پرش به محتوا

کاربر:H.Ahmadi/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی امام خمینی
imported>H.Ahmadi
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>H.Ahmadi
اصلاح ارقام، اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح نویسه‌های عربی
خط ۱: خط ۱:
'''علی‌اکبر مشکینی''' استاد برجسته، [[روحانی مبارز]]، یار [[امام‌خمینی]]، رئیس [[مجلس خبرگان رهبری]] و [[امام جمعه|امام‌جمعه قم]].
مشورت، رایزنی در امور فردی، اجتماعی و سیاسی.
==زندگی‌نامه==
مشورت از ریشه «شور» به معنای رایزنی است و در اصل، به معنای استخراج عسل از کندو و عرضه‌کردن و نشان‌دادن چیز نفیسی است که پنهان باشد (جوهری، ۲/۷۰۵؛ ابن‌فارس، ۳/۲۲۶ ـ ۲۲۷؛ ابن‌منظور، ۴/۴۳۴). در فارسی نیز مشورت به معنای رأی‌زدن با هم و کنکاش آمده‌است (دهخدا، ۱۲/۱۸۵۲۶ ـ ۱۸۵۲۷). مشورت در اصطلاح به معنای هم‌فکری در کارها و استفاده از علم و عقل دیگران و کسب اطلاع از رأی اهل خبره برای دستیابی به نتیجه اصلح است (سامانی، ۱۷). با مشورت‌کردن، رأی ناب از میان آرای گوناگون شناسایی و برگزیده می‌شود و در حقیقت همچنان‌که عسل صاف و خالص از میان موم استخراج می‌شود، انسان از میان اشیای متعدد چیز خاصی انتخاب و عصاره‌گیری می‌کند (راغب، ۴۷۰؛ جوادی آملی، ۱۶/۱۳۸). بر این اساس، مشورت برابر استبداد به رأی است و شخصی که در کاری که شایسته مشورت است بر رأی و نظر خویش اصرار ورزد، مستبد خوانده می‌شود (کواکبی، ۸۳).
علی‌اکبر فیض معروف به علی مشکینی در سال ۱۳۰۰ در روستای آلنی از توابع مشکین‌شهر واقع در استان اردبیل متولد شد<ref>دفتر ادبیات، روزشمار انقلاب اسلامی، ۲/۶۴۵.</ref> پدرش علی‌کرم روحانی منطقه و مرجع دینی مردم بود.<ref>فیض مشکینی، علیرضا، مصاحبه، مجله حریم امام، ۱۱.</ref> اجداد وی نیز غالباً از افراد محترم و معتمد مردم بودند؛ محمدتقی، جد هفتم مشکینی که روحانی منطقه نیز بود، به‌سبب مخالفت با خواسته نامشروع نادرشاه و به دستور او، زیر شکنجه به [[شهادت]] رسید.<ref>محمدی ری‌شهری، مصاحبه، مجله حریم امام، ۵.</ref>
اهل لغت، مشورت و شورا را به یک معنا دانسته‌اند (جوهری، ۲/۷۰۵). در لغت‌نامه‌های فارسی نیز شورا به معنای مشورت‌کردن و رأی‌زدن با هم و کنکاش آمده‌است (دهخدا، ۹/۱۲۸۲۶ ـ ۱۲۸۲۷)؛ اما برخی، میان مشورت و شورا تفاوت قائل شده، گفته‌اند مشورت به معنای نظرخواهی از فرد یا افراد آگاه است، ولی شورا معنای وسیع‌تر و گسترده‌تری دارد؛ زیرا هم در نظرخواهی از فرد یا افراد آگاه و هم در معنای با یکدیگر مشورت‌کردن و تصمیم جمعی گرفتن در امری، به کار می‌رود (شهریاری، ۳۲) و همین تفکیک، امروزه متداول و متبادر از این دو واژه است (همان، ۲۱) (← ادامه مقاله).
==تحصیلات==
پیشینه: مشورت از ریشه‌دارترین اصول عرفی و مقررات سنتی و از بارزترین شیوه‌های عقلایی در زندگی جمعی است. انسان‌ها در حل مشکلات و رسیدن به نظرهای درست، در قلمرو زندگی فردی و اجتماعی همواره از مشورت استفاده کرده‌اند. اشاره قرآن به نمونه‌هایی از این مشورت‌ها، بیانگر آن است که پیش از اسلام عمل بر اساس مشورت رایج بوده‌است؛ برای نمونه فرعون برای چگونگی مقابله با حضرت موسی(ع) با اطرافیان خود مشورت کرد (شعرا، ۳۵ ـ ۳۶؛ اعراف، ۱۱۰) و ملکه سبا با بزرگان قوم خود هنگام دریافت نامه حضرت سلیمان(ع) که او را به اطاعت خود فراخوانده بود، مشورت کرد (نمل، ۲۹ ـ ۳۲). براساس برخی روایات، کسانی که طرف مشورت وی بودند ۳۱۲ قبیله بودند و هر قبیله هزار جنگجو داشت (مجلسی، ۱۴/۱۱۷). کفار قریش پیش از اسلام در مکه، در محلی به نام دارالندوه برای اجتماع و مشورت گرد هم می‌آمدند (همان، ۱۹/۵۱ ـ ۵۲).
علی‌اکبر مشکینی هنوز کودک بود که پدرش برای تحصیل به [[نجف اشرف]] رفت؛<ref>درازی، زندگی و مبارزات آیت‌الله مشکینی، ۴۱.</ref> خانواده چند سال بعد و به همراه دایی وی، محمدحسین، به پدر پیوستند.<ref>عباس‌زاده، آیت‌الله شیخ‌علی مشکینی، ۵/۵۷۵.</ref> او در چهارسالگی و به خواست پدر، تحصیل خود را از مکتبخانه‌ای در نجف و با خواندن [[قرآن]]، کتاب‌های رایج و نیز آموزش خط آغاز کرد.<ref>درازی، زندگی و مبارزات آیت‌الله مشکینی، ۴۱ و ۴۹؛ محمدی ری‌شهری، مصاحبه، مجله حریم امام، ۵.</ref> دو سال بعد مادرش درگذشت؛ ناگزیر همراه پدر به ایران بازگشت و با سکونت در مشکین‌شهر <ref>عباس‌زاده، آیت‌الله شیخ‌علی مشکینی، ۵/۵۷۶.</ref> بخشی از مقدمات را نزد پدر آموخت.<ref>محمدی ری‌شهری، مصاحبه، مجله حریم امام، ۵.</ref> وی در شانزده‌سالگی پدرش را از دست داد و مسئولیت سرپرستی خانواده بر عهده او قرار گرفت؛ ولی به سبب علاقه‌ای که به تحصیل [[علوم دینی]] داشت با وجود شرایط بسیار سخت و مشکلات زیاد، به حوزه اردبیل رفت و تحصیلات خود را ادامه داد.<ref>عباس‌زاده، آیت‌الله شیخ‌علی مشکینی، ۵/۵۷۶.</ref> او پس از آموختن بخش دیگری از مقدمات راهی [[قم]] شد. هزینه سفر را دوستان پدرش و سیدمحمد بادکوبه‌ای عالم معروف اردبیل فراهم کردند.<ref>مشکینی، یاران امام، بیست و یک ـ بیست و دو؛ درازی، زندگی و مبارزات آیت‌الله مشکینی، ۵۰ ـ ۵۱.</ref> یونس اردبیلی نیز که از علمای بزرگ آن منطقه بود با توجه به استعداد مشکینی به وی توصیه کرد که درس خود را ادامه داده و برای ادامه تحصیل به قم برود.<ref>(فیض مشکینی، علی، مصاحبه، مجله حریم امام، ۷.</ref>
در قرآن کریم دو آیه به‌صراحت درباره شورا و مشورت وجود دارد (شورا، ۳۸؛ آل عمران، ۱۵۹) و سوره شورا نیز به مناسبت آیه یادشده به این نام شهرت یافته‌است. روایات بسیاری نیز درباره مشورت آمده‌است (مجلسی، ۷۲/۹۷ ـ ۱۰۵). پیامبر اکرم(ص) و امیرالمؤمنین علی(ع) و دیگر امامان معصوم(ع) هم خود در مسائل مختلف اجتماعی، سیاسی و نظامی با یاران مشورت می‌کردند و مسلمانان را نیز به مشورت در کارها سفارش می‌کردند (نهج البلاغه، ن۵۳، ۴۵۶ و ح۵۱، ۵۱۲؛ برقی، ۱/۶۰۱ ـ ۶۰۲؛ حر عاملی، ۱۲/۳۹ ـ ۴۰؛ مجلسی، ۷۲/۹۷ ـ ۱۰۵). امام‌خمینی نیز خود اهل مشورت بود (نوروزی، ۱۲) و در سال‌های مبارزه با رژیم پهلوی و دوران نهضت اسلامی، گاهی با مراجع تقلید و برخی شخصیت‌های تأثیرگذار درباره چگونگی موضع‌گیری و صدور اعلامیه، مشورت می‌کرد (ذاکری، ۱۵۲؛ روحانی، ۱/۱۷۲). ایشان پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز در همه کارهای مهم سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی با مشاوران و مسئولان مشورت می‌کرد (← ادامه مقاله).
 
اهمیت و جایگاه: در آموزه‌های دینی به نظرخواهی از دیگران و مشورت با آنان، اهمیت ویژه‌ای داده شده‌است و همگان به بهره‌گیری از نظر و تجربه دیگران فرا خوانده شده‌اند (آمدی، ۴۴۲). در مشورت، عقل‌ها و تجربه‌ها و دیدگاه‌های مختلف به کمک هم شتافته، مسائل پخته می‌شود و کم‌عیب و نقص و از لغزش دورتر می‌گردد (مکارم شیرازی، ۲۰/۴۸۷). قرآن کریم در موضوعی مانند از شیرگرفتن فرزند پیش از دو سال، به مشورت پدر و مادر با یکدیگر توجه داده‌است (بقره، ۲۳۳). خداوند در سوره شورا مشورت با یکدیگر را در امور خود، یکی از صفات مؤمنان شمرده‌است (شورا، ۳۸) و این آیه دلالت دارد وضع امور نوعیه در میان جامعه ایمانی با شورا و مشورت‌کردن است و روش پیغمبر اکرم(ص) و امیرالمؤمنین علی(ع) نیز همین بوده‌است (نایینی، ۸۲ ـ ۸۳)؛ چنان‌که آیه بیان می‌دارد مشورت در همه کارها یک برنامه مستمر برای مسلمانان است نه یک امر زودگذر و موقتی (مکارم شیرازی، ۲۰/۴۸۷).
مشکینی در پایان دوره حکومت [[رضاشاه پهلوی]] به قم رفت و درس‌های دوره سطح را از [[سیدرضا بهاءالدینی]] و دیگر استادان حوزه فرا گرفت.<ref>درازی، زندگی و مبارزات آیت‌الله مشکینی، ۵۱؛ محمدی ری‌شهری، ۵.</ref> سپس در درس خارج فقه و اصول [[سیدمحمد محقق داماد]]، [[سیدمحمد حجت کوه‌کمره‌ای]] و [[سیدحسین بروجردی]] شرکت کرد و در [[فقه]] و [[اصول]] به درجه [[اجتهاد]] رسید.<ref>ربانی املشی، ۳۶۷؛ درازی، زندگی و مبارزات آیت‌الله مشکینی، ۵۱.</ref> وی در حدود دوازده سال با [[حسینعلی منتظری]] و [[سیدمحمد حسینی بهشتی]] هم‌حجره و هم‌بحث بود و با [[علی احمدی میانجی]] و [[سیدمهدی روحانی]] بیشترین معاشرت و دوستی را داشت.<ref>فیض مشکینی، علی، مصاحبه، مجله حریم امام، ۷.</ref> وی هم‌زمان با تحصیل، دروس مختلف سطح را تدریس می‌کرد و درس‌های [[کفایه الاصول]] و [[رسائل]] و [[مکاسب]] وی از شلوغ‌ترین درس‌های حوزه بود.<ref>محمدی ری‌شهری، مجله، حریم امام، ۵.</ref> او [[تفسیر قرآن]] و [[اخلاق]] نیز تدریس می‌کرد و درس اخلاق او که سال‌ها به صورت هفتگی برگزار می‌شد، در حوزه مشهور بود و طلبه‌ها و فضلای حوزه از آن استقبال می‌کردند <ref>شعبان‌زاده، تاریخ شفاهی مدرسه حقانی، ۱۱۳؛ شهبازی، مشکینی، علی (آیت‌الله)، چاپ‌شده در فرهنگنامه رجال روحانی عصر امام‌خمینی، ۱/۳۵۶.</ref> وی شاگردان زیادی را پرورش داد و جمع زیادی از علما و استادان بزرگ حوزه از شاگردان او بوده‌اند.<ref>درازی، زندگی و مبارزات آیت‌الله مشکینی، ۵۸ ـ ۶۰.</ref>
از نگاه تاریخی، پیش از آغاز جنگ احد، پیامبر اکرم(ص) در مورد چگونگی رویارویی با دشمن، با یاران خود مشورت کرد و با توجه به نظر اکثر آنان، اردوگاه سپاه مسلمانان را در دامنه کوه احد قرار داد (همان، ۳/۱۸۶) و با اینکه خروج از مدینه پیامدهای ناگواری برای مسلمانان پیش آورد، باز هم خداوند دستور داد پیامبر(ص) با آنان مشورت کند (همان؛ طالقانی، ۵/۳۹۴ ـ ۳۹۵). بر همین اساس، به نظر برخی، وجوب مشورت در امور و حوادث به حسب نصوص آیات و سیره پیامبر اکرم(ص) از امور مسلم است و دلالت آیه «وَ شاوِرْهُمْ فِی اْلأَمْرِ» (آل عمران، ۱۵۹) که پیامبر(ص) را بدان مکلف کرده‌است، واضح است (نایینی، ۸۱ ـ ۸۲). با توجه به آیاتی که درباره مشورت آمده، نیز نمونه‌های عملی مشورت در سیره پیامبر اکرم(ص)، ازجمله در جنگ بدر، احد، خندق و عهدنامه پیامبر اکرم(ص) با مردم طائف، اهمیت اصل شورا در اسلام تردیدناپذیر و انکارناشدنی است (عمید زنجانی، ۱/۲۲۳). بر همین اساس، گفته شده ساحت اسلام از استبداد به دور است (کواکبی، ۱۰۱).
 
