۲۱٬۱۴۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
(اصلاح ارقام، اصلاح نویسههای عربی) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''ارزشها'''، معیارهای مطلوب و شاخصهای بایستگی در زندگی. | '''ارزشها'''، معیارهای مطلوب و شاخصهای بایستگی در زندگی. | ||
از موضوعات مهم و اساسی هر جامعهای، ارزشها و هنجارهای آن جامعه است که ممکن است به گونههای مختلف اعتبار بشوند و با واژگانی مانند باید و نباید، [[حسن و قبح]]، درست و نادرست، وظیفه، تکلیف و مسئولیت، از آن یاد شود. جامعهشناسان به دلیل ابعاد کیفی و پیچیده مفهوم ارزشها، تقسیمبندیهای پرشماری از آن به دست دادهاند، مانند: مطلق و نسبی، ذهنی و عینی، ذاتی و عرضی، فرهنگی، اجتماعی، دینی، اخلاقی، حقوقی، سلبی و ایجابی. هر مکتب فکری، سلسلهای از ارزشها و بایدها و نبایدها دارد که متکی بر نوعی فلسفه یا جهانبینی است. بر اساس [[جهانبینی توحیدی]] اسلام، انسان دارای [[کرامت انسان|کرامت]] و مسئول تربیت خویش و اصلاح جامعه است. از نظر امام خمینی ارزشها به دو نوع مادی و معنوی تقسیم میشوند. ارزشهای مادی طی زمان تغییر و تحول مییابند، اما ارزشهای معنوی همیشگی و تغییرناپذیرند. ایشان اعتقاد داشت [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب اسلامی]] پیش از آنکه انقلاب سیاسی یا اقتصادی باشد، انقلاب فرهنگی و انقلاب ارزشها بود. | |||
از موضوعات مهم و اساسی هر جامعهای، ارزشها و هنجارهای آن جامعه است که ممکن است به گونههای مختلف اعتبار بشوند و با واژگانی مانند باید و نباید، [[حسن و قبح]]، درست و نادرست، وظیفه، تکلیف و مسئولیت، از آن یاد شود. جامعهشناسان به دلیل ابعاد کیفی و پیچیده مفهوم ارزشها، تقسیمبندیهای پرشماری از آن به دست دادهاند، مانند: مطلق و نسبی، ذهنی و عینی، ذاتی و عرضی، فرهنگی، اجتماعی، دینی، اخلاقی، حقوقی، سلبی و ایجابی. هر مکتب فکری، | |||
==معنای لغوی و اصطلاحی== | ==معنای لغوی و اصطلاحی== | ||
ارزش به معنای بها، قیمت، قدر، برازندگی و شایستگی است<ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۲/۱۵۳۸.</ref> و به تمام چیزهای مطلوب، مفید، خواستنی و ستودنی گفته میشود.<ref>ساروخانی، دائرةالمعارف علوم اجتماعی، ۸۴۴.</ref> ارزشها در اصطلاح جامعهشناسی، معیارهایی است که به [[جامعه]] و [[فرهنگ]] معنا میبخشد، <ref>ساروخانی، دائرةالمعارف علوم اجتماعی، ۸۴۴؛ صفایی حایری، درسهایی از انقلاب، ۲۲.</ref> رکن اساسی فرهنگ تلقی میشود<ref>رهنمایی، درآمدی بر مبانی ارزشها، ۲۲.</ref> و ابزار سنجش و داوری رفتار و گفتار افراد به شمار میرود.<ref>نیکگهر، مبانی جامعهشناسی، ۹.</ref> ارزشها تصویری از خوب و بد را به نمایش میگذارد و بر اساس آن [[مردم]] در مییابند که مجاز و ممنوع و زشت و زیبا چیست.<ref>شارون، ده پرسش، ۱۹۴.</ref> ازجمله واژگان مرتبط با | ارزش به معنای بها، قیمت، قدر، برازندگی و شایستگی است<ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۲/۱۵۳۸.</ref> و به تمام چیزهای مطلوب، مفید، خواستنی و ستودنی گفته میشود.<ref>ساروخانی، دائرةالمعارف علوم اجتماعی، ۸۴۴.</ref> ارزشها در اصطلاح جامعهشناسی، معیارهایی است که به [[جامعه]] و [[فرهنگ]] معنا میبخشد، <ref>ساروخانی، دائرةالمعارف علوم اجتماعی، ۸۴۴؛ صفایی حایری، درسهایی از انقلاب، ۲۲.</ref> رکن اساسی فرهنگ تلقی میشود<ref>رهنمایی، درآمدی بر مبانی ارزشها، ۲۲.</ref> و ابزار سنجش و داوری رفتار و گفتار افراد به شمار میرود.<ref>نیکگهر، مبانی جامعهشناسی، ۹.</ref> ارزشها تصویری از خوب و بد را به نمایش میگذارد و بر اساس آن [[مردم]] در مییابند که مجاز و ممنوع و زشت و زیبا چیست.<ref>شارون، ده پرسش، ۱۹۴.</ref> ازجمله واژگان مرتبط با ارزش، فرهنگ و هنجار است. فرهنگ، مجموعه باورها، ارزشها، الگوها و شیوههای رفتاری برخاسته از جوامع انسانی است<ref>رهنمایی، درآمدی بر مبانی ارزشها، ۲۲.</ref> و هنجار به راه، روش و [[قانون]]، <ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۱۴/۲۰۸۳۴.</ref> شیوههای احساس، اندیشه و عملی که مستقل از روان فردی افراد و قایم بر اجتماع آنان باشد، <ref>پوریانی، تبیین جامعهشناختی، ۸۵.</ref> گفته میشود. | ||
==پیشینه== | ==پیشینه== | ||
ارزشها یکی از کلمات اصلی و کلیدی جامعهشناسی و از موضوعات مهم و اساسی و بخشی از فرهنگ هر جامعهای است.<ref>روابط عمومی، امامخمینی و ارزشها، ۱۳.</ref> واژه ارزش در آغاز، معنا و کاربردی محدود داشت و صرفاً برای قیمتگذاری و ارزیابی کالاهای اقتصادی استفاده میشد؛ اما به مرور زمان، کاربرد آن در معنای ارزش اخلاقی افزایش یافت؛ به گونهای که امروزه هنگامی که بدون هیچ قیدی به کار میرود، ارزش اخلاقی به ذهن میرسد<ref>ذوعلم، انقلاب و ارزشها، ۲۵.</ref> و از همینرو مفهوم ارزش، افزون بر [[اقتصاد]] و [[فلسفه]]، در سایر علوم انسانی، مانند جامعهشناسی، روانشناسی، سیاست و [[علم حقوق|حقوق]] نیز نقشی محوری دارد.