۲۱٬۱۶۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''کرامت انسان'''، شرافت و برتری انسان بر آفریدههای دیگر. | '''کرامت انسان'''، شرافت و برتری انسان بر آفریدههای دیگر. | ||
شخصیت و کرامت انسان در بسیاری ادیان و مکتبهای جهان جایگاه مهمی دارد و ادیان بر این نکته تأکید دارند که انسان به لحاظ استعدادها و تواناییهای خود، محور آفرینش است و بر آفریدههای دیگر برتری و شرافت دارد. | شخصیت و کرامت انسان در بسیاری ادیان و مکتبهای جهان جایگاه مهمی دارد و ادیان بر این نکته تأکید دارند که انسان به لحاظ استعدادها و تواناییهای خود، محور آفرینش است و بر آفریدههای دیگر برتری و شرافت دارد. | ||
امامخمینی بر اساس مبانی [[فلسفه|فلسفی]] و [[عرفان|عرفانیِ]] خود کرامت انسانی را تبیین کرده و کرامت ذاتی انسان را مقدمه رسیدن انسان به کمالات بالای الهی دانسته است. ایشان تنها کرامت ذاتی و برتریهای ادراکی و عقلی را در مسئله کرامت و انسانیت کافی نمیداند و تا این مرتبه را مرتبه حیوانیت بر میشمرد و معیار انسانیت و کرامت را روحانیت نفس و مراعات [[تقوا]] میداند. ایشان به کرامت انسان از جهات اخلاقی، عرفانی و اجتماعی توجه کرده و از حقیقت کرامت، اقسام و آثار آن بحث کرده است؛ همچنانکه ایشان بر کرامت انسانی [[زن]] تأکید و از توجهنکردن به این کرامت در جوامع غربی و وابسته انتقاد کرده است. | [[امامخمینی]] بر اساس مبانی [[فلسفه|فلسفی]] و [[عرفان|عرفانیِ]] خود کرامت انسانی را تبیین کرده و کرامت ذاتی انسان را مقدمه رسیدن انسان به کمالات بالای الهی دانسته است. ایشان تنها کرامت ذاتی و برتریهای ادراکی و عقلی را در مسئله کرامت و انسانیت کافی نمیداند و تا این مرتبه را مرتبه حیوانیت بر میشمرد و معیار انسانیت و کرامت را روحانیت نفس و مراعات [[تقوا]] میداند. ایشان به کرامت انسان از جهات اخلاقی، عرفانی و اجتماعی توجه کرده و از حقیقت کرامت، اقسام و آثار آن بحث کرده است؛ همچنانکه ایشان بر کرامت انسانی [[زن]] تأکید و از توجهنکردن به این کرامت در جوامع غربی و وابسته انتقاد کرده است. | ||
از نظر امامخمینی، [[اراده]] و اختیار و قابلیت کمال در انسان، ریشه کرامت انسان است و کرامت از جهات مختلف قابل تقسیم است. از یک منظر به دو قسم بالفعل و بالقوه تقسیم میشود و از منظر دیگر، به جسمانی و روحانی. چنان که از سوی سوم، کرامت یا ذاتی است و یا اکتسابی. | از نظر امامخمینی، [[اراده]] و اختیار و قابلیت کمال در انسان، ریشه کرامت انسان است و کرامت از جهات مختلف قابل تقسیم است. از یک منظر به دو قسم بالفعل و بالقوه تقسیم میشود و از منظر دیگر، به جسمانی و روحانی. چنان که از سوی سوم، کرامت یا ذاتی است و یا اکتسابی. | ||
از دیدگاه امامخمینی، انسان باکرامت خلق شده است و این انسان طبیعی و بالقوه، دارای کرامتهای صوری و طبیعی است و در او ویژگیهایی وجود دارد که در دیگر حیوانات نیست؛ ولی این امور نیاز به تربیت صحیح دارند و این تربیت باید از ناحیه وحی و انبیا صورت گیرد. | از دیدگاه امامخمینی، انسان باکرامت خلق شده است و این انسان طبیعی و بالقوه، دارای کرامتهای صوری و طبیعی است و در او ویژگیهایی وجود دارد که در دیگر حیوانات نیست؛ ولی این امور نیاز به تربیت صحیح دارند و این تربیت باید از ناحیه [[وحی]] و [[پیامبران(ع)|انبیا]] صورت گیرد. | ||
در این نگاه، کرامتی که خداوند در ذات انسان قرار داده است، حقوقی را به دنبال دارد. این حقوق برای همه انسانها ثابت است و افراد لازم است در تعامل خود این حقوق را رعایت کنند. از این جهت این حقوق تکالیفی را نیز به همراه دارند. | در این نگاه، کرامتی که خداوند در ذات انسان قرار داده است، حقوقی را به دنبال دارد. این حقوق برای همه انسانها ثابت است و افراد لازم است در تعامل خود این حقوق را رعایت کنند. از این جهت این حقوق تکالیفی را نیز به همراه دارند. | ||
== | ==مفهومشناسی== | ||
کرامت به معنای عزت، شرافت<ref>زبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس، ۱۷/۶۰۷.</ref> و گرامیبودن<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ۱۲/۵۱۰ ـ ۵۱۱.</ref> و کریم به معنای گرامی، عزیز و برگزیده<ref>طریحی، مجمع البحرین، ۶/۱۵۲.</ref> است. برابر کرامت، لئامت به معنای پستی است.<ref>طریحی، مجمع البحرین، ۶/۱۵۳.</ref> کرامتِ انسان در اصطلاح دینی فضیلت و شرافتی است که او را از دیگر آفریدهها متمایز میکند.<ref>کاشانی، تأویلات، ۱/۳۸۳؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳/۱۵۶؛ امامخمینی، حدیث جنود، ۱۴۰ ـ ۱۴۱.</ref> | کرامت به معنای عزت، شرافت<ref>زبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس، ۱۷/۶۰۷.</ref> و گرامیبودن<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ۱۲/۵۱۰ ـ ۵۱۱.</ref> و کریم به معنای گرامی، عزیز و برگزیده<ref>طریحی، مجمع البحرین، ۶/۱۵۲.</ref> است. برابر کرامت، لئامت به معنای پستی است.<ref>طریحی، مجمع البحرین، ۶/۱۵۳.</ref> کرامتِ انسان در اصطلاح دینی فضیلت و شرافتی است که او را از دیگر آفریدهها متمایز میکند.<ref>کاشانی، تأویلات، ۱/۳۸۳؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳/۱۵۶؛ امامخمینی، حدیث جنود، ۱۴۰ ـ ۱۴۱.</ref> | ||