در منابع اسلامی روایات فراوانی درباره اهمیت و ارزش مشورت در زندگی فردی و اجتماعی مسلمانان آمده‌است (مجلسی، ۷۲/۹۷ ـ ۱۰۵). در برخی از این روایات آمده‌است مشورت عین هدایت است (همان، ۷۲/۱۰۴) و انسان عاقل از مشورت بی‌نیاز نیست (آمدی، ۴۴۱) یا مشورت یکی از اسباب حیات جامعه و ترک مشورت یکی از اسباب مرگ جامعه معرفی شده‌است (ترمذی، ۳/۳۶۱؛ ابن‌شعبه، ۳۶؛ مجلسی، ۷۴/۱۳۹). همچنین بر اساس برخی روایات، خداوند مشورت را برای امت رحمت قرار داده‌است (سیوطی، ۲/۹۰). پیامبر اکرم(ص) با اینکه از مشاوره با مردم بی‌نیاز بود، به سبب رحمت الهی و به توصیه پروردگار، در مسائل اجرایی با اصحاب مشورت می‌کرد (طبرسی، ۱/۲۳۴؛ جوادی آملی، ۱۶/۱۶۱). بر این اساس، مشورت‌کردن و توصیه به مشورت از سوی پیامبر اکرم(ص) و سایر معصومان(ع)، برای اموری مانند شخصیت‌دادن به امت در اداره امور، کشف استعداد مردم، رشد فکری و تدبر و مآل‌اندیشی، تقویت رقابت آمیخته با رفاقت، استفاده از تأیید مردم، برای آگاهی و توجیه، پرهیز از نسبت حکومت به استبدادی‌بودن، پرهیز از انتقاد بی‌جا پس از شکست احتمالی، نشان‌دادن جایگاه مردم در اندیشه دینی، عیب و عار ندانستن نظرخواهی و مشورت‌کردن و تأسی امت به پیامبر اکرم(ص) در مشورت‌کردن، بوده‌است (جوادی آملی، ۱۶/۱۳۴، ۱۴۴ و ۱۶۱؛ استادی، ۳۱ ـ ۳۵). امیرالمؤمنین علی(ع) نیز افزون بر فراخوانی مردم به مشورت (نهج البلاغه، خ۲۰۷، ۳۱۰استبداد به رأی را موجب هلاکت و مشورت را به مثابه شرکت در عقل‌های مردم می‌داند (همان، ح۱۵۲، ۵۳۹).
مشکینی در سال ۱۳۳۷، با اندیشه اصلاح حوزه و به همراه گروهی از فضلا و استادان حوزه، نامه‌ای به [[مرجع تقلید]] وقت و [[زعیم حوزه]]، سیدحسین بروجردی نوشت و خواستار اصلاحات و تغییراتی در نظام آموزشی حوزه و گنجاندن برخی دروس همچون اخلاق در برنامه درسی حوزه شد.<ref>دفتر ادبیات، روزشمار انقلاب اسلامی، ۲/۶۴۵؛ درازی، زندگی و مبارزات آیت‌الله مشکینی، ۷۸ ـ ۸۲.</ref> او که در آن هنگام خود از مدرسان معروف و سرشناس بود، درباره این موضوع، مشورت‌هایی با دیگر علمای بزرگ حوزه نیز داشت.<ref>دفتر ادبیات، روزشمار انقلاب اسلامی، ۲/۶۴۵؛ درازی، زندگی و مبارزات آیت‌الله مشکینی، ۷۸ ـ ۸۲.</ref> وی در سال ۱۳۳۹ همراه با حسینی بهشتی و [[عبدالرحیم ربانی شیرازی]] برنامه آموزشی هفده‌ساله‌ای را برای تحصیلات حوزه تهیه کردند تا پس از تصویب بروجردی اجرا کنند؛<ref>شعبان‌زاده، تاریخ شفاهی مدرسه حقانی، ۴۷ ـ ۴۸.</ref> ولی با درگذشت بروجردی در فروردین ۱۳۴۰ این کار عملی نشد. چند ماه بعد و با آغاز سال تحصیلی جدید، این برنامه در [[مدرسه حقانی]] (منتظریه) که تازه تأسیس شده بود و خود او از مؤسسان آن بود، اجرا شد.<ref>درازی، زندگی و مبارزات آیت‌الله مشکینی، ۸۲؛ شهبازی، مشکینی، علی (آیت‌الله)، چاپ‌شده در فرهنگنامه رجال روحانی عصر امام‌خمینی، ۱/۳۵۴.</ref> مشکینی با انگیزه اصلاح متون درسی حوزه و به‌رغم مخالفت‌های موجود، با سبک خاصی به خلاصه‌سازی و تنظیم کتاب‌های مهم درسی رسائل و مکاسب [[شیخ‌مرتضی انصاری]] و نیز اصلاح و بازنویسی کتاب [[معالم الاصول]] پرداخت و آنها را برای تدریس در حوزه آماده کرد.<ref>درازی، زندگی و مبارزات آیت‌الله مشکینی، ۶۰ ـ ۶۱.</ref>
شرایط مشاوران: در روایات اسلامی آمده‌است که مشاوران باید شرایط و شایستگی‌های لازم، ازجمله عقل، تجربه، تدین، خیرخواهی و رازداری داشته باشند (آمدی، ۴۴۲؛ مجلسی، ۷۲/۹۸ و ۱۰۲) و از صفاتی چون نادانی، پستی، دروغگویی، بخل، حرص، ترس و خودپسندی نیز بر کنار باشند (آمدی، ۴۴۲؛ مجلسی، ۷۲/۹۸ ـ ۹۹). امام‌خمینی در موضوع شوراهای اسلامی به مردم توصیه می‌کرد افرادی را برای شورا انتخاب کنند که متدین، امین، معتقد به انقلاب و جمهوری اسلامی و طرفدار مردم باشند و تمایل به شرق و غرب و انحرافات مکتبی نداشته باشند (۱۰/۲۵۰ ـ ۲۵۱). ایشان به مردم هشدار می‌داد در صورت توجه‌نکردن به شایستگی‌ها و ویژگی‌های لازم و رأی‌دادن به افراد ناباب و ناصالح برای شورای شهر، خود شهر، کشور و اسلام زیان کرده، رأی‌دهندگان پیش خدا مسئول خواهند بود (۱۰/۲۵۰ ـ ۲۵۲ و ۲۶۰). ایشان هیچ‌گاه از توطئه‌های دشمن که مسئله شوراها ـ و حتی شوراهای شهر ـ را نشانه رفته بود، غافل نماند و به‌خوبی به این امر آگاه بود که هرگاه دشمن به لحاظ کمیّت و تعداد، توان مقابله نداشته باشد، سعی می‌کند با نفوذ افراد منتخب خود، فضای شوراها را در جهت مطلوب خویش پیش ببرد (۱۰/۲۱۸).
==فعالیت‌های سیاسی==
حدود و قلمرو: در اسلام، مشورت در جایی است که حکم و قانون صریحی درباره آن وجود نداشته باشد. برخی مفسران معتقدند آیه ۱۵۹ آل عمران در امر پیامبر(ص) به مشورت با مردم، درباره مشورت مربوط به امور عامه اجتماعی است و شامل احکام نمی‌شود. مسلمانان نیز در صدر اسلام و پس از آن، حدود رایزنی را شامل حوزه احکام الهی نمی‌دانستند (طباطبایی، سیدمحمدحسین، ۴/۵۶ ـ ۵۷؛ صادقی تهرانی، ۶/۶۰). مشورت منحصر در «امر الناس» و کارهای اجرایی و شناسایی موضوعات است. بر همین اساس، پیامبر اکرم(ص) هیچ‌گاه در احکام الهی با مردم مشورت نمی‌کرد (جوادی آملی، ۱۶/۱۳۵، ۱۴۵ و ۱۵۲؛ مکارم شیرازی، ۳/۱۸۶)؛ البته برخی شاگردان امام‌خمینی شورا در افتا را که مرحله شناخت حکم و به دست‌آوردن آن است، مطرح کرده، یادآور شده‌اند اگر تبادل نظر در مسائل فقهی صورت گیرد، افزون بر ترقی و تکامل فقه، بسیاری از اختلاف‌ها نیز از میان خواهد رفت. فقه یکی از علوم واقعی دنیا است. باید از اسلوب‌هایی که در سایر علوم پیروی می‌شود، پیروی کرد (مطهری، ۲۰/۱۸۶).
فعالیت سیاسی مشکینی از مخالفت با [[لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی]] که [[امام‌خمینی]] رهبری اصلی آن را بر عهده داشت <ref>مقاله انجمن‌های ایالتی و ولایتی.</ref> آغاز شد؛ او در ایجاد هماهنگی میان علمای قم و آذربایجان نقش مهمی داشت <ref>بهبودی، تبریز در انقلاب، ۵۶.</ref> پس از انتشار لوایح شش‌گانه از سوی رژیم پهلوی با عنوان «انقلاب سفید» و اعلام برگزاری همه‌پرسی درباره آن، امام‌خمینی در اواخر دی ۱۳۴۱ با صدور اعلامیه‌ای به مخالفت با آن برخاست.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱/۱۳۳ ـ ۱۳۷.</ref> مشکینی در همراهی با این مخالفت، در ۴/۱۱/۱۳۴۱ در برخی از روستاهای ملایر سخنرانی کرد و که موجب بازداشت و بازجویی او از سوی [[سازمان اطلاعات و امنیت کشور]] (ساواک) شد.<ref>مشکینی، یاران امام، ۷؛ درازی، زندگی و مبارزات آیت‌الله مشکینی، ۲۰۰ ـ ۲۰۱.</ref> امضای او که همراه همیشگی نهضت امام‌خمینی بود، تقریباً پای همه اطلاعیه‌های علما و فضلای [[حوزه علمیه]] علیه رژیم پهلوی، دیده می‌شد.<ref>محمدی ری‌شهری، مصاحبه، مجله حریم امام، ۵؛ درازی، زندگی و مبارزات آیت‌الله مشکینی، ۲۰۰ ـ ۳۱۱.</ref>
در مواردی که مشورت رواست، قلمرو آن بسیار گسترده‌است و همه ابعاد و بخش‌های زندگی فردی و اجتماعی انسان را دربر می‌گیرد. در روایات، مسلمانان افزون بر تشویق به رایزنی در امور شخصی و فردی (مجلسی، ۷۲/۹۷ ـ ۱۰۵)، به مشورت در حوزه‌های گوناگون اجتماعی نیز تشویق شده‌اند. برخی مفسران با توجه به شأن نزول آیه «وَ شاوِرْهُمْ فِی اْلأَمْرِ» «الامر» را ویژه جنگ دانسته‌اند (فخر رازی، ۹/۴۰۹ ـ ۴۱۰)؛ ولی بیش‌تر مفسران آن را به همه امور عامه، یعنی امور سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، نظامی و مسائل مهم گسترش داده‌اند (صادقی تهرانی، ۶/۶۰ و ۶۴؛ طباطبایی، سیدمحمدحسین، ۴/۵۷۰). یکی از مفسران، رایزنی حاکمان با آگاهان را در مواردی ازجمله ناآگاهی از موضوع، شناخت احکام دشوار دینی، امور جنگی، مصالح مرتبط با مردم، مسائل دبیران، وزیران و کارگزاران در آنچه به مصالح شهرها و آبادانی آن مربوط است، واجب دانسته‌است (قرطبی، ۴/۲۵۰).
 
