۲۱٬۱۴۹
ویرایش
(ابرابزار) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== مفهومشناسی == | == مفهومشناسی == | ||
جُمعه از ریشه «جمع» به معنای ضمیمهکردن چیزی به چیز دیگر<ref>ابنفارس، معجم مقاییس اللغه، ۱/۴۷۹.</ref> و نام یکی از روزهای هفته است<ref>فیومی، المصباح المنیر، ۱۰۹.</ref> که در عرب جاهلی به آن «یوم العَرُوبه» میگفتند.<ref>فراهیدی، کتاب العین، ۲/۱۲۸؛ زمخشری، الکشاف، ۴/۵۳۲؛ صالحی شامی، سبل الهدی و الرشاد، ۱/۲۷۸.</ref> بنا به نقلی | جُمعه از ریشه «جمع» به معنای ضمیمهکردن چیزی به چیز دیگر<ref>ابنفارس، معجم مقاییس اللغه، ۱/۴۷۹.</ref> و نام یکی از روزهای هفته است<ref>فیومی، المصباح المنیر، ۱۰۹.</ref> که در عرب جاهلی به آن «یوم العَرُوبه» میگفتند.<ref>فراهیدی، کتاب العین، ۲/۱۲۸؛ زمخشری، الکشاف، ۴/۵۳۲؛ صالحی شامی، سبل الهدی و الرشاد، ۱/۲۷۸.</ref> بنا به نقلی کعببنلوی از اجداد [[پیامبر(ص)]] نخستین کسی بود که آن را به «یوم الجمعه» تغییر داد<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ۱/۵۹۳.</ref> و طبق نقل دیگری مردم مدینه پیش از [[هجرت پیامبر(ص)]] این روز را برای [[عبادت]] و تجمع انتخاب کردند و آن را به روز جمعه تغییر نام دادند.<ref>طبرسی، جوامع الجامع، ۴/۳۹۲.</ref> نماز جمعه در اصطلاح، نمازی دو رکعتی همراه با دو خطبه است که در روز جمعه و به جای نماز ظهر به [[نماز جماعت|جماعت]] و با شرایطی خوانده میشود.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۱/۱۳۳؛ امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۱۸.</ref> | ||
== پیشینه == | == پیشینه == | ||
وجود روزی از هفته برای استراحت و رسیدگی به امور عبادی و اجتماعی در [[ادیان]]، همچون شنبه بر اساس ده فرمان در [[یهود]]<ref>کتاب مقدس، خروج، ب۱۶، ۲۹، ب۲۰، ۸–۱۱ و ب۳۵، ۲–۳.</ref> و یکشنبه در مسیحیت<ref>بطرس، قاموس، ۳۹۶.</ref> دارای سابقهای طولانی است. در میان [[مسلمانان]] نیز روز جمعه برترین روز و روز استجابت دعا و بخشش گناهان است، هر کس در این روز بمیرد شهید است<ref>کلینی، الکافی، ۳/۴۱۴.</ref> و خداوند و رسولش این روز را بزرگ شمرده و آن را [[عید]] قرار دادهاند.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ۷/۳۷۶.</ref> | وجود روزی از هفته برای استراحت و رسیدگی به امور عبادی و اجتماعی در [[ادیان]]، همچون شنبه بر اساس ده فرمان در [[یهود]]<ref>کتاب مقدس، خروج، ب۱۶، ۲۹، ب۲۰، ۸–۱۱ و ب۳۵، ۲–۳.</ref> و یکشنبه در مسیحیت<ref>بطرس، قاموس، ۳۹۶.</ref> دارای سابقهای طولانی است. در میان [[مسلمانان]] نیز روز جمعه برترین روز و روز [[استجابت دعا]] و بخشش [[گناهان]] است، هر کس در این روز بمیرد شهید است<ref>کلینی، الکافی، ۳/۴۱۴.</ref> و خداوند و رسولش این روز را بزرگ شمرده و آن را [[عید]] قرار دادهاند.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ۷/۳۷۶.</ref> | ||
در قرآن | در [[قرآن کریم]]، خداوند از مؤمنان میخواهد که هنگام نماز جمعه به سوی ذکر خدا بشتابند و خرید و فروش را رها کنند.<ref>جمعه، ۹.</ref> بنا به نقلی نخستین نماز جمعه را سعدبنابیزراره در مدینه خواند و خداوند آیه نماز جمعه را نازل فرمود<ref>ابوحیان، البحر المحیط، ۱۰/۱۷۴.</ref> و سپس نخستین نماز جمعه پیامبر اکرم(ص) در آغاز ورود ایشان در میانه راه قبا به [[مدینه]] به همراهی قبیله بنیسالم برپا شد.<ref>ابنعبدالبر، الاستیعاب، ۱/۴۲؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ۴/۳۰۲؛ ابنخلدون، تاریخ ابنخلدون، ۲/۴۲۲.</ref> امروزه در آن مکان مسجد الجمعه بنا شده است.<ref>صدر، ماوراء الفقه، ۲/۲۴۷.</ref> با گسترش [[اسلام]] به سرزمینهای دیگر، پیامبر(ص) علاوه بر آنکه خود به برپایی نماز جمعه میپرداخت، برخی از صحابه را نیز برای برپایی نماز جمعه به شهرها میفرستاد.<ref>ابنماجه، سنن، ۱/۳۴۴؛ شوکانی، نیل الأوطار، ۳/۲۸۳.</ref> پس از رحلت پیامبر(ص) نماز جمعه و نماز عید را حاکمان و منصوبان آنان برپا میکردند<ref>ابنسعد، ترجمة الامامالحسین، ۳۸؛ جعفریان، دوازده رساله، ۲۲–۲۳.</ref> [[امامعلی(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] نیز در دوره زمامداری خود نماز جمعه برپا میکرد.<ref>ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ۴/۹۲؛ طالقانی، پرتوی از نهج البلاغه، ۲۸۷.</ref> و [[امامان معصوم(ع)]] در نمازهای حاکمان شرکت<ref>ابنسعد، ترجمة الامامالحسین، ۳۸.</ref> و یاران خود را نیز به شرکت در آن توصیه<ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ۷/۳۰۹–۳۱۰.</ref> میکردند. | ||
