۲۱٬۲۸۸
ویرایش
جز (removed Category:مقاله های نیازمند ارزیابی; added Category:مقالههای دارای شناسه using HotCat) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
پس از [[تبعید امامخمینی]] به [[ترکیه]]، یزدی به نمایندگی از نهضت آزادی ایران، در ۳۱ اردیبهشت ۱۳۴۴، در نامهای به ایشان با تعبیر «رهبر عالیقدر و روشنبین»، تبعید ایشان را مایه تأسف و تأثر ملت ایران و نهضت آزادی خواند و رفتار هیئت حاکم رژیم پهلوی را در برابر اعتراضهای منطقی و قانونی ایشان ناشایست دانست و تبعید ایشان را مایه قدرت و امید ملت و توجه مسلمانان و رسوایی دستنشاندگان [[استعمار]] و حکومت [[محمدرضا پهلوی]] خواند و تأکید کرد با انتشار بیانیههای «پیشوای عالیقدر» و ترجمه آن به زبانهای خارجی به همت جوانان وطنپرست مسلمان، آثار [[پیروزی]] به زودی نمایان خواهد شد. وی همچنین خواستار بیانیه ایشان در نخستین کنگره نهضت آزادی در خارج از کشور شد.<ref>یزدی، شصت سال صبوری، دفتر دوم نامهها، ۴/۱۸۸۷–۱۸۸۹.</ref> وی در مهر ۱۳۴۴ به نمایندگی نهضت آزادی از [[لبنان]] و [[مصطفی چمران]] از [[قاهره]] به دیدار امامخمینی به [[نجف]] رفتند که نخستین دیدار یزدی با ایشان بود.<ref>یزدی، شصت سال صبوری، ۲/۳۵۳؛ یزدی، یادنامه، ۴۱.</ref> او در اسفند این سال در نامه دیگری مجاهدت امامخمینی را مایه امید مسلمانان خواند و تأکید کرد جوانان روشنفکر و تحصیلکرده به درایت و رهبری ایشان امید بستهاند که با هدایت ایشان قدمهای بزرگتر برای نجات مردم ایران بردارند.<ref>یزدی، شصت سال صبوری، دفتر دوم نامهها، ۴/۱۸۹۳.</ref> | پس از [[تبعید امامخمینی]] به [[ترکیه]]، یزدی به نمایندگی از نهضت آزادی ایران، در ۳۱ اردیبهشت ۱۳۴۴، در نامهای به ایشان با تعبیر «رهبر عالیقدر و روشنبین»، تبعید ایشان را مایه تأسف و تأثر ملت ایران و نهضت آزادی خواند و رفتار هیئت حاکم رژیم پهلوی را در برابر اعتراضهای منطقی و قانونی ایشان ناشایست دانست و تبعید ایشان را مایه قدرت و امید ملت و توجه مسلمانان و رسوایی دستنشاندگان [[استعمار]] و حکومت [[محمدرضا پهلوی]] خواند و تأکید کرد با انتشار بیانیههای «پیشوای عالیقدر» و ترجمه آن به زبانهای خارجی به همت جوانان وطنپرست مسلمان، آثار [[پیروزی]] به زودی نمایان خواهد شد. وی همچنین خواستار بیانیه ایشان در نخستین کنگره نهضت آزادی در خارج از کشور شد.<ref>یزدی، شصت سال صبوری، دفتر دوم نامهها، ۴/۱۸۸۷–۱۸۸۹.</ref> وی در مهر ۱۳۴۴ به نمایندگی نهضت آزادی از [[لبنان]] و [[مصطفی چمران]] از [[قاهره]] به دیدار امامخمینی به [[نجف]] رفتند که نخستین دیدار یزدی با ایشان بود.<ref>یزدی، شصت سال صبوری، ۲/۳۵۳؛ یزدی، یادنامه، ۴۱.</ref> او در اسفند این سال در نامه دیگری مجاهدت امامخمینی را مایه امید مسلمانان خواند و تأکید کرد جوانان روشنفکر و تحصیلکرده به درایت و رهبری ایشان امید بستهاند که با هدایت ایشان قدمهای بزرگتر برای نجات مردم ایران بردارند.<ref>یزدی، شصت سال صبوری، دفتر دوم نامهها، ۴/۱۸۹۳.</ref> | ||
تلاشهای یزدی به همراه چمران در گسترش سازمان «سماع» در خاورمیانه عملاً ناکام ماند. وی پس از دو سال اقامت در مصر و لبنان به آمریکا بازگشت<ref>یزدی، شصت سال صبوری، دفتر دوم نامهها، ۲/۵۳ و ۵۴۰.</ref> و پس از بازگشت به همراه چمران و قطبزاده نشریه مجاهد را برای پوشش مبارزات داخل کشور منتشر کردند؛ همچنین او و چمران در سال ۱۳۵۳ در تأسیس انجمن اسلامی دانشجویان فارسیزبان آمریکا و کانادا مشارکت فعال داشتند.<ref>اندیشه پویا، مجله، ۶۳.</ref> امامخمینی در اردیبهشت ۱۳۵۴ به وی اجازه دریافت [[وجوهات شرعی]] داد تا بخشی از آن را برای مصارف در ترویج [[اسلام]] هزینه کند.