در اندیشه اسلامی، حفظ و رعایت مصالح نظام و مصلحت مسلمانان بر همه کارگزاران نظام اسلامی واجب است. بر این اساس، مشارکت تمام ملّت در نوعیات مملکت، بر مشورت با عقلای امّت که شورای عمومی ملی است، استوار است (نایینی، ۸۱). عنصر محوری اداره امور امت، استمداد از آرای عمومی و استعانت از تضارب افکار صاحب‌نظران است و رهبران و والیان و متصدیان امور نیز مأمور به مشورت‌اند (جوادی آملی، ۱۶/۱۵۳). در مواردی مانند کارهای کلان مملکت که برای انسان غیر معصوم بدون مشورت به نتیجه نمی‌رسد، از باب مقدمه واجب و نیز در موردی که بدون انجام مشورت، فتنه تحمل‌نکردنی رخ می‌دهد، تحصیل مشورت، واجب و لازم است (همان).
{{ببینید|انجمن‌های ایالتی و ولایتی|انقلاب سفید}}
سیره عملی امام‌خمینی: در سیره عملی امام‌خمینی، موارد بسیاری از مشورت در مسائل گوناگون پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و پس از آن مشاهده می‌شود؛ ازجمله در مبارزه با لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی و مبارزه علیه انقلاب سفید با برخی علمای قم مشورت و درباره چگونگی مبارزه تصمیم‌گیری شد. یکی از مصوبه‌های جلسه نخست، آن بود که هفته‌ای یک‌بار و در صورت لزوم بیشتر میان علما جلسه مشورتی برگزار شود (← مقاله‌های انجمن‌های ایالتی و ولایتی؛ انقلاب سفید). ایشان در هجرت از نجف به پاریس با سیداحمد (← امام‌خمینی، ۲۱/۴۵۲) و در بازگشت به ایران نیز با وی و دیگران مشورت کرد و سپس تصمیم نهایی را گرفت (طباطبایی، سیدصادق، ۳/۲۰۲؛ خمینی، ۷۹) (← مقاله اخلاق و سیره امام‌خمینی).
 
امام‌خمینی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، افزون بر تشکیل یا تأیید بسیاری از شوراها، در بسیاری از موارد ازجمله نصب و عزل مسئولان و مسائل داخلی و خارجی کشور به مشورت پرداخت؛ ازجمله با توجه به نظر مشاوران، بازرگان را به نخست‌وزیری منصوب کرد، با اینکه با نخست‌وزیری وی مخالف بود (خمینی، ۱۵۲ ـ ۱۵۳). استعفای او را نیز در جلسه‌ای در ۱۵/۸/۱۳۵۸ با حضور سیدمحمد حسینی بهشتی، محمدجواد باهنر و سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی بررسی کرد و پذیرفت (هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۳۷۳). در عزل سیدابوالحسن بنی‌صدر نیز پس از شنیدن گزارش‌ها و اقدام‌های او، مسئولان را به مشورت دعوت کرد و عزل وی از فرماندهی کل قوا را اعلام کرد (خمینی، ۱۰۵).
در ۱۷ اسفند ۱۳۴۲ پس از اینکه [[محمدرضا پهلوی]] اسدالله عَلَم را از نخست‌وزیری برکنار کرد و [[حسنعلی منصور]] ریاست دولت را بر عهده گرفت، مشکینی و [[حسینعلی منتظری]] در تلگرامی به دولت، خواهان آزادی امام‌خمینی، [[سیدحسن قمی]] و [[سیدمحمود طالقانی]] که در بازداشت بودند، شدند.<ref>فراتی، تاریخ شفاهی انقلاب، ۱/۱۴۹.</ref> همچنین دوم فروردین ۱۳۴۳ در مراسمی که [[سیدکاظم شریعتمداری]] به مناسبت سالگرد [[فاجعه مدرسه فیضیه قم]]، در مسجد [[مدرسه حجتیه]] برگزار کرده بود، مشکینی سخنرانی کرد و با یادکرد فاجعه مدرسه فیضیه و اعتراض به حضور مأموران پلیس در آن مجلس <ref>توانانیا و آقاجانی، روزشمار انقلاب اسلامی در قم، ۴۵.</ref> از ادامه بازداشت امام‌خمینی، [[بهاءالدین محلاتی]] و [[سیدحسن طباطبایی قمی]] به‌شدت انتقاد کرد.<ref>شهبازی، مشکینی، علی (آیت‌اللهچاپ‌شده در فرهنگنامه رجال روحانی عصر امام‌خمینی، ۱/۳۵۴.</ref> در اردیبهشت ۱۳۴۳ نیز تشکیلاتی مبارزاتی و انقلابی در [[حوزه علمیه قم]] با نام «جمعیت سری یازده‌نفره یا جمعیت سری اصلاح حوزه» تشکیل شد که مشکینی نیز در آن حضور داشت. در این جلسه که علاوه بر او، افرادی مانند منتظری، عبدالرحیم ربانی شیرازی، [[سیدعلی خامنه‌ای]]، [[علی قدوسی]] و [[اکبر هاشمی رفسنجانی]] نیز شرکت داشتند، اساسنامه مفصلی تدوین شد که بعدها نشریات مخفی بعثت و انتقام، آن را منتشر کردند.<ref>توانانیا و آقاجانی، روزشمار انقلاب اسلامی در قم، ۶۹.</ref>
انتخاب اعضای شورای نگهبان، از وظایف رهبری است. امام‌خمینی در انتخاب اعضای آن، با مشاوران و مسئولان مشورت می‌کرد و بر اساس نتایج مشورت، احکام آنها را صادر می‌کرد (هاشمی رفسنجانی، آرامش و چالش، ۱۶۰ ـ ۱۶۱). در انتخاب سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی به ریاست قوه قضاییه با وجود تشخیص و تصمیم خود، نظر مشورتی سایر قضات دیوان عالی کشور را برابر اصل ۱۶۲ قانون اساسی مصوب ۱۳۵۸ جویا شد (۱۴/۵۱۶ ـ ۵۱۷) و در انتصاب مجدد رئیس دیوان عالی، از قضات دیوان عالی کشور نظرخواهی کرد (۲۰/۶۴).
 
امام‌خمینی در بسیاری از مسائل داخلی، مانند حل بحران کردستان و اعزام هیئتی به آن منطقه، با مسئولان مشورت کرد و سپس هیئتی برای رسیدگی به اوضاع آن منطقه مأمور کرد (طباطبایی، سیدصادق، ۳/۲۸۳). ایشان در موارد بسیاری، از عالمان و نهادها می‌خواست مشورت را در برنامه کاری خود قرار دهند (۱۵/۳۶۲)؛ ازجمله در حکم اعزامی علما به مناطق داخلی و خارجی، از آنان می‌خواست با علمای محل مشورت کنند؛ ازجمله در حکم اعزام حسین نوری به کشورهای هند و پاکستان (۱۱/۴۳۲)، حسین کرمانی برای رسیدگی به امور کردستان (۹/۳۵۵) و حکم امامت جمعه برای مسلم ملکوتی (۱۵/۳۵۲)، به آنان برای مشورت با روحانیان محل توصیه کرده‌است. همچنین ایشان از مجلس شورای اسلامی خواست در لوایحی که به مشورت با کارشناسان نیاز دارد، از آنان دعوت و مشورت شود (۱۵/۳۸۷)؛ چنان‌که از ستاد انقلاب فرهنگی خواست با جامعه مدرسین قم مشورت کند (۱۵/۴۰۹).
در پی [[تبعید امام‌خمینی]] در ۱۳ آبان ۱۳۴۳ به ترکیه، مشکینی در جلسه‌ای که در خانه خود و با حضور استادان و طلاب حوزه علمیه تشکیل داد، از این اقدام حکومت به‌شدت انتقاد کرد.<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب، ۳/۱۲۸ ـ ۱۳۰؛ درازی، زندگی و مبارزات آیت‌الله مشکینی، ۲۲۹.</ref> او در ۲۹ بهمن این سال نیز به همراه گروهی از علمای حوزه در نامه‌ای سرگشاده خطاب به [[امیرعباس هویدا]] نخست‌وزیر وقت به بازداشت و تبعید امام‌خمینی اعتراض کرد.<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب، ۳/۱۲۸ ـ ۱۳۰؛ درازی، زندگی و مبارزات آیت‌الله مشکینی، ۲۲۳.</ref> پس از انتقال امام‌خمینی از [[ترکیه]] به عراق در مهر ۱۳۴۴، مشکینی همراه جمعی از فضلای آذربایجانی حوزه علمیه قم، در نامه سرگشاده‌ای به امام‌خمینی، ضمن اظهار خوشحالی از حضور ایشان در نجف، ادامه تبعید ایشان را مایه نگرانی شدید ملت ایران به‌ویژه جامعه [[روحانیت]] دانستند.<ref>شهبازی، مشکینی، علی (آیت‌الله)، چاپ‌شده در فرهنگنامه رجال روحانی عصر امام‌خمینی، ۱/۳۵۴.</ref> همچنین در اقدامی دیگر، او و افرادی چون منتظری، ربانی شیرازی و هاشمی رفسنجانی در جلسه‌ای در خانه [[سیدحسن طاهری خرم‌آبادی]] تصمیم گرفتند دونفر دونفر ضمن دیدار با [[مراجع تقلید]]، درباره وضعیت تبعید امام‌خمینی مشورت کنند.<ref>فراتی، تاریخ شفاهی انقلاب، ۱/۱۸۰ ـ ۱۸۱.</ref>
در سیاست خارجی نیز پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی امام‌خمینی در نتیجه مشورت با مسئولان کشوری و لشکری بود (هاشمی رفسنجانی، پایان دفاع، ۱۷ ـ ۱۸) (← مقاله قطعنامه ۵۹۸)؛ چنان‌که وقتی تصمیم گرفت به میخائیل گورباچف رئیس سابق شوروی نامه بنویسد، درباره محتوای آن با مشاوران و سران سه قوه مشورت کرد (همان، ۳۲، ۴۲۴ و ۴۴۰ ـ ۴۴۱) (← مقاله نامه به میخائیل گورباچف). ایشان در مسائل نظامی، در جلسات شورای عالی دفاع شرکت می‌کرد و نظرهای پیشنهادی خود را می‌داد (رضایی، ۴/۱۳۴ ـ ۱۳۶). پس از درخواست محسن رضایی برای تشکیل نیروهای سه‌گانه هوایی، دریایی و زمینی در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، پس از مشورت و نظرخواهی از شورای نگهبان در تطبیق این کار با قانون اساسی، موافقت کرد (همان، ۴/۱۴۴ ـ ۱۴۵؛ هاشمی رفسنجانی، اوج دفاع، ۱۰۰). موارد دیگری نیز از مشاوره امام‌خمینی در امور نظامی در خاطرات دیگران یافت می‌شود (هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران، ۲۵۵ و ۴۱۹). پس از فتح خرمشهر، نظر امام‌خمینی بر خاتمه جنگ و نظر مسئولان بر ادامه جنگ بود. ایشان در نهایت نظر آنان را پذیرفت (خمینی، ۱۲۵)؛ چنان‌که در ورود به خاک عراق نیز، پس از جلسه‌ها و در نهایت در جلسه‌ای با حضور اعضای شورای عالی دفاع و فرماندهان اصلی جبهه‌ها، ایشان نظر نظامیان را با شرایطی پذیرفت (هاشمی رفسنجانی، پس از بحران، ۱۶ ـ ۱۷) (← مقاله اخلاق و سیره امام‌خمینی).
 