فقیهان [[شیعه]] همواره در مباحث نماز به بررسی احکام شرعی و شرایط نماز جمعه پرداختهاند<ref>طوسی، النهایه، ۱۰۳؛ حلی، علامه، نهایة الاحکام، ۲/۹–۱۱؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۱/۱۳۰.</ref> و رسالههای متعددی نیز نگاشتهاند.<ref>آقابزرگ، الذریعة، ۱۵/۶۳.</ref> [[امامخمینی]] نخست در تعلیقه بر کتاب | فقیهان [[شیعه]] همواره در مباحث نماز به بررسی احکام شرعی و شرایط نماز جمعه پرداختهاند<ref>طوسی، النهایه، ۱۰۳؛ حلی، علامه، نهایة الاحکام، ۲/۹–۱۱؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۱/۱۳۰.</ref> و رسالههای متعددی نیز نگاشتهاند.<ref>آقابزرگ، الذریعة، ۱۵/۶۳.</ref> [[امامخمینی]] نخست در [[تعلیقة علی وسیلة النجاة|تعلیقه بر کتاب وسیلة النجاة]]<ref>امامخمینی، وسیلة النجاة، ۱۲۳ و ۲۲۲.</ref> و [[التعلیقة علی العروة الوثقی (کتاب)|تعلیقه بر عروة الوثقی]]<ref>امامخمینی، التعلیقة، ۲۷۲.</ref> اصل وجوب تخییری نماز جمعه را در عصر غیبت پذیرفته و سپس در [[تحریر الوسیله|کتاب تحریر الوسیله]] به صورت مفصل شرایط و احکام نماز جمعه و فروع آن را در باب مستقلی ذکر کرده است. ایشان پس از [[انقلاب اسلامی]] نیز در [[استفتائات امامخمینی|استفتائات]] به پرسشهای متعددی در این زمینه پاسخ داده<ref>امامخمینی، استفتائات، ۱/۲۶۷–۲۶۸.</ref> و در سخنرانیها بر آن تأکید کرده است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۳۳۳، ۴۹۲ و ۱۰/۱۶، ۳۴۱.</ref> | ||
در [[عصر غیبت]] به دلیل نبود حکومت شیعی، شیعیان از اقامه این فریضه جز در موارد خاص محروم بودند<ref>جعفریان، دوازده رساله، ۲۷–۲۸.</ref> اما با رسمیتیافتن مذهب شیعه در | در [[عصر غیبت]] به دلیل نبود حکومت شیعی، شیعیان از اقامه این فریضه جز در موارد خاص محروم بودند<ref>جعفریان، دوازده رساله، ۲۷–۲۸.</ref> اما با رسمیتیافتن مذهب شیعه در [[صفویه|زمان صفویه]]، نماز جمعه نیز به امامت عالمانی همچون [[محقق کرکی]] برپا گردید.<ref>الگار، حیاء نماز جمعه، ۲/۴۳۱.</ref> با روی کار آمدن [[قاجاریه|قاجار]] در بیشتر شهرهای مهم [[ایران]] ازجمله تهران، اصفهان، تبریز، قم و مشهد نماز جمعه اقامه شد؛ اما اینکه خطیب جمعه را پادشاه و افراد دربار برمیگزیدند، سبب شد از اهمیت نماز جمعه کاسته شود.<ref>جعفریان، صفویه، ۱/۲۷۰–۲۷۲.</ref> در دوران [[رژیم پهلوی]]، نماز جمعه به صورت نیمهتعطیل درآمد و تنها در برخی نقاط خوانده میشد<ref>یزدی، نقش روحانیت، ۸۴.</ref>؛ اما پس از برپایی [[نظام جمهوری اسلامی ایران|نظام جمهوری اسلامی]] به رهبری [[امامخمینی]] با فرمان ایشان نماز جمعه در سطح وسیعی احیا شد. | ||
== حکم نماز جمعه == | == حکم نماز جمعه == | ||
وجوب اقامه نماز جمعه در زمان حضور [[امام معصوم(ع)]] یا نایب خاص ایشان، مورد اتفاق فقیهان شیعه و از ضروریات دین شمرده شده است<ref>شهید ثانی، رسائل، ۱/۱۷۳؛ خویی، موسوعه، ۱۱/۱۳–۱۴.</ref>؛ اما دربارهٔ استمرار این حکم در عصر | وجوب اقامه نماز جمعه در زمان حضور [[امام معصوم(ع)]] یا نایب خاص ایشان، مورد اتفاق فقیهان شیعه و از ضروریات دین شمرده شده است<ref>شهید ثانی، رسائل، ۱/۱۷۳؛ خویی، موسوعه، ۱۱/۱۳–۱۴.</ref>؛ اما دربارهٔ استمرار این حکم در [[عصر غیبت]]، اتفاق نظری وجود ندارد. در قرن چهارم [[شیخ مفید]]،<ref>مفید، المقنعه، ۱۶۳.</ref> قائل به وجوب تعیینی نماز جمعه بوده که این نظر تا قرن دهم طرفداری نداشته است. بیشتر فقها در این قرون وجوب تعیینی نماز جمعه را مشروط به برپایی سلطان عادل (امام معصوم(ع)) و از شئون ویژه او دانستهاند که برخی از این فقها عبارتاند از: | ||
