۲۱٬۱۴۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''روشنفکری'''، نواندیشی نقادانه و تلاش برای هدایت [[جامعه]] به سوی آرمانها. | '''روشنفکری'''، نواندیشی نقادانه و تلاش برای هدایت [[جامعه]] به سوی آرمانها. | ||
روشنفکری در اصطلاح، پدیدهای متعلق به عصر روشنگری در غرب میباشد که اساسیترین آموزههای آن [[عقل (قوه ادراک)|عقلگرایی]] و [[آزادی]] اندیشه است. روشنفکری در ایران را میتوان بر اساس دورههای تاریخی یا ماهیت فکری به دورههای مشخصی تقسیم کرد که در دستههای مختلفی مانند غربگرا، چپگرا، ملیگرا و دینی جای میگیرند. [[امامخمینی]] با پذیرش روشنفکری دینی، همواره در صدد ایجاد [[وحدت]] بین [[روحانیت]] و روشنفکران دینی بود و جدایی این دو را باعث شکست [[انقلاب اسلامی ایران|نهضت]] میشمرد. | |||
ایشان که روشنفکری را در برابر [[تحجر|تحجرگرایی]] و علم را در برابر خرافه معرفی میکرد، معتقد بود روشنفکری در دو طیف «غیرمتعهد و وابسته به غرب یا شرق» و «متعهد و مذهبی» قابل دستهبندی است و برای هر گروه ویژگیهایی برمیشمرد. | |||
ایشان که روشنفکری را در برابر [[تحجر|تحجرگرایی]] و علم را در برابر خرافه معرفی میکرد، معتقد بود روشنفکری در دو طیف | |||
از نظر امامخمینی مهمترین وظایف روشنفکران، شناخت و تعهد به اصول [[اسلام]]، تلاش برای [[استقلال]] کشور، آگاهساختن ملت از نیرنگهای [[دشمن|دشمنان]]، مجهزشدن به سلاح علم [[دین]] و دنیا و پرهیز از تفرقه است. | از نظر امامخمینی مهمترین وظایف روشنفکران، شناخت و تعهد به اصول [[اسلام]]، تلاش برای [[استقلال]] کشور، آگاهساختن ملت از نیرنگهای [[دشمن|دشمنان]]، مجهزشدن به سلاح علم [[دین]] و دنیا و پرهیز از تفرقه است. |