شورا: امروزه شورا در فرهنگ اسلامی، اجتماع عده‌ای از افراد آگاه و مورد وثوق و مطلع از موضوع برای به دست آوردن حقیقتی مطلوب درباره موضوعی است که برای مشورت مطرح شده‌است (جعفری، ۲۹۸) و قوام آن به مشورت جمعی است.
اساسنامه جمعیت سری اصلاح حوزه در میانه خرداد ۱۳۴۵ به دست مأموران ساواک افتاد و با دستگیری علی قدوسی، بقیه اعضا ازجمله مشکینی به‌اجبار پنهان شدند.<ref>توانانیا و آقاجانی، روزشمار انقلاب اسلامی در قم، ۹۰؛ درازی، زندگی و مبارزات آیت‌الله مشکینی، ۲۲۰.</ref> مشکینی در سال ۱۳۴۵ برای دیدن امام‌خمینی و ادامه تحصیلات، مخفیانه به عراق رفت و در حوزه نجف به تحصیل و تدریس پرداخت<ref>درازی، زندگی و مبارزات آیت‌الله مشکینی، ۲۳۴ ـ ۲۳۵.</ref> و چنان‌که خود نوشته‌است در نجف نزدیک هفت ماه توقف کرد و از دروس برخی از مراجع ازجمله امام‌خمینی بهره‌مند شد؛<ref>زندگی‌نامه خودنوشت.</ref> اما به دلیل شدت گرمی هوا و ضعف مزاج نتوانست در نجف بماند و پس از هفت ماه در ۲۶ اردیبهشت ۱۳۴۶ به ایران برگشت و وارد قم شد <ref>محمدی ری‌شهری، مصاحبه، مجله حریم امام، ۵؛ درازی، زندگی و مبارزات آیت‌الله مشکینی، ۲۳۵ ـ ۲۳۶.</ref> مشکینی در سال ۱۳۴۶ از سوی [[مهدی قاضی خرم‌آبادی]] به [[حوزه علمیه خرم‌آباد]] دعوت شد و به اطلاع امام‌خمینی نیز رسید و ایشان با تأیید و تجلیل از مشکینی اظهار داشت اگرچه میل داشته‌است او در حوزه قم و یا یکی از حوزه‌های پرجمعیت حضور داشته باشد که نفع وی عام باشد، اما به دلیل موقعیت حساس خرم‌آباد با آن موافقت می‌کند و امیدوار است حضور وی در آن شهر موجب برکات زیادی باشد و مدرسان و محصلان نیز قدر وی را بدانند<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۵۷۹.</ref> اما این سفر امکان‌پذیر نشد.<ref>مشکینی، یاران امام، ۱۰۸.</ref> ساواک با نگرانی از حضور مشکینی در قم، او را بازداشت و به مشهد تبعید کرد.<ref>محمدی ری‌شهری، ۵؛ درازی، زندگی و مبارزات آیت‌الله مشکینی، ۲۳۵ ـ ۲۳۶.</ref> وی در طول اقامت در مشهد در سال‌های ۱۳۴۶ تا ۱۳۴۹ در مدرسه میرزاجعفر تدریس می‌کرد. او در این مدت تحت مراقبت مأموران ساواک بود و یک‌بار نیز به دست ساواک خراسان بازداشت و اندکی بعد آزاد شد.<ref>شهبازی، مشکینی، علی (آیت‌الله)، چاپ‌شده در فرهنگنامه رجال روحانی عصر امام‌خمینی، ۱/۳۵۴؛ جلالی، ۲۲۴.</ref>
امام‌خمینی افزون بر مشورت با مشاوران مورد اعتماد خود، در بسیاری از تصمیم‌گیری‌های مهم، به تشکیل یا پذیرش شوراهای مختلف همانند شورای انقلاب، مجلس شورای اسلامی، شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت نظام، شورای عالی دفاع، شورای عالی امنیت ملی، و شورای شهر و روستا اقدام کرد. ایشان در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی برای هدایت امور و سامان‌دهی مبارزه‌ها، افرادی را با عنوان شورای انقلاب مشخص کرد (۴/۳۰۷ و ۵/۴۲۶) (← مقاله شورای انقلاب اسلامی) و با تشکیل نظام جمهوری اسلامی در ایران، نخست خواهان تشکیل شوراها در استان‌ها و شهرها و روستاها شد (۷/۱۵۱) و در نهم اردیبهشت ۱۳۵۸با فرمان تاریخی خود به شورای انقلاب بر نهادینه‌کردن شوراها در جامعه تأکید کرد (۷/۱۶۷). ایشان بر این باور بود که در شهرها و سایر نقاط باید شوراها تشکیل شوند و سرنوشت هر شهرستان و هر شهری به دست شوراهایی باشد که اعضایش را مردم انتخاب می‌کنند (۱۰/۲۵۰ ـ ۲۵۲).
 
در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصل هفتم و اصول صد تا یکصدوششم، به شوراها اختصاص یافته‌است؛ ازجمله در اصل هفتم با اشاره به دو آیه «وَ أَمْرُهُمْ شُوری بَینَهُمْ» و «وَ شاوِرْهُمْ فِی اْلأَمْرِ»، شوراها، مجلس شورای اسلامی، شورای استان، شهرستان، شهر، محل، بخش، روستا و نظایر اینها، از ارکان تصمیم‌گیری و اداره امور کشور شمرده شده و رای و خواست مردم با اکثریت یک رکن اساسی در تصمیمات به شمار رفته‌است (← مقاله‌های انتخابات؛ مردم).
پس از تمام‌شدن مدت تبعید، مشکینی قصد ادامه اقامت در [[مشهد]] را داشت؛ ولی ساواک او را مجبور به ترک این شهر کرد؛ از این‌رو در سال ۱۳۴۹ دوباره به قم بازگشت.<ref>مشکینی، یاران امام، ۷۸، ۸۳، ۱۱۴، ۱۱۷، ۳۴۸ و ۳۵۱.</ref> در همان سال، مشکینی و منتظری به دلیل نوشتن تقریظی بر [[کتاب شهید جاوید]] نوشته [[نعمت‌الله صالحی نجف‌آبادی]] و حمایت از آن کتاب، با انتقاد برخی علما روبه‌رو شدند.<ref>شیرخانی، حماسه ۱۹ دی قم، ۱۷۱.</ref> پس از زیادشدن مخالفت‌ها و نیز سوء استفاده ساواک از این ماجرا، مشکینی تقریظ خود را پس گرفت <ref>مشکینی، یاران امام، ۱۸۱ ـ ۲۰۱.</ref>
پذیرش نهادهای شورایی در قانون اساسی، ازجمله مجلس شورای اسلامی، شورای نگهبان، شورای عالی قضایی در نظام ولایت فقیه از سوی خبرگان قانون اساسی و امام‌خمینی، بیانگر آن است که رایزنی نظام‌مند و عمل به نتیجه آن، پذیرفتنی و در حقیقت تصمیم آنها جایگزین تصمیم حاکم اسلامی است؛ برای نمونه امام‌خمینی در سال ۱۳۶۶ هنگام تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام که وظیفه اصلی آن تصمیم‌گیری درباره اختلاف شورای نگهبان و مجلس شورای اسلامی بود، رأی اکثریت حاضر مجمع را ملاک عمل قرار داد (۲۰/۴۶۴). در بازنگری قانون اساسی سال ۱۳۶۸ این مجمع در اصل ۱۱۲ در نظر گرفته شد و یکی از وظایف آن، مشورت دادن به رهبری شمرده شد.
 
پس از درگذشت [[سیدمحسن حکیم]] از [[مراجع تقلید نجف]]، مشکینی به همراه شماری از علمای مبارز مانند منتظری، [[حسین نوری همدانی]] و [[محمد فاضل لنکرانی]]، برای بار دوم موضوع [[مرجعیت امام‌خمینی]] را در نامه‌ای مطرح کردند.<ref>درازی، زندگی و مبارزات آیت‌الله مشکینی، ۲۴۴؛ شیرخانی، حماسه ۱۹ دی قم، ۱۶۹.</ref> ساواک با آگاهی از این نامه در ۱/۷/۱۳۴۹ مشکینی را بازداشت کرد؛ ولی روز بعد وی با سپردن تعهد آزاد شد.<ref>مشکینی، یاران امام، ۱۷۸ ـ ۱۷۹.</ref>
 
در مرداد ۱۳۵۲ کمیسیون امنیت اجتماعی شهرستان قم تصمیم گرفت جمعی از علمای مبارز ازجمله مشکینی را به اتهام پخش اعلامیه‌های امام‌خمینی علیه رژیم و امضای نامه [[مرجعیت]] ایشان، به نقاط بد آب و هوا تبعید کند.<ref>مشکینی، یاران امام، ۳۴۴؛ دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۶ ـ ۵/۳۴۱.</ref> در زمان صدور این حکم، مشکینی در زادگاهش، روستای آلنی اردبیل بود؛ مأموران [[ساواک]] او را در همان‌جا بازداشت و برای مدت سه سال به ماهان در [[استان کرمان]] و سپس به شهرهای [[گلپایگان]] و [[کاشمر]] تبعید کردند. وی با وجود مراقبت و سخت‌گیری‌های مأموران ساواک در تبعید، به فعالیت‌های علمی، فرهنگی و سیاسی خود ادامه می‌داد.<ref>مشکینی، یاران امام، ۲۲۳ و ۳۰۶؛ محمدی ری‌شهری، مصاحبه، مجله حریم امام، ۶.</ref>
 
مشکینی علاوه بر شهرهای محل تبعید، در مناسبت‌های مذهبی مانند [[ماه مبارک رمضان]]، به شهرهای مختلف مانند [[زنجان]]، [[اردبیل]] و [[همدان]] سفر می‌کرد و نقش فعالی در مبارزات سیاسی مردم داشت.<ref>درازی، زندگی و مبارزات آیت‌الله مشکینی، ۲۷۹ ـ ۲۸۰.</ref> او با بسیاری از [[روحانیان مبارز]] ازجمله [[سیدعلی اندرزگو]] و [[سیدمحمدرضا سعیدی]] ارتباط و فعالیت‌های مشترک داشت و برای مدتی نیز به دعوت اندرزگو در [[حوزه علمیه چیذر]] و شمیران تهران، درس اخلاق می‌داد.<ref>مرکز اسناد، حماسه شهید اندرزگو، ۳۵؛ شهبازی، مشکینی، علی (آیت‌الله)، چاپ‌شده در فرهنگنامه رجال روحانی عصر امام‌خمینی، ۱/۳۵۵.</ref>
 
پس از درگذشت مشکوک [[سیدمصطفی خمینی]] در اول آبان ۱۳۵۶، مشکینی به نمایندگی از طرف مدرسان [[حوزه علمیه قم]]، تلگرام تسلیتی برای امام‌خمینی فرستاد؛<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب، ۳/۲۲۹.</ref> همچنین در پی درج مقاله توهین‌آمیز روزنامه اطلاعات در ۱۷ دی ۱۳۵۶، مشکینی و گروهی از مدرسان حوزه علمیه قم، در اعتراض به اقدام رژیم، درس‌های خود را تعطیل کردند. اعتراضات مردم و روحانیون که با تجمع در بیوت [[مراجع تقلید]] و راهپیمایی در روزهای ۱۸ و ۱۹ دی همراه بود <ref>شیرخانی، حماسه ۱۹ دی قم، ۷۲؛ طالبی دارابی، جایگاه قیام ۱۹دی ۱۳۵۶ در انقلاب اسلامی، ۷۶ ـ ۷۷ و ۸۴.</ref> واکنش خشونت‌بار رژیم و [[شهادت]] و زخمی‌شدن چندین نفر را در پی داشت.<ref>مقاله نوزده دی.</ref> مشکینی به همراه جمعی از علمای حوزه، با صدور اعلامیه از اقدام خشن رژیم در سرکوب تظاهرات مردم، اعلام انزجار کردند.<ref>طالبی دارابی، ۱۳۶ ـ ۱۳۸.</ref>
 
{{ببینید|نوزده دی}}
 
 
سال ۱۳۵۷، زمانی که امام‌خمینی از عراق به [[فرانسه]] هجرت کرد، مشکینی و جمعی از علما با ارسال تلگرامی به والری ژیسکاردستن، رئیس‌جمهور وقت فرانسه، از وی خواستند مقام و شخصیت ایشان را محترم بشمرد و از نهضت مردم ایران حمایت کند.<ref>درازی، زندگی و مبارزات آیت‌الله مشکینی، ۲۷۴ ـ ۲۷۵؛ مرکز اسناد، اسناد انقلاب، ۳/۴۷۹.</ref> همچنین در ۲۹ آذر ۱۳۵۷، او به همراه عده‌ای از [[علما]] با صدور اعلامیه‌ای سلطنت [[محمدرضا پهلوی]] را [[نامشروع]] و غیر قانونی اعلام کردند و خواستار کناره‌گیری فوری او از قدرت شدند. <ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب، ۳/۵۰۶ ـ ۵۰۸.</ref>
 
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، [[امام‌خمینی]] در ۱۲ فروردین ۱۳۵۸، در حکمی مشکینی را مأمور رسیدگی به امور محلی اردبیل کرد. ایشان در این حکم سرکشی به کمیته‌های انقلاب، سامان‌دادن به اوضاع مردم و نیز دعوت اهالی منطقه به اتحاد و پرهیز از تفرقه را به مشکینی توصیه کرد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۶/۴۵۵.</ref> مشکینی که به همراه تعداد دیگری از مدرسان [[حوزه علمیه قم]]، از اعضای هیئت امنای [[مسجد جمکران]] بود، در ۱۷ اردیبهشت ۱۳۵۸ در نامه‌ای به امام‌خمینی، بعضی تغییرات در حفاظت و اداره این [[مسجد]] را پیشنهاد کردند که به تأیید ایشان رسید.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۷/۱۹۵ ـ ۱۹۶.</ref>
 