[[سید مرتضی]]،<ref>سید مرتضی، المسائل الناصریات، ۲۶۵.</ref> [[شیخ طوسی]]،<ref>طوسی، المبسوط، ۱/۱۴۳.</ref> [[ابنادریس]]،<ref>ابنادریس، السرائر الحاوی، ۱/۲۹۲.</ref> [[محقق حلی]]<ref>حلی، محقق، شرائع الاسلام، ۱/۸۴.</ref> و [[علامه حلی]].<ref>حلی، علامه، منتهی المطلب، ۵/۳۳۴.</ref> از قرن دهم فقها از شرط سلطان [[عادل]] عدول کرده و عالمانی همچون [[شهید ثانی]]،<ref>شهید ثانی، رسائل، ۱/۱۷۳.</ref> سیدمحمد عاملی<ref>عاملی، سیدمحمدجواد، مفتاح الکرامة، ۴/۸.</ref> و [[محدث بحرانی]]<ref>بحرانی، الحدائق الناضرة، ۹/۳۵۵–۳۵۶ و ۳۷۸.</ref> و دیگران<ref>فیض کاشانی، مفاتیح الشرائع، ۱/۱۷–۱۸؛ مجلسی، بحار الانوار، ۸۶/۱۳۹ و ۱۴۳.</ref> قائل به مشروعیت آن در عصر غیبت و وجوب تعیینی آن شدند. این فقها برای اثبات آن به امر به نماز جمعه در قرآن کریم در قالب واژه «فَاسْعَوْا»<ref>جمعه، ۹.</ref> و تلقی وجوب از آن و به روایت متواتر نیز<ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ۷/۲۹۵ و ۳۰۱.</ref> استناد کردهاند.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۸۶/۱۲۴؛ بحرانی، الحدائق الناضرة، ۹/۳۹۸.</ref> در این میان برخی از فقها در قرن سیزدهم و چهاردهم، قائل به وجوب تخییری نماز جمعه شدهاند. | [[سید مرتضی]]،<ref>سید مرتضی، المسائل الناصریات، ۲۶۵.</ref> [[شیخ طوسی]]،<ref>طوسی، المبسوط، ۱/۱۴۳.</ref> [[ابنادریس]]،<ref>ابنادریس، السرائر الحاوی، ۱/۲۹۲.</ref> [[محقق حلی]]<ref>حلی، محقق، شرائع الاسلام، ۱/۸۴.</ref> و [[علامه حلی]].<ref>حلی، علامه، منتهی المطلب، ۵/۳۳۴.</ref> از قرن دهم فقها از شرط سلطان [[عادل]] عدول کرده و عالمانی همچون [[شهید ثانی]]،<ref>شهید ثانی، رسائل، ۱/۱۷۳.</ref> سیدمحمد عاملی<ref>عاملی، سیدمحمدجواد، مفتاح الکرامة، ۴/۸.</ref> و [[محدث بحرانی]]<ref>بحرانی، الحدائق الناضرة، ۹/۳۵۵–۳۵۶ و ۳۷۸.</ref> و دیگران<ref>فیض کاشانی، مفاتیح الشرائع، ۱/۱۷–۱۸؛ مجلسی، بحار الانوار، ۸۶/۱۳۹ و ۱۴۳.</ref> قائل به مشروعیت آن در عصر غیبت و وجوب تعیینی آن شدند. این فقها برای اثبات آن به امر به نماز جمعه در قرآن کریم در قالب واژه «فَاسْعَوْا»<ref>جمعه، ۹.</ref> و تلقی وجوب از آن و به [[روایت متواتر]] نیز<ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ۷/۲۹۵ و ۳۰۱.</ref> استناد کردهاند.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۸۶/۱۲۴؛ بحرانی، الحدائق الناضرة، ۹/۳۹۸.</ref> در این میان برخی از فقها در قرن سیزدهم و چهاردهم، قائل به وجوب تخییری نماز جمعه شدهاند. | ||
امامخمینی در تحریر الوسیله قائل به وجوب تخییری نماز جمعه شده و آن را مُجزی از نماز ظهر دانسته است.<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۸۱.</ref> این نظر مطابق با آرای جمعی از فقهای گذشته مانند سیدمحمدجواد عاملی،<ref>عاملی، سیدمحمدجواد، مفتاح الکرامة، ۸/۲۰۸–۲۰۹.</ref> [[کاشفالغطاء]]<ref>کاشفالغطاء، کشف الغطاء، ۳/۲۵۰–۲۵۱.</ref> و [[محقق نجفی]]<ref>نجفی عراقی، المعالم الزلفی، ۱۱/۱۸۷.</ref> است. اینان در پاسخ به استدلال قائلان به وجوب تعیینی، استفاده وجوب از آیه «إِذَا نُودِی لِلصَّلاةِ مِنْ یوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَی ذِکْرِ اللَّه»<ref>جمعه، ۹.</ref> را متوقف بر تحقق ندا و فراخوانی برای برپایی نماز جمعه دانستهاند و استفاده وجوب ابتدایی را از آیه منتفی شمردهاند. علاوه بر این، امر در این آیه، ظهور در وجوب ندارد، بلکه دلالت بر استحباب میکند؛ زیرا در صورت پذیرش ظهور در وجوب، [[مکلف]] باید از آغاز خطبهها تا پایان نماز حضور داشته باشد؛ در حالیکه به | امامخمینی در [[تحریر الوسیله]] قائل به وجوب تخییری نماز جمعه شده و آن را مُجزی از نماز ظهر دانسته است.<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۸۱.</ref> این نظر مطابق با آرای جمعی از فقهای گذشته مانند سیدمحمدجواد عاملی،<ref>عاملی، سیدمحمدجواد، مفتاح الکرامة، ۸/۲۰۸–۲۰۹.</ref> [[کاشفالغطاء]]<ref>کاشفالغطاء، کشف الغطاء، ۳/۲۵۰–۲۵۱.</ref> و [[محقق نجفی]]<ref>نجفی عراقی، المعالم الزلفی، ۱۱/۱۸۷.</ref> است. اینان در پاسخ به استدلال قائلان به وجوب تعیینی، استفاده وجوب از آیه «إِذَا نُودِی لِلصَّلاةِ مِنْ یوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَی ذِکْرِ اللَّه»<ref>جمعه، ۹.