[مرجعیت|مرجعیت عامه]] نداشت، اما مورد توجه خاص امام‌خمینی بود؛ چنان‌که وی را همراه دیرینه خود و عالم متقی خوانده است و به وقت بیماری او خطاب به پزشکانِ معالج، زحمات آنان را عبادت خواند و به مراقبت از وی سفارش کرد. ایشان همچنین در اواخر عمر خود در [[جماران]]، وقتی خبر آمدن اراکی به دیدار خود را شنید، لباس رسمی پوشید و به استقبال وی رفت.{{ببینید|متن=ببینید|محمدعلی اراکی}}
سلوک امام‌خمینی درباره حفظ حریم مراجع در [[نجف اشرف]] نیز چنین بود و نسبت به بی‌حرمتی و هتاکی [[رژیم بعث عراق]] به مراجع، واکنش نشان می‌داد؛ چنان‌که پس از ایجاد محدودیت رژیم بعث عراق علیه [[سیدمحسن حکیم]]، فرزند خود، [[سیدمصطفی خمینی]] را چندین بار به دیدار حکیم فرستاد و جو وحشت را شکست. ایشان با ستایش از مقاومت‌های حکیم، در موارد مختلف از برخورد حزب بعث با او اظهار تاسف کرد و حکیم را مرجع عظیم‌الشانی خواند که با وجود علاقه فراوانِ مردم به وی، در خانه خویش محبوس بود.{{ببینید|متن=ببینید|سیدمحسن حکیم}} همچنین به‌‌خوبی نسبت به حفظ حرمت [[سیدابوالقاسم خویی]] در نجف، مراقبت می‌کرد و با نام‌بردن از او با عنوان «حضرت آیت‌اللَّه العظمی‏»، دوست نداشت کسی نزد ایشان از خویی شکایت کند یا شئون وی را در نام‌بردن از وی رعایت نکند.{{ببینید|متن=ببینید|سیدابوالقاسم خویی}}
سلوک امام‌خمینی درباره حفظ حریم مراجع در [[نجف اشرف]] نیز چنین بود و نسبت به بی‌حرمتی و هتاکی [[رژیم بعث عراق]] به مراجع، واکنش نشان می‌داد؛ چنان‌که پس از ایجاد محدودیت رژیم بعث عراق علیه [[سیدمحسن حکیم]]، فرزند خود، [[سیدمصطفی خمینی]] را چندین بار به دیدار حکیم فرستاد و جو وحشت را شکست. ایشان با ستایش از مقاومت‌های حکیم، در موارد مختلف از برخورد حزب بعث با او اظهار تاسف کرد و حکیم را مرجع عظیم‌الشانی خواند که با وجود علاقه فراوانِ مردم به وی، در خانه خویش محبوس بود.{{ببینید|متن=ببینید|سیدمحسن حکیم}} همچنین به‌‌خوبی نسبت به حفظ حرمت [[سیدابوالقاسم خویی]] در نجف، مراقبت می‌کرد و با نام‌بردن از او با عنوان «حضرت آیت‌اللَّه العظمی‏»، دوست نداشت کسی نزد ایشان از خویی شکایت کند یا شئون وی را در نام‌بردن از وی رعایت نکند.{{ببینید|متن=ببینید|سیدابوالقاسم خویی}}
===تواضع و ادب در برابر استادان===
===تواضع و ادب در برابر استادان===
۲۱٬۱۴۹

ویرایش