<ref>امامخمینی، صحیفه، | تلاشهای یزدی به همراه چمران در گسترش سازمان «سماع» در خاورمیانه عملاً ناکام ماند. وی پس از دو سال اقامت در مصر و لبنان به آمریکا بازگشت<ref>یزدی، شصت سال صبوری، دفتر دوم نامهها، ۲/۵۳ و ۵۴۰.</ref> و پس از بازگشت به همراه چمران و قطبزاده نشریه مجاهد را برای پوشش مبارزات داخل کشور منتشر کردند؛ همچنین او و چمران در سال ۱۳۵۳ در تأسیس انجمن اسلامی دانشجویان فارسیزبان آمریکا و کانادا مشارکت فعال داشتند.<ref>اندیشه پویا، مجله، ۶۳.</ref> امامخمینی در اردیبهشت ۱۳۵۴ به وی اجازه دریافت [[وجوهات شرعی]] داد تا بخشی از آن را برای مصارف در ترویج [[اسلام]] هزینه کند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۸۶.</ref> وی باقی وجوه را به نمایندگان ایشان به [[کویت]] میفرستاد.<ref>یزدی، شصت سال صبوری، ۲/۵۴۷.</ref> امامخمینی در سال ۱۳۵۴ طی نامهای به یزدی، ضمن ارسال پیام به [[انجمنهای اسلامی دانشجویان امریکا و کانادا|اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان آمریکا و کانادا]] از طریق وی، از ارسال وجوه شرعی به وسیله وی به [[بیروت]] و کویت یاد کرده است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۱۱۵.</ref> ایشان در سال ۱۳۵۶ نیز اجازه صرف وجوه شرعی برای [[اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان اروپا|اتحادیه دانشجویان اسلامی در اروپا]] برای نشر و تبلیغ اسلام را به یزدی داد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۲۷۵.</ref> این مسئله به موقعیت یزدی در میان دانشجویان افزود که نماینده مرجع تقلید برای دریافت وجوهات شرعی شناخته میشد. او با استفاده از این موقعیت فعالیتهای گستردهای را در موارد مختلف ازجمله پیگیری نقض [[حقوق بشر]] در زندانهای رژیم پهلوی در [[افکار عمومی]] غرب صورت داد.<ref>اندیشه پویا، مجله، ۶۳.</ref> از سال ۱۳۵۵ تا ۱۳۵۷ چندین نامه میان یزدی و امامخمینی رد و بدل شده است که در برخی از آنها امامخمینی یزدی را مأمور تشکر از دیگران کرده و در یک مورد نیز بر [[قرآن]] متعلق به همسر وی حاشیه نگاشته است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۱۷۴، ۱۹۵، ۲۰۰ و ۶/۲۰۸.</ref> | ||
یزدی پس از درگذشت [[علی شریعتی]] به نجف رفت و خواستار برگزاری مجلس ترحیم و فرستادن تسلیتنامه به پدر وی [[محمدتقی شریعتی]] از سوی امامخمینی شد؛ اما ایشان با محتوای تسلیتنامه که تهیه شده بود و به معنای تأیید همه نوشتههای شریعتی بود، موافق نبود و آن را نیازمند [[احیاگری و اصلاح|اصلاح]] میدانست<ref>فردوسیپور، همگام با خورشید، ۲۳۸–۲۴۰.</ref> و یزدی که خواهان چنین اصلاحاتی نبود با رنجیدگی نجف را ترک کرد<ref>فردوسیپور، همگام با خورشید، ۲۴۱–۲۴۲.</ref>؛ ولی پس از مدتی از طریق تماس تلفنی با [[سیدمحمود دعایی]]، پاسخ تلگرامهای تسلیت اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان را از جانب امامخمینی دریافت کرد<ref>فردوسیپور، همگام با خورشید، ۲۴۲.</ref>؛ چنانکه ایشان در مرداد ۱۳۵۶، یزدی را مأمور کرد که از طرف ایشان در پاسخِ تسلیت جمعیتهای مختلف دانشجویان خارج از کشور دربارهٔ درگذشت شریعتی، از آنان سپاسگزاری کند.<ref>امامخمینی، صحیفه، | یزدی پس از درگذشت [[علی شریعتی]] به نجف رفت و خواستار برگزاری مجلس ترحیم و فرستادن تسلیتنامه به پدر وی [[محمدتقی شریعتی]] از سوی امامخمینی شد؛ اما ایشان با محتوای تسلیتنامه که تهیه شده بود و به معنای تأیید همه نوشتههای شریعتی بود، موافق نبود و آن را نیازمند [[احیاگری و اصلاح|اصلاح]] میدانست<ref>فردوسیپور، همگام با خورشید، ۲۳۸–۲۴۰.</ref> و یزدی که خواهان چنین اصلاحاتی نبود با رنجیدگی نجف را ترک کرد<ref>فردوسیپور، همگام با خورشید، ۲۴۱–۲۴۲.</ref>؛ ولی پس از مدتی از طریق تماس تلفنی با [[سیدمحمود دعایی]]، پاسخ تلگرامهای تسلیت اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان را از جانب امامخمینی دریافت کرد<ref>فردوسیپور، همگام با خورشید، ۲۴۲.</ref>؛ چنانکه ایشان در مرداد ۱۳۵۶، یزدی را مأمور کرد که از طرف ایشان در پاسخِ تسلیت جمعیتهای مختلف دانشجویان خارج از کشور دربارهٔ درگذشت شریعتی، از آنان سپاسگزاری کند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۲۰۷.</ref> | ||