در انتخابات [[مجلس خبرگان قانون اساسی]] و پس از سفارش امام‌خمینی به شرکت و حضور مؤثر روحانیون در این انتخابات <ref>امام خمینی، صحیفه، ۹/۲۲۶.</ref> مشکینی به عنوان نامزد مشترک ائتلاف [[حزب جمهوری اسلامی]] و [[جامعه مدرسین حوزه علمیه قم]] و به نمایندگی از مردم آذربایجان شرقی شرکت کرد و با رأی بالا وارد مجلس خبرگان قانون اساسی شد. او پیش از این هم در نقد و بررسی [[پیش‌نویس قانون اساسی]] که به توصیه امام‌خمینی به عهده مدرسین گذاشته شده بود، نقش فعالی داشت <ref>درازی، زندگی و مبارزات آیت‌الله مشکینی، ۳۱۵ ـ ۳۱۷.</ref> در مرداد ۱۳۵۸، مشکینی در نامه‌ای به امام‌خمینی وکالت [[سیدکاظم حسینی میانجی]] را برای مصرف اموال وقفی یکی از وقف‌کنندگان پیشنهاد کرد که مورد تأیید ایشان قرار گرفت.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۹/۲۵۸.</ref> وی همچنین در تدوین قانون اراضی شهری در سال‌های ۱۳۵۹ ـ ۱۳۶۰ نقش داشت. امام‌خمینی پیش از تصویب این طرح در [[شورای انقلاب]]، سه‌نفر از فقها یعنی مشکینی، منتظری و حسینی بهشتی را مأمور بررسی و مطالعه این قانون کرده بود.<ref>درازی، زندگی و مبارزات آیت‌الله مشکینی، ۳۱۹ ـ ۳۲۰؛ شهبازی، مشکینی، علی (آیت‌الله)، چاپ‌شده در فرهنگنامه رجال روحانی عصر امام‌خمینی، ۱/۳۵۶؛ صحیفه، ۲۱/۳۷۲.</ref>
 
{{ببینید|مجلس خبرگان قانون اساسی}}
 
پس از شهادت سیداسدالله مدنی، امام‌جمعه تبریز در شهریور ۱۳۶۰ امام‌خمینی، مشکینی را به صورت موقت، به جای او گمارد و او تا آبان ۱۳۶۰ که مسلم ملکوتی به این سمت برگزیده شد در این مسئولیت بود.<ref>امام‌خمینی، ۱۵/۳۵۲؛ دفتر ادبیات، روزشمار انقلاب اسلامی، ۲/۶۴۵.</ref> وی با حکم امام‌خمینی، گزینش و اعزام قاضیان به شهرهای مختلف کشور و [[امامت جمعه]] قم را نیز به عهده داشت.<ref>درازی، زندگی و مبارزات آیت‌الله مشکینی، ۳۱۷ ـ ۳۱۹؛ موسوی قافله‌باشی، مصاحبه، مجله حریم امام، ۱۵.</ref> وی به حکم امام‌خمینی عضو هیئت مؤسس مکتب خواهران (جامعةالزهراء(س)) در قم بود.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۷.</ref> همچنین در ۱۹ آذر ۱۳۶۶، به عنوان رئیس [[مجلس خبرگان رهبری]]، در دیدار تحویل [[وصیت‌نامه امام‌خمینی]] و مهر و موم کردن آن حضور داشت و سخن گفت<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۳۸۰ ـ ۳۸۳.</ref> و نیز او در شمار بیست نفر برگزیده امام‌خمینی برای بازنگری قانون اساسی در سال ۱۳۶۸ قرار گرفت (۲۱/۳۶۳ ـ ۳۶۴) و رئیس این شورا شد.
 
{{ببینید|سیداسدالله مدنی|مسلم ملکوتی}}
 
در نخستین دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبری در سال ۱۳۶۱، توصیه امام‌خمینی به حضور جدی روحانیت در این صحنه <ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۷/۱۰۲.</ref> همچنین اهمیت حوزه انتخابی تهران موجب شد، مشکینی از حوزه تهران داوطلب شرکت در این مجلس شود. نام وی در رأس فهرست پیشنهادی [[جامعه مدرسین حوزه علمیه قم]] و نیز جامعه روحانیت مبارز قرار گرفت.<ref>درازی، زندگی و مبارزات آیت‌الله مشکینی، ۳۲۳ ـ ۳۲۴.</ref> او در دوره‌های دوم و سوم مجلس خبرگان رهبری نیز از سوی این دو تشکل معرفی و انتخاب شد و در هر سه دوره ریاست مجلس را به عهده داشت.<ref>درازی، زندگی و مبارزات آیت‌الله مشکینی، ۳۲۴ ـ ۳۲۷.</ref> مشکینی افزون بر این، مسئولیت‌هایی چون عضویت در [[شورای مدیریت حوزه قم]]‏ <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۲.</ref> عضویت و دبیری جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، عضویت در هیئت مؤسس [[دانشگاه امام‌صادق(ع)]] و تأسیس [[مدرسه الهادی(ع)]] را در کارنامه خود دارد.<ref>شهبازی، مشکینی، علی (آیت‌الله)، چاپ‌شده در فرهنگنامه رجال روحانی عصر امام‌خمینی، ۱/۳۵۶.</ref> وی در طول دوران [[جنگ تحمیلی عراق علیه ایران]]، با هدف حمایت از رزمندگان و تشویق مردم و جوانان برای رفتن به جبهه تلاش می‌کرد و خود بارها لباس بسیجی پوشید و در مناطق جنگی و قرارگاه‌های جنگ حضور یافت.<ref>درازی، زندگی و مبارزات آیت‌الله مشکینی، ۱۵۲ ـ ۱۵۳.</ref>
 
{{ببینید|مجلس خبرگان رهبری}}
 
مشکینی که همواره فردی [[ساده‌زیست]] و [[متواضع]] بود،<ref>شهبازی، مشکینی، علی (آیت‌الله)، چاپ‌شده در فرهنگنامه رجال روحانی عصر امام‌خمینی، ۱/۳۵۶.</ref> در اردیبهشت ۱۳۵۸ در واکنش به دستگیری فرزندان خود از سوی [[کمیته انقلاب اسلامی]]، در نامه‌ای به رئیس کمیته مرکزی، این خبر را طلیعه مسرت‌بخش عدالت در حکومت اسلامی خواند و از زحمات پاسداران تشکر کرد. وی همچنین تأکید کرد در صورت اثبات جرم، فرزندانش طبق مقررات اسلامی به کیفر برسند (بامداد).
مشکینی از گذشته ارادت و علاقه بسیاری به امام‌خمینی داشت و خود را مطیع ایشان می‌دانست؛ همچنین از باور امام‌خمینی به ضرورت مبارزه با رژیم پهلوی و نابودی آن، به‌شدت و با صراحت دفاع می‌کرد؛<ref>فیض مشکینی، علیرضا، مصاحبه، مجله حریم امام، ۱۲.</ref> چنان‌که امام‌خمینی در ۲۵/۴/۱۳۶۴، در سومین اجلاس سالانه مجلس خبرگان رهبری، از حسن نظر مشکینی نسبت به خود تشکر کرد و آرزو کرد عنایت خداوند نیز مطابق با این حسن نظر باشد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۹/۳۱۷.</ref> علاقه زیاد او به امام‌خمینی، موجب شد در ۷ مهر ۱۳۶۶ و در دیدار ائمه جمعه سراسر کشور با امام‌خمینی، به ستایش از ایشان بپردازد که با واکنش و گلایه امام‌خمینی روبه‌رو شد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۰/۳۹۴.</ref>
 
امام‌خمینی نیز مشکینی را فردی صالح می‌دانست و به او اعتماد داشت؛ چنان‌که بارها با معرفی او به افرادی [[اجازه شرعی]] در [[امور حسبیه]] داد<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱/۴۸۶، ۴۹۷ و ۵۱۲.</ref> و به نقلی پس از قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و بازگشت ایشان به قم، مورد اعتماد و طرف مشورت ایشان در مسائل بود؛<ref>خزعلی، خاطرات آیت‌الله ابوالقاسم خزعلی، ۱۱۵.</ref> همچنین شخصیت علمی، فقهی، [[زهد]] و تقوای او مورد تأیید امام‌خمینی بود و بر همین اساس پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]] مسئولیت‌های مهمی بر عهده وی گذاشت.<ref>موسوی قافله‌باشی، مصاحبه، مجله حریم امام، ۱۵؛ درازی، زندگی و مبارزات آیت‌الله مشکینی، ۳۱۷.</ref> امام‌خمینی در اول تیر ۱۳۵۹ در جمع مسئولان اطلاعات سپاه، مشکینی را فردی صالح و ازجمله کسانی دانست که می‌توان در امور مختلف به آنها مراجعه کرد و دستور گرفت.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۵۴ ـ ۴۵۵.</ref> ایشان همچنین درباره انتخابات حوزه علمیه قم و [[متمم قانون اساسی]] و عدم لزوم درج شرط [[مرجعیت]] در شرایط رهبری نظام به مشکینی نامه نوشته و رهنمودهایی را به وی به عنوان رئیس مجلس خبرگان رهبری و عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ابلاغ کرد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۳۶۷ و ۳۷۱.‏</ref>
 
