پرش به محتوا

کتاب (منبع اجتهاد): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''کتاب(۲)'''، جایگاه قرآن در [[استنباط احکام شرعی]].
'''کتاب'''، جایگاه [[قرآن]] در [[استنباط احکام شرعی]].


 
دلالت آیات قرآن یا به گونه نص است یا ظاهر. در این میان مقدار ‌اندکی از آیات صریح‌اند و دلالتشان قطعی است؛ ولی بسیاری از آیات ظاهر در مدعایند و احتمال خلاف در فهم آنها وجود دارد.
دلالت آیات [[قرآن]] یا به گونه نص است یا ظاهر. در این میان مقدار ‌اندکی از آیات صریح‌اند و دلالتشان قطعی است؛ ولی بسیاری از آیات ظاهر در مدعایند و احتمال خلاف در فهم آنها وجود دارد.


[[امام‌خمینی]] همسو با مشهور علما در اثبات حجیت ظواهر قرآن به [[بنای عقلا|سیره عقلا]] استدلال می‌کند، و به بیان فرآیند اعتماد عقلا به ظاهر یک کلام می‌پردازد، که شامل مراحلی است: اثبات اصل صدور کلام، تعیین ظهور کلام، اثبات اراده این ظهور از سوی متکلم (اراده استعمالی) و  هماهنگی اراده جدی و اراده استعمالی.
[[امام‌خمینی]] همسو با مشهور علما در اثبات حجیت ظواهر قرآن به [[بنای عقلا|سیره عقلا]] استدلال می‌کند، و به بیان فرآیند اعتماد عقلا به ظاهر یک کلام می‌پردازد، که شامل مراحلی است: اثبات اصل صدور کلام، تعیین ظهور کلام، اثبات اراده این ظهور از سوی متکلم (اراده استعمالی) و  هماهنگی اراده جدی و اراده استعمالی.


مشهور اصولیان، ظواهر قرآنی را به طور مطلق حجت می‏دانند؛ اما برخی در عمومیت آن تردید کرده‌ و قائل به تفصیل شده‏‌اند؛ از این‌رو‏ سه تفصیل وجوددارد: اختصاص فهم قرآن به مقصودین بالإفهام، اختصاص خطابات شفاهی قرآن به افراد موجود و عدم امکان فهم قرآن برای غیر معصومان.
مشهور اصولیان، ظواهر قرآنی را به طور مطلق حجت می‌‏دانند؛ اما برخی در عمومیت آن تردید کرده‌ و قائل به تفصیل شده‏‌اند؛ از این‌رو‏ سه تفصیل وجود دارد: اختصاص فهم قرآن به مقصودین بالإفهام، اختصاص خطابات شفاهی قرآن به افراد موجود و عدم امکان [[فهم قرآن]] برای غیر معصومان.


امام‌خمینی، اصل تخصیص و تقیید عمومات قرآنی را با توجه به قواعد تقنین و قانون‌گذاری پذیرفته و تخصیص و تقیید کتاب به [[خبر واحد]] را از ضرورت‌های [[فقه]] شمرده‌است، و معتقد است که مفهوم موافق توانایی تخصیص عام قرآنی را دارد؛ اما در جواز تخصیص به مفهوم مخالف، قائل به تفصیل شده‌است.
امام‌خمینی، اصل تخصیص و تقیید عمومات قرآنی را با توجه به قواعد تقنین و قانون‌گذاری پذیرفته و تخصیص و تقیید کتاب به [[خبر واحد]] را از ضرورت‌های [[فقه]] شمرده‌است، و معتقد است که مفهوم موافق توانایی تخصیص عام قرآنی را دارد؛ اما در جواز تخصیص به مفهوم مخالف، قائل به تفصیل شده‌است.
خط ۱۲: خط ۱۱:
امام‌خمینی، تواتر سایر قرائت‌ها را بی‌اساس و روایت مربوط‌ به آن را جعلی دانسته و قائل است باید قرائت مشهور که سینه‌به‌سینه به طور متواتر از [[پیامبر اکرم(ص)|پیامبر(ص)]] نقل شده، معیار قرار داده شود.
امام‌خمینی، تواتر سایر قرائت‌ها را بی‌اساس و روایت مربوط‌ به آن را جعلی دانسته و قائل است باید قرائت مشهور که سینه‌به‌سینه به طور متواتر از [[پیامبر اکرم(ص)|پیامبر(ص)]] نقل شده، معیار قرار داده شود.