<ref>فتحعلی و دیگران، درآمدی بر مبانی | ارزشها یکی از کلمات اصلی و کلیدی جامعهشناسی و از موضوعات مهم و اساسی و بخشی از فرهنگ هر جامعهای است.<ref>روابط عمومی، امامخمینی و ارزشها، ۱۳.</ref> واژه ارزش در آغاز، معنا و کاربردی محدود داشت و صرفاً برای قیمتگذاری و ارزیابی کالاهای اقتصادی استفاده میشد؛ اما به مرور زمان، کاربرد آن در معنای ارزش اخلاقی افزایش یافت؛ به گونهای که امروزه هنگامی که بدون هیچ قیدی به کار میرود، ارزش اخلاقی به ذهن میرسد<ref>ذوعلم، انقلاب و ارزشها، ۲۵.</ref> و از همینرو مفهوم ارزش، افزون بر [[اقتصاد]] و [[فلسفه]]، در سایر علوم انسانی، مانند جامعهشناسی، روانشناسی، سیاست و [[علم حقوق|حقوق]] نیز نقشی محوری دارد.<ref>فتحعلی و دیگران، درآمدی بر مبانی اندیشه اسلامی، ۳۷.</ref> ارزشها به عنوان وسیلهای برای تشخیص و تعیین ضوابطی که بتواند رفتار اخلاقی و انسانی را از رفتار غیر اخلاقی و غیر انسانی متمایز کند، همیشه ذهن انسان را به خود مشغول ساخته است. شیوه رفتار، روابط و مناسبات افراد به طور مستقیم، به سبب تاثیر نظام ارزشی و اصول اخلاقی و شیوه ارزشیابی اشخاص برای کارکرد جامعه، اهمیتی بنیادی دارد.<ref>نیکگهر، مبانی جامعهشناسی، ۲۱۴-۲۱۵.</ref> [[امامخمینی]] نیز به ارزشها، بهویژه ارزشهای اسلامی اهمیت بسیار میداد، چنانکه معتقد بود شهیدشدن [[امامحسین(ع)]] به عنوان بزرگترین فاجعه در تاریخ اسلام و بشر، برای دفاع از ارزشهای اسلامی بوده است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۱۹۲ و ۳۱۴.</ref> | ||
==حقیقت ارزشها== | ==حقیقت ارزشها== | ||
ارزشها اموری اعتباری هستند که انسانها هنگام عمل، التزام و پایبندی خود را به آن نشان میدهند و بر اساس آن رفتار میکنند. ارزشها ممکن است به | ارزشها اموری اعتباری هستند که انسانها هنگام عمل، التزام و پایبندی خود را به آن نشان میدهند و بر اساس آن رفتار میکنند. ارزشها ممکن است به گونههای مختلفی اعتبار شود و با واژگانی، مانند باید و نباید، [[حسن و قبح]]، درست و نادرست، [[وظیفه]]، تکلیف و [[مسئولیت]]، از آن تعبیر میکنند.<ref>رهنمایی، درآمدی بر مبانی ارزشها، ۵۰.</ref> برخی معتقدند ارزشها، اعم از ارزشهای اخلاقی و دینی و هنری، اموری عینی و خارجی است و مصادیق آن مابازای خارجی دارد. در نظر برخی دیگر، ارزشها نوعی مفاهیم فلسفیاند که هرچند مابازای خارجی ندارند، دارای منشا انتزاع خارجی هستند.<ref>فتحعلی و دیگران، درآمدی بر مبانی اندیشه اسلامی، ۴۵-۴۸.</ref> | ||
هر مکتب فکری که طرحی برای نجات و رهایی و کمال و سعادت بشر | هر مکتب فکری که طرحی برای نجات و رهایی و کمال و سعادت بشر به دست میدهد، یک سلسله ارزشها، بایدها، نبایدها، شایدها و نشایدهایی در سطح فرد و جامعه میآورد که متکی بر نوعی [[فلسفه]] یا جهانبینی است که آنها را توجیه میکند.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲/۲۲۶.</ref> امامخمینی خاطرنشان کرده است که [[پیامبران الهی]] برای دعوت به [[مکارم اخلاق]] و ارزشهای انسانی برانگیخته شدند<ref>امامخمینی، جهاد اکبر، ۲۴؛ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۵۰۸.</ref> و ارزشهای ثابت و غیر قابل تغییری مانند اعتقاد به الوهیت، [[عدالت اجتماعی]] و لزوم بسط دادگری و [[جهاد]] و مبارزه با [[ستم]] را در میان بشریت منتشر ساختند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۱.</ref> [[مکتب اسلام]] نیز که بر پایه جهانبینی «توحیدی» است، موجودات جهان را هدفمند، هماهنگ و در حال تکامل و حرکت به سوی یک مرکز میداند. بر اساس جهانبینی توحیدی، انسان دارای [[کرامت انسان|کرامت]] و شرافت مخصوص و با رسالتی ویژه، مسئول [[تربیت]] خویش و اصلاح جامعه است.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲/۸۵.</ref> خوبی و بدی دنیا برای انسان، به نوع رفتار وی و طرز برخورد و عمل او بستگی دارد.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲/۸۷.</ref> از دیدگاه اسلام، سه عنصر [[علم]]، [[ایمان]] و [[عمل صالح]] میتواند موجب تعالی، رشد و نزدیکی انسان به [[خدا]] شود و عواملی، نظیر [[هوای نفس]] و [[خودپرستی]] و [[حب دنیا]] مایه سقوط او گردد.<ref>نصری، انتظار بشر از دین، ۲۹۸-۲۹۹.</ref> بر اساس تعالیم [[قرآن کریم]] و نظام ارزشی اسلام، همه انسانها با هم برابرند و تنها ملاک ارزشمندی، [[تقوا]] و پرهیزگاری است.<ref>حجرات، ۱۳؛ طباطبایی، المیزان، ۱۸/۳۲۷.</ref> | ||
[[امامخمینی]] معتقد بود اسلام نهتنها مانع رشد علمی و فکری بشر نیست، بلکه زمینه آن را آمادهتر میسازد و به آن جهت انسانی و الهی میدهد؛ اسلام با فساد اخلاق، انسان مصرفیشدن، تلاش برای لذتجویی بیشتر و سنجیدن تمام ارزشها با [[پول]] مخالف است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۴۰۸.</ref> ایشان توجه به اسلام را در این عصر ظلمانی که همه ارزشها بر باد رفته بود، منّت خداوند تعالی میدانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۱۲۹.</ref> | [[امامخمینی]] معتقد بود اسلام نهتنها مانع رشد علمی و فکری بشر نیست، بلکه زمینه آن را آمادهتر میسازد و به آن جهت انسانی و الهی میدهد؛ اسلام با فساد اخلاق، انسان مصرفیشدن، تلاش برای لذتجویی بیشتر و سنجیدن تمام ارزشها با [[پول]] مخالف است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۴۰۸.</ref> ایشان توجه به اسلام را در این عصر ظلمانی که همه ارزشها بر باد رفته بود، منّت خداوند تعالی میدانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۱۲۹.</ref> | ||