مشکینی تا پایان عمر، ریاست مجلس خبرگان رهبری، عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام و اقامه [[نماز جمعه قم]] را برعهده داشت و سرانجام در هشتم مرداد ۱۳۸۶ در ۸۶سالگی بر اثر بیماری سرطان خون در بیمارستان بقیةالله(ع) تهران درگذشت. پیکر او پس از تشییع در تهران و قم، در مسجد بالاسر [[حرم فاطمه معصومه(ع)]] به خاک سپرده شد.<ref>درازی، زندگی و مبارزات آیت‌الله مشکینی، ۳۴۳؛ شهبازی، مشکینی، علی (آیت‌الله)، چاپ‌شده در فرهنگنامه رجال روحانی عصر امام‌خمینی، ۱/۳۵۶.</ref> مشکینی آثار و کتاب‌های زیادی تألیف کرده‌است که مهم‌ترین آنها عبارت‌اند از تفسیر روان قرآن در هشت جلد، ترجمه قرآن مجید، المواعظ العددیه، الرسائل الجدیده، ازدواج در اسلام، تحریر المعالم، قصار الجمل، مصطلحات الفقه، مصطلحات الاصول، الفقه المأثور، مسلکنا فی العقائد و الاخلاق و العمل، الهادی الی موضوعات نهج البلاغه و کشکول حکمت.<ref>موسوی قافله‌باشی، مصاحبه، مجله حریم امام، ۱۴.</ref> از وی تعلیقه‌ای استدلالی نیز در چهار جلد بر [[تحریر الوسیله امام‌خمینی]] با عنوان [[التعلیقات الاستدلالیة علی تحریر الوسیله]] منتشر شده‌است. مجموعه تألیفات وی با عنوان مجموعه آثار در ۲۷ موضوع و در پنجاه جلد تنظیم و منتشر شده‌است. برخی از خدمات اجتماعی و فرهنگی مشکینی نیز عبارت‌اند از: ساخت بیمارستان، داروخانه، چاپخانه و مدرسه الهادی(ع) و مشارکت در راه‌اندازی [[جامعةالزهرا(س)]]، [[مدرسه حقانی]] و دانشگاه امام‌صادق(ع) <ref>همان؛ درازی، زندگی و مبارزات آیت‌الله مشکینی، ۱۹۲ ـ ۱۹۳.</ref>
==پانویس==
{{پانویس|۲}}
==منابع==
==منابع==
{{منابع|۲}}
• قرآن کریم.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
• آمدی، عبدالواحد، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، تحقیق مصطفی درایتی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۶ش.
*  بامداد، روزنامه، ۲۷/۴/۱۳۵۸ش.
• ابن‌شعبه حرانی، حسن‌بن‌علی، تحف العقول فیما جاء من الحکم و المواعظ عن آل‌الرسول(ص)، تصحیح علی‌اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
*  بهبودی، هدایت‌الله، تبریز در انقلاب، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
• ابن‌فارس، احمد، معجم مقاییس اللغه، تصحیح عبدالسلام محمد هارون، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
*  توانانیا، مقداد و حسین آقاجانی، روزشمار انقلاب اسلامی در قم، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
• ابن‌منظور، محمدبن‌مکرم، لسان العرب، تحقیق جمال‌الدین میردامادی، بیروت، دارالفکر ـ دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق.
*  جلالی، غلامرضا، تقویم تاریخ خراسان، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
• استادی، رضا، شورا در قرآن و حدیث، قم، بنیاد فرهنگی امام‌رضا(ع)، چاپ اول، ۱۳۶۰ش.
*  خزعلی، ابوالقاسم، خاطرات آیت‌الله ابوالقاسم خزعلی، تدوین علی درازی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۹۱ش.
امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
*  درازی، علی، زندگی و مبارزات آیت‌الله مشکینی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۹۱ش.
• برقی، احمدبن‌محمد، المحاسن، تحقیق جلال‌الدین محدث، قم، دارالکتب الاسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۷۱ق.
*  دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، روزشمار انقلاب اسلامی، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
• ترمذی، محمدبن‌عیسی، سنن الترمذی، تحقیق عبدالرحمن محمد عثمان، بیروت، دارالکفر، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
*  دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۷۷ش.
• جعفری، محمدتقی، علامه جعفری و شوراها، مجله کتاب نقد، شماره ۸، ۱۳۷۷ش.
*  ربانی املشی، مهدی، یاران امام به روایت اسناد ساواک روایت پایداری شرح مبارزات حضرت آیت‌الله حاج‌شیخ‌مهدی ربانی املشی، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
• جوادی آملی، عبدالله، تسنیم، تحقیق عبدالکریم عابدینی، قم، اسراء، چاپ دوم، ۱۳۸۸ش.
*  شعبان‌زاده، بهمن، تاریخ شفاهی مدرسه حقانی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
• جوهری، اسماعیل‌بن‌حماد، الصحاح، تاج اللغة و صحاح العربیه، تحقیق احمد عبدالغفور عطار، بیروت، دارالعلم للملایین، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
*  شیرخانی، علی، حماسه ۱۹ دی قم، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
• حر عاملی، محمدبن‌حسن، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، قم، مؤسسه آل‌البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
*  شهبازی، محبوب، مشکینی، علی (آیت‌اللهچاپ‌شده در فرهنگنامه رجال روحانی عصر امام‌خمینی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
• خمینی، سیداحمد، دلیل آفتاب، خاطرات یادگار امام، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.
*  طالبی دارابی، ابراهیم، جایگاه قیام ۱۹دی ۱۳۵۶ در انقلاب اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۸ش.  
• دهخدا، علی‌اکبر، لغتنامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
* عباس‌زاده، سعید، آیت‌الله شیخ‌علی مشکینی، اسوه اخلاق، چاپ‌شده در گلشن ابرار، قم، معروف، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
• ذاکری، علی‌اکبر، طلوع خورشید، سال‌شمار زندگانی امام‌خمینی قدس سره، قم، بوستان کتاب، چاپ دوم، ۱۳۹۱ش.
*  فراتی، عبدالوهاب، تاریخ شفاهی انقلاب، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
• راغب اصفهانی، حسین‌بن‌محمد، مفردات الفاظ القرآن، تحقیق صفوان عدنان، بیروت ـ دمشق، دارالقلم ـ دارالشامیه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
*  فیض مشکینی، علی، مصاحبه، مجله حریم امام، شماره ۲۲۷، ۷/۵/۱۳۹۵ش.
• رضایی، محسن، مصاحبه، چاپ‌شده در پابه‌پای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
*  فیض مشکینی، علیرضا، مصاحبه، مجله حریم امام، شماره ۲۲۷، ۷/۵/۱۳۹۵ش.
• روحانی، سیدحمید، نهضت امام‌خمینی، تهران، عروج، چاپ پانزدهم، ۱۳۸۱ش.
*  محمدی ری‌شهری، محمد، مصاحبه، مجله حریم امام، شماره ۲۲۷، ۷/۵/۱۳۹۵ش.
• سامانی، سیدمحمود، مشورت و مشاوران در سنت و سیره پیشوایان، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
*  مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
• سیوطی، جلال‌الدین، الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، قم، کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
*  مرکز اسناد انقلاب اسلامی، حماسه شهید اندرزگو (بر اساس اسناد و خاطرات)، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
• شهریاری، حمید، شورا در فتوا، قم، پزوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
*  مشکینی، علی‌اکبر، زندگی‌نامه خودنوشت، خبرگزاری فارس، پایگاه اطلاع‌رسانی، ۱۴/۱۰/۱۳۹۷ش.
• صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسر القرآن بالقران و السنه، قم، فرهنگ اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۶ق.
*  مشکینی، علی‌اکبر، یاران امام به روایت اسناد ساواک، آیت‌الله حاج‌میرزاعلی‌اکبر فیض مشکینی اردبیلی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات و دارالحدیث، چاپ دوم، ۱۳۸۷ش.
• طالقانی، سیدمحمود، پرتوی از قرآن، تهران، شرکت سهامی انتشار، چاپ چهارم، ۱۳۶۲ش.
*  موسوی قافله‌باشی، سیدمرتضی، مصاحبه، مجله حریم امام، شماره ۲۲۷، ۷/۵/۱۳۹۵ش.
• طباطبایی، سیدصادق، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
• طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
• طبرسی، فضل‌بن‌حسن، إعلام الوری بأعلام الهدی، قم، مؤسسه آل‌البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.
• عمید زنجانی، عباسعلی، فقه سیاسی، تهران، امیرکبیر، چاپ چهارم، ۱۴۲۱ق.
• فخر رازی، محمدبن‌عمر، مفاتیح الغیب (التفسیر الکبیربیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.
• قرطبی، محمدبن‌احمد، الجامع لاحکام القرآن، تهران، ناصرخسرو، چاپ اول، ۱۳۶۴ش.
• کواکبی، سیدعبدالرحمان، طبایع الاستبداد یا سرشت‌های خودکامگی، ترجمه عبدالحسین میرزاقاجار، تصحیح محمدجواد صاحبی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ سوم، ۱۳۷۸ش.
• مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
• مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، تهران، صدرا، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
• مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۳، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ سی و نهم، ۱۳۸۶ش.
• همو، تفسیر نمونه، ج۲۲، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ بیست و هفتم، ۱۳۸۶ش.
• نایینی، میرزامحمدحسین، تنبیه الامة و تنزیه المله، تهران، شرکت سهامی انتشار، چاپ نهم، ۱۳۷۸ش.
• نهج البلاغه، ترجمه سیدجمال‌الدین دین‌پرور، تهران، بنیاد نهج البلاغه، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
• نوروزی، علیرضا، روزنامه جمهوری اسلامی، ۱۲/۳/۱۳۹۰ش.
• هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۰، عبور از بحران، به اهتمام یاسر هاشمی، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ ششم، ۱۳۷۸ش.
• همو، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۱، پس از بحران، به اهتمام فاطمه هاشمی، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
• همو، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۲، آرامش و چالش، به کوشش مهدی هاشمی، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
• همو، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۵، اوج دفاع، به اهتمام عماد هاشمی، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ دوم، ۱۳۸۸ش.
• همو، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۷، پایان دفاع، آغاز بازسازی، به کوشش علیرضا هاشمی، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ دوم، ۱۳۹۰ش.
• همو، کارنامه و خاطرات، سال‌های ۱۳۵۷ ـ ۱۳۵۸، انقلاب و پیروزی، به کوشش عباس بشیری، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
{{پایان}}
{{پایان}}

