پرش به محتوا

سیدحسین بروجردی: تفاوت میان نسخه‌ها

اصلاح ارقام، اصلاح نویسه‌های عربی
بدون خلاصۀ ویرایش
(اصلاح ارقام، اصلاح نویسه‌های عربی)
خط ۳۲: خط ۳۲:




سیدحسین بروجردی در سال 1254ش در بروجرد به دنیا آمد. او تحصیلات خود را از هفت سالگی در مکتب خانه آغاز کرد، سپس به مدرسه علمیه نور بخش بروجرد رفت و در ادامه در سال 1272 تحصیلات خود را در اصفهان ادامه داد و فقه و اصول و فلسفه را از اساتید آن دیار از جمله جهانگیرخان قشقائی استفاده کرد.
سیدحسین بروجردی در سال ۱۲۵۴ش در بروجرد به دنیا آمد. او تحصیلات خود را از هفت سالگی در مکتب خانه آغاز کرد، سپس به مدرسه علمیه نور بخش بروجرد رفت و در ادامه در سال ۱۲۷۲ تحصیلات خود را در اصفهان ادامه داد و فقه و اصول و فلسفه را از اساتید آن دیار از جمله جهانگیرخان قشقائی استفاده کرد.


بروجردی در [[حوزه علمیه نجف اشرف|حوزه علمیه نجف]] بیشترین استفاده علمی را از درس آخوند خراسانی برد و با درخواست پدر به بروجرد بازگشت و بیش از سی‌سال در آن شهر فعالیت علمی و تحقیقی داشت. وی در سال 1323ش با تقاضای مراجع و علمای حوزه علمیه قم و فعالیت بسیار زیاد امام‌خمینی به قم مهاجرت کرد و پس از وفات سیدابوالحسن اصفهانی به مدت پانزده سال مرجع یگانه [[شیعه|شیعیان]] بوده و زعامت حوزه علمیه قم را بر عهده داشت.
بروجردی در [[حوزه علمیه نجف اشرف|حوزه علمیه نجف]] بیشترین استفاده علمی را از درس آخوند خراسانی برد و با درخواست پدر به بروجرد بازگشت و بیش از سی‌سال در آن شهر فعالیت علمی و تحقیقی داشت. وی در سال ۱۳۲۳ش با تقاضای مراجع و علمای حوزه علمیه قم و فعالیت بسیار زیاد امام‌خمینی به قم مهاجرت کرد و پس از وفات سیدابوالحسن اصفهانی به مدت پانزده سال مرجع یگانه [[شیعه|شیعیان]] بوده و زعامت حوزه علمیه قم را بر عهده داشت.


امام‌خمینی در تثبیت زعامت و [[مرجعیت]] بروجردی اهتمام و نقش زیادی داشت و چند سالی در درس او هم شرکت کرد و با اینکه بروجردی هم احترام ویژه‌ای برای ایشان قائل بود، اما روابط آنها بعدها به سردی گرائید. اهتمام به تقریب میان شیعیان و [[اهل سنت|اهل سنّت]] و بازسازی و توسعه مدارس علوم دینی و مراکز تبلیغ اسلام در داخل و خارج، بخشی از کارنامه سیدحسین بروجردی در دوران زعامت و مرجعیت او بوده است.
امام‌خمینی در تثبیت زعامت و [[مرجعیت]] بروجردی اهتمام و نقش زیادی داشت و چند سالی در درس او هم شرکت کرد و با اینکه بروجردی هم احترام ویژه‌ای برای ایشان قائل بود، اما روابط آنها بعدها به سردی گرائید. اهتمام به تقریب میان شیعیان و [[اهل سنت|اهل سنّت]] و بازسازی و توسعه مدارس علوم دینی و مراکز تبلیغ اسلام در داخل و خارج، بخشی از کارنامه سیدحسین بروجردی در دوران زعامت و مرجعیت او بوده است.


او در فروردین ماه 1340 در قم درگذشت و در جوار حرم حضرت معصومه به خاک سپرده شد.
او در فروردین ماه ۱۳۴۰ در قم درگذشت و در جوار حرم حضرت معصومه به خاک سپرده شد.


