پرش به محتوا

ارتجاع: تفاوت میان نسخه‌ها

۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۵ تیر ۱۴۰۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:
'''ارتجاع'''، واپسگرایی و ایستادگی در برابر تحول و [[پیشرفت]].
'''ارتجاع'''، واپسگرایی و ایستادگی در برابر تحول و [[پیشرفت]].


ارتجاع در اصطلاح سیاسی به معنای گذشته‌گرایی و مخالفت با پیشرفت اجتماعی یا هر گونه تحول بنیادین در روابط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است. اصرار بر پیروی از سنت‌های گذشتگان، سابقه‌ای دیرینه دارد؛ چنان‌که هیچ [[نبوت|پیامبری]] نیامد، مگر آن‌که گروهی در برابر تحول‌خواهی او ایستاده باشند. از سوی دیگر در دوران جدید، مقاومت‌های مذهبی در برابر سیر تحول‌خواهی جامعه، ارتجاع نامیده شد. [[امام‌خمینی]] بارها درباره ارتجاع و مرتجعان در عرصه‌های مختلف سخن گفته است. ایشان با اشاره به این‌که قوانین اسلام در هر عصری قابل تطبیق بر جزئی‌ترین مسائل جدید است، کسانی که [[اسلام]] را به ارتجاعی‌بودن متهم می‌کنند، افرادی بی‌اطلاع از احکام اسلام دانسته است که مقدس‌نماها و [[نظام سلطنتی|رژیم‌های سلطنتی]] مانند [[رژیم پهلوی]] از جملۀ آنان هستند. ایشان اتهام ارتجاع به [[روحانیت]] –که از سوی رژیم تبلیغ می‌شد- را به دلیل مبارزۀ روحانیت برای آزادی و استقلال کشور ارزیابی می‌کرد که خطر اصلی برای حکومت به‌شمار می‌رفت.
ارتجاع در اصطلاح سیاسی به معنای گذشته‌گرایی و مخالفت با پیشرفت اجتماعی یا هر گونه تحول بنیادین در روابط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است. اصرار بر پیروی از سنت‌های گذشتگان، سابقه‌ای دیرینه دارد؛ چنان‌که هیچ [[نبوت|پیامبری]] نیامد، مگر آن‌که گروهی در برابر تحول‌خواهی او ایستاده باشند. از سوی دیگر در دوران جدید، مقاومت‌های مذهبی در برابر سیر تحول‌خواهی جامعه، ارتجاع نامیده شد.
 
[[امام‌خمینی]] بارها درباره ارتجاع و مرتجعان در عرصه‌های مختلف سخن گفته است. ایشان با اشاره به این‌که قوانین اسلام در هر عصری قابل تطبیق بر جزئی‌ترین مسائل جدید است، کسانی که [[اسلام]] را به ارتجاعی‌بودن متهم می‌کنند، افرادی بی‌اطلاع از احکام اسلام دانسته است که مقدس‌نماها و [[نظام سلطنتی|رژیم‌های سلطنتی]] مانند [[رژیم پهلوی]] از جملۀ آنان هستند.
 