==ارزشها در مکاتب گوناگون== | ==ارزشها در مکاتب گوناگون== | ||
جامعهشناسان به دلیل ابعاد کیفی و پیچیده مفهوم ارزشها، از این اصطلاح تقسیمبندیهای متعددی، چون مطلق و نسبی، ذهنی و عینی، ذاتی و عرضی، فرهنگی، اجتماعی، دینی، اخلاقی، حقوقی، سلبی و ایجابی | جامعهشناسان به دلیل ابعاد کیفی و پیچیده مفهوم ارزشها، از این اصطلاح تقسیمبندیهای متعددی، چون مطلق و نسبی، ذهنی و عینی، ذاتی و عرضی، فرهنگی، اجتماعی، دینی، اخلاقی، حقوقی، سلبی و ایجابی به دست دادهاند.<ref>نیکگهر، مبانی جامعهشناسی، ۲۱۱-۲۱۲؛ روابط عمومی، امامخمینی و ارزشها، ۱۵-۱۸.</ref> مکاتب از حیث نوع ارزشها، قوانین حقوقی و انسانی، متنوع و متکثرند.<ref>مصباح یزدی، سلسله مباحث اسلام، ۳/۱۱-۱۲.</ref> در برخی مکاتب، ارزشها بر تامین منافع فردی و در برخی بر تامین مصالح اجتماعی و عدالت استوار شده است.<ref>مصباح یزدی، سلسله مباحث اسلام، ۳/۱۲.</ref> [[لیبرالیسم]]، ملاک ارزشگذاری انسان را [[آزادی]] میداند<ref>مصباح یزدی، سلسله مباحث اسلام، ۳/۱۶-۱۷.</ref> و معتقد است انسان در پرتو آزادی میتواند خواستهها و تمایلاتش را بشناسد و برای رسیدن به آنها تلاش کند. از دیدگاه این مکتب فکری، رشد انسان در جنبههای گوناگون شخصی، شخصیتی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی در گرو دادن آزادی به اوست.<ref>حسینی بهشتی، بررسی و تحلیلی از جهاد، ۶۳.</ref> در [[مارکسیسم]]، بنا به قرائت اکثریت، ارزشها بر پایه [[جبر]] و قضا و قدر جبری بنا شده است. این مکتب، جبر را مسلط بر [[اراده]] و معرفت انسان و محدودکننده آن دو و انسان را موجودی منفعل و بیتاثیر به شمار میآورد<ref>طبری، چند مساله اجتماعی، ۴۲-۴۳؛ مطهری، مجموعه آثار، ۲/۴۴۶-۴۷۲.</ref>؛ ولی در مکتب اسلام، انسان از هنگامی که متولد میشود، یک سلسله ارزشهای عالی و متعالی را به صورت بالقوه در درون خود دارد<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳/۴۹۲.</ref>؛ در عین حال انسان از دید اسلام، آزاد، مختار، مسئول و حاکم بر سرنوشت خویش است<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲/۸۵.</ref> و ارزش و منزلتش در سایه بندگی و اطاعت خدا نمایان میشود.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۳/۴۸۶.</ref> | ||
امامخمینی نیز ارزشها را به دو نوع مادی و معنوی تقسیم کرده است؛ ارزشهای مادی طی زمان دچار تغییر و تحول میشود؛ اما ارزشهای معنوی، مثل [[توحید]]، [[جهاد]] و [[عدالت اجتماعی]] و رفتار عادلانه حکومت با مردم، همیشگی و تغییرناپذیرند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۱.</ref> و انسان متعهد و [[مؤمن]]، بر خلاف انسان مادیگرا، هرگز حاضر به فداکردن ارزشهای پسندیده و اصیل در راه ارزشهای مادی نیست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۴۳۰-۴۳۱ و ۱۴/۴۳۷.</ref>؛ با این حال، از ارزشهای مادی با توجه به آموزههای دینی، در مسیر رسیدن به معنویات بهره میبرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۴۶۷-۴۶۸، ۷/۵۳۲ و ۱۱/۲۱۹.</ref> ایشان معتقد بود مکاتب مادی، انباشت سرمایه و گرایش به مادیات را مهمترین | امامخمینی نیز ارزشها را به دو نوع مادی و معنوی تقسیم کرده است؛ ارزشهای مادی طی زمان دچار تغییر و تحول میشود؛ اما ارزشهای معنوی، مثل [[توحید]]، [[جهاد]] و [[عدالت اجتماعی]] و رفتار عادلانه حکومت با مردم، همیشگی و تغییرناپذیرند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۱.</ref> و انسان متعهد و [[مؤمن]]، بر خلاف انسان مادیگرا، هرگز حاضر به فداکردن ارزشهای پسندیده و اصیل در راه ارزشهای مادی نیست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۴۳۰-۴۳۱ و ۱۴/۴۳۷.</ref>؛ با این حال، از ارزشهای مادی با توجه به آموزههای دینی، در مسیر رسیدن به معنویات بهره میبرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۴۶۷-۴۶۸، ۷/۵۳۲ و ۱۱/۲۱۹.</ref> ایشان معتقد بود مکاتب مادی، انباشت سرمایه و گرایش به مادیات را مهمترین ارزش و اولویت بشر معرفی میکنند، <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۱۸۳-۱۸۴.</ref> اما در مکاتب توحیدی و الهی، والاترین ارزشهای انسانی، علم و تقوا و جهاد در راه خداست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۱۸۵ و ۲۰/۳۳۳.</ref> | ||