== ولادت و نسب ==
== ولادت و نسب ==
خط ۶۳: خط ۶۳:
امام‌خمینی در تثبیت زعامت و مرجعیت بروجردی نقشِ مهمی داشت<ref>فاضل لنکرانی، مصاحبه، ۱۴۵؛ تمری، شکوه شیعه، سیری در زندگانی و فعالیت‌های آیت‌الله‌العظمی بروجردی، ۴۸ و ۷۸.</ref> و دراین‌باره نامه‌های متعددی به علمای سراسر کشور نوشت.<ref>خمینی، امام، حوزه و سیاست، ۱/۱۵–۱۶.</ref> ایشان در سال ۱۳۲۸ طی نامه‌ای به [[محمدتقی فلسفی]] بر تقویت مرجعیت بروجردی تأکید ورزید و آن را امری مهم و حیاتی در راستای رضای الهی و صلاح حال [[جامعه]] معرفی کرد. ایشان در این نامه قوام رشته تعلیمات دینی را به [[حوزه علمیه نجف|حوزه‌های علمیه نجف]] و قم و اصفهان و مشهد و بعضی بلاد دیگر دانسته که اداره و سرپرستی آنها در اختیار بروجردی است. ایشان همچنین از خطر انحلال حوزه‌ها اظهار نگرانی کرده و دلایلی مانند بی‌اثر بودن وکلای بروجردی در بلاد، جلوگیری بسیاری از علمای بلاد از رسیدن وجوه به ایشان، تبلیغات سوء بعضی مغرضین در تهران و بعضی شهرهای دیگر علیه بروجردی و کمی دلسوزان وی را برشمرده و مشی کریمانه وی مبنی بر عدم مراجعه به تجار و بازرگانان و شرح احتیاج حوزه‌های علمیه را یادآوری کرده است. ایشان در این نامه، افزون بر درخواست ترویج برای پشتیبانی از حوزه و شخص بروجردی، تشکیل یک مجمع خصوصی را پیشنهاد کرده است تا با کمک‌جستن از تجار خیرخواه بتوانند بدهی‌های ایشان را پرداخت کنند و به‌طور اساسی متعهد شوند هر ماه ایشان را مساعدت کنند. امام‌خمینی در پایان اعلامِ خطر کرده و تسامح در پشتیبانی هماهنگ از بروجردی را باعث وقوع مسایل تأسف‌برانگیز دانسته است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۴–۲۵؛ فلسفی، خاطرات و مبارزات حجت‌الاسلام فلسفی، ۱۸۳–۱۸۵.</ref> با آغاز تدریس بروجردی در قم، امام‌خمینی -با وجود داشتن سطح بالای علمی- همراه شاگردان خود جهت تقویت ایشان در درس او شرکت کرد. ایشان خود خاطرنشان کرده که از این درس بهره نیز برده است<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۴۲۷.</ref> چنان‌که تقریراتی از درس ایشان را نوشته و به نام [[لمحات الاصول]] منتشر شده است. همچنین امام‌خمینی طی‌کردن دقیق دروس مقدمات و سطح با داشتن استعداد خوب و دو تا سه ماه شرکت در درس بروجردی را سبب [[اجتهاد]] می‌دانست؛ طوری که شخص می‌تواند همان روش را در دیگر ابواب فقه به کار گیرد.<ref>صافی گلپایگانی، مصاحبه، ۱۳۲.</ref>{{سخ}}
امام‌خمینی در تثبیت زعامت و مرجعیت بروجردی نقشِ مهمی داشت<ref>فاضل لنکرانی، مصاحبه، ۱۴۵؛ تمری، شکوه شیعه، سیری در زندگانی و فعالیت‌های آیت‌الله‌العظمی بروجردی، ۴۸ و ۷۸.</ref> و دراین‌باره نامه‌های متعددی به علمای سراسر کشور نوشت.<ref>خمینی، امام، حوزه و سیاست، ۱/۱۵–۱۶.</ref> ایشان در سال ۱۳۲۸ طی نامه‌ای به [[محمدتقی فلسفی]] بر تقویت مرجعیت بروجردی تأکید ورزید و آن را امری مهم و حیاتی در راستای رضای الهی و صلاح حال [[جامعه]] معرفی کرد. ایشان در این نامه قوام رشته تعلیمات دینی را به [[حوزه علمیه نجف|حوزه‌های علمیه نجف]] و قم و اصفهان و مشهد و بعضی بلاد دیگر دانسته که اداره و سرپرستی آنها در اختیار بروجردی است. ایشان همچنین از خطر انحلال حوزه‌ها اظهار نگرانی کرده و دلایلی مانند بی‌اثر بودن وکلای بروجردی در بلاد، جلوگیری بسیاری از علمای بلاد از رسیدن وجوه به ایشان، تبلیغات سوء بعضی مغرضین در تهران و بعضی شهرهای