نسخهٔ ‏۲۷ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۱:۵۹

مشورت، رایزنی در امور فردی، اجتماعی و سیاسی. مشورت از ریشه «شور» به معنای رایزنی است و در اصل، به معنای استخراج عسل از کندو و عرضه‌کردن و نشان‌دادن چیز نفیسی است که پنهان باشد (جوهری، ۲/۷۰۵؛ ابن‌فارس، ۳/۲۲۶ ـ ۲۲۷؛ ابن‌منظور، ۴/۴۳۴). در فارسی نیز مشورت به معنای رأی‌زدن با هم و کنکاش آمده‌است (دهخدا، ۱۲/۱۸۵۲۶ ـ ۱۸۵۲۷). مشورت در اصطلاح به معنای هم‌فکری در کارها و استفاده از علم و عقل دیگران و کسب اطلاع از رأی اهل خبره برای دستیابی به نتیجه اصلح است (سامانی، ۱۷). با مشورت‌کردن، رأی ناب از میان آرای گوناگون شناسایی و برگزیده می‌شود و در حقیقت همچنان‌که عسل صاف و خالص از میان موم استخراج می‌شود، انسان از میان اشیای متعدد چیز خاصی انتخاب و عصاره‌گیری می‌کند (راغب، ۴۷۰؛ جوادی آملی، ۱۶/۱۳۸). بر این اساس، مشورت برابر استبداد به رأی است و شخصی که در کاری که شایسته مشورت است بر رأی و نظر خویش اصرار ورزد، مستبد خوانده می‌شود (کواکبی، ۸۳). اهل لغت، مشورت و شورا را به یک معنا دانسته‌اند (جوهری، ۲/۷۰۵). در لغت‌نامه‌های فارسی نیز شورا به معنای مشورت‌کردن و رأی‌زدن با هم و کنکاش آمده‌است (دهخدا، ۹/۱۲۸۲۶ ـ ۱۲۸۲۷)؛ اما برخی، میان مشورت و شورا تفاوت قائل شده، گفته‌اند مشورت به معنای نظرخواهی از فرد یا افراد آگاه است، ولی شورا معنای وسیع‌تر و گسترده‌تری دارد؛ زیرا هم در نظرخواهی از فرد یا افراد آگاه و هم در معنای با یکدیگر مشورت‌کردن و تصمیم جمعی گرفتن در امری، به کار می‌رود (شهریاری، ۳۲) و همین تفکیک، امروزه متداول و متبادر از این دو واژه است (همان، ۲۱) (← ادامه مقاله). پیشینه: مشورت از ریشه‌دارترین اصول عرفی و مقررات سنتی و از بارزترین شیوه‌های عقلایی در زندگی جمعی است. انسان‌ها در حل مشکلات و رسیدن به نظرهای درست، در قلمرو زندگی فردی و اجتماعی همواره از مشورت استفاده کرده‌اند. اشاره قرآن به نمونه‌هایی از این مشورت‌ها، بیانگر آن است که پیش از اسلام عمل بر اساس مشورت رایج بوده‌است؛ برای نمونه فرعون برای چگونگی مقابله با حضرت موسی(ع) با اطرافیان خود مشورت کرد (شعرا، ۳۵ ـ ۳۶؛ اعراف، ۱۱۰) و ملکه سبا با بزرگان قوم خود هنگام دریافت نامه حضرت سلیمان(ع) که او را به اطاعت خود فراخوانده بود، مشورت کرد (نمل، ۲۹ ـ ۳۲). براساس برخی روایات، کسانی که طرف مشورت وی بودند ۳۱۲ قبیله بودند و هر قبیله هزار جنگجو داشت (مجلسی، ۱۴/۱۱۷). کفار قریش پیش از اسلام در مکه، در محلی به نام دارالندوه برای اجتماع و مشورت گرد هم می‌آمدند (همان، ۱۹/۵۱ ـ ۵۲). در قرآن کریم دو آیه به‌صراحت درباره شورا و مشورت وجود دارد (شورا، ۳۸؛ آل عمران، ۱۵۹) و سوره شورا نیز به مناسبت آیه یادشده به این نام شهرت یافته‌است. روایات بسیاری نیز درباره مشورت آمده‌است (مجلسی، ۷۲/۹۷ ـ ۱۰۵). پیامبر اکرم(ص) و امیرالمؤمنین علی(ع) و دیگر امامان معصوم(ع) هم خود در مسائل مختلف اجتماعی، سیاسی و نظامی با یاران مشورت می‌کردند و مسلمانان را نیز به مشورت در کارها سفارش می‌کردند (نهج البلاغه، ن۵۳، ۴۵۶ و ح۵۱، ۵۱۲؛ برقی، ۱/۶۰۱ ـ ۶۰۲؛ حر عاملی، ۱۲/۳۹ ـ ۴۰؛ مجلسی، ۷۲/۹۷ ـ ۱۰۵). امام‌خمینی نیز خود اهل مشورت بود (نوروزی، ۱۲) و در سال‌های مبارزه با رژیم پهلوی و دوران نهضت اسلامی، گاهی با مراجع تقلید و برخی شخصیت‌های تأثیرگذار درباره چگونگی موضع‌گیری و صدور اعلامیه، مشورت می‌کرد (ذاکری، ۱۵۲؛ روحانی، ۱/۱۷۲). ایشان پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز در همه کارهای مهم سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی با مشاوران و مسئولان مشورت می‌کرد (← ادامه مقاله). اهمیت و جایگاه: در آموزه‌های دینی به نظرخواهی از دیگران و مشورت با آنان، اهمیت ویژه‌ای داده شده‌است و همگان به بهره‌گیری از نظر و تجربه دیگران فرا خوانده شده‌اند (آمدی، ۴۴۲). در مشورت، عقل‌ها و تجربه‌ها و دیدگاه‌های مختلف به کمک هم شتافته، مسائل پخته می‌شود و کم‌عیب و نقص و از لغزش دورتر می‌گردد (مکارم شیرازی، ۲۰/۴۸۷). قرآن کریم در موضوعی مانند از شیرگرفتن فرزند پیش از دو سال، به مشورت پدر و مادر با یکدیگر توجه داده‌است (بقره، ۲۳۳). خداوند در سوره شورا مشورت با یکدیگر را در امور خود، یکی از صفات مؤمنان شمرده‌است (شورا، ۳۸) و این آیه دلالت دارد وضع امور نوعیه در میان جامعه ایمانی با شورا و مشورت‌کردن است و روش پیغمبر اکرم(ص) و امیرالمؤمنین علی(ع) نیز همین بوده‌است (نایینی، ۸۲ ـ ۸۳)؛ چنان‌که آیه بیان می‌دارد مشورت در همه کارها یک برنامه مستمر برای مسلمانان است نه یک امر زودگذر و موقتی (مکارم شیرازی، ۲۰/۴۸۷). از نگاه تاریخی، پیش از آغاز جنگ احد، پیامبر اکرم(ص) در مورد چگونگی رویارویی با دشمن، با یاران خود مشورت کرد و با توجه به نظر اکثر آنان، اردوگاه سپاه مسلمانان را در دامنه کوه احد قرار داد (همان، ۳/۱۸۶) و با اینکه خروج از مدینه پیامدهای ناگواری برای مسلمانان پیش آورد، باز هم خداوند دستور داد پیامبر(ص) با آنان مشورت کند (همان؛ طالقانی، ۵/۳۹۴ ـ ۳۹۵). بر همین اساس، به نظر برخی، وجوب مشورت در امور و حوادث به حسب نصوص آیات و سیره پیامبر اکرم(ص) از امور مسلم است و دلالت آیه «وَ شاوِرْهُمْ فِی اْلأَمْرِ» (آل عمران، ۱۵۹) که پیامبر(ص) را بدان مکلف کرده‌است، واضح است (نایینی، ۸۱ ـ ۸۲). با توجه به آیاتی که درباره مشورت آمده، نیز نمونه‌های عملی مشورت در سیره پیامبر اکرم(ص)، ازجمله در جنگ بدر، احد، خندق و عهدنامه پیامبر اکرم(ص) با مردم طائف، اهمیت اصل شورا در اسلام تردیدناپذیر و انکارناشدنی است (عمید زنجانی، ۱/۲۲۳). بر همین اساس، گفته شده ساحت اسلام از استبداد به دور است (کواکبی، ۱۰۱). در منابع اسلامی روایات فراوانی درباره اهمیت و ارزش مشورت در زندگی فردی و اجتماعی مسلمانان آمده‌است (مجلسی، ۷۲/۹۷ ـ ۱۰۵). در برخی از این روایات آمده‌است مشورت عین هدایت است (همان، ۷۲/۱۰۴) و انسان عاقل از مشورت بی‌نیاز نیست (آمدی، ۴۴۱) یا مشورت یکی از اسباب حیات جامعه و ترک مشورت یکی از اسباب مرگ جامعه معرفی شده‌است (ترمذی، ۳/۳۶۱؛ ابن‌شعبه، ۳۶؛ مجلسی، ۷۴/۱۳۹). همچنین بر اساس برخی روایات، خداوند مشورت را برای امت رحمت قرار داده‌است (سیوطی، ۲/۹۰). پیامبر اکرم(ص) با اینکه از مشاوره با مردم بی‌نیاز بود، به سبب رحمت الهی و به توصیه پروردگار، در مسائل اجرایی با اصحاب مشورت می‌کرد (طبرسی، ۱/۲۳۴؛ جوادی آملی، ۱۶/۱۶۱). بر این اساس، مشورت‌کردن و توصیه به مشورت از سوی پیامبر اکرم(ص) و سایر معصومان(ع)، برای اموری مانند شخصیت‌دادن به امت در اداره امور، کشف استعداد مردم، رشد فکری و تدبر و مآل‌اندیشی، تقویت رقابت آمیخته با رفاقت، استفاده از تأیید مردم، برای آگاهی و توجیه، پرهیز از نسبت حکومت به استبدادی‌بودن، پرهیز از انتقاد بی‌جا پس از شکست احتمالی، نشان‌دادن جایگاه مردم در اندیشه دینی، عیب و عار ندانستن نظرخواهی و مشورت‌کردن و تأسی امت به پیامبر اکرم(ص) در مشورت‌کردن، بوده‌است (جوادی آملی، ۱۶/۱۳۴، ۱۴۴ و ۱۶۱؛ استادی، ۳۱ ـ ۳۵). امیرالمؤمنین علی(ع) نیز افزون بر فراخوانی مردم به مشورت (نهج البلاغه، خ۲۰۷، ۳۱۰)، استبداد به رأی را موجب هلاکت و مشورت را به مثابه شرکت در عقل‌های مردم می‌داند (همان، ح۱۵۲، ۵۳۹). شرایط مشاوران: در روایات اسلامی آمده‌است که مشاوران باید شرایط و شایستگی‌های لازم، ازجمله عقل، تجربه، تدین، خیرخواهی و رازداری داشته باشند (آمدی، ۴۴۲؛ مجلسی، ۷۲/۹۸ و ۱۰۲) و از صفاتی چون نادانی، پستی، دروغگویی، بخل، حرص، ترس و خودپسندی نیز بر کنار باشند (آمدی، ۴۴۲؛ مجلسی، ۷۲/۹۸ ـ ۹۹). امام‌خمینی در موضوع شوراهای اسلامی به مردم توصیه می‌کرد افرادی را برای شورا انتخاب کنند که متدین، امین، معتقد به انقلاب و جمهوری اسلامی و طرفدار مردم باشند و تمایل به شرق و غرب و انحرافات مکتبی نداشته باشند (۱۰/۲۵۰ ـ ۲۵۱). ایشان به مردم هشدار می‌داد در صورت توجه‌نکردن به شایستگی‌ها و ویژگی‌های لازم و رأی‌دادن به افراد ناباب و ناصالح برای شورای شهر، خود شهر، کشور و اسلام زیان کرده، رأی‌دهندگان پیش خدا مسئول خواهند بود (۱۰/۲۵۰ ـ ۲۵۲ و ۲۶۰). ایشان هیچ‌گاه از توطئه‌های دشمن که مسئله شوراها ـ و حتی شوراهای شهر ـ را نشانه رفته بود، غافل نماند و به‌خوبی به این امر آگاه بود که هرگاه دشمن به لحاظ کمیّت و تعداد، توان مقابله نداشته باشد، سعی می‌کند با نفوذ افراد منتخب خود، فضای شوراها را در جهت مطلوب خویش پیش ببرد (۱۰/۲۱۸). حدود و قلمرو: در اسلام، مشورت در جایی است که حکم و قانون صریحی درباره آن وجود نداشته باشد. برخی مفسران معتقدند آیه ۱۵۹ آل عمران در امر پیامبر(ص) به مشورت با مردم، درباره مشورت مربوط به امور عامه اجتماعی است و شامل احکام نمی‌شود. مسلمانان نیز در صدر اسلام و پس از آن، حدود رایزنی را شامل حوزه احکام الهی نمی‌دانستند (طباطبایی، سیدمحمدحسین، ۴/۵۶ ـ ۵۷؛ صادقی تهرانی، ۶/۶۰). مشورت منحصر در «امر الناس» و کارهای اجرایی و شناسایی موضوعات است. بر همین اساس، پیامبر اکرم(ص) هیچ‌گاه در احکام الهی با مردم مشورت نمی‌کرد (جوادی آملی، ۱۶/۱۳۵، ۱۴۵ و ۱۵۲؛ مکارم شیرازی، ۳/۱۸۶)؛ البته برخی شاگردان امام‌خمینی شورا در افتا را که مرحله شناخت حکم و به دست‌آوردن آن است، مطرح کرده، یادآور شده‌اند اگر تبادل نظر در مسائل فقهی صورت گیرد، افزون بر ترقی و تکامل فقه، بسیاری از اختلاف‌ها نیز از میان خواهد رفت. فقه یکی از علوم واقعی دنیا است. باید از اسلوب‌هایی که در سایر علوم پیروی می‌شود، پیروی کرد (مطهری، ۲۰/۱۸۶). در مواردی که مشورت رواست، قلمرو آن بسیار گسترده‌است و همه ابعاد و بخش‌های زندگی فردی و اجتماعی انسان را دربر می‌گیرد. در روایات، مسلمانان افزون بر تشویق به رایزنی در امور شخصی و فردی (مجلسی، ۷۲/۹۷ ـ ۱۰۵)، به مشورت در حوزه‌های گوناگون اجتماعی نیز تشویق شده‌اند. برخی مفسران با توجه به شأن نزول آیه «وَ شاوِرْهُمْ فِی اْلأَمْرِ» «الامر» را ویژه جنگ دانسته‌اند (فخر رازی، ۹/۴۰۹ ـ ۴۱۰)؛ ولی بیش‌تر مفسران آن را به همه امور عامه، یعنی امور سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، نظامی و مسائل مهم گسترش داده‌اند (صادقی تهرانی، ۶/۶۰ و ۶۴؛ طباطبایی، سیدمحمدحسین، ۴/۵۷۰). یکی از مفسران، رایزنی حاکمان با آگاهان را در مواردی ازجمله ناآگاهی از موضوع، شناخت احکام دشوار دینی، امور جنگی، مصالح مرتبط با مردم، مسائل دبیران، وزیران و کارگزاران در آنچه به مصالح شهرها و آبادانی آن مربوط است، واجب دانسته‌است (قرطبی، ۴/۲۵۰). در اندیشه اسلامی، حفظ و رعایت مصالح نظام و مصلحت مسلمانان بر همه کارگزاران نظام اسلامی واجب است. بر این اساس، مشارکت تمام ملّت در نوعیات مملکت، بر مشورت با عقلای امّت که شورای عمومی ملی است، استوار است (نایینی، ۸۱). عنصر محوری اداره امور امت، استمداد از آرای عمومی و استعانت از تضارب افکار صاحب‌نظران است و رهبران و والیان و متصدیان امور نیز مأمور به مشورت‌اند (جوادی آملی، ۱۶/۱۵۳). در مواردی مانند کارهای کلان مملکت که برای انسان غیر معصوم بدون مشورت به نتیجه نمی‌رسد، از باب مقدمه واجب و نیز در موردی که بدون انجام مشورت، فتنه تحمل‌نکردنی رخ می‌دهد، تحصیل مشورت، واجب و لازم است (همان). سیره عملی امام‌خمینی: در سیره عملی امام‌خمینی، موارد بسیاری از مشورت در مسائل گوناگون پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و پس از آن مشاهده می‌شود؛ ازجمله در مبارزه با لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی و مبارزه علیه انقلاب سفید با برخی علمای قم مشورت و درباره چگونگی مبارزه تصمیم‌گیری شد. یکی از مصوبه‌های جلسه نخست، آن بود که هفته‌ای یک‌بار و در صورت لزوم بیشتر میان علما جلسه مشورتی برگزار شود (← مقاله‌های انجمن‌های ایالتی و ولایتی؛ انقلاب سفید). ایشان در هجرت از نجف به پاریس با سیداحمد (← امام‌خمینی، ۲۱/۴۵۲) و در بازگشت به ایران نیز با وی و دیگران مشورت کرد و سپس تصمیم نهایی را گرفت (طباطبایی، سیدصادق، ۳/۲۰۲؛ خمینی، ۷۹) (← مقاله اخلاق و سیره امام‌خمینی). امام‌خمینی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، افزون بر تشکیل یا تأیید بسیاری از شوراها، در بسیاری از موارد ازجمله نصب و عزل مسئولان و مسائل داخلی و خارجی کشور به مشورت پرداخت؛ ازجمله با توجه به نظر مشاوران، بازرگان را به نخست‌وزیری منصوب کرد، با اینکه با نخست‌وزیری وی مخالف بود (خمینی، ۱۵۲ ـ ۱۵۳). استعفای او را نیز در جلسه‌ای در ۱۵/۸/۱۳۵۸ با حضور سیدمحمد حسینی بهشتی، محمدجواد باهنر و سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی بررسی کرد و پذیرفت (هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۳۷۳). در عزل سیدابوالحسن بنی‌صدر نیز پس از شنیدن گزارش‌ها و اقدام‌های او، مسئولان را به مشورت دعوت کرد و عزل وی از فرماندهی کل قوا را اعلام کرد (خمینی، ۱۰۵). انتخاب اعضای شورای نگهبان، از وظایف رهبری است. امام‌خمینی در انتخاب اعضای آن، با مشاوران و مسئولان مشورت می‌کرد و بر اساس نتایج مشورت، احکام آنها را صادر می‌کرد (هاشمی رفسنجانی، آرامش و چالش، ۱۶۰ ـ ۱۶۱). در انتخاب سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی به ریاست قوه قضاییه با وجود تشخیص و تصمیم خود، نظر مشورتی سایر قضات دیوان عالی کشور را برابر اصل ۱۶۲ قانون اساسی مصوب ۱۳۵۸ جویا شد (۱۴/۵۱۶ ـ ۵۱۷) و در انتصاب مجدد رئیس دیوان عالی، از قضات دیوان عالی کشور نظرخواهی کرد (۲۰/۶۴). امام‌خمینی در بسیاری از مسائل داخلی، مانند حل بحران کردستان و اعزام هیئتی به آن منطقه، با مسئولان مشورت کرد و سپس هیئتی برای رسیدگی به اوضاع آن منطقه مأمور کرد (طباطبایی، سیدصادق، ۳/۲۸۳). ایشان در موارد بسیاری، از عالمان و نهادها می‌خواست مشورت را در برنامه کاری خود قرار دهند (۱۵/۳۶۲)؛ ازجمله در حکم اعزامی علما به مناطق داخلی و خارجی، از آنان می‌خواست با علمای محل مشورت کنند؛ ازجمله در حکم اعزام حسین نوری به کشورهای هند و پاکستان (۱۱/۴۳۲)، حسین کرمانی برای رسیدگی به امور کردستان (۹/۳۵۵) و حکم امامت جمعه برای مسلم ملکوتی (۱۵/۳۵۲)، به آنان برای مشورت با روحانیان محل توصیه کرده‌است. همچنین ایشان از مجلس شورای اسلامی خواست در لوایحی که به مشورت با کارشناسان نیاز دارد، از آنان دعوت و مشورت شود (۱۵/۳۸۷)؛ چنان‌که از ستاد انقلاب فرهنگی خواست با جامعه مدرسین قم مشورت کند (۱۵/۴۰۹). در سیاست خارجی نیز پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی امام‌خمینی در نتیجه مشورت با مسئولان کشوری و لشکری بود (هاشمی رفسنجانی، پایان دفاع، ۱۷ ـ ۱۸) (← مقاله قطعنامه ۵۹۸)؛ چنان‌که وقتی تصمیم گرفت به میخائیل گورباچف رئیس سابق شوروی نامه بنویسد، درباره محتوای آن با مشاوران و سران سه قوه مشورت کرد (همان، ۳۲، ۴۲۴ و ۴۴۰ ـ ۴۴۱) (← مقاله نامه به میخائیل گورباچف). ایشان در مسائل نظامی، در جلسات شورای عالی دفاع شرکت می‌کرد و نظرهای پیشنهادی خود را می‌داد (رضایی، ۴/۱۳۴ ـ ۱۳۶). پس از درخواست محسن رضایی برای تشکیل نیروهای سه‌گانه هوایی، دریایی و زمینی در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، پس از مشورت و نظرخواهی از شورای نگهبان در تطبیق این کار با قانون اساسی، موافقت کرد (همان، ۴/۱۴۴ ـ ۱۴۵؛ هاشمی رفسنجانی، اوج دفاع، ۱۰۰). موارد دیگری نیز از مشاوره امام‌خمینی در امور نظامی در خاطرات دیگران یافت می‌شود (هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران، ۲۵۵ و ۴۱۹). پس از فتح خرمشهر، نظر امام‌خمینی بر خاتمه جنگ و نظر مسئولان بر ادامه جنگ بود. ایشان در نهایت نظر آنان را پذیرفت (خمینی، ۱۲۵)؛ چنان‌که در ورود به خاک عراق نیز، پس از جلسه‌ها و در نهایت در جلسه‌ای با حضور اعضای شورای عالی دفاع و فرماندهان اصلی جبهه‌ها، ایشان نظر نظامیان را با شرایطی پذیرفت (هاشمی رفسنجانی، پس از بحران، ۱۶ ـ ۱۷) (← مقاله اخلاق و سیره امام‌خمینی). شورا: امروزه شورا در فرهنگ اسلامی، اجتماع عده‌ای از افراد آگاه و مورد وثوق و مطلع از موضوع برای به دست آوردن حقیقتی مطلوب درباره موضوعی است که برای مشورت مطرح شده‌است (جعفری، ۲۹۸) و قوام آن به مشورت جمعی است. امام‌خمینی افزون بر مشورت با مشاوران مورد اعتماد خود، در بسیاری از تصمیم‌گیری‌های مهم، به تشکیل یا پذیرش شوراهای مختلف همانند شورای انقلاب، مجلس شورای اسلامی، شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت نظام، شورای عالی دفاع، شورای عالی امنیت ملی، و شورای شهر و روستا اقدام کرد. ایشان در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی برای هدایت امور و سامان‌دهی مبارزه‌ها، افرادی را با عنوان شورای انقلاب مشخص کرد (۴/۳۰۷ و ۵/۴۲۶) (← مقاله شورای انقلاب اسلامی) و با تشکیل نظام جمهوری اسلامی در ایران، نخست خواهان تشکیل شوراها در استان‌ها و شهرها و روستاها شد (۷/۱۵۱) و در نهم اردیبهشت ۱۳۵۸با فرمان تاریخی خود به شورای انقلاب بر نهادینه‌کردن شوراها در جامعه تأکید کرد (۷/۱۶۷). ایشان بر این باور بود که در شهرها و سایر نقاط باید شوراها تشکیل شوند و سرنوشت هر شهرستان و هر شهری به دست شوراهایی باشد که اعضایش را مردم انتخاب می‌کنند (۱۰/۲۵۰ ـ ۲۵۲). در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصل هفتم و اصول صد تا یکصدوششم، به شوراها اختصاص یافته‌است؛ ازجمله در اصل هفتم با اشاره به دو آیه «وَ أَمْرُهُمْ شُوری بَینَهُمْ» و «وَ شاوِرْهُمْ فِی اْلأَمْرِ»، شوراها، مجلس شورای اسلامی، شورای استان، شهرستان، شهر، محل، بخش، روستا و نظایر اینها، از ارکان تصمیم‌گیری و اداره امور کشور شمرده شده و رای و خواست مردم با اکثریت یک رکن اساسی در تصمیمات به شمار رفته‌است (← مقاله‌های انتخابات؛ مردم). پذیرش نهادهای شورایی در قانون اساسی، ازجمله مجلس شورای اسلامی، شورای نگهبان، شورای عالی قضایی در نظام ولایت فقیه از سوی خبرگان قانون اساسی و امام‌خمینی، بیانگر آن است که رایزنی نظام‌مند و عمل به نتیجه آن، پذیرفتنی و در حقیقت تصمیم آنها جایگزین تصمیم حاکم اسلامی است؛ برای نمونه امام‌خمینی در سال ۱۳۶۶ هنگام تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام که وظیفه اصلی آن تصمیم‌گیری درباره اختلاف شورای نگهبان و مجلس شورای اسلامی بود، رأی اکثریت حاضر مجمع را ملاک عمل قرار داد (۲۰/۴۶۴). در بازنگری قانون اساسی سال ۱۳۶۸ این مجمع در اصل ۱۱۲ در نظر گرفته شد و یکی از وظایف آن، مشورت دادن به رهبری شمرده شد.

