Image-reviewer، confirmed، templateeditor
۷۲۱
ویرایش
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
==تعارض منافع فرد و جامعه== | ==تعارض منافع فرد و جامعه== | ||
جامعه انسانی از برخورد و تعارض منافع افراد تهی نیست و منافع شخصی در میان افراد آگاه، به تعارض با منافع عمومی میانجامد.<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۲۶/۳۲۰.</ref> متفکران اسلامی بر آناند که هدف اصلی یک زندگی اجتماعی نمیتواند فرد و منافع فردی باشد، بلکه هدف باید نوع و مصالح عمومی و اموری باشد که بقا و دوام و خوشی جمع را بهتر تضمین کند و بدیهی است که مصلحت جمع همان [[مصلحت]] اکثریت افراد اجتماع است؛ پس همیشه در قوانین جهان، توجه اول به منافع جمع است نه به منافع فرد. در این حالت افراد باید در برابر مصالح عمومی تسلیم و راضی و به آنها خرسند باشند و در خود احساس ناراحتی و نارضایتی نکنند. در آن صورت جامعه میتواند به سعادت واقعی امیدوار باشد.<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۲۲/۷۶.</ref> | جامعه انسانی از برخورد و تعارض منافع افراد تهی نیست و منافع شخصی در میان افراد آگاه، به تعارض با منافع عمومی میانجامد.<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۲۶/۳۲۰.</ref> متفکران اسلامی بر آناند که هدف اصلی یک زندگی اجتماعی نمیتواند فرد و منافع فردی باشد، بلکه هدف باید نوع و مصالح عمومی و اموری باشد که بقا و دوام و خوشی جمع را بهتر تضمین کند و بدیهی است که مصلحت جمع همان [[مصلحت]] اکثریت افراد اجتماع است؛ پس همیشه در قوانین جهان، توجه اول به منافع جمع است نه به منافع فرد. در این حالت افراد باید در برابر مصالح عمومی تسلیم و راضی و به آنها خرسند باشند و در خود احساس ناراحتی و نارضایتی نکنند. در آن صورت جامعه میتواند به سعادت واقعی امیدوار باشد.<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۲۲/۷۶.</ref> | ||
در نگاه امامخمینی نیز در تعارض مصلحت عمومی و مصالح فردی، مصلحت عمومی و مصالح اسلام، مقدم است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۴۶۷.</ref> و هدف همه [[پیامبران(ع)]] اصلاح جامعه است و در تعارض میان منافع جامعه و افراد، فرد باید فدا شود؛ چنانکه [[سیدالشهدا(ع)]]، خود و یارانش را برای تحقق مصلحت و [[عدالت]] در جامعه، فدا کرد. اهمیت مصالح جامعه، تا آنجاست که اگر فردی با [[موعظه]] و هدایت اصلاح نشد، راه نجات و صلاح جامعه در ازمیانبردن آن فرد و کوتاهکردن دست او از جامعه است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۲۱۷.</ref> این رویکرد بر فتوای فقهی ایشان نیز اثر گذشته است؛ برای مثال، ایشان [[فتوا]] داده است [[حاکم اسلامی]] میتواند خانهای را که در مسیر خیابان واقع شده است، برای مصالح عمومی خراب کند؛<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۴۵۲.</ref> البته درجه و اهمیت مصالح جامعه را اسلام و عقل قطعی معین میکند.<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۲۱/۳۳۰.</ref>{{ببینید|مقاله مصلحت | در نگاه امامخمینی نیز در تعارض مصلحت عمومی و مصالح فردی، مصلحت عمومی و مصالح اسلام، مقدم است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۴۶۷.</ref> و هدف همه [[پیامبران(ع)]] اصلاح جامعه است و در تعارض میان منافع جامعه و افراد، فرد باید فدا شود؛ چنانکه [[سیدالشهدا(ع)]]، خود و یارانش را برای تحقق مصلحت و [[عدالت]] در جامعه، فدا کرد. اهمیت مصالح جامعه، تا آنجاست که اگر فردی با [[موعظه]] و هدایت اصلاح نشد، راه نجات و صلاح جامعه در ازمیانبردن آن فرد و کوتاهکردن دست او از جامعه است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۲۱۷.</ref> این رویکرد بر فتوای فقهی ایشان نیز اثر گذشته است؛ برای مثال، ایشان [[فتوا]] داده است [[حاکم اسلامی]] میتواند خانهای را که در مسیر خیابان واقع شده است، برای مصالح عمومی خراب کند؛<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۴۵۲.</ref> البته درجه و اهمیت مصالح جامعه را اسلام و عقل قطعی معین میکند.<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۲۱/۳۳۰.</ref>{{ببینید|مقاله مصلحت}} | ||
==رابطه دین و جامعه== | ==رابطه دین و جامعه== | ||
قرآن کریم جامعه را مانند انسان به لحاظ سرشت مشترک و نامه عمل مشترک، مورد خطاب قرار داده و آن را حقیقتی چون فرد انسانی فرض کرده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۴/۹۶ ـ ۹۷.</ref> جامعه مجموعهای از انسانهاست و انسان بر پایه فطرت الهی گرایش به دین دارد؛<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۳/۳۸۸.</ref> از اینرو کلیت جامعه نیز نیازمند وجود رویکرد دینی است.<ref>خسروپناه، انتظارات بشر از دین، ۷۲.</ref> به باور امامخمینی، تنها [[ادیان توحیدی]] هستند که به انسان و همه ابعاد وجودی او توجه داشته و برای آن برنامه دارند؛ اساساً برنامه و هدف ادیان، انسانسازی و آسایش بشر است؛<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۲۸۷ ـ ۲۸۸.</ref> هدایت و رهبری صحیح جامعه، که به وسیله [[دین]] ممکن است،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۳۸۹.</ref> جامعه را معتدل و امور آن را بهسامانمیکند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۵۴۱ ـ ۵۴۲.</ref> از اینرو جامعه برای تأمین نیازهای معنوی افرادِ خود به دین نیازمند است.<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۴/۲۹۳.</ref> | قرآن کریم جامعه را مانند انسان به لحاظ سرشت مشترک و نامه عمل مشترک، مورد خطاب قرار داده و آن را حقیقتی چون فرد انسانی فرض کرده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۴/۹۶ ـ ۹۷.</ref> جامعه مجموعهای از انسانهاست و انسان بر پایه فطرت الهی گرایش به دین دارد؛<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۳/۳۸۸.</ref> از اینرو کلیت جامعه نیز نیازمند وجود رویکرد دینی است.<ref>خسروپناه، انتظارات بشر از دین، ۷۲.</ref> به باور امامخمینی، تنها [[ادیان توحیدی]] هستند که به انسان و همه ابعاد وجودی او توجه داشته و برای آن برنامه دارند؛ اساساً برنامه و هدف ادیان، انسانسازی و آسایش بشر است؛<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۲۸۷ ـ ۲۸۸.</ref> هدایت و رهبری صحیح جامعه، که به وسیله [[دین]] ممکن است،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۳۸۹.</ref> جامعه را معتدل و امور آن را بهسامانمیکند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۵۴۱ ـ ۵۴۲.</ref> از اینرو جامعه برای تأمین نیازهای معنوی افرادِ خود به دین نیازمند است.<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۴/۲۹۳.</ref> |