</ref> را متوقف بر تحقق ندا و فراخوانی برای برپایی نماز جمعه دانستهاند و استفاده وجوب ابتدایی را از آیه منتفی شمردهاند. علاوه بر این، امر در این آیه، ظهور در وجوب ندارد، بلکه دلالت بر استحباب میکند؛ زیرا در صورت پذیرش ظهور در وجوب، [[مکلف]] باید از آغاز خطبهها تا پایان نماز حضور داشته باشد؛ در حالیکه به [[اجماع]] فقها حاضرشدن در هنگام خطبهها واجب نیست.<ref>خویی، موسوعه، ۱۱/۱۵–۱۷.</ref> [[روایات]]<ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ۷/۲۹۵ و ۳۰۱.</ref> نیز در مقام بیان اصل وجوب نماز جمعه میباشند نه بیان شرایط و اجزای آن<ref>خویی، موسوعه، ۱۱/۱۷–۱۸.</ref>؛ بنابراین وجوبْ مردد میان تعیینی و تخییری میشود و شواهد متعددی ذکر شده که وجوب تعیینی مراد نیست، مانند ترک نماز جمعه از سوی یاران امامان(ع) که خود راویان این احادیث بودند؛ همچنین احادیثی وجود دارد که نماز جمعه را بر کسانی که در فاصله بیشتر از دو فرسخ زندگی میکنند، یا خطیب ندارند، واجب نمیدانند.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ۷/۲۹۵ و ۲۹۷.</ref> از این شواهد استفاده میشود نماز جمعه وجوب تعیینی ندارد.<ref>خویی، موسوعه، ۱۱/۲۴–۲۵.</ref> | ||
== شرایط و احکام نماز جمعه == | == شرایط و احکام نماز جمعه == | ||
فقها برای وجوب و صحت نماز جمعه شرایطی را ذکر کردهاند؛ مانند اسلام که شرط صحت است و | فقها برای وجوب و صحت نماز جمعه شرایطی را ذکر کردهاند؛ مانند [[اسلام]] که شرط صحت است و بلوغ، [[عقل]]، وقت، عدد، دو خطبه و غیره که هم شرط صحتاند و هم شرط وجوب. همچنین آزادبودن (بردهنبودن)، حاضربودن (مسافرنبودن)، عاجزنبودن و زمینگیرنبودن از شرایط وجوباند.<ref>کرکی، جامع المقاصد، ۲/۴۱۶.</ref> [[امامخمینی]] نیز همچون دیگر فقها<ref>طوسی، الخلاف، ۱/۶۱۵ و ۶۲۶؛ کرکی، جامع المقاصد، ۲/۴۱۶؛ عاملی، سیدمحمدجواد، مفتاح الکرامة، ۸/۱۷۲.</ref> برای انعقاد و صحّت نماز جمعه، شرایطی را بیان کرده است که مورد اتفاق فقهاست؛ مانند رعایت فاصله شرعی میان دو نماز جمعه که سه میل(۵۵۴۴ متر) است، اقامه جماعت، خواندن دو خطبه و وجود حداقلی از نمازگزاران.<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۱۹.</ref> | ||
امامخمینی در تعیین حداقل تعداد نمازگزاران، همراه با امامجمعه، مانند بیشتر فقها<ref>مفید، المقنعه، ۱۶۴؛ حلی، محقق، شرائع الاسلام، ۱/۸۴؛ سلار، المراسم العلویة، ۷۷؛ ابنادریس، السرائر الحاوی، ۱/۳۰۳.</ref> پنج نفر را کافی دانسته است،<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۱۸.</ref> ولی برخی فقها عدد هفت نفر را شرط وجوب نماز جمعه و حضور پنج نفر را موجب صحت آن دانستهاند.<ref>طوسی، المبسوط، ۱/۱۴۳؛ ابنزهره، غنیة النزوع، ۹۰؛ سیستانی، رساله، ۱۶۱.</ref> منشأ اختلاف آرا، اختلاف مضامین [[روایات]] است.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ۷/۳۰۴–۳۰۷.</ref> فقها راه حلهای مختلفی را برای رفع تعارض میان آنها ارائه کردهاند.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۱/۱۹۸.</ref> امامخمینی حضور پنج نفر را شرط وجوب دانسته و کمتر از آن را صحیح ندانسته و مستند قول مخالف را ضعیف شمرده است.<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۱۸.</ref> همچنین نماز جمعه بر کسی [[واجب]] است که مکلف، مرد، آزاد، حاضر و سالم باشد؛ بنابراین بر افراد غیر بالغ، زنان، بردگان، مسافران، سالخوردگان، بیماران و نابینایان خواندن نماز جمعه در عصر حضور لازم نیست؛ هرچند اگر بخوانند، صحیح است.<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۲۳.</ref> | |||
