۲۱٬۳۱۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''انحصارطلبی'''، تلاش برای تمرکز ثروت، [[قدرت]] و امکانات عمومی [[جامعه]] در شخص، گروه یا نهادی خاص. | '''انحصارطلبی'''، تلاش برای تمرکز ثروت، [[قدرت]] و امکانات عمومی [[جامعه]] در شخص، گروه یا نهادی خاص. | ||
تلاش برای تمرکز ثروت، قدرت و امکانات عمومی جامعه در شخص، گروه یا نهادی خاص، انحصارطلبی است. این واژه اگرچه در اصل واژهای اقتصادی و محصول نظام [[سرمایهداری]] است، در معنای گستردهاش، هر نوع سرپیچی از حدود اخلاقی و قانونی است که حریم آزادی دیگران را مختل میسازد. | تلاش برای تمرکز ثروت، قدرت و امکانات عمومی جامعه در شخص، گروه یا نهادی خاص، انحصارطلبی است. این واژه اگرچه در اصل واژهای اقتصادی و محصول نظام [[سرمایهداری]] است، در معنای گستردهاش، هر نوع سرپیچی از حدود اخلاقی و قانونی است که حریم آزادی دیگران را مختل میسازد. | ||
بارزترین وجه مبارزه [[امامخمینی]] با انحصارطلبی، مبارزه با انحصارطلبی سیاسی و مطلقگرایی رژیم پهلوی و استفاده نامشروع از قدرت بود. پس از پیروزی [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب اسلامی]] نیز ایشان با تأکید بر نفی انحصارطلبی، مشارکت اختیاری تکتک مردم در [[انتخابات]] را از راههای مقابله با انحصارطلبی حاکمان دانست و نیز برخی از شئون [[ولایت فقیه]] را به دیگران واگذار کرد. | بارزترین وجه مبارزه [[امامخمینی]] با انحصارطلبی، مبارزه با انحصارطلبی سیاسی و مطلقگرایی [[رژیم پهلوی]] و استفاده نامشروع از قدرت بود. پس از پیروزی [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب اسلامی]] نیز ایشان با تأکید بر نفی انحصارطلبی، مشارکت اختیاری تکتک مردم در [[انتخابات]] را از راههای مقابله با انحصارطلبی حاکمان دانست و نیز برخی از شئون [[ولایت فقیه]] را به دیگران واگذار کرد. | ||
از نظر امامخمینی اتهامات گروههای سیاسی مخالف در انحصارطلب خواندنِ روحانیون و بهویژه [[حزب جمهوری اسلامی]]، به دلیل ترس از پیروزی اسلام و ملت و پایبندی [[روحانیت]] به ارزشهای دینی بود. ایشان همچنین هر نوع انحصارگرایی در روابط بینالملل را نیز مردود میشمرد. | از نظر امامخمینی اتهامات گروههای سیاسی مخالف در انحصارطلب خواندنِ روحانیون و بهویژه [[حزب جمهوری اسلامی]]، به دلیل ترس از پیروزی اسلام و ملت و پایبندی [[روحانیت]] به ارزشهای دینی بود. ایشان همچنین هر نوع انحصارگرایی در روابط بینالملل را نیز مردود میشمرد. |