۲۵٬۴۴۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{دیگر کاربردها|عقل (ابهامزدایی)}} | {{دیگر کاربردها|عقل (ابهامزدایی)}} | ||
'''عقل (اصول فقه)'''، نقش و قلمرو حکم عقل در دستیابی به [[حکم شرعی]] به عنوان یکی از [[ادله اربعه|منابع اجتهاد]]. | '''عقل (اصول فقه)'''، نقش و قلمرو حکم عقل در دستیابی به [[حکم شرعی]] به عنوان یکی از [[ادله اربعه|منابع اجتهاد]]. | ||
[[امامخمینی]]، مراد از دلیل عقلی را ادراکات و قضایایی میداند که به واسطه آن و با درک حسن و قبح اشیا و مصالح و مفاسد آن، احکام شرعی کشف میشود. | [[امامخمینی]]، مراد از دلیل عقلی را ادراکات و قضایایی میداند که به واسطه آن و با درک حسن و قبح اشیا و مصالح و مفاسد آن، احکام شرعی کشف میشود. | ||
برای عقل تقسیماتی بیان شدهاست. عقل نظری و عملی: امامخمینی عقل نظری را نیروی ادراک کلیات دانسته و عقل عملی را قوهای روحانی میداند که به حسب ذات مجرد و به حسب فطرت مایل به خیرات است. | برای عقل تقسیماتی بیان شدهاست. عقل نظری و عملی: امامخمینی عقل نظری را نیروی ادراک کلیات دانسته و عقل عملی را قوهای روحانی میداند که به حسب ذات مجرد و به حسب [[فطرت]] مایل به خیرات است. | ||
مستقلات و غیر مستقلات عقلی: گاه عقل میتواند احکام و موضوعاتی را بهطور مستقل و بدون نیاز به هیچگونه دلیل شرعی، بشناسد که به مستقلات عقلی تعبیر میشود و در مواردی عقل بهتنهایی قادر به ادراک حکم شرعی نیست، اینگونه احکام به غیر مستقلات عقلی یا ملازمات شناخته میشوند. | مستقلات و غیر مستقلات عقلی: گاه عقل میتواند احکام و موضوعاتی را بهطور مستقل و بدون نیاز به هیچگونه دلیل شرعی، بشناسد که به مستقلات عقلی تعبیر میشود و در مواردی عقل بهتنهایی قادر به ادراک حکم شرعی نیست، اینگونه احکام به غیر مستقلات عقلی یا ملازمات شناخته میشوند. | ||
خط ۱۳: | خط ۱۲: | ||
[[شیعه]] و [[کلام|معتزله]] از مبنای حسن و قبح عقلی دفاع کردهاند و بر این باورند که افعال انسان بهخودیخود و بدون اینکه شارع درباره آن اظهار نظری کرده باشد، دارای حسن و قبح عقلیاند. امامخمینی نیز ادراک حسن و قبح را به کمک قوه عقل ممکن دانسته و حکم عقل به حسن [[عدالت]] و قبح ظلم را از همین قبیل برشمرده است. | [[شیعه]] و [[کلام|معتزله]] از مبنای حسن و قبح عقلی دفاع کردهاند و بر این باورند که افعال انسان بهخودیخود و بدون اینکه شارع درباره آن اظهار نظری کرده باشد، دارای حسن و قبح عقلیاند. امامخمینی نیز ادراک حسن و قبح را به کمک قوه عقل ممکن دانسته و حکم عقل به حسن [[عدالت]] و قبح ظلم را از همین قبیل برشمرده است. | ||
هرگاه عقل از شوائب و انگیزهها پیراسته باشد و امری را درک کند، حکم عقل با حکم شرع تلازم دارد و از حکم عقل کشف میشود که شارع هم در آن مورد حکمی نظیر و موافق حکم عقل دارد. امامخمینی با اینکه در بحث [[استصحاب]]، قاعده ملازمه را پذیرفته اما در جای دیگر تذکر داده که به صرف حکم عقل، الزام به انشای حکم و بیان خطاب شرعی نیست؛ در نتیجه حکم شرعی کشف نمیشود. | هرگاه عقل از شوائب و انگیزهها پیراسته باشد و امری را درک کند، حکم عقل با حکم شرع تلازم دارد و از حکم عقل کشف میشود که شارع هم در آن مورد حکمی نظیر و موافق حکم عقل دارد. امامخمینی با اینکه در بحث [[استصحاب]]، قاعده ملازمه را پذیرفته اما در جای دیگر تذکر داده که به صرف حکم عقل، الزام به انشای حکم و بیان خطاب شرعی نیست؛ در نتیجه [[حکم شرعی]] کشف نمیشود. | ||
== معنی == | == معنی == |