دیگر علیه بروجردی و کمی دلسوزان وی را برشمرده و مشی کریمانه وی مبنی بر عدم مراجعه به تجار و بازرگانان و شرح احتیاج حوزه‌های علمیه را یادآوری کرده است. ایشان در این نامه، افزون بر درخواست ترویج برای پشتیبانی از حوزه و شخص بروجردی، تشکیل یک مجمع خصوصی را پیشنهاد کرده است تا با کمک‌جستن از تجار خیرخواه بتوانند بدهی‌های ایشان را پرداخت کنند و به‌طور اساسی متعهد شوند هر ماه ایشان را مساعدت کنند. امام‌خمینی در پایان اعلامِ خطر کرده و تسامح در پشتیبانی هماهنگ از بروجردی را باعث وقوع مسایل تأسف‌برانگیز دانسته است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۴–۲۵؛ فلسفی، خاطرات و مبارزات حجت‌الاسلام فلسفی، ۱۸۳–۱۸۵.</ref> با آغاز تدریس بروجردی در قم، امام‌خمینی -با وجود داشتن سطح بالای علمی- همراه شاگردان خود جهت تقویت ایشان در درس او شرکت کرد. ایشان خود خاطرنشان کرده که از این درس بهره نیز برده است<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۴۲۷.</ref> چنان‌که تقریراتی از درس ایشان را نوشته و به نام [[لمحات الاصول]] منتشر شده است. همچنین امام‌خمینی طی‌کردن دقیق دروس مقدمات و سطح با داشتن استعداد خوب و دو تا سه ماه شرکت در درس بروجردی را سبب [[اجتهاد]] می‌دانست؛ طوری که شخص می‌تواند همان روش را در دیگر ابواب فقه به کار گیرد.<ref>صافی گلپایگانی، مصاحبه، ۱۳۲.</ref>{{سخ}}
از سوی دیگر، امام‌خمینی که حضور بروجردی را مایه حفظ حوزه و [[روحانیت]] می‌دانست<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۰۷–۲۰۸.</ref> افزون بر همکاری جدی با بروجردی در اداره حوزه و حضور در هیئت اصلاح آن از سوی وی<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۷.</ref> با برگزاری جلساتی با بزرگان حوزه و بررسی مسایل کشور به بروجردی مشاوره می‌داده است. نامه ایشان و گروهی از بزرگان حوزه به بروجردی در پی شایعه موافقت وی با نظر [[محمدرضا پهلوی]] مبنی بر تشکیل مجلس مؤسسان<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۶؛ حسین‌بخش، آیت‌الله بروجردی، ۴۲.</ref> و نیز انتقال درخواست حوزه از طریق بروجردی به رژیم پهلوی<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۴۸۳.</ref> نشان از تعاملات و مشاوره‌های سیاسی امام‌خمینی و بروجردی است.{{سخ}}
از سوی دیگر، امام‌خمینی که حضور بروجردی را مایه حفظ حوزه و [[روحانیت]] می‌دانست<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۰۷–۲۰۸.</ref> افزون بر همکاری جدی با بروجردی در اداره حوزه و حضور در هیئت اصلاح آن از سوی وی<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۷.</ref> با برگزاری جلساتی با بزرگان حوزه و بررسی مسایل کشور به بروجردی مشاوره می‌داده است. نامه ایشان و گروهی از بزرگان حوزه به بروجردی در پی شایعه موافقت وی با نظر [[محمدرضا پهلوی]] مبنی بر تشکیل مجلس مؤسسان<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۶؛ حسین‌بخش، آیت‌الله بروجردی، ۴۲.</ref> و نیز انتقال درخواست حوزه از طریق بروجردی به رژیم پهلوی<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۴۸۳.</ref> نشان از تعاملات و مشاوره‌های سیاسی امام‌خمینی و بروجردی است.{{سخ}}