امامخمینی [[توحید]]، <ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۳۸۷ و ۱۱/۱.</ref> [[اخلاص]] و کار برای خدا، <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۱۹۷ و ۲۰/۵۰۰.</ref> حفاظت از [[قرآن]]، <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۳۰۸.</ref> تفکر و [[تدبر در قرآن]]، <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۵۱۳.</ref> [[تبلیغ دین]]، <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲۲۷.</ref> احیای [[شعائر دینی]] و برپائی مجالس عزای [[امام حسین(ع)|سیدالشهدا(ع)]]، <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۳۴۳.</ref> را از با ارزشترین اعتقادات و کارها شمرده است. در نگاه ایشان [[آزادی]] و [[استقلال]] نیز از ارزشهای ممتاز و حیات بدون آن بیارزش است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۲۱۹.</ref> ایشان عدالتطلبی<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۱.</ref> و ظلمستیزی و زیر بار ذلتنرفتن، <ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۲۵۸.</ref> تحمل سختیها در راه رسیدن به پیروزی نهایی، <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۲۱۶، ۳۱۳ و ۴۰۸.</ref> خدمت به [[مستضعفان]]<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۱۰۹.</ref> و یاریرساندن به آنان، <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۷۰-۷۱.</ref> خدمت در نهادهای گوناگون ازجمله [[کمیته امداد امامخمینی|کمیته امداد]]، <ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۵۰۰.</ref> [[هلال احمر]]، <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۱۸۹.</ref> [[جهاد سازندگی]]، <ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۱۹۱.</ref> نیروهای قضایی<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۲۳۳.</ref> امنیتی و پلیس<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۳۴۱.</ref> را [[عبادت]] و ارزش شمرده است و مبارزه خالصانه در راه [[رضای خدا]] را ازجمله ارزشهای ستودنی ملت ایران در پیش و پس از [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب]] میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۲۴۷.</ref> و بر ارزش [[جهاد]]<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۳۳۲.</ref> و [[شهادت|شهادت در راه خدا]]<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۱۹۶.</ref> تاکید میکرد. ایشان ارزش شهیدان: [[محمدعلی رجایی]] رئیسجمهور و [[محمدجواد باهنر]] نخستوزیر و [[ائمه جمعه منصوب امامخمینی|ائمه جمعه]] را که به دست [[سازمان مجاهدین خلق]] به شهادت رسیدند، نه در مقام و مناصب دنیوی آنان که در مردمیبودن و خدمت آنان برای مردم میدانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۴۴۹.</ref> | امامخمینی [[توحید]]، <ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۳۸۷ و ۱۱/۱.</ref> [[اخلاص]] و کار برای خدا، <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۱۹۷ و ۲۰/۵۰۰.</ref> حفاظت از [[قرآن]]، <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۳۰۸.</ref> تفکر و [[تدبر در قرآن]]، <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۵۱۳.</ref> [[تبلیغ دین]]، <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲۲۷.</ref> احیای [[شعائر دینی]] و برپائی مجالس عزای [[امام حسین(ع)|سیدالشهدا(ع)]]، <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۳۴۳.</ref> را از با ارزشترین اعتقادات و کارها شمرده است. در نگاه ایشان [[آزادی]] و [[استقلال]] نیز از ارزشهای ممتاز و حیات بدون آن بیارزش است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۲۱۹.</ref> ایشان عدالتطلبی<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۱.</ref> و ظلمستیزی و زیر بار ذلتنرفتن، <ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۲۵۸.</ref> تحمل سختیها در راه رسیدن به پیروزی نهایی، <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۲۱۶، ۳۱۳ و ۴۰۸.</ref> خدمت به [[مستضعفان]]<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۱۰۹.</ref> و یاریرساندن به آنان، <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۷۰-۷۱.</ref> خدمت در نهادهای گوناگون ازجمله [[کمیته امداد امامخمینی|کمیته امداد]]، <ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۵۰۰.</ref> [[هلال احمر]]، <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۱۸۹.</ref> [[جهاد سازندگی]]، <ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۱۹۱.</ref> نیروهای قضایی<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۲۳۳.</ref> امنیتی و پلیس<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۳۴۱.</ref> را [[عبادت]] و ارزش شمرده است و مبارزه خالصانه در راه [[رضای خدا]] را ازجمله ارزشهای ستودنی ملت ایران در پیش و پس از [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب]] میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۲۴۷.</ref> و بر ارزش [[جهاد]]<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۳۳۲.</ref> و [[شهادت|شهادت در راه خدا]]<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۱۹۶.</ref> تاکید میکرد. ایشان ارزش شهیدان: [[محمدعلی رجایی]] رئیسجمهور و [[محمدجواد باهنر]] نخستوزیر و [[ائمه جمعه منصوب امامخمینی|ائمه جمعه]] را که به دست [[سازمان مجاهدین خلق]] به شهادت رسیدند، نه در مقام و مناصب دنیوی آنان که در مردمیبودن و خدمت آنان برای مردم میدانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۴۴۹.</ref> | ||