ایشان اتهام ارتجاع به [[روحانیت]] –که از سوی رژیم تبلیغ می‌شد- را به دلیل مبارزۀ روحانیت برای آزادی و استقلال کشور ارزیابی می‌کرد که خطر اصلی برای حکومت به‌شمار می‌رفت.
==معنای لغوی و اصطلاحی==
==معنای لغوی و اصطلاحی==
ارتجاع از ریشه «رجع» و به معنای بازگردانیدن، بازگشتن و بازپس‌گرفتن عطا و بخشش است.<ref>فراهیدی، کتاب العین، ۱/۲۲۵-۲۲۶؛ ابن‌منظور، لسان العرب، ۸/۱۱۴؛ معین، ۱/۱۹۰.</ref> در اصطلاح سیاسی ارتجاع در برابر ترقی‌خواهی و به معنای گرایش به گذشته و مخالفت با پیشرفت اجتماعی<ref>طلوعی، فرهنگ جامع علوم سیاسی، ۱۲۸؛ فارسی، فرهنگ واژه‌ها، ۷۶.</ref> و نیز مخالفت با هر گونه تحول بنیادین در روابط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی<ref>علی‌بابایی، فرهنگ روابط بین‌الملل، ۱۷؛ آشوری، دانشنامه سیاسی، ۱۴.</ref> است. ارتجاع با «[[تحجر]]» به معنای تنگ‌نظری و بسته‌ذهنی و داشتن اندیشه ساکن و راکد ارتباط دارد<ref>اسفندیاری، جمود و خمود، ۵۳.</ref> و مفاهیم جمود، تحجر، و کهنه‌پرستی نیز به مفهوم ارتجاع نزدیک‌اند و گاه مترادف به‌کار رفته‌اند.<ref>خداپرستی، فرهنگ جامع، ۲۴.</ref> مرتجع به کسی گفته می‌شود که بر حفظ وضع موجود پافشاری می‌کند و با اندیشه بازگشت به گذشته با هر گونه پیشرفت و تغییر در [[اجتماع]] و [[اقتصاد]] و [[سیاست]] مخالف است<ref>طلوعی، فرهنگ جامع علوم سیاسی، ۱۲۸؛ علی‌بابایی، فرهنگ روابط بین‌الملل، ۱۷.</ref>؛ از این‌رو از حاکمان مستبد، کلیسای کاتولیک و اشرافیت موروثی که سد راه ترقی و پیشرفت به سوی [[عدالت اجتماعی|عدالت]] بوده‌اند با عنوان نیروهای ارتجاع یاد شده است.<ref>پاشایی، فرهنگ جامع، ۶۲.</ref>
ارتجاع از ریشه «رجع» و به معنای بازگردانیدن، بازگشتن و بازپس‌گرفتن عطا و بخشش است.<ref>فراهیدی، کتاب العین، ۱/۲۲۵-۲۲۶؛ ابن‌منظور، لسان العرب، ۸/۱۱۴؛ معین، ۱/۱۹۰.</ref> در اصطلاح سیاسی ارتجاع در برابر ترقی‌خواهی و به معنای گرایش به گذشته و مخالفت با پیشرفت اجتماعی<ref>طلوعی، فرهنگ جامع علوم سیاسی، ۱۲۸؛ فارسی، فرهنگ واژه‌ها، ۷۶.</ref> و نیز مخالفت با هر گونه تحول بنیادین در روابط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی<ref>علی‌بابایی، فرهنگ روابط بین‌الملل، ۱۷؛ آشوری، دانشنامه سیاسی، ۱۴.</ref> است. ارتجاع با «[[تحجر]]» به معنای تنگ‌نظری و بسته‌ذهنی و داشتن اندیشه ساکن و راکد ارتباط دارد<ref>اسفندیاری، جمود و خمود، ۵۳.</ref> و مفاهیم جمود، تحجر، و کهنه‌پرستی نیز به مفهوم ارتجاع نزدیک‌اند و گاه مترادف به‌کار رفته‌اند.<ref>خداپرستی، فرهنگ جامع، ۲۴.</ref> مرتجع به کسی گفته می‌شود که بر حفظ وضع موجود پافشاری می‌کند و با اندیشه بازگشت به گذشته با هر گونه پیشرفت و تغییر در [[اجتماع]] و [[اقتصاد]] و [[سیاست]] مخالف است<ref>طلوعی، فرهنگ جامع علوم سیاسی، ۱۲۸؛ علی‌بابایی، فرهنگ روابط بین‌الملل، ۱۷.</ref>؛ از این‌رو از حاکمان مستبد، کلیسای کاتولیک و اشرافیت موروثی که سد راه ترقی و پیشرفت به سوی [[عدالت اجتماعی|عدالت]] بوده‌اند با عنوان نیروهای ارتجاع یاد شده است.<ref>پاشایی، فرهنگ جامع، ۶۲.</ref>