پرش به محتوا

قومیت: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۴ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۴ مرداد ۱۴۰۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۶: خط ۱۶:
انسان در [[فطرت]] خود موجودی اجتماعی است<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۲/۱۱۱.</ref> که از آغاز خلقت دست به تشکیل اجتماع زده‌است. به گفته [[قرآن کریم]]، مردم در آغاز تشکیل اجتماع‏، گروهی واحد و یک‌دست بودند و تضادی در میانشان وجود نداشت، تا اینکه به‌تدریج تضادها و اختلافاتی در میان آنان پدیدار شد و [[جامعه|جوامع]] و طبقات مختلف پدید آمدند؛<ref>بقره، ۲۱۳؛ ← طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۲/۱۱۱.</ref> از این‌رو هویت قومی ازجمله هویت‌های واقعاً موجودِ جامعه بشری است که در عصر حاضر نیز همچنان از مسائل مهم مبتلابه جامعه بین‌الملل باقی مانده و طیف وسیعی از منازعات و ستیزه‌ها را در سطوح مختلف دامن زده‌است؛ چنان‌که در عصر حاضر [[هند]]، [[ترکیه]]، روآندا، افغانستان، سری‌لانکا، اندونزی، [[عراق]]، [[پاکستان]]، سومالی، یوگسلاوی، کانادا، اسپانیا و بیشتر جمهوری‌های سابق [[شوروی|اتحاد جماهیر شوروی]]، همگی درگیر مسئله‌ای واحد به نام قومیت‌اند.<ref>مقصودی، تحولات قومی، ۴۴۵.</ref>
انسان در [[فطرت]] خود موجودی اجتماعی است<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۲/۱۱۱.</ref> که از آغاز خلقت دست به تشکیل اجتماع زده‌است. به گفته [[قرآن کریم]]، مردم در آغاز تشکیل اجتماع‏، گروهی واحد و یک‌دست بودند و تضادی در میانشان وجود نداشت، تا اینکه به‌تدریج تضادها و اختلافاتی در میان آنان پدیدار شد و [[جامعه|جوامع]] و طبقات مختلف پدید آمدند؛<ref>بقره، ۲۱۳؛ ← طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۲/۱۱۱.</ref> از این‌رو هویت قومی ازجمله هویت‌های واقعاً موجودِ جامعه بشری است که در عصر حاضر نیز همچنان از مسائل مهم مبتلابه جامعه بین‌الملل باقی مانده و طیف وسیعی از منازعات و ستیزه‌ها را در سطوح مختلف دامن زده‌است؛ چنان‌که در عصر حاضر [[هند]]، [[ترکیه]]، روآندا، افغانستان، سری‌لانکا، اندونزی، [[عراق]]، [[پاکستان]]، سومالی، یوگسلاوی، کانادا، اسپانیا و بیشتر جمهوری‌های سابق [[شوروی|اتحاد جماهیر شوروی]]، همگی درگیر مسئله‌ای واحد به نام قومیت‌اند.<ref>مقصودی، تحولات قومی، ۴۴۵.</ref>


از سوی دیگر، شرایط جغرافیایی سرزمین [[ایران]] نیز از دیرباز موجب پیدایش اجتماعات نسبتاً دورافتاده و پراکنده‌ای را موجب شده و ترکیب پیچیده قومی جمعیت ایران حاصل حضور گروه‌های قومی مختلف است.<ref>بشیریه، ایدئولوژی سیاسی و هویت اجتماعی در ایران، ۱۲۰–۱۲۱.</ref> برخی از مهم‌ترین اقوام ایران، از آغاز تاریخ این کشور عبارت‌اند از: بلوچ‌ها، کردها، ترکمن‌ها، لرها، ترک‌ها، عرب‌ها و فارس‌ها.<ref>مقصودی، قومیت‌ها و نقش آنان، ۴۵–۷۶.</ref> این اقوام جز بخشی از بلوچ‌ها که ساکنان اصلی ایران شمرده می‌شدند، بقیه به صورت ایلات به این سرزمین آمده‌اند و از زندگی ایلی به قومیت رسیدند و سپس در صورت فراهم‌شدن شرایط به تأسیس حکومت محلی یا سراسری دست یافتند.<ref>صدر، کثرت قومی و هویت ملی ایرانیان، ۲۵–۴۴.</ref> تنوع مذهبی جمعیت ایران نیز همواره چشمگیر بوده‌است. ترکیب و تنوع [[زرتشتی]]، [[یهودی]]، [[مسیحی]] و مسلمان [[شیعه]] و [[سنی]] و غیر آن این پراکندگی را شکل داده‌است.
از سوی دیگر، شرایط جغرافیایی سرزمین [[ایران]] نیز از دیرباز موجب پیدایش اجتماعات نسبتاً دورافتاده و پراکنده‌ای شده و ترکیب پیچیده قومی جمعیت ایران حاصل حضور گروه‌های قومی مختلف است.<ref>بشیریه، ایدئولوژی سیاسی و هویت اجتماعی در ایران، ۱۲۰–۱۲۱.</ref> برخی از مهم‌ترین اقوام ایران، از آغاز تاریخ این کشور عبارت‌اند از: بلوچ‌ها، کردها، ترکمن‌ها، لرها، ترک‌ها، عرب‌ها و فارس‌ها.<ref>مقصودی، قومیت‌ها و نقش آنان، ۴۵–۷۶.</ref> این اقوام جز بخشی از بلوچ‌ها که ساکنان اصلی ایران شمرده می‌شدند، بقیه به صورت ایلات به این سرزمین آمده‌اند و از زندگی ایلی به قومیت رسیدند و سپس در صورت فراهم‌شدن شرایط به تأسیس حکومت محلی یا سراسری دست یافتند.<ref>صدر، کثرت قومی و هویت ملی ایرانیان، ۲۵–۴۴.</ref> تنوع مذهبی جمعیت ایران نیز همواره چشمگیر بوده‌است. ترکیب و تنوع [[زرتشتی]]، [[یهودی]]، [[مسیحی]] و مسلمان [[شیعه]] و [[سنی]] و غیر آن این پراکندگی را شکل داده‌است.