==منشا ارزشها== | ==منشا ارزشها== | ||
از نگاه [[امامخمینی]]، ارزشها دو منشا و منبع کلی دارند: منشا معنوی و الهی که ادیان آسمانی ترسیم کردهاند و منبع مادی که مکاتب مادیگرا ترویج میکنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۱۸۳.</ref> غربیان چون نمیخواهند میان ماده و معنا تفکیک کنند و در مقابل ماده، به معنا قائل شوند، در پرسش از ریشه ارزشها دچار بنبست میشوند. بعضی از آنان معتقدند انسان خود، ارزشها را میآفریند؛ در حالیکه آنچه انسان میآفریند، اعتباری و قراردادی است و واقعیتی ندارد. اگر با نگاه ماتریالیستی به انسان بنگرند و انسان را صرفاً همین بنیه مادی ببینند، اخلاق و ارزشهای معنوی و اصالت انسانیت هم بیمعنا میشود.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۲/۶۶۸-۶۷۰.</ref> امامخمینی [[اسلام]] را مهمترین ارزش و در راس همه ارزشها<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۳۰۷ و ۱۸/۱۹۲.</ref> | از نگاه [[امامخمینی]]، ارزشها دو منشا و منبع کلی دارند: منشا معنوی و الهی که ادیان آسمانی ترسیم کردهاند و منبع مادی که مکاتب مادیگرا ترویج میکنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۱۸۳.</ref> غربیان چون نمیخواهند میان ماده و معنا تفکیک کنند و در مقابل ماده، به معنا قائل شوند، در پرسش از ریشه ارزشها دچار بنبست میشوند. بعضی از آنان معتقدند انسان خود، ارزشها را میآفریند؛ در حالیکه آنچه انسان میآفریند، اعتباری و قراردادی است و واقعیتی ندارد. اگر با نگاه ماتریالیستی به انسان بنگرند و انسان را صرفاً همین بنیه مادی ببینند، اخلاق و ارزشهای معنوی و اصالت انسانیت هم بیمعنا میشود.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۲/۶۶۸-۶۷۰.</ref> امامخمینی [[اسلام]] را مهمترین ارزش و در راس همه ارزشها<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۳۰۷ و ۱۸/۱۹۲.</ref> و مبدا ارزشهایی، مانند عدالت و آزادی و رشد فردی و اجتماعی و سیاسی میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۲۶۷.</ref> و اعتقاد داشت مبدا ارزش باید از انسان بالاتر باشد و امور مادی و برتری ظاهری افراد بر یکدیگر نباید ملاک ارزش قرار گیرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۱۸۴.</ref> از دیدگاه ایشان، معیار باید الهی باشد و پیروزی و شکست را نیز باید در همان معیارهای الهی تشخیص داد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۲۸۸.</ref> | ||
==راهکارهای حفظ ارزشها== | ==راهکارهای حفظ ارزشها== | ||
از خطرناکترین نوع [[استعمار]]، حمله به ارزشها و بیپایه و | از خطرناکترین نوع [[استعمار]]، حمله به ارزشها و بیپایه و اساسکردن ارزشهای یک ملت است که به از خودبیگانگی افراد خواهد انجامید. امامخمینی حفظ ارزشها را وظیفه عموم مردم و [[مسئولان و کارگزاران|مسئولان]] میدانست.<ref>روابط عمومی، امامخمینی و ارزشها، ۲۵-۲۶.</ref> از نگاه ایشان، [[وحدت]] و همدلی، <ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۴۰۴.</ref> پرهیز از [[تفرقه]] و [[دنیادوستی]]، <ref>امامخمینی، جهاد اکبر، ۲۹-۳۰.</ref> دوری از هواهای نفسانی، <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۴۸۴.</ref> پیروی آگاهانه از [[روحانیت]]، <ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۹۷.</ref> [[نظارت]] مردم بر کار حکومت و حاکمان با توجه به اصل [[امر به معروف و نهی از منکر]]، <ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۵.</ref> [[سادهزیستی]] که به جامعه توان ایستادگی در برابر دنیای [[استکبار]] را میدهد، <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۴۷۱.</ref> [[خودباوری]] و شناخت [[فرهنگ]] و ارزشهای خودی، <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۲۱۶.</ref> بازگشت به اسلام، <ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۴۰۵.</ref> توجه به معیارهای الهی<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۲۸۸.</ref> و دعوت به اسلام، <ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۲۰.</ref> از راههای حفظ ارزشها است. | ||