یکی دیگر از شرایط نماز جمعه، خواندن دو خطبه است. در حدیثی آمده است [[امامرضا(ع)]] در تبیین فلسفه خطبه، آن را فرصتی دانسته که زمامدار جامعه، در این گردهمایی عمومی مردم را موعظه و به اطاعت الهی ترغیب میکند و آنان را از مصالح دینی و دنیایی آگاه میسازد.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ۷/۳۴۴.</ref> امامخمینی همسو با اجماع فقها،<ref>حلی، محقق، المعتبر، ۲/۲۸۳؛ بحرانی، الحدائق الناضرة، ۱۰/۸۱.</ref> خواندن دو خطبه را واجب میشمرد و نماز جمعه را بدون آن صحیح نمیداند.<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۱۸؛ بنیهاشمی، قاموس الکتاب المقدس، ۱/۸۴۶–۸۴۸.</ref> ایشان همانند دیگر فقها<ref>حلی، علامه، نهایة الاحکام، ۲/۳۲–۳۳؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۱/۲۰۸.</ref> بر این باور است که حمد [[خداوند]] در هر یک از دو خطبه واجب است و احتیاط واجب آن است که پس از [[حمد]]، ثنای الهی گفته شود و در خطبه اول بر پیامبر(ص) و آل او درود فرستند و در خطبه دوم این عمل واجب است و سفارش به تقوای الهی نیز در خطبه اول واجب و در خطبه دوم احتیاط واجب است. همچنین در خطبه اول باید و در خطبه دوم بنابر [[احتیاط واجب]] باید سورهای در پایان آنها خوانده شود.<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۲۰.</ref> افزون بر این شرایط، فقها پارهای از امور را در خواندن خطبهها چون وقت خواندن دو خطبه، تقدیم خطبه بر نماز جمعه، ایستادن امام هنگام خواندن دو خطبه و نشستن میان دو خطبه را شرط دانستهاند.<ref>حلی، علامه، نهایة الاحکام، ۲/۳۵–۳۶؛ بحرانی، الحدائق الناضرة، ۱۰/۸۴–۸۵؛ امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۲۱.</ref> | یکی دیگر از شرایط نماز جمعه، خواندن دو خطبه است. در حدیثی آمده است [[امامرضا(ع)]] در تبیین فلسفه خطبه، آن را فرصتی دانسته که زمامدار جامعه، در این گردهمایی عمومی مردم را موعظه و به اطاعت الهی ترغیب میکند و آنان را از مصالح دینی و دنیایی آگاه میسازد.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ۷/۳۴۴.</ref> امامخمینی همسو با اجماع فقها،<ref>حلی، محقق، المعتبر، ۲/۲۸۳؛ بحرانی، الحدائق الناضرة، ۱۰/۸۱.</ref> خواندن دو خطبه را واجب میشمرد و نماز جمعه را بدون آن صحیح نمیداند.<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۱۸؛ بنیهاشمی، قاموس الکتاب المقدس، ۱/۸۴۶–۸۴۸.</ref> ایشان همانند دیگر فقها<ref>حلی، علامه، نهایة الاحکام، ۲/۳۲–۳۳؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۱/۲۰۸.</ref> بر این باور است که حمد [[خداوند]] در هر یک از دو خطبه واجب است و احتیاط واجب آن است که پس از [[تسبیح و تحمید|حمد]]، ثنای الهی گفته شود و در خطبه اول بر پیامبر(ص) و آل او درود فرستند و در خطبه دوم این عمل واجب است و سفارش به تقوای الهی نیز در خطبه اول واجب و در خطبه دوم احتیاط واجب است. همچنین در خطبه اول باید و در خطبه دوم بنابر [[احتیاط واجب]] باید سورهای در پایان آنها خوانده شود.<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۲۰.</ref> افزون بر این شرایط، فقها پارهای از امور را در خواندن خطبهها چون وقت خواندن دو خطبه، تقدیم خطبه بر نماز جمعه، ایستادن امام هنگام خواندن دو خطبه و نشستن میان دو خطبه را شرط دانستهاند.<ref>حلی، علامه، نهایة الاحکام، ۲/۳۵–۳۶؛ بحرانی، الحدائق الناضرة، ۱۰/۸۴–۸۵؛ امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۲۱.</ref> | ||
== وقت نماز جمعه == | == وقت نماز جمعه == | ||
فقها در تعیین وقت خواندن خطبهها اختلاف نظر دارند.<ref>طوسی، النهایه، ۱۰۵.</ref> امامخمینی مانند برخی از فقها، خواندن خطبهها را پیش از زوال (ظهر شرعی) جایز شمرده است؛ هرچند احتیاط مستحب دانسته پس از زوال خوانده شود.<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۲۱؛ بنیهاشمی، قاموس الکتاب المقدس، ۱/۸۴۹.</ref> برخی دیگر تأخیر خطبهها را تا پس از زوال واجب دانستهاند. آخرین فرصت برپایی نماز جمعه نیز تا رسیدن سایه | فقها در تعیین وقت خواندن خطبهها اختلاف نظر دارند.<ref>طوسی، النهایه، ۱۰۵.</ref> امامخمینی مانند برخی از فقها، خواندن خطبهها را پیش از زوال (ظهر شرعی) جایز شمرده است؛ هرچند احتیاط مستحب دانسته پس از زوال خوانده شود.<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۲۱؛ بنیهاشمی، قاموس الکتاب المقدس، ۱/۸۴۹.</ref> برخی دیگر تأخیر خطبهها را تا پس از زوال واجب دانستهاند. آخرین فرصت برپایی نماز جمعه نیز تا رسیدن سایه شاخص به اندازه دو قدمِ متعارف است.<ref>حلی، علامه، نهایة الاحکام، ۲/۳۵؛ خویی، توضیح المسائل، ۱۲۹؛ سیستانی، رساله، ۱۶۱.</ref> امامخمینی تصریح میکند در صورت فوت وقت، نماز ظهر واجب میشود و نماز جمعه [[قضا]] ندارد.<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۲۴–۲۲۵.</ref> | ||