منابع

• قرآن کریم. • آمدی، عبدالواحد، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، تحقیق مصطفی درایتی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۶ش. • ابن‌شعبه حرانی، حسن‌بن‌علی، تحف العقول فیما جاء من الحکم و المواعظ عن آل‌الرسول(ص)، تصحیح علی‌اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق. • ابن‌فارس، احمد، معجم مقاییس اللغه، تصحیح عبدالسلام محمد هارون، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق. • ابن‌منظور، محمدبن‌مکرم، لسان العرب، تحقیق جمال‌الدین میردامادی، بیروت، دارالفکر ـ دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق. • استادی، رضا، شورا در قرآن و حدیث، قم، بنیاد فرهنگی امام‌رضا(ع)، چاپ اول، ۱۳۶۰ش. • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش. • برقی، احمدبن‌محمد، المحاسن، تحقیق جلال‌الدین محدث، قم، دارالکتب الاسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۷۱ق. • ترمذی، محمدبن‌عیسی، سنن الترمذی، تحقیق عبدالرحمن محمد عثمان، بیروت، دارالکفر، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق. • جعفری، محمدتقی، علامه جعفری و شوراها، مجله کتاب نقد، شماره ۸، ۱۳۷۷ش. • جوادی آملی، عبدالله، تسنیم، تحقیق عبدالکریم عابدینی، قم، اسراء، چاپ دوم، ۱۳۸۸ش. • جوهری، اسماعیل‌بن‌حماد، الصحاح، تاج اللغة و صحاح العربیه، تحقیق احمد عبدالغفور عطار، بیروت، دارالعلم للملایین، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق. • حر عاملی، محمدبن‌حسن، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، قم، مؤسسه آل‌البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۹ق. • خمینی، سیداحمد، دلیل آفتاب، خاطرات یادگار امام، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، ۱۳۷۵ش. • دهخدا، علی‌اکبر، لغتنامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۳ش. • ذاکری، علی‌اکبر، طلوع خورشید، سال‌شمار زندگانی امام‌خمینی قدس سره، قم، بوستان کتاب، چاپ دوم، ۱۳۹۱ش. • راغب اصفهانی، حسین‌بن‌محمد، مفردات الفاظ القرآن، تحقیق صفوان عدنان، بیروت ـ دمشق، دارالقلم ـ دارالشامیه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق. • رضایی، محسن، مصاحبه، چاپ‌شده در پابه‌پای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش. • روحانی، سیدحمید، نهضت امام‌خمینی، تهران، عروج، چاپ پانزدهم، ۱۳۸۱ش. • سامانی، سیدمحمود، مشورت و مشاوران در سنت و سیره پیشوایان، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۷ش. • سیوطی، جلال‌الدین، الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، قم، کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق. • شهریاری، حمید، شورا در فتوا، قم، پزوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۵ش. • صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسر القرآن بالقران و السنه، قم، فرهنگ اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۶ق. • طالقانی، سیدمحمود، پرتوی از قرآن، تهران، شرکت سهامی انتشار، چاپ چهارم، ۱۳۶۲ش. • طباطبایی، سیدصادق، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ اول، ۱۳۸۷ش. • طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق. • طبرسی، فضل‌بن‌حسن، إعلام الوری بأعلام الهدی، قم، مؤسسه آل‌البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۱۷ق. • عمید زنجانی، عباسعلی، فقه سیاسی، تهران، امیرکبیر، چاپ چهارم، ۱۴۲۱ق. • فخر رازی، محمدبن‌عمر، مفاتیح الغیب (التفسیر الکبیر)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق. • قرطبی، محمدبن‌احمد، الجامع لاحکام القرآن، تهران، ناصرخسرو، چاپ اول، ۱۳۶۴ش. • کواکبی، سیدعبدالرحمان، طبایع الاستبداد یا سرشت‌های خودکامگی، ترجمه عبدالحسین میرزاقاجار، تصحیح محمدجواد صاحبی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ سوم، ۱۳۷۸ش. • مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق. • مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، تهران، صدرا، چاپ اول، ۱۳۸۰ش. • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۳، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ سی و نهم، ۱۳۸۶ش. • همو، تفسیر نمونه، ج۲۲، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ بیست و هفتم، ۱۳۸۶ش. • نایینی، میرزامحمدحسین، تنبیه الامة و تنزیه المله، تهران، شرکت سهامی انتشار، چاپ نهم، ۱۳۷۸ش. • نهج البلاغه، ترجمه سیدجمال‌الدین دین‌پرور، تهران، بنیاد نهج البلاغه، چاپ اول، ۱۳۷۹ش. • نوروزی، علیرضا، روزنامه جمهوری اسلامی، ۱۲/۳/۱۳۹۰ش. • هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۰، عبور از بحران، به اهتمام یاسر هاشمی، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ ششم، ۱۳۷۸ش. • همو، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۱، پس از بحران، به اهتمام فاطمه هاشمی، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ اول، ۱۳۸۰ش. • همو، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۲، آرامش و چالش، به کوشش مهدی هاشمی، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ اول، ۱۳۸۱ش. • همو، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۵، اوج دفاع، به اهتمام عماد هاشمی، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ دوم، ۱۳۸۸ش. • همو، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۷، پایان دفاع، آغاز بازسازی، به کوشش علیرضا هاشمی، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ دوم، ۱۳۹۰ش. • همو، کارنامه و خاطرات، سال‌های ۱۳۵۷ ـ ۱۳۵۸، انقلاب و پیروزی، به کوشش عباس بشیری، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.