امامخمینی، با نفی ارزشهای طبقاتی به عنوان یکی از آفتهای جوامع در تمام دورانها<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۴۲۵ و ۱۱/۵۵-۵۶.</ref> و پرهیز از [[رفاهطلبی]] و [[اشرافیت|تجملگرایی]] را از راهکارهای سلبی حفظ ارزشها<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۳۷۳-۳۷۴.</ref> به | امامخمینی، با نفی ارزشهای طبقاتی به عنوان یکی از آفتهای جوامع در تمام دورانها<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۴۲۵ و ۱۱/۵۵-۵۶.</ref> و پرهیز از [[رفاهطلبی]] و [[اشرافیت|تجملگرایی]] را از راهکارهای سلبی حفظ ارزشها<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۳۷۳-۳۷۴.</ref> به شمار میآورد و از [[روحانیت]] میخواست با تبلیغ و معرفی درست چهره اسلام<ref>امامخمینی، ولایت فقیه، ۱۲۷-۱۲۸؛ امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۱۱۳ و ۱۸/۳۶۴.</ref> و تطابق رفتار خود با گفتار<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۱۵.</ref> از ارزشها دفاع کنند. ایشان معتقد بود مسئولان نظام باید با پرهیز از مقامپرستی، <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۴۴۴، ۴۵۸ و ۱۸/۴۷۱.</ref> نظارت بر رسانهها<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۴۳۵.</ref> و خدمت به مردم و محرومان<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۴۱۲.</ref> ارزشها را حفظ کنند. ایشان محافظت از [[حکومت اسلامی]] در برابر تسلط و تهاجم [[اجانب|بیگانگان]] را نیازمند اهتمام عموم مردم به ارزشهای اخلاقی و پرهیز مردم و مسئولان از [[اشرافیت|اشرافیگری]] و مصرفگرایی میدانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۴۷۱؛ یوسفیان، ۱۳۹-۱۴۰.</ref> | ||
==انقلاب اسلامی و ارزشها== | ==انقلاب اسلامی و ارزشها== | ||
[[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب اسلامی]] پیش از آنکه انقلاب سیاسی یا اقتصادی باشد، انقلاب فرهنگی<ref>ذوعلم، انقلاب و ارزشها، ۷۷.</ref> و انقلاب ارزشها<ref>ذوعلم، انقلاب و ارزشها، ۱۳.</ref> بود. در نگاه امامخمینی، تحقق ارزشهای اسلامی، انسانی و خارجکردن مردم از اسارت [[نفس]]، <ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۴۵۶ و ۱۶/۵۱۵.</ref> مبارزه با انواع [[فساد]] و [[فحشا]]<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۵۴.</ref> از اهداف انقلاب اسلامی بود. پیش از انقلاب امور مادی در صدر ارزشهای مورد توجه مردم قرار داشت و گرایش به [[غربزدگی]] در شیوه زندگی و شیوه پوشیدن لباس بویژه در میان [[زن|زنان]] نمایان بود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۱۸۴.</ref> پس از استقرار [[نظام جمهوری اسلامی ایران|نظام جمهوری اسلامی]]، حاکمیت احکام و ارزشهای الهی و خدمت به مردم به اهداف و اولویتهای اصلی نظام بدل شد.<ref>نگارش، حدیث پایداری، ۱۵۰-۱۵۱.</ref> امامخمینی پس از [[تسخیر لانه جاسوسی امریکا|تسخیر سفارت امریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام]]، ارزش این عمل را در شکستن بت بزرگی که همه ممالک را گرفته بود، دانست و همه ارزشهای مادی را در برابر آن-که از ارزش سیاسی فوقالعادهای برخوردار بود-کوچک شمرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۳۰۵.</ref> همچنانکه فداشدن همه ملت برای حفظ اسلام عزیز و [[قرآن کریم]] که تامینکننده [[استقلال]]، [[آزادی]] و شرافت و همه ارزشهاست همان | [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب اسلامی]] پیش از آنکه انقلاب سیاسی یا اقتصادی باشد، انقلاب فرهنگی<ref>ذوعلم، انقلاب و ارزشها، ۷۷.</ref> و انقلاب ارزشها<ref>ذوعلم، انقلاب و ارزشها، ۱۳.</ref> بود. در نگاه امامخمینی، تحقق ارزشهای اسلامی، انسانی و خارجکردن مردم از اسارت [[نفس]]، <ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۴۵۶ و ۱۶/۵۱۵.</ref> مبارزه با انواع [[فساد]] و [[فحشا]]<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۵۴.</ref> از اهداف انقلاب اسلامی بود. پیش از انقلاب امور مادی در صدر ارزشهای مورد توجه مردم قرار داشت و گرایش به [[غربزدگی]] در شیوه زندگی و شیوه پوشیدن لباس بویژه در میان [[زن|زنان]] نمایان بود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۱۸۴.</ref> پس از استقرار [[نظام جمهوری اسلامی ایران|نظام جمهوری اسلامی]]، حاکمیت احکام و ارزشهای الهی و خدمت به مردم به اهداف و اولویتهای اصلی نظام بدل شد.<ref>نگارش، حدیث پایداری، ۱۵۰-۱۵۱.</ref> امامخمینی پس از [[تسخیر لانه جاسوسی امریکا|تسخیر سفارت امریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام]]، ارزش این عمل را در شکستن بت بزرگی که همه ممالک را گرفته بود، دانست و همه ارزشهای مادی را در برابر آن-که از ارزش سیاسی فوقالعادهای برخوردار بود-کوچک شمرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۳۰۵.</ref> همچنانکه فداشدن همه ملت برای حفظ اسلام عزیز و [[قرآن کریم]] که تامینکننده [[استقلال]]، [[آزادی]] و شرافت و همه ارزشهاست همان طور که [[امامحسین(ع)]] خود را فدای آن کرد را امری سزاوار میشمرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۳۰۸.</ref> | ||