== شرایط امامجمعه == | == شرایط امامجمعه == | ||
امامجمعه دارای شرایطی است. امامخمینی شرایط امامجمعه را همان شرایط [[امام جماعت]] میداند که عبارتاند از: | امامجمعه دارای شرایطی است. امامخمینی شرایط امامجمعه را همان شرایط [[امام جماعت]] میداند که عبارتاند از: | ||
عقل، [[ایمان]]، حلالزادهبودن و [[عدالت]]؛ چنانکه | عقل، [[ایمان]]، حلالزادهبودن و [[عدالت (فقه)|عدالت]]؛ چنانکه بلوغ و مردبودن (ذکورت) نیز شرط است و امامت کودکان و زنان در نماز جمعه صحیح نیست؛ گرچه کسی امامت آنها را در نماز جماعت بیاشکال بداند.<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۲۶.</ref> فقیهان پیشین نیز به این شرایط تصریح کردهاند.<ref>حلی، محقق، شرائع الاسلام، ۱/۷۶؛ شهید اول، نیل الأوطار، ۱/۱۸۸؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۱/۲۹۶–۲۹۹.</ref> | ||
== نصب امامجمعه == | == نصب امامجمعه == | ||
در عصر حضور برپایی نماز جمعه به [[امامت]] سلطان عادل از شرایط نماز و از شئون امامت است.<ref>حلی، علامه، تذکرة الفقهاء، ۴/۲۰؛ کرکی، رسائل، ۱/۱۹۴ و ۲۰۴.</ref> [[وحید بهبهانی]] معتقد است دراینباره حدود چهل ادعای اجماع وجود دارد.<ref>وحید بهبهانی، الحاشیه، ۳/۱۹۳.</ref> عمده دلیل آنان ضرورت اجتماعی و جلوگیری از اختلال نظام است که در فلسفه امامت دخالت دارد و نمیتوان چنین امری را در برپایی نماز جمعه نادیده انگاشت.<ref>وحید بهبهانی، مصابیح، ۱/۳۹۳–۳۹۷.</ref> علاوه بر آن احادیث متعددی نیز دراینباره وجود دارد.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ۷/۳۰۵–۳۰۶.</ref> | در عصر حضور برپایی نماز جمعه به [[امامت]] سلطان عادل از شرایط نماز و از شئون امامت است.<ref>حلی، علامه، تذکرة الفقهاء، ۴/۲۰؛ کرکی، رسائل، ۱/۱۹۴ و ۲۰۴.</ref> [[وحید بهبهانی]] معتقد است دراینباره حدود چهل ادعای اجماع وجود دارد.<ref>وحید بهبهانی، الحاشیه، ۳/۱۹۳.</ref> عمده دلیل آنان ضرورت اجتماعی و جلوگیری از اختلال نظام است که در فلسفه امامت دخالت دارد و نمیتوان چنین امری را در برپایی نماز جمعه نادیده انگاشت.<ref>وحید بهبهانی، مصابیح، ۱/۳۹۳–۳۹۷.</ref> علاوه بر آن احادیث متعددی نیز دراینباره وجود دارد.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ۷/۳۰۵–۳۰۶.</ref> | ||
در عصر غیبت در اینکه آیا فقها میتوانند نماز جمعه برپا کنند تردید شده<ref>وحید بهبهانی، الحاشیه، ۳/۱۸۱، عاملی، سیدمحمدجواد، مفتاح الکرامة، ۸/۲۲۲–۲۲۶.</ref> و برخی از فقها برپایی نماز جمعه را [[حرام]] دانستهاند.<ref>نجفی عراقی، المعالم الزلفی، ۶۷.</ref> در برابر آنان، بسیاری از فقها قائل به جواز برپایی آن و نصب عام فقها دربارهٔ آن شدهاند<ref>طوسی، الخلاف، ۱/۶۲۶؛ خویی، موسوعه، ۱۱/۳۸–۳۹.</ref> و [[محقق کرکی]] بهتفصیل به این مطلب پرداخته و نتیجه گرفته است مشروعیت نماز جمعه در عصر غیبت برای فقیه، نظر بزرگانِ فقهای شیعه است.<ref>کرکی، رسائل، ۱/۱۴۴–۱۴۵ و ۱۶۰.</ref> امامخمینی مانند جمعی از فقها<ref>حلی، علامه، مختلف الشیعه، ۲/۲۳۸–۲۳۹؛ شهید اول، نیل الأوطار، ۱/۱۸۶؛ فاضل مقداد، التنقیح الرائع، ۱/۲۳۱؛ ابنفهد، المهذب البارع، ۱/۴۱۴؛ میرزای قمی، غنائم الأیام، ۲/۲۸–۲۹.</ref> قائل به جواز برپایی نماز جمعه در عصر غیبت شده و بر نقش | در عصر غیبت در اینکه آیا فقها میتوانند نماز جمعه برپا کنند تردید شده<ref>وحید بهبهانی، الحاشیه، ۳/۱۸۱، عاملی، سیدمحمدجواد، مفتاح الکرامة، ۸/۲۲۲–۲۲۶.</ref> و برخی از فقها برپایی نماز جمعه را [[حرام]] دانستهاند.<ref>نجفی عراقی، المعالم الزلفی، ۶۷.</ref> در برابر آنان، بسیاری از فقها قائل به جواز برپایی آن و نصب عام فقها دربارهٔ آن شدهاند<ref>طوسی، الخلاف، ۱/۶۲۶؛ خویی، موسوعه، ۱۱/۳۸–۳۹.</ref> و [[محقق کرکی]] بهتفصیل به این مطلب پرداخته و نتیجه گرفته است [[مشروعیت]] نماز جمعه در عصر غیبت برای فقیه، نظر بزرگانِ فقهای شیعه است.<ref>کرکی، رسائل، ۱/۱۴۴–۱۴۵ و ۱۶۰.