با این همه روابط امام‌خمینی و بروجردی فراز و نشیب داشته و در برهه‌ای رو به سردی گذاشته‌ است. برخی آغاز این فترت را بست‌نشستن طرفداران [[سیدابوالقاسم کاشانی]] در خانه بروجردی و دستور او به اخراج آنان می‌دانند<ref>حائری، خاطرات دکتر مهدی حائری یزدی، ۸۹.</ref> البته بروجردی به کاشانی خدمت‌های مهمی کرده است که جلوگیری از محاکمه و اعدام وی و کمک‌های مادی در اواخر عمر او ازجمله آنهاست<ref>فاضل لنکرانی، مصاحبه، ۱۶۱–۱۶۲.</ref> همچنین بروجردی دیدگاه [[فداییان اسلام]] را عملی نمی‌دانست و از آنان حمایت نمی‌کرد.<ref>واعظ‌زاده، چشم و چراغ، ۲۳۹–۲۴۰.</ref> با تندروی‌های آنان مخالف بود و حرکات آنان را مخلّ حوزه می‌دانست<ref>علوی بروجردی، حریم امام، ۱۲.</ref> گرچه گفته شده پنهانی از آنان حمایت مالی می‌کرد<ref>بدلا، مصاحبه، ۱۰۴–۱۰۵.</ref> امام‌خمینی گرچه موافق [[مبارزه مسلحانه]] نبود. و از این نظر با روش فداییان اسلام موافق نبود، ولی به آنان نظر خوش‌بینانه داشت؛ اما به دلیل رعایت ادب در برابر بروجردی علنی از آنان حمایت نمی‌کرد<ref>بدلا، مصاحبه، ۲۴۲.</ref> و حادثه اعدام فداییان اسلام موجب تألم روحی امام‌خمینی گردید.<ref>خمینی، امام، حوزه و سیاست، ۱۷.</ref>{{سخ}}
با این همه روابط امام‌خمینی و بروجردی فراز و نشیب داشته و در برهه‌ای رو به سردی گذاشته است. برخی آغاز این فترت را بست‌نشستن طرفداران [[سیدابوالقاسم کاشانی]] در خانه بروجردی و دستور او به اخراج آنان می‌دانند<ref>حائری، خاطرات دکتر مهدی حائری یزدی، ۸۹.</ref> البته بروجردی به کاشانی خدمت‌های مهمی کرده است که جلوگیری از محاکمه و اعدام وی و کمک‌های مادی در اواخر عمر او ازجمله آنهاست<ref>فاضل لنکرانی، مصاحبه، ۱۶۱–۱۶۲.</ref> همچنین بروجردی دیدگاه [[فداییان اسلام]] را عملی نمی‌دانست و از آنان حمایت نمی‌کرد.<ref>واعظ‌زاده، چشم و چراغ، ۲۳۹–۲۴۰.</ref> با تندروی‌های آنان مخالف بود و حرکات آنان را مخلّ حوزه می‌دانست<ref>علوی بروجردی، حریم امام، ۱۲.</ref> گرچه گفته شده پنهانی از آنان حمایت مالی می‌کرد<ref>بدلا، مصاحبه، ۱۰۴–۱۰۵.</ref> امام‌خمینی گرچه موافق [[مبارزه مسلحانه]] نبود. و از این نظر با روش فداییان اسلام موافق نبود، ولی به آنان نظر خوش‌بینانه داشت؛ اما به دلیل رعایت ادب در برابر بروجردی علنی از آنان حمایت نمی‌کرد<ref>بدلا، مصاحبه، ۲۴۲.</ref> و حادثه اعدام فداییان اسلام موجب تألم روحی امام‌خمینی گردید.<ref>خمینی، امام، حوزه و سیاست، ۱۷.</ref>{{سخ}}
از سوی دیگر، با تثبیت مرجعیت بروجردی، امام‌خمینی حضور خود در بیت ایشان را ضروری نمی‌دانست<ref>سلطانی طباطبایی، چشم و چراغ، ۵۰؛ بدلا، مصاحبه، ۱۰۸.</ref> و به برخی اطرافیان بروجردی [[انتقاد]] داشت و در مسایل سیاسی انتظار بیشتری از ایشان داشت<ref>خمینی، امام، حوزه و سیاست، ۱۷؛ عراقی، مصاحبه، ۱۷۵.</ref> البته به رغم احترامی که بروجردی برای [[امام‌خمینی]] قائل بود و حتی حاضر به پذیرش همکاری فردی که بالا دست ایشان نشسته بود در بیت، نشد، اما بدگویی برخی افراد از امام‌خمینی نزد بروجردی در کم‌رنگ‌شدن رابطه آنان تأثیر داشت<ref>فاضل لنکرانی، مصاحبه، ۱۶۴–۱۶۵؛ سلطانی طباطبایی، یاد، ۳۳.</ref> با این حال، رابطه احترام‌آمیز آن دو در ادوار مختلف زندگی آنان وجود داشته و امام‌خمینی همواره از بروجردی به شخصیتی باتقوا و قابل احترام یاد کرده است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۴۸۳.</ref>{{سخ}}