همچنین با توجه به ترکیب و تنوع پیچیده ساختار قومی، تنوع زبانی و فرهنگی قابل ملاحظه‌ای وجود داشت که باز هم بر پراکندگی هویت اجتماعی می‌افزود؛<ref>صدر، کثرت قومی و هویت ملی ایرانیان، ۲۵؛ آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۲۱؛ میرسلیم، جریان‌شناسی فرهنگی بعد از انقلاب اسلامی ایران، ۵۷.</ref>؛ در عین حال، برخی واحدهای فراقومی، مانند تأسیس نهاد سیاسی امپراتوری، ادیان جهانی ازجمله [[اسلام]] و زبان و ادبیات مشترک، بر این پراکندگی فائق آمده‌اند و پیوند و همبستگی را در میان اقوام ایرانی برقرار کرده‌اند و عوامل [[فرهنگ]] مشترک ایرانیان بوده‌اند؛<ref>اشرف، بحران هویت ملی و قومی در ایران، ۱۳۹–۱۴۲.</ref> از همین‌رو اقوام ایرانی در عین تنوع، زندگی مسالمت‌آمیزی داشتند و به‌ویژه در سده‌های اخیر رابطه میان دین و ملیت ایرانی، رابطه‌ای سازگار بوده‌است؛<ref>احمدی، ایران هویت، ۶۶.</ref> یعنی کثرت در عین وحدت و وحدت در عین کثرت، یکی از اصول پایدار حیات اجتماعی ایران در طول [[تاریخ]] است.<ref>آغاجری، حکومت دینی و حکومت دموکراتیک، ۶۴.</ref>
همچنین با توجه به ترکیب و تنوع پیچیده ساختار قومی، تنوع زبانی و فرهنگی قابل ملاحظه‌ای وجود داشت که باز هم بر پراکندگی هویت اجتماعی می‌افزود؛<ref>صدر، کثرت قومی و هویت ملی ایرانیان، ۲۵؛ آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۲۱؛ میرسلیم، جریان‌شناسی فرهنگی بعد از انقلاب اسلامی ایران، ۵۷.</ref>؛ در عین حال، برخی واحدهای فراقومی، مانند تأسیس نهاد سیاسی امپراتوری، ادیان جهانی ازجمله [[اسلام]] و زبان و ادبیات مشترک، بر این پراکندگی فائق آمده‌اند و پیوند و همبستگی را در میان اقوام ایرانی برقرار کرده‌اند و عوامل [[فرهنگ]] مشترک ایرانیان بوده‌اند؛<ref>اشرف، بحران هویت ملی و قومی در ایران، ۱۳۹–۱۴۲.</ref> از همین‌رو اقوام ایرانی در عین تنوع، زندگی مسالمت‌آمیزی داشتند و به‌ویژه در سده‌های اخیر رابطه میان دین و ملیت ایرانی، رابطه‌ای سازگار بوده‌است؛<ref>احمدی، ایران هویت، ۶۶.</ref> یعنی کثرت در عین وحدت و وحدت در عین کثرت، یکی از اصول پایدار حیات اجتماعی ایران در طول [[تاریخ]] است.<ref>آغاجری، حکومت دینی و حکومت دموکراتیک، ۶۴.</ref>