</ref> امامخمینی مانند جمعی از فقها<ref>حلی، علامه، مختلف الشیعه، ۲/۲۳۸–۲۳۹؛ شهید اول، نیل الأوطار، ۱/۱۸۶؛ فاضل مقداد، التنقیح الرائع، ۱/۲۳۱؛ ابنفهد، المهذب البارع، ۱/۴۱۴؛ میرزای قمی، غنائم الأیام، ۲/۲۸–۲۹.</ref> قائل به جواز برپایی نماز جمعه در عصر غیبت شده و بر نقش ولی امر مسلمین تأکید کرده است.<ref>امامخمینی، استفتائات، ۱/۲۶۸.</ref> ایشان هرچند در تحریر الوسیله به این ویژگی اشاره نکرده است، ولی در جای دیگر آن را از شئون حاکم شمرده و تصریح کرده است بدون نصب از سوی ولی امر، تصدی و برپایی نماز جمعه از سوی دیگران [[جایز]] نیست<ref>امامخمینی، استفتائات، ۱/۲۶۸؛ امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۲۸۰.</ref> و این خود حاکی از بُعد حکومتی نماز جمعه است. گسترش نماز جمعه و اهمیت آن در میان مردم، باعث شده است که بیشتر استفتائات از امامخمینی ناظر به مسائلی مانند منصب امامت جمعه<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۲۶۸.</ref> و برپایی جانشین امامت جمعه<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۲۶۹.</ref> و حضور [[زنان]]<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۶۲۷.</ref> و اهتمام به بهرهوری از خطبهها<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۲۷۰.</ref> بوده است. | ||
== بُعد سیاسی نماز جمعه == | == بُعد سیاسی نماز جمعه == | ||
بسیاری از مسائل نماز جمعه که امامخمینی در [[تحریر الوسیله]] به آنها پرداخته، در دیگر کتابهای فقهی شیعه نیز دیده میشود؛ اما نکته مهمِ دیدگاه ایشان در تحریر الوسیله، توجه به بعد سیاسی نماز جمعه و خطبههای آن است. ایشان نماز جمعه را مانند [[حج]] از مواقف بزرگ و مراسم عبادی آن را دارای اهمیت سیاسی دانسته که متأسفانه مسلمانان از آن غافلاند و سپس تأکید کرده است اگر کسی اندک تأملی در احکام اسلامی کند درمییابد | بسیاری از مسائل نماز جمعه که امامخمینی در [[تحریر الوسیله]] به آنها پرداخته، در دیگر کتابهای فقهی شیعه نیز دیده میشود؛ اما نکته مهمِ دیدگاه ایشان در تحریر الوسیله، توجه به بعد سیاسی نماز جمعه و خطبههای آن است. ایشان نماز جمعه را مانند [[حج]] از مواقف بزرگ و مراسم عبادی آن را دارای اهمیت سیاسی دانسته که متأسفانه مسلمانان از آن غافلاند و سپس تأکید کرده است اگر کسی اندک تأملی در احکام اسلامی کند درمییابد [[اسلام]] دین سیاست است و هر کس خیال کند اسلام از [[سیاست]] جداست، ناآگاه است و از اسلام و سیاست اطلاع ندارد. ایشان همچنین تأکید کرده است امامجمعه باید ضمن خطبهاش مردم را به آنچه در کشورهای اسلامی و غیر اسلامی به [[مصلحت]] دین و دنیای [[مردم]] است، مطلع سازد و از امور سیاسی و اقتصادی که در استقلال و آزادی آنان دخالت دارد، سخن گوید و آنان را از مداخله دولتهای ظالم و استعمارگر در امور سیاسی و اقتصادی که منجر به [[استعمار و استثمار]] آنان است، آگاه گرداند.<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۲۱.</ref> | ||
== احیای نماز جمعه == | == احیای نماز جمعه == | ||
پیش از پیروزی انقلاب | پیش از [[انقلاب اسلامی ایران|پیروزی انقلاب اسلامی]]، بحث از نماز جمعه در آثار امامخمینی منحصر در آثار مکتوب ایشان بود؛ اما پس از انقلاب اسلامی، این بحث روح تازهای گرفت و امامخمینی آن را احیا کرد. نخستین امامجمعهای که ایشان در تهران تعیین کرد، [[سیدمحمود طالقانی]] بود. طالقانی در روز پنجم مرداد ۱۳۵۸ در ماه مبارک رمضان نخستین نماز جمعه را در [[دانشگاه تهران]] اقامه کرد.<ref>میرابوالقاسمی، طالقانی فریادی در سکوت، ۲۱۰ و ۲۱۱.</ref> در مراکز استانها و برخی شهرها نیز [[امامان جمعه منصوب امامخمینی|امامان جمعه]] را امامخمینی منصوب کرده است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۲۵۷، ۲۶۶، ۳۱۹، ۴۹۲ و…</ref> | ||
== آثار فردی و اجتماعی == | == آثار فردی و اجتماعی == | ||