از سوی دیگر، با تثبیت مرجعیت بروجردی، امام‌خمینی حضور خود در بیت ایشان را ضروری نمی‌دانست<ref>سلطانی طباطبایی، چشم و چراغ، ۵۰؛ بدلا، مصاحبه، ۱۰۸.</ref> و به برخی اطرافیان بروجردی [[انتقاد]] داشت و در مسایل سیاسی انتظار بیشتری از ایشان داشت<ref>خمینی، امام، حوزه و سیاست، ۱۷؛ عراقی، مصاحبه، ۱۷۵.</ref> البته به رغم احترامی که بروجردی برای [[امام‌خمینی]] قائل بود و حتی حاضر به پذیرش همکاری فردی که بالا دست ایشان نشسته بود در بیت، نشد، اما بدگویی برخی افراد از امام‌خمینی نزد بروجردی در کم‌رنگ‌شدن رابطه آنان تأثیر داشت<ref>فاضل لنکرانی، مصاحبه، ۱۶۴–۱۶۵؛ سلطانی طباطبایی، یاد، ۳۳.</ref> با این حال، رابطه احترام‌آمیز آن دو در ادوار مختلف زندگی آنان وجود داشته و امام‌خمینی همواره از بروجردی به شخصیتی باتقوا و قابل احترام یاد کرده است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۴۸۳.</ref>{{سخ}}
بروجردی نیز برای امام‌خمینی احترام ویژه‌ای می‌کرد و هنگام ورود ایشان تمام‌قد می‌ایستاد و ایشان را کنار خود جای می‌داد<ref>دوانی، نقد عمر، ۱/۲۳۶.</ref> وی با آگاهی از درایت سیاسی امام‌خمینی مأموریت‌های مهمی به ایشان محوّل کرده است: نظم‌بخشیدن به [[حوزه علمیه قم]] از طریق تعیین ایشان و گروهی از فضلای حوزه با عنوان «هیئت مصلحین»<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۷.</ref> که به دلیل سوء تفاهم پیش‌آمده ناتمام ماند<ref>سلطانی طباطبایی، چشم و چراغ، ۵۰؛ تمری، شکوه شیعه، سیری در زندگانی و فعالیت‌های آیت‌الله‌العظمی بروجردی، ۸۲–۸۴.</ref> و فرستادن امام‌خمینی به نمایندگی از خود به نزد [[محمدرضا پهلوی]] و معرفی ایشان برای مذاکره با نمایندگان دولت<ref>سلطانی طباطبایی، چشم و چراغ، ۴۹.</ref> همچنین در پی اهانت عوامل [[حزب توده]] به [[اسلام]] و [[مرجعیت]] در ۱۳۳۱<ref>شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۲/۳۱–۳۵.</ref> که شهر قم ملتهب و در نتیجه یک نفر کشته شد و چندین نفر زخمی شدند، بروجردی خبرنگار مجله ترقی را برای اظهار نظر دربارهٔ این مسئله، به امام‌خمینی، نماینده رسمی خود، ارجاع داد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۳۱.</ref>
بروجردی نیز برای امام‌خمینی احترام ویژه‌ای می‌کرد و هنگام ورود ایشان تمام‌قد می‌ایستاد و ایشان را کنار خود جای می‌داد<ref>دوانی، نقد عمر، ۱/۲۳۶.</ref> وی با آگاهی از درایت سیاسی امام‌خمینی مأموریت‌های مهمی به ایشان محوّل کرده است: نظم‌بخشیدن به [[حوزه علمیه قم]] از طریق تعیین ایشان و گروهی از فضلای حوزه با عنوان «هیئت مصلحین»<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۷.</ref> که به دلیل سوء تفاهم پیش‌آمده ناتمام ماند<ref>سلطانی طباطبایی، چشم و چراغ، ۵۰؛ تمری، شکوه شیعه، سیری در زندگانی و فعالیت‌های آیت‌الله‌العظمی بروجردی، ۸۲–۸۴.</ref> و فرستادن امام‌خمینی به نمایندگی از خود به نزد [[محمدرضا پهلوی]] و معرفی ایشان برای مذاکره با نمایندگان دولت<ref>سلطانی طباطبایی، چشم و چراغ، ۴۹.</ref> همچنین در پی اهانت عوامل [[حزب توده]] به [[اسلام]] و [[مرجعیت]] در ۱۳۳۱<ref>شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۲/۳۱–۳۵.</ref> که شهر قم ملتهب و در نتیجه یک نفر کشته شد و چندین نفر زخمی شدند، بروجردی خبرنگار مجله ترقی را برای اظهار نظر دربارهٔ این مسئله، به امام‌خمینی، نماینده رسمی خود، ارجاع داد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۳۱.</ref>
۲۱٬۱۴۹

ویرایش