بر اساس برخی از روایات، در قرآن نسخ رخ داده است؛ از این‌رو فتوادادن تنها برای کسانی جایز است که به ناسخ و منسوخ قرآن آشنا باشند. همجنین احادیث بسیاری بر لزوم عرضه روایات بر قرآن وجود دارد. دسته‌ای از روایات مرجعیت کتاب‌الله را به صورت مطلق مطرح کرده، و دسته‌ای دیگر تنها در خصوص حالت تعارض روایات، عرضه بر کتاب‌الله را مطرح می‌کنند.
بر اساس برخی از روایات، در قرآن نسخ رخ داده است؛ از این‌رو فتوادادن تنها برای کسانی جایز است که به ناسخ و منسوخ قرآن آشنا باشند. همجنین [[حدیث|احادیث]] بسیاری بر لزوم عرضه روایات بر قرآن وجود دارد. دسته‌ای از روایات مرجعیت کتاب‌الله را به صورت مطلق مطرح کرده، و دسته‌ای دیگر تنها در خصوص حالت تعارض روایات، عرضه بر کتاب‌الله را مطرح می‌کنند.


==مفهوم‌شناسی==
==مفهوم‌شناسی==
کتاب مصدر و از ماده «کتب»، به معنای نوشتن است که بعدها بر مکتوب و نوشته نیز گذاشته شده است.<ref>ابن‌اثیر، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، ۴/۱۴۷.</ref> این واژه در معانی دیگر مانند اثبات، تقدیر، ایجاب، فرض، عزم و حکم هم به‌کار رفته است.<ref>جوهری، الصحاح، تاج اللغة و صحاح العربیه، ۱/۲۰۸؛ ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغه، ۵/۱۵۹؛ راغب، مفردات الفاظ القرآن، ۶۹۹.</ref> در اصطلاح فقها، مراد از کتاب، [[قرآن]] است که بر [[پیامبر اسلام(ص)]] نازل شده و یکی از منابع استنباط احکام شرعی است.<ref>حلی، علامه، نهایۀ الوصول، ۱/۳۳۱؛ مظفر، اصول الفقه، ۳/۵۴.</ref> [[قرآن کریم]] دارای آیاتی است که [[آیات الاحکام|آیات‌الاحکام]] نامیده می‌شوند و برای استنباط احکام شرعی مورد استناد قرار می‌گیرند.{{ببینید|آیات‌ الاحکام فی التراث الامام‌الخمینی}}
کتاب مصدر و از ماده «کتب»، به معنای نوشتن است که بعدها بر مکتوب و نوشته نیز گذاشته شده است.<ref>ابن‌اثیر، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، ۴/۱۴۷.</ref> این واژه در معانی دیگر مانند اثبات، تقدیر، ایجاب، فرض، عزم و حکم هم به‌کار رفته است.<ref>جوهری، الصحاح، تاج اللغة و صحاح العربیه، ۱/۲۰۸؛ ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغه، ۵/۱۵۹؛ راغب، مفردات الفاظ القرآن، ۶۹۹.</ref> در اصطلاح فقها، مراد از کتاب، [[قرآن]] است که بر [[پیامبر اسلام(ص)]] نازل شده و یکی از منابع استنباط احکام شرعی است.<ref>حلی، علامه، نهایۀ الوصول، ۱/۳۳۱؛ مظفر، اصول الفقه، ۳/۵۴.</ref> [[قرآن کریم]] دارای آیاتی است که [[آیات الاحکام|آیات‌الاحکام]] نامیده می‌شوند و برای استنباط احکام شرعی مورد استناد قرار می‌گیرند.{{ببینید|آیات الاحکام فی تراث الامام الخمینی}}
==پیشینه==
==پیشینه==