یزدی ازجمله افرادی بود که در مهر ۱۳۵۷ همراه امامخمینی به [[پاریس]] رفت<ref>اندیشه پویا، مجله، ۶۴.</ref> و پیشنهاد هجرت ایشان به پاریس را از سوی خود شمرده است<ref>اندیشه پویا، مجله، ۶۶؛ یزدی، شصت سال صبوری، ۳/۵۶–۵۷؛ یزدی، آخرینتلاشها، ۷۲ و ۷۶.</ref>؛ اما [[سیداحمد خمینی]] حضور یزدی را در آن مقطع خاص و هنگام حرکت امامخمینی از نجف به سمت مرز کویت، برای گرفتن پیامی از ایشان برای انجمنهای اسلامی ایران در کانادا و آمریکا شمرده و خاطرنشان کرده است که تا آن لحظه یزدی به هیچرو از جریان مهاجرت اطلاع نداشته است.<ref>خمینی، مجموعه آثار یادگار امام، ۲/۱۱۴–۱۱۵.</ref> وی تأکید کرده است خود او پیشنهاد هجرت به پاریس را به امامخمینی داده است و ایشان پس از بررسی و بحث دربارهٔ دیگر کشورها، تصمیم سفر به پاریس را گرفته است.<ref>خمینی، مجموعه آثار یادگار امام، ۲/۱۱۶؛ خمینی، کوثر، ۱/چهل و هفت.</ref> امامخمینی خود نیز در [[وصیتنامه امامخمینی|وصیتنامه]] خویش که در بهمن ۱۳۶۱ تدوین شده، تصریح کرده است رفتن به پاریس را پس از [[مشورت]] با فرزندش سیداحمد انتخاب کرده است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۴۵۲.</ref> [[اسماعیل فردوسیپور]] نیز سفر یزدی را به نجف اتفاقی خوانده و از دیدار یزدی با امامخمینی در لحظه آخر، خبر داده است.<ref>فردوسیپور، همگام با خورشید، ۳۸۶.</ref> به گفته وی شبی که امامخمینی در بصره اقامت داشت، فردای آن روز سیداحمد خمینی اعلام کرد امامخمینی به پاریس میرود.<ref>فردوسیپور، همگام با خورشید، ۳۹۹.</ref> {{ببینید|هجرت امامخمینی}} | یزدی ازجمله افرادی بود که در مهر ۱۳۵۷ همراه امامخمینی به [[پاریس]] رفت<ref>اندیشه پویا، مجله، ۶۴.</ref> و پیشنهاد هجرت ایشان به پاریس را از سوی خود شمرده است<ref>اندیشه پویا، مجله، ۶۶؛ یزدی، شصت سال صبوری، ۳/۵۶–۵۷؛ یزدی، آخرینتلاشها، ۷۲ و ۷۶.</ref>؛ اما [[سیداحمد خمینی]] حضور یزدی را در آن مقطع خاص و هنگام حرکت امامخمینی از نجف به سمت مرز کویت، برای گرفتن پیامی از ایشان برای انجمنهای اسلامی ایران در کانادا و آمریکا شمرده و خاطرنشان کرده است که تا آن لحظه یزدی به هیچرو از جریان مهاجرت اطلاع نداشته است.<ref>خمینی، مجموعه آثار یادگار امام، ۲/۱۱۴–۱۱۵.</ref> وی تأکید کرده است خود او پیشنهاد هجرت به پاریس را به امامخمینی داده است و ایشان پس از بررسی و بحث دربارهٔ دیگر کشورها، تصمیم سفر به پاریس را گرفته است.<ref>خمینی، مجموعه آثار یادگار امام، ۲/۱۱۶؛ خمینی، کوثر، ۱/چهل و هفت.</ref> امامخمینی خود نیز در [[وصیتنامه امامخمینی|وصیتنامه]] خویش که در بهمن ۱۳۶۱ تدوین شده، تصریح کرده است رفتن به پاریس را پس از [[مشورت]] با فرزندش سیداحمد انتخاب کرده است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۴۵۲.</ref> [[اسماعیل فردوسیپور]] نیز سفر یزدی را به نجف اتفاقی خوانده و از دیدار یزدی با امامخمینی در لحظه آخر، خبر داده است.<ref>فردوسیپور، همگام با خورشید، ۳۸۶.</ref> به گفته وی شبی که امامخمینی در بصره اقامت داشت، فردای آن روز سیداحمد خمینی اعلام کرد امامخمینی به پاریس میرود.<ref>فردوسیپور، همگام با خورشید، ۳۹۹.</ref> {{ببینید|هجرت امامخمینی}} |