امامخمینی بر نهادینهشدن فضایل اخلاقی در وجود انسانها تاکید میورزید<ref>برزگر، بررسی تطبیقی، ۱۰۰-۱۰۳.</ref> و به داشتن نیت و انگیزه الهی در انجام کارها و [[اخلاص]] در عمل، توجه میداد.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۳۲۵؛ امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۶۱، ۳۱۱، ۴۴۸ و ۱۸/۲۰۹-۲۱۰.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|اخلاق|علم}} ایشان همچنین هدف از تشکیل [[حکومت اسلامی]] را احیای ارزشهای اخلاقی و اسلامی میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۵۲۷ و ۵۳۱-۵۳۳.</ref> و معتقد بود مسلمانان در پناه حکومت عدل و قانون میتوانند افزون بر [[امنیت]] و آسایش، [[ایمان]] و اخلاق فاضله خود را حفظ کنند.<ref>امامخمینی، ولایت فقیه، ۱۵۳.</ref> ایشان تشکیل [[مجلس شورای اسلامی]] در مقایسه با [[مجلس شورای ملی]] زمان پهلوی را ارزشی بزرگ شمرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۴۷۱.</ref> و نیز خدمت به سازندگی و آبادانی کشور<ref>هم امامخمینی، صحیفه ان، ۹/۴۳۳.</ref> و خدمت در نهاد جهاد سازندگی<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۳۸۳.</ref> را ارزشی دیگر تلقی کرد. | امامخمینی بر نهادینهشدن فضایل اخلاقی در وجود انسانها تاکید میورزید<ref>برزگر، بررسی تطبیقی، ۱۰۰-۱۰۳.</ref> و به داشتن نیت و انگیزه الهی در انجام کارها و [[اخلاص]] در عمل، توجه میداد.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۳۲۵؛ امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۶۱، ۳۱۱، ۴۴۸ و ۱۸/۲۰۹-۲۱۰.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|اخلاق|علم}} ایشان همچنین هدف از تشکیل [[حکومت اسلامی]] را احیای ارزشهای اخلاقی و اسلامی میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۵۲۷ و ۵۳۱-۵۳۳.</ref> و معتقد بود مسلمانان در پناه حکومت عدل و قانون میتوانند افزون بر [[امنیت]] و آسایش، [[ایمان]] و اخلاق فاضله خود را حفظ کنند.<ref>امامخمینی، ولایت فقیه، ۱۵۳.</ref> ایشان تشکیل [[مجلس شورای اسلامی]] در مقایسه با [[مجلس شورای ملی]] زمان پهلوی را ارزشی بزرگ شمرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۴۷۱.</ref> و نیز خدمت به سازندگی و آبادانی کشور<ref>هم امامخمینی، صحیفه ان، ۹/۴۳۳.</ref> و خدمت در نهاد جهاد سازندگی<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۳۸۳.</ref> را ارزشی دیگر تلقی کرد. | ||
خط ۳۴: | خط ۳۳: | ||
همه چیز ازجمله [[دین]] و دیانت که ازجمله مهمترین ارزشها به شمار میآید در معرض آسیب قرار دارد.<ref>کلینی، الکافی، ۲/۳۰۷ و ۸/۱۹.</ref> بر همین اساس [[امامخمینی]] خودخواهی و [[هوای نفس]] را منشاء همه مفاسد و ضد ارزشها شمرده و بر مبارزه با آن تاکید دارد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۳۸۰.</ref> و از سوی دیگر، ضمن آنکه قدرتهای شیطانی و استعماری غرب را آفت ارزشها شمرده، یادآور شده است که عصر کنونی، عصر زوال ارزشهای انسانی و رواج ارزشهای شیطانی است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۴۱۰.</ref> و قدرتهای دنیوی تنها منافع مادی خود را ارزش میدانند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۵۴.</ref> و منطق آنها اِعمال قدرت، بدون پیروی از عقل و ارزشهای انسانی است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۲۰۷-۲۰۸.</ref> | همه چیز ازجمله [[دین]] و دیانت که ازجمله مهمترین ارزشها به شمار میآید در معرض آسیب قرار دارد.<ref>کلینی، الکافی، ۲/۳۰۷ و ۸/۱۹.</ref> بر همین اساس [[امامخمینی]] خودخواهی و [[هوای نفس]] را منشاء همه مفاسد و ضد ارزشها شمرده و بر مبارزه با آن تاکید دارد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۳۸۰.</ref> و از سوی دیگر، ضمن آنکه قدرتهای شیطانی و استعماری غرب را آفت ارزشها شمرده، یادآور شده است که عصر کنونی، عصر زوال ارزشهای انسانی و رواج ارزشهای شیطانی است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۴۱۰.</ref> و قدرتهای دنیوی تنها منافع مادی خود را ارزش میدانند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۵۴.</ref> و منطق آنها اِعمال قدرت، بدون پیروی از عقل و ارزشهای انسانی است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۲۰۷-۲۰۸.</ref> | ||
