۲۱٬۳۸۹
ویرایش
(اصلاح ارقام) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''اعتصاب'''، دستکشیدن از فعالیت با هدف دستیابی به خواستهها. | '''اعتصاب'''، دستکشیدن از فعالیت با هدف دستیابی به خواستهها. | ||
اعتصاب، به دستازکارکشیدن برای دستیابی به هدفی معیّن تعریف شدهاست. اعتصاب میتواند آشکار یا پنهان و عمومی یا صنفی باشد. نخستین اعتصابهای کارگری در [[اروپا]]، پس از انقلاب صنعتی پیدا شد و در ایران در سال ۱۲۸۶، در خط کشتیرانی باکو ـ انزلی رخ داد. ماده ۲۳ تصویبنامه قانون کار، مصوب ۱۳۲۵ حق اعتصاب را به رسمیت شناخت؛ اما در [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران|قانون اساسی جمهوری اسلامی]] این حق به رسمیت شناخته نشده است. اعتصاب سراسری مردم در روند [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب اسلامی]] نقش مهمی ایفا کرد. [[امامخمینی]] درخواست اصلی اعتصابکنندگان را سرنگونی [[رژیم پهلوی]] دانست و بر تداوم اعتصابها و لزوم حمایت مالی از آنان تأکید کرد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، مردم به درخواست امامخمینی به اعتصابها پایان دادند. ایشان در وضعیت حساس ابتدای انقلاب، شرکت در اعتصاب را –که ناشی از تحرکات عناصر مزدور و بهرهبرداری [[اجانب|بیگانگان]] میدانست- [[گناه|معصیت]] خواند. | |||
اعتصاب، به دستازکارکشیدن برای دستیابی به هدفی معیّن تعریف شدهاست. اعتصاب میتواند آشکار یا پنهان و عمومی یا صنفی باشد. نخستین اعتصابهای کارگری در [[اروپا]]، پس از انقلاب صنعتی پیدا شد و در ایران در سال ۱۲۸۶، در خط کشتیرانی باکو ـ انزلی رخ داد. ماده ۲۳ تصویبنامه قانون کار، مصوب ۱۳۲۵ حق اعتصاب را به رسمیت شناخت؛ اما در [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران|قانون اساسی جمهوری اسلامی]] این حق به رسمیت شناخته نشده است. اعتصاب سراسری مردم در روند انقلاب اسلامی نقش مهمی ایفا کرد. | |||
== مفهومشناسی == | == مفهومشناسی == | ||
اعتصاب واژهای عربی از ریشه «عصَبَ» است که به معنای بستن چیزی به چیزی است<ref>ابنفارس، معجم مقاییس اللغه، ۴/۳۳۶.</ref> و از همینجا، به گروهی که نوعی پیوستگی با هم داشته باشند، «عصابه» میگویند،<ref>ابنفارس، معجم مقاییس اللغه، ۴/۳۳۷.</ref> و چون در اعتصاب نوعی پیوستگی گروهی وجود دارد، این واژه به کار برده شدهاست؛ از اینرو اعتصاب در فارسی از نظر لغت و اصطلاح دستازکارکشیدن عدهای و گردآمدن آنان برای دستیابی به هدفی معیّن، از قبیل تحصیل [[آزادی]] و کاستن از ساعات کار و اضافهحقوق تعریف شدهاست.<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۱/۴۶۲؛ آشوری، فرهنگ سیاسی، ۲۰.</ref><br> | اعتصاب واژهای عربی از ریشه «عصَبَ» است که به معنای بستن چیزی به چیزی است<ref>ابنفارس، معجم مقاییس اللغه، ۴/۳۳۶.</ref> و از همینجا، به گروهی که نوعی پیوستگی با هم داشته باشند، «عصابه» میگویند،<ref>ابنفارس، معجم مقاییس اللغه، ۴/۳۳۷.</ref> و چون در اعتصاب نوعی پیوستگی گروهی وجود دارد، این واژه به کار برده شدهاست؛ از اینرو اعتصاب در فارسی از نظر لغت و اصطلاح دستازکارکشیدن عدهای و گردآمدن آنان برای دستیابی به هدفی معیّن، از قبیل تحصیل [[آزادی]] و کاستن از ساعات کار و اضافهحقوق تعریف شدهاست.<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۱/۴۶۲؛ آشوری، فرهنگ سیاسی، ۲۰.</ref><br> |