همه کتاب‌های آسمانی که برای [[هدایت و ضلالت|هدایت]] انسان‌ها بر [[پیامبران(ع)]] نازل شده‌‌اند، محل مراجعه پیروان‌شان بوده‌اند. قرآن کریم نیز از آغاز نزول، منبع اصلی فهم احکام و فرمان‌های الهی بوده است؛ بنابراین بهره‌برداری از آن برای استنباط احکام شرعی به زمان نزول آن باز می‌گردد؛<ref>شبر، الاصول الاصلیة و القواعد الشرعیه‏، ۹۴.</ref> همچنان‌که [[روایات متواتر]] [[معصومان(ع)]]<ref>کلینی، الکافی، ۱/۵۴ ـ ۶۲ و ۳/۳۳؛ مجلسی، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، ۸۹/۲۰ و....</ref> در دعوت به مراجعه به قرآن و عمل به دستورهای آن، مؤید این مهم است؛<ref>← میرزای قمی، القوانین المحکمة فی الاصول، ۲/۳۱۵؛ انصاری، فرائد الاصول، ۱/۵۹ ـ ۶۲.</ref> اما این بهره‌برداری در برهه‌های مختلف زمانی با قوت و ضعف‌هایی همراه بوده است؛<ref>← جناتی، منابع اجتهاد از دیدگاه مذاهب اسلامی، ۳.</ref> چنان‌که زمانی در میان [[امامیه]] با قوت‌گرفتن موج [[اخباری‌گری]] در قرن یازدهم و دوازدهم هجری،<ref>← استرآبادی، الفوائد المدنیه، ۲۵۴ ـ ۲۶۱؛ بحرانی، الحدائق، ۹/۳۶۰.</ref> به حاشیه رانده شده است.<ref>میرزای قمی، القوانین المحکمة فی الاصول، ۲/۳۱۰.</ref> در عین حال از دیرباز در آثار فقهی و اصولی، فصل ویژه‌ای برای پرداختن به قرآن کریم و چگونگی استفاده از [[آیات]] آن اختصاص یافته است.<ref>مفید، التذکرة باصول الفقه، ۲۹؛ طوسی، العدة فی اصول الفقه، ۲/۴۸۳؛ حلی، علامه، نهایۀ الوصول، ۱/۳۳۱.</ref>
همه کتاب‌های آسمانی که برای [[هدایت و ضلالت|هدایت]] انسان‌ها بر [[پیامبران(ع)]] نازل شده‌‌اند، محل مراجعه پیروان‌شان بوده‌اند. قرآن کریم نیز از آغاز نزول، منبع اصلی فهم احکام و فرمان‌های الهی بوده است؛ بنابراین بهره‌برداری از آن برای استنباط احکام شرعی به زمان نزول آن باز می‌گردد؛<ref>شبر، الاصول الاصلیة و القواعد الشرعیه‏، ۹۴.</ref> همچنان‌که [[روایات متواتر]] [[معصومان(ع)]]<ref>کلینی، الکافی، ۱/۵۴ ـ ۶۲ و ۳/۳۳؛ مجلسی، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، ۸۹/۲۰ و....</ref> در دعوت به مراجعه به قرآن و عمل به دستورهای آن، مؤید این مهم است؛<ref>← میرزای قمی، القوانین المحکمة فی الاصول، ۲/۳۱۵؛ انصاری، فرائد الاصول، ۱/۵۹ ـ ۶۲.</ref> اما این بهره‌برداری در برهه‌های مختلف زمانی با قوت و ضعف‌هایی همراه بوده است؛<ref>← جناتی، منابع اجتهاد از دیدگاه مذاهب اسلامی، ۳.</ref> چنان‌که زمانی در میان [[امامیه]] با قوت‌گرفتن موج [[اخباری‌گری]] در قرن یازدهم و دوازدهم هجری،<ref>← استرآبادی، الفوائد المدنیه، ۲۵۴ ـ ۲۶۱؛ بحرانی، الحدائق، ۹/۳۶۰.</ref> به حاشیه رانده شده است.<ref>میرزای قمی، القوانین المحکمة فی الاصول، ۲/۳۱۰.</ref> در عین حال از دیرباز در آثار فقهی و اصولی، فصل ویژه‌ای برای پرداختن به قرآن کریم و چگونگی استفاده از [[آیات]] آن اختصاص یافته است.<ref>مفید، التذکرة باصول الفقه، ۲۹؛ طوسی، العدة فی اصول الفقه، ۲/۴۸۳؛ حلی، علامه، نهایۀ الوصول، ۱/۳۳۱.</ref>
۱۵٬۹۸۸

ویرایش