امامخمینی | امامخمینی دورکردن [[جوانان]] و دانشگاهیان کشورها از فرهنگ و ارزشهای اصیل خودی و سوقدادن آنان به سمت ارزشهای مادی غربی را جزء نقشههای استعمارگران، برای استیلا بر ممالک شرقی بر میشمرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۴۱۸.</ref> و ضمن یادآوری ارزش [[وحدت]] و همدلی انقلابیون در دوران مبارزه و پیش از پیروزی انقلاب، خواستار حفظ آن روحیه و جلوگیری از توطئهها و نفوذ دستهای مرموز برای ایجاد تفرقه میان اقشار ملت شد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۲۹-۳۰.</ref> و رفع مشکلات و آشفتگیهای اوایل انقلاب را نیازمند همگرایی و همدلی، تایید متقابل نیروها و نهادها که زمینهساز سازندگی کشور بود، میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۵۲۳-۵۲۴.</ref>؛ همچنانکه پس از هجوم ارتش عراق به مرزهای کشور و آغاز جنگ تحمیلی، دفاع در برابر متجاوز را وظیفهای اسلامی میخواند و با یادآوری ارزش و فضیلت [[جهاد]] در [[اسلام]]<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۲۵۰.</ref> و بیهمتا وصفکردن آن، رزمندگان را به سبب مقابله با این چالش میستود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۱۷۹-۱۸۰.</ref> با تلاشها و مجاهدتهای رزمندگان اسلام در جبههها، که امامخمینی آن را خارج از وصف و ثنا میدانست، <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۴۰.</ref> تمامیت ارضی کشور ایران مصون و از [[جمهوری اسلامی]] و ارزشهای بوجود آمده در سایه آن، پاسداری به عمل آمد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۴۰.</ref> در این برهه، [[امامخمینی]] بر حفظ نعمت جمهوری اسلامی و صیانت از ارزشهای انسانی تاکید میکرد و از جوانان میخواست آن را فدای [[اشرافیت|تجملات]] و عشرتها و بیبندوباریها-که به دست غرب ترویج میشود-نکنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۴۱۲ و ۴۱۷.</ref> | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
خط ۴۸: | خط ۴۷: | ||
* حسینی سیدمحمد بهشتی، بررسی و تحلیلی از جهاد، عدالت، لیبرالیسم و امامت، تهران، دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی، ۱۳۶۱ش. | * حسینی سیدمحمد بهشتی، بررسی و تحلیلی از جهاد، عدالت، لیبرالیسم و امامت، تهران، دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی، ۱۳۶۱ش. | ||
* دهخدا، علیاکبر، لغتنامه دهخدا، لغتنامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۳ش. | * دهخدا، علیاکبر، لغتنامه دهخدا، لغتنامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۳ش. | ||
* ذوعلم، علی، انقلاب و ارزشها، تهران، پژوهشگاه فرهنگ | * ذوعلم، علی، انقلاب و ارزشها، تهران، پژوهشگاه فرهنگ واندیشه اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش. | ||
* روابط عمومی نهاد رهبری، امامخمینی و ارزشها، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۸ش. | * روابط عمومی نهاد رهبری، امامخمینی و ارزشها، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۸ش. | ||
* رهنمایی، سیداحمد، درآمدی بر مبانی ارزشها، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امامخمینی، ۱۳۸۶ش. | * رهنمایی، سیداحمد، درآمدی بر مبانی ارزشها، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امامخمینی، ۱۳۸۶ش. | ||
خط ۵۶: | خط ۵۵: | ||
* طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق. | * طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق. | ||
* طبری، احسان، چند مساله اجتماعی (میهنپرستی، دمکراسی، آزادی مطبوعات، آزادی، دیپلماسی، استقلال، جنگ و صلح)، بیجا، بیتا. | * طبری، احسان، چند مساله اجتماعی (میهنپرستی، دمکراسی، آزادی مطبوعات، آزادی، دیپلماسی، استقلال، جنگ و صلح)، بیجا، بیتا. | ||
* فتحعلی، محمود و دیگران، درآمدی بر مبانی | * فتحعلی، محمود و دیگران، درآمدی بر مبانی اندیشه اسلامی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امامخمینی، چاپ دوم، ۱۳۸۱ش. | ||
* کلینی، الکافی، محمدبنیعقوب، الکافی، تصحیح علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق. | * کلینی، الکافی، محمدبنیعقوب، الکافی، تصحیح علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق. | ||
* مصباح یزدی، محمدتقی، سلسله مباحث اسلام، سیاست، حکومت، سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۸ش. | * مصباح یزدی، محمدتقی، سلسله مباحث اسلام، سیاست، حکومت، سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۸ش. | ||
خط ۶۲: | خط ۶۱: | ||
* مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۱۳، تهران، صدرا، چاپ هشتم، ۱۳۸۶ش. | * مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۱۳، تهران، صدرا، چاپ هشتم، ۱۳۸۶ش. | ||
* مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۲۲ و ج۲۳ تهران، صدرا، چاپ اول، ۱۳۸۳ش. | * مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۲۲ و ج۲۳ تهران، صدرا، چاپ اول، ۱۳۸۳ش. | ||
* نصری، عبدالله، انتظار بشر از دین (بررسی دیدگاهها در دینشناسی معاصر)، تهران، مؤسسه فرهنگی دانش و | * نصری، عبدالله، انتظار بشر از دین (بررسی دیدگاهها در دینشناسی معاصر)، تهران، مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، چاپ چهارم، ۱۳۸۵ش. | ||
* نگارش، حمید، حدیث پایداری، تهران، لوح محفوظ، چاپ اول، ۱۳۷۹ش. | * نگارش، حمید، حدیث پایداری، تهران، لوح محفوظ، چاپ اول، ۱۳۷۹ش. | ||
* نیکگهر، مبانی جامعهشناسی، عبدالحسین، مبانی جامعهشناسی، تهران، رایزن، چاپ اول، ۱۳۸۳ش. | * نیکگهر، مبانی جامعهشناسی، عبدالحسین، مبانی جامعهشناسی، تهران، رایزن، چاپ اول، ۱۳۸۳ش. |