امامخمینی نماز جمعه را محلی برای طرح مباحث سیاسی و هدایت جمعی<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۴۵۲.</ref> و فرصتی برای آگاهیبخشی به مسائل اجتماعی، رفع اختلافهای [[مسلمانان]] و گرفتاریهای آنان<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۴۴۷.</ref> و موجب آشنایی مردم با وظایف خویش<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۱۷.</ref> میدانست و بر این باور بود که امامان جمعه عامل تهذیب افراد و جامعهاند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۱۳۴.</ref> ایشان از نماز جمعه با تعابیری همچون «دژ محکم»، «سنگر اسلامی»، «نمایش قدرت سیاسی و اجتماعی اسلام»،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۴۹۲.</ref> «اجتماع سیاسی»،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۴۲۵.</ref> «فریضه الهی»،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۲۲۵.</ref> «امر مهم»،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۲۱۲.</ref> «در رأس همه امور»،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۱۹۵.</ref> «پایگاه بزرگ سعادت و سیاست اسلام»<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۲۸۷.</ref> و «یکی از برکات بسیار عظیم اسلام»<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۱۰۴.</ref> یاد کرده است. ایشان نماز جمعه را محل طرح مسائل و مشکلات سیاسی و اجتماعی مربوط به [[کشور]] و منطقه میدانست و معتقد بود برای حل این مشکلات باید راهکارهای آن نیز در نماز جمعه مطرح شود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۴۴۷؛ ۹/۳۳۳ و ۱۰/۱۶.</ref> ایشان نماز جمعه را پشتوانه محکم و عامل پیشبرد انقلاب اسلامی و بیداری مردم معرفی میکرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۴۹۲ و ۱۶/۱۸۸.</ref> این اهتمام ویژه ایشان به نماز جمعه و احیای مجدد آن و راهنماییهای ایشان که به تناسب اقتضائات زمان مطرح میشد، در بالندگی نماز جمعه و بیداری مردم، نقش ویژهای داشت و ضامن بقای انقلاب اسلامی گردید؛ همچنین موجب شد تا | امامخمینی نماز جمعه را محلی برای طرح مباحث سیاسی و هدایت جمعی<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۴۵۲.</ref> و فرصتی برای آگاهیبخشی به مسائل اجتماعی، رفع اختلافهای [[مسلمانان]] و گرفتاریهای آنان<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۴۴۷.</ref> و موجب آشنایی مردم با وظایف خویش<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۱۷.</ref> میدانست و بر این باور بود که امامان جمعه عامل تهذیب افراد و جامعهاند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۱۳۴.</ref> ایشان از نماز جمعه با تعابیری همچون «دژ محکم»، «سنگر اسلامی»، «نمایش قدرت سیاسی و اجتماعی اسلام»،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۴۹۲.</ref> «اجتماع سیاسی»،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۴۲۵.</ref> «فریضه الهی»،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۲۲۵.</ref> «امر مهم»،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۲۱۲.</ref> «در رأس همه امور»،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۱۹۵.</ref> «پایگاه بزرگ سعادت و سیاست اسلام»<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۲۸۷.</ref> و «یکی از برکات بسیار عظیم اسلام»<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۱۰۴.</ref> یاد کرده است. ایشان نماز جمعه را محل طرح مسائل و مشکلات سیاسی و اجتماعی مربوط به [[کشور]] و منطقه میدانست و معتقد بود برای حل این مشکلات باید راهکارهای آن نیز در نماز جمعه مطرح شود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۴۴۷؛ ۹/۳۳۳ و ۱۰/۱۶.</ref> ایشان نماز جمعه را پشتوانه محکم و عامل پیشبرد [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب اسلامی]] و بیداری مردم معرفی میکرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۴۹۲ و ۱۶/۱۸۸.</ref> این اهتمام ویژه ایشان به نماز جمعه و احیای مجدد آن و راهنماییهای ایشان که به تناسب اقتضائات زمان مطرح میشد، در بالندگی نماز جمعه و بیداری مردم، نقش ویژهای داشت و ضامن بقای انقلاب اسلامی گردید؛ همچنین موجب شد تا اندیشمندان آثار مختلفی را در خصوص تبیین اهمیت نماز جمعه تألیف کنند.<ref>فیاضی، نماز جمعه؛ خسروی، اهمیت نماز جماعت؛ محمودی، اهمیت نماز و عالم برزخ.</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == |